۱۳۹۷/۰۳/۱۹
–
۳۱۰۶ بازدید
ندای آسمانی شب ۲۳ رمضان
یکی از علایم مهم ظهور امام زمان شنیده شدن چند ندای آسمانی ( صیحه ) است. صدا کردن بلند را صیحه گویند.[۱] در اصطلاح، یکی از علائم حتمی ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف که مقارن با ظهور میباشد مسئله صیحه آسمانی است. همان طور که در روایت آمده است: قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِاللَّهِ علیه السلام یَقُولُ: …وَالنِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُوم …[۲]
محمد ابن علی حلبی میگوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که صیحه و ندای آسمانی از حتمیات است.
ندای آسمانی شب 23 رمضان
یکی از علایم مهم ظهور امام زمان شنیده شدن چند ندای آسمانی ( صیحه ) است. صدا کردن بلند را صیحه گویند.[۱] در اصطلاح، یکی از علائم حتمی ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف که مقارن با ظهور میباشد مسئله صیحه آسمانی است. همان طور که در روایت آمده است: قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِاللَّهِ علیه السلام یَقُولُ: …وَالنِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُوم …[۲]
محمد ابن علی حلبی میگوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که صیحه و ندای آسمانی از حتمیات است.
ممکن است برای خیلیها این سوال مطرح شود که صیحه آسمانی چه وقت و چگونه است؟ این صیحه هنگامی رخ میدهد که در شرق و غرب اختلاف شدیدی پیدا شده است و بخاطر ترسی که از این فتنهها بر مردم وارد شده است، مردم روزگار سختی را میگذرانند.[۳] و حتی بسیاری از زنان و مردان مومن دچار سرگردانی و ناامیدی شدهاند از این که فرجی رخ بدهد[۴] و دچار شک و شبهه شدهاند.
وضعیت مردم در آن زمان این گونه است که سَر دادن ندای امر فرج را از سالهای دور و دراز انتظار میکشیدند. در اکثر روایات شب جمعه یا شب بیست و سوم رمضان[۵] را هنگام آن ندا مشخص کردهاند ولی همان طور که بیان شد، علایم حتمی پنج تا است [۶] و بقیه علائم غیرحتمی است. بنابراین میتوان گفت که خود صیحه آسمانی حتمی است اما این که در شب جمعه و یا شب بیست و سوم رمضان باشد غیرحتمی است و ممکن است در روز دیگری اتفاق بیفتد.
کسی که این ندا را میدهد، جبرئیل است که محتوای سخن او در روایات به صور مختلف ذکر شده است.
برخی از روایات این گونه بیان می کنند که ندا میدهد: «جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا»؛[۷][۸]
و برخی دیگر از روایات می گویند که ندا تصریح می کند که «الحق فی علی و شیعته»[۹]
حق با علی و پیروانش می باشد و برخی دیگر از روایات می گوید: «به نام قائم و پدرش ندا می دهد».[۱۰]
به هر حال ندای آسمانی وجودش حتمی است اگر چه محتوای آن در روایات مختلف است اما آثار آن یکی است. وقتی که مردم این ندا را میشنوند، فرد خوابیده بیدار میشود و ایستاده مینشیند و یا به حیاط خانهاش میرود و حتی دختران پرده نشین خارج میشوند و پدران و برادرانشان را به یاری حضرت ولی عصر تشویق میکنند.[۱۱] و همچنین مردم طوری شگفت زده میشوند و در بهت و ناباوری فرو میروند که به فرموده امام صادق علیه السلام: «وقتی مردم صدای این صیحه را می شنوند همانند کسی که مرغی بر روی سرش دارد بی حرکت می شود و همچنین گردن تمام دشمنان الهی خاضع می گردد و اگر در هر موردی اشکال و تردید وارد کنند در این باره نمی توانند…[۱۲]
همچنان که هم اکنون برخی اشکال میکنند که چگونه ممکن است کسی در آسمان ندایی بدهد که تک تک افراد، در هر کجای عالم که باشند این صدا را بشنوند. شاید در جواب این افراد که امر خداوندی را از چیزهای ساخته دست بشر کمتر می دانند بشود این را گفت که آیا در عصر کنونی که ماهواره و دیگر رسانههای صوتی و تصویری نتوانستهاند این کار را انجام دهند؟ یعنی به تک تک منازل و افراد وارد شوند و پیامشان را برسانند؟ آیا حداقل به اندازه این کار که از بشر برآمده نه بیشتر از آن از ید پرقدرت خداوند برنمیآید؟ همچنین اگر این پدیده امکان وقوعش وجود نداشت خداوند در کتاب نورانیش در قالب این آیه «إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِم مِّن السَّمَاء آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ».[۱۳] اشاره نمیکرد.
خصوصیات صیحه آسمانی
از دور و نزدیک به یک صورت شنیده میشود.[۱۴] یعنی نه این گونه است که کسی که نزدیک به مکان صیحه است آن را گوش خراش بشنود و کسی که دور است، آهسته بشنود و صیحه به طور یکنواخت در همه جا شنیده میشود که مردم نمیتوانند تشخیص دهند مکان صیحه از کجا است در حالی که برخی از روایات بیان میکند که جبرئیل بر سنگی در بیت المقدس نازل میشود و ندا سر میدهد.[۱۵]
خصوصیت دیگر صیحه این است که هر کس آن را به زبان مادری خودش می شنود.[۱۶] پس با این خصوصیاتی که از صیحه بیان شد، حجت بر همگان تمام می شود و کسی نمیتواند ادعا کند که از ظهور حجت خدا باخبر نشده والا به سوی او میشتافت و به او ایمان میآورد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: پس از این که صیحه را شنیدید، سجده کنید و بگوئید سبحان ربنا القدوس (منزه است پروردگار ما که مقدس است) که اگر کسی چنین کند، نجات مییابد و کسی که مقابله کند، هلاک میشود.[۱۷]
پس از این صدا، نام و یاد مهدی در دلها و بر سر زبانها میافتد[۱۸] و همه با هم از آنچه شنیدهاند، سوال میکنند و شاید از هم میپرسند که مهدی کیست و این چنین مقامی دارد که این گونه به نام او ندا سر میدهند و یا آیا واقعاً این صیحه همان ندای آسمانی وعده داده شده است؟ به خوبی می توان تصور کرد که چه شور و شعف توصیف ناپذیری دل مسلمانان را فرامیگیرد تا آنجا که این سرور و شادی داخل قبر مومنان از دنیا رفته میشود[۱۹] و شادمانی نیز آنها را فرامیگیرد از این که بالاخره حجت خدا را که منتظر ظهورش بودند و به خاطر اعتقاد به او و اهدافش این همه طعنه و تمسخر و شکنجه را از دشمنان به جان خریدند امر ظهورش فرارسیده است. هنوز مردم در بهت و حیرت و ناباوری و شور و شعف بسر میبرند که ناگهان در هنگام غروب خورشید ندایی دیگر شنیده میشود که: «الحق مع فلان (عثمان) و شیعته»[۲۰]
در برخی روایات «فلان» و در برخی دیگر «عثمان» آمده که به احتمال قوی منظور از عثمان شخص عثمان ابن عنبسه میباشد. «ای مردم پروردگار شما از سرزمین خشکی از فلسطین آمده است. پس با او بیعت کنید تا هدایت شوید و مخالفت نکنید.[۲۱]
در این هنگام است که تردیدکنندگان به شک میافتند که کدام ندا حق است و صحیح می باشد. از امام صادق علیه السلام سوال شد چه کسانی به ندای اول و چه کسانی به ندای دوم پاسخ می دهند؟ حضرت فرمودند: کسی آن را تصدیق می کند که از قبل به آن ایمان آورده باشد.[۲۲]
سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «أَفَمَنْ یَهْدی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لایَهِدِّی إِلاَّ أَنْ یُهْدى فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُون».[۲۳]
سپس فرمودند: صدای جبرئیل از آسمان و صدای ابلیس از زمین است. پس از صدای اول پیروی کنید و از صدای دوم دوری کنید که گول نخورید… بعد از این است که دو جبهه حق و باطل علناً رو در رو در مقابل هم قرار گرفته و وعده پیروزی مستضعفان بر مستکبران محقق میگردد.
1. راغب اصفهانى، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن ، تحقیق: صفوان عدنان داودى ، بیروت ، دارالعلم الدارالشامیه، 1412 ق ، نوبت چاپ اول ، ج 1، ص 496.
2 ثقه الاسلام کلینى؛ الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، 1365 هجرى شمسى، ج8، ص310.
3 علامه مجلسى، ملا محمدباقر؛ بحارالأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404 هجرى قمرى؛ ج52، ص 235.
4 الغیبه، همان، ص439.
5محمد بن ابراهیم نعمانى، الغیبه، تهران، مکتبه الصدوق، 1397 هجرى قمرى؛ ص253.
6 همان، ص 252.
7 قرآن مریم، سوره اسرا، آیه 81.
8 یزدی حائری، علی؛ الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، تهران، بی نا، 1380، ص 199.
9 بحارالأنوار؛ همان، ج52، ص289؛ الخرائج والجرائح، همان، ج3، ص1161؛ شیخ صدوق، کمال الدین، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1359، ج2، ص652.
10 شیخ صدوق، کمال الدین، تصحیح، علی اکبر غفاری، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1405، ص 328.
11 محمد بن ابراهیم نعمانى، الغیبه، تهران، مکتبه الصدوق، 1397 هجرى قمرى؛ ص251 و 252 و 258.
12 همان، ص 263.
13 قرآن کریم، سوره شعرا، آیه 4 – اگر بخواهیم از آسمان نشانه ای را می فرستیم به گونه ای که همه در برابر آن سر تسلیم فرود آورند.
14 بحارالأنوار، همان؛ ج52، ص289؛ شیخ طوسى، محمد ابن الحسن، الغیبه، قم، مؤسسه معارف اسلامى، 1411 هجرى قمرى ، ص 439.
15 الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، همان، ص 199.
16 شیخ صدوق؛ کمال الدین، قم، دارالکتب الإسلامیه، 1395 هجرى قمرى، ج 2، ص 650.
17 کامل سلیمان؛ روز رهایی ترجمه یوم الخلاص، مترجم: لطیف راشدی، تهران، ارمغان طوبی، 1386، چا اول، ج 2، ص 618.
18 احسانبخش، محمدصادق؛ آثار الصادقین، رشت، نشر صادقین، 1376 ش، چاپ اول، ج 29، ص 369.
19 همان، ص 227.
20 شیخ مفید؛ الارشاد، قم، موسسه آل البیت، 1414، ج2، ص 371؛ ابن ابی الفتح اربلی؛ کشف الغمه، بیروت، دارالاضواء، بی تا، ج3، ص257.
21 الحسن ابن سلیمان حلی؛ مختصر بصائر الدرجات، نجف، منشورات مطبعه حیدریه، 1950م، چاپ اول، ص 184.
22 نعمانى، محمد بن ابراهیم؛ الغیبه، تهران، مکتبه الصدوق، 1397 هجرى قمرى؛ ص266.
23 قرآن کریم، سوره یونس، آیه 35 – آیا کسى که هدایت به سوى حق مى کند براى پیروى شایسته تر است، یا آن کس که خود هدایت نمى شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه مى شود، چگونه داورى مى کنید؟