۱۳۹۸/۰۴/۱۱
–
۴۶۲۶ بازدید
ولیدبن عتبه و عقبه کی بودند؟
ولیدبن عتبة بن ابی سفیان (نوه ابوسفیان و برادرزاده معاویه) از امرا و والیان اموی. پدرش عتبه، برادر معاویه، مرد سخنوری بود که در دستگاه بنی امیه، نقش موثری داشت و از هواداران آنها بود.
ولید بن عتبه والى مدینه هنگام مرگ معاویه بود. یزید نامه به او نوشت و ضمن خبر دادن مرگ معاویه، از او خواست که از امام حسین علیه السلام بیعت بگیرد و اگر نپذیرفت، گردنش را بزند.
بیعت گرفتن از حسین علیه السلام براى ولید دشوار بود و مىخواست با او عاقلانه و بدون خشونت رفتار کند. اما با مشورتى که با «مروان حکم» انجام داد، مروان موضع متزلزل ولید را به مسخره گرفت و برآشفت و او را تحریک کرد که شبانه امام را به دارالاماره احضار کند.
سیدالشهدا علیه السلام شبانه به دارالاماره رفت. گفتگوهایى میان امام و والى مدینه (ولید) انجام گرفت و امام، بدون بیعت از آنجا خارج شد.[۱] به نقل تاریخ زمانی که ولید فرماندار مدینه بود امام حسین بن علی علیه السلام با او اختلاف پیدا کرد. حضرت برای آشنا کردن دیگران به احقاق حق خود و شکستن پایه های ظلم به او فرمود: اگر بر من اجحاف کنی به خدا سوگند در مسجد رسول خدا می ایستم و مردم را به آن پیمانی که پدران و نیاکان آنها بنیان گذاران آن بودند (اشاره به پیمان فضول) دعوت می کنم و …. که در نتیجه، ولید از جریان و سخنان حضرت وحشت کرد و دست از اجحاف برداشت. ولید بر اثر بیماری طاعون درگذشت.
ولید بن عقبه
ولید بن عقبه بن ابیمعیط بن ابیعمرو ذکوان بن امیه بن عبدشمس، برادر مادری عثمان بن عفان است. کنیه او ابووهب و مادرش اروی دختر کریز بن حبیب بن عبدشمس است.[1] لقب وی نیز صفوان است.[2]در مورد نسب وی نقلهای متفاوتی است؛ برخی منابع اسم ابیعمرو از اجداد ولید را ذکوان گفتهاند،[3] و ذکوان غلام امیه بن شمس است که امیه او را به پسری خود پذیرفت و کنیه اباعمرو را به او داد. ذکوان اهل صفوریه[4] است[5]، بنابراین ولید بن عقبه از صلب بنیامیه نیست؛[6] هر چند در همین منابع نقل شدهاست که نظر اکثریت این است که ذکوان غلام امیه نیست.
امام حسن مجتبی «علیه اسلام» در پی احتجاج با جماعتی که منکر فضل او و پدرش بودند در پاسخ به ولید بن عقبه نسب وی به عقبه بن ابیمعیط را زیر سوال برد و فرمود: تو پسر مردی از کفار عجم از شهر صفوریه به نام ذکوان هستی، تمنای من این است که تو از مادر خویش درباره پدر خود پرسش کنی آنگاه که ذکوان را ترک گفت و تو را ملصق به عقبه بن ابیمعیط کرد…
سپس ای ولید به خدا تو از نظر سن بزرگتر از کسی هستی که پدر خود میخوانی پس بهتر است تو مشغول انتساب خود به پدرت باشی…[7]وی در روز فتح مکه در سال هشتم هجری اسلام آورد.[8] پدرش در جنگ بدر اسیر و کشته شد.[9] عقبه از کسانی بود که او را نفرین کرد؛[10] زیرا وی بسیار پیامبر را آزار رسانید، یک بار نیز شکمبه حیوان ذبح شدهای را بر پشت پیامبر که در حال سجده نماز بود، انداخت.[11]ولید بن عقبه در شعر گفتن نیز مهارت داشت؛[12] اشعاری نیز علیه علی(ع) سرود.[13]جهت اطلاعات بیشتر به مقاله خانم فاطمه عادلی با عنوان ولید بن عقبه بن ابی معیط در پایگاه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم(ع) مراجعه کنید.
پینوشت اول:
1. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا به نقل از حیاة الامام الحسین علیه السلام، ج 2، ص 250.
پینوشت دوم:
[1]. ابن عبدالبر، استیعاب، بیروت، دارالجیل، 1412، ج 4، ص 1552 و خلیفه بن خیاط، طبقات خلیفه، بیروت، دارالفکر، 1414، ص 41 و ابن حجر، الاصابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415، ج 6، ص 481.
[2]. مسعودی، مروج الذهب، قم، دارالهجره، 1409، ج 2، ص 379.
[3]. ابن عبدالبر، پیشین، ج 4، ص 1552 و ابن حجر، پیشین، ج 6، ص 481 و ابن اثیر، اسدالغابه، بیروت، دارالکتاب العربی، بی تا، ج 4، ص 675.
[4]. از نواحی اردن است؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، 1399، ج 1، ص 148.
[5]. مسعودی، پیشین، ج 2، ص 336 و ابن قتیبه، المعارف، قاهره، الهیئه العامه للکتاب، چاپ دوم، 1992، ص 319.
[6]. همان و ابن عبدالبر، پیشین، ج 4، ص 1552.
[7]. طبرسی، الاحتجاج، نجف، دارالنعمان، 1386، ج 1، ص 412 و ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بی جا، داراحیاء الکتب العربیه، بی تا، ج 6، ص 292 (باکمی تفاوت).
[8]. ابن حجر، پیشین، ج 6، ص 481 و ابن عبدالبر، پیشین، ج 4، ص 1552.
[9]. ابن حجر، پیشین، ج 6، ص 481 و بیهقی، دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1405، ج 1، ص 398.
[10]. مقریزی، امتاع الاسماع، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420، ج 12، ص 107.
[11]. همان، ج 12، ص 105 و بیهقی، پیشین، ج 2، ص 278.
[12]. زرکلی، الاعلام، بیروت، دارالعلم، چاپ دوم، 1989، ج 8، ص 122.
[13]. ابن اعثم کوفی، الفتوح، بیروت، دارالاضواء، 1411، ج 2، ص 495.
ولید بن عتبه والى مدینه هنگام مرگ معاویه بود. یزید نامه به او نوشت و ضمن خبر دادن مرگ معاویه، از او خواست که از امام حسین علیه السلام بیعت بگیرد و اگر نپذیرفت، گردنش را بزند.
بیعت گرفتن از حسین علیه السلام براى ولید دشوار بود و مىخواست با او عاقلانه و بدون خشونت رفتار کند. اما با مشورتى که با «مروان حکم» انجام داد، مروان موضع متزلزل ولید را به مسخره گرفت و برآشفت و او را تحریک کرد که شبانه امام را به دارالاماره احضار کند.
سیدالشهدا علیه السلام شبانه به دارالاماره رفت. گفتگوهایى میان امام و والى مدینه (ولید) انجام گرفت و امام، بدون بیعت از آنجا خارج شد.[۱] به نقل تاریخ زمانی که ولید فرماندار مدینه بود امام حسین بن علی علیه السلام با او اختلاف پیدا کرد. حضرت برای آشنا کردن دیگران به احقاق حق خود و شکستن پایه های ظلم به او فرمود: اگر بر من اجحاف کنی به خدا سوگند در مسجد رسول خدا می ایستم و مردم را به آن پیمانی که پدران و نیاکان آنها بنیان گذاران آن بودند (اشاره به پیمان فضول) دعوت می کنم و …. که در نتیجه، ولید از جریان و سخنان حضرت وحشت کرد و دست از اجحاف برداشت. ولید بر اثر بیماری طاعون درگذشت.
ولید بن عقبه
ولید بن عقبه بن ابیمعیط بن ابیعمرو ذکوان بن امیه بن عبدشمس، برادر مادری عثمان بن عفان است. کنیه او ابووهب و مادرش اروی دختر کریز بن حبیب بن عبدشمس است.[1] لقب وی نیز صفوان است.[2]در مورد نسب وی نقلهای متفاوتی است؛ برخی منابع اسم ابیعمرو از اجداد ولید را ذکوان گفتهاند،[3] و ذکوان غلام امیه بن شمس است که امیه او را به پسری خود پذیرفت و کنیه اباعمرو را به او داد. ذکوان اهل صفوریه[4] است[5]، بنابراین ولید بن عقبه از صلب بنیامیه نیست؛[6] هر چند در همین منابع نقل شدهاست که نظر اکثریت این است که ذکوان غلام امیه نیست.
امام حسن مجتبی «علیه اسلام» در پی احتجاج با جماعتی که منکر فضل او و پدرش بودند در پاسخ به ولید بن عقبه نسب وی به عقبه بن ابیمعیط را زیر سوال برد و فرمود: تو پسر مردی از کفار عجم از شهر صفوریه به نام ذکوان هستی، تمنای من این است که تو از مادر خویش درباره پدر خود پرسش کنی آنگاه که ذکوان را ترک گفت و تو را ملصق به عقبه بن ابیمعیط کرد…
سپس ای ولید به خدا تو از نظر سن بزرگتر از کسی هستی که پدر خود میخوانی پس بهتر است تو مشغول انتساب خود به پدرت باشی…[7]وی در روز فتح مکه در سال هشتم هجری اسلام آورد.[8] پدرش در جنگ بدر اسیر و کشته شد.[9] عقبه از کسانی بود که او را نفرین کرد؛[10] زیرا وی بسیار پیامبر را آزار رسانید، یک بار نیز شکمبه حیوان ذبح شدهای را بر پشت پیامبر که در حال سجده نماز بود، انداخت.[11]ولید بن عقبه در شعر گفتن نیز مهارت داشت؛[12] اشعاری نیز علیه علی(ع) سرود.[13]جهت اطلاعات بیشتر به مقاله خانم فاطمه عادلی با عنوان ولید بن عقبه بن ابی معیط در پایگاه پژوهه پژوهشکده باقرالعلوم(ع) مراجعه کنید.
پینوشت اول:
1. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا به نقل از حیاة الامام الحسین علیه السلام، ج 2، ص 250.
پینوشت دوم:
[1]. ابن عبدالبر، استیعاب، بیروت، دارالجیل، 1412، ج 4، ص 1552 و خلیفه بن خیاط، طبقات خلیفه، بیروت، دارالفکر، 1414، ص 41 و ابن حجر، الاصابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415، ج 6، ص 481.
[2]. مسعودی، مروج الذهب، قم، دارالهجره، 1409، ج 2، ص 379.
[3]. ابن عبدالبر، پیشین، ج 4، ص 1552 و ابن حجر، پیشین، ج 6، ص 481 و ابن اثیر، اسدالغابه، بیروت، دارالکتاب العربی، بی تا، ج 4، ص 675.
[4]. از نواحی اردن است؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، 1399، ج 1، ص 148.
[5]. مسعودی، پیشین، ج 2، ص 336 و ابن قتیبه، المعارف، قاهره، الهیئه العامه للکتاب، چاپ دوم، 1992، ص 319.
[6]. همان و ابن عبدالبر، پیشین، ج 4، ص 1552.
[7]. طبرسی، الاحتجاج، نجف، دارالنعمان، 1386، ج 1، ص 412 و ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بی جا، داراحیاء الکتب العربیه، بی تا، ج 6، ص 292 (باکمی تفاوت).
[8]. ابن حجر، پیشین، ج 6، ص 481 و ابن عبدالبر، پیشین، ج 4، ص 1552.
[9]. ابن حجر، پیشین، ج 6، ص 481 و بیهقی، دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1405، ج 1، ص 398.
[10]. مقریزی، امتاع الاسماع، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420، ج 12، ص 107.
[11]. همان، ج 12، ص 105 و بیهقی، پیشین، ج 2، ص 278.
[12]. زرکلی، الاعلام، بیروت، دارالعلم، چاپ دوم، 1989، ج 8، ص 122.
[13]. ابن اعثم کوفی، الفتوح، بیروت، دارالاضواء، 1411، ج 2، ص 495.