خانه » همه » مذهبی » ویژگی‌ها و نقش جوان مسلمان در اجتماع

ویژگی‌ها و نقش جوان مسلمان در اجتماع


ویژگی‌ها و نقش جوان مسلمان در اجتماع

۱۳۹۶/۰۳/۱۳


۲۰۰ بازدید

ویژگی های یک جوان مسلمان و هم چنین نقش او در اجتماع از دیدگاه قرآن کریم چیست؟

در سوره الأحزاب: آیه 35 ؛ 10 ویژگی یک مسلمان (مرد و زن ) را بیان کرده است وما عرض می کنیم که وقتی این 10 صفت را از یک مسلمان چه مرد و چه زن نقل می کند معنای عمیق تر آیه این است که اولا انسانی مورد قبول خدا است که مسلمان باشد وثانیا اگر بخواهد مسلمان باشد بایستی مؤمن باشد ثالثا قانت باشد رابعا صادق باشد خامسا صابر باشد ….. :به آیه و ترجمه آن توجه کنید:«إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً .»« مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنانى که از فرمان خدا اطاعت مى کنند، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق گر و زنان انفاق کننده، مردان روزه دار و زنانى که روزه مى دارند، مردانى که دامان خود را از آلودگى به بى عفتى حفظ مى کنند و زنانى که پاکدامنند، و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که بسیار یاد خدا مى کنند، خداوند براى همه آنها مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است. به تفسیر نمونه، ج 17، ص: 308 در باره این آیه رجوع می کنیم و ضمن بیان شان نزول دلیل این ویژگیها و نقش آنها را میابیم :
«جمعى از مفسران گفته اند هنگامى که” اسماء بنت عمیس” همسر” جعفر بن ابى طالب” با شوهرش از” حبشه” بازگشت به دیدن همسران پیامبر ص آمد، یکى از نخستین سؤالاتى که مطرح کرد این بود: آیا چیزى از آیات قرآن در باره زنان نازل شده است؟ آنها در پاسخ گفتند: نه!.
” اسماء” به خدمت پیامبر ص آمد، عرض کرد:” اى رسول خدا جنس زن گرفتار خسران و زیان است!، پیامبر ص فرمود: چرا؟ عرض کرد: به خاطر اینکه در اسلام و قرآن فضیلتى در باره آنها همانند مردان نیامده است.
اینجا بود که آیه فوق نازل شد (و به آنها اطمینان داد که زن و مرد در پیشگاه خدا از نظر قرب و منزلت یکسانند، مهم آنست که از نظر اعتقاد و عمل و اخلاق اسلامى واجد فضیلت باشند).
تفسیر: شخصیت و ارزش مقام زن ( ومرد) در اسلام
به دنبال بحثهایى که در باره وظائف همسران پیامبر ص در آیات گذشته ذکر شد در آیه مورد بحث، سخنى جامع و پر محتوى در باره همه زنان و مردان و صفات بر جسته آنها بیان شده است، و ضمن بر شمردن ده وصف از اوصاف اعتقادى و اخلاقى و عملى آنان، پاداش عظیم آنها را در پایان آیه بر شمرده است.
بخشى از این اوصاف دهگانه از مراحل ایمان سخن مى گوید (اقرار به زبان، تصدیق به قلب و جنان، و عمل به ارکان). قسمت دیگرى پیرامون کنترل زبان و شکم و شهوت جنسى که سه عامل سرنوشت ساز در زندگى و اخلاق انسانها مى باشد بحث مى کند. و در بخش دیگرى از مساله حمایت از محرومان و ایستادگى در برابر حوادث سخت و سنگین یعنى صبر که ریشه ایمان است و سرانجام از عامل تداوم این صفات یعنى ذکر پروردگار سخن به میان مى آورد.
مى گوید:
1- ” مردان مسلمان و زنان مسلمان” (إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ).
2- ” و مردان مؤمن و زنان مؤمنه” (وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ).
گرچه بعضى از مفسران،” اسلام” و” ایمان” را در آیه فوق به یک معنى گرفته اند، ولى پیدا است که این تکرار نشان مى دهد منظور از آنها دو چیز متفاوت است، و اشاره به همان مطلبى است که در آیه 14 سوره حجرات آمده: قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِکُمْ:
” اعراب گفتند ما ایمان آورده ایم، بگو: هنوز ایمان نیاورده اید، بلکه بگوئید اسلام آورده ایم، و ایمان هنوز در اعماق قلب شما نفوذ نکرده است”!.
اشاره به اینکه اسلام همان اقرار به زبان است که انسان را در صف مسلمین قرار مى دهد، و مشمول احکام آنها مى کند، ولى ایمان تصدیق به قلب و دل است.
در روایات اسلامى نیز به همین تفاوت اشاره شده است. در روایتى چنین مى خوانیم:” یکى از یاران امام صادق ع در باره” اسلام” و” ایمان” از آن حضرت سؤال کرد و پرسید آیا اینها با هم مختلفند؟ امام در پاسخ فرمود: آرى، ایمان با اسلام همراه است، اما اسلام ممکن است همراه ایمان نباشد”.
او توضیح بیشتر خواست امام ع فرمود: الاسلام شهادة ان لا اله الا اللَّه و التصدیق برسول اللَّه صلى علیه و آله و سلم، به حقنت الدماء، و علیه جرت المناکح و المواریث، و على ظاهره جماعة الناس، و الایمان الهدى و ما یثبت فى القلوب من صفة الاسلام، و ما ظهر من العمل به: ” اسلام شهادت به توحید و تصدیق به رسالت پیامبر است، هر کس اقرار به این دو کند جانش (در پناه حکومت اسلامى) محفوظ خواهد بود، و ازدواج مسلمانان با او جایز، و مى تواند از مسلمین ارث ببرد، و گروهى از مردم مشمول همین ظاهر اسلامند، اما” ایمان” نور هدایت و حقیقتى است که در دل از وصف اسلام جاى مى گیرد، و اعمالى است که به دنبال آن مى آید” «1».
3- ” و مردانى که مطیع فرمان خدا هستند و زنانى که از فرمان حق اطاعت مى کنند” (وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ).
” قانت” از ماده” قنوت” چنان که قبلا هم گفته ایم به معنى اطاعت توأم با خضوع است، اطاعتى که از ایمان و اعتقاد سر زند، و این اشاره به جنبه هاى عملى و آثار ایمان مى باشد.
4- سپس به یکى دیگر از مهمترین صفات مؤمنان راستین، یعنى حفظ زبان پرداخته مى گوید:” و مردان راستگو و زنان راستگو” (وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقاتِ). از روایات اسلامى استفاده مى شود که استقامت و درستى ایمان انسان به استقامت و درستى زبان او است: لا یستقیم ایمان امرء حتى یستقیم قلبه، و لا یستقیم قلبه حتى یستقیم لسانه:” ایمان انسان به درستى نمى گراید تا قلبش درست شود، و قلبش درست نمى شود تا زبانش درست شود”! «2».
5- و از آنجا که ریشه ایمان، صبر و شکیبایى در مقابل مشکلات است، و نقش آن در معنویات انسان همچون نقش” سر” است در برابر” تن”، پنجمین وصف آنها را این گونه بازگو مى کند:” و مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا” (وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِراتِ).
6- از طرفى مى دانیم یکى از بدترین آفات اخلاقى، کبر و غرور و حب جاه است، و نقطه مقابل آن” خشوع”، لذا در ششمین توصیف مى فرماید:” و مردان با خشوع و زنان با خشوع” (وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ).
7- گذشته از حب جاه، حب مال، نیز آفت بزرگى است، و اسارت در چنگال آن، اسارتى است دردناک، و نقطه مقابل آن انفاق و کمک کردن به نیازمندان است، لذا در هفتمین توصیف مى گوید:” و مردان انفاق گر و زنان انفاق کننده” (وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ).
8- گفتیم سه چیز است که اگر انسان از شر آن در امان بماند از بسیارى از شرور و آفات اخلاقى در امان است، زبان و شکم و شهوت جنسى، به قسمت اول در چهارمین توصیف اشاره شد، اما به قسمت دوم و سوم در هشتمین و نهمین وصف مؤمنان راستین اشاره کرده مى گوید:” و مردانى که روزه مى دارند و زنانى که روزه مى دارند” (وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ).
9- ” ومردانى که دامان خود را از آلودگى به بى عفتى حفظ مى کنند، و زنانى که عفیف و پاکند” (وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ).
10- سرانجام به دهمین و آخرین صفت که تداوم تمام اوصاف پیشین بستگى به آن دارد پرداخته مى گوید:” و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند، و زنانى که بسیار یاد خدا مى کنند” (وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ). آرى آنها با یاد خدا در هر حال و در هر شرایط، پرده هاى غفلت و بیخبرى را از قلب خود کنار مى زنند، وسوسه ها و همزات شیاطین را دور مى سازند و اگر لغزشى از آنان سر زده، فورا در مقام جبران بر مى آیند تا از صراط مستقیم الهى فاصله نگیرند.
در اینکه منظور از” ذکر کثیر” چیست؟ در روایات اسلامى و کلمات مفسرین، تفسیرهاى گوناگونى ذکر شده که ظاهرا همه از قبیل ذکر مصداق است و مفهوم وسیع این کلمه شامل همه آنها مى شود.از جمله در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام ص مى خوانیم: اذا ایقظ الرجل اهله من اللیل فتوضئا و صلیا کتبا من الذاکرین اللَّه کثیرا و الذاکرات ” هنگامى که مرد همسرش را شبانگاه بیدار کند و هر دو وضو بگیرند و نماز (شب) بخوانند از مردان و زنانى خواهند بود که بسیار یاد خدا مى کنند” «3». و در حدیثى از امام صادق ع مى خوانیم:” هر کس تسبیح فاطمه زهرا ع را در شب بگوید، مشمول این آیه است” «4». بعضى از مفسران گفته اند:” ذکر کثیر” آن است که در حال قیام و قعود به هنگامى که به بستر مى رود یاد خدا کند. اما به هر حال ذکر نشانه فکر است، و فکر مقدمه عمل، هدف هرگز ذکر خالى از فکر و عمل نیست.
در پایان آیه، پاداش بزرگ این گروه از مردان و زنانى را که داراى ویژگیهاى دهگانه فوق هستند چنین بیان مى کند:” خداوند براى آنها مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است” (أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً).
نخست با آب مغفرت گناهان آنها را که موجب آلودگى روح و جان آنها است مى شوید، سپس پاداش عظیمى که عظمتش را جز او کسى نمى داند در اختیارشان مى نهد، در واقع یکى از این دو جنبه نفى ناملایمات دارد و دیگر جلب ملایمات.
تعبیر به” اجرا” خود دلیل بر عظمت آن است، و توصیف آن با وصف” عظیم” تاکیدى بر این عظمت است، و مطلق بودن این عظمت، دلیل دیگرى است بر وسعت دامنه آن، بدیهى است چیزى را که خداوند بزرگ، بزرگ بشمرد فوق العاده عظمت دارد.
این نکته نیز قابل توجه است که جمله” اعد” (آماده کرده است) با فعل ماضى، بیانى است براى قطعى بودن این اجر و پاداش و عدم وجود تخلف، و یا اشاره اى به اینکه بهشت و نعمتهایش از هم اکنون براى مؤمنان آماده است.
پی نوشتها:
(1) اصول کافى جلد 2 صفحه 21 باب ان الایمان یشرک الاسلام.
(2) محجة البیضاء جلد 5 ص 193.
(3) تفسیر” مجمع البیان” و تفسیر” قرطبى” ذیل آیه مورد بحث.
(4)” مجمع البیان” ذیل آیه مورد بحث.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد