خانه » همه » مذهبی » پوشاندن صورت برای زنان

پوشاندن صورت برای زنان


پوشاندن صورت برای زنان

۱۳۹۷/۰۸/۱۱


۳۴۵۰ بازدید

اگر میشه ثابت کنید و دلیلی بیارید که اهل بیت و خانواده ائمه اطهار(ع) پوشیه و روبند استفاده می کردند

بانوان باید در مقابل نامحرم تمام بدن حتی موهای خود را بپوشانند، و پوشاندن گردی صورت و دست ها تا مچ لازم نیست. و استفاده از نقاب و روبند واجب نیست، و اگر کسی بیشتر از حد معمول خود را بپوشاند، اشکال ندارد.[1] با این همه، در رعایت حجاب باید بر این باور بود که اسلام، دین فطرت و عقلانیّت و منطبق بر نیازهای حقیقی بشر است و اگر احکام آن به صورت ناب و به دور از پیرایه ها، خرافات و فارغ از سلیقه های شخصی تبیین شود، اقبال و رویکرد به آن بیشتر و تمایل بدان، محسوس تر خواهد شد. امام علی(ع) می فرماید: «خداوند، تکالیفی را بر شما واجب نمود، بنابراین آنها را ضایع نکنید و حدودی برایتان مقرّر داشت، پس از آنها تجاوز ننمایید، و از اموری بر حذرتان داشت، آنها را مرتکب نشوید و اموری را مسکوت گذاشت، نه از روی فراموشی، لذا آنها را بر خود تکلیف ننمایید».[2]اما استفادۀ بانوان از نقاب و روبند دارای احکامی است که به نوعی استفاده از این وسیلۀ پوششی در مواردی دارای محدودیت است؛ این احکام عبارتند از:
یک. یکی از محرّماتِ اِحرام در حج براى زن، پوشاندن صورت خود با نقاب و روبند است، و باید صورت به مقدارى که در وضو شسته مى ‌شود، باز باشد،[3] اما دور نگهداشتن از نامحرم با چیزى که با صورتش تماس نداشته باشد اشکالى ندارد.[4]دو. یکی از مکروهات برای زن نمازگزار، نماز خواندن با نقاب است.[5]در منابع روایی به احادیثی بر می خوریم که ائمه اطهار(ع) گذاشتن نقاب یا روبند و پوشیه را در احرام و مراسم حج مذموم و ناپسند شمرده اند، و نیز بازگذاری صورت در حال نماز را بهتر دانسته اند و فقها هم در باب های حج[6] و نماز[7] به این احادیث استناد کرده اند. در این جا به چند روایت در این زمینه اشاره می شود:
1. امام صادق(ع) می فرماید: «امام باقر(ع) به زنی که در حال احرام نقاب بر چهره داشت، برخورد کرد و به او فرمود: احرام ببند، صورت خویش را باز گذار و جامۀ خود را از بالای سرت به گونه ای قرار ده که آفتاب با چهره ات برخورد کند؛ زیرا اگر نقاب ببندی، صورتت در سایه خواهد بود و رنگ آن تغییری نخواهد کرد».[8]2. سَماعه[9] می گوید: از امام صادق یا امام کاظم(ع) در مورد زنی که در نماز نقاب زده بود سؤال کردم، آن حضرت فرمود: «زمانی که نقاب بر موضع سجده قرار نگرفته باشد، اشکالی ندارد، گرچه بازگذاری صورت بهتر است».[10]در بخشی از روایت حادثه فدک آمده است که فاطمه(س) برای بیرون رفتن از منزل برقع (روپوش صورت) پوشیدند: «فَتَجَلْبَبَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ تَبَرْقَعَتْ بِبُرْقِعِهَا»؛[11] فاطمه(س) جلباب (نوعی چادر) به سر نمود و روبند انداخت.
ب. دسته دوم از این روایات، روایت جابر بن عبداللَّه انصاری و عمران بن حصین و دیگران است که حکایت از آن دارد که آنها حضرت فاطمه صدیقه(س) و حتی زردی سیمای او را که بر اثر گرسنگی ایجاد شده بوده، دیده‌اند.[12] از تعبیر حضرت زهرا(س) در این روایات، روشن می‌شود که ایشان معمولاً از پوشش «قناع»(مقنعه و چیزی که با آن سر را می‌پوشانند) در مقابل نامحرمان استفاده می‌کرده است.
همچنین از این تعبیر حضرت زینب(س) در مجلس یزید، معلوم می‌شود که آن‌حضرت و دیگر زنان اهل بیت از روبند استفاده می‌کردند: «ای یزید! آیا این عدالت است؟ ای پسر آزاد شدگان که زنان حره و کنیزان مملوک خود را در عقب پرده بنشانی و نگذاری چشم نامحرم به آنها بیفتد ولی دختران رسول خدا(ص) را پیش روی تو مانند اسیران باشند در حالی که هتک پوشش آنها کردی و پرده آنان را بدرى و روى آنان را بگشایى تا دشمنان آنان را از شهرى به شهرى ببرند».[13]حضرت ام کلثوم در هنگام شهادت حضرت فاطمه(س) روبند بر روی زده بود و خطاب به قبر حضرت رسول اکرم(ص) می‌گوید: «بیرون آمد ام کلثوم از خانه در حالی که بر صورت روبنده‌ای بود و دامن پیراهن عربی را بر خاک کشید و خود را در ردای جلالت و عصمت در آورده بود».[14]دیدگاه فقها درباره زدن روبند
روایاتی که در مورد پوشیه و روبند نقل شده است، حداقل جواز از آن فهمیده می‌شود، و معلوم نیست که پوشاندن صورت از سوی حضرت زهرا(س) به عنوان واجب بوده یا مستحب. لذا به نظر بیشتر فقها، پوشاندن صورت به هر وسیله‌ای مانند پوشیه و روبند واجب نیست. چنان‌چه فقها با توجه به بخشی از آیه 31 سوره نور؛ یعنی «…وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِن…» (و [اطراف] روسری‌هاى خود را بر سینه خود افکنند [تا گردن و سینه با آن پوشانده شود])، فتوا به واجب نبودن پوشاندن صورت داده‌اند.[15] هرچند برخی از فقها پوشاندن صورت را مستحب می‌دانند.[16]به هر حال؛ باید به این نکته توجه نمود که؛ کسانی که پوشیه می‌زنند؛ یا مقلّد فقیهی هستند که پوشاندن قرص صورت را واجب می‌داند و یا آنکه – نه به عنوان وجوب، بلکه به عنوان رفتاری مستحب یا مجاز – می‌خواهند که به هیچ مقدار در پریشانی خاطر جوانان دخالت نداشته باشند، علاوه بر این‌که با زدن پوشیه در رفت و آمد خود راحت‌تر باشند.
برگرفته از پایگاه اسلام کوئست.
پی‌نوشت:
[1]. ر.ک: نمایه های «حجاب در اسلام»، سؤال 431؛ «محدودۀ حجاب زن»، سؤال 495؛ «قانون حجاب و دلایل اجبار در اجرای آن»، 1174؛ « رفتار پیامبر (ص) با زنان یهود و نصاری در رعایت کامل حجاب»، سؤال 12511.
[2]. شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، محقق و مصحح: فیض الإسلام، ص 487، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[3]. امام خمینى، مناسک عمره مفرده (محشّى ویژه بانوان)، جامع و تنظیم کننده: فلاح‌زاده ابرقویى، محمد حسین، ص 120، م 237، ‌نشر مشعر، قم، چاپ سى و چهارم، 1428ق؛ تبریزى، جواد بن على، استفتاءات جدید حج، ص 204، قم، بی نا، چاپ اول، بی تا؛ خامنه‌اى، سید على بن جواد، مناسک حج، ص 30، بی نا، بی جا و بی تا؛ شبیری زنجانى، سید موسى، مناسک زائر، ص 80، م 176، شهاب الدین، قم، چاپ اول، 1427ق.
[4]. استفتاءات جدید حج، ص 204؛ صافی گلپایگانى، لطف الله، استفتاءات حج (هزار مسأله)، ص 119، انتشارات حضرت معصومه سلام الله علیها، قم، چاپ اول، 1422ق.
[5]. طباطبایی یزدى، سید محمد کاظم، العروة الوثقى، ج 1، ص 573، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ دوم، 1409ق؛ بهجت، محمد تقى، رساله توضیح المسائل، ص 145، انتشارات شفق، قم، چاپ نود ودوم، 1428ق؛ ملکی تبریزى، میرزا جواد، أسرار الصلاة، مترجم: رجب زاده، رضا، ص 117، انتشارات پیام آزادى، تهران، چاپ چهارم، 1420ق.
[6]. ر.ک: علامه حلّى، حسن بن یوسف، منتهى المطلب فی تحقیق المذهب، ج 10، ص 296، مجمع البحوث الإسلامیة، مشهد، چاپ اول، 1412ق؛ بحرانى، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق و مصحح: ایروانى، محمد تقى، مقرم، سید عبد الرزاق، ج 15، ص 129، دفتر انتشارات اسلامى، قم،چاپ اول، 1405ق؛ موسوی خویى، سید ابو القاسم، موسوعة الإمام الخوئی، ج 28، ص 484 – 486، مؤسسة إحیاء آثار الإمام الخوئی، قم، چاپ اول، 1418ق؛و منابع فقهی دیگر.
[7]. ر.ک: محقق حلّى، نجم الدین جعفر بن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، ج 2، ص 99، مؤسسه سید الشهداء علیه السلام، قم، چاپ اول، 1407ق؛اردبیلى، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، ج 3، ص 106، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1403ق؛ موسوعة الإمام الخوئی، ج 12،ص 101؛ و منابع فقهی دیگر.
[8]. کلینى،محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ج 4، ص 344،دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[9]. سماعة بن مهران، از شاگردان و اصحاب امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) است. ر.ک: موسوی خویى، سید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرجال، ج 9، ص 312 و 313، بی جا، بی نا، بی تا.
[10]. شیخ طوسى،محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج 2، ص 230، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[11]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 163، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.
[12]. ر.ک: «عیادت جابر از حضرت فاطمه(س) و دیدن صورت آن‌حضرت»، سؤال 46292؛ «دیدار حضرت فاطمه(س) با سلمان فارسی بعد از پیامبر اسلام(ص)»، سؤال 46293.
[13]. «أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَاءَکَ وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ ص سَبَایَا قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَد»؛ سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 182، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1348ش؛ ابن أبی طاهر، احمد بن أبی طاهر، بلاغات النساء، ص 35، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، بی‌تا؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج 2، ص 308، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق.
[14]. «وَ خَرَجَتْ أُمُّ کُلْثُومٍ وَ عَلَیْهَا بُرْقُعَةٌ وَ تَجُرُّ ذَیْلَهَا مُتَجَلِّلَةً بِرِدَاءٍ عَلَیْهَا تَسْحَبُهَا»؛ فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 1، ص 152، قم، انتشارات رضی، چاپ اول، 1375ش؛ بحار الأنوار، ج 43، ص 192.
[15]. مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان فی أحکام القرآن، ص 544، تهران، المکتبة الجعفریة لإحیاء الآثار الجعفریة‌، چاپ اول، بی‌تا؛ فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج ‌22، ص 699، اصفهان، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی(ع)، چاپ اول، 1406ق؛ طباطبایی بروجردی، آقا حسین، نهایة التقریر فی مباحث الصلاة، مقرر: فاضل لنکرانی، محمد، ج ‌1، ص 259، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، چاپ اول، بی‌تا؛ طباطبایی حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، ج ‌14، ص 28، قم، مؤسسة دار التفسیر، چاپ اول، 1416ق.
[16]. تبریزی، جواد بن علی، استفتاءات جدید، ج ‌1، ص 360، قم، دفتر معظم له، چاپ اول، بی‌تا؛ بهجت، محمد تقی، استفتاءات، ج ‌4، ص 174، قم، دفتر حضرت آیة الله بهجت، چاپ اول، 1428ق.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد