پیمان سعد آباد-رضا شاه- واگذاری بخش هایی از کشور
۱۳۹۸/۰۵/۱۶
–
۱۶۱۴۷ بازدید
گفته میشه بر مبنای قرارداد سعداباد در زمان رضاشاه بخشهایی از ایران جدا شده و به ترکیه و افغانستان و عراق واگذار شده…اما وقتی به متن و مفاد قرارداد رجوع میکنیم ، میبینیم اصلا و اساسا هیچ حرفی درباره جدایی هیچ منطقهای از ایران زده نشده!ایا واگذاریهای ادعایی دروغ یا شایعهس ؟
واگذاری بخش هایی از کشور واقعیتی تلخ در تاریخ منحوس پهلوی بوده و بیانگر خوش خدمتی رضا شاه برای انگلستان بود و لکه ننگی در کارنامه وی محسوب می گردد و تعجب از کسانی است که به دنبال تطهیر چنین چهره های خائنی هستند.گر چه در پیمان سعد آباد سخنی از جدا شدن بخش هایی از ایران به میان نیامده اما اصل انعقاد این پیمان در راستای هم پیمان کردن کشورهای ایران ،ترکیه ،عراق و افغانستان در راستای سیاست و منافع منطقه ای انگلستان شکل گرفت بر همین اساس، انگلیسیها کوشیدند تا با همپیمان کردن این کشورها در قالب یک عهدنامه عدمتعرض که به عهدنامه «سعدآباد» شناخته شد، از منافع خود در خاورمیانه و بهویژه تقابل با روسها حراست کنند. مرکز ثقل پیگیری این سیاست انگلیسیها بر دوش رضاخان قرار گرفت. رضاشاه برای جلب رضایت سه دولت دیگر حاضر شد که تعارضات مرزی خود را با آنها حل کند و در این راستا، به دلیل تسامح و سادهبینی او، نهایتا کشور و مملکت ایران هزینه سنگینی را متحمل شد.رضاخان در راستای سیاست حسن همجواری دیکته شده توسط انگلستان، عهدنامه مرزی 1310 را با ترکیه به امضاء رسانید و بخشی از ناحیه آغری داغ و آرارات را به دولت ترکیه واگذار نمود. حسین مکی به نقل از سرلشکر ارفع نقل میکند که رضاخان بر این باور بود که «منظور این تپه و آن تپه نیست. منظور من این است که ما با هم دوست باشیم»( حسین مکی ، تاریخ بیست ساله، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1364، ص153-154) علاوه بر آن بر مبنای معاهده تحمیلی با دولت عراق در سال 1316 ، حق کشتیرانی در سراسر اروندرود – به استثنای پنج کیلومتر آبهای مقابل آبادان تا خط تالوگ- به دولت عراق واگذار شد.( عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی 1300-1357، تهران، نشر البرز، 1365،ص39-40) رضاخان نسبت به دیگر عضو پیمان سعدآباد، یعنی افغانستان نیز عطوفت و سخاوتمندی بیشتری نشان داد و در مذاکرات بر سر هیرمند و آب آن، با حکمیت انگلیسیها، میزان سهم آب ایران از رود هیرمند به یکسوم تقلیل پیدا کرد و «از 18146 کیلومترمربع مساحت کل سیستان، 7374 کیلومترمربع از آن ایران و 10772 کیلومترمربع جزو خاک افغانستان شد.»( داریوش رحمانیان و فضل الله براقی، تاریخ ایران، بهار 1389، شماره 6، ص 35)
رضاخان همچنین منطقه چکاب و مناطق نمک خیز مرز ایران و افغانستان را، نیز جهت اعتمادسازی به افغانها تقدیم نمود.( حسین مکی ، پیشین، ص 343)
همه این سخاوتمندی پهلوی اول جهت تثبیت پیمانی بود که وقوع جنگ جهانی دوم، آتش آن را در نطفه خفه نمود و دیری نگذشت که بیهودگی پیمان سعد آباد بر همگان آشکار شد چرا که با وقوع جنگ جهانی دوم و اتحاد شوروی و انگلیس برای اشغال ایران در شهریور 1320 نه تنها هیچ یک از متعاهدین این پیمان به یاری ایران نشتافتند بلکه حتی دولت عراق خاک خود را پایگاه حمله انگلستان به ایران قرار داد.
رضاخان همچنین منطقه چکاب و مناطق نمک خیز مرز ایران و افغانستان را، نیز جهت اعتمادسازی به افغانها تقدیم نمود.( حسین مکی ، پیشین، ص 343)
همه این سخاوتمندی پهلوی اول جهت تثبیت پیمانی بود که وقوع جنگ جهانی دوم، آتش آن را در نطفه خفه نمود و دیری نگذشت که بیهودگی پیمان سعد آباد بر همگان آشکار شد چرا که با وقوع جنگ جهانی دوم و اتحاد شوروی و انگلیس برای اشغال ایران در شهریور 1320 نه تنها هیچ یک از متعاهدین این پیمان به یاری ایران نشتافتند بلکه حتی دولت عراق خاک خود را پایگاه حمله انگلستان به ایران قرار داد.