۱۳۹۷/۰۵/۰۷
–
۳۴۴۰ بازدید
مبنای تاریخ میلادی چیست؟ (چرا عید کریسمس چند روز قبل از آغاز سال میلادی است؟)
بر اساس سنتی دیرینه، مسیحیان ابتدای سال را اول ژانویه میدانند. (همانگونه که ما ایرانیان ابتدای سال خود را روز اول فروردین میدانیم و اعراب ابتدای سال خود را ماه محرم میدانند) و شروع سال، غیر از مبدأ سال است. مبدا تاریخ نزد مسیحیان تولد حضرت عیسی مسیح است(ع) که اتفاقا در روز 25ماه دسامبر واقع شده یعنی یک هفته مانده به تحویل سال (همانگونه که مبدا تاریخ شمسی ما ایرانیان و سالهای قمری: 12ربیع الاول مصادف با هجرت پیامبر از مکه به مدینه است اما ابتدای سال، فروردین ماه در سال شمسی و محرم در ماههای قمری است). در صورت تمایل به کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به نکات ذیل نیز توجه فرمایید:گاه شماری (تقویم) در کشورهای اروپایی فراز و نشیب بسیاری داشته است که در اینجا به مهمترین نکات آن اشاره میشود:- اساس و ریشه اولیه تقویم میلادی، تقویمی به نام: «سال شمار رومی» است.( زیرا زمانی که مسیحیت به عنوان دین رسمی مردم اروپا پذیرفته شد رومیان بر قسمت عمدهای از اروپا حاکم بودند). لازم به تذکر است که تقویم روم باستان تقویمی قمری بوده و ماههای آن با مشاهده هلال ماه نو آغاز میشد. قدمت این تقویم نیز به قبل از میلاد مسیح بر میگردد.
– در تقویم رومیان قدیم هیچ یک از اصول شناخته شده تقویمهای شمسی، شمسی- قمری و قمری رایج در قسمت اعظم دنیای متدن باستان رعایت نمیشد.- رومیها بر خلاف مردم بابل، مصر، ایران و یونان که از قرنها قبل تقریبا طول دقیق و بسیار نزدیک به مقادیر مورد قبول امروز را میدانستند، طول یک سال شمسی را 365 روز و 13 ساعت و یا 366 روز تمام تصور مینمودند. لذا تقویم آنان در مدت کوتاهی شاهد سیرقهقراییِ آغازِ سال بود. – سالهای رومی ابتدا ده ماهه بودند.
– در حدود سالهای 715 قبل از میلاد مسیح شخصی به نام نوماپومپیلوس (numapompilus) ماههای ژانویه و فوریه را به عنوان ماههای یازدهم و دوازدهم به این تقویم اضافه کرد.- نارسایی تقویم رومی و عدم کارآیی آن برای مردم و حکومت روم به حدی بود که ضرورت اصلاح و یا جایگزین ساختن تقویم دیگری را به جای آن ایجاب مینمود. لذا در زمان ژولیوس سزار (مرگ44 قبل از میلاد) و پس از فتح مصر توسط وی، او متوجه تقویم شمسی مصری گردید که از هزاره چهارم قبل از میلاد در مصر رواج داشت. تقویمی که ژولیوس سزار در روم معمول نمود و به تقویم ژولین و بعدا به تقویم مسیحی معروف گردید از تقویم سنتی مردم روم و اساس آن از تقویم رایج در مصر اقتباس شده است.- برخی از پژوهشگران معتقدند از حدود 150 سال قبل از میلاد مسیح روز اول ژانویه رسما به عنوان آغاز سال در روم تعیین گردید. زیرا در این روز نمایندگان انتخابی مردم زمام امور مملکت را به دست میگرفتند. بنابراین به تدریج همین روز که آغاز یک تغییر و تحول تازه بود جای خود را به عنوان آغاز سال باز نمود.
– ابتدا چیزی به نام هفته وجود نداشت بلکه روزهای ماه را با عدد میشمردند. مثلا میگفتند روز نوزدهم این ماه. برای مدتی هم ایام هر هفته فقط پنج روز بود! تا آنکه در زمان کنستانتین (306- 337 م وی که امپراطور روم بود دریافت از احساسات دینی مردم میتواند برای تحکیم پایههای حکومت خویش استفاده کند بر نفوذ فزاینده مسیحیت که میرفت تا تمامی اروپا را تسخیر کند، تکیه کرد و به تعظیم و تکریم ظاهری مسیح پرداخته و دست به کارهای نمایشی بسیاری زد به عنوان نمونه با یک فرمان، هفته هفت روزه را به عنوان رکنی از ارکان تقویم قرار داد و اولین روز هفته(یکشنبه) را برای دعا و نیایش و استراحت اختصاص داد. اما علی رغم گسترش سریع مسیحیت پس از این تاریخ پذیرفتن هفته به عنوان رکنی از ارکان تقویم با تاخیر بسیار صورت گرفت و شمارش روزهای ماه با عدد کما کان تا قرن شانزدهم میلادی در قسمت وسیعی از اروپا رواج داشت.
– در آن زمان مبدا مشخصی برای تاریخ وجود نداشت و مبدا تاریخ مرتب در حال تغییر بود. بدین صورت که با به قدرت رسیدن هر پادشاه جدیدی یک مبدا جدید به تاریخ اضافه میشد. تا آنکه در سال 525 م یک راهب رومی به نام دیونیسیوس اگزیگوس پس از محاسبه و بدست آوردن تقریبی زمان تولد حضرت عیسی (ع) تقویمی ارائه کرد که مبدا آن را تولد حضرت عیسی (ع) قرار داده بود.[1]
این تقویم از طرف کلیسای روم پذیرفته شد. انگلستان نخستین کشوری بود که این تقویم به تدریج در آن رواج یافت.- نکته بسیار جالب توجه آن است که تقویم میلادی (پس از اعمال اصلاحاتی توسط پاپ گرگوری سیزدهم) در بسیاری از کشورهای اروپایی پس از قرن دهم معمول و مرسوم گردید. به عنوان نمونه: کشورهای دارای مذهب کاتولیک اروپا مانند: ایتالیا، اسپانیا، پرتغال، بلژیک، فرانسه، این تقویم را در سال 1582م پذیرفتند. سوئد و هلند در سال 1583م، آلمان1584م، لهستان1586م و … . سایر کشورهای جهان نیز در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم رسما تقویم میلادی (اصلاح شده) را قبول کردند.!
– در پایان این بحث برای نشان دادن آشفتگی تاریخ وقایع اروپا به دلیل پذیرفتن تقویم میلادی (اصلاح شده توسط گرگوری) در سالهای مختلف و شروع سال با ماه های مختلف سال نقل چند سطر از کتاب «راهنمای گاهشماری برای دانشجویان تاریخ انگلیس» کفایت میکند:«اگر تصور کنیم یک مسافر در یکم مارس1245م از ونیز به قصد فلورانس خارج شود در شهر فلورانس در مییابد که هنوز سال 1244م ادامه دارد. پس از یک توقف کوتاه در فلورانس وقتی به شهر پیزا وارد می شود استنباط می کند که سال مجددا در سال 1245م است و در ورود به فرانسه قبل از عید رستاخیز حضرت عیسی(16 آوریل) برای بار دوم در سال 1244م خواهد بود».
جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر می توانید به این منابع مراجعه فرمایید:
– نصرالله هوشمند، گاهشماریهای ایرانی، آمل، انتشارات طالب آملی، 1380ش، ص130 به بعد.
– دکتر رضا عبداللهی، تحقیقی در زمینه گاهشماری هجری و مسیحی، تهران، امیرکبیر،1365ش.
– فریمن گرنویل، تقویمهای اسلامی و مسیحی و جدولهای تبدیل آنها به یکدیگر، ترجمه: فریدون بدرهای، بیجا، انتشارات قلم، 1359ش.
– ذبیح بهروز، تقویم و تاریخ در ایران، تهران، نشر چشمه، 1379ش.
– احمد بیرشک، گاهنامه تطبیقی سه هزار ساله، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی،1367ش.
پی نوشت:
[1]. در حالیکه محققین به استناد شواهد و اسناد مختلف، تولد مسیح را از 4 تا 12 سال قبل از تاریخ محاسبه شده بوسیله دیونیسیوس میدانند. زیرا سرآغاز این تاریخ اول ژانویه سال 754 پس از بنای شهر رم است. و طبق نقل انجیلهای چهارگانه، مسیح در زمان پادشاهی «هرودیس بزرگ» به دنیا آمده است و چون این پادشاه به سال 750 از بنای شهر رم مرده است میتوان نتیجه گرفت که حضرت عیسی(ع) دستِکم چهار سال پیش از تاریخی که برای ولادت او پذیرفته شده است، متولد شدهاند.نصرالله هومند، گاهشماری ایرانی،ص130. (دقت کنید که: شمارش در سالهای قبل از میلاد بر عکس پس از میلاد است به این معنا که هرچه عدد بزرگتر باشد، سال مورد نظر کمتر میباشد.)
– در تقویم رومیان قدیم هیچ یک از اصول شناخته شده تقویمهای شمسی، شمسی- قمری و قمری رایج در قسمت اعظم دنیای متدن باستان رعایت نمیشد.- رومیها بر خلاف مردم بابل، مصر، ایران و یونان که از قرنها قبل تقریبا طول دقیق و بسیار نزدیک به مقادیر مورد قبول امروز را میدانستند، طول یک سال شمسی را 365 روز و 13 ساعت و یا 366 روز تمام تصور مینمودند. لذا تقویم آنان در مدت کوتاهی شاهد سیرقهقراییِ آغازِ سال بود. – سالهای رومی ابتدا ده ماهه بودند.
– در حدود سالهای 715 قبل از میلاد مسیح شخصی به نام نوماپومپیلوس (numapompilus) ماههای ژانویه و فوریه را به عنوان ماههای یازدهم و دوازدهم به این تقویم اضافه کرد.- نارسایی تقویم رومی و عدم کارآیی آن برای مردم و حکومت روم به حدی بود که ضرورت اصلاح و یا جایگزین ساختن تقویم دیگری را به جای آن ایجاب مینمود. لذا در زمان ژولیوس سزار (مرگ44 قبل از میلاد) و پس از فتح مصر توسط وی، او متوجه تقویم شمسی مصری گردید که از هزاره چهارم قبل از میلاد در مصر رواج داشت. تقویمی که ژولیوس سزار در روم معمول نمود و به تقویم ژولین و بعدا به تقویم مسیحی معروف گردید از تقویم سنتی مردم روم و اساس آن از تقویم رایج در مصر اقتباس شده است.- برخی از پژوهشگران معتقدند از حدود 150 سال قبل از میلاد مسیح روز اول ژانویه رسما به عنوان آغاز سال در روم تعیین گردید. زیرا در این روز نمایندگان انتخابی مردم زمام امور مملکت را به دست میگرفتند. بنابراین به تدریج همین روز که آغاز یک تغییر و تحول تازه بود جای خود را به عنوان آغاز سال باز نمود.
– ابتدا چیزی به نام هفته وجود نداشت بلکه روزهای ماه را با عدد میشمردند. مثلا میگفتند روز نوزدهم این ماه. برای مدتی هم ایام هر هفته فقط پنج روز بود! تا آنکه در زمان کنستانتین (306- 337 م وی که امپراطور روم بود دریافت از احساسات دینی مردم میتواند برای تحکیم پایههای حکومت خویش استفاده کند بر نفوذ فزاینده مسیحیت که میرفت تا تمامی اروپا را تسخیر کند، تکیه کرد و به تعظیم و تکریم ظاهری مسیح پرداخته و دست به کارهای نمایشی بسیاری زد به عنوان نمونه با یک فرمان، هفته هفت روزه را به عنوان رکنی از ارکان تقویم قرار داد و اولین روز هفته(یکشنبه) را برای دعا و نیایش و استراحت اختصاص داد. اما علی رغم گسترش سریع مسیحیت پس از این تاریخ پذیرفتن هفته به عنوان رکنی از ارکان تقویم با تاخیر بسیار صورت گرفت و شمارش روزهای ماه با عدد کما کان تا قرن شانزدهم میلادی در قسمت وسیعی از اروپا رواج داشت.
– در آن زمان مبدا مشخصی برای تاریخ وجود نداشت و مبدا تاریخ مرتب در حال تغییر بود. بدین صورت که با به قدرت رسیدن هر پادشاه جدیدی یک مبدا جدید به تاریخ اضافه میشد. تا آنکه در سال 525 م یک راهب رومی به نام دیونیسیوس اگزیگوس پس از محاسبه و بدست آوردن تقریبی زمان تولد حضرت عیسی (ع) تقویمی ارائه کرد که مبدا آن را تولد حضرت عیسی (ع) قرار داده بود.[1]
این تقویم از طرف کلیسای روم پذیرفته شد. انگلستان نخستین کشوری بود که این تقویم به تدریج در آن رواج یافت.- نکته بسیار جالب توجه آن است که تقویم میلادی (پس از اعمال اصلاحاتی توسط پاپ گرگوری سیزدهم) در بسیاری از کشورهای اروپایی پس از قرن دهم معمول و مرسوم گردید. به عنوان نمونه: کشورهای دارای مذهب کاتولیک اروپا مانند: ایتالیا، اسپانیا، پرتغال، بلژیک، فرانسه، این تقویم را در سال 1582م پذیرفتند. سوئد و هلند در سال 1583م، آلمان1584م، لهستان1586م و … . سایر کشورهای جهان نیز در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم رسما تقویم میلادی (اصلاح شده) را قبول کردند.!
– در پایان این بحث برای نشان دادن آشفتگی تاریخ وقایع اروپا به دلیل پذیرفتن تقویم میلادی (اصلاح شده توسط گرگوری) در سالهای مختلف و شروع سال با ماه های مختلف سال نقل چند سطر از کتاب «راهنمای گاهشماری برای دانشجویان تاریخ انگلیس» کفایت میکند:«اگر تصور کنیم یک مسافر در یکم مارس1245م از ونیز به قصد فلورانس خارج شود در شهر فلورانس در مییابد که هنوز سال 1244م ادامه دارد. پس از یک توقف کوتاه در فلورانس وقتی به شهر پیزا وارد می شود استنباط می کند که سال مجددا در سال 1245م است و در ورود به فرانسه قبل از عید رستاخیز حضرت عیسی(16 آوریل) برای بار دوم در سال 1244م خواهد بود».
جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر می توانید به این منابع مراجعه فرمایید:
– نصرالله هوشمند، گاهشماریهای ایرانی، آمل، انتشارات طالب آملی، 1380ش، ص130 به بعد.
– دکتر رضا عبداللهی، تحقیقی در زمینه گاهشماری هجری و مسیحی، تهران، امیرکبیر،1365ش.
– فریمن گرنویل، تقویمهای اسلامی و مسیحی و جدولهای تبدیل آنها به یکدیگر، ترجمه: فریدون بدرهای، بیجا، انتشارات قلم، 1359ش.
– ذبیح بهروز، تقویم و تاریخ در ایران، تهران، نشر چشمه، 1379ش.
– احمد بیرشک، گاهنامه تطبیقی سه هزار ساله، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی،1367ش.
پی نوشت:
[1]. در حالیکه محققین به استناد شواهد و اسناد مختلف، تولد مسیح را از 4 تا 12 سال قبل از تاریخ محاسبه شده بوسیله دیونیسیوس میدانند. زیرا سرآغاز این تاریخ اول ژانویه سال 754 پس از بنای شهر رم است. و طبق نقل انجیلهای چهارگانه، مسیح در زمان پادشاهی «هرودیس بزرگ» به دنیا آمده است و چون این پادشاه به سال 750 از بنای شهر رم مرده است میتوان نتیجه گرفت که حضرت عیسی(ع) دستِکم چهار سال پیش از تاریخی که برای ولادت او پذیرفته شده است، متولد شدهاند.نصرالله هومند، گاهشماری ایرانی،ص130. (دقت کنید که: شمارش در سالهای قبل از میلاد بر عکس پس از میلاد است به این معنا که هرچه عدد بزرگتر باشد، سال مورد نظر کمتر میباشد.)