گریه بر امام حسین و بخشش گناهان
۱۳۹۶/۰۸/۲۴
–
۱۶۹ بازدید
اگر بر امام حسین اشک بریزیم همه گناهان بخشیده میشود،؟
در احادیث معصومین ـ علیهم السلام ـ که در کتب روایی جمع آوری شده اند به عزاداری و اشک ریختن برای سرور و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ اهمیت بسیار بالایی داده شده است و ثواب بسیار زیادی را بر آن مترتب داشته اند، البته باید دقت شود که یکی از مصادیق عزاداری اشک ریختن است، منظور از عزاداری هر عملی است که یاد و خاطره حضرت را زنده نگه دارد، حال روضه خواندن باشد، سینه زنی باشد، سخنرانی و… .
شیخ صدوق به سند معتبر از ریان بن شبیب نقل می کند که امام رضا ـ علیه السلام ـ فرمودند: «ای پسر شبیب اگر گریه می کنی برای چیزی، پس برای حسین بن علی ـ علیه السلام ـ گریه کن که او را مانند گوسفند ذبح کردند،
ای پسر شبیب اگر گریه کنی بر حسین ـ علیه السلام ـ تا آب دیده بر روی تو جاری شود حق تعالی جمیع گناهان صغیره و کبیره تو را بیامرزد، خواه اندک باشد، خواه بسیار، ای پسر شبیب اگر می خواهی که در غرفه های عالیه بهشت مساکن شوی و با رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمه طاهرین ـ علیهم السلام ـ همنشین شوی پس لعنت کن قاتلان حسین ـ علیه السلام را.(1)
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: «هر که شعری بخواند در مرثیه حسین ـ علیه السلام ـ و خود بگرید و یک کس دیگر را نیز بگریاند بهشت بر او واجب گردد».(2)
لذا این قبیل روایات در منابع روایی بسیار به چشم می خورد، این را نباید فراموش کرد که منظور اهل بیت ـ علیهم السلام ـ خصوص اشک ریختن نبوده بلکه منظور زنده نگه داشتن یاد و خاطره حسین ـ علیه السلام ـ بوده است. ولی چرا به این امر اینقدر اهمیت داده شده است،
شهید بزرگوار مرتضی مطهری در این باره می فرماید: «حسین بن علی ـ علیه السلام ـ به مردم درس غیرت داد، درس تحمل و بردباری داده، درس تحمل شداید و سختی ها داد، اینها برای مردم مسلمان درس های بسیار بزرگی بود، پس اینکه می گویند حسین بن علی ـ علیه السلام ـ چه کرد و چطور اسلام را زنده کرد، جوابش همین است که حسین بن علی ـ علیه السلام ـ روح تازه ای در اسلام دمید، خون ها را به جوش آورد.
غیرت ها را تحریک کرد، عشق و ایده به مردم داد، حس استغنا در مردم به وجود آورد، درس صبر و تحمل و بردباری و مقاومت و ایستادگی در مقابل شدائد به مردم داد، ترس را ریخت. همان مردمی که تا آن مقدار می ترسیدند تبدیل به یک عده شجاع و دلاور شدند حسین بن علی یک سوژه بزرگ اجتماعی است.
بعد از او هر کس قیام می کرد با شعار یالثارات الحسین ـ علیه السلام ـ قیام می کرد، امروز هم یک سوژه بزرگ اجتماعی است، سوژه امر به معروف و نهی از منکر، سوژه ای برای اقامه نماز، برای زنده کردن اسلام برای اینکه احساسات و عواطف عالیه اسلامی در ما احیا شود.
او شخصیت اسلامی مسلمین را زنده کرد، بعد از قیام حضرت بسیاری از مسلمین توبه کردند، دسته دسته قیام می کردند، از همین مردم کوفه پنج هزار نفر به عنوان توابین قیام کردند و قاتلین صحرای کربلا را قصاص می کردند زنده کردن مسلمین یعنی دادن عشق و ایده به آنها. حسین بن علی ـ علیه السلام ـ با قیام خود این کار را کرد».(3)
لذا زنده نگه داشتن نام و یاد حضرت، زنده نگه داشتن درس ها و ایده هاست، این است معنای جمله زیبای پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که فرمودند: «همانا حسین کشتی نجات و چراغ فروزنده هدایت است».(4)
بهترین راه زنده نگه داشتن هم همین گریه کردن ها و عزاداری هاست. ما در هر زمان نیازمند امام حسین ـ علیه السلام ـ هستیم، نیازمند الگوگیری و پیروی راه او هستیم، تا اگر شرایط مشابه زمان حضرت به وجود آمد به راحتی بتوانیم قیام کنیم و از جان و مال خود بگذریم، چنانکه در زمان هشت سال دفاع مقدس مشاهده کردیم که جوانان ایران اسلام با اهداء خون خود باعث حفظ نظام و حفظ ارزش های اسلامی شدند.
شهید مطهری در این باره نیز می فرماید: «آن چیزهایی که بشر همیشه به زبان می آورد و در عمل کمتر دیده می شود در وجود حسین بن علی دیده می شود، چطور روح بشر می تواند این مقدار شکست ناپذیر باشد، سبحان الله بشر به کجا می رسد، اوج بشر چقدر شکست ناپذیر می شود که بدنش قطعه قطعه می شود، جوانانش جلوی چشمش قلم می شوند،
در منتهی درجه تشنگی قرار می گیرد که حتی آسمان را تیره و تار می بیند، خاندانش را می بیند که اسیر می شوند، هر چه دارد از دست داده، ولی یک چیز برای او باقی است و آن روحش است که هرگز شکست نمی خورد (حتی یک ذره عقب نشینی نمی کند) شما یک چنین صحنه ای از فضائل انسانی را در غیر کربلا سراغ دارید، آن وقت بگویید به جای کربلا از آن حادثه یاد کنید. لذا چنین حادثه ای را باید زنده نگه داشت».(5)
یک نکته مهم :شهید مطهری می گوید: «تحریف بزرگی در مسئله عاشورا شده است، بعضی ها گفته اند حسین بن علی ـ علیه السلام ـ شهید شد که گناهان شیعه ریخته شود این شبیه اعتقاد مسیحیت است، که معتقدند حضرت مسیح کفاره گناهان آنها بوده است، این مطلب با روح اسلام سازگاری ندارد، با سخن حسین نمی سازد، ابا عبدالله برای مبارزه با گناه قیام کرد،
نه اینکه سنگری باشد برای گنهکاران، ما گفتیم حسین ـ علیه السلام ـ یک شرکت بیمه گناه تأسیس کرده، گفته است شما از نظر گناه بیمه هستید، در عوض چه می گیرم؟ شما برای من اشک بریزید، من گناهان شما را جبران می کنم حال هر کس می خواهید باشید. ابن زیاد، عمر سعد، والله این افتراء و دروغ بستن بر حسین ـ علیه السلام ـ است».(6)
ایشان در ادامه روایات اهل بیت در این زمینه را توضیح می دهند و (گریه مردم) برای تسلی دل اهل بیت و حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ که نیست، بلکه هدفشان این است که پرتویی از روح حسین بن علی ـ علیه السلام ـ بر روح ما بتابد،
اگر اشکی برای او می ریزیم باید در مسیر هماهنگی روح ما باشد، روح ما پرواز کوچکی با روح حسین انجام دهد، ذره ای از همت او، غیرت او، حریت او، ایمان او، تقوای او، شجاعت او و… در ما بتابد، این چنین اشکی اگر از چشمان جاری شود، آن اشک هر چه دلتان می خواهد قیمت دارد،
اگر گفته اند به اندازه یک بال مگس هم اگر باشد یک دنیا ارزش دارد، باور کنید، اشکی است که برای هماهنگی کردن و پیروی از حسین ـ علیه السلام ـ باشد».(7)
آری این اشک است که این طور در روایات ارزش دارد و به آن توصیه شده است، اشکی که ما را عوض کند و مطیع امام شویم، نه اینکه ما هر روز از امام دورتر شده و با اشک بخواهیم گناهانمان ریخته شود.
در نتیجه هدف از این گریه ها و عزاداری ها زنده نگه داشتن یاد و خاطره حضرت است که به سبب آن به سمت کمال حرکت کنیم و با نور حضرت هدایت شویم و به سوی معبود خود حرکت کنیم.
و نکته پایانی این که روایاتی که مشتمل بر ثواب و پاداش گریه بر امام حسین (علیه السلام) هستند، ظاهرا ناظر به حقوق الناس نمی باشند بلکه شامل سائر گناهان می گردد چون در باره حقوق الناس روایات دیگر داریم که قابل بخشش نیست مگر این که صاحب حق راضی شود،
اگرچه خداوند متعال می تواند صاحب حق را به رحمت بی پایان خود راضی نماید و از این طریق شخص مدیون را که از شیعیان امام حسین (علیه السلام) و گریه کننده بر آن حضرت بوده مورد عفو و یخشش قرار دهد ، این مطلبی است که در برخی ادعیه به آن اشاره شده است .
مثلا در دعای روز دو شنبه چنین می خوانیم :
« اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ کُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَ کُلِّ عَهْدٍ عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ وَ أَسْأَلُکَ فِی مَظَالِمِ عِبَادِکَ عِنْدِی فَأَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِکَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِکَ کَانَتْ لَهُ قِبَلِی مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِیَّاهُ فِی نَفْسِهِ أَوْ فِی عِرْضِهِ أَوْ فِی مَالِهِ أَوْ فِی أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ أَوْ غِیبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلٌ عَلَیْهِ بِمَیْلٍ أَوْ هَوًی أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِیَّةٍ أَوْ رِیَاءٍ أَوْ عَصَبِیَّةٍ غَائِبا کَانَ أَوْ شَاهِدا وَ حَیّا کَانَ أَوْ مَیِّتا فَقَصُرَتْ یَدِی وَ ضَاقَ وُسْعِی عَنْ رَدِّهَا إِلَیْهِ وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ، فَأَسْأَلُکَ یَا مَنْ یَمْلِکُ الْحَاجَاتِ وَ هِیَ مُسْتَجِیبَةٌ لِمَشِیَّتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إِلَی إِرَادَتِهِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُرْضِیَهُ عَنِّی بِمَا [بِمَ] شِئْتَ وَ تَهَبَ لِی مِنْ عِنْدِکَ رَحْمَةً إِنَّهُ لا تَنْقُصُکَ الْمَغْفِرَةُ وَ لا تَضُرُّکَ الْمَوْهِبَةُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
از تو آمرزش می طلبم برای هر نذری که کردم و هر وعدهای که دادم و هر پیمانی که بستم سپس به آن وفا نکردم و ادای حقوق بندگانت را که بر عهده دارم از تو درخواست میکنم، پس هر بندهای از بندگانت و هر کنیزی از کنیزانت که او را نزد من حقیّ پایمال شده باشد که در آن به جان یا آبرو یا مال،
یا خانواده اش یا فرزندش ستم روا داشته ام یا غیبتی از او کرده ام یا بر اثر میل خود یا خواهش دل یا تکبّر یا غضب یا خودنمایی یا تعصّب بر او یاری نهاده ام، این بنده یا کنیزت غایب باشد یا حاضر، زنده باشد یا مرده، و دستم کوتاه شده و وسعم نمیرسد از پرداخت آن حق یا طلب حلالیت از او، از تو میخواهم ای کسی که رفع نیازها در اختیار اوست،
و آن حاجات در مقابل مشیّت او اجابت پذیر و به جانب اراده اش شتابانند که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و آن بنده را که بر او ستمی کردم هرگونه که خواهی از من راضی گردانی و از جانب خود مرا رحمت عطا نمایی، چه آمرزیدن از تو نکاهد و بخشیدن به تو زیان نرساند، ای مهربانترین مهربانان»(8)
پاورقی:
1. قمی، شیخ عباس ، منتهی الامال، ج1، ص 197، انتشارات نسیم حیات.
2. شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، انتشارات نسیم حیات، چاپ آرمان، 1382ش، ج1، ص397.
3. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، همان، ص49.
4. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، موسسه الوفاء، بیروت، لبنان، ج91، ص184، 1404ق.
5. مطهری، همان، ص108.
6. همان، ص103.
7. همان، ص107.
8. قمی، شیخ عباس ، مفاتیح الجنان ، فصل سوم: دعاهای ایام هفته .
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات
شیخ صدوق به سند معتبر از ریان بن شبیب نقل می کند که امام رضا ـ علیه السلام ـ فرمودند: «ای پسر شبیب اگر گریه می کنی برای چیزی، پس برای حسین بن علی ـ علیه السلام ـ گریه کن که او را مانند گوسفند ذبح کردند،
ای پسر شبیب اگر گریه کنی بر حسین ـ علیه السلام ـ تا آب دیده بر روی تو جاری شود حق تعالی جمیع گناهان صغیره و کبیره تو را بیامرزد، خواه اندک باشد، خواه بسیار، ای پسر شبیب اگر می خواهی که در غرفه های عالیه بهشت مساکن شوی و با رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمه طاهرین ـ علیهم السلام ـ همنشین شوی پس لعنت کن قاتلان حسین ـ علیه السلام را.(1)
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: «هر که شعری بخواند در مرثیه حسین ـ علیه السلام ـ و خود بگرید و یک کس دیگر را نیز بگریاند بهشت بر او واجب گردد».(2)
لذا این قبیل روایات در منابع روایی بسیار به چشم می خورد، این را نباید فراموش کرد که منظور اهل بیت ـ علیهم السلام ـ خصوص اشک ریختن نبوده بلکه منظور زنده نگه داشتن یاد و خاطره حسین ـ علیه السلام ـ بوده است. ولی چرا به این امر اینقدر اهمیت داده شده است،
شهید بزرگوار مرتضی مطهری در این باره می فرماید: «حسین بن علی ـ علیه السلام ـ به مردم درس غیرت داد، درس تحمل و بردباری داده، درس تحمل شداید و سختی ها داد، اینها برای مردم مسلمان درس های بسیار بزرگی بود، پس اینکه می گویند حسین بن علی ـ علیه السلام ـ چه کرد و چطور اسلام را زنده کرد، جوابش همین است که حسین بن علی ـ علیه السلام ـ روح تازه ای در اسلام دمید، خون ها را به جوش آورد.
غیرت ها را تحریک کرد، عشق و ایده به مردم داد، حس استغنا در مردم به وجود آورد، درس صبر و تحمل و بردباری و مقاومت و ایستادگی در مقابل شدائد به مردم داد، ترس را ریخت. همان مردمی که تا آن مقدار می ترسیدند تبدیل به یک عده شجاع و دلاور شدند حسین بن علی یک سوژه بزرگ اجتماعی است.
بعد از او هر کس قیام می کرد با شعار یالثارات الحسین ـ علیه السلام ـ قیام می کرد، امروز هم یک سوژه بزرگ اجتماعی است، سوژه امر به معروف و نهی از منکر، سوژه ای برای اقامه نماز، برای زنده کردن اسلام برای اینکه احساسات و عواطف عالیه اسلامی در ما احیا شود.
او شخصیت اسلامی مسلمین را زنده کرد، بعد از قیام حضرت بسیاری از مسلمین توبه کردند، دسته دسته قیام می کردند، از همین مردم کوفه پنج هزار نفر به عنوان توابین قیام کردند و قاتلین صحرای کربلا را قصاص می کردند زنده کردن مسلمین یعنی دادن عشق و ایده به آنها. حسین بن علی ـ علیه السلام ـ با قیام خود این کار را کرد».(3)
لذا زنده نگه داشتن نام و یاد حضرت، زنده نگه داشتن درس ها و ایده هاست، این است معنای جمله زیبای پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که فرمودند: «همانا حسین کشتی نجات و چراغ فروزنده هدایت است».(4)
بهترین راه زنده نگه داشتن هم همین گریه کردن ها و عزاداری هاست. ما در هر زمان نیازمند امام حسین ـ علیه السلام ـ هستیم، نیازمند الگوگیری و پیروی راه او هستیم، تا اگر شرایط مشابه زمان حضرت به وجود آمد به راحتی بتوانیم قیام کنیم و از جان و مال خود بگذریم، چنانکه در زمان هشت سال دفاع مقدس مشاهده کردیم که جوانان ایران اسلام با اهداء خون خود باعث حفظ نظام و حفظ ارزش های اسلامی شدند.
شهید مطهری در این باره نیز می فرماید: «آن چیزهایی که بشر همیشه به زبان می آورد و در عمل کمتر دیده می شود در وجود حسین بن علی دیده می شود، چطور روح بشر می تواند این مقدار شکست ناپذیر باشد، سبحان الله بشر به کجا می رسد، اوج بشر چقدر شکست ناپذیر می شود که بدنش قطعه قطعه می شود، جوانانش جلوی چشمش قلم می شوند،
در منتهی درجه تشنگی قرار می گیرد که حتی آسمان را تیره و تار می بیند، خاندانش را می بیند که اسیر می شوند، هر چه دارد از دست داده، ولی یک چیز برای او باقی است و آن روحش است که هرگز شکست نمی خورد (حتی یک ذره عقب نشینی نمی کند) شما یک چنین صحنه ای از فضائل انسانی را در غیر کربلا سراغ دارید، آن وقت بگویید به جای کربلا از آن حادثه یاد کنید. لذا چنین حادثه ای را باید زنده نگه داشت».(5)
یک نکته مهم :شهید مطهری می گوید: «تحریف بزرگی در مسئله عاشورا شده است، بعضی ها گفته اند حسین بن علی ـ علیه السلام ـ شهید شد که گناهان شیعه ریخته شود این شبیه اعتقاد مسیحیت است، که معتقدند حضرت مسیح کفاره گناهان آنها بوده است، این مطلب با روح اسلام سازگاری ندارد، با سخن حسین نمی سازد، ابا عبدالله برای مبارزه با گناه قیام کرد،
نه اینکه سنگری باشد برای گنهکاران، ما گفتیم حسین ـ علیه السلام ـ یک شرکت بیمه گناه تأسیس کرده، گفته است شما از نظر گناه بیمه هستید، در عوض چه می گیرم؟ شما برای من اشک بریزید، من گناهان شما را جبران می کنم حال هر کس می خواهید باشید. ابن زیاد، عمر سعد، والله این افتراء و دروغ بستن بر حسین ـ علیه السلام ـ است».(6)
ایشان در ادامه روایات اهل بیت در این زمینه را توضیح می دهند و (گریه مردم) برای تسلی دل اهل بیت و حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ که نیست، بلکه هدفشان این است که پرتویی از روح حسین بن علی ـ علیه السلام ـ بر روح ما بتابد،
اگر اشکی برای او می ریزیم باید در مسیر هماهنگی روح ما باشد، روح ما پرواز کوچکی با روح حسین انجام دهد، ذره ای از همت او، غیرت او، حریت او، ایمان او، تقوای او، شجاعت او و… در ما بتابد، این چنین اشکی اگر از چشمان جاری شود، آن اشک هر چه دلتان می خواهد قیمت دارد،
اگر گفته اند به اندازه یک بال مگس هم اگر باشد یک دنیا ارزش دارد، باور کنید، اشکی است که برای هماهنگی کردن و پیروی از حسین ـ علیه السلام ـ باشد».(7)
آری این اشک است که این طور در روایات ارزش دارد و به آن توصیه شده است، اشکی که ما را عوض کند و مطیع امام شویم، نه اینکه ما هر روز از امام دورتر شده و با اشک بخواهیم گناهانمان ریخته شود.
در نتیجه هدف از این گریه ها و عزاداری ها زنده نگه داشتن یاد و خاطره حضرت است که به سبب آن به سمت کمال حرکت کنیم و با نور حضرت هدایت شویم و به سوی معبود خود حرکت کنیم.
و نکته پایانی این که روایاتی که مشتمل بر ثواب و پاداش گریه بر امام حسین (علیه السلام) هستند، ظاهرا ناظر به حقوق الناس نمی باشند بلکه شامل سائر گناهان می گردد چون در باره حقوق الناس روایات دیگر داریم که قابل بخشش نیست مگر این که صاحب حق راضی شود،
اگرچه خداوند متعال می تواند صاحب حق را به رحمت بی پایان خود راضی نماید و از این طریق شخص مدیون را که از شیعیان امام حسین (علیه السلام) و گریه کننده بر آن حضرت بوده مورد عفو و یخشش قرار دهد ، این مطلبی است که در برخی ادعیه به آن اشاره شده است .
مثلا در دعای روز دو شنبه چنین می خوانیم :
« اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ کُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَ کُلِّ عَهْدٍ عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ وَ أَسْأَلُکَ فِی مَظَالِمِ عِبَادِکَ عِنْدِی فَأَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِکَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِکَ کَانَتْ لَهُ قِبَلِی مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِیَّاهُ فِی نَفْسِهِ أَوْ فِی عِرْضِهِ أَوْ فِی مَالِهِ أَوْ فِی أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ أَوْ غِیبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلٌ عَلَیْهِ بِمَیْلٍ أَوْ هَوًی أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِیَّةٍ أَوْ رِیَاءٍ أَوْ عَصَبِیَّةٍ غَائِبا کَانَ أَوْ شَاهِدا وَ حَیّا کَانَ أَوْ مَیِّتا فَقَصُرَتْ یَدِی وَ ضَاقَ وُسْعِی عَنْ رَدِّهَا إِلَیْهِ وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ، فَأَسْأَلُکَ یَا مَنْ یَمْلِکُ الْحَاجَاتِ وَ هِیَ مُسْتَجِیبَةٌ لِمَشِیَّتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إِلَی إِرَادَتِهِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُرْضِیَهُ عَنِّی بِمَا [بِمَ] شِئْتَ وَ تَهَبَ لِی مِنْ عِنْدِکَ رَحْمَةً إِنَّهُ لا تَنْقُصُکَ الْمَغْفِرَةُ وَ لا تَضُرُّکَ الْمَوْهِبَةُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
از تو آمرزش می طلبم برای هر نذری که کردم و هر وعدهای که دادم و هر پیمانی که بستم سپس به آن وفا نکردم و ادای حقوق بندگانت را که بر عهده دارم از تو درخواست میکنم، پس هر بندهای از بندگانت و هر کنیزی از کنیزانت که او را نزد من حقیّ پایمال شده باشد که در آن به جان یا آبرو یا مال،
یا خانواده اش یا فرزندش ستم روا داشته ام یا غیبتی از او کرده ام یا بر اثر میل خود یا خواهش دل یا تکبّر یا غضب یا خودنمایی یا تعصّب بر او یاری نهاده ام، این بنده یا کنیزت غایب باشد یا حاضر، زنده باشد یا مرده، و دستم کوتاه شده و وسعم نمیرسد از پرداخت آن حق یا طلب حلالیت از او، از تو میخواهم ای کسی که رفع نیازها در اختیار اوست،
و آن حاجات در مقابل مشیّت او اجابت پذیر و به جانب اراده اش شتابانند که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و آن بنده را که بر او ستمی کردم هرگونه که خواهی از من راضی گردانی و از جانب خود مرا رحمت عطا نمایی، چه آمرزیدن از تو نکاهد و بخشیدن به تو زیان نرساند، ای مهربانترین مهربانان»(8)
پاورقی:
1. قمی، شیخ عباس ، منتهی الامال، ج1، ص 197، انتشارات نسیم حیات.
2. شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، انتشارات نسیم حیات، چاپ آرمان، 1382ش، ج1، ص397.
3. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، همان، ص49.
4. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، موسسه الوفاء، بیروت، لبنان، ج91، ص184، 1404ق.
5. مطهری، همان، ص108.
6. همان، ص103.
7. همان، ص107.
8. قمی، شیخ عباس ، مفاتیح الجنان ، فصل سوم: دعاهای ایام هفته .
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات