۱۳۹۷/۰۶/۱۵
–
۱۹۹۳ بازدید
سلام علیکم.تفسیر این آیه قرآن که خدا فرموده همسرانی از جنس خودتان برایتان ساختم چیست؟
قسمت اول آیه 21 سوره مبارکه روم می فرماید: « از نشانه هاى دیگرخدا، این است که برای شما همسرانی از جنس خودتان آفرید » (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً…).تفسیرش این است که همسر شما هم یک انسان است ، همانطوری که شما هم انسانید و همسران شما از جنس جن و یا فرشته نیستند.اما تفسیر علت این آفرینش در کنار هم، در بخش دیگر بیان شده است :
” تا در کنار آنها آرامش بیابید” (… لِتَسْکُنُوا إِلَیْها).
و از آنجا که ادامه این پیوند در میان همسران خصوصا، و در میان همه انسانها عموما، نیاز به یک جاذبه و کشش قلبى و روحانى دارد به دنبال آن اضافه مى کند:” و در میان شما مودت و رحمت آفرید” (وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً).
و در پایان آیه براى تاکید بیشتر مى فرماید:” در این امور نشانه هایى است براى افرادى که تفکر مى کنند” (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).
جالب اینکه قرآن در این آیه هدف خلقت و در کنار هم بودن ( ازدواج) را سکونت و آرامش قرار داده است، و با تعبیر پر معنى” لتسکنوا” مسائل بسیارى را بیان کرده و نظیر این تعبیر در آیه 189 سوره اعراف نیز آمده است.
به راستى وجود همسران با این ویژگیها براى انسانها که مایه آرامش زندگى آنها است یکى از مواهب بزرگ الهى محسوب مى شود.
این آرامش از اینجا ناشى مى شود که این دو جنس مکمل یکدیگر و مایه شکوفایى و نشاط و پرورش یکدیگر مى باشند بطورى که هر یک بدون دیگرى ناقص است، و طبیعى است که میان یک موجود و مکمل وجود او چنین جاذبه نیرومندى وجود داشته باشد.
و از اینجا مى توان نتیجه گرفت آنها که پشت پا به این سنت الهى مى زنند وجود ناقصى دارند، چرا که یک مرحله تکاملى آنها متوقف شده (مگر آنکه به راستى شرائط خاص و ضرورتى ایجاب تجرد کند).
به هر حال این آرامش و سکونت هم از نظر جسمى است، و هم از نظر روحى هم از جنبه فردى و هم اجتماعى.
بیماریهایى که به خاطر ترک ازدواج براى جسم انسان پیش مى آید قابل انکار نیست. همچنین عدم تعادل روحى و ناآرامیهاى روانى که افراد مجرد با آن دست به گریبانند کم و بیش بر همه روشن است.
از نظر اجتماعى افراد مجرد کمتر احساس مسئولیت مى کنند و به همین جهت انتحار و خودکشى در میان مجردان بیشتر دیده مى شود، و جنایات هولناک نیز از آنها بیشتر سر مى زند. هنگامى که انسان از مرحله تجرد گام به مرحله زندگى خانوادگى مى گذارد شخصیت تازه اى در خود مى یابد، و احساس مسئولیت بیشترى مى کند و این است معنى احساس آرامش در سایه ازدواج.
و اما مساله” مودت” و” رحمت” در حقیقت” ملاط” و” چسب” مصالح ساختمانى جامعه انسانى است، چرا که جامعه از فرد فرد انسانها تشکیل شده همچون ساختمان عظیم و پرشکوهى که از آجرها و قطعات سنگها تشکیل مى گردد.
اگر این افراد پراکنده، و آن اجزاء مختلف، با هم ارتباط و پیوند پیدا نکنند” جامعه” یا” ساختمانى” به وجود نخواهد آمد.آن کس که انسان را براى زندگى اجتماعى آفریده این پیوند و ربط ضرورى را نیز در جان او ایجاد کرده است.
ر. ک: تفسیر نمونه، ج 16، ص 392 .
” تا در کنار آنها آرامش بیابید” (… لِتَسْکُنُوا إِلَیْها).
و از آنجا که ادامه این پیوند در میان همسران خصوصا، و در میان همه انسانها عموما، نیاز به یک جاذبه و کشش قلبى و روحانى دارد به دنبال آن اضافه مى کند:” و در میان شما مودت و رحمت آفرید” (وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً).
و در پایان آیه براى تاکید بیشتر مى فرماید:” در این امور نشانه هایى است براى افرادى که تفکر مى کنند” (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).
جالب اینکه قرآن در این آیه هدف خلقت و در کنار هم بودن ( ازدواج) را سکونت و آرامش قرار داده است، و با تعبیر پر معنى” لتسکنوا” مسائل بسیارى را بیان کرده و نظیر این تعبیر در آیه 189 سوره اعراف نیز آمده است.
به راستى وجود همسران با این ویژگیها براى انسانها که مایه آرامش زندگى آنها است یکى از مواهب بزرگ الهى محسوب مى شود.
این آرامش از اینجا ناشى مى شود که این دو جنس مکمل یکدیگر و مایه شکوفایى و نشاط و پرورش یکدیگر مى باشند بطورى که هر یک بدون دیگرى ناقص است، و طبیعى است که میان یک موجود و مکمل وجود او چنین جاذبه نیرومندى وجود داشته باشد.
و از اینجا مى توان نتیجه گرفت آنها که پشت پا به این سنت الهى مى زنند وجود ناقصى دارند، چرا که یک مرحله تکاملى آنها متوقف شده (مگر آنکه به راستى شرائط خاص و ضرورتى ایجاب تجرد کند).
به هر حال این آرامش و سکونت هم از نظر جسمى است، و هم از نظر روحى هم از جنبه فردى و هم اجتماعى.
بیماریهایى که به خاطر ترک ازدواج براى جسم انسان پیش مى آید قابل انکار نیست. همچنین عدم تعادل روحى و ناآرامیهاى روانى که افراد مجرد با آن دست به گریبانند کم و بیش بر همه روشن است.
از نظر اجتماعى افراد مجرد کمتر احساس مسئولیت مى کنند و به همین جهت انتحار و خودکشى در میان مجردان بیشتر دیده مى شود، و جنایات هولناک نیز از آنها بیشتر سر مى زند. هنگامى که انسان از مرحله تجرد گام به مرحله زندگى خانوادگى مى گذارد شخصیت تازه اى در خود مى یابد، و احساس مسئولیت بیشترى مى کند و این است معنى احساس آرامش در سایه ازدواج.
و اما مساله” مودت” و” رحمت” در حقیقت” ملاط” و” چسب” مصالح ساختمانى جامعه انسانى است، چرا که جامعه از فرد فرد انسانها تشکیل شده همچون ساختمان عظیم و پرشکوهى که از آجرها و قطعات سنگها تشکیل مى گردد.
اگر این افراد پراکنده، و آن اجزاء مختلف، با هم ارتباط و پیوند پیدا نکنند” جامعه” یا” ساختمانى” به وجود نخواهد آمد.آن کس که انسان را براى زندگى اجتماعى آفریده این پیوند و ربط ضرورى را نیز در جان او ایجاد کرده است.
ر. ک: تفسیر نمونه، ج 16، ص 392 .