امروزه نیرو، اصطلاحی است که یادآور مفهومی در فیزیک است و چون به فیزیک مراجعه می کنیم می یابیم که نیرو در آن علم به دو معنا وجود دارد: 1- به معنی نیروی مکانیکی که قابل سنجش است و در محدوده مکانیک نیوتنی می توان تاثیرات متقابل را به وسیله آن توصیف کرد.2- مفهومی به مراتب عمومی تر از مورد 1 که تنها وجود تاثیر متقابل را بیان می کند و مقیاس کمی آن انرژی است.
هر از گاهی نیرو را با انرژی یکی می دانند اما باید دانست که با مفهوم انرژی می توان فرایندهای مکانیکی را نیز توصیف کرد، مثلا می توان پدیدهای حرارتی، نورانی، هسته ای و … را به کمک انرژی توصیف کرد. به هر حال انرژی یک کمیت عددی (اسکالر) است و نیرو کمیتی است برداری که علاوه بر مقدار، جهت نیز دارد.
در لغت نامه دهخدا حدود دو صفحه در مورد لغت نیرو مطلب نوشته شده است و معنایی چون : زور ، قدرت، توانایی، توان، پهلوانی،یاری، کمک، شدت، حدت، … برای آن ذکر شده است.
نخست آفرین کرد بر دادگر گر و دید نیرو و بحث و هنر ( فرودسی)
ز نیرو بود مرد را راستی ز ستی کژی زاید و کاستی
به هر حال واژه نیرو در علم امروزه معنایی مادی دارد که عبارت از تاثیر متقابل بین دو یا چند شئ است. حتی معنای عرفی آن نیز، باری از مادیت را در خود دارد، درحالی که خداوند موجودی مجرد و غیر مادی است که نمی توان هیچ صفت مادیی را به او نسبت داد، چرا که چنین کاری باعث راه یافتن نقص و عیب و نیاز در او می شود چیزی که او از آنها مبرا است.
هر از گاهی نیرو را با انرژی یکی می دانند اما باید دانست که با مفهوم انرژی می توان فرایندهای مکانیکی را نیز توصیف کرد، مثلا می توان پدیدهای حرارتی، نورانی، هسته ای و … را به کمک انرژی توصیف کرد. به هر حال انرژی یک کمیت عددی (اسکالر) است و نیرو کمیتی است برداری که علاوه بر مقدار، جهت نیز دارد.
در لغت نامه دهخدا حدود دو صفحه در مورد لغت نیرو مطلب نوشته شده است و معنایی چون : زور ، قدرت، توانایی، توان، پهلوانی،یاری، کمک، شدت، حدت، … برای آن ذکر شده است.
نخست آفرین کرد بر دادگر گر و دید نیرو و بحث و هنر ( فرودسی)
ز نیرو بود مرد را راستی ز ستی کژی زاید و کاستی
به هر حال واژه نیرو در علم امروزه معنایی مادی دارد که عبارت از تاثیر متقابل بین دو یا چند شئ است. حتی معنای عرفی آن نیز، باری از مادیت را در خود دارد، درحالی که خداوند موجودی مجرد و غیر مادی است که نمی توان هیچ صفت مادیی را به او نسبت داد، چرا که چنین کاری باعث راه یافتن نقص و عیب و نیاز در او می شود چیزی که او از آنها مبرا است.