خانه » همه » مذهبی » آیا ملائکه الهی دارای حرکت هستند زیرا اگر نباشند کمال و فعلیت مطلق هستند که این فقط مختص ذات حضرت حق می باشد؟حرکتشان چگونه است؟ حرکت اشتدادی یعنی چه؟

آیا ملائکه الهی دارای حرکت هستند زیرا اگر نباشند کمال و فعلیت مطلق هستند که این فقط مختص ذات حضرت حق می باشد؟حرکتشان چگونه است؟ حرکت اشتدادی یعنی چه؟

ملائک فاقد حرکت به معنی دنیوی آن هستند چرا که حرکت یعنی خروج الشیء من القوه الی الفعل (خروح از حالت بالقوه برای رسیدن به حالت بالفعل) و قوه دوگونه است. قوه عرضی یا استعداد و قوه جوهر یا ماده اولی؛ و قوه عرضی نیز قائم به قوه جوهری (ماده) است. بنابراین حرکت چه جوهری باشد و چه عرضی قائم به ماده است؛ و شی غیرمادی نمی تواند متحرک باشد؛ و ملائک مجرد از ماده اند؛ و تمام وجودشان بالفعل است. «و ما منا الا له مقام معلوم». (صافات، 164) بنابر این حرکت به معنی متعارف آن در ملائک معنی ندارد.
اما بالفعل بودن به معنی وجود صرف بودن یا وجود نامحدود بودن یا واجب الوجود بودن نیست. ملائک ماهیات مجرد و بالفعلند، و موجود ماهوی، محدود و ممکن الوجود است. آیا اعداد حرکت دارند، مثلا عدد 4 ـــ حقیقت عدد 4 نه شکل آن که قراردادی است ـــ با گذر زمان پیر می شود یا بزرگ و کوچک می شود یا تغییر مکان می دهد. اعداد از سنخ کمیّت هستند و کمّ ماهیت عرضی است. عدد چهار همیشه بالفعل است، صور ذهنی نیز بالفعلند و از حرکت منزّهند، مفاهیم کلی عقلی نیز فاقد حرکتند مثلا مفهوم انسان همیشه مفهوم انسان است وهیچگاه تغییر نمی کند در حالی که حرکت گونه ای تغییر است؛ پس آیا می توان گفت که همه ی اینها خدا هستند.
خداوند متعال نه مادی است و نه مجرد، نه متحرک است و نه ثابت، نه بالقوه است نه بالفعل. همه ی اینها اوصاف وجودند نه خود وجود و هر کدام آنها به تنهایی وصف وجود مقید است نه وجود مطلق و خدا وجود مطلق است . وجود مقید یعنی موجود ماهوی و لازمه ی ماهیت و مقید بودن ممکن الوجود بودن است.
خدا مادی آفرین و مجرد آفرین است. خدا قوه آفرین و فعلیت آفرین است. خدا حرکت آفرین و ثابت آفرین است. فعلیت و ثبات و تجرد دارای دو اصطلاحند. فعلیت خاصّه و فعلیت عامّه،تجرد خاص وتجرد عام ّ ثابت خاص وثابت عامّ . فعلیت خاصّه در مقابل قوه است؛وفعلیت عامه اعم از هر دو است . تجرد خاص در مقابل مادی است و تجرد عام اعم از هر دو است. ثابت خاص در مقابل حرکت و سکون است و ثابت عام اعم از هر سه است. لذا فعلیت عام، تجرد عام و ثابت عام مساوق وجودند و وجود به نحو مطلق و رها از هر قیدی همان وجود واجبی است. پس خدا بالفعل است به فعلیت عامه و مجرد است به تجرد عام و ثابت است به ثبات عام و ملائک بالفعلند به فعلیت خاصه و مجردند به تجرد خاص و ثابتند به ثبات خاص. همین طور خدا عالم است به علم عام و دیگران عالمند به علم خاص که در مقابل جهل است. خدا حی است به حیات عام و دیگران حینّد به حیات خاصه که در مقابل ممات است.
—————————
حرکت اشتدای یعنی حرکت رو به کمال و چون حرکت همواره از قوه به فعل است همیشه اشتدای خواهد بود و حرکت قهقرایی از نظر فلسفی معنی ندارد؛ و این که برخی گفته اند حرکت رو به فساد مثل فاسد شدن اجساد بعد از مفارقت روح، حرکت نزولی است یک توهم است در حرکت همیشه شی به چیزی می رسد که قبلا فاقد آن بود لذا این حالت کاملتر از حالت سابق خواهد بود.
حرکت در واقع از ماده به سمت تجرد است. فعلیت اشیاء به صورت آنهاست و صورت با صرف نظر از ماده امری مجرد است لذا وقتی حرکت به انتها می رسد آخرین صورت شی به دار تجرد صعود می کند و این صورت جامع جمیع صور سابقه است . حرکتی که بعد از اتمام حرکت اولی شروع می شود حرکتی دیگر است وربطی به حرکت قبلی ندارد .واگر گفته شود که کافر وفاسق شدن حرکت نزولی است گوییم که این تنزل قیاسی است والا حرکت اینها نیز در مسیر اشتداد قوای شهوی وغضبی ووهمی است ؛و نزول آنها به اعتبار عدم رشد قوای عقلانی و الهی است وعدم رشد به معنی درجا زدن است نه به معنی عقب گرد .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد