۱۳۹۶/۰۵/۲۹
–
۵۴۴ بازدید
ظاهراً حدیثی به این مضمون داریم که « هر رخداد ناخوشآیندی محفوف به دو رحمت یا نعمت از جانب خداست که آن را احاطه کرده است». اصل این حدیث چیست و در چه منبعی آمده؟
1. متن روایت مورد پرسش چنین است : امام حسن عسکری(ع) میفرماید: ما من بلیه الا ولله فیها نعمهًْ تحیط بها؛ هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آنکه نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است. (بحارالانوار: ج 78، ص 374، حدیث 34؛ منتخب میزانالحکمه، حدیث شماره: 1200896)امام حسن عسکری(ع) در این روایت بیان میکند که اگر انسانی دچار بلا و گرفتاری شود، خداوند آن را بگونهای قرار میدهد که از همه اطراف به نعمتی احاطه شود. در این روایت سخن از واژه احاطه است که به نکتهای مهم و اساسی اشاره میکند.
از نظر امام حسن عسکری(ع) معیتی که در قرآن برای گرفتاری بیان شده است، یک معیت قیومی است، به این معنا که اگر گرفتاری و بلایی برای کسی رقم بخورد، این بلا از همه سو به نعمتی الهی احاطه شده است و شخص اگر به هر سو بنگرد میبیند که درهایی از گشایش و آسانی برای او گشوده است.
پس اولا اینطور نیست که اول آسانی باشد سپس گرفتاری و سپس آسانی دیگر، بلکه در همان زمانی که شخص گرفتار است، از همه سو، از سوی نعمتی الهی احاطه شده است؛ ثانیا این آسانی از یکسو نیست، بلکه از همه جهات است. بنابراین سخن از پیش و پس بودن آسانی نیست که گرفتاری از پیش و پس با آسانی احاطه شده باشد، بلکه از همه جهات احاطه شده است؛ پس همان زمان که گرفتاری را میبیند، اگر دقت کند میبیند که نعمتی الهی او را احاطه کرده و از همه سو او را دربر گرفته است.
توضیح این مطلب آن است که انسان اگر دچار یک بلایی شود، خداوند تنها از یک جهت به او فشار آورده است و جالب اینکه از همان جهت اگر خوب دقت کند، نعمتی برای او هست؛ زیرا اگر صبر کند، پاداشی از همان بلا به او میرسد و او از صابران خواهد بود؛و اگر به جهات دیگر غیر جهت بلا نیز بنگرد، میبیند که خداوند او را حفظ کرده و از بسیاری از گرفتاریهای دیگر و بدتر دور داشته است. اگر بلایی آمده و فرزندی را از او گرفته در همان حال بینهایت نعمتهای دیگر، او را دربر گرفته است که بقای او را تضمین و حیات و زندگی او را در سلامت داشته است. انسان به سبب یک نقص و بیماری نباید دیگر ابعاد سلامت وجودی خود را نادیده گیرد و ناسپاسی و کفران کند؛ بلکه باید سپاسگزار نعمتهای بسیاری باشد که خداوند به او داده است.
از نظر امام عسکری(ع) همواره نعمتی همراه با هر گرفتاری و بلا و همزمان با آن است. این نعمت میتواند نعمتی باشد که خداوند در آیات قرآن به عنوان فلسفه بلا از آن یاد کرده است؛ زیرا قرآن بیان میکند هر بلا و مصیبت یا برای ظرفیتبخشی و ادعاسنجی است یا کیفر و مجازاتی است تا شخص برگردد و متنبه شده و راه درست را بیابد.
به سخن دیگر، اگر انسان دچار عسر و گرفتاری و دشواری شود:
1- یا کیفر و مجازات عمل خود فرد است و خداوند چون شخص را دوست داشته در همین دنیا مجازات کرده تا برگردد و راه درست را بیابد و توبه و استغفار کند و مجازاتش در قیامت نباشد، بلکه در همین دنیا کیفر شود و پاک و پاکیزه از گناه و خطا به آخرت رود؛
2- یا آنکه این دشواری و گرفتاری به سبب ادعایی است که داشته و خداوند با این دشواری میخواهد ظرفیتسنجی کرده و مدعای سخن شخص را دریابد؛ (حجرات، آیه 14)
3- یا آنکه میخواهد از این طریق ظرفیت شخص را افزایش دهد؛ زیرا اگر شخص، صبر جمیل در پیش گیرد در مقام صابرین قرار گرفته و از سعه صدر و سعه وجودی برخوردار خواهد شد؛ چنانچه پیامبران از جمله حضرت یعقوب(ع) اینگونه با بلایا و مصیبتها و در پیش گرفتن صبر جمیل به مقامات رسیدند. (یوسف، آیات 18 و 83)
به نظر میرسد که امام حسن عسکری(ع) به این نکته توجه میدهد که در درون هر بلایی و از همان روزنه که بلا وارد شده، نعمتی آن را احاطه کرده است. این نعمت میتواند شامل یکی از سهگانه پیشین باشد.
البته چنانکه گفته شد، مراد امام حسن عسکری(ع) فراتر از این مطلب است؛ زیرا وقتی سخن از «احاطه» است، فراگیری همه سویه و همهجانبه است. بنابراین همراه هر بلایی نعمتی است که آن را از هر سو در همان زمان دربر گرفته است و بلا محاط به نعمت و نعمت محیط بر بلا است. پس انسان نباید دلخور و ناراحت شود و بداند که بر اساس حکمت الهی، این بلا وارد شده و اهدافی برای آن است که جز نعمت برای شخص نیست. به عبارت دیگر بلا و سختی هرچند در ظاهر تلخ و غیرقابل پذیرش است اما در همان حال یک نعمت است که شخص را دربر گرفته است.
خداوند در آیات قرآن به این نکته توجه میدهد که هر مصیبتی که برای انسان پیش میآید طبق یک حکمتی است که در چارچوب حکمت الهی خلقت از جمله خلقت انسان صورت میگیرد. اهدافی که خداوند از خلقت انسان دارد از طریق همین مصیبتها و بلایا و نعمتها و عسر و حرج و یسر و آسانی پدید میآید. خداوند در آیات 22 و 23 سوره حدید به این نکته مهم و اساسی به عنوان سنت حاکم بر جان و جامعه و جهان توجه میدهد و میفرماید: ما اصاب من مصیبهًْ فیالارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبل ان نبراها ان ذلک علیالله یسیر لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم والله لا یحب کل مختال فخور؛ هیچ مصیبتی نه در زمین و نه در نفسهای شما [= به شما] نرسد، مگر آنکه پیش از آنکه آن را پدید آوریم در کتابی است، این [کار] بر خدا آسان است تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به [سبب] آنچه به شما داده است شادمانی نکنید و خدا هیچ خیالباف خودپسند فخرفروشی را دوست ندارد.
به هر حال، باید توجه داشت که در هنگام گرفتاری نه تنها دری دیگر گشوده میشود، بلکه نعمتی همواره انسان را احاطه میکند به طوری که آن گرفتاری در برابر آن نعمت هیچ است و انسان همانطوری که به آن بلا و مصیبت توجه دارد، اگر سر از آستان غفلت بردارد و خوب به پیرامون نظر و دقت کند، در مییابد که از هر سویی نعمتی الهی او را احاطه کرده است. پس در همان زمان باید شاکر نعمت باشد و خداوند را سپاس گوید و آن نقمت را نبیند. در حقیقت، آن گرفتاری و مصیبت همانند بخشی کوچک است که شما آن را میبینید ولی اگر دقت کنید میبینید که یک دیواری از نعمت شما را احاطه کرده که آن گرفتاری نه تنها نسبت به آن هیچ است بلکه آن گرفتاری بخشی از همان نعمتی است که خداوند به شما داده است؛ زیرا با این کار میخواهد یا ظرفیت شما افزایش یابد و یا تنبیه و مجازات دنیوی شوید در مسیر درست قرار گیرید و یا ادعاسنجی شود و میزان و درجه شما معلوم شود.
از نظر امام حسن عسکری(ع) معیتی که در قرآن برای گرفتاری بیان شده است، یک معیت قیومی است، به این معنا که اگر گرفتاری و بلایی برای کسی رقم بخورد، این بلا از همه سو به نعمتی الهی احاطه شده است و شخص اگر به هر سو بنگرد میبیند که درهایی از گشایش و آسانی برای او گشوده است.
پس اولا اینطور نیست که اول آسانی باشد سپس گرفتاری و سپس آسانی دیگر، بلکه در همان زمانی که شخص گرفتار است، از همه سو، از سوی نعمتی الهی احاطه شده است؛ ثانیا این آسانی از یکسو نیست، بلکه از همه جهات است. بنابراین سخن از پیش و پس بودن آسانی نیست که گرفتاری از پیش و پس با آسانی احاطه شده باشد، بلکه از همه جهات احاطه شده است؛ پس همان زمان که گرفتاری را میبیند، اگر دقت کند میبیند که نعمتی الهی او را احاطه کرده و از همه سو او را دربر گرفته است.
توضیح این مطلب آن است که انسان اگر دچار یک بلایی شود، خداوند تنها از یک جهت به او فشار آورده است و جالب اینکه از همان جهت اگر خوب دقت کند، نعمتی برای او هست؛ زیرا اگر صبر کند، پاداشی از همان بلا به او میرسد و او از صابران خواهد بود؛و اگر به جهات دیگر غیر جهت بلا نیز بنگرد، میبیند که خداوند او را حفظ کرده و از بسیاری از گرفتاریهای دیگر و بدتر دور داشته است. اگر بلایی آمده و فرزندی را از او گرفته در همان حال بینهایت نعمتهای دیگر، او را دربر گرفته است که بقای او را تضمین و حیات و زندگی او را در سلامت داشته است. انسان به سبب یک نقص و بیماری نباید دیگر ابعاد سلامت وجودی خود را نادیده گیرد و ناسپاسی و کفران کند؛ بلکه باید سپاسگزار نعمتهای بسیاری باشد که خداوند به او داده است.
از نظر امام عسکری(ع) همواره نعمتی همراه با هر گرفتاری و بلا و همزمان با آن است. این نعمت میتواند نعمتی باشد که خداوند در آیات قرآن به عنوان فلسفه بلا از آن یاد کرده است؛ زیرا قرآن بیان میکند هر بلا و مصیبت یا برای ظرفیتبخشی و ادعاسنجی است یا کیفر و مجازاتی است تا شخص برگردد و متنبه شده و راه درست را بیابد.
به سخن دیگر، اگر انسان دچار عسر و گرفتاری و دشواری شود:
1- یا کیفر و مجازات عمل خود فرد است و خداوند چون شخص را دوست داشته در همین دنیا مجازات کرده تا برگردد و راه درست را بیابد و توبه و استغفار کند و مجازاتش در قیامت نباشد، بلکه در همین دنیا کیفر شود و پاک و پاکیزه از گناه و خطا به آخرت رود؛
2- یا آنکه این دشواری و گرفتاری به سبب ادعایی است که داشته و خداوند با این دشواری میخواهد ظرفیتسنجی کرده و مدعای سخن شخص را دریابد؛ (حجرات، آیه 14)
3- یا آنکه میخواهد از این طریق ظرفیت شخص را افزایش دهد؛ زیرا اگر شخص، صبر جمیل در پیش گیرد در مقام صابرین قرار گرفته و از سعه صدر و سعه وجودی برخوردار خواهد شد؛ چنانچه پیامبران از جمله حضرت یعقوب(ع) اینگونه با بلایا و مصیبتها و در پیش گرفتن صبر جمیل به مقامات رسیدند. (یوسف، آیات 18 و 83)
به نظر میرسد که امام حسن عسکری(ع) به این نکته توجه میدهد که در درون هر بلایی و از همان روزنه که بلا وارد شده، نعمتی آن را احاطه کرده است. این نعمت میتواند شامل یکی از سهگانه پیشین باشد.
البته چنانکه گفته شد، مراد امام حسن عسکری(ع) فراتر از این مطلب است؛ زیرا وقتی سخن از «احاطه» است، فراگیری همه سویه و همهجانبه است. بنابراین همراه هر بلایی نعمتی است که آن را از هر سو در همان زمان دربر گرفته است و بلا محاط به نعمت و نعمت محیط بر بلا است. پس انسان نباید دلخور و ناراحت شود و بداند که بر اساس حکمت الهی، این بلا وارد شده و اهدافی برای آن است که جز نعمت برای شخص نیست. به عبارت دیگر بلا و سختی هرچند در ظاهر تلخ و غیرقابل پذیرش است اما در همان حال یک نعمت است که شخص را دربر گرفته است.
خداوند در آیات قرآن به این نکته توجه میدهد که هر مصیبتی که برای انسان پیش میآید طبق یک حکمتی است که در چارچوب حکمت الهی خلقت از جمله خلقت انسان صورت میگیرد. اهدافی که خداوند از خلقت انسان دارد از طریق همین مصیبتها و بلایا و نعمتها و عسر و حرج و یسر و آسانی پدید میآید. خداوند در آیات 22 و 23 سوره حدید به این نکته مهم و اساسی به عنوان سنت حاکم بر جان و جامعه و جهان توجه میدهد و میفرماید: ما اصاب من مصیبهًْ فیالارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبل ان نبراها ان ذلک علیالله یسیر لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم والله لا یحب کل مختال فخور؛ هیچ مصیبتی نه در زمین و نه در نفسهای شما [= به شما] نرسد، مگر آنکه پیش از آنکه آن را پدید آوریم در کتابی است، این [کار] بر خدا آسان است تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به [سبب] آنچه به شما داده است شادمانی نکنید و خدا هیچ خیالباف خودپسند فخرفروشی را دوست ندارد.
به هر حال، باید توجه داشت که در هنگام گرفتاری نه تنها دری دیگر گشوده میشود، بلکه نعمتی همواره انسان را احاطه میکند به طوری که آن گرفتاری در برابر آن نعمت هیچ است و انسان همانطوری که به آن بلا و مصیبت توجه دارد، اگر سر از آستان غفلت بردارد و خوب به پیرامون نظر و دقت کند، در مییابد که از هر سویی نعمتی الهی او را احاطه کرده است. پس در همان زمان باید شاکر نعمت باشد و خداوند را سپاس گوید و آن نقمت را نبیند. در حقیقت، آن گرفتاری و مصیبت همانند بخشی کوچک است که شما آن را میبینید ولی اگر دقت کنید میبینید که یک دیواری از نعمت شما را احاطه کرده که آن گرفتاری نه تنها نسبت به آن هیچ است بلکه آن گرفتاری بخشی از همان نعمتی است که خداوند به شما داده است؛ زیرا با این کار میخواهد یا ظرفیت شما افزایش یابد و یا تنبیه و مجازات دنیوی شوید در مسیر درست قرار گیرید و یا ادعاسنجی شود و میزان و درجه شما معلوم شود.