خانه » همه » مذهبی » احزاب کشور- پیشینه شکل گیری احزاب

احزاب کشور- پیشینه شکل گیری احزاب


احزاب کشور- پیشینه شکل گیری احزاب

۱۳۹۷/۰۲/۲۳


۵۷۹ بازدید

با سلام و تشکراز سایت وزین و کارامدتانلطف بفرمائید تعداد احزاب سیاسی ایران(فعال و غیر فعال) و چگونگی فعالیتشان با هرگونه دستگاه و نهاد و رسانه را به همراه اعضای اصلی به اختصار بیان بفرمایید. با تشکر

در ایران، فعّالیت ‌احزاب به مفهوم جـدیـد آن، به دوران مشروطه باز می‌گردد که بیشتر الگوبرداری از شکل غربی آن بوده و به نوعی امری وارداتی محسوب می‌گردید.
به طور کلی فعالیت احزاب در ایران را می‌توان به چهار دوره تقسیم نمود:

1. دوران مشروطیت

با آغاز مشروطه و شکل‌گیری مجلس، احزاب نیز به عنوان یکی از لوازم آن ظاهر شدند. به طور کلی از مجلس دوم گروه‌ها، انجمن‌ها و جمعیت‌های کوچک به احزاب جدی تبدیل شدند و اهداف خود را در قالب مرامنامه بیان کردند. حزب اجتماعیون عامیون، حزب اجتماعیون اعتدالیون، حزب اتفاق و ترقی و جمعیت ترقی‌خواهان
هر کدام بنا به ضرورتی در طول مجلس دوم شکل گرفتند و فراکسیون پارلمانی و روزنامه حزبی و بعضاً مرامنامه و نظامنامه خود را به وجود آوردند.
حزب اجتماعیون عامیون اولین حزب سیاسی منطبق بر تحزب غربی بود که در ایران تأسیس شد. این حزب شاخه حزب سوسیال دموکرات یا حزب همت قفقاز،
در ایران به شمار می‌رفت. مهم‌ترین شاخه‌ این حزب در تبریز به وجود آمد.
این حزب که مجاهد یا مجاهدین و اعضای آن فدایی خوانده می‌شدند، دارای یک کمیته‌ سرّی کوچک بود، که مرکز غیبی نام داشت. حزب اندکی بعد، کلمه‌ اجتماعیون، که به معنای سوسیالیست به کار می‌رفت از نام خود حذف و کلمه‌ دموکرات را انتخاب کرد.
هسته‌ مرکزی تشکیل دهنده‌ حزب، افرادی چون سیدحسن تقی زاده، حیدرخان عمواوغلی، سلیمان میرزا و سیدرضا مساوات بودند و روزنامه‌هایی چون؛
ایران نو در تهران، شفق در تبریز و نوبهار را در خراسان منتشر می‌ساختند این حزب در نشریات خود، مخالفینش را به نام محافظه کار، ارتجاعی و سرمایه دار و
اشراف و اعیان به باد انتقاد می‌گرفت. برنامه این حزب برای ایجاد دگرگونی‌های اجتماعی شامل تصویب علنی تفکیک دین از دولت، کاهش اقتدار محلی بعضی از سران عشایر و نیز تعریف جدیدی از ملیت بود که فراتر از وابستگی‌های مذهبی
و قومی بود.
حزب اجتماعیون اعتدالیون نیز در شرایط مجلس دوم و در مقابل حزب اجتماعیون عامیون تشکیل شد. علی اکبر دهخدا، مرتضی قلی نائینی، محمدصادق طباطبایی و علی­محمد دولت آبادی و… از رهبران آن محسوب شده و از حمایت
تعداد کثیری از نمایندگان مجلس و سران و رهبران انقلاب چون ستارخان، باقرخان و سپهدار تنکابنی برخوردار بودند و از روزنامه‌ «وقت» که بعدها به روزنامه «مجلس» تغییر نام داد برای بیان دیدگاه‌های خود استفاده می‌کردند. اجتماعیون اعتدالیون در مجلس دوم موفق به کسب برتری در قیاس با دیگر احزاب، به ویژه حزب دموکرات شد.[ نوذری، عزت الله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، شیراز: نوید، 1380، ص13.]
این حزب، خواستار تغییرات آهسته و مخالف اقدامات تندروانه و رادیکال بود.
این حزب هوادار روش ملایم تر و رعایت سیر تکامل بود و اعتقاد به کشتن
و از میان بردن مستبدان و مخالفین را نداشت و ازاین رو بیشتر اعیان، بدان حزب
پناه می‌بردند.
ویژگی مجلس سوم تشکل حزب توسط روحانیت بود که در ادوار پیشین مجلس سابقه نداشت. این حزب، حزب هیأت علمیه نام داشت که از روحانیون جدا شده از حزب اعتدالی تشکیل شده بود و رهبری آن با آیت الله مدرس بود.[ جواهری، مریم، نقش علماء در انجمنها و احزاب دوران مشروطیت، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، ص243.]
در مجلس چهارم شاهد تشکیل حزب سوسیالیسم هستیم. در مقابل این حزب عده‌ای از دموکرات‌ها و رجال سیاسی که اکثریت را در مجلس داشتند با نام «اصلاح طلبان» اعلام موجودیت نموده و به فعالیت پرداختند از جمله عملکردهای احزاب این دوران مخالفت و موافقت آن‌ها با دولت‌ها، نخست وزیرها و برنامه دولت‌های وقت بود.[ تبریزنیا، حسین، علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران، تهران، نشر مرکز بین الملل، 1371، ص117.]
در دوران مجلس پنجم مهم‌ترین مسئله احزاب مسئله جمهوریت بود. در این مجلس علاوه بر سوسیالیست‌ها و اصلاح طلبان تعداد زیادی از نمایندگان ایالات
با تمهیدات وزیر جنگ و نفوذ امیر لشکرهای او به مجلس راه یافتند. همین نمایندگان بودند که در ابتدا تشکیلات خود را «حزب دموکرات مستقل» و سپس «حزب تجدد» نامیدند. این گروه در آغاز دوره پنجم اکثریت را دارا بودند و در مقابل فراکسیون اقلیت از مجموع نمایندگان دو حزب سوسیالیست و اصلاح طلبان
تشکیل شده بود.
دومین مسئله این دوران، موضوع تغییر سلطنت بود. جناح اقلیت به رهبری مدرس و نمایندگانی نظیر بهار و حائری زاده با تغییر سلطنت مخالف بودند اما جناح اکثریت که مرکب بود از تجدد ها و سوسیالیست ها به شدت از خلع قاجاریه حمایت کرده تا حد توطئه و خونریزی و تهدید و ارعاب کار راپیش بردند. جراید اقلیت را تعطیل کردند و وکلای اقلیت را با ضرب و شتم و تهدید در خانه‌هایشان محصور نمودند تا سرانجام راه را برای تغییر سلطنت هموار نمودند.[ همان، ص 118-119.]
در مجلس ششم که از سال‌های 1305تا 1307 طول کشید تمام فراکسیون اقلیت که در دوره‌ پنجم با انتقال سلطنت مخالفت کرده بودند از لیست انتخابات حذف شدند. در این دوران جریانات مذهبی منزوی شدند و زمینه برای به سلطنت رسیدن رضا شاه در این مجلس فراهم شد و از این دوران بود که شاهد افول فعالیت احزاب هستیم.

2. دوران حاکمیت رضا شاه

در این دوره شاهد کاهش چشم گیر فعالیت احزاب هستیم و استبداد حاکم بر این دوره اجازه فعالیت به احزاب را نمی‌داد و اگر هم فعالیتی ازسوی احزاب صورت می گرفت در مواردی بود که با مبانی اقتدار رضا شاه مغایرتی نداشته است.

3.پس از سقوط رضا شاه

در این دوران شاهد ایجاد یک فضای باز سیاسی هستیم و در سایه آن فعالیت احزاب رونق می‌گیرد. البته فعالیت احزاب سیاسی در این دوران با فراز و فرودهای همراه بود در سال 1327 در پی ترور ناموفق محمدرضا شاه موجی از دستگیری‌ها و سرکوب احزاب آغاز شد اما فضای باز و آزادی‌های سیاسی به کلی از بین نرفت.
اوج فعالیت احزاب در این دوران را باید سال‌های 1330 تا 1332 در زمان نخست وزیری مصدق جستجو کرد، که اقتدار شاه در این دوسال به شدت ضعیف شده بود و جریان‌های لیبرالی، مذهبی، چپ در این دوران نقش پررنگی را
ایفا نمودند.

4. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی

در این دوران به دنبال کودتای 28 مرداد 1339 پایه‌های حکومت محمدرضا شاه تثبیت شد و در فاصله سال‌های مرداد 1332 تا سال 1339 با کم شدن فعالیت‌های احزاب روبه رو هستیم و فعالیت احزاب به صورت مخفی یا نیمه مخفی صورت می‌گیرد.
اما به دنبال روی کار آمدن جان.اف.کندی در آمریکا و طرح اصلاحات و نخست وزیری علی امینی در سال‌های 1339تا 1342 دوباره یک فضای سیاسی باز موقت ایجاد می‌شود و شاهد تحرک جریانات و احزاب سیاسی در این دوران هستیم. اما این شرایط چندان هم پایدار نبوده و این تحرک با سرکوب قیام 15خرداد 1342 پایان می پذبرد و دیکتاتوری محمدرضا شاه تقویت می‌گردد به دنبال این سرکوبی گروه‌ها و جریانات سیاسی فعالیتشان زیرزمینی می‌کنند و زمینه برای شکل گیری گروه‌های مسلح و سازمان‌های چریکی فراهم می‌شود. البته در این دوران شاهد شکل گیری احزاب فرمایشی و صوری وابسته‌ به سلطنت می‌باشیم که هر یک حول محور یکی از نخست وزیران شاه به وجود می‌آید.
سر انجام با فروپاشی نظام شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی فصل نوینی از فعالیت احزاب در کشور آغاز گردید.
احزاب پس از انقلاب اسلامی:
احزاب سیاسی کشور پس از انقلاب اسلامی ابتدا در قالب جریان راست و چپ تقسیم بندی می شدند . بعد از عزل بنى صدر نیروهاى انقلاب دچار اختلافات داخلى شدند. این اختلاف به طور مشخص در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى و حزب جمهورى اسلامى تجلّى کرد و نهایتا به انحلال هر دو تشکّل انجامید. از آن زمان گرایش ها و جناحهاى مخالف با یکدیگر، به چپ و راست تقسیم شدند، و این اصطلاح به تدریج محور تقسیم بندى هاى سیاسى قرار گرفت.در دوره نخست وزیرى مهندس موسوى نیروهاى موسوم به چپ اکثریّت یافتند. این گروه که بعدا به چپ سنّتى موسوم شدند، انقلابى، تندرو و رادیکال، ضدّ آمریکا و اسرائیل، اصول گرا، طرفدار ولایت مطلقه ى فقیه، و خواهان اقتصاد بسته و دولتى بودند. در مجلس سوم اکثریّت با این جناح بود. عمده ترین گروههاى طرفدار این جناح را مجمع روحانیون مبارز، اعضاى سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى، و دفتر تحیکم وحدت تشکیل مى دادند. در مقابل این جناح، طیفى از نیروهاى سیاسى، به راست موسوم شدند. این گروه ابتدا در حوزه ى اقتصاد و سپس در سایر حوزه ها با جناح چپ اختلاف پیدا کردند. طیف راست مخالف دخالت گسترده ى دولت در اقتصاد بود؛ و در همین زمینه ها با دولت مهندس موسوى اختلاف داشت. این گروه در مجلس چهارم و پنجم اکثریّت را به دست گرفتند. عمده ترین گروههایى که آنها را به نحوى جزو یا جانبدار راست به حساب مى آورند عبارتند از: جامعه روحانیّت مبارز، جامعه ى مدرّسین حوزه ى علمیه ى قم، تشکّلهاى اسلامى همسو (یعنى مجموعه اى از گروههاى راست، که مهمترین آنها را جمعیت مؤتلفه و جامعه ى اسلامى مهندسان تشکیل مى دهد). به طور کلّى این گروه بر ولایت مطلقه ى فقیه، حفظ فرهنگ سنّتى، مدیریّت دینى، اقتصاد آزاد و بازار تأکید دارند.در دوره ى ریاست جمهورى آقاى هاشمى رفسنجانى دو اصطلاح «چپ مدرن» و «راست مدرن» مطرح شد. چپ مدرن جریانى است که به هر دلیل، به بازنگرى در اندیشه ها و نظرات خود پرداختند. محصول این تأمّل، چرخش در بعضى از مواضع رادیکال، و اصلاح و تعدیل بخشى از شعارها و آرمانهاى این جناح بود. فضاى باز سیاسى و فرهنگى، توسعه ى اقتصادى، تنش زدایى در سیاست خارجى، تسامح و تساهل در عرصه ى فرهنگ و سیاست جزو شعارهاى چپ مدرن است. این گروه طرفدار آزادى بیان و گسترشآزادى هاى سیاسى محسوب مى شوند.در مقابل، در جناح راست نیز تغییراتى پدید آمد؛ و یکى از نتایج آن منشعب شدن جریانى بود که گاه با عنوان راست مدرن و گاه با نام تکنوکرات ها (فن سالاران) و یا مصلحت گرایان مطرح مى شوند. این جریان متشکّل از افراد میانه رو جناحهاى چپ و راست بود؛ که دیدگاه هاى مشترکى با چپ مدرن داشتند؛ و در مجموع معتقد به اصلاحات سیاسى، و بخصوص اصلاحات اقتصادى، توسعه ى فرهنگى، خصوصى سازى، و مدیریّت علمى و کارشناس سالارى اند. تعبیر تکنوکرات نیز به همین مناسبت است که این گروه، مانند تکنوکرات ها در کشورهاى غربى بر افتادن امور به دست فن شناسان و گسترش علم و پژوهش تأکید دارند. عمده ترین تشکّل این گروه، کارگزاران سازندگى است که در مجلس پنجم نقش عمده اى ایفا کرد. این گروه یا گروههاى چپ مدرن در انتخابات ریاست جمهورى سال 76 همگرا شدند. این ائتلاف که از عمده ترین شعارهاى آنها اصلاحات سیاسى بود، موقعیت چشمگیرى نیز در انتخابات به دست آورد . با طرح شعار اصلاحات در دولت آقای خاتمی کم کم آرایش سیاسی کشور از چپ و راست به اصلاح طلب و اصول گرا تغییر شکل داد .در ادبیات سیاسی کشور جریان اصلاح طلبی و اصلاحات شامل احزاب و گروههای سیاسی با گرایش چپ و جریان اصولگرا شامل احزاب و گروههای سیاسی با گرایش راست هستند .
شکل گیری گروههای اصولگرا و اصلاح طلب وصف بندی این دو جبهه به قبل انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری باز می گردد هر چند پیش از آن هم بحث اصلاح طلبی و اصولگرایی مطرح بوده است اما شکل گیری منسجم این گروهها و ائتلاف گروههای همسو در این عناوین و صف بندی این دو تفکر و جریان به انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری بر می گردد . در جریان انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری عملا گروههای سیاسی و جریانات سیاسی به سمت ائتلاف در سایه دو جبهه اصولگراو اصلاح طلب پیش رفتند ،جبهه اصولگراشامل جامعه روحانیت مبارز ،جبهه پیروان خط امام و رهبری و آبادگران و گروههای همسو با آن و جبهه اصلاح طلبان شامل جامعه روحانیون مبارز ، جبهه مشارکت و گروههای موسوم به جبهه دوم خرداد و تشکل های همسو می باشد . البته جریان هایی همچون اصول گرایان تحول خواه و اصول گرایان اصلاح طلب تلاش کردند که نقش میانه ای را بین این دو جریان ایفا نمایند اما در عمل توفیق چندانی به دست نیاوردند و در عمل صحنه سیاسی کشور میان این دو جریان تقسیم گردید که در دولت آقای خاتمی حاکمیت از آن جریان اصلاحات بود و با روی کا ر آمدن احمدی نژاد شاهد حاکمیت جریان اصول گرا در دولت نهم و دهم بودیم .
در آستانه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی به دلیل اختلاف در چند مسأله از جمله موضع گیری افراد در جریان فتنه پس از انتخابات 88 و مقابله با نفوذ جریان انحرافی در دولت و عملکرد دولت دهم، شاهد جبهه بندی های مختلفی در میان گروههای اصول گرا بودیم که البته بخشی از این جبهه بندی ها بیشترنوعی آرایش انتخاباتی و ائتلاف انتخاباتی محسوب می گردد و نام افرادی همزمان در چند لیست این جبهه ها به چشم می خورد که گویای این نکته است. مهمترین این جبهه ها عبارتند از : جبهه متحد اصول گرایان (که با هدف ایجاد ائتلاف و اتحاد حداکثری در میان اصول گریان شکل گرفت. این جبهه از سه رکن جبهه پیروان خط امام و رهبری و رایحه خوش خدمت و اصول گرایان تحول خواه تشکیل شد.)جبهه پایداری انقلاب اسلامی (که در همایشی سراسری در تابستان 1390، با حضور آیت الله مصباح یزدی و نیز شخصیتهایی چون آیت الله خوشوقت، حجه الاسلام آقاتهرانی، روح‌الله حسینیان، پناهیان، غلامحسین الهام، و… اعلام موجودیت کرد.در این جبهه افرادی از همکاران قبلی دولت‌های نهم و دهم، برخی از اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس، برخی از اعضای قرارگاه عمار ،برخی از شاگردان آیت الله مصباح یزدی وبرخی از شخصیت‌های سیاسی کشورحضور دارند.)جبهه ایستادگی ایران اسلامی ( که توسط آقای محسن رضایی و برخی همفکرانش در عرصه فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایجاد گردید )جبهه صدای ملت (این جبهه در آغاز با عنوان جبهه منتقدان دولت اعلام موجودیت نمود و سپس به صدای ملت تغییر نام داد.این جبهه شاخصه اساسی اعضای خود را انتقاد به عملکرد و برنامه‌های دولت دهم در حوزه‌های مختلف اعلام کرد.)علاوه بر این جبهه بندی ها می توان به گروههای دیگری از جمله جبهه بصیرت و بیداری ، جبهه توحید و عدالت ، ائتلاف جهادگران ایران اسلامی ، جبهه دانشگاهیان انقلاب اسلامی و… اشاره نمود .
جریان اصلاحات نیز با وجود اینکه در این دوران به دلیل افراطی کاری برخی از عناصر و اعضای آن چندان در صحنه سیاسی کشور نقش آفرین نبود اما گروههای همچون حزب مردم سالاری و حزب اسلامی کار در قالب این جریان به فعالیت خود ادامه دادند .
جهت آشنایی بیشتر با احزاب و جریان های سیاسی کشور به منابع زیر مراجعه شود:
دارابی، علی، جریان شناسی سیاسی در ایران، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1388
مظفری، آیت، جریان شناسی ایران معاصر، قم: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، 1385
جعفریان، رسول، جریان ها و سازمان های مذهبی – سیاسی ایران سال های 1320 -1357، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383
مرتجی، حجت، جناح های سیاسی در ایران امروز، تهران: نقش و نگار، 1377
ظریفی‌نیا، حمیدرضا؛ کالبدشکافی احزاب و جناح‌های سیاسی ایران، تهران: آزادی اندیشه، 1378
میر سلیم، سید مصطفی، جریان شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی، تهران:گروه تحقیق جهاد دانشگاهی، 1384
نوذری، عزت­الله؛ تاریخ احزاب سیاسی در ایران، شیراز: نوید، 1380
ناظری، محمد رضا، شناسنامه احزاب سیاسی ایران، قم: پارسیان، 1382
شادلو، عباس، اطلاعاتی درباره احزاب و جناح های سیاسی ایران امروز، تهران: گستره 1379
برای دریافت لیست احزاب به صورت فایل نیز می توانید از سایت وزارت کشور استفاده نموده و آن را در محیط word مشاهده نمایید:
https://www.moi.ir/Portal/Home/Default.aspx?CategoryID=f347776e-48c4-4236-8674-d599da02a4df

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد