۱۳۹۵/۱۲/۱۵
–
۳۴۶۶ بازدید
قبل از پاسخ به شما دانشجوی گرامی باید از سؤال زیبایی که طرح نموده اید تشکر نمائیم چرا که این سؤال یکی از دغدغه های اصلی دلسوزان دانشگاههای ما می باشد ؛ که متاسفانه تا کنون بدان توجه کمتری شده است .
قبل از پاسخ به شما دانشجوی گرامی باید از سؤال زیبایی که طرح نموده اید تشکر نمائیم چرا که این سؤال یکی از دغدغه های اصلی دلسوزان دانشگاههای ما می باشد ؛ که متاسفانه تا کنون بدان توجه کمتری شده است .
از آنجا که درجواب سؤال شما موضوعات مختلفی مطرح می گردد ، ما نیز در چند بخش جداگانه پاسخ سؤال شما را مطرح می نمائیم
*بخش اول : در توضیح اخلاق دانشجویی و اینکه از نظر مبانی دین اسلام یک دانشجو باید چگونه اخلاقی داشته باشد؟ باید گفت که از منظر اسلام رفتار و کردار طالب علم و جوینده دانش دارای مختصات و شاخصه هایی می باشد . با وجود این مختصات است که می توان دانشجو را از جهت اخلاقی دانشجویی ایده آل اسلامی نامید .
در اینجا بدلیل گستردگی مباحث طرح شده در منابع دینی و سخنان علمای دین و از سوی دیگر عدم گنجایش آن در این نوشتار تنها به سرفصلهایی که در روایات و کتب علمای اسلامی بدان اشاره شده می پردازیم (1)
الف : شاخصه های اخلاقی دانشجو از جهت انگیزه و هدف
1- یکی از شاخصه های مهم اخلاقی جوینده علم و دانش از منظر اسلام این است که دارای انگیزه الهی بوده و با انگیزه کسب منافع دنیایی بدنبال علم نمی رود .
2- هدف دانشجو از کسب علم جاه طلبى ، شهرت ، فخر فروشی و برتری طلبی نمی باشد .
ب : مختصات اخلاقی و رفتاری دانشجو در حوزه فردی
1- دانشجو از منظر اسلام مقید به وظائف و شعائر دینى می باشد و در این زمینه کوتاهی نمی نماید .
2- ضرورت توجه به قرآن کریم به عنوان نخستین و اساسى ترین ماده درسی هر دانشجو
3-اهتمام و مطالعه احادیث معصومین علیهم السلام به عنوان بهترین علوم .
4-دانشجو همراه با کسب علم در مسیر پالایش دل از رذائل اخلاقى نیز گوشش می کند.
5- همواره با توکل به خدا در مسیر علم آموزی قدم می گذارد .
6- دانشجوی مورد نظر اسلام دارای حسن خلق و فروتنى می باشد .
7-از دیگر شاخصه های اخلاقی دانشجو این است که دارای عفت نفس می باشد .
8-بلند همتی از دیگر مختصات اخلاقی دانشجو می باشد .
9- دانشجو فرصت هاى زندگانى را به نحو احسن غنیمت می شمرد .
10- دانشجوی اسلامی از معاشرت با افرادیکه وی را از مسیر تحصیل علم دور می کنند پرهیز می نماید .
11- رعایت نظافت و پاکیزگى
12- برخورداری از آراستگی ظاهر
ج : شاخصه های اخلاقی دانشجو در نحوه علم آموزی
1- دانشجو دارای پویایی و تحرک علمی می باشد .
2- برنامه ریزى منظم و دقیق برای تمامی ساعات شبانه روزى
3-انتخاب رشته تحصیلی او بر اساس اهمیت و جایگاه علوم می باشد .
4-انتخاب رشته تحصیلی بر اساس فهم و استعداد خود .
5- مداومت و استمرار در مسیر علم آموزی
6- خستگی ناپذیر بودن دانشجو در کسب علم
7-خوددارى از مجادله و ستیزه جوئى در طرح مباحث علمی
8-تسلیم بودن در برابر حق
9- پرسش و پرسشگری از مهمترین شاخصه های دانشجو می باشد .
10- ضبط و نگارش مطالب علمی
11- رعایت انضباط و حضور مستمر در کلاسهای درس
12- دقت و بررسى مطالعات و محفوظات و منابع آن ها خود را برای حضور در کلاس درس و فراگرفتن علم از لحاظ روحى و ذهنى آماده می نماید .
د : شاخصه های اخلاقی دانشجو در محضر استاد (1)
1- از آنجا که جایگاه استاد در اسلام بسیار مهم و رفیع می باشد تا حدی که به عنوان پدر معنوی انسان مطرح گریده لذا دانشجو از دیدگاه اسلام پای کرسی هر استادی زانو نمی زند بلکه بر اساس معیارهای مشخصی که در دین اسلام مطرح گردیده به دنبال استادی می گردد که در خور چنین شان و جایگاهی باشد تا بتواند روح و عقل وفکر خود را همچون زمینی مستعد در اختیار او بگذارد و استاد شایسته نیز در این زمین بجای پرورش علفهای حرز درختانی بارور را به ثمر رساند .
2- تواضع و فروتنى در برابر استاد
3-دانشجو از منظر اسلام از استاد خود همواره به احترام یاد می کند
4- حق شناسى از استاد خود می نماید .
5- تندیهای استاد را با جان و دل تحمل می نماید .
6- مراقب حرکات و رفتار و حالات خود در محضر استاد می باشد تا کوچکترین جسارتی به استاد ننماید .
7-مراقب رفتار و گفتار خود بوده و حتی صدای خود را نیز در این باره تنظیم می نماید که با لحن و صدایی بی ادبانه سخن نگوید .
8- در صورت وجود اشتباه در سخن استاد محترمانه وظریف به وی یاد آوری می نماید.
9- مودبانه استاد را مورد خطاب قرار می دهد .
10- به هنگام درس دقیق به سخنان استاد گوش داده و حواس خود را پرت نمی نماید .
11- فرصت کلاس را با طرح سؤالهای بی مورد تلف نمی نماید .
هـ : شاخصه های اخلاقی دانشجو در کلاس درس
1- رعایت آداب ورود به کلاس همچون سلام نمودن
2- بر هم نزدن نظم کلاس درس
3-اشغال نکردن جای دیگران در کلاس درس
4-کسب اجازه از محضر استاد برای ارائه سؤال و یا پاسخ گویی به درس
5- خواندن دعاء به هنگام قرائت درس
و : شاخصه های اخلاقی دانشجو در نوع رابطه با همکلاسی های خود
1- رعایت ادب و نزاکت نسبت به همکلاسی ها
2- بر هم نزدن راحتی دیگران به خاطر خود در کلاس
3-عدم مداخله در مباحث علمی دیگر همکلاسیها
4-عدم مداخله در سخن دیگران
ز : شاخصه های اخلاقی دانشجوی اسلامی در خوابگاه
1- رعایت شئونات اسلامی در خوابگاه
2- از منظر اسلام اخلاق دانشجویی ، اقتضا می کند که وی در خوابگاه با رفتاری گرم و صمیمانه نسبت به دیگر دانشجویان اظهار محبت و احترام نماید، و حق همجواری و همسایگى و مصاحبت و اخوت دینى را در مورد آنها کاملا رعایت و اداء کند .
3- عفو و گذشت از بدیهاى دانشجویان هم خوابگاهی
4- از منظر اسلام دانشجو باید قبل از انتخاب اتاق ، هم اتاقی های خود را ارزیابى نموده و بعد با آنها هم اتاق شود .
5- ورود و خروج در خوابگاه باید به نحوی باشد که موجب رنجش دیگران نگردد .
6- از تجسس نسبت به هم اتاقی و همچنین دانشجویان دیگر اتاقها پرهیز نماید .
7-پرهیز از ایجاد صدا و اعمال و رفتاریکه موجب آزار واذیت دیگران می شود .
8- باید از نشستن و راه رفتن در جاى هاى نامناسب که موجب سلب آسایش دیگران می شود خوددارى کرد.
بخش دوم : چه کارهایی موجب می شود تا اخلاق دانشجویی را رعایت و چه کارهای ما را از اخلاق دانشجویی دور می کند .
با بر شمردن برخی از شاخصه های اصلی اخلاق دانشجویی ، وظیفه هر دانشجویى این است که بکوشد با برنامه ریزى دقیق و پرداختن به اولویت ها و با استعانت از خداوند، این ویژگى هاى را در خود پیاده نماید ؛ در چنین صورتى دانشجو می تواند ضمن اصلاح و ارتقاى خود به سطوح بالاتر، از نظرعلمى و معنوى، پیشرفت در خور توجهی نموده و نسبت به آینده خود و جامعه مفید واقع گردد .
بدیهی است که بی توجهی به شاخصه های مطرح شده منجر به افت علمی و اخلاقی دانشجو شده و او را از مسیر اخلاق دانشجویی مورد نظر دور می نماید .
بخش سوم : وضعیت اخلاقی دانشگاههای ما چگونه است
همواره بین آرمان ها و آنچه که اتفاق مى افتد، فاصله زیادى هست. اگر چه هم اکنون تا حدود زیادى جوان هاى پاک و متعهدى با رعایت اخلاق دانشجویی در دانشگاهها تربیت می یابند و اکنون نیز نسبت به زمان طاغوت و دانشگاه هاى دیگر کشورها مزیت هاى فراوانى را از این جهت دارا مى باشند. اما به دلیل گستردگى تهاجم فرهنگى غرب و نفوذ غرب زدگى در برخى اقشار دانشگاهى و نیز مشکلات دیگر فرهنگى جامعه، آن گونه که بایسته است، اخلاق دانشجویی رعایت نمی گردد . امید است با احساس تعهد دانشجویانى همانند شما زمینه بهترى براى رشد معنویت و اخلاق در دانشگاه ها فراهم گردد.
بخش چهارم : در خصوص تفاوت اخلاق دانشجویان دانشگاهها با دانشجویان حوزه های علمیه باید بگوئیم که از آنجا که در حوزه های علمیه علاوه بر تحصیل علوم دینی نسبت به مباحث اخلاقی توجه بیشتری می شود ؛ لذا مطالبی که در این نوشتار به صورت مختصر مطرح شد در کلاسهای درس به عنوان یک سیره عملی از سوی اساتید سینه به سینه به دانشجویان علوم دینی منتقل شده و تا حد ممکن نیز از سوی طلاب رعایت می گردد .
پخش پنجم : آسیب شناسی وضعیت اخلاقی دانشگاهها
البته هر چند آسیب شناسی وضعیت اخلاقی دانشگاهها و ریشه یابی موانع موجود در راستای پیاده شدن اخلاق دانشجویی در دانشگاهها بحثى مفصل و خارج از موضوع ما مى باشد ولى بصورت اختصار فهرستی از موانعی که در این زمینه وجود دارد را خدمت شما ارائه می نمائیم :
1. عدم توجه به آموزه های دینی از سوی برخی از اساتید و دانشجویان
2. تعدد مراکز تصمیم گیرى در دانشگاه ها و فقدان استراتژى و راهبرد فرهنگى معین و کارآمد در این زمینه ها
3. غلبه کمیت بر کیفیت
4. ضعف در ارائه مناسب علوم انسانى و عدم توجه کافى به این علوم در کشور
5. مدرک محورى و مدرک گرایى
6. غلبه آموزش و نبود پرورش و تربیت صحیح در نظام آموزشى کشور
7. فقدان یا کمبود ارتباطات علمى اساتید و دانشجویان با حوزه هاى علمیه
8. عدم دقت کافى در گزینش اساتید و نظارت هاى کارآمد در دوران اشتغال آنان در دانشگاه از نظر علمى و اخلاقى.
9. نفوذ گسترده تهاجم فرهنگی در سطوح مختلف دانشگاهها
10. غرب زدگی و خود باختگی فرهنگی برخی از اساتید و دانشجویان
11. فقدان کتابهای آموزشی مناسب در زمینه اخلاق دانشجویی
12. عدم توجه مسئولین ( اعم از اجرایی و مسؤلین دانشگاه ها ) به ضرورت اخلاق دانشجویی
13. عدم درک صحیح مسؤلین و دانشجویان از اخلاق دانشجویی
14. عدم پاسخگویی کتب دینی موجود در دانشگاهها به نیازهای فکری و عقیدتی دانشجویان
15. عدم اجماع فکرى میان مسئولان اجرایى کشور با مسئولین و دست اندرکاران دانشگاه ها .
بخش ششم : راهکار اصلاح آن
به نظر می رسد تا زمانى که تمامى مجموعه هاى تأثیرگذار بر دانشگاه ها، به اسلامى کردن آنها نیندیشند و براى آن ارزش قائل نشوند، توفیقی در این زمینه حاصل نخواهد شد.
لذا امروز دانشگاههای ما بیشتر از هر زمان دیگر نیاز به یک انقلاب فرهنگى و معنوى دارد تا هم از اسارت فرهنگ مبتذل بیگانه نجات پیدا کند و هم به بازسازى فرهنگ اصیل و دیرینه ملى- مذهبى خود بپردازد و این مسؤولیت در درجه اول به عهده کسانى است که این درد و مصیبت بزرگ را بیشتر احساس مى کنند یعنى خود دانشگاهیان و در مرحله بعد همه کسانى که مسؤولیت هاى فرهنگى را در کشور ما به عهده دارند یعنى همه رسانه هاى گروهى دولتى و غیر دولتى، صدا و سیما و حوزه هاى علمیه و دانشمندان و فرهیختگان علوم دینى و دانشگاهى.
بخش هفتم : معرفی منابع
1- آداب تعلیم و تعلم در اسلام ترجمه کتاب منیه المرید شهید ثانی
2- اصول کافی جلد 1 کتاب فضل علم
3- آیین زندگی اخلاق کاربردی به قلم احمد حسین شریفی
————
پی نوشتها :
1- برای کسب اطلاع بیشتر در این زمینه ، از شما دعوت می کنیم تا کتاب جامع و بسیار مفید (آداب تعلیم و تعلم در اسلام ترجمه کتاب منیه المرید شهید ثانی ) مطالعه نمائید .
2- در مکتب اسلام ویژگی های اخلاقی استاد اسلامی نیز مطرح گردیده بدلیل بی ازتباط بودن به موضوع ذکر نگردید .
————-
دانشجو از دیدگاه مقام معظم رهبری (1)
کلمه ی دانشجو از لحاظ بار معنایی، از جهت دیگری حامل معنای خیلی جالب توجه و مهمی است. دانشجو یعنی جوان طالب علمی که آینده در دست اوست. این خصوصیات، در کلمه ی دانشجو هست. دانشجو، یعنی جوان؛ چون دانشجویی، قهرا مربوط به دوران جوانی است. طالب علم بودن و جستجوی از دانش هم در کلمه ی دانشجو هست.
چون فرض این است که آینده ی کشور، به سمت اداره ی علمی کشور پیش می رود دیگر؛ یعنی به سمت اداره ی عالمانه و مننطبق بر وازین دانش پیش می رود، و هر کشور و هر جامعه ای که علم و فهم و محاسبه ی دقیق، در همه ی شؤون آن دخالت داشته باشد، وضعش بهتر است.
بنابراین دانشجو یعنی کسی که ناظر به آینده، و متعلق به آینده است؛ آینده هم متعلق به اوست. ببینید، این عناوین و مفاهیمی که در کلمه ی دانشجو گنجانده شده، خیلی مهم است. به همین دلیل، فورا این جا استفاده کنیم؛اگر دانشجو از لحاظ جهت گیری فکری و سیاسی دچار انحراف باشد، مصیبت بزرگی خواهد بود. درست است؟
اگر هدف دانشجو این باشد که درس بخوانم، برای این که زندگی شخصی خودم را مثلا آباد کنم، بقیه هرچه شد، بشود؛ خطر خیل بزرگی است.
اگر جهت زندگی دانشجو گفته شود که بخشی از نیروهای کشور، دچار آفات عقیدتی و فکری اند، شانه بالا بیندازد و بگوید به من چه!! همچنان که اگر بگویند بخشی از مردم در فلان جا دچار زلزله شدند و از بین رفتند، شانه بالا بیندازد و بگوید به من چه!! بخشی از مردم از لحاظ وضع معیشتی دچار دشواری و مشکلند، شانه بالا بیندازد و بگوید به من چه!! این حالت بی تفاوتی، مصیبت خیلی بزرگ است.
کسی که بناست فردا امور مملکت در دست او باشد، این قدر نسبت به مسائل جامعه و سرنوشت مردم بی اعتنا باشد، خیلی نگران کننده است. از این نگران کننده تر، این است که بی تفاوت نیست، حساس است منتها حساسیت منفی؛ یعنی درست علاقه مند به این است که بخشی از مردم جامه فرضا در یک زلزله نابود بشوند! حالا زلزه، یک مثال واضح، و یک نوع آفت جسمانی و مادی است؛ از این بدتر، آفت معنوی است که کسی به آن توجه نمی کند. مثلا دلش بخواهد که مردم، غرق در شهوات بشوند، دلش بخواهد که مردم، غرق در بی ایمانی بشوند؛ خودش هم اصلا این طور باشد و به این سمت بتازد! ببینید مسئله دانشجو چه قدر حساس می شود!
اگر ما معنای دانشجو و مافهیمی که منطوی و مندرج در عنوان دانشجو است، به دقت مورد ملاحظه قرار بدهیم، باید نسبت به سرنوشت قشر دانشجو خیلی حساس بشویم هر که هستیم؛ چه خودمان دانشجو باشیم، چه استاد، چه از مسئولان آموزش عالی کشور، چه از مسئولان کشور و چه آدمی معمولی باشیم که داریم در خیابان راه می رویم راه می رویم اگر بدانیم دانشجو یعنی چه، باید نسبت به سرنوشت دانشجو خیلی حساس باشیم…(1)
دو عنصر اصلی در تربیت دانشجو
دو عنصر اصلی در تربیت دانشجو هست، که هیچکدام نبایستی مغفول عنه بماند؛ اگر مغفول غنه ماند، ما ضرر خواهیم کرد: یکی عنصر علم و تحقیق و کارایی علمی و جوشیدن استعدادهای علمی و این قبیل چیزهاست؛ یکی هم عبارت است از روحیه و تدین و حرکت صحیح و سالم سازی معنوی وروحی دانشجو. در دانشگاه ها، این دو عنصر بایستی بدون تفکیک از یکدیگر، با قدرت و با ظرفیت کامل کشور، تعقیب بشود.
اگر در کار عنصر اول کوتاهی کردیم، نتیجه چیست؟ همه می دانند. دانشگاهی که نتواد علم و تحقیق را به دانشجو منتقل بکند، و نتواند دانشجو را یک عالم، یک استاد، یک صاحب صلاحیت، یک مبتکر، و بالاخره یک مدیر بالفعل برای بخشی از بخش های بی شمار اداره ی جامعه بسازد، آن دانشگاه، دیگر دانشگاه نیست. در این زمینه، مسئله استاد، مسئله کتاب درسی، فضای آموزشی، آزمایشگاه و مجلات علمی هست؛ از این چیزهایی که دائم ورد زبان ماهاست و همه ی ما هم آن را دنبال می کنیم. همه ی شماها هم تقریبا دانشاهی هستید و به این مسائل خیلی خوب توجه دارید و دنبال می کنید. ان شاءالله روزبه روز هم باید به قدر امکانات کشور پیشتر برویم.
عنصر دوم، عبارت است از روحیه وتدین و حرکت صحیح و سالم سازی معنوی و روحی دانشجو… در فضای عمومی دانشگاهی کشور، به این نکته ی دوم یعنی مسئله روحیه و تدین و آگاهی دانشجو و بیرون آوردن او از حالت یک عنصر علمی بی جهت و بی هدف، به سمت یک عنصر علمی جهت دارتوجه کافی وجود ندارد. انسان با کامپیوتر متفاوت است. به کامپیوتر برنا می دهند، آن هم برایشان جواب مسئله را حاضر می کند؛ اما انسان که اینطور نیست. انسان خودش برنامه ی خودش را تنظمی می کند؛ خودش تصمیم می گیرد و خودش جهت گیری پیدا می کند. اگر ما از این جهت دوم غفلت بکنیم، دانشگاه همان چیزی خواهد شد که در بیانات امام، مکرر در مکرر نسبت به آن هشدار داده شده است.(2)
ارزش های بزرگی که دانشجویان ما به آن آراسته اند و لازم است آن را حفظ کنند
تدین و تعبد و پاکی دل و دامان که بحمدالله مجموعه های قابل توجهی از جوانان دانشجوی ما به آن آراسته اند ارزش بسیار بزرگی است؛ این را از دست ندهید. عمده ی اشکالات و انحرافات سیاسی، شروعش از نقطه ی مخدوش شدن این ارزش است. نمی گویم همه ی اشکالات و انحرافات؛ می گویم عمده ی آن ها…
در شما دختر و پسر مؤمن و متعبد و متعهد، موجود بسیار باارزشی وجود دارد که ارزش آن موجود، از دنیا و مافیها بیشتر است؛ و آن، سلامت دل، سلامت نفس، پاکی روح و ناآلودگی یا کم آلودگی آن است. البته نمی گویم به کلی ناآلودگی؛ بالاخره هر کس ممکن است فلتاتی داشته باشد؛ به قول قرآن، «الااللمم»؛ گناهانی که یک وقت از روی خطا و اشتباه، از دست انسان در رفته؛ از این ها ممکن است وجود داشته باشد؛ ولی آن نورانیت و صفا و پاکی فطری و ذاتی را که الحمدلله در محیط دین کشور رشد پیدا کرده است حفظ کنید. یک وقت اگر خطایی هم پیش می آید، بلافاصله به خدای متعال رو کنید و پشیمانی و انابه و تصمیم بر این که انسان گناه نکند، راه علاج این خطاهاست؛ این ارزش خیلی بزرگی است…
ارزش دیگری که خیلی مهم است و تلاش می شود تا در محیط دانشجویی،این ارزش هم از بین برود، عبارت است از امید و اعتماد به آینده. چگونه به آینده ای که نمی دانیم چیست، اعتماد کنیم؟ اعتماد به آینده، از طریق اعتماد به خودتان. آینده باید خوب باشد. از راه تصمیم گیری، فکر کردن، عمل کردن و اقدام پی در پی، شما می توانید به اینده امیدوار باشید. آینده ای که می خواهید به آن امید ببندیم، تصویر کلی آن این است که نظام اسلامی همه ی ضعف هایی را که بر اثر بد عملی و بی عملی پیش آمده که اثرش در معیشت و فرهنگ و اخلاق مردم، جابه جا مشخص است برطرف کند. این کار را چه کسی باید بکند؟ شماها باید بکنید. زمان هم خیلی طولانی نخواهد بود. این هایی که الان سر کارند، ده، پانزده سال قبل مثل شما دانشجو بودند. شما می توانید بنیه ی حقیقی دینی و سیاسی، قدرت تحلیل، تصمیم گیری، شناخت و ایستادگی در مقابل فشارهای گوناگون دشمن را -که تا حایی که بتواند، فشار وارد می کند و انسان باید مثل صخره در مقابل او بایستد- از حالا در خودتا ن به وجود بیاورید و ذخیره کنید و نگه دارید؛ برای این که بتوانید آینده را بسازید. و بدانید، مثل شما، همدل و همفکر و هم آرزوی با شما، در این کشور فراوان هستند. شما کار خودتان را بکنید؛ دیگرانی هم هستند که دارند کار خودشان را می کنند.(3)
خودسازی فکری، اخلاقی و انقلابی برای دانشجویان یک فریضه است
به شما دانشجوها می گویم، سنگربان این سنگر [دانشگاه] شمایید؛ مواظب باشید خاکریزهاتان سست نشود؛ دئم خاکریزها را ترمیم کنید. خاکریزها، خاکریزهای فرهنگی و فکری است؛ این ها را ترمیم کنید. خودسازی فکری و اخلاقی و انقلابی درونی دانشجویان یک فریضه است-چه هر دانشجویی نسبت به خودش، چه به معنای درون دانشگاه و محیط دانشگاه- این
خودسازی، همان ترمیم خاکریزها و سنگرهاست.(4)
دانشجوی متدین و حزب اللهی کسی است که
به نظرم به دانشجویان هم این نکته را گفتم که هر کس شب بیست و یکم، قرآن سرش گرفت و «بک یاالله» گفت، از نظر من او همان دانشجویی است که من می ویم متدین و خدایی و مسلمان و حزب اللهی است؛ کاری ندارم از کدام حزب و جناج و تشکیلات است.(5)
برداشت و توقع بنده و نظام اسلامی از جماعت دانشجو این است که برداشت و توقع بنده و نظام اسلامی از جماعت دانشجو این است که فکر می کنیم دانشجو یک روشنفکر تمام عیار مسملان است؛ متدین است. در سطح دنیا جریاناتی وجود دارند که بعضی شان در ایران شعبه هم دارند که دانشجو را نه روشنفکر می پسندند، نه مسلمان. روشنفکر نمی پسندند، زیرا او را دچار تعصب ها و تحجرهای حزبی و سیاسی و وارداتی می کنند. ما وقتی می گوییم تحجر، فورا ذهنمان می رود به تحجر مذهبی؛ بله آن هم یک نوع تحجر است، اما تحجر مذهبی نیست، بلکه خطرناک تر از آن، تحجر سیاسی است؛ تحجرهای ناشی از شکل بندی تحزب و سازمان های سیاسی است که اصلا امکان فکر کردن به کسی نمی دهند. اگر ده دلیل قانع کننده برای حقانیت یک موضوع ذکر کنیم، قبول می کند، اما در عمل طور دیگری عمل می کند! چرا؟ چون حزب،-آن تشکیلات سیاسی بالای سر- مثل پدرخوانده ی مافیا از او این گونه خواسته؛ این را انسان متأسفانه در برخی از گوشه کنارهای حتی محیط دانشگاهی می بیند. پس آن مجموعه ای که دچار یک چنین تحجری باشد، دیگر روشنفکر نیست، چون روشنفکری لازمه اش حق طلبی است، چشم بازف تکیه ی به منطق و استدلال است. این که مسلمان هم نمی خواهند باشد، برای این است که می دانند مسلمانی، خطرناک است. امروز عمده ی دردسرهایی که اردوگاه استکبار و مشخصا آمریکا و صهیونیسم دجارش هستند -که این دردسرها خیلی زیاد هم است به خاطر این است- که مسلمان ها به یک خودآگاهی ریده اند که در این خودآگاهی، اما بزرگوار و ملت ایران و انقلاب و نظام ما نقش فراوانی داشته است. عمده ی دردسر آن ها از این ناحیه است؛ لذا می خواهند این را بکوبند. به همین جهت از مسلمان بودن دانشجو به شدت ناراضی به شدت ناراضی و ناخشنودند.(6)
پی نوشت :
1-بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه تهران،1376/11/11.
2-بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی1370/9/20.
3-بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای جامعه ی اسلامی دانشجویان، 1381/6/16.
4-بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیر کبیر، 1379/12/9.
5-بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی1381/9/26.
6-بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان نمونه و ممتاز دانشگاه ها، 1381/9/7.
از آنجا که درجواب سؤال شما موضوعات مختلفی مطرح می گردد ، ما نیز در چند بخش جداگانه پاسخ سؤال شما را مطرح می نمائیم
*بخش اول : در توضیح اخلاق دانشجویی و اینکه از نظر مبانی دین اسلام یک دانشجو باید چگونه اخلاقی داشته باشد؟ باید گفت که از منظر اسلام رفتار و کردار طالب علم و جوینده دانش دارای مختصات و شاخصه هایی می باشد . با وجود این مختصات است که می توان دانشجو را از جهت اخلاقی دانشجویی ایده آل اسلامی نامید .
در اینجا بدلیل گستردگی مباحث طرح شده در منابع دینی و سخنان علمای دین و از سوی دیگر عدم گنجایش آن در این نوشتار تنها به سرفصلهایی که در روایات و کتب علمای اسلامی بدان اشاره شده می پردازیم (1)
الف : شاخصه های اخلاقی دانشجو از جهت انگیزه و هدف
1- یکی از شاخصه های مهم اخلاقی جوینده علم و دانش از منظر اسلام این است که دارای انگیزه الهی بوده و با انگیزه کسب منافع دنیایی بدنبال علم نمی رود .
2- هدف دانشجو از کسب علم جاه طلبى ، شهرت ، فخر فروشی و برتری طلبی نمی باشد .
ب : مختصات اخلاقی و رفتاری دانشجو در حوزه فردی
1- دانشجو از منظر اسلام مقید به وظائف و شعائر دینى می باشد و در این زمینه کوتاهی نمی نماید .
2- ضرورت توجه به قرآن کریم به عنوان نخستین و اساسى ترین ماده درسی هر دانشجو
3-اهتمام و مطالعه احادیث معصومین علیهم السلام به عنوان بهترین علوم .
4-دانشجو همراه با کسب علم در مسیر پالایش دل از رذائل اخلاقى نیز گوشش می کند.
5- همواره با توکل به خدا در مسیر علم آموزی قدم می گذارد .
6- دانشجوی مورد نظر اسلام دارای حسن خلق و فروتنى می باشد .
7-از دیگر شاخصه های اخلاقی دانشجو این است که دارای عفت نفس می باشد .
8-بلند همتی از دیگر مختصات اخلاقی دانشجو می باشد .
9- دانشجو فرصت هاى زندگانى را به نحو احسن غنیمت می شمرد .
10- دانشجوی اسلامی از معاشرت با افرادیکه وی را از مسیر تحصیل علم دور می کنند پرهیز می نماید .
11- رعایت نظافت و پاکیزگى
12- برخورداری از آراستگی ظاهر
ج : شاخصه های اخلاقی دانشجو در نحوه علم آموزی
1- دانشجو دارای پویایی و تحرک علمی می باشد .
2- برنامه ریزى منظم و دقیق برای تمامی ساعات شبانه روزى
3-انتخاب رشته تحصیلی او بر اساس اهمیت و جایگاه علوم می باشد .
4-انتخاب رشته تحصیلی بر اساس فهم و استعداد خود .
5- مداومت و استمرار در مسیر علم آموزی
6- خستگی ناپذیر بودن دانشجو در کسب علم
7-خوددارى از مجادله و ستیزه جوئى در طرح مباحث علمی
8-تسلیم بودن در برابر حق
9- پرسش و پرسشگری از مهمترین شاخصه های دانشجو می باشد .
10- ضبط و نگارش مطالب علمی
11- رعایت انضباط و حضور مستمر در کلاسهای درس
12- دقت و بررسى مطالعات و محفوظات و منابع آن ها خود را برای حضور در کلاس درس و فراگرفتن علم از لحاظ روحى و ذهنى آماده می نماید .
د : شاخصه های اخلاقی دانشجو در محضر استاد (1)
1- از آنجا که جایگاه استاد در اسلام بسیار مهم و رفیع می باشد تا حدی که به عنوان پدر معنوی انسان مطرح گریده لذا دانشجو از دیدگاه اسلام پای کرسی هر استادی زانو نمی زند بلکه بر اساس معیارهای مشخصی که در دین اسلام مطرح گردیده به دنبال استادی می گردد که در خور چنین شان و جایگاهی باشد تا بتواند روح و عقل وفکر خود را همچون زمینی مستعد در اختیار او بگذارد و استاد شایسته نیز در این زمین بجای پرورش علفهای حرز درختانی بارور را به ثمر رساند .
2- تواضع و فروتنى در برابر استاد
3-دانشجو از منظر اسلام از استاد خود همواره به احترام یاد می کند
4- حق شناسى از استاد خود می نماید .
5- تندیهای استاد را با جان و دل تحمل می نماید .
6- مراقب حرکات و رفتار و حالات خود در محضر استاد می باشد تا کوچکترین جسارتی به استاد ننماید .
7-مراقب رفتار و گفتار خود بوده و حتی صدای خود را نیز در این باره تنظیم می نماید که با لحن و صدایی بی ادبانه سخن نگوید .
8- در صورت وجود اشتباه در سخن استاد محترمانه وظریف به وی یاد آوری می نماید.
9- مودبانه استاد را مورد خطاب قرار می دهد .
10- به هنگام درس دقیق به سخنان استاد گوش داده و حواس خود را پرت نمی نماید .
11- فرصت کلاس را با طرح سؤالهای بی مورد تلف نمی نماید .
هـ : شاخصه های اخلاقی دانشجو در کلاس درس
1- رعایت آداب ورود به کلاس همچون سلام نمودن
2- بر هم نزدن نظم کلاس درس
3-اشغال نکردن جای دیگران در کلاس درس
4-کسب اجازه از محضر استاد برای ارائه سؤال و یا پاسخ گویی به درس
5- خواندن دعاء به هنگام قرائت درس
و : شاخصه های اخلاقی دانشجو در نوع رابطه با همکلاسی های خود
1- رعایت ادب و نزاکت نسبت به همکلاسی ها
2- بر هم نزدن راحتی دیگران به خاطر خود در کلاس
3-عدم مداخله در مباحث علمی دیگر همکلاسیها
4-عدم مداخله در سخن دیگران
ز : شاخصه های اخلاقی دانشجوی اسلامی در خوابگاه
1- رعایت شئونات اسلامی در خوابگاه
2- از منظر اسلام اخلاق دانشجویی ، اقتضا می کند که وی در خوابگاه با رفتاری گرم و صمیمانه نسبت به دیگر دانشجویان اظهار محبت و احترام نماید، و حق همجواری و همسایگى و مصاحبت و اخوت دینى را در مورد آنها کاملا رعایت و اداء کند .
3- عفو و گذشت از بدیهاى دانشجویان هم خوابگاهی
4- از منظر اسلام دانشجو باید قبل از انتخاب اتاق ، هم اتاقی های خود را ارزیابى نموده و بعد با آنها هم اتاق شود .
5- ورود و خروج در خوابگاه باید به نحوی باشد که موجب رنجش دیگران نگردد .
6- از تجسس نسبت به هم اتاقی و همچنین دانشجویان دیگر اتاقها پرهیز نماید .
7-پرهیز از ایجاد صدا و اعمال و رفتاریکه موجب آزار واذیت دیگران می شود .
8- باید از نشستن و راه رفتن در جاى هاى نامناسب که موجب سلب آسایش دیگران می شود خوددارى کرد.
بخش دوم : چه کارهایی موجب می شود تا اخلاق دانشجویی را رعایت و چه کارهای ما را از اخلاق دانشجویی دور می کند .
با بر شمردن برخی از شاخصه های اصلی اخلاق دانشجویی ، وظیفه هر دانشجویى این است که بکوشد با برنامه ریزى دقیق و پرداختن به اولویت ها و با استعانت از خداوند، این ویژگى هاى را در خود پیاده نماید ؛ در چنین صورتى دانشجو می تواند ضمن اصلاح و ارتقاى خود به سطوح بالاتر، از نظرعلمى و معنوى، پیشرفت در خور توجهی نموده و نسبت به آینده خود و جامعه مفید واقع گردد .
بدیهی است که بی توجهی به شاخصه های مطرح شده منجر به افت علمی و اخلاقی دانشجو شده و او را از مسیر اخلاق دانشجویی مورد نظر دور می نماید .
بخش سوم : وضعیت اخلاقی دانشگاههای ما چگونه است
همواره بین آرمان ها و آنچه که اتفاق مى افتد، فاصله زیادى هست. اگر چه هم اکنون تا حدود زیادى جوان هاى پاک و متعهدى با رعایت اخلاق دانشجویی در دانشگاهها تربیت می یابند و اکنون نیز نسبت به زمان طاغوت و دانشگاه هاى دیگر کشورها مزیت هاى فراوانى را از این جهت دارا مى باشند. اما به دلیل گستردگى تهاجم فرهنگى غرب و نفوذ غرب زدگى در برخى اقشار دانشگاهى و نیز مشکلات دیگر فرهنگى جامعه، آن گونه که بایسته است، اخلاق دانشجویی رعایت نمی گردد . امید است با احساس تعهد دانشجویانى همانند شما زمینه بهترى براى رشد معنویت و اخلاق در دانشگاه ها فراهم گردد.
بخش چهارم : در خصوص تفاوت اخلاق دانشجویان دانشگاهها با دانشجویان حوزه های علمیه باید بگوئیم که از آنجا که در حوزه های علمیه علاوه بر تحصیل علوم دینی نسبت به مباحث اخلاقی توجه بیشتری می شود ؛ لذا مطالبی که در این نوشتار به صورت مختصر مطرح شد در کلاسهای درس به عنوان یک سیره عملی از سوی اساتید سینه به سینه به دانشجویان علوم دینی منتقل شده و تا حد ممکن نیز از سوی طلاب رعایت می گردد .
پخش پنجم : آسیب شناسی وضعیت اخلاقی دانشگاهها
البته هر چند آسیب شناسی وضعیت اخلاقی دانشگاهها و ریشه یابی موانع موجود در راستای پیاده شدن اخلاق دانشجویی در دانشگاهها بحثى مفصل و خارج از موضوع ما مى باشد ولى بصورت اختصار فهرستی از موانعی که در این زمینه وجود دارد را خدمت شما ارائه می نمائیم :
1. عدم توجه به آموزه های دینی از سوی برخی از اساتید و دانشجویان
2. تعدد مراکز تصمیم گیرى در دانشگاه ها و فقدان استراتژى و راهبرد فرهنگى معین و کارآمد در این زمینه ها
3. غلبه کمیت بر کیفیت
4. ضعف در ارائه مناسب علوم انسانى و عدم توجه کافى به این علوم در کشور
5. مدرک محورى و مدرک گرایى
6. غلبه آموزش و نبود پرورش و تربیت صحیح در نظام آموزشى کشور
7. فقدان یا کمبود ارتباطات علمى اساتید و دانشجویان با حوزه هاى علمیه
8. عدم دقت کافى در گزینش اساتید و نظارت هاى کارآمد در دوران اشتغال آنان در دانشگاه از نظر علمى و اخلاقى.
9. نفوذ گسترده تهاجم فرهنگی در سطوح مختلف دانشگاهها
10. غرب زدگی و خود باختگی فرهنگی برخی از اساتید و دانشجویان
11. فقدان کتابهای آموزشی مناسب در زمینه اخلاق دانشجویی
12. عدم توجه مسئولین ( اعم از اجرایی و مسؤلین دانشگاه ها ) به ضرورت اخلاق دانشجویی
13. عدم درک صحیح مسؤلین و دانشجویان از اخلاق دانشجویی
14. عدم پاسخگویی کتب دینی موجود در دانشگاهها به نیازهای فکری و عقیدتی دانشجویان
15. عدم اجماع فکرى میان مسئولان اجرایى کشور با مسئولین و دست اندرکاران دانشگاه ها .
بخش ششم : راهکار اصلاح آن
به نظر می رسد تا زمانى که تمامى مجموعه هاى تأثیرگذار بر دانشگاه ها، به اسلامى کردن آنها نیندیشند و براى آن ارزش قائل نشوند، توفیقی در این زمینه حاصل نخواهد شد.
لذا امروز دانشگاههای ما بیشتر از هر زمان دیگر نیاز به یک انقلاب فرهنگى و معنوى دارد تا هم از اسارت فرهنگ مبتذل بیگانه نجات پیدا کند و هم به بازسازى فرهنگ اصیل و دیرینه ملى- مذهبى خود بپردازد و این مسؤولیت در درجه اول به عهده کسانى است که این درد و مصیبت بزرگ را بیشتر احساس مى کنند یعنى خود دانشگاهیان و در مرحله بعد همه کسانى که مسؤولیت هاى فرهنگى را در کشور ما به عهده دارند یعنى همه رسانه هاى گروهى دولتى و غیر دولتى، صدا و سیما و حوزه هاى علمیه و دانشمندان و فرهیختگان علوم دینى و دانشگاهى.
بخش هفتم : معرفی منابع
1- آداب تعلیم و تعلم در اسلام ترجمه کتاب منیه المرید شهید ثانی
2- اصول کافی جلد 1 کتاب فضل علم
3- آیین زندگی اخلاق کاربردی به قلم احمد حسین شریفی
————
پی نوشتها :
1- برای کسب اطلاع بیشتر در این زمینه ، از شما دعوت می کنیم تا کتاب جامع و بسیار مفید (آداب تعلیم و تعلم در اسلام ترجمه کتاب منیه المرید شهید ثانی ) مطالعه نمائید .
2- در مکتب اسلام ویژگی های اخلاقی استاد اسلامی نیز مطرح گردیده بدلیل بی ازتباط بودن به موضوع ذکر نگردید .
————-
دانشجو از دیدگاه مقام معظم رهبری (1)
کلمه ی دانشجو از لحاظ بار معنایی، از جهت دیگری حامل معنای خیلی جالب توجه و مهمی است. دانشجو یعنی جوان طالب علمی که آینده در دست اوست. این خصوصیات، در کلمه ی دانشجو هست. دانشجو، یعنی جوان؛ چون دانشجویی، قهرا مربوط به دوران جوانی است. طالب علم بودن و جستجوی از دانش هم در کلمه ی دانشجو هست.
چون فرض این است که آینده ی کشور، به سمت اداره ی علمی کشور پیش می رود دیگر؛ یعنی به سمت اداره ی عالمانه و مننطبق بر وازین دانش پیش می رود، و هر کشور و هر جامعه ای که علم و فهم و محاسبه ی دقیق، در همه ی شؤون آن دخالت داشته باشد، وضعش بهتر است.
بنابراین دانشجو یعنی کسی که ناظر به آینده، و متعلق به آینده است؛ آینده هم متعلق به اوست. ببینید، این عناوین و مفاهیمی که در کلمه ی دانشجو گنجانده شده، خیلی مهم است. به همین دلیل، فورا این جا استفاده کنیم؛اگر دانشجو از لحاظ جهت گیری فکری و سیاسی دچار انحراف باشد، مصیبت بزرگی خواهد بود. درست است؟
اگر هدف دانشجو این باشد که درس بخوانم، برای این که زندگی شخصی خودم را مثلا آباد کنم، بقیه هرچه شد، بشود؛ خطر خیل بزرگی است.
اگر جهت زندگی دانشجو گفته شود که بخشی از نیروهای کشور، دچار آفات عقیدتی و فکری اند، شانه بالا بیندازد و بگوید به من چه!! همچنان که اگر بگویند بخشی از مردم در فلان جا دچار زلزله شدند و از بین رفتند، شانه بالا بیندازد و بگوید به من چه!! بخشی از مردم از لحاظ وضع معیشتی دچار دشواری و مشکلند، شانه بالا بیندازد و بگوید به من چه!! این حالت بی تفاوتی، مصیبت خیلی بزرگ است.
کسی که بناست فردا امور مملکت در دست او باشد، این قدر نسبت به مسائل جامعه و سرنوشت مردم بی اعتنا باشد، خیلی نگران کننده است. از این نگران کننده تر، این است که بی تفاوت نیست، حساس است منتها حساسیت منفی؛ یعنی درست علاقه مند به این است که بخشی از مردم جامه فرضا در یک زلزله نابود بشوند! حالا زلزه، یک مثال واضح، و یک نوع آفت جسمانی و مادی است؛ از این بدتر، آفت معنوی است که کسی به آن توجه نمی کند. مثلا دلش بخواهد که مردم، غرق در شهوات بشوند، دلش بخواهد که مردم، غرق در بی ایمانی بشوند؛ خودش هم اصلا این طور باشد و به این سمت بتازد! ببینید مسئله دانشجو چه قدر حساس می شود!
اگر ما معنای دانشجو و مافهیمی که منطوی و مندرج در عنوان دانشجو است، به دقت مورد ملاحظه قرار بدهیم، باید نسبت به سرنوشت قشر دانشجو خیلی حساس بشویم هر که هستیم؛ چه خودمان دانشجو باشیم، چه استاد، چه از مسئولان آموزش عالی کشور، چه از مسئولان کشور و چه آدمی معمولی باشیم که داریم در خیابان راه می رویم راه می رویم اگر بدانیم دانشجو یعنی چه، باید نسبت به سرنوشت دانشجو خیلی حساس باشیم…(1)
دو عنصر اصلی در تربیت دانشجو
دو عنصر اصلی در تربیت دانشجو هست، که هیچکدام نبایستی مغفول عنه بماند؛ اگر مغفول غنه ماند، ما ضرر خواهیم کرد: یکی عنصر علم و تحقیق و کارایی علمی و جوشیدن استعدادهای علمی و این قبیل چیزهاست؛ یکی هم عبارت است از روحیه و تدین و حرکت صحیح و سالم سازی معنوی وروحی دانشجو. در دانشگاه ها، این دو عنصر بایستی بدون تفکیک از یکدیگر، با قدرت و با ظرفیت کامل کشور، تعقیب بشود.
اگر در کار عنصر اول کوتاهی کردیم، نتیجه چیست؟ همه می دانند. دانشگاهی که نتواد علم و تحقیق را به دانشجو منتقل بکند، و نتواند دانشجو را یک عالم، یک استاد، یک صاحب صلاحیت، یک مبتکر، و بالاخره یک مدیر بالفعل برای بخشی از بخش های بی شمار اداره ی جامعه بسازد، آن دانشگاه، دیگر دانشگاه نیست. در این زمینه، مسئله استاد، مسئله کتاب درسی، فضای آموزشی، آزمایشگاه و مجلات علمی هست؛ از این چیزهایی که دائم ورد زبان ماهاست و همه ی ما هم آن را دنبال می کنیم. همه ی شماها هم تقریبا دانشاهی هستید و به این مسائل خیلی خوب توجه دارید و دنبال می کنید. ان شاءالله روزبه روز هم باید به قدر امکانات کشور پیشتر برویم.
عنصر دوم، عبارت است از روحیه وتدین و حرکت صحیح و سالم سازی معنوی و روحی دانشجو… در فضای عمومی دانشگاهی کشور، به این نکته ی دوم یعنی مسئله روحیه و تدین و آگاهی دانشجو و بیرون آوردن او از حالت یک عنصر علمی بی جهت و بی هدف، به سمت یک عنصر علمی جهت دارتوجه کافی وجود ندارد. انسان با کامپیوتر متفاوت است. به کامپیوتر برنا می دهند، آن هم برایشان جواب مسئله را حاضر می کند؛ اما انسان که اینطور نیست. انسان خودش برنامه ی خودش را تنظمی می کند؛ خودش تصمیم می گیرد و خودش جهت گیری پیدا می کند. اگر ما از این جهت دوم غفلت بکنیم، دانشگاه همان چیزی خواهد شد که در بیانات امام، مکرر در مکرر نسبت به آن هشدار داده شده است.(2)
ارزش های بزرگی که دانشجویان ما به آن آراسته اند و لازم است آن را حفظ کنند
تدین و تعبد و پاکی دل و دامان که بحمدالله مجموعه های قابل توجهی از جوانان دانشجوی ما به آن آراسته اند ارزش بسیار بزرگی است؛ این را از دست ندهید. عمده ی اشکالات و انحرافات سیاسی، شروعش از نقطه ی مخدوش شدن این ارزش است. نمی گویم همه ی اشکالات و انحرافات؛ می گویم عمده ی آن ها…
در شما دختر و پسر مؤمن و متعبد و متعهد، موجود بسیار باارزشی وجود دارد که ارزش آن موجود، از دنیا و مافیها بیشتر است؛ و آن، سلامت دل، سلامت نفس، پاکی روح و ناآلودگی یا کم آلودگی آن است. البته نمی گویم به کلی ناآلودگی؛ بالاخره هر کس ممکن است فلتاتی داشته باشد؛ به قول قرآن، «الااللمم»؛ گناهانی که یک وقت از روی خطا و اشتباه، از دست انسان در رفته؛ از این ها ممکن است وجود داشته باشد؛ ولی آن نورانیت و صفا و پاکی فطری و ذاتی را که الحمدلله در محیط دین کشور رشد پیدا کرده است حفظ کنید. یک وقت اگر خطایی هم پیش می آید، بلافاصله به خدای متعال رو کنید و پشیمانی و انابه و تصمیم بر این که انسان گناه نکند، راه علاج این خطاهاست؛ این ارزش خیلی بزرگی است…
ارزش دیگری که خیلی مهم است و تلاش می شود تا در محیط دانشجویی،این ارزش هم از بین برود، عبارت است از امید و اعتماد به آینده. چگونه به آینده ای که نمی دانیم چیست، اعتماد کنیم؟ اعتماد به آینده، از طریق اعتماد به خودتان. آینده باید خوب باشد. از راه تصمیم گیری، فکر کردن، عمل کردن و اقدام پی در پی، شما می توانید به اینده امیدوار باشید. آینده ای که می خواهید به آن امید ببندیم، تصویر کلی آن این است که نظام اسلامی همه ی ضعف هایی را که بر اثر بد عملی و بی عملی پیش آمده که اثرش در معیشت و فرهنگ و اخلاق مردم، جابه جا مشخص است برطرف کند. این کار را چه کسی باید بکند؟ شماها باید بکنید. زمان هم خیلی طولانی نخواهد بود. این هایی که الان سر کارند، ده، پانزده سال قبل مثل شما دانشجو بودند. شما می توانید بنیه ی حقیقی دینی و سیاسی، قدرت تحلیل، تصمیم گیری، شناخت و ایستادگی در مقابل فشارهای گوناگون دشمن را -که تا حایی که بتواند، فشار وارد می کند و انسان باید مثل صخره در مقابل او بایستد- از حالا در خودتا ن به وجود بیاورید و ذخیره کنید و نگه دارید؛ برای این که بتوانید آینده را بسازید. و بدانید، مثل شما، همدل و همفکر و هم آرزوی با شما، در این کشور فراوان هستند. شما کار خودتان را بکنید؛ دیگرانی هم هستند که دارند کار خودشان را می کنند.(3)
خودسازی فکری، اخلاقی و انقلابی برای دانشجویان یک فریضه است
به شما دانشجوها می گویم، سنگربان این سنگر [دانشگاه] شمایید؛ مواظب باشید خاکریزهاتان سست نشود؛ دئم خاکریزها را ترمیم کنید. خاکریزها، خاکریزهای فرهنگی و فکری است؛ این ها را ترمیم کنید. خودسازی فکری و اخلاقی و انقلابی درونی دانشجویان یک فریضه است-چه هر دانشجویی نسبت به خودش، چه به معنای درون دانشگاه و محیط دانشگاه- این
خودسازی، همان ترمیم خاکریزها و سنگرهاست.(4)
دانشجوی متدین و حزب اللهی کسی است که
به نظرم به دانشجویان هم این نکته را گفتم که هر کس شب بیست و یکم، قرآن سرش گرفت و «بک یاالله» گفت، از نظر من او همان دانشجویی است که من می ویم متدین و خدایی و مسلمان و حزب اللهی است؛ کاری ندارم از کدام حزب و جناج و تشکیلات است.(5)
برداشت و توقع بنده و نظام اسلامی از جماعت دانشجو این است که برداشت و توقع بنده و نظام اسلامی از جماعت دانشجو این است که فکر می کنیم دانشجو یک روشنفکر تمام عیار مسملان است؛ متدین است. در سطح دنیا جریاناتی وجود دارند که بعضی شان در ایران شعبه هم دارند که دانشجو را نه روشنفکر می پسندند، نه مسلمان. روشنفکر نمی پسندند، زیرا او را دچار تعصب ها و تحجرهای حزبی و سیاسی و وارداتی می کنند. ما وقتی می گوییم تحجر، فورا ذهنمان می رود به تحجر مذهبی؛ بله آن هم یک نوع تحجر است، اما تحجر مذهبی نیست، بلکه خطرناک تر از آن، تحجر سیاسی است؛ تحجرهای ناشی از شکل بندی تحزب و سازمان های سیاسی است که اصلا امکان فکر کردن به کسی نمی دهند. اگر ده دلیل قانع کننده برای حقانیت یک موضوع ذکر کنیم، قبول می کند، اما در عمل طور دیگری عمل می کند! چرا؟ چون حزب،-آن تشکیلات سیاسی بالای سر- مثل پدرخوانده ی مافیا از او این گونه خواسته؛ این را انسان متأسفانه در برخی از گوشه کنارهای حتی محیط دانشگاهی می بیند. پس آن مجموعه ای که دچار یک چنین تحجری باشد، دیگر روشنفکر نیست، چون روشنفکری لازمه اش حق طلبی است، چشم بازف تکیه ی به منطق و استدلال است. این که مسلمان هم نمی خواهند باشد، برای این است که می دانند مسلمانی، خطرناک است. امروز عمده ی دردسرهایی که اردوگاه استکبار و مشخصا آمریکا و صهیونیسم دجارش هستند -که این دردسرها خیلی زیاد هم است به خاطر این است- که مسلمان ها به یک خودآگاهی ریده اند که در این خودآگاهی، اما بزرگوار و ملت ایران و انقلاب و نظام ما نقش فراوانی داشته است. عمده ی دردسر آن ها از این ناحیه است؛ لذا می خواهند این را بکوبند. به همین جهت از مسلمان بودن دانشجو به شدت ناراضی به شدت ناراضی و ناخشنودند.(6)
پی نوشت :
1-بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه تهران،1376/11/11.
2-بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی1370/9/20.
3-بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای جامعه ی اسلامی دانشجویان، 1381/6/16.
4-بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیر کبیر، 1379/12/9.
5-بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی1381/9/26.
6-بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان نمونه و ممتاز دانشگاه ها، 1381/9/7.