۱۳۹۶/۰۸/۰۹
–
۲۳۰۰ بازدید
سلام – میشه بفرمایید عالی ترین مرتبه دعا چیه و اینکه بهترین دعایی که می توانیم از خدا بخواهیم چیه ؟ می گویند مثلا خود خدا را از خدا خواستن ؟ یعنی مثلا در دعای دست چه بگوئیم که بالاتر از آن دیگر نباشد
ارزش دعا:
” ذکر” عبارت است از یاد خدا و توجه قلبی انسان به ساحت قدس پروردگار; ذکر پرده های خود خواهی و غرور را که بزرگترین دشمن سعادت انسان است می درد، او را از خواب غفلت بیدار می کند و از خطراتی که سعادت وی را تهدید می کند آگاه می سازد. ذکر خدا مانند دانه های حیات بخش باران است که بر سرزمین روح و قلب انسان می بارد و انواع بذرهای فضیلت و تقوا را شکوفا و بارور می سازد ، و نفع آن در صورتی است که دوام داشته باشد و به زبان و با حضور قلب و توجه تام ، انجام شود .
به صفای دل مردان صبوحی زدگان بس در بسته به مفتاح دعا بگشایند ( حافظ )
خداوند حکیم در قرآن کریم می فرماید: إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ[ابراهیم 39]; خدای من دعاها را می شنود. و یا در جای دیگر خداوند متعال می فرماید: یَـأایُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اذْکُرُوا اللهَ ذِکْراً کَثِیراً[احزاب 41]; ای اهل ایمان ، خدا را بسیار یاد کنید.
قرآن در مورد ویژگی ممتاز بندگان برجسته خدا چنین می فرماید:
“وَ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً”[ فرقان 74]یکی از ویژگی های بندگان خاص خداوند رحمان این است که آنها در نیایش خود با خدا چنین عرض می کنند: پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرار ده و ما را برای پرهیزکاران پیشوا گردان.
این ویژگی بیانگر آن است که بندگان ممتاز خدا اهل دعا و نیایش هستند، ولی در دعا به کیفیت آن توجه خاص دارند، چیزهایی را از خدا می خواهند که بسیار مهم و سرنوشت ساز است، مانند خواستن همسران نیک، فرزندان نیک و از این ها بالاتر از خدا می خواهند به مقامی برسند که پیشوای و الگوی جامعه شوند.
دعا مغز همه عبادت هاست، که در آیات و روایات، از فضیلت آن بسیار گفته شده است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند: “الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِنِ وَ عَمُودُ الدِّینِ وَ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ . [ الکافی ج 2 ص 468 ] ; دعا سلاح مؤمن ، ستون دین ، و مایه روشنی آسمان ها و زمین است.”
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) می فرمایند:
مَن عَمَّرَ قَلْبَهُ بِدَوامِ الذِّکْرِ حَسُنَتْ أَفْعالُهُ فی السِّرِّ والْجَهْرِِ [غرر الحکم ص 189] ; هر کس قلب خود را پیوسته با یاد الهی آبادان کند ، اعمال او در پنهان و آشکار نیکو می شود .
و در حدیث دیگر چنین می فرمایند :
مُداومَةُ الذِّکْرِِ قُوتُ الأرواحِِ و مِفتاحُ الصَّلا ِِ[غرر الحکم ص 189] ; تداوم یاد خدا غذای روح و کلید رستگاری است.
مفهوم واقعی دعا:
با توجه به این که دعای مستجاب دعایی است که به مضمون “اَمَّن یجیب المضطّر اذا دعاه و یکشف السّوء”( پاورقی: همان مدرک به نقل ازالکسیس کارل،نیایش. )
به هنگام اضطرار و عقیم ماندن تمام تلاشها و کوششها انجام گیرد، روشن می شود که مفهوم دعا، در خواست فراهم شدن اسباب و عواملی است که از دایره قدرت انسان بیرون باشد آن هم از کسی که قدرتش، بی پایان و هر امری برای او آسان است، ولی این درخواست نباید تنها از زبان انسان صادر شود، بلکه از تمام وجود او برخیزد و زبان در این قسمت نماینده و ترجمان تمام ذرّات وجود انسان و اعضا و جوارح او باشد.
قلب و روح از طریق دعا پیوند نزدیک با خدا پیدا کند و همانند قطره ای که به اقیانوس بی پایان بپیوندد، اتصال معنوی با آن مبدأ بزرگِ قدرت می یابد، البته باید توجه داشت که یک نوع دیگر دعا داریم که حتی در موارد قدرت و توانایی نیز انجام می گیرد و آن دعائی است که نشان دهنده عدم استقلال قدرتهای ما در برابر قدرت پروردگار است و به عبارت دیگر، مفهوم آن توجه به این حقیقت است که اسباب و عوامل طبیعی هر چه دارند از ناحیه او دارند و به فرمان او هستند، اگر به دنبال دارو می رویم و شفا از آن می طلبیم به خاطر آن است که او آن اثر را به دارو بخشیده (این نوع دیگری از دعاست که در احادیث اسلامی نیز به آن اشاره شده است). ( پاورقی: تفسیرنمونه،ج1،ص641به نقل ازآئین زندگی، ص 156).
کوتاه سخن این که، دعا یک نوع خود آگاهی و بیداری دل و اندیشه، و پیوند باطنی با مبداء همه نیکیها و خوبیهاست، لذا در سخنان حضرت علی (علیه السلام) می خوانیم: “لایَقْبَلُ اللهُ عزّوجل دعاءَ قلبِ لاه; خداوند دعای غافل دلان را مستجاب نمی کند”. ( پاورقی: تفسیرنمونه،ج1،ص641به نقل ازآئین زندگی ص 152).
درحدیث دیگر از امام صادق (علیه السلام) به همین مضمون می خوانیم “اِن اللهَ عزوجل لایَسْتَجِب دُعاءَ بظَهْرِ قَلْبِ ساء.” ( نمل،آیه62).
مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم:
“وَ قالَ رَبِّکُم اُدعُونی اَسْتَجِبْ لَکُمْ…..; پروردگار شماگفته است: مرا بخوانید تا(دعای) شما را اجابت کنم.”
در این آیه پروردگار متعال آغوش رحمتش را به سوی توبه کنندگان می گشاید و می گوید: پروردگار شما را گفته است که مرا بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم.
بسیاری از مفسّران دعا و خواندن را در این جا به همان معنای معروفش تفسیر کرده اند و جمله “استجب لکم” و همچنین روایات متعددی که در ذیل این آیه، در زمینه دعا و ثوابهای آن آمده است، اشاره به همین معنی است. به هر حال، از این آیه چند نکته استفاده می شود:
1ـ دعاکردن، محبوب خدا و خواست خود او است.
2ـ بعد از دعا، وعده اجابت داده است، ولی می دانیم این وعده، وعده ای است مشروط، نه مطلق، دعایی به هدف اجابت می رسد که شرایط لازم در دعا و دعا کننده و مطلبی که مورد تقاضاست جمع باشد.
3ـ دعا خود یک نوع عبادت است; چون در ذیل آیه اولاً: واژه عبادت بر آن اطلاق شده. ثانیاً: تهدید شدیدی در مورد کسانی که از دعا کردن اِبا دارند کرده، می گوید: “کسانی که از عبادت من استکبار می ورزند به زودی با ذلت و خواری وارد دوزخ می شوند. “ان الذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنّم داخرین”( پاورقی: تفسیر نمونه،ج1 ،ص642-643).
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی / آیت الله مکارم شیرازی / دعا ص 2122
***الگوهای دعا:
دعای عارف با غیر عارف خیلی فرق می کند- عرفاء خواندن دارند و دعاء، لکن خواستن آن ها بسیار کم است مگر آن که به آن ها اجازه بدهند. ایوب سلام الله علیه همه ی مشکلات توانفرسا را تحمّل کرد و چیزی نخواست و تنها لحظه ای که اجازه خواستن پیدا کرد عرض کرد. انّی مسّنی الضّر و انت ارحم الراحمین اولیای خدا تا اجازه نگیرند چیزی نمی خواهند آن هم برای تعلیم ما است که نیاز خود را با خدا در میان بگذاریم. دعای عارف دعوت است و اعطاءِ، یعنی خدایا جان ما را قبول کن و بگیر. وقتی زینب کبری(علیها السلام) دعاء می کند می گوید: ربنا تقبل منّا هذا القربان. پروردگارا این بخاک و خون طپیده را از ما قبول کن. وقتی شهدا به میدان جنگ اعزام می شدند دعای اهل حرم این بود که خدایا این قربانی را قبول کن ولی دعای عابد زاهد آن است که خدایا به من بده. عارف می کوشد که مظهر سخی و باسط و واهب قرار گیرد و زاهد و عابد می کوشند که مجلای آخِذ و قابض و مانند آن باشند، و چون عرفان نیایشِ خاصّه ای است به منظور اعطاء ، هرگز با حماسه مخالف نیست، بلکه موافق است. زهد منهای عرفان، و عبادت منهای عرفان گرچه فضیلت است، اما هم چنین کمبودش رذیلت است، و این رذیلت است که با شجاعت سازگار نیست، وگرنه هیچ فضیلتی با فضیلت دیگر درگیر نیست. و منافات ندارد. یک انسان کامل مجمع همه ی فضائل است. وقتی به دعاهای نبی اکرم مراجعه می کنیم می بینیم دعاهای آن حضرت هم این چنین است، که از ذات اقدس اله درخواست قبول اعطاءِ می کند نه درخواست اَخْذ. می گوید خدایا مرا بپذیر و آنچه را که در راه تو اعطاء می کنم قبول کن. سخن این نیست که به من بوستان بده، سخن آن است که از من بگیر و بسود جامعه انسانی مصرف نما. اگر کسی از خلق خدا جدا شدن را با از دنیا جدا شدن خلط کرد، او عارف نیست انسان عارف کسی است که تلاش می کند که غبار دنیا طلبی به دامن او ننشیند، اما در متن مردم باشد و بکوشد بار جامعه را به دوش بگیرد و گره ی کار آن ها را بگشاید. (عرفان وحماسه / آیت الله جوادی آملی / صفحه: 104و105 )
موفق ومؤید باشید.
” ذکر” عبارت است از یاد خدا و توجه قلبی انسان به ساحت قدس پروردگار; ذکر پرده های خود خواهی و غرور را که بزرگترین دشمن سعادت انسان است می درد، او را از خواب غفلت بیدار می کند و از خطراتی که سعادت وی را تهدید می کند آگاه می سازد. ذکر خدا مانند دانه های حیات بخش باران است که بر سرزمین روح و قلب انسان می بارد و انواع بذرهای فضیلت و تقوا را شکوفا و بارور می سازد ، و نفع آن در صورتی است که دوام داشته باشد و به زبان و با حضور قلب و توجه تام ، انجام شود .
به صفای دل مردان صبوحی زدگان بس در بسته به مفتاح دعا بگشایند ( حافظ )
خداوند حکیم در قرآن کریم می فرماید: إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ[ابراهیم 39]; خدای من دعاها را می شنود. و یا در جای دیگر خداوند متعال می فرماید: یَـأایُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اذْکُرُوا اللهَ ذِکْراً کَثِیراً[احزاب 41]; ای اهل ایمان ، خدا را بسیار یاد کنید.
قرآن در مورد ویژگی ممتاز بندگان برجسته خدا چنین می فرماید:
“وَ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً”[ فرقان 74]یکی از ویژگی های بندگان خاص خداوند رحمان این است که آنها در نیایش خود با خدا چنین عرض می کنند: پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرار ده و ما را برای پرهیزکاران پیشوا گردان.
این ویژگی بیانگر آن است که بندگان ممتاز خدا اهل دعا و نیایش هستند، ولی در دعا به کیفیت آن توجه خاص دارند، چیزهایی را از خدا می خواهند که بسیار مهم و سرنوشت ساز است، مانند خواستن همسران نیک، فرزندان نیک و از این ها بالاتر از خدا می خواهند به مقامی برسند که پیشوای و الگوی جامعه شوند.
دعا مغز همه عبادت هاست، که در آیات و روایات، از فضیلت آن بسیار گفته شده است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند: “الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِنِ وَ عَمُودُ الدِّینِ وَ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ . [ الکافی ج 2 ص 468 ] ; دعا سلاح مؤمن ، ستون دین ، و مایه روشنی آسمان ها و زمین است.”
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) می فرمایند:
مَن عَمَّرَ قَلْبَهُ بِدَوامِ الذِّکْرِ حَسُنَتْ أَفْعالُهُ فی السِّرِّ والْجَهْرِِ [غرر الحکم ص 189] ; هر کس قلب خود را پیوسته با یاد الهی آبادان کند ، اعمال او در پنهان و آشکار نیکو می شود .
و در حدیث دیگر چنین می فرمایند :
مُداومَةُ الذِّکْرِِ قُوتُ الأرواحِِ و مِفتاحُ الصَّلا ِِ[غرر الحکم ص 189] ; تداوم یاد خدا غذای روح و کلید رستگاری است.
مفهوم واقعی دعا:
با توجه به این که دعای مستجاب دعایی است که به مضمون “اَمَّن یجیب المضطّر اذا دعاه و یکشف السّوء”( پاورقی: همان مدرک به نقل ازالکسیس کارل،نیایش. )
به هنگام اضطرار و عقیم ماندن تمام تلاشها و کوششها انجام گیرد، روشن می شود که مفهوم دعا، در خواست فراهم شدن اسباب و عواملی است که از دایره قدرت انسان بیرون باشد آن هم از کسی که قدرتش، بی پایان و هر امری برای او آسان است، ولی این درخواست نباید تنها از زبان انسان صادر شود، بلکه از تمام وجود او برخیزد و زبان در این قسمت نماینده و ترجمان تمام ذرّات وجود انسان و اعضا و جوارح او باشد.
قلب و روح از طریق دعا پیوند نزدیک با خدا پیدا کند و همانند قطره ای که به اقیانوس بی پایان بپیوندد، اتصال معنوی با آن مبدأ بزرگِ قدرت می یابد، البته باید توجه داشت که یک نوع دیگر دعا داریم که حتی در موارد قدرت و توانایی نیز انجام می گیرد و آن دعائی است که نشان دهنده عدم استقلال قدرتهای ما در برابر قدرت پروردگار است و به عبارت دیگر، مفهوم آن توجه به این حقیقت است که اسباب و عوامل طبیعی هر چه دارند از ناحیه او دارند و به فرمان او هستند، اگر به دنبال دارو می رویم و شفا از آن می طلبیم به خاطر آن است که او آن اثر را به دارو بخشیده (این نوع دیگری از دعاست که در احادیث اسلامی نیز به آن اشاره شده است). ( پاورقی: تفسیرنمونه،ج1،ص641به نقل ازآئین زندگی، ص 156).
کوتاه سخن این که، دعا یک نوع خود آگاهی و بیداری دل و اندیشه، و پیوند باطنی با مبداء همه نیکیها و خوبیهاست، لذا در سخنان حضرت علی (علیه السلام) می خوانیم: “لایَقْبَلُ اللهُ عزّوجل دعاءَ قلبِ لاه; خداوند دعای غافل دلان را مستجاب نمی کند”. ( پاورقی: تفسیرنمونه،ج1،ص641به نقل ازآئین زندگی ص 152).
درحدیث دیگر از امام صادق (علیه السلام) به همین مضمون می خوانیم “اِن اللهَ عزوجل لایَسْتَجِب دُعاءَ بظَهْرِ قَلْبِ ساء.” ( نمل،آیه62).
مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم:
“وَ قالَ رَبِّکُم اُدعُونی اَسْتَجِبْ لَکُمْ…..; پروردگار شماگفته است: مرا بخوانید تا(دعای) شما را اجابت کنم.”
در این آیه پروردگار متعال آغوش رحمتش را به سوی توبه کنندگان می گشاید و می گوید: پروردگار شما را گفته است که مرا بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم.
بسیاری از مفسّران دعا و خواندن را در این جا به همان معنای معروفش تفسیر کرده اند و جمله “استجب لکم” و همچنین روایات متعددی که در ذیل این آیه، در زمینه دعا و ثوابهای آن آمده است، اشاره به همین معنی است. به هر حال، از این آیه چند نکته استفاده می شود:
1ـ دعاکردن، محبوب خدا و خواست خود او است.
2ـ بعد از دعا، وعده اجابت داده است، ولی می دانیم این وعده، وعده ای است مشروط، نه مطلق، دعایی به هدف اجابت می رسد که شرایط لازم در دعا و دعا کننده و مطلبی که مورد تقاضاست جمع باشد.
3ـ دعا خود یک نوع عبادت است; چون در ذیل آیه اولاً: واژه عبادت بر آن اطلاق شده. ثانیاً: تهدید شدیدی در مورد کسانی که از دعا کردن اِبا دارند کرده، می گوید: “کسانی که از عبادت من استکبار می ورزند به زودی با ذلت و خواری وارد دوزخ می شوند. “ان الذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنّم داخرین”( پاورقی: تفسیر نمونه،ج1 ،ص642-643).
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی / آیت الله مکارم شیرازی / دعا ص 2122
***الگوهای دعا:
دعای عارف با غیر عارف خیلی فرق می کند- عرفاء خواندن دارند و دعاء، لکن خواستن آن ها بسیار کم است مگر آن که به آن ها اجازه بدهند. ایوب سلام الله علیه همه ی مشکلات توانفرسا را تحمّل کرد و چیزی نخواست و تنها لحظه ای که اجازه خواستن پیدا کرد عرض کرد. انّی مسّنی الضّر و انت ارحم الراحمین اولیای خدا تا اجازه نگیرند چیزی نمی خواهند آن هم برای تعلیم ما است که نیاز خود را با خدا در میان بگذاریم. دعای عارف دعوت است و اعطاءِ، یعنی خدایا جان ما را قبول کن و بگیر. وقتی زینب کبری(علیها السلام) دعاء می کند می گوید: ربنا تقبل منّا هذا القربان. پروردگارا این بخاک و خون طپیده را از ما قبول کن. وقتی شهدا به میدان جنگ اعزام می شدند دعای اهل حرم این بود که خدایا این قربانی را قبول کن ولی دعای عابد زاهد آن است که خدایا به من بده. عارف می کوشد که مظهر سخی و باسط و واهب قرار گیرد و زاهد و عابد می کوشند که مجلای آخِذ و قابض و مانند آن باشند، و چون عرفان نیایشِ خاصّه ای است به منظور اعطاء ، هرگز با حماسه مخالف نیست، بلکه موافق است. زهد منهای عرفان، و عبادت منهای عرفان گرچه فضیلت است، اما هم چنین کمبودش رذیلت است، و این رذیلت است که با شجاعت سازگار نیست، وگرنه هیچ فضیلتی با فضیلت دیگر درگیر نیست. و منافات ندارد. یک انسان کامل مجمع همه ی فضائل است. وقتی به دعاهای نبی اکرم مراجعه می کنیم می بینیم دعاهای آن حضرت هم این چنین است، که از ذات اقدس اله درخواست قبول اعطاءِ می کند نه درخواست اَخْذ. می گوید خدایا مرا بپذیر و آنچه را که در راه تو اعطاء می کنم قبول کن. سخن این نیست که به من بوستان بده، سخن آن است که از من بگیر و بسود جامعه انسانی مصرف نما. اگر کسی از خلق خدا جدا شدن را با از دنیا جدا شدن خلط کرد، او عارف نیست انسان عارف کسی است که تلاش می کند که غبار دنیا طلبی به دامن او ننشیند، اما در متن مردم باشد و بکوشد بار جامعه را به دوش بگیرد و گره ی کار آن ها را بگشاید. (عرفان وحماسه / آیت الله جوادی آملی / صفحه: 104و105 )
موفق ومؤید باشید.