ازدواج امام جواد علیه السلام و دختر مامون
۱۳۹۶/۰۵/۳۰
–
۱۴۳۲ بازدید
علت ازدواج امام جواد (علیه السلام) و دختر مأمون چه بود؟
مشکل است، مانند کشتن کودکی توسط حضرت خضر که مورد اعتراض حضرت موسی(ع) قرار
گرفت.ازدواج امام جواد(ع) با دختر مأمون(ام الفضل) نیز از مسایلی است که اظهار نظر
قطعی دربارة آن مشکل است ولی می توان برخی عوامل را تأثیر گذار دانست .
ازدواج حضرت جواد(ع) با ام الفضل هم از ناحیه حضرت قابل بررسی است و هم از ناحیه
مأمون که چه اهدافی از ازدواج دختر خود با امام جواد(ع) داشت؟
مامون چون در شرائط دشوار سیاسى قرار گرفته بود، براى رهایى از این تنگناها،
تصمیم گرفت خود را به خاندان پیامبر نزدیک سازد و بر همین اساس با تحمیل ولیعهدى بر
امام هشتم مى خواست سیاست چند بعدى خود را به مورد اجرا بگذارد .
از
سوى دیگر، عباسیان از این روش مامون سخت ناراضى بودند و به همین جهت به مخالفت با
او برخاستند و چون امام توسط مامون مسموم و شهید شد آرام گرفتند و خشنود شدند و به
مامون روى آوردند .
مامون کار زهر دادن به امام را بسیار مخفیانه انجام داده بود و سعى داشت جامعه از
این جنایت آگاهى نیابد و از همینرو براى پوشاندن جنایات خود تظاهر به اندوه و
عزادارى مى کرد، اما با همه پرده پوشى و ریاکارى، سرانجام بر علویان آشکار گردید که
قاتل امام جز مامون کسى نبوده است، برای همین سخت دل آزرده و خشمگین گردیدند و
مامون بار دیگر حکومت خویش را در معرض خطر دید و براى پیشگیرى از عواقب امر، توطئه
دیگرى آغاز کرد و با تظاهر به مهربانى و دوستى نسبت به امام جواد-علیه السلام-تصمیم
گرفت دختر خود را به حضرت تزویج کند تا استفاده اى را که از تحمیل ولیعهدى بر امام
رضا-علیه السلام-در نظر داشت از این وصلت نیز بدست آورد .
بر
اساس همین طرح بود که امام جواد-علیه السلام-را در سال 204 ه. ق یعنى یک سال پس از
شهادت امام رضا-علیه السلام-از مدینه به بغداد آورد و به دنبال مذاکراتى که در جلسه
مناظره امام با یحیى بن اکثم گذشت، دختر خود
« ام
الفضل » را به همسرى حضرت در آورد !
انگیزه هاى مامون
این
ازدواج که مامون بر آن اصرار داشت، کاملا جنبه سیاسى داشت و مى توان دریافت که وى
از این کار چند هدف یاد شده در زیر را تعقیب مى کرد :
1- با
فرستادن دختر خود به خانه امام، آن حضرت را براى همیشه دقیقا زیر نظر داشته باشد و
از کارهاى او بیخبر نماند .
2- با
این وصلت، به خیال خام خویش، امام را با دربار پرعیش و نوش خود مرتبط و آن بزرگوار
را به لهو و لعب و فسق و فجور بکشاند و بدین ترتیب بر قداست امام لطمه وارد سازد و
او را در انظار عمومى از مقام ارجمند عصمت و امامت ساقط و خوار و خفیف نماید .
3-
با این وصلت علویان را از اعتراض و قیام بر ضد خود باز دارد و خود را دوستدار و
علاقه مند به آنان وانمود کند (پیشواى نهم حضرت امام محمد تقى-علیه السلام-، مؤسسه
در راه حق، قم، 1366 ه. ش، ص 38 ).
4- هدف
چهارم مامون، عوامفریبى بود؛ چنانکه گاهى مى گفت: من به این وصلت اقدام کردم تا ابو
جعفر-علیه السلام-از دخترم صاحب فرزند شود و من پدر بزرگ کودکى باشم که از نسل
پیامبر صلى الله علیه و آله و على بن ابى طالب-علیه السلام-است. اما خوشبختانه این
حقه مامون نیز بى نتیجه بود زیرا دختر مامون هرگز فرزندى نیاورد( ابن واضح، تاریخ
یعقوبى، نجف، المطبعة الحیدریة، 1384 ه. ق، ج 3، ص 189-ابن شهراشوب، مناقب آل ابی
طالب، قم، المطبعة العلمیة، ج 4، ص 380. مامون قبلا هم به همین منظور یکى از دختران
خود را به امام هشتم تزویج کرده و در آن مورد نیز ناکام مانده بود) و فرزندان امام
جواد-علیه السلام-همگى از همسر دیگر امام بودند .
اینها انگیزه هاى مامون از این ازدواج بود .
حال
باید دید امام جواد-علیه السلام-چرا با این ازدواج موافقت کرد؟
از
آنجا که بى هیچ شکى، امام اهداف و مقاصد واقعى مامون را از این گونه کارها مى دانست
و نیز مى دانست که او همان کسى است که مرتکب جنایت بزرگ قتل پدرش امام رضا-علیه
السلام-شده، به نظر مى رسد که موافقت امام با این ازدواج بر اثر فشارى بوده است که
مامون از پیش بر امام وارد کرده بوده است، زیرا ازدواجى اینچنین، تنها به مصلحت
مامون بوده است نه به مصلحت امام. نیز مى توان تصور کرد که نزدیکى امام به دربار
مى توانست مانع ترور حضرت از طرف معتصم و عامل پیشگیرى از سرکوب سران تشیع و یاران
برجسته امام توسط عوامل خلیفه باشد و این به یک معنا مى توانست شبیه قبول وزارت
هارون از طرف على بن یقطین یار باوفای امام کاظم (ع)یعنى نفوذ در دربار خلافت به
نفع جبهه تشیع باشد. (سیره پیشوایان، ص. 556 )
.
در
روایت آمده: مأمون درباره ابوجعفر (امام جوادعلیه السلام) به هر حیله اى دست زد،
اما به هیچ نتیجه اى نرسید(بحارالانوار، ج 50، ص 61) ؛ بلکه تمام حوادث موجب عظمت و
شهرت بیشتر آن حضرت گردید. یکى از عللى که معتصم – خلیفه عباسى – بعد از مأمون
نتوانست وجود پربرکت امام جوادعلیه السلام را تحمّل کند، همین اشتهار وى و پیروان
آن حضرت بود. از این رو، نقشه مسموم ساختن آن حضرت را به کمک امّ الفضل پیاده کرد .
« حسین
مکاری»،یکی از یاران امام جواد، می گوید: در بغداد خدمت امام جواد – علیه السلام –
شرفیاب شدم و زندگیش را دیدم. در ذهنم خطور کرد که،
« اینک
که امام به این زندگی مرفّه رسیده است هرگز به وطن خود، مدینه، باز نخواهد گشت».
امام لحظه ای سر به زیر افکند، آنگاه سر برداشت و در حالی که رنگش از اندوه زرد شده
بود، فرمود: ای حسین! نان جوین و نمک خشن در حرم رسول خدا( ص)نزد من از آنچه مرا در
آن می بینی محبوبتر است. (راوندی، الخرائج والجرائح، تصحیح و تعلیق: حاج شیخ
اسدالله ربّانی، انتشارات مصطفوی، ج 1، ص 344 ؛ مجلسی، بحار الأنوار، تهران،
المکتبه الاسلامیه، 1395 ه.ق، ج 50، ص 48 ؛ قزوینی، سید کاظم، الامام الجواد من
المهد اًّلی اللحد، الطبعه الأولی، بیروت، مؤسسه البلاغ، 1408 ه.ق، ص 152 ).