« عزاداری پنج دوره به خود دیده است: دوره اول مربوط به زمان امامان معصوم است. در این دوره عزاداری به صورت محدود و در حال تقیه انجام می شد و چنین نبود که حکومت های اموی جلسات عزاداری را تحمل بکنند. دوره دوم، دوره خلفای عباسی است. در این دوره عزاداری بدون تقیه انجام می شد. در این دوره ها عزاداری به صورت گریه، مرثیه خوانی و تشکیل جلسات عزاداری صورت می گرفت.
دوره سوم، در قرن چهارم و در زمان، حکومت آل بویه بود که انواع گوناگون عزاداری انجام می شد و در این دوره سینه زنی و دسته های عزاداری در خیابانها و کوچه و بازار، به وجود آمد و سابقا دسته های سینه زنی و حرکت در خیابانها نبود. در این دوره، در مراسم عزاداری بازار تعطیل می شد. دوره چهارم، دوره صفویان است. در این دوره علاوه بر مراسم سابق، شبیه خوانی هم جزو برنامه های عزاداری شد.
دوره پنجم مربوط به قرن سیزدهم هجری قمری است و در این دوره علاوه همه آن مراسم قبلی زنجیرزنی و قمه زنی هم جزو مراسم عزاداری شد.
کتابی است به نام «رساله مواکب حسینیه» نوشته عبدالرزاق حائری اصفهانی که در سال 1375 هجری قمری نوشته شده است و 42 سال پیش چاپ شده است. در صفحه 90 می گوید:
پس قمه زنی در قرن سیزدهم هجری قمری رسم شده است و در همین کتاب آمده است که قمه زنی حدود یکصد سال پیش رسم شده است ص2 و این کتاب در سال 1375 هجری قمری نوشته شده است و یکصد سال پیش می شود 1275 قمری. بنابراین قمه زنی در سال 1275 هجری قمری پیدا شده است. اکنون 1429 هجری قمری است و اگر 1275 از 1427 کم کنیم می ماند 154 سال. پس 154 سال پیش و در زمان شیخ انصاری این رسم پیدا شده است.در صفحه 34 هم به این مطلب اشاره کرده است و درباره فلسفه قمه زنی می گوید:
« اگر عده ای کفن پوش صف بکشند و با شعارهای حسینی حرکت بکنند و با خنجر کمی زخم سطحی در جلو سر ایجاد کنند تا چند قطره خون روی این کفن سفید بریزد، این صحنه تأثیر روانی خوبی بر عزاداران می گذارد و این تأثیر آنچنان عمیق خواهد بود که تا آخر عمر هم فراموش نمی شود»
در این کتاب به این صورت تفسیر و توجیه کرده است.
علت مخالفت فقها با قمه زنی وهن و آسیبی است که ممکن است از این ناحیه متوجه اصل دیانت اسلام بشود. اکنون که تبلیغات جهان در دست کشورهای استعمار گر ضد اسلام است و از این سوژه برای ضربه زدن و تصویرسازی ارتجاعی از مسلمانان استفاده میکنند و از سویی دلیلی برای جواز این مسئله در سیره مردم زمان ائمه که جواز آن مورد تصدیق ائمه علیهم السلام قرار گرفته باشد نیست لذا مراجع عظام برای حفظ اصل دین فتوا به حرمت داده اند و بنابراین طبق آنچه که در بالا گفته شد علامه مجلسی قبل از پیدایش قمه زنی به عنوان عزاداری می زیسته است اما فتوای امام خمینی نیز حرام بودن آن را میرساند:
با توجه به اینکه قمه زدن در زمان حاضر، به علت عدم قابلیت پذیرش و نداشتن هیچ گونه توجیه قابل فهم، باعث وهن و بدنام شدن مذهب مى شود، باید از آن خوددارى گردد امام، استفتاءات، ج 3، سؤالات متفرقه، س 37
به هر صورت شایسته است در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام از شیوه های استفاده گردد که متناسب با فرهنگ عاشورا و روحیه حماسه و پایمردی باشد و طبیعی است که در چنین شرائطی، قمه زدن، برهنه شدن و تبیین مطالب سست و غیر هستند نه تنها با روح عاشورا سازگاری ندارد که موجب وهن اسلام و بدبینی مسلمانان خواهد شد.
دوره سوم، در قرن چهارم و در زمان، حکومت آل بویه بود که انواع گوناگون عزاداری انجام می شد و در این دوره سینه زنی و دسته های عزاداری در خیابانها و کوچه و بازار، به وجود آمد و سابقا دسته های سینه زنی و حرکت در خیابانها نبود. در این دوره، در مراسم عزاداری بازار تعطیل می شد. دوره چهارم، دوره صفویان است. در این دوره علاوه بر مراسم سابق، شبیه خوانی هم جزو برنامه های عزاداری شد.
دوره پنجم مربوط به قرن سیزدهم هجری قمری است و در این دوره علاوه همه آن مراسم قبلی زنجیرزنی و قمه زنی هم جزو مراسم عزاداری شد.
کتابی است به نام «رساله مواکب حسینیه» نوشته عبدالرزاق حائری اصفهانی که در سال 1375 هجری قمری نوشته شده است و 42 سال پیش چاپ شده است. در صفحه 90 می گوید:
پس قمه زنی در قرن سیزدهم هجری قمری رسم شده است و در همین کتاب آمده است که قمه زنی حدود یکصد سال پیش رسم شده است ص2 و این کتاب در سال 1375 هجری قمری نوشته شده است و یکصد سال پیش می شود 1275 قمری. بنابراین قمه زنی در سال 1275 هجری قمری پیدا شده است. اکنون 1429 هجری قمری است و اگر 1275 از 1427 کم کنیم می ماند 154 سال. پس 154 سال پیش و در زمان شیخ انصاری این رسم پیدا شده است.در صفحه 34 هم به این مطلب اشاره کرده است و درباره فلسفه قمه زنی می گوید:
« اگر عده ای کفن پوش صف بکشند و با شعارهای حسینی حرکت بکنند و با خنجر کمی زخم سطحی در جلو سر ایجاد کنند تا چند قطره خون روی این کفن سفید بریزد، این صحنه تأثیر روانی خوبی بر عزاداران می گذارد و این تأثیر آنچنان عمیق خواهد بود که تا آخر عمر هم فراموش نمی شود»
در این کتاب به این صورت تفسیر و توجیه کرده است.
علت مخالفت فقها با قمه زنی وهن و آسیبی است که ممکن است از این ناحیه متوجه اصل دیانت اسلام بشود. اکنون که تبلیغات جهان در دست کشورهای استعمار گر ضد اسلام است و از این سوژه برای ضربه زدن و تصویرسازی ارتجاعی از مسلمانان استفاده میکنند و از سویی دلیلی برای جواز این مسئله در سیره مردم زمان ائمه که جواز آن مورد تصدیق ائمه علیهم السلام قرار گرفته باشد نیست لذا مراجع عظام برای حفظ اصل دین فتوا به حرمت داده اند و بنابراین طبق آنچه که در بالا گفته شد علامه مجلسی قبل از پیدایش قمه زنی به عنوان عزاداری می زیسته است اما فتوای امام خمینی نیز حرام بودن آن را میرساند:
با توجه به اینکه قمه زدن در زمان حاضر، به علت عدم قابلیت پذیرش و نداشتن هیچ گونه توجیه قابل فهم، باعث وهن و بدنام شدن مذهب مى شود، باید از آن خوددارى گردد امام، استفتاءات، ج 3، سؤالات متفرقه، س 37
به هر صورت شایسته است در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام از شیوه های استفاده گردد که متناسب با فرهنگ عاشورا و روحیه حماسه و پایمردی باشد و طبیعی است که در چنین شرائطی، قمه زدن، برهنه شدن و تبیین مطالب سست و غیر هستند نه تنها با روح عاشورا سازگاری ندارد که موجب وهن اسلام و بدبینی مسلمانان خواهد شد.