افول آمریکا؛ از آرزو تا واقعیت(۱)
۱۳۹۷/۰۸/۲۷
–
۱۶۵ بازدید
افول آمریکا؛ از آرزو تا واقعیت(۱)
فروپاشی بلوک غرب!
نابودی آمریکا و افول قدرت ایالات متحده، به عنوان یک کینه تاریخی مردم ایران و یک تسویه حساب و دشمنی میان انقلاب اسلامی و دولت آمریکا مطرح نشده، بلکه یک تعارض شناختی و تمدنی میان جبهه حق و باطل است که بر مبنای قرآن، باطل نابود شدنی است و حق ماندگار خواهد بود.
فروپاشی بلوک غرب!
نابودی آمریکا و افول قدرت ایالات متحده، به عنوان یک کینه تاریخی مردم ایران و یک تسویه حساب و دشمنی میان انقلاب اسلامی و دولت آمریکا مطرح نشده، بلکه یک تعارض شناختی و تمدنی میان جبهه حق و باطل است که بر مبنای قرآن، باطل نابود شدنی است و حق ماندگار خواهد بود.
پایگاه تحلیلی مصداق/ شعار مرگ بر آمریکا و دعای نابودی این کشور متخاصم در مساجد، از شاخصههای مبنایی و فراگیر ملت ایران، از ابتدای انقلاب تاکنون به شمار میرود که به مرور به عنوان یک گفتمان محوری در جبهه انقلاب اسلامی و نیز در میان مردم آزادی خواه دنیا شکل گرفته و منتشر شده است. امروز از شعار ساده «مرگ بر آمریکا» که در اوایل دهه پنجاه شمسی، تنها بر زبان و در قلوب برخی انقلابیون خاص و یاران امام(ره) منعکس بود به جایی رسیدهایم که این شعار در گفتار و نوشتار بسیاری از ملت ها و اندیشمندان روشن ضمیر دنیا به صورت محسوس مشاهده شده و قابل لمس است.
وقتی امام راحل(ره) شنیده شدن صدای نابودی شوروی را به گورباچف گوشزد نمود که: «جنابآقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پسکمونیسم را باید در موزههایتاریخ سیاسی جهان جستجو کرد.»[۱] به وضوح مشخص است که با توجه به تواناییها و ویژگیهایخاص خود از جمله زمانشناسی و موقعشناسی و نیز بهرهگیری از سنتهای الهی و تاریخی و اجتماعی، به آثار زوال و فروپاشی کمونیسم پی بردند. این درحالی بود که، بسیاری از افراد و متفکران آن را جدی نگرفته و از آن تعبیر به تحلیل ایدئولوژیک از تحولات شوروی داشتند. ولی پس از فروپاشی شوروی، نگاه رهبران دینی و انقلابی بیشتر و بهتر مشاهده شد. از این رو، زمانی که امام خمینی(ره) در همان اوایل انقلاب و نیز رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر، سخن از افول و زوال دولت آمریکا دارند، باید با نگاه عمیق تری به آن نگریست و آن را تحلیل نمود.
پیش بینی فروپاشی و نابودی امپراطوری آمریکا توسط امام راحل نیز چندین بار بیان شده است، آن هم در زمانی که این ابرقدرت در اوج قدرت و همینه خود قرار دارد و با کنار زدن ابرقدرت شرق به قدرت بلامنازع جهان تبدیل شده است و بسیاری گمان می کنند که سیطره آمریکا قرن ها طول خواهد کشید. در دورهای که برخی تئوریسین ها مانند فوکویاما، حکومت آمریکا را مدینه فاضله بشری و اوج تمدنی ذکر می کنند که بشر میتواند بدان دست یابد، مرد الهی قرن با بینش عمیق خود، نابودی قریب الوقوع این امپراطوری را مژده می دهد و نابودی آن را پیش بینی میکند: «انقلاب اسلامی با تایید خداوند منان در سطح جهان در حال گسترش است و ان شاءا… با گسترش آن قدرتهای شیطانی به انزوا کشیده خواهند شد.»[۲]
حال سوال اینجاست که وقتی حضرت آیت الله خامنهای، از نبود اسرائیل غاصب تا ۲۵ سال آینده سخن به میان می آورند [۳] و یا از انزوا و زوال آمریکا صحبت می کنند، تنها به عنوان یک آرزوی بلند مدت و تسکین آلام مظلومان عالم مطرح میکنند، یا به عنوان یک حقیقت تاریخی براساس مستندات دینی و سنن الهی؟! وقتی رهبر انقلاب سرنوشت دولتمردان رژیم صهیونیستی و آمریکایی و دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی را مرگ و غذای مور و مار شدن بیان می کنند و نیز در آخرین بیانتشان میفرمایند این پیش بینی براساس درک مقتضیات سیاسی و توجه به سنتهای الهی بیان شده است: « آمریکا رو به افول است. عوامل افول آمریکا هم مربوط به امروز و دیروز نیست که حالا یکی بخواهد بیاید علاجش کند؛ مربوط به طول تاریخ [است]. … این سنّت الهی است، اینها محکومند به اینکه ساقط بشوند، محکومند به اینکه افول کنند، زایل بشوند از صحنهی قدرت جهانی.»[۴]
البته رهبر معظم انقلاب، تنها به ارائه یک مفهوم کلی و بحث ماورایی اکتفا نکرده و برای مخاطبان و افکار عمومی، شواهد و مثالهایی عینی نیز بیان می دارند تا موضوع از یک آرزوی صِرف، تبدیل به یک بحث علمی و فراگیر شود: «یکی از مظاهر شکست آمریکا این است که نتوانسته بر روحیهی استقلالطلبی در ملّت ما و بر روی جوانان ما اثر بگذارد. شما ببینید، امروز احساسات جوانان و نوجوانان عزیز ما در سرتاسر کشور احساسات استقلالطلبانه است. بعضیها حتّی به مبانی دینی هم خیلی پابند نیستند امّا نسبت به تسلّط بیگانه احساس مقاومت میکنند؛ این نشاندهندهی این است که آمریکا با این همه تبلیغات، با این همه تلاشی که انجام داده است، با این امپراتوری خبری و رسانهای که در دنیا راه انداخته، نتوانسته روی نسل جوان کشور ما اثر بگذارد…[که فقط] مخصوص جوانهای ما هم نیست، این بتدریج در بین جوانهای کشورهای دیگر هم تا آنجایی که ما اطّلاع داریم، رسوخ پیدا کرده؛ بخصوص کشورهای همسایهی ما.»[۵]
این نکته مهم نباید از قلم افتد که بیش از آن که رهبر معظم انقلاب به بحث زوال و نابودی آمریکا و اسرائیل منحوس تاکید نمایند، به بیداری ملتهای جهان و سرمایههای معنوی و انسانی که همان نوجوانان و جوانان این مرز و بوم هستند، دل بستهاند و بارها و بارها از نسل جوان به عنوان سرمایههای اصلی انقلاب اسلامی یادکردهاند که به عنوان قدرت نرم انقلاب اسلامی در برابر قدرت پوشالی تمدن غرب و اقتصاد لیبرالی و سبک زندگی منحط آمریکایی خواهد ایستاد.
همچنین باید اشاره نمود که، موضوع نابودی آمریکا و افول قدرت ایالات متحده، به عنوان یک کینه تاریخی مردم ایران و یک تسویه حساب و دشمنی میان انقلاب اسلامی و دولت آمریکا مطرح نشده، بلکه یک تعارض شناختی و تمدنی میان جبهه حق و باطل است که بر مبنای قرآن، باطل نابود شدنی است و حق ماندگار خواهد بود.
پس از جنگ جهانی دوم، رشد آمریکاستیزی در جهان روند رو به رشدی داشته، ولی با آغاز سده بیست و یکم از شدت قابل ملاحظهای برخوردار گردیده که تحقیقات و نظرسنجیهای مختلف بین المللی گواهی بر آن است. این روند فرسایشی، موجب شکلگیری تهدیدات نرم برای این کشور و نیز کاهش چشمگیر قدرت نرم این رژیم شده است. وجهه ملی یک دولت در خارج از مرزهای آن از کشوری به کشور دیگر و از ملتی به ملت دیگر متفاوت است و نگرش حاصل از حافظه تاریخی ملتها نسبت به یک کشور، به سختی قابل تغییر است؛ اما به مرور شاهد تغییر نگاه ملتها به ایالات متحده و ارزشهای آن و بازگشت مردم دنیا به فطرت انسانی و الهی خویش هستیم. در همین راستا می توان موارد زیر را به عنوان شواهد و مصادیق زوال و افول قدرت آمریکا به ویژه در ابعاد نرم و نیمه سخت (سیاسی و اقتصادی) برشمرد:
زوال ارزشها و آرمانهای آمریکایی مانند لیبرالیسم؛
زوال تمدنی و سبک زندگی آمریکایی به عنوان زندگی آرمانی برای مردم جهان؛
زوال ابعاد اجتماعی و گسترش آسیبهای اجتماعی و تبعیض نژادی؛
زوال قدرت اقتصادی و گسترش فقر و بدهکاری نظام آمریکا؛
زوال سیاسی هژمونی آمریکایی در میان اذهان و افکار عمومی؛
زوال اعتبار سیاست خارجی آمریکا در عرصه روابط بین الملل؛
زوال نفوذ منطقهای آمریکا به ویژه در خاورمیانه؛
زوال قدرت حقوقی آمریکا در نهادهای بین المللی.[۶]
لازم به توضیح است که زوال قدرت نرم امریکا به خاورمیانه و کشورهای مسلمان محدود نمیشود. برای نمونه، حضور نظامیان امریکایی در کره جنوبی و مشکلات اجتماعی ناشی از این حضور، همچنین طرفداری متعصبانه رسانههای این کشور از امریکا، باعث تشدید احساسات ضد امریکایی در این کشور گردیده است. امریکا ستیزی در روسیه نیز به ویژه در بین جوانان مشهود است. در چین، برزیل، ژاپن، و سایر کشورها نیز میتوان چنین گرایشهایی را مشاهده نمود.[۷]
این درحالی است که برخی از افراد که زمانی تحت حمایت دولت های غربی بوده اند نیز مجبور به اعتراف افول دولت آمریکا شده اند، برای مثال ابوالحسن بنی صدر در یک گفتگوی تلویزیونی اعتراف می کند که: «… مردم ایران، جهان را وارد تاریخ جدیدی کردند. وقتی انقلاب شد دو تا ابر قدرت بود؛ که یکی از بین رفته است و دیگری هم آمریکاست که در حال اضمحلال است. جهان در تحول است و این تحول از ایران است.»[۸]
بخشی از نامه تاریخی امام خمینی به گورباچف، سایت جماران، به آدرس اینترنتی:https://www.jamaran.ir
۱۲ آبان ۱۳۶۰.
اشاره به بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در هیجدهم شهریورماه سال ۱۳۹۴ در دیدار اقشار مختلف مردم.
بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشآموزان و دانشجویان، به مناسبت روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، ۱۲/۰۸/۱۳۹۷.
همان.
برگرفته از مقاله: زوال قدرت نرم ایالات متحده آمریکا، نوشته پرویز دلیپور، دوفصلنامه مطالعات قدرت نرم، سال دوم، شماره هفتم، پائیز و زمستان ۱۳۹۱٫
PTF (Princeton Task Force), (۲۰۱۰). December, Anti-Americanism in the Obama Era, Princeton, Princeton University Press.
http://www.jamnews.com/TextVersionDetail/۱۴۹۶۹۱