امام حسین(ع) و پیروزی بدون جنگ
۱۳۹۵/۰۴/۰۶
–
۱۶۳۱ بازدید
امام حسین(ع) که می توانستند بدون اینکه به شهادت برسند حکومت بنی امیه رو از بین ببرند و حکومت اسلامی تشکیل بدن، چرا راه شهادت رو انتخاب کردند؟
در پاسخ به این سوال نمیتوان اظهار نظر قطعی نمود بلکه در پاسخ تنها میتوان یک سری احتمالات را ارائه نمود و گفت: «شـــــــــــــــــــایـــــــــــد» به دلایل زیر امام حسین (ع) چنین نکرده باشد:1. با توجه به موقعیت سیاسی که در آن زمان از طرف معاویه و یزید پیش آمده بود و به نام دین، کارهایی را انجام دادند که در واقع مخالف دین بود و همچنین تشخیص حق از باطل سخت شده بود، تنها راهی که می توانست یک بار دیگر دین خدا را ترویج و زنده نماید، شهادت حضرت امام حسین (ع) و فرزندان و اصحاب آن حضرت، بود. [1]2. آنچه که از روایات وارد شده در این مورد به دست می آید و به آن اشاره شده است، مقدر شدن شهادت برای آن حضرت بود تا بدین وسیله آن هدف اصلی امام حسین (ع) که همان اصلاح امت پیامبر بود، [2] تحقق پیدا کند.
3. امام حسین (ع)، شهادت را زیباترین و گرامی ترین مرگ می دانست؛ این امر، در خطبه ای که در مکه به هنگام عزم حرکت به سمت عراق ایراد کردند، بیان شده است: آرایش مرگ بر فرزند آدم چون آرایش گردنبند بر گردن دوشیزگان است؛ [3] یعنی مرگ، گردن گیر و تحمیلی نیست، بلکه گردن بند و تجمّلی است؛ چرا انسان این گردن بند و زیور را در راه خدا به گردن نیاویزد؟! و مرگ در راه دین برای امام حسین (ع) لذیذ و در کام او شهد بود. [4] و شهادت نقص نیست تا از فرشتگان کمک بخواهد، بلکه کمال است همان طور که حضرت ابراهیم (ع) چون شهادت را کمال می دانسته، از سوزاندن در آتش نترسیده و از جبرئیل نیز چیزی نطلبید، هر چند دائماً به یاد خدا بود و وی را می خواند. [5]4. لقای الاهی و دیدار انبیا برای امام حسین (ع)، آن هم در آن شرایط از ماندن در این دنیا مهم تر بود و خود را مشتاق نیاکان خود می دانست؛ چنان که در ادامه آن خطبه در مکه می فرمایند: گرایش و اشتیاقم به زیارت نیاکانم چون اشتیاق یعقوب به یوسف است. [6]5. حضرت امام حسین (ع) می خواستند که از معجزه و کرامت استفاده نکنند، در حالی که بدون شک امام توان و قدرت داشت که با معجزه و قدرت ولایی که از طرف خداوند داشت، بر دشمنان غلبه پیدا کند، ولی استفاده از معجزه و کرامت برای آنان که مأمور بودند به ظاهر عمل کنند، منافات داشت. توضیح آنکه: ارزش و جایگاه امام حسین (ع) که هم میان مسلمانان جایگاه بلندی دارد و هم در میان عدالت و آزادی خواهان، بدان جهت است که بر اساس امور عادی و ظاهری و طبیعی عمل نمود. بردن اهل بیت(ع) توسط امام به یک جنگ نابرابر و اسارت آنان و اهانت به ساحت مقدس شان موجب شد که قیام امام ماندگار و جاودان شود.
پی نوشت: ————
1 . ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، از ص 44-66، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ پنجم، 1380.
2 . بحار الانوار، ج44، ص 329.
3 . بحارالانوار،ج 44، ص 366؛ محدث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج 2، ص 29، ناشر: بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381؛ لهوف، ص 110و 111.
4 . ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص 28 تا 30، مرکز چاپ و انتشارات اسراء، چاپ پنجم، 1387.
5. شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص 27.
6 . بحارالانوار، ج 44، ص 366؛ کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج2، ص 29؛ لهوف، ص 110و 111.
3. امام حسین (ع)، شهادت را زیباترین و گرامی ترین مرگ می دانست؛ این امر، در خطبه ای که در مکه به هنگام عزم حرکت به سمت عراق ایراد کردند، بیان شده است: آرایش مرگ بر فرزند آدم چون آرایش گردنبند بر گردن دوشیزگان است؛ [3] یعنی مرگ، گردن گیر و تحمیلی نیست، بلکه گردن بند و تجمّلی است؛ چرا انسان این گردن بند و زیور را در راه خدا به گردن نیاویزد؟! و مرگ در راه دین برای امام حسین (ع) لذیذ و در کام او شهد بود. [4] و شهادت نقص نیست تا از فرشتگان کمک بخواهد، بلکه کمال است همان طور که حضرت ابراهیم (ع) چون شهادت را کمال می دانسته، از سوزاندن در آتش نترسیده و از جبرئیل نیز چیزی نطلبید، هر چند دائماً به یاد خدا بود و وی را می خواند. [5]4. لقای الاهی و دیدار انبیا برای امام حسین (ع)، آن هم در آن شرایط از ماندن در این دنیا مهم تر بود و خود را مشتاق نیاکان خود می دانست؛ چنان که در ادامه آن خطبه در مکه می فرمایند: گرایش و اشتیاقم به زیارت نیاکانم چون اشتیاق یعقوب به یوسف است. [6]5. حضرت امام حسین (ع) می خواستند که از معجزه و کرامت استفاده نکنند، در حالی که بدون شک امام توان و قدرت داشت که با معجزه و قدرت ولایی که از طرف خداوند داشت، بر دشمنان غلبه پیدا کند، ولی استفاده از معجزه و کرامت برای آنان که مأمور بودند به ظاهر عمل کنند، منافات داشت. توضیح آنکه: ارزش و جایگاه امام حسین (ع) که هم میان مسلمانان جایگاه بلندی دارد و هم در میان عدالت و آزادی خواهان، بدان جهت است که بر اساس امور عادی و ظاهری و طبیعی عمل نمود. بردن اهل بیت(ع) توسط امام به یک جنگ نابرابر و اسارت آنان و اهانت به ساحت مقدس شان موجب شد که قیام امام ماندگار و جاودان شود.
پی نوشت: ————
1 . ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، از ص 44-66، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ پنجم، 1380.
2 . بحار الانوار، ج44، ص 329.
3 . بحارالانوار،ج 44، ص 366؛ محدث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج 2، ص 29، ناشر: بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381؛ لهوف، ص 110و 111.
4 . ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص 28 تا 30، مرکز چاپ و انتشارات اسراء، چاپ پنجم، 1387.
5. شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص 27.
6 . بحارالانوار، ج 44، ص 366؛ کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج2، ص 29؛ لهوف، ص 110و 111.