۱۳۹۶/۱۰/۲۵
–
۵۲۲ بازدید
سلام
بشر اولیه چگونه بوده چه گونه زندگی میکرده چه افکاری داشته چه میپرستیده
آن بشری که برایمان ترسیم کرده اند بشری بوده که بدوی بوده منقطع از وحی غارنشین بوده هرج و مرج جنسی حاکم بوده سواد نداشته علم نداشته تجربه نداشته شکار میکرده حتا بعدها میگویند تازه خط اختراع شده
آیا انسان تاریخی ای که غرب برای ما ساخته همین است؟؟؟؟؟!
اگر این را ساخته اند هدفشان چه بوده است؟
چرا دروغ گفته اند
یکی از مسائلی که در بحث خلقت انسان دارای اهمیت است این است که آیا آدم ابوالبشر است یا ابوالانسان، به عبارت دیگر آیا حضرت آدم (ع) اولین بشر است یا اولین انسان است آیا قبل از حضرت آدم آدم های دیگری بوده اند، اگر قبل از حضرت آدم (ع) آدم های دیگری نبوده باشند حضرت آدم اولین آنها روی زمین بوده است ولی اگر قبل از ایشان آدم های دیگری روی کره زمین زندگی کرده باشند، آیا حضرت آدم از نسل آنهاست؟به طور کلی می توان گفت در مورد این مسئله که آیا پیش از حضرت آدم (ع) آدم های دیگری هم وجود داشته اند یا نه، چهار نظریه قابل طرح است؛۱ـ پیش از حضرت آدم (ع)، هیچ موجودی از آدم یا شبه آدم وجود نداشته و حضرت آدم یک دفعه و به طور مستقل خلق شده است.
۲ـ پیش از حضرت آدم (ع) موجوداتی شبه آدم بوده اند و سپس یا از بین رفته اند و یا هنوز هم وجود دارند.
۳ـ پیش از حضرت آدم، آدم وجود داشته ولی تکامل نایافته بود و به هر دلیل از میان رفته و منقرض شده است و آنگاه حضرت آدم بدون ارتباط با آدم های گذشته به طور کامل و مستقل آفریده شده است. علامه طباطبایی و برخی دیگر چنین نظری دارند.
آیت الله جوادی آملی نیز همین نظر را دارند. ایشان در تفسیر تسنیم می نویسند: «انسان های فراوانی قبل از آدم (ع) به دنیا آمده و منقرض شده اند ولی آدم از نسل هیچ کدام از آنان نبوده است. (عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج،۳ ص ۵۱۲)
۴ـ پیش از حضرت آدم (ع)، آدم وجود داشته و تکامل نایافته بوده، اما از میان نرفتند، بلکه در بستر تکامل خود به مرحله انسانیت رسیده و حضرت آدم(ع)، نخستین انسان و نخستین پیامبر از نسل همان آدم ها بوده و یکباره خلق نشده است.
معتقدان به «ثبوت انواع» نظریه سوم را قبول دارند. براساس اعتقاد به ثبوت انواع و خلقت آنی و دفعی آدم، آدم ابوالبشر است یعنی نخستین فرد خلق شده از نوع انسان است. اما کسانی که نظریه تکامل را قبول دارند بر نظریه چهارم صحه گذاشته اند. براساس اعتقاد به تکامل تدریجی موجودات و تحول انواع از جمله انسان، آدم، نخستین آدم انسان شده است، نه اولین مخلوق از نوع آدمیان.
علامه طباطبایی(ره) و آیت الله جوادی آملی با توجه به نظریه ثبوت انواع، خلقت آدم(ع) را مستقل دانسته و به انقراض نسل آدم های قبل از حضرت آدم(ع) صحه گذاشته اند و بدین جهت است که علامه طباطبایی(ره) آدم(ع) را «ابوالبشر» خطاب می کند.
لازم به ذکر است بیان شود بنابر نظریه چهارم(یا نظریه برخی دانشمندان غربی مثل داروین) به دلیل این که حضرت آدم (ع) نخستین فرد خلق شده از نوع آدم نیست لذا نمی توان او را «ابوالبشر» لقب داد بلکه حضرت آدم(ع) به طور سمبلیک مظهر نخستین آدم انسان شده است که در طول گذار طولانی دچار تحول کیفی و انقلاب درونی شده و آغازگر ظهور آدمیان آگاه و بیدار و مسئول و بنیانگذار تکامل اجتماعی انسانی است. بنابراین طرفداران نظریه چهارم آدم(ع) را «ابوالانسان» نامیده اند.(اولین نفر کامل شده از آدمهای رو به تکامل)
بقول شما غرب این انسان را به ما معرفی میکند که در دورههای قبل مراحل تکاملی مثل غارنشینی و شکار و استفاده از خط را پشت سر گذاشته تا به ابوالانسان برسد .
اما آیه شریفه ۳۰ از سوره مبارکه بقره می گوید: «و چون پروردگارت بر فرشتگان گفت: من می خواهم در زمین جانشینی قرار دهم، فرشتگان گفتند آیا می خواهی در روی زمین موجودی قرار دهی که فساد کند و خون ها بریزد با این که ما تو را به پاکی می ستائیم و تقدیس می گوییم، خداوند فرمود: من چیزهایی می دانم که شما نمی دانید.»
مرحوم علامه طباطبایی با اشاره به این آیه شریفه می گوید که قبل از دوره کنونی، دوره های دیگری بر نوع بشر گذشته است که ملائکه از خونریزی آنان اطلاعاتی داشتند. چنانچه در کتاب خصال شیخ صدوق نیز به نقل از امام محمد باقر علیه السلام آمده است که خداوند عز وجل از آن روز که زمین را آفرید، هفت عالم در آن پدید آورده است و بشرهای این عوالم از فرزندان حضرت آدم علیه السلام نبوده اند و خداوند آنها را یکی پس از دیگری با جهان مربوط به خودشان در زمین منزل داد، سپس آدم (علیه السلام) ابوالبشر را آفرید و انسان را از او پدید آورد. این انسان الهی ربطی به دورههای قبل و انسانهای نخستین ندارد.
طبق روایات اهل بیت (ع) قبل از حضرت آدم (ع) نیز انسان نماهایی بر روی زمین زندگی کرده و منقرض شده اند ، که تعداد نسلهای مذکور به هفت نسل می رسند. لذا انسان کنونی ( از آدم تا امروز) نسل هشتم است. البته بر خلاف آنچه فرضیه ی تکامل داروین مدّعی است ، هیچکدام این نسلها با یکدیگر ارتباط نسلی نداشته اند ؛ بلکه همگی مستقلّاً از خاک آفریده شده اند.
پس فسیلهای یافت شده از انسانهای ما قبل تاریخ بشر امروزی می تواند مربوط به آن نسلهای قبل از آدم (ع) باشد.
امام صادق (ع) فرمودند: « لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَرْضِ مُنْذُ خَلَقَهَا سَبْعَهَ عَالَمِینَ لَیسَ هُمْ مِنْ وُلْدِ آدَمَ خَلَقَهُمْ مِنْ أَدِیمِ الْأَرْضِ فَأَسْکَنَهُمْ فِیهَا وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ مَعَ عَالَمِهِ ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ أَبَا الْبَشَرِ وَ خَلَقَ ذُرِّیتَهُ مِنْهُ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا خَلَتِ الْجَنَّهُ مِنْ أَرْوَاحِ الْمُؤْمِنِینَ مُنْذُ خَلَقَهَا وَ لَا خَلَتِ النَّارُ مِنْ أَرْوَاحِ الْکُفَّارِ وَ الْعُصَاهِ مُنْذُ خَلَقَهَا عَزَّ وَ جَلَّ لَعَلَّکُمْ تَرَوْنَ أَنَّهُ إِذَا کَانَ یوْمُ الْقِیامَهِ وَ صَیرَ اللَّهُ أَبْدَانَ أَهْلِ الْجَنَّهِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی الْجَنَّهِ وَ صَیرَ أَبْدَانَ أَهْلِ النَّارِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی النَّارِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یعْبَدُ فِی بِلَادِهِ وَ لَا یخْلُقُ خَلْقاً یعْبُدُونَهُ وَ یوَحِّدُونَهُ بَلَى وَ اللَّهِ لَیخْلُقَنَّ اللَّهُ خَلْقاً مِنْ غَیرِ فُحُولَهٍ وَ لَا إِنَاثٍ یعْبُدُونَهُ وَ یوَحِّدُونَهُ وَ یعَظِّمُونَهُ وَ یخْلُقُ لَهُمْ أَرْضاً تَحْمِلُهُمْ وَ سَمَاءً تُظِلُّهُمْ أَ لَیسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ یوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ فَعَیینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ ـــــــــ البته که خدای عز و جل از آنگاه که زمین را آفریده هفت عالمیان آفریده که از فرزندان آدم نیستند، آنان را از خاک روى زمین آفریده و در آن یکى را پس از دیگرى در جهان خود جا داده، سپس خدای عز و جل آدم ابو البشر را آفرید و فرزندانش را از او آفرید. سوگند به خدا از روزى که خدا بهشت را آفریده از ارواح مؤمنان تهى نبوده ، و دوزخ از آن زمان که آفریده شده از ارواح کفّار و گنهکاران خالی نبوده است . شاید شما در نظر آرید که چون روز رستاخیز شود، و خدا بدنهاى بهشتیان را با ارواح آنها در بهشت درآورد، و بدنهاى کافران را با ارواحشان در دوزخ ، خدا تبارک و تعالى در بلادش پرستیده نشود ، و خلقى نیافریند که او را بپرستند و یگانه اش دانند، و بزرگش شمارند؟ آرى سوگند به خدا که البته خلقى آفریند بى نر و ماده که او را بپرستند و یگانه شناسند و بزرگ دارند، و بیافریند برایشان زمینى در زیر پا و آسمانى بالاى سر.آیا نیست که خدا عز و جل می فرماید: «روزى که به جاى زمین زمین دیگر آید و به جاى آسمانها آسمانهاى دیگر» (آیه ۴۸ ابراهیم) و خدای عزّ و جلّ فرموده: «آیا درماندیم در آفرینش نخست بلکه آنها هر روزه در پوششى از آفرینشى تازه اند»( آیه۱۵ق). »( بحار الانوار ، ج ۵۴، ص ۳۱۹ و ۳۲۰ )
برای شناخت بیشتر باید به منابع معتبر در خصوص انسانهای نخستین مراجعه نمود.
۲ـ پیش از حضرت آدم (ع) موجوداتی شبه آدم بوده اند و سپس یا از بین رفته اند و یا هنوز هم وجود دارند.
۳ـ پیش از حضرت آدم، آدم وجود داشته ولی تکامل نایافته بود و به هر دلیل از میان رفته و منقرض شده است و آنگاه حضرت آدم بدون ارتباط با آدم های گذشته به طور کامل و مستقل آفریده شده است. علامه طباطبایی و برخی دیگر چنین نظری دارند.
آیت الله جوادی آملی نیز همین نظر را دارند. ایشان در تفسیر تسنیم می نویسند: «انسان های فراوانی قبل از آدم (ع) به دنیا آمده و منقرض شده اند ولی آدم از نسل هیچ کدام از آنان نبوده است. (عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج،۳ ص ۵۱۲)
۴ـ پیش از حضرت آدم (ع)، آدم وجود داشته و تکامل نایافته بوده، اما از میان نرفتند، بلکه در بستر تکامل خود به مرحله انسانیت رسیده و حضرت آدم(ع)، نخستین انسان و نخستین پیامبر از نسل همان آدم ها بوده و یکباره خلق نشده است.
معتقدان به «ثبوت انواع» نظریه سوم را قبول دارند. براساس اعتقاد به ثبوت انواع و خلقت آنی و دفعی آدم، آدم ابوالبشر است یعنی نخستین فرد خلق شده از نوع انسان است. اما کسانی که نظریه تکامل را قبول دارند بر نظریه چهارم صحه گذاشته اند. براساس اعتقاد به تکامل تدریجی موجودات و تحول انواع از جمله انسان، آدم، نخستین آدم انسان شده است، نه اولین مخلوق از نوع آدمیان.
علامه طباطبایی(ره) و آیت الله جوادی آملی با توجه به نظریه ثبوت انواع، خلقت آدم(ع) را مستقل دانسته و به انقراض نسل آدم های قبل از حضرت آدم(ع) صحه گذاشته اند و بدین جهت است که علامه طباطبایی(ره) آدم(ع) را «ابوالبشر» خطاب می کند.
لازم به ذکر است بیان شود بنابر نظریه چهارم(یا نظریه برخی دانشمندان غربی مثل داروین) به دلیل این که حضرت آدم (ع) نخستین فرد خلق شده از نوع آدم نیست لذا نمی توان او را «ابوالبشر» لقب داد بلکه حضرت آدم(ع) به طور سمبلیک مظهر نخستین آدم انسان شده است که در طول گذار طولانی دچار تحول کیفی و انقلاب درونی شده و آغازگر ظهور آدمیان آگاه و بیدار و مسئول و بنیانگذار تکامل اجتماعی انسانی است. بنابراین طرفداران نظریه چهارم آدم(ع) را «ابوالانسان» نامیده اند.(اولین نفر کامل شده از آدمهای رو به تکامل)
بقول شما غرب این انسان را به ما معرفی میکند که در دورههای قبل مراحل تکاملی مثل غارنشینی و شکار و استفاده از خط را پشت سر گذاشته تا به ابوالانسان برسد .
اما آیه شریفه ۳۰ از سوره مبارکه بقره می گوید: «و چون پروردگارت بر فرشتگان گفت: من می خواهم در زمین جانشینی قرار دهم، فرشتگان گفتند آیا می خواهی در روی زمین موجودی قرار دهی که فساد کند و خون ها بریزد با این که ما تو را به پاکی می ستائیم و تقدیس می گوییم، خداوند فرمود: من چیزهایی می دانم که شما نمی دانید.»
مرحوم علامه طباطبایی با اشاره به این آیه شریفه می گوید که قبل از دوره کنونی، دوره های دیگری بر نوع بشر گذشته است که ملائکه از خونریزی آنان اطلاعاتی داشتند. چنانچه در کتاب خصال شیخ صدوق نیز به نقل از امام محمد باقر علیه السلام آمده است که خداوند عز وجل از آن روز که زمین را آفرید، هفت عالم در آن پدید آورده است و بشرهای این عوالم از فرزندان حضرت آدم علیه السلام نبوده اند و خداوند آنها را یکی پس از دیگری با جهان مربوط به خودشان در زمین منزل داد، سپس آدم (علیه السلام) ابوالبشر را آفرید و انسان را از او پدید آورد. این انسان الهی ربطی به دورههای قبل و انسانهای نخستین ندارد.
طبق روایات اهل بیت (ع) قبل از حضرت آدم (ع) نیز انسان نماهایی بر روی زمین زندگی کرده و منقرض شده اند ، که تعداد نسلهای مذکور به هفت نسل می رسند. لذا انسان کنونی ( از آدم تا امروز) نسل هشتم است. البته بر خلاف آنچه فرضیه ی تکامل داروین مدّعی است ، هیچکدام این نسلها با یکدیگر ارتباط نسلی نداشته اند ؛ بلکه همگی مستقلّاً از خاک آفریده شده اند.
پس فسیلهای یافت شده از انسانهای ما قبل تاریخ بشر امروزی می تواند مربوط به آن نسلهای قبل از آدم (ع) باشد.
امام صادق (ع) فرمودند: « لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَرْضِ مُنْذُ خَلَقَهَا سَبْعَهَ عَالَمِینَ لَیسَ هُمْ مِنْ وُلْدِ آدَمَ خَلَقَهُمْ مِنْ أَدِیمِ الْأَرْضِ فَأَسْکَنَهُمْ فِیهَا وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ مَعَ عَالَمِهِ ثُمَّ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ أَبَا الْبَشَرِ وَ خَلَقَ ذُرِّیتَهُ مِنْهُ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا خَلَتِ الْجَنَّهُ مِنْ أَرْوَاحِ الْمُؤْمِنِینَ مُنْذُ خَلَقَهَا وَ لَا خَلَتِ النَّارُ مِنْ أَرْوَاحِ الْکُفَّارِ وَ الْعُصَاهِ مُنْذُ خَلَقَهَا عَزَّ وَ جَلَّ لَعَلَّکُمْ تَرَوْنَ أَنَّهُ إِذَا کَانَ یوْمُ الْقِیامَهِ وَ صَیرَ اللَّهُ أَبْدَانَ أَهْلِ الْجَنَّهِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی الْجَنَّهِ وَ صَیرَ أَبْدَانَ أَهْلِ النَّارِ مَعَ أَرْوَاحِهِمْ فِی النَّارِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یعْبَدُ فِی بِلَادِهِ وَ لَا یخْلُقُ خَلْقاً یعْبُدُونَهُ وَ یوَحِّدُونَهُ بَلَى وَ اللَّهِ لَیخْلُقَنَّ اللَّهُ خَلْقاً مِنْ غَیرِ فُحُولَهٍ وَ لَا إِنَاثٍ یعْبُدُونَهُ وَ یوَحِّدُونَهُ وَ یعَظِّمُونَهُ وَ یخْلُقُ لَهُمْ أَرْضاً تَحْمِلُهُمْ وَ سَمَاءً تُظِلُّهُمْ أَ لَیسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ یوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ فَعَیینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ ـــــــــ البته که خدای عز و جل از آنگاه که زمین را آفریده هفت عالمیان آفریده که از فرزندان آدم نیستند، آنان را از خاک روى زمین آفریده و در آن یکى را پس از دیگرى در جهان خود جا داده، سپس خدای عز و جل آدم ابو البشر را آفرید و فرزندانش را از او آفرید. سوگند به خدا از روزى که خدا بهشت را آفریده از ارواح مؤمنان تهى نبوده ، و دوزخ از آن زمان که آفریده شده از ارواح کفّار و گنهکاران خالی نبوده است . شاید شما در نظر آرید که چون روز رستاخیز شود، و خدا بدنهاى بهشتیان را با ارواح آنها در بهشت درآورد، و بدنهاى کافران را با ارواحشان در دوزخ ، خدا تبارک و تعالى در بلادش پرستیده نشود ، و خلقى نیافریند که او را بپرستند و یگانه اش دانند، و بزرگش شمارند؟ آرى سوگند به خدا که البته خلقى آفریند بى نر و ماده که او را بپرستند و یگانه شناسند و بزرگ دارند، و بیافریند برایشان زمینى در زیر پا و آسمانى بالاى سر.آیا نیست که خدا عز و جل می فرماید: «روزى که به جاى زمین زمین دیگر آید و به جاى آسمانها آسمانهاى دیگر» (آیه ۴۸ ابراهیم) و خدای عزّ و جلّ فرموده: «آیا درماندیم در آفرینش نخست بلکه آنها هر روزه در پوششى از آفرینشى تازه اند»( آیه۱۵ق). »( بحار الانوار ، ج ۵۴، ص ۳۱۹ و ۳۲۰ )
برای شناخت بیشتر باید به منابع معتبر در خصوص انسانهای نخستین مراجعه نمود.