خانه » همه » مذهبی » اهمیت علم آموزی در اسلام-هوشمندی در اسلام-

اهمیت علم آموزی در اسلام-هوشمندی در اسلام-


اهمیت علم آموزی در اسلام-هوشمندی در اسلام-

۱۳۹۶/۱۲/۲۰


۹۲۷۱ بازدید

سلام آیا اسلام توصیه درباره افزایش هوش و با هوش تر شذن انسان دارد؟

دوست گرامی. اسلام به موضوع با هوش بودن و افزایش هوشمندی بسیار اهمیت قایل است. تمام آیات و روایاتی که در مورد علم آموزی هست به این موضوع اشاره دارد. در مورد اهمیت علم آموزی به مطالب زیر توجه کنید. سلوک نظری به سلوک عملی و عبادت انسان ارزش می دهد. عمل اگر عالمانه باشد مفید و موثر واقع می شود و اگر جاهلانه صورت گیرد، نه ارزش دارد، نه مفید است و نه مشکلی را حل می کند، بلکه اغلب بر مشکلات می افزاید، لذا سلوک نظری و علمی مقدم سلوک عملی است.

خود سلوک علمی هم نوعی عمل است. درست است که انسان با عمل به کمال می رسد اما مگر عمل چیست، همین سلوک نظری و علم آموزی و تحقیق و تفکر هم نوعی عمل است.

بهترین عملی که یک مسلمان انجام می دهد، علم آموزی و تحقیق و تفکر است. تفکر ساعه افضل من عباده سبعین سنه. یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت برتر است.

راه نزدیک شدن انسان به خدا عمل و عبودیت است، اما عبودیت هم در نهایت به معرفت می رسد. هدف سیر و سلوک عرفانی شهود و رویت حقیقت است.

ریشه تمام مقامات و مناصب معنوی انبیا و اولیای الهی در صفت عصمت است. آنها انسان های کامل و بزرگی بوده اند که خطا و گناه از ایشان سر نمی زده است، منتهی نکته اینجا است که همین صفت با همه عظمتی که دارد ریشه در صفت علم دارد.

علت اینکه ما به زیارت معصومان می رویم این است که آنها مقام عصمت دارند، مقام قرب دارند، مقام ولایت دارند، مقام امامت دارند و همه اینها به خاطر علم و آگاهی و قرب معرفتی آنها به خدای متعال حاصل شده است.

ایمان که بالاترین ارزش دینی است، ریشه اش در علم و آگاهی نهفته است. بدون علم، ایمان هم ارزشی ندارد. ایمان جاهلانه سست و بی بنیاد است و زود زایل می شود، حرکت زا نیست، قدرت به انسان نمی دهد.

نعمت، همان امکاناتی است که خداوند برای رسیدن به کمال در اختیار بشر قرار می دهد. در میان نعمت ها و امکانات کمال آور زندگی، هیچ نعمتی بالاتر از علم وجود ندارد.

خدا اگر بخواهد به کسی خیر برساند در روایت دارد که: فقهه فی الدین. به او علم دین می دهد. هیچ ارزشی با علم دین برابری نمی کند.

نعمت طلبگی و تحصیل علم بالاترین نعمت الهی است. ما قدر طلبگی را نمی دانیم. کاری دردنیا مهمتر از طلبگی و با ارزش تر از علم آموزی وجود ندارد.

اگر کسی توفیق طلبگی پیدا کند باید بداند که خدا او را انتخاب کرده است. باید بداند که خدا به او نظر دارد، او را برای هدایت مردم انتخاب کرده است، او را هدایت کرده است، این یک اتفاق ساده ای نیست، بی خود کسی طلبه نمی شود.

خدا به هر کسی بیداری نمی دهد، به کسانی بیداری می دهد که زمینه داشته باشند. خدا اول به او آگاهی می دهد و بیدارش می کند، بعد عاشق علم اش می کند و به او انگیزه کمال و هدایت می دهد و راه طلبه شدن را برایش باز می کند.

همه اینها کار خدا است و طلبه ها باید بدانند که تحت ولایت خدا و معصومین هستند، طلبه ها ماموریت و رسالت الهی دارند و در حقیقت وارث انبیا هستند.

زیراین آسمان هیچ ارزشی به علم نمی رسد، هیچ صفتی مانند صفت علم نیست. هیچ کمالی به پایه علم و دانش نمی رسد. ریشه تمام کمالات و خیراتی که به انسان می رسد، علم و دانایی است.

انسان با علم به مقام ولایت و خلافت الهی می رسد. البته عمل و عبادت هم لازم است، اما علم آموزی خودش بهترین عمل است.

همین قدر که انسان گناه نکند و واجبات را انجام دهد و در کنار آنها دعا و توسل داشته باشد و زندگی خود را با احکام دینی تطبیق بدهد و نماز شبی هم بخواند و زیارت هم داشته باشد، می شود عمل.

مگر امام خمینی با چه عملی امام خمینی شده است. اگر شخصیت و زندگی امام را آنالیز کنید، هشتاد درصد شخصیت و کمالات امام در علم بوده است. بیست درصد هم عمل داشته، عبادت داشته، اخلاق رو رعایت می کرده و نماز شب، زیارت، دعا و تلاوت قرآن هم داشته است.

بیشتر وقت امام (رض) به علم آموزی و تعلیم و تعلم و تحقیق و تالیف گذشته است. به هدایت و ارشاد مردم گذشته است. کار علمی و کسب آگاهی های مختلف سیاسی و اجتماعی امام، با کار عملی فردی و عبادی ایشان قابل قیاس نیست.

در روایت دارد که العلماء باقون. یعنی علم است که به انسان حیات جاودان می دهد. علم است که باعث ماندگاری انسان می شود، حیات می دهد، زنده می کند، به انسان قدرت می دهد، اراده می دهد، سمع و بصر می دهد.

چیزهایی که عالم می بیند و می فهمد و می شنود و توانایی هایی که دارد، مردم عادی ندارند. تمام این توانایی ها از راه علم بدست می آید.

کمال نهایی انسان این است که به صفت حیات برسد و زندگی جاوان پیدا کند، اما رسیدن به حیات، راهی جز علم ندارد.

مطابق روایت بالاترین خوبی برای مردم عادی شهادت است، اما همین شهادت به لحاظ اهمیت قابل مقایسه با علم نیست. قلم عالم بسیار برتر و با فضیلت تر از خون شهید است، مداد العلماء افضل من دماء شهداء . زیرا تاثیر علم بسیار بیشتر از اثر شهادت است. شهادت خیلی مهم است، اما پیش علم و عالم، چندان اهمیتی ندارد.

انسان با علم پرستی به خدا نزدیک می شود. مدرسه علمیه معبد علم پرستی است. ما خدا را از طریق صفت علم پرستش می کنیم. علم آموزی بالاترین و برترین مصداق عبادت و خداپرستی است.

اگر انسان به ارزش علم آموزی واقف باشد، مدرسه را عبادت گاه خود می داند و به علم آموزی به عنوان عبادت نگاه می کند. مدرسه علمیه مقدس است، اهل معرفت وقتی می خواستند وارد مدرسه علمیه شوند درب آن را می بوسیدند، احساس می کردند می خواهند وارد حرم شوند.

اهمیت حوزه علوم دینی حتی از حرم اهل بیت هم بیشتر است، چون اهل بیت (ع) اگر اهمیت و تقدس دارند، به خاطر علم است، به خاطر عصمتی است که ریشه در علم دارد. اگر امامان علم نداشتند باز هم این قدر احترام و عظمت داشتند؟ اصولا انسان جاهل ارزشی ندارد تمام ارزش انسان به خاطر علم است.

امروز بشر این حقیقت را درک کرده است، در دنیای مدرن امروزی چیزی مانند علم و اطلاعات ارزش ندارد، با ارزش ترین چیزها در دنیای امروز اطلاعات علمی است.

بشر امروزی با علم و دانش به قدرت رسیده است، به رفاه رسیده است، به تکنولوژی دست پیدا کرده است. تمام داشته های بشر امروزی حاصل رشد علمی است.

کشورهایی که رشد علمی بیشتری دارند، پیشرفته تر هستند و معیار عقب ماندگی در دنیای امروز عقب ماندگی علمی است.

امروزه انسان با علم، به زمین و آسمان مسلط شده و قوانین طبیعت را کشف کرده و تمام محصولات صنعتی حاصل کار و تحقیقات علمی است.

رویکرد وجوبی دین به علم آموزی:

پیامبر خدا (ص) فرمودند علم آموزی واجب است و هیچ کسی نیست که از علم آموزی استثنا شده باشد. طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه. علم آموزی برای هر زن و مرد مسلمان واجب و ضروری است.

آیات کریمه ای که در بحث قبل بدان اشاره شده و مانند آن ها، علاوه بر بلندی جایگاه علم و علم آموزی، گویای آن است که تعلیم بر انبیا و آموختن علم بر امت های آنان واجب است. زیرا وقتی که علم آموزی هدف بعثت باشد، اگر پیامبران از این امر کوتاهی کنند، به وظیفه رسالت شان عمل نکرده‌اند.

لذا بر پیامبران واجب است آن چه مورد نیاز بشر و تأمین کننده سعادت آنان است، به آنان تعلیم نمایند. بر انسان‌ها نیز واجب است که از پیامبران (ع) علم بیاموزند و به مقتضای آن عمل کنند، زیرا اگر آموختن بر آنان واجب نباشد، وجوب تعلیم بر انبیا لغو می‌شود و خداوند حکیم کار لغو نمی‌کند.

لذا خداوند انسان‌ها را نیز به آموختن علم از انبیا و حجت‌های او لازم شمرده و فرموده است: «وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَکَ إِلاَّ رِجالاً نُوحی إِلَیْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُون ؛ ما پیش از تو، جز مردانى که به آنان وحى مى کردیم، نفرستادیم! پس اگر نمى دانید، از آگاهان بپرسید.(الأنبیاء، آیه7(

البته از منظر قرآن کریم لازم نیست عموم مردم کوچ کنند و برای کسب علم به نزد پیامبر (ص) یا جانشینان او بروند، لکن واجب است عده ای هجرت علمی کنند و از ایشان کسب علم نمایند و سپس باز گشته و به دیگران برسانند.

وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُون . (التوبة، آیه 122)

بنابر این امروزه بر عده ای واجب است که اولا علوم اسلامی را از راه تلمذ در پیشگاه علمای عصر بیاموزند و در مرحله بعد برای تبلیغ دین به اقصی نقاط جهان هجرت کنند، و بر مردم است که از ارشادات اسلامی آنان بهره لازم را ببرند.

همچنین امروزه با وجود سیستم های پیشرفته اطلاع رسانی، کار تعلیم و تعلم نیز آسان شده است و بر اندیشمندان اسلامی است که با استفاده بهینه از این امکان ایجاد شده، بیش از پیش در تبلیغ پیام قرآن کریم و رسولان خدا اقدام نمایند.

و نیز در آیاتی که تعلیم را هدف بعثت بر شمردند، قید کتاب و حکمت آمده است: «وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ.

بنابر این معنای وجوب طلب علم بر همگان اعم از زن و مرد و پیر و جوان، آموختن هر آن چیزی که بشر علم نامیده، نیست، بلکه مقصود علومی است که سعادت بشر در گرو دانستن آن‌ها است.

امام صادق علیه السلام در پاسخ به سؤال کسی که در باره آیه شریفه «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَة؛ دلیل رسا (و قاطع) براى خدا است»(الأنعام، آیه 149) سؤال کرد، فرمود: «خداوند متعال روز قیامت به بنده می‌گوید: آیا عالم بودی؟

اگر بگوید: بله، می‌فرماید: پس چرا عمل نکردی به آن چه می‌دانستی؟! و اگر بگوید جاهل بودم، می‌فرماید: چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟! پس این گونه با او احتجاج می‌کند و این است حجت [تام ] و بالغه خدا» (بحارالأنوار، ج1، ص177، ح58(

اهمیت علم آموزی در آیات قرآن کریم!

آغاز وحی با خواندن و آموختن:
نخستین آیاتی که بر پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) نازل شد، بهترین دلیل بر اهمیت و جایگاه ویژه تعلیم و تعلم در اسلام است.

اقرا بسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق. اقرا و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم. علم الانسان ما لم یعلم. بخوان به نام پروردگارت که خلق کرد. انسان را از خون بسته آفرید. بخوان که پروردگارت بزرگوار است؛ همان کسی به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمی‌دانست، یاد داد. (القلم، آیات 1 تا 5)

علم آموزی، هدف بعثت انبیاء:
قرآن کریم صراحتاً تعلیم را یکی از اهداف بعثت پیامبر اکرم(ص) دانسته و فرموده است:

هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه. (جمعه، 2)

او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنان می‌خواند و آنان را تزکیه می‌کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت می‌آموزد.

بشر بدون تعلیم از سوی پروردگار متعال در جهالت است و تنها خالق هستی است که به همه خیر و شرها، صلاح و فسادها، سعادت و شقاوت ها، عالم است.
و بر او است که آفریده‌های خود را از جهالت خارج کند و به سوی حق و سعادت هدایت کند.

بی تردید خداوند متعال بدون کوچک‌ترین اهمال، هدایت و تعلیم بشر را به بهترین وجه ممکن انجام داده است: «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ؛ خداوند رحمان، قرآن را تعلیم فرمود، انسان را آفرید، و به او بیان را آموخت. (الرحمن، آیه 1-4)

خدواند متعال برخی را خود تربیت نموده و آنان را رسولان خود قرار داده و دیگر انسان‌ها را به دست انبیای خود تعلیم داده است. لذا خداوند متعال در آیه فوق؛ «وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ» و آیات مشابه (129 سوره بقرة ) تعلیم بشر توسط پیامبران را یکی از اهداف بعثت ذکر کرده است.

پیامبر اکرم(ص) وقتی دو گروه را در مسجد مشاهده کردند که گروهی مشغول عبادت بودند و گروهی مشغول مذاکره و بحث علمی، رفتن به نزد گروه دوم را بر پیوستن به جمع عبادت کنندگان ترجیح داده و درباره این رفتار خود فرمودند: بالتعلیم ارسلت؛ من برای تعلیم فرستاده شده‌ام.

برتری عالمان بر سایر مردم:
قرآن کریم می فرماید: آیا کسانى که می‌دانند با کسانى که نمی‌دانند یکسان اند؟! تنها خردمندان متذکر می‌شوند. هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب »؛ (زمر، آیه 9(
در حقیقت خداى سبحان در این آیه، خطاب به پیامبرش می‌فرماید: جاهل و عالم مساوى نیست و این مقایسه‌اى است آشکار میان آگاهان و ناآگاهان، و عالمان و جاهلان.

این جمله با استفهام انکارى شروع شده است و جزء شعارهاى اساسى اسلام است و عظمت مقام علم و عالمان را در برابر جاهلان روشن می‌سازد.

ارزش عمل و تاثیر آن بستگی به آگاهانه بودن دارد، لذا ارزش کسانی که حقیقت را می دانند و از روی آگاهی عمل می کنند با کسانی که عمل می کنند، اما علم ندارند، قابل مقایسه نیست.

قرآن کریم در آیه 11 سوره مجادله بر اهمیت علم، برتری علما و رفعت مقام آنان تصریح نموده و فرموده است: یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ . خداوند کسانى را که ایمان آورده اند و کسانى را که علم به آنان داده شده درجات عظیمى مى بخشد.

واژه «دَرَجاتٍ » که مطلق و بدون تعیین حد خاص برای آن، کار رفته است، در ادبیات قرآن کریم حاکی از عظمت و بزرگی آن است.
در تفسیر این آیه شریفه، ابوذر (رحمه الله) گوید: پیامبر (ص) فرمود: ای اباذر طالب علم را خدا و ملائکه و پیامبران دوست می دارند. علم را دوست نمی دارد مگر انسان با سعادت، پس خوشا به حال طالب علم در روز قیامت.
کسی که از خانه اش خارج شود تا دری از علم را به روی خود بگشاید، خداوند متعال به هر قدمش ثواب شهیدی از شهدای بدر را می نویسد و طالب علم حبیب خدا است.

کسی که علم را دوست داشته باشد، بهشت بر او واجب می شود و صبح و شام در رضای خدا به سر می برد و از دنیا خارج نمی شود مگر آن که از کوثر می نوشد و از میوه بهشت می خورد و در جنت رفیق حضرت خضر (ع) خواهد بود.

معیار شایستگی انسان برای خلیفه اللهی:
خلافت و جانشینی خدا در بین خلق، صرفا یک مقام تشریفاتی نیست، بلکه خلیفه خدا کسی است که اولاً خدا را بشناسد و از اوامر و نواهی الهی آگاه باشد و ثانیاً توان اجرای آن در بین خلق را داشته باشد.
لذا کسی که نه عرفان کامل به خداوند و اسمای او دارد و نه شناخت کافی به مخلوقات و افعال خداوند دارد، نمی‌تواند جانشین خدا در بین خلق باشد.

از این رو می‌بینیم خداوند متعال وقتی می‌خواهد خلیفه بیافریند، همه اسماء یعنی هر علمی که لازمه خلیفة اللهی است، به او می‌آموزد: وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها.)بقره، 31)

کسی که می‌خواهد جانشین خدا باشد، باید از همه چیز آگاه باشد؛ مثلا رسولان خدا و مقامات و اهداف آن‌ها را بداند مؤمنان را از کفار بازشناسد تا در ارشادات و تشویق‌ها و تهدید‌ها و بشارت و انذار، دچار خطا نشود، و نیز باید همه موجودات و نیاز‌های آنان را بشناسد تا بتواند، جانشین خدا و حکم او حکم خدا باشد.
تردیدی نیست که خلیفه و جانشین خداوند در عالم خلقت باید بر سایر مخلوقات شرافت و برتری داشته باشد، و اگر نه ترجیح بلا مرجح می‌شود
لذا خداوند متعال که در سوره بقره، جریان خلقت حضرت آدم به عنوان خلیفه خدا در زمین را گزارش نموده، علم حضرت آدم را دلیل برتری او بر ملائکه دانسته و با آنان احتجاج نموده و فرموده است: أَنْبِئُونی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ؛ اگر راست مى گویید، اسامى اینها را به من خبر دهید !(البقرة، آیه31)

ملائکه نیز در پاسخ به عدم علم خود در برابر علم آدم (ع) که همان علم الهی بود، اقرار کرده و راه تواضع را پیش گرفته و گفتند: سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلیمُ الْحَکیمُ؛ منزهى تو! ما چیزى جز آنچه به ما تعلیم داده اى، نمى دانیم تو دانا و حکیمى. (بقره، 32)

عامل برتری انسان بر ملائکه:
از دیدگاه قرآن کریم، «علم» است که سبب برتری انسان بر سایر مخلوقات الهی می شود.

انسان هنگامی جایگاه رفیع خود را در آفرینش پیدا کرد که خداوند بعد از خلقت آدم (ع) به او تمام اسمای حسنای خویش را تعلیم داد و انسان مظهر تمام کمالات الهی گشت. و علم آدم الاسماء کلها.

و حضرت آدم (ع) در مقام معلمی ملائکه از آن اسما به ملائکه آموخت و در نتیجه عالم‌تر بودن آدم (ع) از ملائکه به اثبات رسید، آگاهی به این حقایق آنچنان هویت و ارزشی به انسان بخشید که همه ملائک در مقابل او سجده کردند.
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ أَبى وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ؛ و (یاد کن) هنگامى را که به فرشتگان گفتیم: «براى آدم سجده و خضوع کنید!» همگى سجده کردند جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، (و به خاطر نافرمانى و تکبرش) از کافران شد.(بقره، 34(

سجده بالاترین مظهر تواضع و تسلیم است. یعنی ملائکه موظف شدند که تسلیم آدم (ع) باشند و طبق آیات قبل مکلف شدند علم را از حضرت آدم (ع) علم بیاموزند.

خدا همه انبیا را معلم بشر دانسته و بر تمام بشر واجب کرده که آنان علم و حکمت بیاموزند و از دستورات آنان اطاعت کنند تا به سعادت دنیوی اخروی نایل شوند (البقرة،129)

اهمیت علم آموزی در روایات!

تحصیل علم به حقایق زندگی از نظر اسلام یک ضرورت مطلق است و هیچ قید و شرطی ندارد، نه قید زمانی، نه قید مکانی و فردی و نه هیچ قید و محدودیت دیگری.

از حدیث معروف اطلبوا العلم و لو بالصین؛ علم را طلب کنید، اگر چه در چین باشد. در می‌یابیم که از نظر اسلام طلب علم فریضه‌ای است که جا و مکان خاصی نمی‌شناسد و محدودیت مکانی ندارد.

همچنین این حدیث معروف را بارها شنیده‌ایم که: اطلب العلم من المهد علی اللحد- ز گهواره تا گور دانش بجوی. که نشان می‌دهد علم آموزی محدودیت زمانی ندارد.

نیز حدیث بسیار معروف و مشهور پیامبر(ص) را که فرمودند: طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه؛علم آموزی بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است.

و احادیث معروف دیگری که هر کدام دلیل و نشانه محکمی است بر اثبات وجوب و ضرورت آموزش و تعلیم و تعلم در اسلام.

در روایتی رسول الله(ص) فرمود: اشدُّ الناسِ حسرهً یومَ القیامه رجلٌ امکَنَهُ طلبُ العلمِ فی الدنیا فَلَمْ یطْلبهُ و رجلٌ علّمَ علماً فانتفعَ به مَن سَمعهُ منهُ دونَهُ.

روز قیامت حسرت و پشیمانی کسی بیشتر است که در دنیا برایش امکان طلب علم بود، ولی آنرا طلب نکرد و کسی که علمی را بیاموزاند و شنوندگان او بهره بردند، اما خودش نفعی عایدش نگردد و به آن عمل نکند. (کنز الاعمال، ج۱۰، ص۱۳۸)

امام علی(ع) نقل می کند: شنیدم رسول خدا فرمودند: طلب علم بر هر مسلمانی واجب است تحصیل دانش کنید از هرکجا که گمان فراگیری در آن باشد و نور دانش را از کسانی که اهلیت آموزش دارند، استفاده کنید که آموختنش برای خدا، حسنه و طلب علم، عبادت و مذاکره و مباحثه ان، تسبیح و عمل به آن، جهاد و آموختنش به مردم نادان، صدقه و بذل کردنش به اهل علم، سبب نزدیکی به خدای متعال است.

زیرا با علم است که حلال از حرام شناخته شود و علم علامت راهنمایی به سوی بهشت و همدم در وحشت و ترس و رفیق در غربت و تنهایی و حدیث کننده در تنهایی است.(بحار الانوار، ج۱ص۱۷۱)

مقداد بن اسود گفت: شنیدم پیامبر اکرم(ص) فرمودند: همانا فرشتگان بال و پر خود را برای طالب علم فرش می‌کنند تا او بر آن گام نهد. در حالیکه به این کار راضی و خوشنودند.

اِنَّ المَلائکهَ لَتَضَعُ اجنحَتَها لِطالِبِ العلمِ حتّی یطَاَ عَلَیها رِضاً به؛ (بحار الانوار-ج۱-ص۱۷۷)
 
و نیز ماهیان دریا برایش استغفار می کنند: پیامبر خدا(ص) فرمود: طلب دانش بر هر مسلمانی واجب است و همانا هر چیز حتی ماهیان دریا برایش استغفار می‌کنند. 

طلب العلم فریضهٌ علی کلِّ مسلمٍ و انَّ طالب العلمِ یستغفر لهُ کلُّ شیئٍ حتّی الحیتان فی البحار.(کنزالاعمال،ج۱۰، ص۱۳)

و رزق و روزی اش فراهم و تضمین شده است: قال رسول الله: من طلبَ العلمَ تکفّلَ اللهُ برزقهِ؛ کسی‌که طلب علم کند خدا کفیل روزی اوست. (کنز الاعمال، ج۱۰، ص۳۹)
 
و زندگی اش مبارک و روزی اش مشخص است: هرکس در مقام تحصیل علم باشد فرشتگان براو سایه افکنند و زندگی او مبارک گردد و از روزی او کاسته نشود

قال رسول الله(ص):مَن غدا فی طلب العلم اَظلَّت علیه الملائکه و بورکَ فی معیشته و لم ینقص من رزقه. (منیه المرید، ص۱۰۳)

 
رسول خدا(ص): «زندگى جز براى دو نفر فایده ندارد: دانشمندى که نظرات او اجرا گردد، و دانش طلبانى که گوش به سخن دانشمندى دهند. لَا خَیْرَ فِی الْعَیْشِ إِلَّا لِرَجُلَیْنِ عَالِمٍ مُطَاعٍ أَوْ مُسْتَمِعٍ وَاعٍ (کافی، ج 1، ص 33(

همچنین فرمود: با ارزش‌ترین مردم عالم‌ترین آنها و کم ارزش‌ترینشان کم علم‌ترین آنها است. اکْثَرُ النَّاسَ قیمَةً اکْثَرُهُمْ عِلْماً وَ اقَلُّ النَّاسِ قیمَةً اقَلُّهُمْ عِلْماً»؛ (من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 395.(

رسول خدا(ص): به وسیله علم، خداوند اطاعت و عبادت می‌شود و با علم خداوند شناخته می‌شود و به وسیله علم صله ارحام انجام می‌شود و حلال و حرام الهى شناخته می‌گردد.

بِالْعِلْمِ یُطَاعُ اللهُ وَ یُعْبَدُ وَ بِالْعِلْمِ یُعْرَفُ اللهُ وَ یُوَحَّدُ وَ بِهِ تُوصَلُ الْأَرْحَامُ وَ یُعْرَفُ الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ. (تحف العقول عن آل الرسول (ص)، ص 28(

ونیز فرمود: هر که تحصیل علم براى خدا کند و آن‌را براى خدا به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمان‌ها بزرگ خوانده می‌شود. من تعلّم للَّه و علّم للَّه دُعى فى ملکوت السموات عظیماً؛ (کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج 10، ص 164.(
امام صادق علیه السلام فرمود: فَضْلُ الْعَالِمِ عَلَى الْعَابِدِ کَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلَى سَائِرِ النُّجُومِ لَیْلَةَ الْبَدْر؛ برتری عالم بر عابد مانند برتری ماه شب چهارده بر دیگر ستارگان است.(الکافی، ج1، ص34)

و نیز فرمود: مطالعه و دقت زیاد در مسائل علمى عقل انسان را به کار می‌اندازد. کَثْرَةُ النَّظَرِ فِی الْعِلْمِ یَفْتَحُ الْعَقْل (الدعوات (سلوة الحزین)، ص 221.(

در روایتی رسول خدا (ص) فرمود: أَلَا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْمِ؛ آگاه باشید که خداوند کسانی که بیش از حد طلب علم می‌کنند را دوست دارد. «بغاة» جمع بغی به معنای طلب بیش از حد و افراط گونه است. (بحارالأنوار، ج1، ص172(

بدیهی است تجاوز از حد در هر چیزی مذموم است مگر در علم آموزی. منظور این است که علم حد بردار نیست و ایستایی در آن راه ندارد و هیچگاه نمی‌توان به نهایت و پایان علم دست یافت؛ ز گهواره تا گور دانش بجوی.

بنابراین به هر مقدار که انسان علم آموزی نماید، محبوب خداوند است، ولی قطعا کسانی که تلاش بیشتری در این مسیر دارند، محبوب‌ترند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد