با دمیدن نخستین شرارههای خورشید سحرگاهی روز گذشته، ایرانیان متوجه اختلالات جدی در شبکه اینترنت شدند. مشکلاتی که باعث شد اغلب دستگاههای اداری و خدماتی از ارایه خدمات سر باز بزنند و به مشتریان خود اعلام کنند، قادر به ارایه خدمات نیستند.
به گزارش اعتماد؛ با گذشت ساعاتی مشخص شد، شبکه اینترنت همراه و ثابت چندین شرکت با اختلال روبرو و بعضا قطع شده است. شبکه تلفن همراه نیز برای بعضی از کاربران در برخی از مناطق تهران از دسترس خارج شده و علیرغم نمایش آنتن، امکان برقراری تماس وجود نداشت.
خبر مهمتر را، اما نتبلاکس اعلام کرد و خبر داد: «۲۱ درصد از اینترنت ایران دچار اختلال شده است و این مشکل همچنان ادامه دارد.» به دنبال این دادههای اطلاعاتی مشخص شد، به خاطر آتشسوزی در حوضچه مخابراتی تقاطع امیرآباد شمالی و بزرگراه جلال آلاحمد، زیرساخت اینترنت آسیب دیده و قطع شده و باید منتظر رفع نقص باشیم.
اما بازار شایعات در بستر فضای مجازی گستردهتر از این حرفها بود. برخی کاربران با اشاره به اینکه دست متولیان امر در کار است، این اختلالات را به موضوع اجرای طرح صیانت مرتبط میدانستند.
برای آگاهی از کم و کیف بحث ارتباطات و رویکردهایی که دولتیها در این زمینه دنبال میکنند، گفتوگویی را با حسن مسعودی استاد ارتباطات و عضو هیات علمی دانشگاه علامه ترتیب دادیم تا موضوع از منظر تحلیلی واکاوی شود.
روز گذشته اینترنت در وضعیت نابهنجاری قرار گرفت به گونهای که نتبلاکس اعلام کرد، ۲۱ درصد کل توان اینترنتی کشور دچار اختلال شده است. این وضعیت چه تبعاتی ایجاد میکند؟
این وضعیت در حوزههای اقتصادی، سیاسی، آموزشی، اجتماعی و… اثرات مخربی دارد. مهمترین تاثیر این اختلالات را در کسب و کارهای اینترنتی میتوان ردیابی کرد. به هر حال امروز بخش قابل توجهی از اشتغال کشور در این بخش جریان دارد و اخلال در اینترنت به معنای، ایجاد مشکل در این حوزه است. همچنین در حوزه تولید نیز این اثرات مخرب مشاهده میشود.
ضمن اینکه این نوع مشکلات به دلیل عدم هماهنگی مشکلات حاشیهای را ایجاد میکند. به عنوان نمونه مردم قبضهای تلفن، برق و… را از طریق سامانههای ارتباطی پرداخت میکنند و زمانی که اینترنت دچار مشکل میشود این هماهنگی میان بخشهای مختلف دولت وجود ندارد که مشکلات را همپوشانی کنند. در شرایطی که امکان پرداخت اینترنتی قبضها وجود ندارد، ناگهان برق خانهای قطع میشود چرا که قبضها پرداخت نشدهاند. چرا؟ چون اینترنت قطع است!
جدا از ابعاد اقتصادی، بر اساس حقوق شهروندی مردم حق دارند که به جریان آزاد اطلاعات و ارتباطات متصل باشند. وقتی با دولت و مجلسی طرف هستیم که به دنبال اجرای طرح صیانت است، بلافاصله پس از وقوع این نوع حوادث مردم به فکر میافتند که حتما فاز تازهای از طرح صیانت اجرا شده است.
متاسفانه مشخص نیست، معنی جریان آزاد اطلاعات از نظر نظام حکمرانی چیست. برای ایجاد این معنا حتما به یک قواعد وچارچوبی نیاز است. هرچند در بزنگاههای انتخاباتی و… برخی درباره ضرورت حمایت از پهنای باند و… صحبت میکنند، اما اساسا مشخص نیست که سیاستگذاران، حقوق شهروندی در بخش ارتباطات و ابزارهای نوین را چگونه معنا میکنند.
مردم هم نمیدانند که چه حق و حقوقی در این زمینه دارند و اگر کسی این حق را پایمال کرد، چگونه باید حقوق خود را استیفا کنند. دولتی روی کار میآید که به پهنای باند تقویت شده معتقد است و دولتی دیگر روی کار میآید و از طرح صیانت صحبت میکند.
بنابراین پاسخ دادن به پرسش شما سخت است. اینکه مردم حق دارند به جریان آزاد اطلاعات وصل باشند، ظاهرا امر بدیهی است. اما اینکه این حق را چه کسی تفویض کرده و براساس چه قواعدی این حق تصریح شده، معلوم نیست.
البته در قانون اساسی به اصل این حق تاکید شده است.
آنها سیاستهای کلان و کلی هستند. من از سیاستهای اجرایی و تبدیل آنها به شبکهای از اقدامات جاری که حقوق مردم را تضمین میکنند، صحبت میکنم. من از شما یک سوال دارم. مگر حضور در توییتر و تلگرام و… ممنوع نیست و مگر بسیاری از مسوولان ارشد کشور در این شبکهها و اپلیکیشنها حضور ندارند؟ وقتی برای مردم امکان این حضور فراهم نیست و مردم ناچارند با فیلترشکن حاضر شوند، چرا مسوولان و نمایندگان مجلس و… در این فضا حضور دارند؟ آیا جرمی اتفاق افتاده است؟ اگر جرم است و مطابق قانون ممنوع است، چرا با مسوولان برخورد نمیشود؟ میخواهم بگویم، نوعی بلاتکلیفی و بالاتر از آن نوعی تعارض بین سیاستهای کلی و مواد قانونی وجود دارد.
این تعارضات باعث سردرگمی مردم و صاحبان کسب و کار و اساتید و کارشناسان شده است. مدتی است که سرعت اینترنت در کشور دچار آسیب شده و مردم برای استفاده عادی از این ظرفیتها با مصایب فراوانی دست به گریبانند. خسارتهای فراوانی نیز به مردم و صاحبان کسب و کار وارد میشود. آیا این افراد میتوانند تقاضای خسارت کنند و آیا در زمره حقوق شهروندی استیفای این خسارات گنجانده شده است یا نه.
نت بلاکس که یک ساختار بینالمللی است، اعلام کرده که ۲۱ درصد کل ساختار اینترنتی ایران دچار اختلال شده. این رقم، رقم بالایی است و یک پنجم کل سیستم ارتباطی کشور را شامل میشود. این اعداد چه معنایی دارد؟
هنوز اطلاعات شفافی درباره چرایی این اختلال منتشر نشده است. بنابراین نمیتوان بهطور مشخص در این باره قضاوت کرد. اما یک خروجی مشخص دارد و آن اینکه زیرساختهای ارتباطی کشور هم دچار فرسودگی هستند و نیازمند نوسازیاند. اختلال در یکپنجم ظرفیت اینترنتی کشور میتواند به ظرفیتهای آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و… کشور آسیبهای جدی وارد سازد. دردآور اینکه هماهنگی میان بخشهای مختلف وجود ندارد.
برخی تحلیلهای بدبینانه هم در این میان وجود دارد که این مشکلات را برآمده از تلاش برخی طیفهای خاص برای اجرای طرح صیانت ارزیابی میکنند. نظر شما چیست؟
در غیاب اطلاعات شفاف و اطلاعرسانی درست، طبیعی است که بازار شایعات داغ شود. در شرایطی که دولت و مجلس مصر به اجرای طرح صیانت هستند این گمانهزنیها بیشتر هم میشود. ممکن است برخی از این اشکالات در گذشته هم رخ میداد، اما مردم به دلیل مشکلات، گمانهزنیهای خاص خود را پیگیری میکنند.
در دولت قبلی، روی حفاظت از پهنای باند، اصرار زیادی میشد و مشکلاتی از این دست کم رخ میدادند.
البته در زمان دولت قبل هم برخی نمونهها از اختلال در شبکههای اینترنتی مشاهده میشد، اما چون دولت قبل از تقویت پهنای باند صحبت میکرد، مردم هم میپذیرفتند و شایعات کمتر بود. در عین حال رویکرد این دولت و این مجلس باعث شده مردم نگرانتر باشند. البته احتمال هم دارد که دولتیها با هدف برخی تستها و انتقالها تصمیماتی را اتخاذ کنند که منجر به بروز مشکلات ارتباطی برای مردم شود.
آنچه مشخص است در ضعف اطلاعرسانی، قرائتهای بدبینانه بیشتری مطرح میشود. خود ساختار اجرایی کشور برای مدیریت بحرانها ضعفهای فراوانی دارد که این باب قرائتهای مختلف را باز میکند، اما اگر حکومت اجرای طرح صیانت را که بخش مهمی از اشتغال، کسب و کار، آموزش، درمان و… به آن ارتباط دارد را بدون راهکارهای قانونی اجرایی کند، یک فاجعه است.
شما به مشکلات زیرساختی اشاره کردید، تا چه اندازه مساله تحریمها را در بروز این مشکلات جدی میدانید؟
این اظهار منالشمس است. قبل از تحریمها به راحتی میشد، برخی از تجهیزات ارتباطی مورد نیاز را با ۵۰ میلیون تومان خریداری کرد، اما امروز به دلیل مشکلات تحریمی این ادوات را با چند میلیارد هم نمیتوان خرید. از سوی دیگر سرمایهگذاری روی زیرساختهای ارتباطی نیازمند مشارکت و سرمایهگذاریهای بینالمللی است که ایران از آن محروم است.
این روند نه فقط در حوزه ارتباطات و اینترنت، بلکه در حوزههایی، چون صنعت نفت، تولید و… نیز وجود دارد، اما خروجی آن به اندازه مشکلاتی که برای اینترنت رخ میدهد، نمایان نیست. بنابراین نقش تحریمها در بروز این مشکلات ساختاری واضح و غیر قابل انکار است. اماای کاش متولیان امر هم متوجه این تاثیر شوند و تحریمها را جدی بگیرند.