۱۳۹۷/۰۳/۰۷
–
۵۳۹۴ بازدید
جواب بدید چرا درحرم حضرت علی (ع) ایوان طلا طرف قبله نیست ولی بقیه حرم ها هست؟
منظور شمارا از این سوال متوجه نمیشویم چراکه سازندگان حرمهای معصومین یک نفر نبوده که الان سوال کنیم چرا ایوان یکی رو به قبله است و ایوان دیگری نیست ، بنای حرم شریف حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) درطول تاریخ چندین بار توسط افراد مختلف و تحت حاکمیت پادشاهان متعدد ساخته شده که طی سالها ، بر اثر گذشت زمان و یا حوادث تخریب شده و یا نیاز به توسعه و بازسازی یافته است. به این قطعه تاریخی توجه نمایید:آوردهاند که در دوران خلافت هارونالرشید، روزی هارون برای شکار به زمینهای پیرامون کوفه (نجف یا غریین) رفت و دید که سگهای شکاری آهویی را دنبال میکنند ولی پس از آن که آهو به منطقهٔ خاصی میرود، سگها از دنبال کردن آهو بازمیایستند. هارون دانست که آن سرزمین، مقدس و مطهر است که سگها واردش نمیشوند، لذا در پی تحقیق برآمد و سرانجام دانست که آنجا آرامگاه علی میباشد.
از عبدالله بن حازم نقل است که: «روزی با هارونالرشید از کوفه [برای شکار] به جانب «غریّین» [نجف] بیرون رفتیم، در آن جا آهوانی را دیدیم، بازهای شکاری و سگهای تربیتشده را به سویشان فرستادیم، ساعتی پَیشان رفتند تا این که آهوان به تپّهای پناه بردند و در آن جا آرمیدند. بازها و سگها از تعقیبشان دست کشیدند و برگشتند! هارون از این صحنه شگفتزده شد، سپس آهوان از آن بلندی فرود آمدند و بازها و سگها در پیشان رفتند، ولی دوباره اهوها به آن تپه بازگشتند و بازها و سگها هم دوباره از آنها صرفنظر کردند، سهباره هم این صحنه تکرار شد. هارون فرمان داد که به کوفه روند و کسی که سنش از همه بیشتر است را نزدش بیاورند، پیرمردی از بنیاسد را نزدش آوردند، هارون به او گفت: «قصه این تپه چیست؟» جواب داد: «پدرم از نیاکانش نقل کرده که میگفتند زیر این تپه قبر علی بن ابیطالب است، خداوند آن را حرم امن برای هر چیزی قرار دادهاست!»».[1]هارون به دنبال این رویداد در حدود سال ۱۷۱ (قمری) (۱۷۱ خورشیدی) اولین بارگاه و ساختمان مرقد علوی را بنا نهاد. تا چند دهه پیش در زیر طاق نزدیک قبر، نقشی بدیع و زیبا جلبتوجه میکرد که نقش روی درش مردی بود که تیر و کمان در دست داشت و آهویی در پیش روی او قرار داشت. در سال ۱۳۲۳/۲۴ خورشیدی نگارهٔ یادشده از جای خود برداشته شد و آن را به گنجینهٔ حرم بردند.
حرم چهار در داشت و ضریح از سنگ سفید بوده و گنبد از گل سرخ که بالایش علامت سبزی نصب بود.[2]
عمارت دوم
عمر بن یحیی از اصحاب امام کاظم این عمارت را بنا کرد.
عمارت سوم
پس از به قدرت رسیدن داعی صغیر از نوادگان زید پسر امام زینالعابدین در طبرستان، ساخت سوم این آستانه در نهایت شکوه عظمت آغاز شد. عمارت هفتاد طاق داشت.[3]
عمارت چهارم
را عضدالدوله دیلمی بنا نهاد و در حدود سال ۳۲۷ (قمری) (۳۱۷ خورشیدی) ساختش پایان یافت. این سال وفات عضدالدولهاست که بر اساس وصیتش وی را در آرامگاه خاصی که در عمارت آستانه قبلاً پیشبینی شدهبود به خاک سپردند و تا عصر حاضر آن حجره به مقابر سلاطین آل بویه معروف است؛ وی نخستین کسی بود که در آستانهٔ علوی خاک شد. عضدالدوله عمارت آستانه را با شکوه و عظمت درست کرد و همچنین همهٔ شاهان این خاندان و وزیرانشان در بازسازی و آراستن این آستانه نهایت پشتکار را داشتند.
عضدالدوله افزون بر بنای عمارت آستانه، شهر نجف را هم بنا نمود و درش خانههای بسیار و حمامها و بازارهای متعددی ساخت. شیعیان را تشویق به سکونت در آنجا کرد و خدمتگزارانی برای آستانه تعیین و موقوفات زیادی وقفش نمود.
……..
در سال ۱۱۵۶ (قمری) (۱۱۲۱/۲۲ خورشیدی) هنگامی که نادرشاه به زیارت نجف رفت، دستور داد که به جای کاشیهای سبزرنگ -که زمان صفویان به طرح شیخ بهایی گنبد و دو گلدسته را تزیین کرده بود- همه را طلا کنند. وی هزینهای سترگ صرف تعمیر آستانه نمود و هدیههایی بیشمار به خزانهٔ علوی پیشکش کرد که بیشترشان تاکنون در خزانه بازماندهاست.
گنبد آستانه که در عصر عضدالدوله سپید بود و در زمان صفویان سبز شدهبود، زمان نادر زرین شد و تاریخش را در کتیبهٔ ایوان طلای آستانه با طلا سال ۱۱۵۶ قمری نگاشتهاند. این کار نادرشاه تأثیر ژرفی در دلهای شیعیان نهاد و جمع فراوانی از بزرگان شاعران شیعه به فارسی و عربی و ترکی و هندی اشعاری به این مناسبت سرودند.
همچنین در آراستن حرم و کاشیکاری صحن کوشش بسیار کرد، از جمله آثار وی که تاکنون باقی است کاشیکاری ایوانالعلمای کنار رواق به سمت شمال است که به «مقامالعلماء» هم شناخته شده، در آنجا بسیاری از عالمان شیعه و برخی از بزرگان صفوی خاکاند.
همسر نادرشاه رضیه بیگم دختر شاه سلطان حسین صفوی نیز هزینهٔ بسیاری خرج تعمیرات و بازسازی اماکن متبرکه وقف کرد که اکثر کاشیکاری آستانهٔ علوی از آنجا انجام گرفت.
پینوشت:
1. علامه مجلسی، بحار الانوار، ۹۷: ۲۵۲ (حدیث ۴۷).، به نقل از ارشاد القلوب
2. ابومحمد حسن دیلمی، ارشادالقلوب دیلمی.
3. ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۲: ۴۵–۴۶ (فقط به بنای گنبد این ساختمان اشاره کردهاست).
از عبدالله بن حازم نقل است که: «روزی با هارونالرشید از کوفه [برای شکار] به جانب «غریّین» [نجف] بیرون رفتیم، در آن جا آهوانی را دیدیم، بازهای شکاری و سگهای تربیتشده را به سویشان فرستادیم، ساعتی پَیشان رفتند تا این که آهوان به تپّهای پناه بردند و در آن جا آرمیدند. بازها و سگها از تعقیبشان دست کشیدند و برگشتند! هارون از این صحنه شگفتزده شد، سپس آهوان از آن بلندی فرود آمدند و بازها و سگها در پیشان رفتند، ولی دوباره اهوها به آن تپه بازگشتند و بازها و سگها هم دوباره از آنها صرفنظر کردند، سهباره هم این صحنه تکرار شد. هارون فرمان داد که به کوفه روند و کسی که سنش از همه بیشتر است را نزدش بیاورند، پیرمردی از بنیاسد را نزدش آوردند، هارون به او گفت: «قصه این تپه چیست؟» جواب داد: «پدرم از نیاکانش نقل کرده که میگفتند زیر این تپه قبر علی بن ابیطالب است، خداوند آن را حرم امن برای هر چیزی قرار دادهاست!»».[1]هارون به دنبال این رویداد در حدود سال ۱۷۱ (قمری) (۱۷۱ خورشیدی) اولین بارگاه و ساختمان مرقد علوی را بنا نهاد. تا چند دهه پیش در زیر طاق نزدیک قبر، نقشی بدیع و زیبا جلبتوجه میکرد که نقش روی درش مردی بود که تیر و کمان در دست داشت و آهویی در پیش روی او قرار داشت. در سال ۱۳۲۳/۲۴ خورشیدی نگارهٔ یادشده از جای خود برداشته شد و آن را به گنجینهٔ حرم بردند.
حرم چهار در داشت و ضریح از سنگ سفید بوده و گنبد از گل سرخ که بالایش علامت سبزی نصب بود.[2]
عمارت دوم
عمر بن یحیی از اصحاب امام کاظم این عمارت را بنا کرد.
عمارت سوم
پس از به قدرت رسیدن داعی صغیر از نوادگان زید پسر امام زینالعابدین در طبرستان، ساخت سوم این آستانه در نهایت شکوه عظمت آغاز شد. عمارت هفتاد طاق داشت.[3]
عمارت چهارم
را عضدالدوله دیلمی بنا نهاد و در حدود سال ۳۲۷ (قمری) (۳۱۷ خورشیدی) ساختش پایان یافت. این سال وفات عضدالدولهاست که بر اساس وصیتش وی را در آرامگاه خاصی که در عمارت آستانه قبلاً پیشبینی شدهبود به خاک سپردند و تا عصر حاضر آن حجره به مقابر سلاطین آل بویه معروف است؛ وی نخستین کسی بود که در آستانهٔ علوی خاک شد. عضدالدوله عمارت آستانه را با شکوه و عظمت درست کرد و همچنین همهٔ شاهان این خاندان و وزیرانشان در بازسازی و آراستن این آستانه نهایت پشتکار را داشتند.
عضدالدوله افزون بر بنای عمارت آستانه، شهر نجف را هم بنا نمود و درش خانههای بسیار و حمامها و بازارهای متعددی ساخت. شیعیان را تشویق به سکونت در آنجا کرد و خدمتگزارانی برای آستانه تعیین و موقوفات زیادی وقفش نمود.
……..
در سال ۱۱۵۶ (قمری) (۱۱۲۱/۲۲ خورشیدی) هنگامی که نادرشاه به زیارت نجف رفت، دستور داد که به جای کاشیهای سبزرنگ -که زمان صفویان به طرح شیخ بهایی گنبد و دو گلدسته را تزیین کرده بود- همه را طلا کنند. وی هزینهای سترگ صرف تعمیر آستانه نمود و هدیههایی بیشمار به خزانهٔ علوی پیشکش کرد که بیشترشان تاکنون در خزانه بازماندهاست.
گنبد آستانه که در عصر عضدالدوله سپید بود و در زمان صفویان سبز شدهبود، زمان نادر زرین شد و تاریخش را در کتیبهٔ ایوان طلای آستانه با طلا سال ۱۱۵۶ قمری نگاشتهاند. این کار نادرشاه تأثیر ژرفی در دلهای شیعیان نهاد و جمع فراوانی از بزرگان شاعران شیعه به فارسی و عربی و ترکی و هندی اشعاری به این مناسبت سرودند.
همچنین در آراستن حرم و کاشیکاری صحن کوشش بسیار کرد، از جمله آثار وی که تاکنون باقی است کاشیکاری ایوانالعلمای کنار رواق به سمت شمال است که به «مقامالعلماء» هم شناخته شده، در آنجا بسیاری از عالمان شیعه و برخی از بزرگان صفوی خاکاند.
همسر نادرشاه رضیه بیگم دختر شاه سلطان حسین صفوی نیز هزینهٔ بسیاری خرج تعمیرات و بازسازی اماکن متبرکه وقف کرد که اکثر کاشیکاری آستانهٔ علوی از آنجا انجام گرفت.
پینوشت:
1. علامه مجلسی، بحار الانوار، ۹۷: ۲۵۲ (حدیث ۴۷).، به نقل از ارشاد القلوب
2. ابومحمد حسن دیلمی، ارشادالقلوب دیلمی.
3. ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۲: ۴۵–۴۶ (فقط به بنای گنبد این ساختمان اشاره کردهاست).