بلا برای مومن-بیماری و پاک شدن گناهان-
۱۳۹۶/۱۲/۱۷
–
۲۷۷۰ بازدید
سلام ایا روایتی داریم که هنگام مریضی مومن خداوند برای او ثواب مینویسد؟
الف ) روایت
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای بیمار چهار پاداش وجود دارد:
1- قلم از او برداشته شود (یعنی آن واجبی که بر اثر بیماری ترک کرده و یا آن حرامی که بر اثر بیماری مجبور به انجامش شده مواخذه نمی شود)
2- خداوند به فرشته (اعمال) دستور می دهد که هر عبادتی که در حال سلامتی انجام می داده برایش بنویسند
3- و (چون) بیماری در هرعضوی از اعضای بدنش وارد می شود، گناهان آن عضو خارج می شود و اگر (در این حال از بیماری) مرد آمرزیده مرده است.
4- و اگر سلامتی بازیافت و زنده بماند (بازهم) آمرزیده شده است. (وسایل الشیعه ج2ص401)
* نکته مهم : آمرزش مربوط به حق الله است و حقوق مردم ( حق الناس ) با بیماری از انسان ساقط نمی شود .
همه ما تجربه بیماری را داریم. برخی بیماری ها به سرعت بهبود می یابند و برخی مدتها انسان را آزار می دهند و برخی ممکن است منجر به مرگ شوند، اما آنچه که در هر نوع بیماری مهم است میزان صبر ما در برابر آن است و اینکه دنیا را سرمنزل مقصود خود ندانیم و باور داشته باشیم زندگی واقعی و جاودانه ما بعد از مرگ تازه آغاز می شود در اینصورت تلخی بیماریها مثل تلخی دارو قابل تحمل می شود.
ب ) بلا برای مومن
آنچه در این مسأله مهم است، جهان بینى انسان است. اگر انسان جهان بینى دینى داشته باشد ، دنیا و رنج هایش را بد نمى داند، بلکه به عکس رنج ها را عاملى براى تحّرک بشمار مى آورد; چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم سوره نساء، آیه 104می فرماید : «ان تکونوا تألمون فانهم یألمون کما تألمون و ترجون من الله ما لایرجون» ( اگر شما(مومنان) رنج مى کشید، کافران نیز همان گونه که شما رنج مى کشید، رنج مى کشند، و حال آن که شما امیدى به خدا دارید که آنان ندارند).
زیرا رنج ها وابستگى انسان را به دنیا کم مى کنند و او را به راه مى اندازند. این ذات دنیاست که با تغییر احوال و فصول و مرگ حتمى، به انسان آگاهى مى دهد که اینجا جاى ماندن و قرار نیست. بنابراین برخوردارى ها و بلاها، معیار سعادت نیستند و از همین جاست که نقش بلاها در سیر و سلوک معنوى و شکوفایى قابلیت هاى درونى مؤمن آنقدر اهمیت پیدا مى کند که در حدیث آمده است: «البلاء للولاء » ( کسانى که ایمان بیشترى دارند، رنجشان بیشتر است. )
فراموش نکنیم دنیا دار مکافات نیز هست و در بسیارى و در بسیارى از موارد انسان نتیجه حرکت هاى خلاف نظام خود را مى بیند، چه مؤمن باشد و چه کافر، در اصول کافى« باب بلا و امتحان» روایات متعددی در این زمینه ذکر شده است .
مقصود روایت آن است که تصور نشود وقتی کسی مؤمن شد و رضای الهی را کسب کرد دیگر گرفتار نمی شود بلکه گرفتاری ها فلسفه خاص خود را دارد. هر مؤمنی آزمایش می شود تا صداقت او معلوم شود ولی آزمایش لزوما همراه با گرفتاری و بلا و بدبختی نیست، بلکه با خیر و شر آزمایش می شود. گاهی با مقام و موقعیت و مال و منال آزمایش می شود. گاهی با گرفتن مال تصور نشود هر که مؤمن شد بیچاره و بدبخت و گرفتار می شود بلکه اگر مؤمن گرفتار شد نباید تعجب کند، زیرا مؤمن با گرفتاری آزمایش می شود.
خلاصه سخن آنکه تصور نشود مؤمن همیشه در آسایش است بلکه گاهی هم گرفتار می شود،ودر گرفتاری هم رضایت درونی دارد وهمواره شاد است.اینطور نیست که همیشه گرفتار باشد .
نکته دیگر آن است که مؤمن واقعی چون تسلیم رضای الهی است هنگام گرفتاری هم شاد است چون آن را هدیه الهی می داند و مؤمنان واقعی آرامش روحی و روانی واقعی دارند. اگر کسی وظایف خود را انجام داد. این نوع بلا از برای ارتقای درجه و از لطف های خداست. اما اگر به جهت سستی و بی احتیاطی بود مقصر خود اوست و مکافات عمل اوست.
ج ) اقسام بلا
بلا بر چند قسم است و هر یک بر صنف خاصى وارد مى شود:
1) بلاهایى براى رسوا ساختن مشرکان و کافران خبیث است (هم چنان که گذشت).
2) بلاى وارد بر مؤمن که زاییده ى گناه وى است و موجب ریزش گناه او مى گردد «و ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم؛ و هر مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست».امیرمؤمنان على(ع) مى فرماید: سپاس و ستایش خدایى را که رنج و گرفتارى پیروان ما را مایه ى زدوده شدن گناهان آنان در دنیا قرار داد تا بااین رنجها و بلاها طاعتشان سالم ماند و سزاوار پاداش آن شوند.
3) بلاى وارد بر مؤمن براى تصحیح ایمان است. امام صادق(ع) مى فرماید: «بلا و گرفتارى براى مؤمن زیور است و براى آن که خرد ورزد کرامت است. زیرا گرفتار بلا شدن و شکیبایى و پایدارى کردن در برابر آن ایمان را تصحیح مى گرداند.
4) بلاى وارد بر مؤمن موجب بیدارى او است: امام صادق(ع) مى فرماید: هیچ مؤمنى نیست مگر آن که هر چهل روز یک بار به وسیله ى بلا و گرفتارى متنبه مى شود. این بلایا به مال او مى رسد یا به فرزندش یا به خودش که پاداش آن را مى بیند و یا اندوهى به او مى رسد که نمى داند از کجا رسیده است.
5) بلاى وارد بر مؤمن باعث ارتقاى ایمان است، چرا که ایمان خود داراى درجات گوناگونى است و مؤمنین نیز داراى درجاتند و خداوند سبحان در این باره مى فرماید: «هم درجات عندالله؛ مؤمنان نزد خداوند داراى درجات هستند» جناب رسول الله(ص) در مورد این نوع بلا مى فرماید: خداوند براى انسان مقام و منزلتى در نظر گرفته است که او با کرده خود بدان نمى رسد تا آن که در بدن خود به بلایى گرفتار شود و بدین وسیله به آن مقام رسد.
6) بلاى وارد بر انبیاء و مقربان درگاه الهى است که براى ارتقاى کمال انسانى انبیاء است و لذا جناب ابراهیم نبى(ع) با پیروزى در امتحان به مقام امامت رسیده است. «و اذ ابتلى ابراهیم ربّه بکلمات فأتمهنّ، قال انّى جاعلک للناس اماما ؛ بیاد آر هنگامى که خداوند ابراهیم را به امورى چند امتحان فرمود و او همه را به جاى آورد خدا به او گفت: من ترا به پیشوایى خلق برگزینم». با این مقدمه روشن مى شود که هیچ گروهى و هیچ فردى نیست که مورد آزمایش و امتحان قرار نگیرد و بلکه همه انسان ها لحظه به لحظه و دم به دم مورد آزمایش قرار مى گیرند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای بیمار چهار پاداش وجود دارد:
1- قلم از او برداشته شود (یعنی آن واجبی که بر اثر بیماری ترک کرده و یا آن حرامی که بر اثر بیماری مجبور به انجامش شده مواخذه نمی شود)
2- خداوند به فرشته (اعمال) دستور می دهد که هر عبادتی که در حال سلامتی انجام می داده برایش بنویسند
3- و (چون) بیماری در هرعضوی از اعضای بدنش وارد می شود، گناهان آن عضو خارج می شود و اگر (در این حال از بیماری) مرد آمرزیده مرده است.
4- و اگر سلامتی بازیافت و زنده بماند (بازهم) آمرزیده شده است. (وسایل الشیعه ج2ص401)
* نکته مهم : آمرزش مربوط به حق الله است و حقوق مردم ( حق الناس ) با بیماری از انسان ساقط نمی شود .
همه ما تجربه بیماری را داریم. برخی بیماری ها به سرعت بهبود می یابند و برخی مدتها انسان را آزار می دهند و برخی ممکن است منجر به مرگ شوند، اما آنچه که در هر نوع بیماری مهم است میزان صبر ما در برابر آن است و اینکه دنیا را سرمنزل مقصود خود ندانیم و باور داشته باشیم زندگی واقعی و جاودانه ما بعد از مرگ تازه آغاز می شود در اینصورت تلخی بیماریها مثل تلخی دارو قابل تحمل می شود.
ب ) بلا برای مومن
آنچه در این مسأله مهم است، جهان بینى انسان است. اگر انسان جهان بینى دینى داشته باشد ، دنیا و رنج هایش را بد نمى داند، بلکه به عکس رنج ها را عاملى براى تحّرک بشمار مى آورد; چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم سوره نساء، آیه 104می فرماید : «ان تکونوا تألمون فانهم یألمون کما تألمون و ترجون من الله ما لایرجون» ( اگر شما(مومنان) رنج مى کشید، کافران نیز همان گونه که شما رنج مى کشید، رنج مى کشند، و حال آن که شما امیدى به خدا دارید که آنان ندارند).
زیرا رنج ها وابستگى انسان را به دنیا کم مى کنند و او را به راه مى اندازند. این ذات دنیاست که با تغییر احوال و فصول و مرگ حتمى، به انسان آگاهى مى دهد که اینجا جاى ماندن و قرار نیست. بنابراین برخوردارى ها و بلاها، معیار سعادت نیستند و از همین جاست که نقش بلاها در سیر و سلوک معنوى و شکوفایى قابلیت هاى درونى مؤمن آنقدر اهمیت پیدا مى کند که در حدیث آمده است: «البلاء للولاء » ( کسانى که ایمان بیشترى دارند، رنجشان بیشتر است. )
فراموش نکنیم دنیا دار مکافات نیز هست و در بسیارى و در بسیارى از موارد انسان نتیجه حرکت هاى خلاف نظام خود را مى بیند، چه مؤمن باشد و چه کافر، در اصول کافى« باب بلا و امتحان» روایات متعددی در این زمینه ذکر شده است .
مقصود روایت آن است که تصور نشود وقتی کسی مؤمن شد و رضای الهی را کسب کرد دیگر گرفتار نمی شود بلکه گرفتاری ها فلسفه خاص خود را دارد. هر مؤمنی آزمایش می شود تا صداقت او معلوم شود ولی آزمایش لزوما همراه با گرفتاری و بلا و بدبختی نیست، بلکه با خیر و شر آزمایش می شود. گاهی با مقام و موقعیت و مال و منال آزمایش می شود. گاهی با گرفتن مال تصور نشود هر که مؤمن شد بیچاره و بدبخت و گرفتار می شود بلکه اگر مؤمن گرفتار شد نباید تعجب کند، زیرا مؤمن با گرفتاری آزمایش می شود.
خلاصه سخن آنکه تصور نشود مؤمن همیشه در آسایش است بلکه گاهی هم گرفتار می شود،ودر گرفتاری هم رضایت درونی دارد وهمواره شاد است.اینطور نیست که همیشه گرفتار باشد .
نکته دیگر آن است که مؤمن واقعی چون تسلیم رضای الهی است هنگام گرفتاری هم شاد است چون آن را هدیه الهی می داند و مؤمنان واقعی آرامش روحی و روانی واقعی دارند. اگر کسی وظایف خود را انجام داد. این نوع بلا از برای ارتقای درجه و از لطف های خداست. اما اگر به جهت سستی و بی احتیاطی بود مقصر خود اوست و مکافات عمل اوست.
ج ) اقسام بلا
بلا بر چند قسم است و هر یک بر صنف خاصى وارد مى شود:
1) بلاهایى براى رسوا ساختن مشرکان و کافران خبیث است (هم چنان که گذشت).
2) بلاى وارد بر مؤمن که زاییده ى گناه وى است و موجب ریزش گناه او مى گردد «و ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم؛ و هر مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست».امیرمؤمنان على(ع) مى فرماید: سپاس و ستایش خدایى را که رنج و گرفتارى پیروان ما را مایه ى زدوده شدن گناهان آنان در دنیا قرار داد تا بااین رنجها و بلاها طاعتشان سالم ماند و سزاوار پاداش آن شوند.
3) بلاى وارد بر مؤمن براى تصحیح ایمان است. امام صادق(ع) مى فرماید: «بلا و گرفتارى براى مؤمن زیور است و براى آن که خرد ورزد کرامت است. زیرا گرفتار بلا شدن و شکیبایى و پایدارى کردن در برابر آن ایمان را تصحیح مى گرداند.
4) بلاى وارد بر مؤمن موجب بیدارى او است: امام صادق(ع) مى فرماید: هیچ مؤمنى نیست مگر آن که هر چهل روز یک بار به وسیله ى بلا و گرفتارى متنبه مى شود. این بلایا به مال او مى رسد یا به فرزندش یا به خودش که پاداش آن را مى بیند و یا اندوهى به او مى رسد که نمى داند از کجا رسیده است.
5) بلاى وارد بر مؤمن باعث ارتقاى ایمان است، چرا که ایمان خود داراى درجات گوناگونى است و مؤمنین نیز داراى درجاتند و خداوند سبحان در این باره مى فرماید: «هم درجات عندالله؛ مؤمنان نزد خداوند داراى درجات هستند» جناب رسول الله(ص) در مورد این نوع بلا مى فرماید: خداوند براى انسان مقام و منزلتى در نظر گرفته است که او با کرده خود بدان نمى رسد تا آن که در بدن خود به بلایى گرفتار شود و بدین وسیله به آن مقام رسد.
6) بلاى وارد بر انبیاء و مقربان درگاه الهى است که براى ارتقاى کمال انسانى انبیاء است و لذا جناب ابراهیم نبى(ع) با پیروزى در امتحان به مقام امامت رسیده است. «و اذ ابتلى ابراهیم ربّه بکلمات فأتمهنّ، قال انّى جاعلک للناس اماما ؛ بیاد آر هنگامى که خداوند ابراهیم را به امورى چند امتحان فرمود و او همه را به جاى آورد خدا به او گفت: من ترا به پیشوایى خلق برگزینم». با این مقدمه روشن مى شود که هیچ گروهى و هیچ فردى نیست که مورد آزمایش و امتحان قرار نگیرد و بلکه همه انسان ها لحظه به لحظه و دم به دم مورد آزمایش قرار مى گیرند.