خانه » همه » مذهبی » بیوگرافی جعفر کذاب فرزند امام(ع)

دانلود کتاب های امتحان شده

بیوگرافی جعفر کذاب فرزند امام(ع)

در زمان امام هادی (ع) ایشان مرتکب جرم و ادعایی نشده بود که بخواهد مجازات شود آنهم در حد قتل، در ضمن کافر نشده بود فقط خودش را امام معرفی کرد و در این راه هزینه زیادی کرده بود.بیوگرافی جعفرکذاب :هر چند در رابطه با تولد، نحوه زندگی و کلاً بیوگرافی جعفر در منابع، مطالب چندانی ذکر نشده است ولی در مورد اقدامات وی پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) و آغاز غیبت صغرای امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به برخی مسائل هر چند کوتاه و مختصر اشاراتی شده است. شیخ مفید (م 413هـ.ق) برای امام هادی(علیه السلام)، پنج فرزند ذکر نموده است که عبارتند از: امام حسن عسکری(علیه السلام)، حسین، محمد، جعفر و عایشه .
فخر رازی (م 606هـ.ق) به غیر از این پنج تن، علی، موسی، فاطمه و بریهة را نیز بر فرزندان آن حضرت افزوده است و طبری (م 358هـ) در ذکر فرزندان آن حضرت «دلالة» را نیز از دختران امام هادی(علیه السلام) برشمرده است.
ولی نسل آن حضرت فقط از دو فرزندش یعنی امام حسن عسکری(علیه السلام) و جعفر می‌باشد، در برخی منابع گفته میشود که مادر جعفر کنیزی به نام «حدق» بوده است. و برخی مادرش را سوسن میدانند منابع به تاریخ تولد جعفر اشاره‌ای ننموده‌اند، آنها که تاریخ تولد وی را حدود سال 226هـ.ق گفته اند دچار اشتباه شده اند چون فرزند ارشد امام (ع) معروف به سید محمد که گفته شده مادرش حدیث یا سلیل است حدودا سال ۲۲۸ق در صریا در نزدیکی مدینه متولد شد.[بداوی، سبع الجزیره، مرکز سبع الدجیل للتبلیغ و الارشاد، ص۲]اندوه امام هادی علیه السلام در هنگام ولادت جعفر کذاب :
شیخ صدوق در کمال‌الدین در روایتی از صالح بن عبدالله آورده که وی گوید: مادرم فاطمه دختر محمد بن هیثم معروف به ابن سیابه در روز تولد جعفر در خانه امام هادی(علیه السلام) بود و نقل می‌کرد: هنگام ولادت جعفر در خانه امام هادی (ع) بودم. همه اهل خانه، به جز خود امام (ع)، خوشحال بودند. از ایشان سؤال کردم: «مولای من! چرا شما را خوشحال نمی بینم؟» حضرت فرمود: « در آینده علت این امر بر تو روشن خواهد شد چرا که او افراد بسیاری را گمراه خواهد کرد»
این فرمایش حضرت بنا به گفته مرحوم صدر بعدها آشکار شد چرا که جعفر در دوران جوانی از تعالیم اسلام روی برگردانید و به لهو و لعب پرداخت تا آن‌جا که امام هادی(علیه السلام) اصحاب خویش را از معاشرت با فرزندش منع می‌نمود.
امام هادی(ع) به بسیاری از یارانش فرمودند :
«اجتناب کنید از پسر من، جعفر، زیرا که او برای من، بمنزله نمرود(پسرنوح ) است نسبت به حضرت نوح که خداوند عزوجل فرمود در حق او: «نوح گفت پسر من از کسان منست .» سپس خداوند می فرماید: «ای نوح او از کسان تو نیست که آن عملی است غیر صالح »
جعفر مردی عیاش و نااهل و شرابخوار و از مدعیان امامت بود.وهمواره در مجالس بزم وشرابخواری شرکت میکرد واغلب مست بود وبسیار باعث ناراحتی پدر وبرادرش امام حسن عسکری (ع) میشد.
کنیه جعفر ابوعبدالله و از القاب معروفش ابوالکراین (پدر فرزندتان بسیار) و «کذاب» بود و از آن جهت به او «کرین» لقب دادند که اولاد و احفاد بی‌شماری داشت تا آن‌جا که در برخی از منابع آنان را در حدود 120 نفر ذکر نموده‌اند. بیشتر این افراد از شش پسر جعفر یعنی: اسماعیل، طاهر، یحیی، هارون، علی و ادریس بودند. فرزندان جعفر را به جهت انتسابشان به امام رضا(علیه السلام) «جد بزرگوارشان»، رضویون می‌نامیدند.
از فرزندان معروف جعفر می‌توان به ابورضا محسن بن جعفر که در ایام المقتدر بالله عباسی در دمشق به سال 300هـ خروج نمود و نیز به عیسی بن جعفر که فردی عالم و فاضل و استاد ابو محمد هارون بن موسی تلعکبری بود اشاره کرد. تلعکبری در سال 325هـ.ق در نزد او به آموختن علم حدیث پرداخته و از وی اجازه روایت أخذ نموده است.
لقب دیگر وی که در تاریخ بیشتر به این لقب مشهور شده «کذّاب» است.
دلیل ملقب شدن جعفر بن علی به جعفرکذاب :
وی پس از شهادت پدرش امام هادی (ع) ادعای امامت کرد ولی حضرت امام حسن عسگری علیه السلام اجازه هیچگونه خودنمایی را به او نداد تا این که پس از شهادت امام حسن عسگری علیه السلام و آغاز غیبت صغری امام مهدی، او فرصت یافت دوباره ادعای امامت کند و با دروغ، جمعی را به گمراهی بکشاند و از این رو به جعفر کذاب شهرت یافت.
منشأ و علت چنین لقبی را شیخ صدوق در کمال الدین، راوندی در الخرائج و الجرائح، مرحوم علامه ابو منصور احمد بن علی طبرسی در الاحتجاج و امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی در اعلام الوری باعلام الهدی از ابو خالد کابلی در ضمن روایتی چنین ذکر کرده‌اند که ابوخالد گوید:
روزی بر مولایم علی بن حسین زین‌العابدین(علیه السلام) وارد شدم و عرض کردم یابن رسول‌الله مرا آگاه کن از کسانی که خداوند عزوجل طاعت و مودّت آنها را واجب گردانیده است و واجب است بر بندگان خدا که بعد از رسول‌الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به آنها اقتداء کنند. آن حضرت فرمود: «اولین کسی که خداوند امام قرار داده و اطاعتش را واجب نمود امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) است، پس از آن امام حسن(علیه السلام) و سپس امام حسین(علیه السلام) از فرزندان علی بن ابی‌طالب(علیه السلام)، پس از آن، این امر به من رسیده است.» آن حضرت این را گفت و ساکت شد. عرض کردم: ای سرور من از امیرالمؤمنین روایت شده است که زمین از حجت خدای عزوجل خالی نمی‌ماند پس حجت و امام پس از شما کیست؟ فرمود: فرزندم محمد و اسم او در تورات باقر است و او علم را می‌شکافد شکافتنی، و او حجت و امام بعد از من است و پس از او فرزندش جعفر است که اسمش در نزد اهل آسمان‌ها صادق است. عرض کردم: چگونه اسم او صادق است در حالی که همة شماها صادق هستید. فرمود: پدرم از پدرش و او نیز از رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) روایت کرد که آن حضرت فرمود: زمانی که فرزندم جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(علیهم السلام) متولد شد او را صادق نام بگذارید؛ چرا که پنجمین نسل از فرزندان او متولد می‌شود که نام او نیز جعفر است و ادعای امامت می‌کند و بر خداوند دروغ می‌بندد و او نزد خداوند، جعفر کذّاب است زیرا به خداوند افتراء می‌بندد و چیزی را ادعا می‌کند که اهل آن نیست در آن روزی که خداوند ولی خود را مستور گرداند، با پدرش مخالفت می‌کند و بر برادر خود حسادت می‌ورزد. حضرت امام سجاد(علیه السلام) این را فرمود و گریه سختی نمود سپس فرمود: گویا جعفر کذاب را می‌بینم که طاغوت زمانش را برای تفتیش امر ولی‌الله وادار می‌کند. کسی که غائب و در پناه خداست و بر حرم پدرش وکیل می‌باشد. این در حالی است که جعفر به ولادت آن حضرت جاهل و ناآگاه است و اگر به او دست یابد به قتل او حریص است، و به میراث او چشم طمع دوخته تا آن‌که آنها را بدون حق بگیرد و تصاحب کند. ابو خالد گوید عرض کردم: یابن رسول‌الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) این امر واقع می‌شود؟ فرمود: بله به خدا قسم این مکتوب است در صحیفه‌ای که در پیش ماست و در آن صحیفه هر چه از سختی‌ها پس از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بر ما می‌رود مذکور است.با توجه به این روایت، جعفر بنا به اقداماتی که در راستای مخالفت با برادر بزرگوارش و نیز برای گرفتن امامت پس از او و همراهی نمودنش با طاغوت زمان که در بُرهه ‌ای از زندگی خویش انجام می‌دهد در نزد خداوند «کذاب» شمرده شده و در صحیفه ائمه هدی(علیهم السلام) نیز این امر ثبت شده است.
امام زمان(ع) نیز طى توقیع هایى او را دروغگو دانست به همین جهت در میان شیعیان به جعفرکذاب مشهور شد.
ملقب شدن او به کذاب از نشانه های نبوت وبهترین گواه راستگویی امامان معصوم است که سالها پیش از ولادت جعفر از پیامبر اکرم (ص)، کذاب بودن اورا نقل کرده اند امام زین العابدین (ع) 200 سال پیش از ولادت جعفر از او خبر داده ،از اسم ولقب او سخن گفته است ودوقرن بعد آنچنانکه فرموده تحقق یافته است
آیا برای کسی که از مرکز وحی الهام نگرفته باشد چنین جرات وشهامت هست که بگوید بعد از دویست سال برای من چنین نواده ای به دنیا خواهد آمد ودارای چنین اوصافی خواهد بود !!!
هنگامی که جعفر از وجود بقیة الله آگاه شد همان کاری را کرد که امام سجاد (ع) پیش بینی کرده بود …تامل در این اوضاع ورفتار غیر انسانی جعفر برای اثبات حقانیت رسول اکرم (ص) وامامان معصوم (ع) کافی است
جعفر کذاب که مدتی مدید در ایام پدر و برادر و برادرزاده‌اش عنان اختیار از کف داد و در طلب مقام و موقعیت چند روزه دل این بزرگواران را به درد آورد و در مواقعی، موقعیت آن حضرات را به مخاطره انداخت
صاحب منتهی الاَّمال می نویسد: «و اما جعفر، پس مثلش مثل فرزند حضرت نوح پیغمبر علیه السلام است و ملقب به کذاب است و ادعا کرد امامت را به غیر حق و گمراه کرد مردم را و فروخت زن حره وآزاد از آل جعفر را و اخبار بسیار در مذمت او وارد شده .
جعفر در ایام پدر و برادر گرامیش:
الف : جعفر در ایام پدر بزرگوار خود :
جعفر ایام کودکی و نوجوانی و جوانی خویش را در حیات پدرش امام هادی(علیه السلام) سپری نمود و در شهادت پدرش سال 254هـ.ق در حدود 28 سال بیش نداشت. در طول این مدت تنها مطلبی که در رابطه با وی در منابع متقدم ذکر شده جریان تولد وی و عدم سرور و خوشحالی امام هادی(علیه السلام) از این واقعه می‌باشد که شیخ صدوق در کمال الدین، شیخ طوسی در کتاب الغیبة و علامه مجلسی در بحارالأنوار آن را ذکر کرده‌اند.
و روایت دیگری را ابن حمدان خصیبی (م 334هـ) در الهدایة الکبری از امام هادی(علیه السلام) ذکر می‌کند که آن حضرت فرمودند: از فرزندم جعفر دوری کنید چرا که مَثَل من و فرزندم مَثَل نوح و فرزندش حام می‌باشد آن‌جا که نوح عرض کرد:
«… رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی».
و خداوند فرمود:
«یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ».
این دو روایت که هر دو از امام هادی(علیه السلام) می‌باشند نشان از آگاهی امام از اقدامات آتی وی و عدم رضایتش از وی می‌باشد و از روایات دیگری که از امام حسن عسکری(علیه السلام) در رابطه با جعفر ذکر شده به نظر می‌رسد که جعفر در جوانی و در ایام حیات پدرش امام هادی(علیه السلام) نیز برخلاف سیره و روش پدر و اجداد طاهرینش عمل می‌نموده و باعث ناخشنودی آن حضرت می‌گردید.
احمد بن سعد کوفى مى گوید:
«به همراه گروهى از شیعیان نزد امام هادى(ع) رسیدیم و از امامت بعد از ایشان سؤال کردیم و گفتیم که برخى مى گویند امام بعد از شما، جعفر است و نه حسن.
امام فرمود: [از این سخن ] بپرهیزید، همانا جعفر دشمن من است؛ اگرچه فرزند من است. همچنین او دشمن برادرش حسن است و حسن او امام بعد از من است…».
امام هادی (ع) در جایی دیگردرمورد جعفر می فرماید: او از تعالیم دین خارج، و زیر بار فرمان من نیست .
شیخ طوسى، در ضمن حدیثى که نقل می کند واز شرابخوارى ومستى جعفر حکایت می کند، می گوید: کارهاى زشت وگفتارهاى ناهنجارى که از وى روایت شده، به قدرى زیاد است که نمی توان احصاء نمود… جعفر بن على، چون از طرف دستگاه بنى عباس تقویت می شد و آن عنصر فاسد را عامل خود دانسته ودر مقابل امام حسن عسکرى (ع) تقویت می کردند،
ب : جعفر و امام حسن عسکری (ع):
از بیانات امام حسن عسکری(علیه السلام) مشخص می‌شود که پس از شهادت امام هادی(علیه السلام)، جعفر در مسأله امامت، طمع داشته و نسبت به برادر خود حسد می‌روزیده است. خصیبی در ضمن روایتی که در رابطه با جعفر ذکر می‌کند، آورده است که امام حسن عسکری(علیه السلام) فرمودند: در آینده از اعمال و کردار جعفر بر شما اموری آشکار می‌شود، به خدا قسم مَثَل من و او مثل هابیل و قابیل از فرزندان آدم است، آن‌جا که قابیل بر هابیل در آن‌چه خداوند بر او از فضلش بخشیده بود، حسد ورزید و او را به قتل رسانید و اگر برای جعفر هم زمینه‌اش آماده باشد مرا به قتل می‌رساند ولکن خواست و امر خداوند چنین نیست که او موفق به این امر گردد.از مواردی که در رابطه با اعمال سوء جعفر در حیات برادرش امام حسن عسکری(علیه السلام) می‌توان برشمرد استفاده مفرط وی از مسکرات بود که بسیار باعث رنجش خاطر آن حضرت می‌شد.
شیح طوسی از سعد بن عبدالله و او از چند نفر از جمله ابوهاشم داود بن قاسم جعفری که به خاطر قتل عبدالله بن محمد عباسی در زندان به سر می‌بردند، نقل می‌کند که شبی در زندان بودیم که امام عسکری(علیه السلام) و برادرش را دستگیر و به زندان آوردند. ما پس از احوالپرسی از آن حضرت، او و برادرش را در صدر مجلس جای دادیم. در این میان جعفر که در کنار برادرش نشسته بود با صدای بلند گفت: «واشطناه» یعنی نام کنیز خود را برد و این در حالی بود که آثار مستی وجودش را فرا گرفته بود. امام(علیه السلام) بر او ناراحت شده فرمودند: ساکت باش و طولی نکشید که جعفر در آنجایی که نشسته بود به خواب رفت.
قطب‌الدین راوندی و علامه مجلسی نیز به این روایت اشاره کرده‌اند. شیخ مفید هم در ضمن بیان مناقب و معجزات امام حسن عسکری(علیه السلام) روایتی نقل می‌کند که در آن به شرب خمر و فسق و فجور جعفر اشاره شده است. شیخ صدوق نیز به هنگام نقل جریان ورود کاروان قمی‌ها پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) به سامراء آورده است که وقتی اهل کاروان از وارث آن حضرت سؤال کردند، آنها را به جعفر بن علی ارجاع دادند و چون پرسیدند که جعفر کجاست؟ گفته شد که جعفر در کنار دجله همراه آوازخوانان مشغول شرب خمر می‌باشد که این امر در ابتدا باعث انصراف کاروان قمی‌ها از رفتن به پیش جعفر شد.
بااین حال امام حسن عسکری (ع) همواره به جعفر محبت میکردبه عنوان مثال میتوان از تلاش امام حسن عسگری علیه السلام برای رهایی جعفر کذاب از زندان نام برد که :
معتمد ، امام را با برادرش، جعفر کذاب ، به زندان انداخت و هر روز و هر لحظه سراغ امام را می گرفت. زندانبانان به او می گفتند روزها روزه است و شب ها مشغول نماز. تا این که یک روز معتمد به علی بن جرین که مأمور مراقب امام بود، گفت:«نزد حسن عسگری برو و به او از طرف من سلام برسان و بگو به خانه‌اش برگردد.»
علی بن جرین نزد امام رفت. دید امام در زندان نشسته و لباس و کفشش آماده است. علی بن جرین پیام معتمد را داد. امام برخاست و سوار بر مرکب شد، اما حرکت نکرد. علی بن جرین گفت:«چرا ایستاده‌اید؟!»
فرمود:« ایستاده‌ام که برادرم جعفر هم بیاید.»
علی بن جرین عرض کرد:«اما خلیفه فقط دستور آزادی شما را داده است.»
فرمود:«نزد خلیفه برگرد و بگو من و جعفر با هم از خانه خارج شده ایم و اگر من تنها برگردم برای او (خلیفه) خوب نیست.»
علی بن جرین رفت و برگشت و عرض کرد خلیفه می گوید:«من جعفر را به دلیل سخنان و رفتار ناروایش نسبت به شما به زندان افکندم. ولی اکنون به احترام در خواست شما آزادش می‌کنم.
آن گاه جعفر همراه امام حسن عسگری علیه السلام به خانه برگشت.
امام حسن عسکری(ع) برای اینکه امرامامت وجانشینی بر مردم اشتباه نشود و امامت امام مهدی (عج)را از کارشکنی‌های جعفر حفظ کند، در آخرین لحظات عمرشان، یکی از اصحاب به نام ابوالادیان را به حضور طلبیدند ونشانه های جانشین خود را ذکر فرمودند ویکی از علامات امام پس خود را اینگونه بیان میکنند :
« امام کسی است که بر جنازه من نماز بخواند.»

درباره admin

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

تازه ترین ها