طلسمات

خانه » همه » مذهبی » بی نیازی خدا و نیاز مخلوق

بی نیازی خدا و نیاز مخلوق


بی نیازی خدا و نیاز مخلوق

۱۳۹۷/۰۷/۱۹


۱۱۱۹ بازدید

سلام چرا خدایی که ماروافریده بایستی بی نیاز باشد. مگر موجود نیازمند نمیتواند چیزی بیافریند. مثلا انسانی که نیازمند است توانسته موشک و اتومبیل بیافریند. پس چرا خداوند باید دارای صفت بی نیازی باشد؟

مادى نبودن خدا: خدا در ذات خود موجود مادى نیست اگر چه مرتبه فعل و ظهور او مادی است. موجود مادى چیزى است که به نحوى قابل لمس و احساس باشد و جایى را پر کند؛ مانند خورشید، درخت، هوا، نور و… . ذات خدا مادى نیست؛ چون ماده محدود است و هر چه بزرگ باشد بازهم پایان پذیر است. عظیم ترین کهکشان ها، وسعتش، سرانجام انتهایى دارد و بزرگ تر از آن را هم مى توان تصور کرد. اما ذات خداوند محدود نیست؛ بلکه کمال مطلق و بى نهایت است و گرنه در او نقص و احتیاج راه پیدا مى کند. همچنین ماده مرکب است؛ یعنى، از ذرات، اجزا، عناصر و اتم هایى ترکیب شده است و این اجزا قابل تفکیک و تقسیم است و هر مرکب به اجزائش و به این ترکیب نیازمند مى باشد و هر جزئى از دیگر اجزا بر کنار است. اما در خداوند این نیازمندى و غفلت راه ندارد؛ چون وى احاطه، علم و حضور مطلق است. و نیز ماده قابل تغییر است؛ زیرا همه گیاهان، جانوران، حتى خورشید، دریاها و کوه ها دائماً در حال دگرگونى اند. جانوران و گیاهان، دوران رشد و فرسودگى و پژمردگى دارند. خورشید همیشه در اثر احتراق ها و انفجارهاى عظیم، از وزنش کاسته مى شود. کوه ها تحت تأثیر عوامل جوّى و فیزیکى تابش آفتاب، سیل، زلزلزله، سرما و … قرار دارند. اما در خداوند سبحان دگرگونى راه ندارد؛ چون نه خدا کمبودى دارد تا رو به رشد رود و نه گذشت روزگار و آمدن حوادث در او تأثیر مى گذارد تا خدا را ضعیف و فرسوده کند. اصولاً عوامل بیرون از ذات – که همه یکسره مخلوق خدا هستند – در او تأثیر نمى گذارند. در غیر این صورت او محکوم و متأثر از غیر خود بود و این با حاکمیت مطلق پروردگار سازگار نیست.
نگا: باهنر، محمدجواد، معارف اسلامى، صص 16 – 18.

بى نیازى خدا
خداوند بى نیاز مطلق است؛ زیرا واجب الوجود است و واجب الوجود، نیازى به علت ندارد؛ بلکه او علت براى وجود ممکنات است و در واقع ممکنات به او نیازمندند. اگر خداوند، کمترین نیازى به موجود دیگرى داشته باشد، آن موجود دیگر، علت او خواهد بود و در این صورت دیگر او واجب الوجود نخواهد بود که با فرض اصلى ما ناسازگار است. به بیان دیگر با اثبات علم، قدرت، حیات و کمال (صفات ایجابى براى خداوند)، به این حقیقت واقف مى شویم که همه هستى در این امور، نیازمند به او هستند، و اگر قرار بود که خداوند در این ساحت ها، به آنها نیازمند باشد؛ دیگر قدرت مطلق، علم مطلق و … نبود و در یک کلام خدا نبود؛ بلکه مخلوق بود و حال آنکه فرض آن است که این موجود، – با داشتن چنین صفات مطلق و کاملى – خداوند است.
نتیجه :
اصل وجود و ابزار وجود دهنده و خلق کننده توسط تمام مخلوقات در حقیقت به اراده و خالقیت خدای بی نیاز وابسته و محدود در دایره استعداد اعطایی او به آنهاست.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد