۱۳۹۶/۰۸/۰۹
–
۱۳۴ بازدید
کلمه مذهب از چه ریشه ای و معنای آن چیست؟
کلمه مذهب در لغت از ریشه «ذَهَب» به معنی رفتن گرفته شده باشد در آن صورت مذهب، اسم مکان است به معنای محل رفتن. و اگر از ذهب به معنی «در مسأله ای گرایش به نظریه ای پیدا کردن» گرفته شده باشد. در آن صورت مذهب مصدر میمی میشود به معنای «عقیده، اعتقاد، آیین.» به نظر می رسد معنای دوم هم از همان معنی اول گرفته شده است. راه خاص در رفتن و مسلک و طریقه در اعمال فیزیکی و هم چنین روش خاص در مسائل فکری و نظری هر دو مصداق مذهب است که از لحاظ ادبیات عرب اسم مکان می باشدو در اصطلاح، مذهب به یکی از تیرهها و شعب یک دین گفته می شود که این انشعاب ممکن است به دلائلی همچون شیوههای مختلف سیر و سلوک، روش عمل نسبت به احکام، تیرههای اعتقادی و غیره باشد.
در نتیجه: مذهب عبارت است از یک روش و یک طریقه ی خاصی که در یک مکتب ایجاد شده یا به عبارت دیگر انشعاباتی هست که در یک مکتب پدید می آید. علامه طباطبایی در مقدمه کتاب «شیعه در اسلام» خود آورده اند: انسان تا می تواند، خواستار آن است که نیازمندیهای خود را از جهت بقای وجود، به طور کاملتری رفع نماید. از اینجاست که انسان پیوسته اعمال خود را به مقررات وقوانینی که به دلخواه خود وضع کرده یا از دیگران پذیرفته،تطبیق میکند و روش معینی در زندگی خود اتخاذ می نماید. قوانین و مقررات نامبرده که در زندگی انسان حکومت می کند به یک اعتقاد اساسی استوارند و انسان در زندگی خود به آن تکیه داده است و آن تصوری است که انسان از جهان هستی که خود جزئی از آن است دارد و قضاوتی است که در حقیقت آن می کند. مجموع این اعتقاد واساس ومقررات متناسب با آن که در مسیر زندگی مورد عمل قرار می گیرد، دین نامیده می شود و اگر انشعاباتی در دین پیدا شود، هر شعبه را مذهب می نامند مانند مذهب تشیع و مذهب تسنن در اسلام و مذهب واتیکان ومذهب نسطوری در مسیحیت.(خلاصه شده از مقدمه شیعه در اسلام علامه طباطبایی(ره))در نتیجه مذهب راه وروش خاص متدین شدن به آن مکتب می باشد که در حقیقت انشعابات آن دین وآیین و مکتب می باشد. البته توجّه شود که مذهب یا نحله به شعبات گوناگون همین مکاتب می گویند؛ لکن واژه ی مذهب بیشتر در شعبات مکاتب الهی (ادیان) کاربرد دارد.
در نتیجه: مذهب عبارت است از یک روش و یک طریقه ی خاصی که در یک مکتب ایجاد شده یا به عبارت دیگر انشعاباتی هست که در یک مکتب پدید می آید. علامه طباطبایی در مقدمه کتاب «شیعه در اسلام» خود آورده اند: انسان تا می تواند، خواستار آن است که نیازمندیهای خود را از جهت بقای وجود، به طور کاملتری رفع نماید. از اینجاست که انسان پیوسته اعمال خود را به مقررات وقوانینی که به دلخواه خود وضع کرده یا از دیگران پذیرفته،تطبیق میکند و روش معینی در زندگی خود اتخاذ می نماید. قوانین و مقررات نامبرده که در زندگی انسان حکومت می کند به یک اعتقاد اساسی استوارند و انسان در زندگی خود به آن تکیه داده است و آن تصوری است که انسان از جهان هستی که خود جزئی از آن است دارد و قضاوتی است که در حقیقت آن می کند. مجموع این اعتقاد واساس ومقررات متناسب با آن که در مسیر زندگی مورد عمل قرار می گیرد، دین نامیده می شود و اگر انشعاباتی در دین پیدا شود، هر شعبه را مذهب می نامند مانند مذهب تشیع و مذهب تسنن در اسلام و مذهب واتیکان ومذهب نسطوری در مسیحیت.(خلاصه شده از مقدمه شیعه در اسلام علامه طباطبایی(ره))در نتیجه مذهب راه وروش خاص متدین شدن به آن مکتب می باشد که در حقیقت انشعابات آن دین وآیین و مکتب می باشد. البته توجّه شود که مذهب یا نحله به شعبات گوناگون همین مکاتب می گویند؛ لکن واژه ی مذهب بیشتر در شعبات مکاتب الهی (ادیان) کاربرد دارد.