خانه » همه » مذهبی » تفاوت اخلاق اسلامی و اخلاق لیبرالی

تفاوت اخلاق اسلامی و اخلاق لیبرالی


تفاوت اخلاق اسلامی و اخلاق لیبرالی

۱۳۹۵/۰۶/۰۳


۴۹۹ بازدید

پرسشگر گرامی، در لیبرالیسم هیچ قانون کلی اخلاقی وجود ندارد، لذا معیار تشخیص دهنده خوب و بد، خود انسان است.

پرسشگر گرامی، در لیبرالیسم هیچ قانون کلی اخلاقی وجود ندارد، لذا معیار تشخیص دهنده خوب و بد، خود انسان است. بنابراین، امیال ظاهری افراد همان امیال واقعی آنها است و باید مورد احترام قرار گیرد؛ یعنی لیبرالیسم اخلاقی، اعتقاد به یک آیین تساهل گرا، انعطاف پذیر و اباحی مسلک در آموزه‌های اخلاقی است،(1) روشن است که تساهل به معنی بی‌تفاوتی کامل نسبت به باورها و رفتارهای اخلاقی افراد و گروه‌های مختلف، به نسبیت اخلاقی می‌انجامد.(2)اما ارزش های اخلاقی در اسلام
1- یکی از نقاط برجسته در اخلاق اسلامی،‌ بحث کمال و سعادت است. از آن جا که سعادت انسان با جهان بینی او در ارتباط است،‌ در اخلاق اسلامی دومسئله مبدأ‌ و معاد در سعادت بسیار مهم می نمایاند. به عبارتی در این مکتب نمی توان سعادتی منهای این دو امر در نظر گرفت.
بنابراین نظام اخلاقی اسلام از نظر اعتقادی بر این دو اصل بنا می شود. 1- رابطه انسان با مبدأ( هستی انسان کاملاً وابسته به خداوند بوده و خداوند به تمام معنای کلمه «‌رب» انسان است.2- رابطه انسان با معاد( زندگی انسان منحصر به دنیا نیست بلکه زندگی واقعی او آن چنان گسترده است که زندگی دنیا در برابر آن قطره ای به حساب نمی آید).(3)
اسلام و سایر مکاتب مفهوم سعادت را یک مفهوم مقایسه ای می دانند و به معنای دوام لذت و یا دوام نسبی لذت است و حتی مکاتب مادی نیز در زمینه سعادت دنیوی همین تفسیر را دارند. با این تفاوت که مکتب اسلام بر اساس ایمان به جهان پس از مرگ،‌ از وجود لذایذ و آلام دیگری نیز خبر می دهد و در مرحله نخست،‌ لذت دائمی و جاودانی آخرت را معرفی می کند.(4)
کوتاه سخن این که دین اسلام کمال و سعادت و رستگاری را در قرب الهی می داند. قرب الهی دارای مراتب بوده و لذتی که از قرب الهی حاصل می شود هم پایدار و هم بسیار غنی و با کیفیت است.
2- مؤلفه مهم بعدی در اخلاق اسلامی استناد به وحی در تفسیر واژه های « خوب، بد، باید و نباید»‌ است. در یک دید کلی «‌ هر چه ما را به سعادت برساند خوب است» و همه مکاتب در این قضیه اتفاق دارند. اما آن چه مهم است این است که مصادیق این خوبی چیست؟ جواب اجمالی این است که با توجه به پیچیدگی و ابعاد گوناگون انسان، تشخیص راه وصول به سعادت،‌ فقط با تکیه بر دانش بشری ممکن نیست و برای رسیدن به مصادیق حقیقی رسیدن به سعادت باید دست به دامن دانش فرابشری و وحی نیز شد. اصولاً‌ تمام احکام ارزشی (خوب و بد) و احکام الزامی (باید و نباید) در راستای همین اعتقاد یعنی استناد به وحی تعریف میشود.
3- یکی دیگر از مؤلفه های مهم اخلاق اسلامی بحث«‌ نیت و انگیزه»‌ است. مکاتب اخلاقی دیگر توجه خود را به فعل اخلاقی معطوف داشته و از نیت و انگیزه عمل غافل شده اند. تنها مکتب اخلاقی کانت به بحث نیت پرداخته است البته «نیتی که کانت ملاک ارزش قرار می دهد نیت اطاعت حکم عقل و احترام به قانون است و این چیزی متفاوت با نظر اسلام خواهد بود»(5). اسلام علاوه بر حسن فعلی بر حسن فاعلی نیز تکیه دارد. توضیح آن که یک عمل می تواند به انگیزه های متفاوت انجام گیرد مانند ارضاء عواطف انسانی، تأمین نیازهای مادی خود یا دیگران،‌ شهرت طلبی و…و سرانجام ممکن است انگیزه الهی کسی را وادار به انجام کاری کند و به خاطر خشنودی خداوند این کار را انجام دهد. در این صورت است که بنا بر دستور اسلام عملی ارزش می یابد.
4- مولفه دیگر فراگیری و جامعیت اخلاق اسلامی است. بنابراین – فراتر از مبانی و مبادی- از اخلاق به سراغ حوزه های ارتباط انسان می رویم. از نظر عقلی این ارتباطات در چند حوزه می تواند باشد. 1- ارتباط با خداوند( اخلاق بندگی) 2- ارتباط با خود(اخلاق فردی) 3- ارتباط با انسان های دیگر(اخلاق اجتماعی) 4-ارتباط با طبیعت( اخلاق محیط زیست)
مؤلفه ها و فضایل مربوط به هر حوزه با هم تفاوت دارند البته همه بخش های اخلاق باید در نهایت به یک هدف ختم شوند و آن هدف،‌ قرب الهی است. حوزه های فردی، اجتماعی،و محیط زیست، اگر در راستای کمال نگریسته شده و قرب آور باشد، به تزکیه که همانا وسیله ای برای رسیدن به قرب الهی است منتهی می شود. تزکیه آن قدر در اخلاق اسلامی مهم است که تنها در یک جای قرآن کریم– سوره شمس- یازده سوگند پیاپی آمده و در ادامه قسم ها در این سوره مبارکه،‌ خداوند سبحان در صدد بیان اهمیت تربیت نفس و خود سازی اخلاقی برآمده است.
علم اخلاق در صدد آراستن انسان به فضایل و پیراستن وی از رذایل است تا حدی که صفات پسندیده در انسان به صورت ملکه در آید. در اخلاق بندگی فضایلی مانند توکل، توبه،‌ تفویض، اعتماد به خدا و … مطرح است. در اخلاق فردی صفاتی مانند صبر،‌ شجاعت، ثبات، صفای ذهن،‌ تحفظ و …موجود می باشد. از فضایل اخلاق اجتماعی می توان کرم،‌ ایثار،‌ مواساة، برادری،‌ حسن معاشرت،‌ عدالت و … را نام برد. در اخلاق محیط زیست صفات احترام به طبیعت،‌ نگاه داری آن،‌ برخورد پسندیده با حیوانات و … به چشم می خورد. وظیفه علم اخلاق آراسته شدن به این فضایل پسندیده و دور شدن از رذایلی است که در مقابل این فضایل قرار دارد.
تا این جا پاسخ ما بر اساس این بود که منظور ومراد از اخلاق اسلامی،‌ علم اخلاق باشد اما اگر منظور شما از اخلاق اسلامی،‌ صفات پسندیده یک مؤمن است. باید گفت که مؤلفه های مهم این اخلاق، بهبود رابطه با خدا،‌ دیگران و خویشتن است. فضایل برتری که در این میان می توان نام برد تقوا و پرهیزکاری(‌ اخلاق بندگی)،‌‌ اخوت وبرادری(‌ اخلاق اجتماعی)‌ و کرامت انسانی (‌ اخلاق فردی)‌ است. البته این فضایل منحصر به حوزه هایی که ذکر شد نمی گردند اما این تقسیم بندی بر اساس ارتباط بیشتر این فضایل با این حوزه ها است.
با تشکر فراوان از ارتباط شما با پرسمان
پی نوشت ها:
1. لیبرالیسم اخلاقی، جعفری، گروه اینترنتی رهروان ولایت.
2. بررسی تطبیقی ارزش‌ها در اسلام و لیبرالیسم و دلالت‌های تربیت اخلاقی آن، فصلنامه پژوهش های تربیتی – شماره 8.
3- ر.ک اخلاق در قرآن، آیة الله مصباح، ج1، ص100.
4- ر.ک اخلاق در قرآن، آیة الله مصباح، ج1،ص103.
5- ر.ک اخلاق در قرآن، آیة الله مصباح، ج1،ص113.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد