تفاوت اکراه و اجبار در آیه ۲۵۶ بقره
۱۳۹۷/۱۰/۰۷
–
۲۴۵۴ بازدید
سلام. وقت بخیر.
در سوره بقره در مورد پذیرش دین گفته شده ” لا اکراه فی الدین” در معنی آن گفته شده در پذیرش دین اجباری نیست. چرا از کلمه اکراه استفاده شده؟ چرا گفته نشده لا اجبار فی الدین؟
اشاره به آیه 256 سوره بقره است که در آن خداوند متعال درباره پذیرش دین فرموده است که اکراه و اجباری نیست و … .
به کار بردن واژه ها و لغات خاص در قرآن کریم به سلیقه و انتخاب پیامبر اکرم (صلّ الله علیه وآله) نبوده و خداوند متعال بر اساس حکمت آنها را بیان فرموده است. و خود این نشانه اعجاز بلاغی قرآن است.
این دو و چند اصطلاح دیگر که از عناوین ثانویه هستند دارای تشابهات و تفاوت های بوده و در علوم فقه، حقوق و … مورد بحث قرار می گیرند. به همین سبب هر کدام در هر علمی بار معنایی خاصی را دارند و با توجه به مفهوم خاص خود در آیات قرآن به کار برده شده اند:
«اکراه» عبارت است از محدود و مغلوب شدن اراده شخصی که مورد اکراه واقع شده است در مقابل اراده شخص دیگر به سبب تهدید و ترسی که بر او عارض می شود. به عبارت دیگر، اکراه یعنی وادار نمودن فرد بر انجام کاری که اگر ترس از زیان مادی، معنوی و جسمی ناشی از تهدید اکراه کننده نبود آنرا انجام نمی داد.(1)
«اجبار» عبارت است از سلب اراده یا مغلوبیت اراده شخص مجبور شده در انجام کار به سبب فشار عامل مادی یا معنوی.
در «اکراه» شخص مُکرَه (اکراه شونده) دارای اراده بوده، ولی اراده اش به جهت تهدید از سوی فرد در مقابل اراده اکراه کننده مغلوب و محدود می شود و شخص اکراه شده کاری را که انجام میدهد از روی اراده وقصد انجام می دهد هرچند اختیار به مفهوم رضایت از عمل، از او سلب شده است. یعنی علی رغم میل باطنی و رضایت قلبی کاری را با اراده انجام میدهد که او را آن اکراه کردند.
ولی در »اجبار» شخص مجبورشده هیچ اراده یی برای ارتکاب فعل و انجام دادن عمل ندارد. بلکه همچون ابزاری در اخیتار مجبورکننده است. به همین دلیل هم کاری که فرد مجبور شده ا نجام می دهد به خودش نسبت نمی دهند.(2)
اجبار باید از سوی حاکم و حکومت باشد ولی اکراه می تواند از سوی اشخاص غیرحاکم و غیر حکومت هم سر بزند. همانطوری که در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) پرسیده شده که فرق بین اجبار و اکراه چیست حضرت فرمودند:
«الْإِجْبَارُ مِنَ السُّلْطَانِ وَ یَکُونُ الْإِکْرَاهُ مِنَ الزَّوْجَةِ وَ الْأُمِّ وَ الْأَبِ» «اجبار از سوی سلطان است اما اکراه محقق نمیشود مگر از سوی زن، مادر و پدر». (3)
بنابراین و با توجه با مطالب بالا می توان گفت که اکراه و اجبار اگرچه تشابهات و تفاوت هایی با هم دارند. در اقع اجبار بیشتر ناظر به موارد اکراه به حق از سوی حاکم شرع، مولا و … است که نظر شرعی ولایت دارند صورت می گیرد و اکراه بیشتر در موارد اکراه به ناحق به کار می رود.(4) در عین حال، در خیلی موارد از جمله در مباحث فقهی هم به یک معنا و هم به جای همدیگر به کار رفته اند.
اما با این توضیحات و با کمک گرفتن از شأن نزول آیه 256 سوره بقره، می توان فهمید که استعمال واژه «اکراه» در این آیه دقیق تر بوده است. زیرا در شأن نزول آیه هم اشاره شده است که شخصی فرزند خودش را به اکراه، مجبور به پذیرفتن دین کرده بود و این آیه نازل شد. با وجود این همه برهان و ادله عقلی و نقلی بر حقانیت دین اسلام و مذهب جعفری (علیه السلام) هیچ نیازی به اکراه از اناحیه افراد و اجبار از ناحیه حکومت ها برای پذیرش و قبول دین اسلام وجود ندارد.
پس ظرافتی که در آیه وجود دارد این است که اکراه از سوی اشخاص صورت می گیرد و اجبار از سوی اشخاص حاکم و حکومت برای پذیرفتن دین صورت می گیرد. همین نکات دقیق و ظریف به انسان در فهم قرآن کمک زیادی می کند.
پاورقی:
(1) جمعی از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(علیهم السلام)، ج 1، ص 630، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، 1426ق.
(2) محقق داماد، سید مصطفى، قواعد فقه، ج 4، ص 126، تهران، مرکز نشر علوم اسلامى، چاپ دوازدهم، 1406ق.
(3) کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 7، ص 442، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
(4) جمعی از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(علیهم السلام)، ج 1، ص 630، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، 1426ق.
به کار بردن واژه ها و لغات خاص در قرآن کریم به سلیقه و انتخاب پیامبر اکرم (صلّ الله علیه وآله) نبوده و خداوند متعال بر اساس حکمت آنها را بیان فرموده است. و خود این نشانه اعجاز بلاغی قرآن است.
این دو و چند اصطلاح دیگر که از عناوین ثانویه هستند دارای تشابهات و تفاوت های بوده و در علوم فقه، حقوق و … مورد بحث قرار می گیرند. به همین سبب هر کدام در هر علمی بار معنایی خاصی را دارند و با توجه به مفهوم خاص خود در آیات قرآن به کار برده شده اند:
«اکراه» عبارت است از محدود و مغلوب شدن اراده شخصی که مورد اکراه واقع شده است در مقابل اراده شخص دیگر به سبب تهدید و ترسی که بر او عارض می شود. به عبارت دیگر، اکراه یعنی وادار نمودن فرد بر انجام کاری که اگر ترس از زیان مادی، معنوی و جسمی ناشی از تهدید اکراه کننده نبود آنرا انجام نمی داد.(1)
«اجبار» عبارت است از سلب اراده یا مغلوبیت اراده شخص مجبور شده در انجام کار به سبب فشار عامل مادی یا معنوی.
در «اکراه» شخص مُکرَه (اکراه شونده) دارای اراده بوده، ولی اراده اش به جهت تهدید از سوی فرد در مقابل اراده اکراه کننده مغلوب و محدود می شود و شخص اکراه شده کاری را که انجام میدهد از روی اراده وقصد انجام می دهد هرچند اختیار به مفهوم رضایت از عمل، از او سلب شده است. یعنی علی رغم میل باطنی و رضایت قلبی کاری را با اراده انجام میدهد که او را آن اکراه کردند.
ولی در »اجبار» شخص مجبورشده هیچ اراده یی برای ارتکاب فعل و انجام دادن عمل ندارد. بلکه همچون ابزاری در اخیتار مجبورکننده است. به همین دلیل هم کاری که فرد مجبور شده ا نجام می دهد به خودش نسبت نمی دهند.(2)
اجبار باید از سوی حاکم و حکومت باشد ولی اکراه می تواند از سوی اشخاص غیرحاکم و غیر حکومت هم سر بزند. همانطوری که در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) پرسیده شده که فرق بین اجبار و اکراه چیست حضرت فرمودند:
«الْإِجْبَارُ مِنَ السُّلْطَانِ وَ یَکُونُ الْإِکْرَاهُ مِنَ الزَّوْجَةِ وَ الْأُمِّ وَ الْأَبِ» «اجبار از سوی سلطان است اما اکراه محقق نمیشود مگر از سوی زن، مادر و پدر». (3)
بنابراین و با توجه با مطالب بالا می توان گفت که اکراه و اجبار اگرچه تشابهات و تفاوت هایی با هم دارند. در اقع اجبار بیشتر ناظر به موارد اکراه به حق از سوی حاکم شرع، مولا و … است که نظر شرعی ولایت دارند صورت می گیرد و اکراه بیشتر در موارد اکراه به ناحق به کار می رود.(4) در عین حال، در خیلی موارد از جمله در مباحث فقهی هم به یک معنا و هم به جای همدیگر به کار رفته اند.
اما با این توضیحات و با کمک گرفتن از شأن نزول آیه 256 سوره بقره، می توان فهمید که استعمال واژه «اکراه» در این آیه دقیق تر بوده است. زیرا در شأن نزول آیه هم اشاره شده است که شخصی فرزند خودش را به اکراه، مجبور به پذیرفتن دین کرده بود و این آیه نازل شد. با وجود این همه برهان و ادله عقلی و نقلی بر حقانیت دین اسلام و مذهب جعفری (علیه السلام) هیچ نیازی به اکراه از اناحیه افراد و اجبار از ناحیه حکومت ها برای پذیرش و قبول دین اسلام وجود ندارد.
پس ظرافتی که در آیه وجود دارد این است که اکراه از سوی اشخاص صورت می گیرد و اجبار از سوی اشخاص حاکم و حکومت برای پذیرفتن دین صورت می گیرد. همین نکات دقیق و ظریف به انسان در فهم قرآن کمک زیادی می کند.
پاورقی:
(1) جمعی از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(علیهم السلام)، ج 1، ص 630، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، 1426ق.
(2) محقق داماد، سید مصطفى، قواعد فقه، ج 4، ص 126، تهران، مرکز نشر علوم اسلامى، چاپ دوازدهم، 1406ق.
(3) کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 7، ص 442، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
(4) جمعی از پژوهشگران زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(علیهم السلام)، ج 1، ص 630، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، 1426ق.