تفاوت عزت در مکاتب بشری ومکاتب الهی درچیست؟شاید بیشترین تفاوت در این باشد که عزیز کسی است که از قید وبندهای نفس ,آزاد باشد,بدیهی است عزت واقعی درمکتب الهی اسلام محقق می شود زیرادر این مکتب به کرامت نفس ودوری از دنائت ها وپستی ,اهمیت زیاد داده شده است,وبا تمام عواملی که عزت را از بین می برد مبارزه شده است.در روایت وارد شده, نزه عن کل دنیه نفسک, نفس خود را از هرچیزی که سبب خواری شود ,پاک کن.امام علی علیه السلام,میزان الحکمه ,ج4ص1764ح6095و نیز آمده که:عزت تنها از خداوند است وعزیز غیر خدائی ذلیل است. ومی بایست تنها عزت را از او جست ودر سایه خدا پرستی عزت حاصل می شود زیرا انسان موحد خود را از کرنش در مقابل غیر خدا آزاد کرده است ولذا عزیز است وتن به هیچ ذلتی نمی دهد ولی کسی که بنده خدا نیست در برابر همه کرنش می کند وخود را خوار وذلیل می گرداند.
طمع وچشمداشت به مال مردم از جمله عوامل مهم ذلت وخواری است که تعالیم اسلام با آن مبارزه کرده وسفارش نموده که :چشم نداشتن به دست مردم موجب عزت دینی مومن است…امام باقر علیه السلام.
در مجموع مکتب اسلام با تدابیر گوناگون سعی کرده تا عوامل عزت آفرین تقویت ومحفوظ بماند وبا عوامل ذلت بشدت مبارزه نموده است .امام صادق (ع)فرمود: خداوند اختیار همه کارها را به مومن داده اما این اختیار را به او نداده است که ذلیل باشد.
اطاعت از خداوند وپرهیز از معصیت الهی وطمع نداشتن به مال مردم,از اسباب عزت است.
امام صادق علیه السلام فرمود:هر که می خواهد بی آنکه ایل وتباری داشته باشد عزتمند باشد وبدون آنکه مال وثروتی داشته باشد بی نیاز باشدوبدون آنکه قدرتی داشته باشد هیبت وشکوه داشته باشد,باید از خواری معصیت خدا به عزت طاعت در آید.میزان الحکمه,ترجمه حمید رضا شیخی,ج8صص 3736 و 3740 و 3738ح 12823 12840,12856 و12826
در نتیجه عزت را نباید در مکاتب دیگر جستجو کرد,زیرا نکته اصلی برای پیدایش عزت همانا رهائی از اسارتهای نفس می باشد که در مکاتب دیگر برنامه ای برای آن وجود ندارد,عزت در سایه خدا پرستی حاصل می شود ودر مکاتب دیگر خدا پرستی به معنای خاص آن جایگاهی ندارد وتا کسی بنده واقعی خدا نباشد از اسارت بتها رها نمی شود.
چگونگی تحقق عزت درمکتب
عزت ،سربلندی وعظمت محصول اندیشه ای است که به انسان به دیده مخلوقی بنگردکه برای رسیدن به هدفی متعالی خلق شده است.مکتبی برای بشریت عزت به ارمغان می آوردکه این هدف والاراسرلوحه خویش قرار داده وبرای رسیدن به آن اصولی ثابت وپایدارتدوین کنددر هرعصروزمانی بتواند پاسخگوی نیازمندیهای همه جانبه انسان اعم ازفردی ،اجتماعی ،اقتصادی و000باشد.عزت حقیقی ازآن مکتبی است که ازیک جانبه نگری وافراط وتفریط به دورباشدورهروانش رابه سعادت حقیقی رهنمون سازد.
طمع وچشمداشت به مال مردم از جمله عوامل مهم ذلت وخواری است که تعالیم اسلام با آن مبارزه کرده وسفارش نموده که :چشم نداشتن به دست مردم موجب عزت دینی مومن است…امام باقر علیه السلام.
در مجموع مکتب اسلام با تدابیر گوناگون سعی کرده تا عوامل عزت آفرین تقویت ومحفوظ بماند وبا عوامل ذلت بشدت مبارزه نموده است .امام صادق (ع)فرمود: خداوند اختیار همه کارها را به مومن داده اما این اختیار را به او نداده است که ذلیل باشد.
اطاعت از خداوند وپرهیز از معصیت الهی وطمع نداشتن به مال مردم,از اسباب عزت است.
امام صادق علیه السلام فرمود:هر که می خواهد بی آنکه ایل وتباری داشته باشد عزتمند باشد وبدون آنکه مال وثروتی داشته باشد بی نیاز باشدوبدون آنکه قدرتی داشته باشد هیبت وشکوه داشته باشد,باید از خواری معصیت خدا به عزت طاعت در آید.میزان الحکمه,ترجمه حمید رضا شیخی,ج8صص 3736 و 3740 و 3738ح 12823 12840,12856 و12826
در نتیجه عزت را نباید در مکاتب دیگر جستجو کرد,زیرا نکته اصلی برای پیدایش عزت همانا رهائی از اسارتهای نفس می باشد که در مکاتب دیگر برنامه ای برای آن وجود ندارد,عزت در سایه خدا پرستی حاصل می شود ودر مکاتب دیگر خدا پرستی به معنای خاص آن جایگاهی ندارد وتا کسی بنده واقعی خدا نباشد از اسارت بتها رها نمی شود.
چگونگی تحقق عزت درمکتب
عزت ،سربلندی وعظمت محصول اندیشه ای است که به انسان به دیده مخلوقی بنگردکه برای رسیدن به هدفی متعالی خلق شده است.مکتبی برای بشریت عزت به ارمغان می آوردکه این هدف والاراسرلوحه خویش قرار داده وبرای رسیدن به آن اصولی ثابت وپایدارتدوین کنددر هرعصروزمانی بتواند پاسخگوی نیازمندیهای همه جانبه انسان اعم ازفردی ،اجتماعی ،اقتصادی و000باشد.عزت حقیقی ازآن مکتبی است که ازیک جانبه نگری وافراط وتفریط به دورباشدورهروانش رابه سعادت حقیقی رهنمون سازد.