۱۳۹۵/۱۲/۰۲
–
۱۹۸ بازدید
آیا تفسیر نمادین از قرآن صحیح است؟ آیا می توان داستان حضرت آدم (ع) و فرشتگان را سمبلیک دانست؟
نخست باید توجه کرد که گاهی منظور از «سمبل و نماد»، طرح بعضی داستان ها و توصیف برخی از شخصیت ها به عنوان یک ایده و آرمان است، بدون اینکه واقعیت خارجی داشته باشد. چنان که در تعریف «سمبولیک» گفته اند: چیزی که دارای ارزش و کارآیی خاص خود نیست و نشانه و مظهر چیز دیگری است. «سمبولیسم» نیز شیوه ای است که در حدود سال 1880 در ادبیات پیدا شد، بهگونه ای که برخی شاعران معتقد بودند: شعر باید از راه آهنگ کلمات، حالات روحی و احساسات را به خواننده یا شنونده القا کند.[ ر.ک: رضا زمردیان، فرهنگ واژه های قبل اروپایی در فارسی .]
اما گاهی منظور از «سمبل و نماد» انتقال یک پیام ویژه ، خارج از حصار زمان و مکان و ارائه الگوی تمام عیار، در قالب بیان یک داستان واقعی و توصیف یک شخصیت حقیقی است. با توجه به شأن کلام خدا و شواهد تاریخی و بیانات پیامبر و امامان (ع) آنچه در قرآن مجید آمده، نوع دوم است.
نمونه آشکار داستان های نمادین قرآن، داستان آفرینش و خلافت حضرت آدم (ع) و سجده فرشتگان و استکبار شیطان است. داستان حضرت آدم (ع) اگر چه به طور واقعی اتفاق افتاده است؛ ولی توانایی حضرت آدم (ع) بر تعلیم اسماء و نیل به مقام خلافت الهی، منحصر در شخص ایشان نیست؛ چه اینکه تعظیم فرشتگان در برابر آدم (علیه السلام) و وسوسه و استکبار شیطان در برابر او نیز منحصر به شخص حضرت آدم (ع) نیست؛ بلکه او به عنوان نمادی از آدمیت و جایگاه بشر در نظام هستی مطرح است. چنان که علامه طباطبائی رحمه الله در تفسیر المیزان می فرماید: «خلافت نامبرده اختصاصی به شخص آدم (علیه السلام) ندارد؛ بلکه فرزندان او نیز در این مقام با او مشترکند. آن وقت معنای تعلیم اسماء این می شود که: خداوند متعال این علم را در انسان ها به ودیعه سپرده است؛ به طوری که آثار آن ودیعه به تدریج و به طور دائم از این نوع موجود سربزند.»[ ر.ک: محمدباقر موسوی همدانی، ترجمه المیزان، ج 1، ص 220 و 221 .]
همچنین ایشان می فرماید: «پس اگر آن روز ملائکه را وادار کرد تا برای آدم سجده کنند، از این جهت که خلیفه خدا در زمین است، در حقیقت این حکم سجده شامل همه افراد بشر می شود و در حقیقت سجده ملائکه برای خصوص آدم، از این باب بوده که آدم قائم مقام و نمونه و نایب از همه جنس بشر بوده است.»[ همان، ص 250 ؛ و ر. ک: عبدالله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، سوره بقره، ذیل آیات 30 – 38 .]
با توجه به آنچه گفته شد، مطالب نمادین در قرآن در حالی که دارای واقعیت است، وجود دارد.
اما گاهی منظور از «سمبل و نماد» انتقال یک پیام ویژه ، خارج از حصار زمان و مکان و ارائه الگوی تمام عیار، در قالب بیان یک داستان واقعی و توصیف یک شخصیت حقیقی است. با توجه به شأن کلام خدا و شواهد تاریخی و بیانات پیامبر و امامان (ع) آنچه در قرآن مجید آمده، نوع دوم است.
نمونه آشکار داستان های نمادین قرآن، داستان آفرینش و خلافت حضرت آدم (ع) و سجده فرشتگان و استکبار شیطان است. داستان حضرت آدم (ع) اگر چه به طور واقعی اتفاق افتاده است؛ ولی توانایی حضرت آدم (ع) بر تعلیم اسماء و نیل به مقام خلافت الهی، منحصر در شخص ایشان نیست؛ چه اینکه تعظیم فرشتگان در برابر آدم (علیه السلام) و وسوسه و استکبار شیطان در برابر او نیز منحصر به شخص حضرت آدم (ع) نیست؛ بلکه او به عنوان نمادی از آدمیت و جایگاه بشر در نظام هستی مطرح است. چنان که علامه طباطبائی رحمه الله در تفسیر المیزان می فرماید: «خلافت نامبرده اختصاصی به شخص آدم (علیه السلام) ندارد؛ بلکه فرزندان او نیز در این مقام با او مشترکند. آن وقت معنای تعلیم اسماء این می شود که: خداوند متعال این علم را در انسان ها به ودیعه سپرده است؛ به طوری که آثار آن ودیعه به تدریج و به طور دائم از این نوع موجود سربزند.»[ ر.ک: محمدباقر موسوی همدانی، ترجمه المیزان، ج 1، ص 220 و 221 .]
همچنین ایشان می فرماید: «پس اگر آن روز ملائکه را وادار کرد تا برای آدم سجده کنند، از این جهت که خلیفه خدا در زمین است، در حقیقت این حکم سجده شامل همه افراد بشر می شود و در حقیقت سجده ملائکه برای خصوص آدم، از این باب بوده که آدم قائم مقام و نمونه و نایب از همه جنس بشر بوده است.»[ همان، ص 250 ؛ و ر. ک: عبدالله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، سوره بقره، ذیل آیات 30 – 38 .]
با توجه به آنچه گفته شد، مطالب نمادین در قرآن در حالی که دارای واقعیت است، وجود دارد.