خانه » همه » مذهبی » تقرب به حضرت مهدی

تقرب به حضرت مهدی


تقرب به حضرت مهدی

۱۳۹۷/۰۳/۱۲


۷۳۳ بازدید

راه تقرب به حضرت مهدی(علیه السلام)چیست و آیا خانمی با حضرت ملاقات کرده است ؟

راه تقرب به حضرت مهدی(علیه السلام)چیست و آیا خانمی با حضرت ملاقات کرده است ؟

یکم. تنها راه برای نزدیک شدن به امام عصر(علیه السلام) حرکت در مسیر رضایت اوست. و رضایت آن بزرگوار فقط در سایه عمل به دین و انجام وظایف و دستورات ان ممکن پذیر می باشد. آیا کسی که به خاطر هواپرستی و پیروی از شیطان، نسبت به تکالیف الهی و اوامر و نواهی او سهل انگار باشد و غضب خدا را برای خدا بخرد می تواند رضایت امام زمان(علیه السلام) را کسب کند؟ خداوند می فرماید: ” إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا “؛” به درستی که کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند(خدای) رحمن دوستی و محبت برای (بین) آنان قرار می دهد”.(مریم، 96) طبق این آیه شریفه شرط ایجاد محبت و ارتباط، ایمان همراه با عمل صالح است. در میان اعمال صالح توجه به چند عمل ارزش بیشتری دارد.

ـ توجه به نماز خصوصا نماز اول وقت؛ در توقیع و نامه ای که از امام زمان(علیه السلام) صادر شده آمده است: “هیچ عملی بهتر از نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد،پس نماز بخوان و بینی او را به خاک بمال.”(بحار الانوار، ج3، ص182). و در کلام دیگری از ایشان چینن نقل شده است:”از رحمت خداوند به دور است کسی که (نماز) مغرب را تا پدیدار شدن ستارگان و نماز صبح را تا ناپدید شدن ستارگان به تاخیر اندازد”.(بحار الانوار، ج52، ص15، ح13).

ـ دقت در کسب و مصرف مال حلال؛ در نامه ای که از امام زمان(علیه السلام) صادر شده است آمده:”آنچه را برای ما فرستادی (از اموال) از آن رو می پذیریم که پاکیزه و طاهر می باشند… اما کسانی که اموال ما را با اموال خودشان درمی آمیزند، هر کس چیزی از اموال ما را حلال شمارد و آن را بخورد همانا آتش خورده است”.(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10).

ـ کمک به دیگران و توجه به امور مسلمین؛ امام زمان(علیه السلام) در نامه ای می فرماید: “ما در مراعات شما کوتاهی نکرده و یاد شما را فراموش نکردیم”.(بحار الانوار، ج53، ص174، ح7) طبیعی است فردی که خود را مرید و پیرو امام می داند همچون او عمل کند.

ـ زمینه سازی برای ظهور؛ خواست امام زمان(علیه السلام) این است که دوستان در این امر مهم همت گمارند و به تأسی از آن بزرگوار برای تعجیل در امر ظهور تلاش کنند، و در این راه هم از دعا استفاده کنند “اکثروا الدعا بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم، برای تعجیل فرج زیاد دعا کنید که این فرج شماست”(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10) و هم در امور زندگی به علما مراجعه کنند ” فاما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم؛ در حوادث و رویداد ها به راویان حدیث ما (علما) رجوع کنید به درستی که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنان”(بحارالانوار، ج53، ص180، ح10) زیرا رجوع به علما باعث حفظ دین مردم و وحدت و انسجام میان آنان است، و هم به عهدها و پیمان های الهی که همان اطاعت از اهل بیت(علیهم السلام) و عمل در طریق آن است استوار باشند. “اگر شیعیان ما در وفا بر عهد ، قلوبشان اجتماع کند لقا(و فرج ما) برای آنان به تاخیر نمی افتاد”(بحارالانوار، ج53، ص176، ح8).

ـ تلاوت قرآن؛ که مورد امر خاص الهی است و حتی در یک آیه دو بار امر به قرائت و تلاوت آن شده است ” فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ؛ قرائت کنید از قرآن آنچه میسر است”(مزمل؛20).

ـ زیارات امامان معصوم(علیهم السلام) به ویژه زیارت عاشورا؛

و به عبارت دیگر حقیقت انتظار و عمل به لوازم آن خواست امام است.

حقیقت انتظار آن است که انسان منتظر و چشم به راه، خود و محیطش را برای آمدن منتظر و منجی موعود آماده کند. این آمادگی بسته به فرد مورد انتظار، معنا و ارزش می یابد. برای مثال کسی که انتظار زائر بیت الله را می کشد و مسافر او از سفر مکه می آید، طبعا معنای انتظار برای او این است که خانه را مرتب کند و وسایل پذیرایی را فراهم سازد و… ، منتظر امام زمان(علیه السلام) نیز به کسی گفته می شود که خود را برای آمدن چنین بزرگ مردی آماده کند. و طبیعی است که باید خود را در گروه بندگان صالح قرار دهد، دین را در زندگی خود جاری سازد و دیگران و محیط را برای آمدنش مهیا کند. از این رو انتظار فرج بنا بر فرمایش پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) افضل اعمال است. و هر کس تلاش درونی او برای عبادت و عبودیت و کوشش بیرونی او برای زمینه سازی و جهت دهی مردم و محیط بیشتر باشد، موفق تر است.

بنابراین قدم اول کسب معرفت نسبت به جایگاه ائمه(علیهم السلام) و امام زمان(علیه السلام) است. در روایتی از ابونصر طریف نقل شده است: “بر امام زمان(علیه السلام) [در ایام کودکی ایشان] وارد شدم. فرمودند: مرا می شناسی؟ گفتم: آری؛ فرمودند: من کیستم؟ گفتم: شما آقای من و فرزند آقای من هستید. فرمودند: از این نپرسیدم، عرض کردم: فدای شما شوم! خودتان بیان کنید. فرمودند: من خاتم اوصیا هستم و خداوند به واسطه من بلا را از اهلم و شیعیان رفع می کند” (بحار الانوار، ج 52، ص30).

زیارت جامعه کبیره در اوآخر مفاتیح الجنان آمده در این زمینه منبع خوبی است.

پس از معرفت، ایمان و پذیرش این عقیده است؛ چرا که فردی که به امری عقیده نداشته باشد، در راستای آن فعالیت نمی کند. ایمان به خدا و معارف دین لازمه حرکت است.

مرحله بعد آن است که آدمی به وظایف دینی (انجام واجبات و ترک محرمات و پرهیز از گناهان) اهتمام ورزد و به نماز اول وقت توجه داشته باشد؛زیرا حقیقت انسان بندگی و عبودیت خدا است و راه بندگی؛ نیز عبادت است: “وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ” (ذاریات، 56). بنابراین خداوند ایمان را در کنار عمل صالح قرار داده است. در سوره “عصر” پس از آن که سخن از خسران و زیان کار بودن انسان به میان آورد، می گوید: “الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ” و وقتی می خواهد وعده خلافت و حکومت روی زمین را به مؤمنان بدهد، می فرماید: “وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ”(نور، آیه 55) و سر انجام زمین را برای عباد صالح می داند: “یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ” (انبیا، آیه 105).

عمل صالح و توبه باعث طهارت و نورانیت دل شده و آیینه دل آمادگی پیدا می کند تا انوار الهی را در خود جلوه گر کند و خود را در محضر خدا و امام بداند.

البته در کنار انجام وظایف، لازم است آدمی دست به توسل بردارد و از خداوند متعال به واسطه ائمه(علیهم السلام) برای کسب معرفت و درک بالاتر مدد بگیرد: “وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ” (مائده، آیه 35).

دوم. ابراز محبت و علاقه به امام که بر اساس عمل به دستورات دین حاصل می شود شامل بانوان نیز می شود و چنان که از قرآن (سوره مریم آیه 96) استفاده می گردد این نوع دوستی، الهی بوده و پایه گزار آن نیز خداوند است. طبیعی است این نوع علاقه، با علاقه و محبت و مراوده ای که در زندگی عادی مردم و بین آنها است فرق دارد. زیرا محبت ها و مراودات عادی بین مردم مربوط به حالت های مادی و گرایش های نفسانی است که به نوعی مرتبط با غرایز حیوانی نیز هست، ولی محبت هایی که بر اساس حالات انسان و برخواسته از دین و معنویت است الهی باشد ، نزدیکی روحی با امام را در سایه تقرب به خداوند به همراه دارد. از این رو پیدایش و تقویت چنین محبت و علاقه به امام فقط در سایه عمل به دین و حرکت تکاملی معنوی حاصل می شود. امام مجسمه تقوا و طهارت و صفا و نورانیت، پاکی و فضیلت است و طبیعی است که مراوده با امام و نزدیکی و تقرب به او نیز فقط با طهارت و معنویت و کسب فضایل و جدا شدن از رذایل ممکن خواهد بود.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد