طلسمات

خانه » همه » خبر » پر بیننده ترین اخبار ایران و جهان » توافق ایران و آمریکا؛ خیلی دور، خیلی نزدیک!

توافق ایران و آمریکا؛ خیلی دور، خیلی نزدیک!

فرارو-پایگاه خبری “آسیا تایمز” در گزارشی ضمن اشاره به آخرین تحولات مرتبط با احیای توافق برجام و به طور خاص تسلیمِ پاسخ ایران به بسته پیشنهادی اروپا، این نکته را مورد تاکید قرار داده که علی رغم اینکه حصول توافق در قالب مذاکرات وین در شرایط کنونی در دسترس تر از همیشه به نظر می رسد، با این همه، مولفه‌های فراوانی در چهارچوب معادله اتمی ایران و مذاکرات میان ایران و غرب کنشگری دارند که عملا سرنوشت نهایی دستیابی به یک توافق در این رابطه را معلق کرده و در هاله ای از ابهام فرو برده اند.

“آسیا تایمز” در این رابطه می نویسد: «”بنیامین نتانیاهو” نخست وزیر سابق اسرائیل در جریان یک مصاحبه که به تازگی انجام شد ادعا کرده که یک پلنِ B مطمئن جهت اجرای دستورکارِ تغییر نظام سیاسی/Regime Change در ایران داشته است. نتانیاهو گفته است که با استفاده از ماهواره هایی که در سطوح پایین پرواز می‌کنند و دیگر دستگاه ها و ابزارهای مرتبط با آن ها، می توان کنترل نظام سیاسی ایران بر جریان اطلاعات را از بین برد و عملا آن را به چالش کشید. نتانیاهو تاکید داشته که تجهیزات بسیار کوچکی وجود دارند که می توانند بی ثباتی های بزرگی را در ایران ایجاد کنند. البته وی ادعا کرده که چیزهای دیگری هم هستند که او در شرایط فعلی نمی تواند در مورد آن ها صحبت کند.»

نتانیاهو در شرایط حساسی این موضع گیری های خود را انجام می داد. زمانی که ایران در حال ارائه پاسخ رسمی خود به متن نهایی پیشنهادی آمریکا و اروپا پس از 16 ماه مذاکرات در وین با محوریت احیای توافق برجام بود. مذاکراتی که در صورتِ به نتیجه رسیدن زمینه را جهت بازگشت آمریکا به چهارچوب توافق برجام یعنی همان توافقی که در سال 2015 میان ایران و طرف های بین المللی برجام به امضا رسید و آمریکا در سال 2018 به صورت یکجانبه از آن خارج شد، فراهم می کرد.

به گزارش فرارو، دیدگاه محوری نتانیاهو این بوده که اسرائیل نَه می تواند و نَه تمامی تخم مرغ های خود را در سبدِ آمریکا(در مساله ایران) نخواهد گذاشت. او عملا و به وضوح به این نکته اشاره می کند و در واقع دیپلمات‌های ارشد آمریکایی را افرادی ساده لوح تصویرسازی می کند. افرادی که در نوع خود فجایعی نظیر خروج تحقیرآمیز نیروهای نظامی آمریکایی از افغانستان را نیز در آگوست سال قبل میلادی رقم زدند.

در جبهه مقابل ایرانی ها نیز با این پرسش رو به رو هستند که آیا واقعا می خواهند تمامی تخم مرغ های خود را وقتی صحبت از مسائل مرتبط با امنیت ملیشان می شود در سبدِ آمریکا و حصول یک توافق با آن قرار دهند یا خیر؟ بر اساس جزئیاتی که تاکنون به بیرون درز کرده، پاسخ ایران که به تازگی به اتحادیه اروپا تسلیم شده(دوشنبه شبِ اخیر) عمدتا بر مسائل مرتبط با تحریم ها و ارائه تضمین های عینی از سوی غرب به ویژه آمریکا در مورد مراودات اقتصادی ایران متمرکز بوده است. در این رابطه سخنگوی اتحادیه اروپا گفته است که “ما پاسخ ایران را بررسی می کنیم و با دیگر طرف های برجامی و به ویژه آمریکا جهت ایجاد مسیری رو به جلو کار می کنیم”.

در این راستا خبرگزاری دولتی ایران “ایرنا” گزارش داده که پاسخ ایران خواستار نشان دادن انعطاف پذیری از طرف آمریکایی است زیرا دستیابی به یک توافق بیش از هر زمان دیگری اکنون محتمل شده است. البته که الزام اصلی و حقیقی در این رابطه این است که آمریکا نیز مبانی اصلی یک توافقِ پایدار و قابل اعتماد را در عمل بپذیرد.

“حسین امیر عبداللهیان” وزیر خارجه ایران دوشنبه گذشته گفت که “تهران انعطاف پذیری کافی را از خود نشان داده و آمریکا این مساله را به خوبی می داند و اکنون نوبتِ آمریکا است تا انعطاف پذیری را نشان دهد”. در واقع، آنچه در گزارش ایرنا نیز به نوعی به آن اشاره شده این است که عدم توافق و اختلاف در مورد سه مساله است که دو مورد از ان ها به صورت شفاهی از سوی آمریکا پذیرفته شده و رفع شدند با این حال ایران اصرار دارد که موافقتِ آمریکا به صورت مکتوب در متن هرگونه توافقی نیز آورده شود.

به نحو مهم و قابل توجهی پاسخ و واکنش تهران این پیام را نمی رساند که این کشور پیشنهاد اتحادیه اروپا را رد کرده است. در این راستا وب سایت “نور نیوز” نزدیک به شورای عالی امنیت ملی ایران نیز به نقل از مقام های عالی رتبه ایرانی اعلام کرده که نتیجه مذاکرات وین تا حد زیادی به نوعِ واکنش آمریکا به درخواست های قانونی و مشروع ایران بستگی دارد.

در عرصه میدانی این نکته کاملا منطقی است که ایران نیاز به تضمین هایی دارد تا مطمئن شود که وعده های غرب مبنی بر عادی شدن مراودات اقتصادی ایران همچون وعده های کشورهای غربی در عصر پسا امضای توافق برجام در سال 2015، بی اثر و بی معنا نخواهند شد. در این رابطه ایران خوستار گنجانده شدنِ تضمین های عینی در متن هرگونه توافقی شده است.

بر اساس جزئیات و اخبار در دسترس، ایران دیگر تاکید سابق در مورد پیگیری های آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد سایت های اتمی خود و یا ضرورت خارج شدن نام سپاه پاسداران از فهرست سازمان های تروریستی آمریکا را ندارد با این حال، به شدت بر کارآمد بودن و دوام پذیریِ هرگونه توافقِ جدید درعرصه عملی تاکید دارد و برای آن تضمین های لازم را می خواهد.

تجربه نشان می دهد که تا زمانی که رئیس جمهور ایلات متحده آمریکا به نحوی موثر وارد میدان نشود و اعتبار خود را در پسِ یک توافق بسیج نکند و قرار ندهد، دستیابی به یک توافق تا حد زیادی بعید به نظر می رسد. چالش اصلی در مورد توافق احتمالی جدید، میزان موثر بودن و دوام آن در عرصه میدانی است. در واقع شرکت‌های غربی به طور خاص نگرانی های زیادی در مورد کار با ایران دارند و می ترسند که در صورت همکاری با این کشور، از سوی واشینگتن مواخذه و مجازات شوند.

با این همه باید توجه داشت که جهان غرب در شرایط کنونی به شدت به نفت ایران نیاز دارد. این مساله مخصوصا با توحه به تحولات مرتبط با جنگ اوکراین از اهمیت بیشتری نیز برخوردار می شود. البته که نیاز کنونی اتحادیه اروپا به منابع انرژی ایران نیز عملا نوعی تضمینِ ضمنی به تهران جهت فروش نفت این کشور در کوتاه مدت و میان مدت ارائه می کند. با این همه، ارزیابی های کارشناسی نشان می دهند که حتی اگر سرمایه گذاری های گستره ای از سوی کشورهای تولید کننده نفت جهت افزایش ظرفیت تولید نفتشان در شرایط کنونی صورت گیرد، با این حال باز هم مدتی نسبتا طولانی طول خواهد کشید تا به صورت عینی شاهد افزایش تولید نفت از سوی آن‌ها باشیم. مساله ای که ضرورت و اهمیت ورود نفت ایران به بازارهای جهانی را بیش از پیش تقویت و برجسته می سازد.

البته که در همه این موارد، یک مساله مهم دیگر هم وجود دارد و آن نفعِ کشورهای تولید کننده نفت از بهای بالایِ قیمت نفت است. هفته گذشته یافته های یک گزارش نشان دادند که شرکت نفتی آرامکو عربستان میزان سود و منفعت اقتصادی خود را در مدت اخیر و در سایه افزایش بهای نفت به دو برابر افزایش داده است که دلیل اصلی آن همین افزایش قیمت انرژی است. در این چهارچوب کافی است توجه داشته باشیم که در شرایط کنونی، تقاضای بالا برای نفت و نیازِ اقتصادهای غربی برای رهایی از رکود و تورم، تضمین هایی هستند که در نوع خود نیاز غرب به منابع انرژی ایران را مورد اشاره قرار می دهند و مطمئنا ایران از آن ها ناآگاه نیست.

از این رو همانطور که شواهد نشان می دهند، شانس دستیابی به یک توافق در وین کم هم نیست. با این حال باید توجه داشت که شرایط حتی در صورت عدم دستیابی به یک توافق، چندان هم برای ایران بد نیست. ایران اکنون بخشی از نفت خود را می فروشد و تا حدی نیز درآمدهای قابل پیش بینی نفتی دارد و مهم تر از همه محیط بین‌المللی نیز فضای مانور قابل توجهی را برای ایران و به طور خاص توسعه قدرت هسته ای این کشور فراهم کرده است.

در این رابطه حتی خبرگزاری فارسِ ایران به نقل از حسین امیرعبداللهیان به این نکته اشاره کرده که ایران یک پلن B  در صورت شکست مذاکرات آماده دارد و حتی اگر مذاکرات احیای برجام به سرانجامی نرسد، این به معنای پایانِ دنیا برای ایران نیست.

از نگاه آمریکا نیز دولت بایدن این تفکر را دارد که چندان نمی تواند به واسطه دستیابی به یک توافق با ایران، سرمایه سیاسی را در جریان انتخابات میاندوره ای کنگره برای خود رقم بزند. گویی دولت بایدن در شرایط کنونی صرفا نگران قدرت گیری هسته ای ایران و توسعه توانمندی های اتمی آن است. تردیدی نیست که به محض امضا شدنِ توافق جدید، جمهوریخواهان حملات گسترده ای را علیه دولت بایدن انجام خواهند داد.

البته که تحولاتی که به تازگی اتفاق افتاده اند و در قالب آن ها مثلا شاهد حمله به سلمان رشدی و یا طرح برخی ادعاها مبنی بر دست داشتن ایران جهت به قتل رساندن مقام های سابق دولت آمریکا نظیر جان بولتون و یا مایک پمپئو بوده ایم نیز به مثابه مسائلی که علیه دستیابی به هرگونه توافق کنشگری می کنند، از سوی مخالفان بایدن و ایران علیه هرگونه توافق احتمالی عملیاتی خواهند شد و  در مورد آن ها مانور داده می شود.  

در این راستا، خبرگزاری رویترز به تازگی در گزارشی مدعی شده که عدم وجود گزینه های مطلوب سیاسی و معتبر برای دولت بایدن و در عین حال توجه به این نکته که شرایط بین المللی به نفع ایران است همه و همه می‌توانند همچنان سرنوشت معادله احیای توافق برجام را معلق نگه دارند. در این میان فردی نظیر نتانیاهو نیز با طرح تهدیدات مختلف علیه ایران و هرگونه توافق احتمالی که امکان دارد حاصل شود، صرفا به دنبال استفاده انتخاباتی از این موضوع در آستانه انتخابات عمومی اسرائیل در یکمِ نوامبر است.»

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد