۱۳۹۷/۰۱/۲۱
–
۳۱۸۷ بازدید
باسلام. لطفا زودتر پاسخ سوال زودتر ارسال فرمایید. آیا خداوند به خاطر گناهانی که در نوجوانی انجام دادیم ما را میبخشد؟ اگر حق الناس باشد چه؟ باتشکر.
پرسشگر گرامی ؛ بدان که خدای مهربان دری به نام توبه برای همه بندگانش گشوده و با آغوشی باز بندگان گنهکارش را که رو به سوی توبه آورده اند، می پذیرد . لذا باید آستین همت را بالا زده و با عزمی راسخ توبه ای کنیم متناسب به گناه خویش.
ابتدا متذکر می شویم که خداوند هر گناهی را می بخشد «ان الله یغفر الذنوب جمیعا» پس در هیچ حالتی نباید از توبه و بخشش گناهان و رحمت الهی ناامید شد، چرا که گناه ناامیدی از خداوند حتی از قتل انسان نیز بزرگتر است. اگر انسان هر روز گناه کند و توبه خود را بشکند و باز واقعا پشیمان شود و توبه نماید، توبه او پذیرفتنی است و نباید از رحمت خداوند ناامید گردد.
پس بار دیگر مى گوییم نگران نباشید و بدانید توفیق خداوند شامل حال شما شده و شما را پذیرفته است و شما را دوست دارد. البته باید بیدارى و حالت فعلى خود را حفظ کنید و اگر دچار لغزش شدید بلافاصله توبه کنید:
بازآى بازآى هر آن که هستى باز آى
گر کافر و گبر و بت پرستى باز آى
این درگه ما درگه نومیدى نیست
صدبار اگر توبه شکستى باز آى
الف . حقیقت توبه:
توبه در حقیقت پشیمان شدن از گناه و بازگشتن از راهی است که انسان در گذشته بر خلاف رضای پروردگار رفته است . توبه حقیقی نیز همان توبه نصوح است؛ یعنی توبه و پشیمانی بدون بازگشت. اگر کسی احساس کند که واقعا از گذشته خود نادم و پشیمان گشته و راه خود را به سوی خداوند عوض کرده، باید بداند که اهل توبه واقعی است و اینچنین توبه ای هرگز رد نمی شود. به عبارت دیگر مشکل و نگرانی ای که در زمینه قبول توبه وجود دارد، از طرف خداوند- یعنی پذیرنده توبه- نیست؛ بلکه مشکل از جانب خود توبه کننده است که آیا موفق می شود راه خود را به سوی خداوند تغیر دهد یا نه.
ب ) اقسام گناه و روش های توبه
توبه را از یک لحاظ به دو قسم تقسیم کرده اند: یک دسته از گناهان، کوچک و کم شعاعند و صرفا با استغفار و پشیمانی قلبی، جبران می شود، اما دسته دیگری از گناهان، هم بزرگ و ویران کننده هستند و هم اثر وضعی دارند. این دسته، اضافه بر پشیمانی قلبی و استغفار با زبان، اقدام عملی و جبران مافات و ترمیم خرابیهای بوجود آمده را نیز می طلبد!
در تقسیم بندی دیگر، گناهانی را که ممکن است انسان مرتکب شود می توان به سه دسته تقسیم تقسیم کرد:
1. ستم به خویشتن ( حق النفس )
یعنی انسان از این ناحیه به جان، مال و حیثیت خویش صدمه زده و موجب عدم پیشرفت یا فقر و عقب افتادگی و گرفتاری خود شده است. در این گونه موارد، گرچه گنهکار در حق خود ظلم کرده، ولی چون معمولا پای شخص دیگر و حق دیگری در بین نیست، با استغفار و جبران خطاها و ضررها، آسانتر می توان از آنها توبه کرد و راه خیر و صلاح و سعادت دنیوی و اخروی را در پیش گرفت.
2. اطاعت نکردن از اوامر الهی ( حق الله )
فطرت پاک و سالمی که خداوند در نهاد انسان قرار داده، اعضاء و جوارح و نعمتهای فراوان مادی و معنوی، پانزده میلیارد سلولی که در مغز اوست و سرانجام «ارسال رسل و انزال کتب» همه برای پویایی و سعادت اوست، اما با تأسف آدمی بر اثر تأثیرپذیری از عوامل درونی و بیرونی، همه این نعمتها را نادیده انگاشته و راه تمرد و عصیان را در پیش می گیرد! اما راه کاری که برای این دسته گناهان وجود دارد این که: اگر شرک و کفر صورت گرفته، باید «توحید» و یکتاپرستی را جایگزین آن نمود، و اگر در احکام و فروع دین کوتاهی و تعلل شده, باید به تکمیل و جبران آنچه از دست رفته اقدام کرد. نمازها وروزه های قضا شده از این نمونه است .
3 .ظلم به حقوق دیگران ( حق الناس )
در روایت آمده: پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) به خانه کعبه نگاه کرد، آن را مورد تعظیم قرار داد و سپس ادامه داد: حق واحترام یک مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند خانه کعبه را دارای یک احترام و عظمت دانست و از مؤمن سه چیز را: «مال-خون-سوءظن» (همان، ج67، ص71)
احکام و مسائل مربوط به حق الناس دو قسم است:
الف . امور غیرمالى (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت و…). ب . امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و…)
الف . امور غیرمالى
در حقوق مردم که غیر مالی است ( غیبت، تهمت، هتک حرمت و…) باید از طرف مقابل حلالیت طلبید ، امااگر کسب حلالیت ملازم فساد و ناراحتی بیشتر می شود و امکان پذیر نیست، طلب بخشش از خداوند و انجام خیرات از طرف او کافی است و لازم نیست حتما کسب حلالیت صورت گیرد.
مثلا درفرض سؤال، که جبران آن حقوق ذکر شده مانند غیبت ،از راه طلب حلالیت از خود صاحب حق ممکن نباشد، راههای دیگری که ممکن است ما را به نتیجه برساند طی می کنیم، مثلا:
1- برای صاحبان حق دعا کنید، طلب مغفرت وآمرزش گناهان ایشان را داشته باشید
2- ازطرف ایشان صدقه بدهید وانفاق مالی کنید
3- ازطرف ایشان به زیارت بروید
4- در غیاب ویا حضور از آبروی ایشان دفاع کنید !
5- هرکار خیری که ممکن است برای ایشان سود دنیوی ویا اُخروی داشته باشد انجام دهید!
ب . امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و…)
اگر حق الناس از امور مالی است، مثلاً در معاملات و یا معاشرت هاى دیگر خداى ناکرده مالى از کسى تلف یا غصب کرده و یا کلاه بردارى و دزدى انجام داده باید مثل آن را اگر مثلی است و قیمت آن را اگر قیمتی است به صاحبانش برگرداند و می تواند به واسطه شخص دیگر و یا پست یا در حساب جاری آنها واریز کند و یا رضایت آنها را به نحوی کسب کند .
اگر صاحب مال و حق مالی را نمی شناسیم و یا اگر از دنیا رفته، بازماندگان آنها را نمی شناسیم و به ورثه او دسترسی نداریم باید با اجازه از مرجع تقلید از طرف او به فقیر صدقه دهیم. البته لازم نیست مبلغ سنگینی را یک دفعه صدقه بدهید؛ بلکه متناسب با وضع مالیتان به تدریج از طرف صاحب حق صدقه بدهید.