۱۳۹۷/۰۵/۱۴
–
۳۵۸ بازدید
با سلام
اگر کسی بداند ک گناه میکند و همچنان ان را انجام دهد, ولی ب خود قول دهد ک بعدها توبه خواهد کرد, توبه اش پذیرفته میشود؟
در پاسخ به توضیحات ذیل توجه کنید : الف ) به طور کلی توبه از گناه از نظر عقل و شرع فورا واجب است و نباید در این کار درنگ و سستی کرد ، باید دانست از آنجا که زمان مرگ پنهان است. و چه بسیار کسانى که در سال هاى جوانى در حوادث مختلف از دنیا رفته اند، نباید توبه را به تأخیر انداخت و به بهانه هاى مختلف وعده ترک گناه را امروز و فردا کند از چنین کارى در روایات نکوهش شده و از آن به «تسویف» در توبه تعبیر شده است.
ب ) البته پروردگار غفّار و رئوف در هر سن و سالى توبه بندگان را با اشتیاق فراوان مى پذیرد و آنان را مورد رحمت خویش قرار مى دهد.در این باره پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید: «اگر کسى یک سال قبل از مرگش توبه کند، خداوند مى پذیرد، سپس فرمود: یک سال زیاد است، اگر یک ماه قبل از مرگش، توبه کند، پذیرفته مى شود، بعد فرمود: این مقدار هم زیاد است، اگر یک هفته در این دنیا فرصت ماندن داشته باشد و توبه کند، پذیرفته مى شود، باز فرمود: آن هم زیاد است، کس که یک روز قبل از مرگش توبه کند خداوند مى پذیرد، سپس از آن هم فراتر رفته، فرمود: کسى که یک ساعت قبل از مرگش پشیمان شود، خداوند توبه اش را مى پذیرد، در پایان فرمود: یک ساعت هم زیاد است! قبل از آن که جانش به گلو رسد (آخرین لحظه حیات و در حال اختیار) توبه کند، خداوند مى پذیرد». حاجى نورى، مستدرک وسایل، ج 12، ص 145، ح 5.
درى از رحمت خود باز کردى گنه کاران بر آن آواز کردى
مر آن در را نهادى توبه اش نام که ناکامان بیابندى از آن کام
براى نمونه: یکى از عبرت هاى عاشورا توبه حرّبن یزید ریاحى است که در آخرین لحظه هاى عمر، در صبح عاشورا توبه اش توسط سالار شهیدان پذیرفته مى شود .
البته این به این معنا نیست که انسان با اختیار خود در طول زندگى دست به انواع گناهان زند، به این خیال که در آخر عمر رو به توبه مى آورم بلکه، تا حد ممکن و توان باید از نافرمانى پروردگار بپرهیزد و در صورت تمرّد و آلوده شدن، فورى به فکر توبه بیفتد.اما درباره رحمت خداوند، امام سجادعلیه السلام در بخشى از مناجات تائبین عرضه مى دارد: «خداى من! تو کسى هستى که به روى بندگانت درى به سوى بخشش گشوده اى و نام آن را توبه نهاده اى، و فرموده اى: به سوى خداوند باز گردید و توبه خالص کنید! حال در این رحمت باز است! عذر کسانى که از آن غافل شوند، چیست؟!» «الهى انت الّذى فتحت لعبادک باباً الى عفوک سمّیته التوبه فقلت: توبوا الى اللّه توبة نصوحاً، فما عذر من اغفل دخول الباب بعد فتحه!». (مناجات هاى پانزده گانه امام سجادعلیه السلام، مناجات اول، مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 94، ص 142)..
ب ) البته پروردگار غفّار و رئوف در هر سن و سالى توبه بندگان را با اشتیاق فراوان مى پذیرد و آنان را مورد رحمت خویش قرار مى دهد.در این باره پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید: «اگر کسى یک سال قبل از مرگش توبه کند، خداوند مى پذیرد، سپس فرمود: یک سال زیاد است، اگر یک ماه قبل از مرگش، توبه کند، پذیرفته مى شود، بعد فرمود: این مقدار هم زیاد است، اگر یک هفته در این دنیا فرصت ماندن داشته باشد و توبه کند، پذیرفته مى شود، باز فرمود: آن هم زیاد است، کس که یک روز قبل از مرگش توبه کند خداوند مى پذیرد، سپس از آن هم فراتر رفته، فرمود: کسى که یک ساعت قبل از مرگش پشیمان شود، خداوند توبه اش را مى پذیرد، در پایان فرمود: یک ساعت هم زیاد است! قبل از آن که جانش به گلو رسد (آخرین لحظه حیات و در حال اختیار) توبه کند، خداوند مى پذیرد». حاجى نورى، مستدرک وسایل، ج 12، ص 145، ح 5.
درى از رحمت خود باز کردى گنه کاران بر آن آواز کردى
مر آن در را نهادى توبه اش نام که ناکامان بیابندى از آن کام
براى نمونه: یکى از عبرت هاى عاشورا توبه حرّبن یزید ریاحى است که در آخرین لحظه هاى عمر، در صبح عاشورا توبه اش توسط سالار شهیدان پذیرفته مى شود .
البته این به این معنا نیست که انسان با اختیار خود در طول زندگى دست به انواع گناهان زند، به این خیال که در آخر عمر رو به توبه مى آورم بلکه، تا حد ممکن و توان باید از نافرمانى پروردگار بپرهیزد و در صورت تمرّد و آلوده شدن، فورى به فکر توبه بیفتد.اما درباره رحمت خداوند، امام سجادعلیه السلام در بخشى از مناجات تائبین عرضه مى دارد: «خداى من! تو کسى هستى که به روى بندگانت درى به سوى بخشش گشوده اى و نام آن را توبه نهاده اى، و فرموده اى: به سوى خداوند باز گردید و توبه خالص کنید! حال در این رحمت باز است! عذر کسانى که از آن غافل شوند، چیست؟!» «الهى انت الّذى فتحت لعبادک باباً الى عفوک سمّیته التوبه فقلت: توبوا الى اللّه توبة نصوحاً، فما عذر من اغفل دخول الباب بعد فتحه!». (مناجات هاى پانزده گانه امام سجادعلیه السلام، مناجات اول، مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 94، ص 142)..