خانه » همه » مذهبی » توبه زنای محصنه-زنای مرد متاهل-جدید-

توبه زنای محصنه-زنای مرد متاهل-جدید-


توبه زنای محصنه-زنای مرد متاهل-جدید-

۱۳۹۶/۱۰/۲۷


۱۶۴۸ بازدید

در صورت اگاهی از عمل زشت زنا(کاباره)بنده در مورد این موضوع چه تکلیفی دارم؟؟

دوست گرامی. وظیفه انسان بعد از گناه توبه است. توبه واجب فوری برای مسلمان و مومن است که وقتی فهمید گناهی مرتکب شده لازم است فورا توبه کند و به بندگی خدا بازگردد و مطیع خدا شود اگر اینطور شد در حقیقت انقلاب درونی رخ می دهد و انسان دچار تحول مثبت می شود و در نتیجه خدای متعال گناهان گذشته بنده را خواهد بخشید و به او زندگی ایمانی تازه ای عطا می کند. موفق باشید
توبه از زنا:
زنا یعنی ارتباط نامشروع زن و مرد که دو حالت دارد: 1. زنای محصنه 2. زنای غیر محصنه هر گاه یکی از طرفین خواه زن یا مرد یا هر دو انها، دارای همسر (متاهل باشند)، این عمل نامشروع نسبت به او محصنه محسوب می شود و هر گاه یکی از انها یا هر دو انها مجرد (فاقد همسر) باشند، نسبت به او غیر محصنه خواهد بود.به عبارت دیگرمردی که زن دارد اگر با زن دیگری زنا کند و نیز زنی که شوهر دارد با مرد دیگری زنا نماید آن را زنای محصنه گویند که در صورت فراهم بودن شرایط آن بر آنها حد جاری می شود و حد آن رجم یعنی سنگسار کردن زانی و زانیه است.جوان مجرد که همسر ندارد خواه مرد باشد یا زن، اگر با دیگری زنا کند آن را زنای غیر محصنه گویند و حدش تازیانه است.البته باید توجه داشت اگر مرد مجرد با زن شوهر دار زنا کند، حد زن رجم است ولی حد مرد تازیانه است چون زنای در حق مرد زنای غیرمحصنه است و نیز اگر دختر مجردی با مردی که همسر دارد زنا کند. تنها مرد را سنگسار می کنند و بر زن تازیانه می زنند.لازم به ذکر است که اگر کسی خدای ناکرده چنین عملی انجام دهد ولی بین خود و خدا توبه واقعی نماید- خداوند بخشنده و مهربان است- و لازم هم نیست کسی را در جریان بگذارد و چنانچه بدون توبه واقعى از دنیا برود در آخرت عذاب دردناکى در انتظار او مى باشد.در مورد گناهانى همچون زنا، پشیمانى واقعی، تصمیم بر عدم تکرار و طلب مغفرت از خداوند براى توبه کافى است. توبه از هر گناهى ممکن است و خداوند آن را مى پذیرد وتا زمانی که در نزد حاکم(داد گاه اسلامی) ثابت نشود حد جاری نمی شود لازم هم نیست کسی آبروی خودش را با دست خودش ببرد بلکه حرام است بنا براین به هیچ کس نباید ابراز کنند و همین که بین خود و خدا واقعا توبه نمایند و تصمیم جدی بر عدم تکرار داشته باشند کافی است و در هیچ حالی نباید از درگاه خداوند ناامید باشند زیرا رحمت و لطفش بی نهایت است امید است همه ما را مشمول رحمت قرار دهد.
یکی از مسائلی که پس از یک رابطه نامشروع ممکن است فرد با آن مواجه باشد، احساس پلیدی و ناپاکی است که به شدت به آن مشغولیت ذهنی پیدا کرده و به مرور زمان دچار یک وسواس فکری می شوند، به گونه ای که خود را در افکار و تصاویر ناپاکی غرق می بینند و در اثر این احساس ناپاکی و پلیدی، دست به اقدامات بی فایده و بعضا خطرناک می زنند، در حالی که اینگونه نیست و خدای مهربان هرگز نظام این عالم را به گونه ای قرار نداده است و خود نیز اینگونه برخورد نمی کند که فردی به دلیل انجام یک گناه تا ابد دچار ناپاکی و عذاب گردد، بلکه اگر فردی به گناهی آلوده گردد، و پس از آن توبه حقیقی نماید، مانند فردی است که گناه نکرده است پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله)می فرماید : «التائب من الذنب کمن لا ذنب له- توبه کننده از گناه همانند کسی است که گناهی نکرده است» (بحار ج 2 ص 154) و حتی خدای مهربان گناهان او را تبدیل به ثواب کرده و در نامه اعمال او ثبت می نماید.
چند نکته درباره توبه:
الف ) یاس و ناامیدی از حربه های شیطان
مساله مهم دیگری که در چنین شرایطی ممکن است برای فرد پیش آید، یاس و ناامیدی می باشد، که این از حربه های اصلی شیطان بوده، به گونه ای که به شدت در دل فرد وسوسه می کند و آینده را در نظر او سیاه و تاریک جلوه می دهد. در چنین وضعیتی فرد باید بداند، درست است که گرفتار گناه بزرگی شده و صحیح است که در وضعیت بغرنجی به سر می برد، اما چنین فردی در آخر دنیا و در انتهای راه نیست، بلکه تا انسان زنده است، امکان جبران گذشته، پیشرفت، و حرکت به سوی سعادت را دارد و هیچ وقت و هیچ وضعیتی برای رشد و تعالی دیر نیست.
به این نکته نیز توجه داشته باشید که با هیچکس (حتی کسی که احساس می‌کنید به شما نزدیک و بسیار رازدار است) در این مورد صحبت نکنید، حتی نباید به بهانه صداقت با خواستگاران خود نیز درمیان بگذارید.
ب ) توبه حقیقی
توبه در حقیقت پشیمان شدن از گناه و بازگشتن از راهی است که انسان در گذشته بر خلاف رضای پروردگار رفته است . توبه حقیقی نیز همان توبه نصوح است؛ یعنی توبه و پشیمانی بدون بازگشت. اگر کسی احساس کند که واقعا از گذشته خود نادم و پشیمان گشته و راه خود را به سوی خداوند عوض کرده، باید بداند که اهل توبه واقعی است و اینچنین توبه ای هرگز رد نمی شود. به عبارت دیگر مشکل و نگرانی ای که در زمینه قبول توبه وجود دارد، از طرف خداوند- یعنی پذیرنده توبه- نیست؛ بلکه مشکل از جانب خود توبه کننده است که آیا موفق می شود راه خود را به سوی خداوند تغیر دهد یا نه.
هر گناهی قابل توبه است و خداوند خود فرموده است : «ان الله یغفر الذنوب جمیعا؛ خداوند همه گناهان را می آمرزد».
جامعترین سخن درباره حقیقت و ارکان توبه همان کلامی است که در سخنان قصار امیرمؤمنان على علیه السلام در نهج البلاغه در شرح استغفار به معنى جامع و کامل آمده است.
کسى در محضر آن حضرت گفت: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ» گویى امام از طرز سخن او و یا سوابق و لواحق اعمالش مى دانست که این استغفار جنبه صورى دارد و نه واقعى، به همین جهت از این استغفار بر آشفت و فرمود: «ثَکِلَتْکَ امُّکَ اتَدْرى مَا الْاسْتِغْفارُ؟ الْاسْتِغْفارُ درَجَةُ الْعِلِّیِّیْنَ»؛ (مادرت بر عزاى تو بگرید، آیا مى دانى استغفار چیست؟ استغفار مقام بلند مرتبگان است!)
سپس افزود: «وَهُوَ اسمٌ واقِعٌ عَلى سِتَّةِ مَعانٍ»؛ (استغفار یک کلمه است امّا شش معنى [و مرحله] دارد.)
«اوَّلُها النَّدَمُ عَلى ما مَضى»؛ (نخست، پشیمانى از گذشته است.)
«وَالثَّانى الْعَزْمُ عَلَى تَرْکِ الْعَودِ الَیْهِ ابَداً»؛ (دوم، تصمیم بر ترک آن براى همیشه است.)
«وَ الثَّالِثُ انْ تُوءَدِّىَ الَى الْمَخْلُوقینَ حُقُوقَهُمْ حَتّى تَلْقَى اللَّهَ امْلَسَ لَیْسَ عَلَیْکَ تَبِعَةٌ»؛ (سوم این که حقوقى را که از مردم ضایع کرده اى به آنها باز گردانى، به گونه اى که هنگام ملاقات پروردگار حقّ کسى بر تو نباشد.)
«وَ الرَّابِعُ انْ تَعْمِدَ الَى کُلِّ فَرِیْضَةٍ عَلَیْکَ ضَیَّعْتَها فَتُؤَدِّىَ حَقَّها»؛ (چهارم این که هر واجبى که از تو فوت شده حقّ آن را به جا آورى [و قضا یا کفّاره آن را انجام دهى].)
«وَ الْخامِسُ انْ تَعْمِدَ الَى اللَّحْمِ الذَّى نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِیْبَهُ بِالْأَحْزانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَیَنْشَأَ بَیْنَهُما لَحْمٌ جَدِیدٌ»؛ (پنجم این که گوشتهایى که به واسطه حرام بر اندامت روئیده، با اندوه بر گناه آب کنى، تا چیزى از آن باقى نماند، و گوشت تازه به جاى آن بروید.)
«وَالسَّادِسُ انْ تُذِیقَ الْجِسْمَ الَم الَطَّاعَةِ کَما أذَقْتَهُ حَلاوَةَ الْمَعْصِیَةِ فَعِنْدَ ذلِکَ تَقُولُ اسْتَغْفِرُ اللَّهَ»؛ (ششم آن که به همان اندازه که لذّت و شیرینى گناه را چشیده اى درد و رنج طاعت را نیز بچشى، و پس از طىّ این مراحل بگو استغفر اللّه!) (5) همین معنى در روایت دیگرى از کمیل بن زیاد از امیرمؤمنان على علیه السلام نیز نقل شده است. (6)
ممکن است گفته شود: اگر توبه این است که امیرمؤمنان على علیه السلام در این حدیث بیان فرموده، کمتر توبه کارى مى توان پیدا کرد.
ولى باید توجّه داشت که بعضى از شرایط شش گانه بالا شرط توبه کامل است، مانند شرط پنجم و ششم، امّا چهار شرط دیگر، جزء شرایط واجب و لازم است. و به تعبیر بعضى از محققّان، قسمت اوّل و دوم از ارکان توبه است، و قسمت سوم و چهارم از شرایط لازم، و قسمت پنجم و ششم از شرایط کمال است.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد