۱۳۹۵/۰۴/۰۳
–
۱۴۸ بازدید
با سلام و احترام، پیرامون وجود دشمن برای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و ارتباط دادن مشکلات موجود به دشمن گفتنی است: شناخت و درک صحیح واقعیت ها و پرهیز از هرگونه افراط و تفریطى در این زمینه، یکى از مهم ترین اصول موفقیت حکومت هاست. تا زمانى که حاکمان و مردمان جامعه اى به شناختى دقیق و مطابق با واقع، نسبت به مسائل و موضوعات پیرامون خود دست نیابند، توانایى ارائه پاسخ هاى مناسب با هر مسأله اى را نیز نخواهند داشت و نتیجه آن، تحمل هزینه هاى بى مورد، از دست رفتن فرصت هاى مناسب و شکست و تباهى خواهد بود.
با سلام و احترام، پیرامون وجود دشمن برای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و ارتباط دادن مشکلات موجود به دشمن گفتنی است: شناخت و درک صحیح واقعیت ها و پرهیز از هرگونه افراط و تفریطى در این زمینه، یکى از مهم ترین اصول موفقیت حکومت هاست. تا زمانى که حاکمان و مردمان جامعه اى به شناختى دقیق و مطابق با واقع، نسبت به مسائل و موضوعات پیرامون خود دست نیابند، توانایى ارائه پاسخ هاى مناسب با هر مسأله اى را نیز نخواهند داشت و نتیجه آن، تحمل هزینه هاى بى مورد، از دست رفتن فرصت هاى مناسب و شکست و تباهى خواهد بود. تجربه ى تاریخى بسیارى از نظام هاى سیاسى یا ملت هایى که با افول و تباهى مواجه شدند، مؤید این مدعاست؛ فروپاشى حکومت هایى مانند سلطنت پهلوى یا اتحاد جماهیر شوروى که به جاى شناخت دقیق مسائل و مشکلات جامعه ى خویش، هر مشکلى را به خارج نسبت مى دادند، و یا عدم شناخت وضعیت موجود و نداشتن تحلیل سیاسى دقیق توسط مردم زمان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و یا زمان مشروطه، و در نظر نگرفتن خطر دشمن، از عوامل اصلى عدم موفقیّت و بقاء این حکومت ها و یا جنبش ها محسوب مى گردد. بنابر این هم نادیده گرفتن واقعیت ها و هم تأکید مفرط بر واقعیتى و در نظر نگرفتن سایر واقعیت ها هر دو خطا و اشتباه محسوب مى گردد. در جامعه ى کنونى ما نیز با دو واقعیت روبرو مى باشیم، یکى دشمن و دیگرى مشکلات. شناخت دقیق هر کدم و میزان رابطه و پیوند میان آن دو نکته بسیار مهمى است و غفلت از هر کدام یا بزرگ نمایى یکى با نادیده گرفتن دیگرى عواقب شومى را به دنبال خواهد داشت. مسلماً مسأله دشمن شناسى یکى از اساسى ترین شرایط موفقیت آدمى در همه زمینه هاست. در عرصه ى طبیعى انسان تا آن جا که دشمن را شناخته و در رفع آن کوشیده، به موفقیت دست یافته است؛ ولى همین انسان ضربه هاى فراوان و گاه جبران ناپذیرى از دشمن ناشناخته خود خورده است. دشمن شناسى در همه میدان ها، از مسایل اساسى و مهمى به شمار مى رود که به انسان بصیرت مى بخشد، تا در راه رسیدن به هدف دوست را دشمن و دشمن را دوست نگیرد. از این رو بزرگان دین، همواره آدمى را به این مهم ترغیب کرده و از او خواسته اند تا دشمنان خود را بشناسد. امام على(ع) مى فرماید: «هر که از دشمن خود غافل شود، دسیسه ها او را به خود آورد»میزان الحکمه با ترجمه فارسى، محمد محمدى رى شهرى، نشر دارالحدیث، چاپ اول، 1377، ج 7، ص 3513). انقلاب اسلامى ایران به دلیل ماهیت اسلامى بودن آن و به چالش کشاندن سایر مکاتب سیاسى خصوصاً لیبرالیسم و سوسیالیسم و همچنین به دلیل تأثیرات عمده اى که در بیدارى و آگاهى امت هاى مسلمان و مستضعف جهان، به دنبال داشت و منافع استکبار جهانى را به مخاطره انداخت، از همان ابتداى پیروزى خود با توطئه ها و دسیسه هاى دشمنان خارجى و داخلى خود از قبیل ترورهاى شخصیت هاى انقلابى، کودتاى نظامى، جنگ تحمیلى، تحریم هاى اقتصادى، سیاسى نظامى و تکنولوژیکى و… مواجه بوده و هم اکنون نیز آمریکا با اختصاص دادن بودجه هاى کلان، به صورت علنى از هر گونه اقدامى براى به چالش کشاندن و ایجاد مشکلات مختلف سیاسى، فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و… در ایران حمایت مى کند. آیا با توجه به این واقعیات مى توان تأثیر دخات آمریکا را در بسیارى از مشکلات نادیده گرفت و توطئه هاى دشمنان را به فراموش سپرد و از توهم توطئه سخن به میان آورد. امام على(ع) مى فرماید: مَن نامَ لم یُنم عنهM}هر که از دشمن خود غافل باشد، دشمن از او غافل نباشد{M(همان، ص 3514). اگر مسئولان نظام جمهورى اسلامى ایران و برنامه ریزان آن نسبت به توطئه هاى دشمن غفلت کردند، آسیب و آفت درونى خطرناکى در سیاست مداران ما پدید خواهد آمد که منجر به سقوط بسیارى از دست آوردها و ارزش هاى انقلاب اسلامى خواهد شد. مقام معظم رهبرى با گوشزد کردن این آسیب مى فرمایند: «اگر در شناخت دشمن و شناخت جهتى که اسلام و مسلمین از آن جهت خسارت مى بینند و به آن ها حمله مى شود دچار اشتباه شویم، خسارتى پیدا خواهد شد که جبران ناپذیر است. اگر غفلت کنیم فرصت هایى بزرگ از دست مى رود. امروز مکلفیم که همین هوشیارى و توجه و دشمن شناسى و تکلیف شناسى را در حد اعلاى ممکن براى جهان اسلام و ملت خودمان ایجاد کنیم… نباید در شناخت دشمن اشتباه کرد، نباید تصور کرد که دشمن از دشمنى با اسلام و مسلمین دست برداشته است» هم چنین مى فرمایند: «مبادا بعضى ساده ها یا احیاناً کج فکرى ها موجب شود که ما تصور کنیم دشمنى ها و دشمن ها تمام شدند، که این خطر بزرگى را تولید خواهد کرد. براى کسى که در مواجهه با دشمن است، هیچ خطرى بالاتر از فراموش کردن دشمن نیست» بنابر این واقعیت هاى موجود، ضرورت بیدارى و هوشیارى در مقابل خطراتى که از سوى دشمن نظام اسلامى ما را تهدید مى کند، ایجاب مى نماید. از سوى دیگر وجود دشمنان خارجى و داخلى و توطئه آنان نباید ما را از سایر واقعیت هاى جامعه و مشکلات اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و…، غافل سازد و به این بهانه از پذیرفتن سایر واقعیت هاى مؤثر در شکل گیرى مشکلات (سواى از تأثیرات توطئه هاى دشمن) خوددارى کنیم از قبیل: وجود برخى عملکرهاى اشتباه یا کم کارى مسئولین خصوصاً در سطوح میانى نظام به پایین و سوء استفاده هاى برخى آنان از قدرت. وجود درگیرى هاى سیاسى و جناحى که حجم زیادى انرژى و توان کشور را به هدر داده و از وحدت و همدلى و عزم مسئولین و دستیابى به اجماعى قاطع در برخورد و حل مشکلات و معضلات جامعه، جلوگیرى نموده و زمینه سوءاستفاده هاى دشمنان را فراهم مى کنند و… . خوشبختانه مسئولین عالى رتبه نظام با درک و هوشیارى بالاى خود و همچنین شناخت دقیق واقعیت هاى جامعه و نظام بین المللى، به خوبى بر نقش و میزان تأثیر هر کدام از عوامل در شکل گیرى مشکلات واقفند و بر حل اساسى هر کدام همّت مى گمارند؛ تأکیدات بسیار مکرّر و هشدارهاى مقام معظم رهبرى (بر رسیدگى مسئولین به مشکلات، مبارزه با مفاسد اقتصادى، اجتماعى، ادارى و… پرهیز مسئولین از اختلافات جناحى و هدر دادن بیت المال و..). همگى نشان دهنده ى اهتمام معظم له بر سایر عوامل دیگر نیز مى باشد. و اگر در بعضى موارد مشاهده مى شود که ایشان به شدت توطئه هاى آمریکا و سایر دشمنان را یادآورى مى کنند به این خاطر است: اولاً این در مقام بررسى سایر مشکلات جامعه نیست، بلکه موضوع آن توجه به خطرات ناشى از دشمنان نظام است. بنابر این طبیعى است در آن جلسات یا صحبت هاى خاص نامى از سایر عوامل مشکلات برده نشود. و ثانیاً: به خاطر غفلت برخى مسئولین یا مطبوعات از این واقعیت ها و تذکر دادن به آنهاست نه نادیده گرفتن سایر واقعیت ها.