۱۳۹۵/۰۷/۰۱
–
۱۴۹ بازدید
با سلام و احترام خدمت شما فرهیخته گرامی در پاسخ مطلبی که عنوان شده به چند نکته اشاره می کنیم.
با سلام و احترام خدمت شما فرهیخته گرامی در پاسخ مطلبی که عنوان شده به چند نکته اشاره می کنیم. 1.آنچه درمورد بهشت و جهنم در اسلام ناب مطرح شده ، نه رؤیا پردازی است و نه ناظر به زندگی ان جهانی است ، بلکه به نظر ما تنها نسخه تأمین کننده پیشرفت مادی و معنوی و سعادت دنیوی و اخروی انسان است زیرا برنامه آن توسط کسی تنظیم شده است که به همه نیازهای انسان آگاهی داشته و از هر گونه جهل و نادانی و تأثیر پذیری از هواهای نفسانی به دور است بر خلاف نسخه های بشری که آمیخته با جهل و نادانی و هواپرستی است و امروز شاهدیم که الگوهای پیشرفت غربی چگونه انسان غربی را در گرداب بحران های مختلف روحی ، اخلاقی ، اجتماعی و… نموده است . امروز در پس برخی پیشرفت مادی غرب ، شاهد پسرفت در اخلاق و معنویت و بحران های متعددو بی سابقه ای برای بشریت هستیم . «حوادث و رویدادهایی چون رنسانس و نوزایی و جنبش اصلاح دینی و جریان روشن اندیشی و عقل گرایی و انقلاب صنعتی که از قرن چهاردهم در غرب آغاز شد با وجود آثار و نتایج سودمند آن در زمینه تأمین رفاه و آسایش مردم و ایجاد تحولات فکری و فرهنگی و تکامل زندگی اجتماعی انسانها موجب بروز بحران ها و نارسایی هایی نیز در عرصه های مختلف زندگی انسانی از جهت معرفتی , روانی , اخلاقی , اجتماعی و سیاسی شده است. امروز بشر در بعد معرفتی دچار تحیَر علمی و نسبیت گرایی و عدم ثبات در آرا و عقاید است و در بعد روانی , دچار تردید علمی , افسردگی و اضطراب , فقدان آرامش و اطمینان خاطر و از خود بیگانگی و به تعبیری بی خویشتنی است و از جهت اخلاقی نیز گرفتار انحرافات خصلتی گسترده و به لحاظ خانوادگی دچار از هم پاشیدگی داخلی و از نظر اجتماعی و سیاسی , گرفتار مسائلی چون هرج و مرج بین المللی و مانند آن است.» (جوادی آملی ، عبد الله ، انتظار بشراز دین ، قم: مرکز نشر اسرا ، 1380، ص 13) از این رو کشورما چنین الگوههایی را شایسته الگوبرداری ندانسته و تلاش می کند با الهام از مبانی و آموزه های دینی ، الگوی شایسته حیات انسانی را ترسیم نماید . ما معتقدیم الگوی حکومت دینی به دلیل نگاه جامع به هستی و انسان و توجه به همه نیازهای مادی ، روحی و معنوی او ، از مشکلات ، عیب ها و کاستیهای الگوی سکولار به دور بوده و شایستگی قرار گرفتن به عنوان الگوی فرا روی بشریت را داراست زیرا در این الگوی حکومتی ، بر خلاف الگوی سکولار که قوانین در آن در ظاهر بر پایه خواست و اراده مردم تنظیم شده و در واقع از یک سو حاکمیت جهل و هوا پرستی بشری است و از سوی دیگر حاکمیت صاحبان قدرت و ثروت است ، از ناحیه کسی تنظیم شده که آگاهی کامل از همه نیازهای جسمی و روحی انسان دارد و تحت تأثیر خواهشهای نفسانی قرار ندارد . در این الگو با توجه به ضرورت وجود قانون و نیازهای جسمی و روحی انسان ، قانون صحیح و کامل ، قانونی است که همه جنبه های هستی انسان در آن لحاظ گشته، برای شکوفایی استعدادهای انسان، برنامه ریزی صحیحی در آن شده باشد. اگر قانونی، فقط جنبه های طبیعی و عملی او را رعایت کند و ابعاد اخلاقی و یا اعتقادی او را نادیده گیرد، چنین قانونی، شایسته جامعه انسانی نبوده و نمی تواند انسان ها را به سعادت نهائی برساند وتشریع و قانونگذاری، زمانی درست و حق است و انسان را به سعادتش می رساند، که هماهنگ با تکوین و آفرینش انسان و جهان باشد؛ با فطرت و آفرینش انسان، با حقیقت آفرینش جهان، و با رابطه تکوینی عالم و آدم هماهنگ باشد. از این رو قانونگذار، تنها آن کسی می تواند باشد که انسان و جهان را آفریده و رابطه متقابل انسان و جهان را تنظیم کرده است و در عرصه اجرای قوانین نیز , نیاز به کسی است که شناخت کامل از این قوانین داشته باشد و بواسطه برخورداری از ویژگی عصمت از هر گونه خطا و لغزش و انحرافی به دور باشد . بدین ترتیب هم در مرحله قانوگذاری و هم در مرحله اجرای قوانین , مصونیت از خطا و اشتباه و لغزش های احتمالی در نظر گرفته شده است و در صورت دسترسی نداشتن به انسان معصوم ، نزدیک ترین گزینه به ایشان در شناخت مبانی دینی و قوانین الهی و برخوردار از ویژگیهای برجسته ای همچون عدالت و تقوا و مدیریت , اداره جامعه اسلامی را بر عهده می گیرد و البته چنین حکومتی تضمین کننده سعادت مادی و معنوی بشر خواهد بود. در این الگوی حکومتی بر خلاف الگوی سکولار ، هدف گذاری حکومت به تأمین نیازهای مادی انسان محصور نبوده ، بلکه در کنار آن به نیازهای روحی و معنوی که حقیقت و ماهیت اساسی انسان ها را شکل می دهد ، نیز توجه شده و اخلاق و معنویت و ارزش های انسانی و اسلامی از محوریت برخوردار است . در چنین الگویی حکومت وظیفه هدایت انسانها به سعادت مادی و معنوی را بر عهده دارد و ماهیت آن حاکمیت ارزش های انسانی و اسلامی است و بر اساس آن به تعریف مفاهیمی چون عدالت ، آزادی ، توسعه و پیشرفت و… می پردازد و نگاه متفاوتی از نگاه مادی و سود جویانه سکولار دارد. گرچه متأسفانه به دلایل مختلف ، زمینه و شرایط برای بر پایی و گسترش چنین الگویی فراهم نشده و در سایه هیاهو و یکّه تازی الگوی سکولار و تلاش آن برای مقابله با دین ، تا دیر زمانی مجالی برای طرح این الگوی حکومتی وجود نداشت ، اما با پیروزی انقلاب اسلامی و بر پایی حکومت دینی ، الگوی حکومت دینی به عنوان جایگزین الگوهای سکولار مطرح گردید که البته تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله دارد ، اما به همین اندازه ظرفیت خود را برای تبدیل شدن به الگویی فراگیر نشان داده از این رو شاهد شدیدترین دشمنی ها با نظام جمهوری اسلامی بوده و هستیم و نظام سلطه تمام تلاش خویش را برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی و جلوگیری از موفقیت این الگوی حکومتی به کار بسته است . اما نظام جمهوری اسلامی مصمم به پیمودن این مسیر نورانی است از این رو مقام معظم رهبری فرمودند: « ما پیشرفت را به شکلى که غرب دنبال کرد و پیش رفت، نمی خواهیم؛ پیشرفت غربى هیچ جاذبهاى براى انسان آگاهِ امروز ندارد. پیشرفت کشورهاى پیشرفته غربى نتوانست فقر را از بین ببرد، نتوانست تبعیض را از بین ببرد، نتوانست عدالت را در جامعه مستقر کند، نتوانست اخلاق انسانى را مستقر کند. اولاً آن پیشرفت بر پایه ظلم و استعمار و غارت کشورهاى دیگر بنا شد… اینها پایه تمدن خودشان را با مکیدن خون ملتها شروع کردند؛ بعد هم با پیشرفتهاى گوناگون، نه ظلم را در کشورهاى خودشان برطرف کردند، نه تبعیض را برطرف کردند، نه جوامع فقیر را توانستند به بىنیازى برسانند؛ مىبینید امروز هم وضع اقتصاد در این کشورها چه جورى است، وضع اجتماعى چه جورى است، وضع اخلاقى چه جورى است؛ این انحطاط اخلاقى، این لجنزار اخلاق جنسى در غرب. پیشرفت تمدن غربى، یک چنین پیشرفتى است با این خصوصیات؛ این را ما بههیچوجه نمىپسندیم. ما دنبال الگوى مطلوب و آرمانىِ خودمان هستیم، که یک الگوى اسلامى و ایرانى است؛ از هدایت اسلام سرچشمه می گیرد، از نیازها و سنتهاى ایرانى بهره می برد؛ یک الگوى مستقل.» (پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری , بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها , 15/5/92) 2. کسی ادعا نکرده که آنچه در جمهوری اسلامی صورت گرفته ، نمونه کامل اسلام و جامعه اسلامی همانگونه که حضرت امام فرمودند: « اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند ، لکن عرض می کنیم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کرد این کشور می کنند و ملت ده ها میلیونی نیز طرفدار و مددکار آنان هستند.» (وصیت نامه الیه – سیاسی امام خمینی (ره) ، قم:دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه ،1380،ص22) مقام معظم رهبری نیز فرمودند: « ما همیشه می گوییم، بارها گفتیم که ما نتوانستیم خواستههاى اسلام را بهطور کامل تحقّق ببخشیم، این قطعى است؛ امّا ما راه زیادى در این زمینه طى کردیم. ما نتوانستیم عدالت اجتماعى را بهطور کامل در این کشور بهوجود بیاوریم امّا خیلى از راه را جلو آمدیم. نباید اینها ندیده گرفته بشود. یکروزى همه ثروت این کشور صرف تعدادى خانوادههاى اشرافى [مىشد] و احیاناً سرریز آن به چند شهر بزرگ می رسید؛ امروز اقصى نقاط کشور برخوردار از خیرات این کشورند. این حرکت عظیم، حرکت به سمت عدالت اجتماعى، حرکت به سمت اخلاق اسلامى [وجود دارد]. حالا می شنویم گاهى اوقات راجع به اخلاق حرف زده می شود، انتقاد می کنند؛ بله؛ با آن اخلاق اسلامى مطلوب، امروز ما فاصله داریم، در این شکّى نیست؛ امّا ما خیلى پیش رفتیم، راه زیادى را ملّت ایران طى کردند، اینها را ندیده نگیرند… بله، البتّه راه طولانىاى در پیش داریم؛ ما به آرمانهایمان هنوز نرسیدهایم؛ آرمانهاى اسلامى خیلى بالاتر از این حرفها است. » (بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز قیام نوزدهم دی ، 17/10/93) 3. گرچه ناهنجاریها ، مفاسد و آسیب های زیادی در کشور ما وجود دارد که به هیچ وجه زیبنده جامعه ای که داعیه دار اسلامی بودن است نیست ، اما هر گونه ارزیابی منصفانه در مورد وضعیت جامعه باید بر پایه توجه به نقاط مثبت و منفی در کنار هم بدون بزرگ نمایی مشکلات و آسیب ها و نادیده گرفتن نقاط مثبت باشد . اینکه ما بر پایه برخی آمار نادرست ، تصویری سیاه و تاریک از کشور خود ارایه دهیم و کشوری همچون سوئد را به عنوان کشوری ایده آل نشان دهیم ، ناشی از نادیده گرفتن واقعیت ها در هر دو کشور است و آمارهایی که نوعاً داده می شود غیر واقعی است . کدام آمار صحیح سی درصد مردم ایران را گرسنه معرفی نموده و همه افراد مقیم کشور سوئد را برخوردار از رفاه؟ آیا نگاهی به آمار روسپیگری در سوئد و نگاهی به مراکز فساد و فحشا در این کشور نموده ایم که در مورد ایران دم از فراوانی آن می زنیم؟ گرچه اعتیاد در کشور ما زیاد است ، اما در برخورد با آن و مقابله با آن کشورما از فعال ترین کشورها در این زمینه است ضمن اینکه موقعیت مهم کشور ما و همسایگی با افغانستان به عنوان بزرگترین تولید کننده مواد مخدر، مسأله ترانزیت مواد مخدر را از کشور ما به صورت بسیار جدی مطرح نموده و این بسیار متفاوت است با کشور سوئد که دارای چنین موقعیتی نیست علاوه بر اینکه آمار عنوان شده در مورد معتادان این کشور غیر واقعی است . در مورد آمار قتل در کشور ما و سوئد و نرخ بی سوادی و آمار زندانیان نیز آمارهای داده شده ، نادرست و جهت دار است . بزرگنمایی مشکلات در ایران توسط رسانه های غربی باعث شده خیلی از مردم، غرب را بهشت فرض کرده و گمان کنند آمار قتل و تجاوز و خودکشی در کشورهای غربی وضعیت بهتری نسبت به ایران دارد ! آمارهای دروغی مانند شادترین کشورها و ناشادترین کشورها که در آن کشورهای صنعتی و غربی وضعیت خوب و کشورهایی مثل ایران در وضعیتی بسیار وخیم عنوان میشوند، هر چندوقت توسط موسسات غربی منتشر میشود حال آنکه نگاهی به آمار خودکشی، تبعیض نژادی، قتل و تجاوز و همچنین فاصله طبقاتی نشان می دهد؛ غرب در وضعیتی بمراتب وخیم تر از چیزی که فکرش را میکنیم قرار دارد. سالانه ۲۱۳ هزار نفر در آمریکا قربانی تجاوز جنسی میشوند. در سال ۲۰۰۷ این آمار به ۲۴۸۳۰۰ تن رسید. این آمار ظاهراً اعم از مردان و زنان قربانی تجاوز جنسی است اما بدیهی است که تعداد زنان به مراتب بیشتر از مردان است. قریب به ۶۰ درصد از تجاوزات جنسی هرگز به پلیس گزارش نمیشوند و از هر ۱۶ متجاوز، ۱۵ نفر حتی یک روز زندان هم بهخاطر این جرم تحمل نمیکنند. جالب است بدانید که طبق آمار سایت NationMaster، کشورهای اروپایی و آمریکا بیشترین بزهکاری و جرم و جنایت را به خود اختصاص داده اند. وقتی به این آمار نگاه می کنیم میبینیم که کشورها به اصطلاح پیشرفته و صنعتی از نظر میزان خودکشی در صدر هستند. رتبه سوم خودکشی های جهان به آمریکا تعلق دارد و فنلاند دارای رتبه 6، آرژانتین رتبه 8، استرالیا نهمین آمار و سوئد در رتبه بیست و دوم قرار دارد . جالب اینجاست که سوئیس دهمین رتبه از این حیث را دارد و جز ده کشور اول خودکشی در دنیاست و حتی در بحث بزه کاری و جرم و جنایت نیز جز 20 کشور پرجنایت ترین کشورهاست! این آمارهای ساختگی در مورد شادترین کشورها در خودکشی، ایران را در رده 110 قرار داده بود!! حال آنکه ایران در حقیقت جز کم خودکشی ترین کشورها و شادترین کشورهاست. کشور ایسلند هم که در رتبه دوم شادترین کشورها گنجانده شده نه تنها وضعیت خوبی ندارد بلکه پر جنایت ترین کشور دنیاست و کشورهای مسلمان خصوصا ایران بهترین وضعیت را دارند.( www.dana.ir/news/436817.html) در ادامه به گوشه ای از آمار جرم و جنایت در کشور سوئد اشاره می کنیم تا چنین کشوری به عنوان مکانی مناسب برای زندگی و بهشت زمینی تصور نشود . بر اساس گزارش «شورای ملی پیشگیری از جرم»سوئد، در سال 2008 میلادی یک میلیون و 377 هزار فقره جرم و تخلف در این کشور که نه میلیون جمعیت دارد، گزارش شده است. این آمار نشان میدهد، در مقابل هر 100 هزار شهروند سوئدی، 14 هزار و 900 مورد تخلف ثبت شده است. این درحالی است که بر اساس آمار و ارقام مربوط به سال 2009 میلادی، به ازای هر 100 هزار سوئدی 15 هزار و 46 فقره جرم و جنایت صورت گرفت است. شهرهای استکهلم، مالمو و گوتنبرگ از نظر میزان جرم و جنایت در سوئد به ترتیب رتبههای اول تا سوم را به خود اختصاص دادهاند. گفتنی است، بر اساس گزارش شواری ملی پیشگیری از جرایم سوئد، آمار جنایات خشونتآمیز و مرگبار از سال 1976 تا 2006 میلادی نزدیک به 200 درصد افزایش داشته است. این در حالی است که فقط در سال 2009 میلادی پنج حادثه تیراندازی منجر به مرگ در شهر مالمو، چهار حادثه در استکهلم و 8 مورد مشابه در شهر گوتنبرگ روی داده است . سرقت، تخریب، جرایم مربوط به قاچاق، کلاهبرداری، جرایم مربوط به مواد مخدر و تجاوز از جمله جنایات عمده در سوئد بوده است. این در حالی است بسیاری از جرایم صورت گرفته گزارش نشدهاند. بر پایه این تحقیقات، فقط 22 درصد از قربانیان، مقامات مسئول این کشور را از جرم و جنایتی که علیه آنها صورت گرفته، آگاه کردهاند. احزاب سیاسی ملیگرای افراطی سوئد افزایش جرم و جنایت در این کشور را به مهاجران نسبت میدهند و گروهی را برای مبارزه با مهاجرت به این کشور تشکیل دادهاند. سوئد از سال 1960 میلادی اقدام به ثبت آمار جرم و جنایت در این کشور کرده است. در سال 1964، میزان جرم و جنایت در این کشور به 368 هزار نفر رسید و بین سالهای 1975 تا 1990 شاهد رشد 61 درصدی بود. (edition.presstv.ir/detail.fa/155483.html) بنابر این ، بر اساس گزارش آماری برخی مؤسسات خود کشور سوئد آن گونه که تصور می شود ، این کشور بهشت روی زمین نبوده و آمار جرم و جنایت در این کشور همچون سایر کشورهای آمریکایی و اروپایی بالاست و اساساً بر اساس تمدن غربی نه تنها بهشتی در زمین ساخته نخواهد شد ، بلکه جامعه بشری را گرفتار بحران های گوناگون می نماید که خلاصی از آنها نخواهد داشت .