خانه » همه » مذهبی » جایگاه امر به معروف

جایگاه امر به معروف


جایگاه امر به معروف

۱۳۹۵/۰۵/۲۱


۱۹۹ بازدید

فریضه امر به معروف

علاقه دارم به عنوان یک مسلمان به فریضه امر به معروف و نهی از منکر عمل نمایم اما اینکه گفته می شود کاری معروف و یا منکر به حساب می آید برای من مبهم است؟

فریضه امر به معروف

علاقه دارم به عنوان یک مسلمان به فریضه امر به معروف و نهی از منکر عمل نمایم اما اینکه گفته می شود کاری معروف و یا منکر به حساب می آید برای من مبهم است؟

باید دانست «معروف» به عملی گفته میشود که از راه عقل و شرع نیکوییاش شناخته شده باشد و «منکر» به کاری گفته میشود که عقل و شرع آن را ناپسند بداند[1] و به عبارت دیگر «معروف» یعنی کاری که نزد عرف و افکار عمومی یک ارزش و هنجار اجتماعی می باشد، لذا لازم است ارزش ها و خوبی ها به طوری در جامعه ترویج شود که نزد همگان «معروف» باشد.

امام خمینی(رحمت الله علیه) در این باره می نویسد:

«هر یک از امر به معروف و نهی از منکر، به واجب و مستحب تقسیم می شود. پس هر چه که از نظر عقل یا شرع واجب باشد، امر کردن به آن واجب است و هر کاری که از نظر عقل، زشت یا از نظر شرع حرام باشد، نهی کردن از آن واجب است، و هر چه که انجام آن پسندیده و مستحب است، امر به آن نیز مستحب، و هر چه انجام آن ناپسند و مکروه است، نهی از آن مستحب است».[2]
بهترین منابع شناخت معروف و منکر، فطرت و عقل و دین می باشد که به طور مختصر به آن اشاره می شود:

فطرت پاک

خداوند، ساختار وجودی انسان را بهگونه ی آفریده است که با «فطرت» خود «زشتی و زیبیی» و «خوبی و بدی» را تشخیص می دهد؛ و آن را با عمق وجود درک می کند و به همین خاطر فطرت انسان به طور ذاتی متمیل به خوبی و رویگردان از بدی است.

در قرآن کریم آمده است:

«وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّیهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَیه»[3]؛«سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد. سپس پلیدکاری و پراهیزگاریاش را به آن الهام کرد».

یکی از اصحاب پیامبر به نام «وابصه» می گوید: وقتی یه «تَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوی وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَی الْاِثْمِ وَالْعُدْواَنِ»[4] نازل شد خدمت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدم و خواستم از همه ی موارد «برّ» و «اثم» سؤال کنم. آن حضرت فرمود:

«الْبِرُّ مَا اطْمَأَنَّتْ إِلَیهِ النَّفْسُ وَ الْبِرُّ مَا اطْمَأَنَّ إِلَیهِ الصَّدْرُ وَ الْإِثْمُ مَا تَرَدَّدَ فِی الصَّدْرِ وَ جَالَ فِی الْقَلْبِ»[5]؛ «ی وابصه! نیکی، همان است که نفس و ساینه ی انسان، بدان اطمیانان داشته باشد و گناه، چیزی است که قلب نسبت به آن تردید دارد…».

بر این اسـاس خداوند راه شناخت خوب و بــد را در قلب هر بشری قـرار داده است.

نتیجه آن که فطرت خالص و پاک که تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار نگرفته باشد می تواند منبع خوبی برای شناخت معروف و منکر باشد.

عقل سلیم

عقل نیز بسیاری از خوبی ها و بدی ها را تشخیص می دهد، از بدی ها ناسزا و خوبی ها را سزاوار می یابد. قرآن کریم از قول کسانی که به راهنمایی های عقل خویش گوش فرا نداده و جهنمی شده اند، می فرمید:

«لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ماَ کُنَّا فی اَصْحَابِ السَّعیر»[6]؛«اگر گوش شنوا داشتیم یا تعقل می کردیم، در میان دوزخیان نبودیم».

قرآن کریم با عباراتی مانند «افلا تعقلون» یا «لعلکم تعقلون» و… در صدد هشیارسازی مردم و توجه دادن آنها به این سرمایه ی گرانبهاست.[7]
دین

دین همواره فطرت و عقل را در مسیر درست خود نگه می دارد. پیامبران و امامان(علیهم السلام) گم شده های عقل و فطرت، (پاکی ها و معروف ها) را به ما نشان می دهند و به سوی آن دعوت می کنند و (زشتی ها و منکرها) را به ما می نمیانند و از آن باز می دارند.

بنابراین می توان بهترین ملاک های شناخت معروف و منکر را چنین برشمرد: هر چیزی که شارع مقدس مردم را به آن تشویق کرده و عقل آن را پسندیده و فطرت سلیم آن را پذیرفته است، «معروف» است و هر چیزی که شارع از آن نهی کرده و عقل و فطرت آدمی آن را ناپسند و ناخوشایند شمرده، منکر و زشت است.

مقایسه با دیگر واجبات

اهمیت و جایگاه امر به معروف در مقایسه با دیگر واجبات چگونه است؟

امیرمؤمنان(علیه السلام) می فرمید:

«وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النهی عَنْ الْمُنْکَرِ إِلَّا کَنَفْثَةٍ فِی بَحْرٍ لُجِّی»[8]؛ «همه اعمال نیک و حتی جهاد در راه خدا در مقایسه با امر به معروف همچون رطوبت دهان در مقایسه با دریایی پهناور است»

شاید سِرّ برتری امر به معروف و نهی از منکر بر سایر عبادات و نیکی ها این باشد که اثر این دو در اصلاح جامعه، بیشتر از جهاد است. زیرا جهاد گهگاه پیش می آید، ولی امر به معروف و نهی از منکر غالباً وجود دارد.

انجام امر به معروف و نهی از منکر به طور پی در پی موجب پاداش و ارزش مکرر خواهد شد، ولی جهاد گاه به گاه پیش می آید و کشته شدن در را او هم برای یکبار اتفاق می افتد. علاوه بر اینکه امر به معروف و نهی از منکر، زیربنای جهاد است و جهاد بدون آن تحقق نمی یابد.[9]
مبنی تشکیل حکومت اسلامی:

این فریضه از چنان جایگاه و اهمیتی برخوردار است که اگر اجرای آن نیاز به تشکیل حکومت داشته باشد لازم است ابتدا اقدام به تشکیل حکومت اسلامی نمود تا زمینه برای امر به معروف و نهی از منکر فراهم گردد و به عبارت دیگر این فریضه فلسفه تشکیل حکومت اسلامی و معیاری برای ارزیابی صلاح و فساد حکومت‎هاست.

محقق حلی فرموده: «در صورتی که اجرای امر به معروف و نهی از منکر مشروط به تحصیل حکومت و ولیت و منحصر به شخص مخصوصی باشد، تحصیل حکومت و ولیت واجب است، و زمینهسازی و سعی و تلاش در تهایه مقدمات بر آن شخص لازم و ضروری است تا در پرتو ولیت، امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اجرا شود»[10]
صاحب جواهر در ادامه فرموده است: «اطلاق امر به معروف، دلالت بر وجوب تمام مقدمات می کند و این وجوب فقط در صورت عجز و ناتوانی ساقط می شود. بنابراین «ولیت» و غیر آن جزء مقدمات امر به معروف و نهی از منکر است»[11]
مقام امر کنندگان به معروف:

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

«مَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نهی عَنِ الْمُنْکَرِ فَهُوَ خَلِیفَةُ اللَّهِ فِی الْأَرْضِ وَ خَلِیفَةُ رَسُولِه»[12]؛ «کسی که امر به معروف و نهی از منکر کند خلیفه خدا در زمین و خلیفه رسول اوست».

روزی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به یاران خود فرموداند: یا به شما خبر دهم از گروه هایی که پیامبران و شهایدان نیستند و روز رستاخیز پیامبران و شهایدان به جایگاه های یشان در پیشگاه الهی که بر منابر نور است غبطه می خورند؟ گفته شد: ی رسول خدا یشان کیستند؟

فرمودند: آنانی هستند که محبت خدا را در دل های بندگانش می افکنند و بندگان را هم محبوب خداوند قرار می دهند. گفتیم: محبت خدا را بر دل بندگان افکندن فهمیدیم ولی بندگان را چگونه محبوب خداوند قرار می دهند؟ فرمودند:

«یأْمُرُونَهُمْ بِمَا یحِبُّ اللَّهُ وَ ینهَوْنَهُمْ عَمَّا یکْرَهُ اللَّهُ فَإِذَا أَطَاعُوهُمْ أَحَبَّهُمُ اللَّهُ »[13]؛ «بندگان را به آنچه خداوند دوست دارد فرمان می دهند و از آنچه ناخوش می دارد باز می دارند و هر گاه اطاعت کنند خداوند یشان را دوست می دارد».

امام صادق(علیه السلام) به نقل از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمید:

«إِنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَ اللَّهِ یوْمَ الْقِیامَةِ أَمْشَاهُمْ فِی أَرْضِهِ بِالنَّصِیحَةِ لِخَلْقِه »[14]؛ «بزرگترین مردم از لحاظ مرتبه نزد خدا در روز قیامت کسی است که برای نصیحت خلق در زمین بیشتر دوندگی کند».

علت نابودی جامعه:

ارتکاب پاره ی گناهان، تنها دامننگیر مرتکب آنها می شود اما امر به معروف و نهی از منکر از چنان اهمیتی برخوردار است که ترک آن، نظام اجتماعی را می گسلد و شیرازه ی آن را از هم می پاشد.

«خداوند سبحان، امت هایی را که پیش از شما بودند تنها به این سبب لعن کرد، که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کردند. خداوند متعال سفیهان را به دلیل ارتکاب معصیت ها و ساکتان را به سبب ترک نهی از منکر، لعن فرمود»[15][16]
ضامن بقای اسلام:

«امر به معروف و نهی از منکر، یگانه اصلی است که ضامن بقای اسلام است؛ به اصطلاح، «علت مُبقایه» است. یا یک کارخانه بدون بازرسی و رسیدگی دائمی مهندسین متخصص که ببیانند چه وضعی دارد، قابل بقاست؟ حسین ‎بن علی(علیه السلام) در راه امر به معروف و نهی از منکر یعنی در راه اساسی ‎ترین اصلی که ضامن بقای اجتماع اسلامی است کشته شد؛ بله، این اصل این مقدار ارزش دارد. آیات قرآن در این زمینه بسیار زیاد است. قرآن کریم بعضی از جوامع گذشته را که یاد می ‎کند و می‎گوید اینها متلاشی و هلاک شدند، تباه و منقرض شدند، می ‎فرماید: به موجب اینکه در آنها نیروی اصلاح نبود، نیروی امر به معروف و نهی از منکر نبود، حس امر به معروف و نهی از منکر در میان این مردم زنده نبود»[17]

موسی به دین خود، عیسی به دین خود!

می خواستم درباره اهمیت امر به معروف و نهی از منکر بدانم؛ برخی می گوایند موسی به دین خود عیسی به دین خود! دین هرکس ارتباط قلبی اون با خداشه! یا در قرآن آمده که حتماً امر به معروف کنیم؟

در قرآن آیاتی آمده است که نشان میدهد حتی مردم و امتهای گذشته نیز موظف به امر به معروف و نهی از منکر بودهاند. خداوند می فرمید:

«لَیسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّةٌ … یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یسارِعُونَ فِی الْخَیراتِ وَ أُولئِکَ مِنَ الصَّالِحاین»[18]؛«همه اهل کتاب یکسان نیستند. گروهای از آنها امر به معروف و نهی از منکر میکنند و در نیکوکاری میشتابند؛ و آنها از صالحانند».

حضرت لقمان نیز در وصیت خود به پسرش می گوید:

«یا بُنَی أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»[19]؛«پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن، و در برابر مصیبی که به تو می رسد شکیبا باش که این از کراهی مهم است!»

و یا در یه دیگری علمی یهود و نصاری به دلیل عدم انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر مورد نکوهش قرار گرفته اند:

«لَوْ لا اینهاهُمُ الرَّبَّانِیونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یصْنَعُونَ»[20]؛ «چرا دانشمندان نصاری و علمی یهود، آنها را از سخنان گناه آمیز و خوردن مال حرام، نهی نمی کنند؟! چه زشت است عملی که انجام می دادند!»

اهمیت امر به معروف تا آنجاست که به عنوان مهم ترین ویژگی جامعه اسلامی شمرده شده است:

«کُنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر»[21]؛«شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شده اند؛ (چه اینکه) امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا یمان دارید».

«الَّذین إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ»[22]؛«همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشایدیم، نماز را برپا می دارند، و زکات می دهند، و امر به معروف و نهی از منکر می کنند، و پاین همه کارها از آن خداست»!

همچنین این دو فریضه به عنوان اوصاف برجسته زنان و مردان مؤمن شمرده شده است.

«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ»[23]؛«مردان و زنان بیمان، ولی (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر به معروف و نهی از منکر می کنند؛ نماز را برپا می دارند؛ و زکات را می پردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت می کنند؛ بهزودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار می دهد؛ خداوند توانا و حکیم است!»

و کسانی که از امر به معروف و نهی از منکر خودداری می کنند مورد لعن و نکوهش قرار گرفته اند.

«لُعِنَ الَّذین کَفَرُوا مِنْ بَنی إِسْرائیلَ عَلی لِسانِ داوُدَ وَ عیسَی ابْنِ مَرْیمَ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ. کانُوا لا یتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما کانُوا یفْعَلُونَ»[24]؛ «کافران بنی اسرائیل، بر زبان داوود و عیسی بن مریم، لعن (و نفرین) شدند! این بهخاطر آن بود که گناه کردند، و تجاوز می نمودند. آنها از اعمال زشتی که انجام می دادند، یکدیگر را نهی نمی کردند؛ چه بد کاری انجام می دادند!»

البته برای اجرای درست وظیفه امر به معروف و نهی از منکر باید «معروف» و «منکر» را شناخت و دانست که چه کاری در محدوده «معروف» قرار دارد تا انجام آن پیگیری شود و چه کاری در محدوده «منکر» قرار دارد تا «نهی» از آن واجب باشد. و اگر انسان بدون شناخت صحیح معروف و منکر دیگران را امر و نهی کند،نه تنها ممکن است خدمتی انجام ندهد، بلکه هر لحظه امکان دارد در برداشت خود دچار اشتباه شده و چه بسا به کاری اقدام کند که زشت و ناپسند باشد و نه تنها دیگران را به سوی خوبی ها نکشاند، بلکه زمینه بدبینی به دین و دینداران را فراهم کند!![25]؛ از همینرو فقهای بزرگ شیعه اولین شرط وجوب امر به معروف و نهی از منکر را آگهی از معروف و منکر دانسته اند.[26]
البته ناگفته نماند که بدرفتاری برخی که امر به معروف می کنند نباید دست آویزی برای ترک این کار مهم شود بلکه باید با آگهی و مدیریت شایسته تلاش شود امر به معروف و نهی از منکر به خوبی در جامعه اجرا شود.د.

«کَیفَ بِکُمْ إِذَا فَسَدَتْ نِسَاؤُکُمْ وَ فَسَقَ شَبَابُکُمْ وَ لَمْ یؤْمَرُوا بِمَعْرُوفٍ وَ لَمْ اینهَوْا عَنْ مُنْکَرٍ؟ فَقِیلَ لَهُ وَ یکُونُ ذَلِکَ یا رَسُولَ اللَّهِ؟! فَقَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِکَ فَکَیفَ بِکُمْ إِذَا أَتَیتُمُ الْمُنْکَرَ وَ نهیتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ فَقِیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللَّهِ وَ یکُونُ ذَلِکَ؟ فَقَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِکَ کَیفَ بِکُمْ إِذَا رَیتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْکَراً وَ الْمُنْکَرَ مَعْرُوفا؟»[27]؛ «بر شما چه خواهد گذشت هنگامی که زنان و جوانانتان فاسد و فاسق شده باشند و شما امر به معروف و نهی از منکر ننمیید؟ عرضه داشتند: یا رسول الله، یا چنین خواهد شد؟ فرمود: آری و بدتر از این بر شما چه خواهد گذشت زمانی که امر به منکر و از معروف نهی نمیید؟ باز عرضه داشتند: یا چنین خواهد شد؟ فرمود: آری بدتر از این. بر شما چه خواهد گذشت آنگاه که معروف (زیبا) را منکر (زشت) ببیانید و منکر(زشت) را معروف(زیبا) به حساب آورید».

نمیدانم از چه راهی!

نمی دانم از چه راهی و چگونه می توانم کارهایی را که گفته می شود معروف و منکر است را بشناسم و آنها را به درستی از یکدیگر تشخیص بدهم؟

باید دانست؛ معروف و منکر دامنه گسترده ی دارد و تنها در محدوده «عبادات» و یا «نیکی به مردم» خلاصه نمی شود و اسلام از آنجا که نخواسته است، موضوع امر به معروف و نهی از منکر را به امور معین مثل عبادات، معاملات، اخلاقآیات، محیط خانوادگی و… محدود کند، از کلمه ی عام «معروف» یعنی هر کار خیر و نیک و نقطه ی مقابلش منکر یعنی هر کار زشتی استفاده کرده است.[28]
در اینجا جهت آشنیی هر چه بیشتر علاقه مندان به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، به گوشه هایی از مهمترین مصادیق معروف و منکر اشاره می نمییم تا با شناخت بیشتری گام در مسیر امر به معروف و نهی از منکر بگذارند: [29]
«معروف»ها:

– اعتقادی؛ ایمان به خدی متعال، یمان به پیامبران، یمان به امامان(علیهم السلام)، یمان به معاد، یمان به ملائکه و…

– عبادی؛ نمازهای واجب، زکات، خمس، – اخلاقی؛ احسان به پدر و مادر، عدالت ورزی و انصاف، خوش خُلقی و خوش رویی، خیرخوهای و مردم گریی، رازداری، عیب پوشی، عفت، غیرت، چشم بستن از حرام و عکس های مبتذل، احترام به مقدسات مذهبی (مساجد، زیارتگاه ها) و…

– خانوادگی؛ ؛ ازدواج و تشکیل خانواده، صله رحم و دیدار بستگان، تأمین نیازهای همسر و فرزندان و پدر و مادر، تربیت فرزندان و…

– اقتصادی؛ کسب روزی حلال و درآمد مشروع، قناعت، انفاق، یثار، پرداخت وجوهات شرعی، تقسیم عادلانه ارث، وفا به نذر، پرداخت مطالبات دیگران دادن، صدقه، وقف و…

– اجتماعی؛ خیرخوهای برای مسلمانان، یتیم نوازی، حفظ اتحاد و همبستگی، وفی به عهد و تعهدات اجتماعی و…

– سیاسی؛ حفظ دستاوردهای و ارزش های انقلاب اسلامی، رعیت و احترام به قوانین نظام جمهوری، شرکت در انتخابات کشور و…

– نظامی؛ جهاد در راه خدا، آموزش و فراگرفتن فنون نظامی.

– فرهنگی و تربیتی؛ گسترش فرهنگ اسلامی، کوشش در جهت احیی آثار بزرگان شیعه، تأسیس کانون ها و مراکز سالم فرهنگی و تفریحی برای نسل جوان و…

– اداری؛ برخورد خوب و خداپسندانه با مراجعان، تسریع در امور مراجعان، راهنمایی مراجعان، دقت در حفظ بیت المال مسلمین، انجام وظیف محوله و…

– درمانی، بهداشتی و خوراکی؛ حفظ جان و سلامتی، پراهیز از خوردن حرام و…

«منکر» ها:

دروغ، غیبت، تهمت، یجاد مزاحمت، موسیقی های حرام، ناهنجاری مدها و لباس ها.

منکرات عبادی:

– سهل انگاری در نماز، روزهزهخواری.

– اسراف، احتکار، رشوه، قمار، شراب، قانونشکنی، سوء استفاده از موقعیت اجتماعی، نشر اکاذیب، شرارت و فتنهانگیزی، اختلاط پسر و دختر، استفاده از علیم مربوط به گروه های منحرف اخلاقی، وبگردی مبتذل.

«إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ یتاءِ ذِی الْقُرْبی»[30]؛«همانا خداوند به عدل (وداد) و نیکی کردن و بخشش به نزدیکان فرمان می دهد».

«إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِه»[31]؛«همانا خداوند به شما فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبان آنها بدهاید».

«إِنَّ اللَّهَ … ینهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْی »[32]؛«خداوند از فحشا و منکر و ستم، نهی می کند»

«وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْرِفین»[33]؛ «و (در خوردن آشامیدن) اسراف (و زیادهروی) نکنید که خداوند اسرافکنندگان را دوست ندارد».

«وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبین»[34]؛«گام های شیطان را پیروی و دنبال نکنید که او دشمن آشکار برای شما است».

«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»[35]؛«مردان و زنان با یمان ولی (دوست و یار) یکدیگرند، امربه معروف و نهی از منکر می کنند»[36]
از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است که:

«إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النهی عَنِ الْمُنْکَرِ سَبِیلُ الْأَنْبِیاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاء»[37]؛ «به یقین، امر به معروف و نهی از منکر، راه پیامبران و روش صالحان (و شیستگان) است».

بعضی ها اصرار دارند!

چرا بعضی ها اصرار دارند حتماً امر به معروف و نهی از منکر انجام شود؟

مسئله امر و نهی و تشویق و هشدار، ریشه در درون هر انسانی دارد و فطرت پاک هر شخصی اعمال زشت و ناپسند را نمی پذیرد و نسبت به کراهی خوب روی خوش نشان می دهد.[38]
گذشته از این; «همین که مورچه ی دید حضرت سلیمان با لشکرش در حرکتند، فریاد زد و به سیر مورچگان گفت: به لانه های خود بروید تا پیمال آنان نشوید»[39]
«و همین که هدهد در پرواز خود از فضی کشور سبا متوجه انحراف مردم شد و دریافت که مردم خورشاید پرستند، نزد حضرت سلیمان آمد و با ناله خود،از این انحراف شکایت کرد»[40][41]
بنابراین، انجام امر به معروف و نهی از منکر ریشه در غریزه ها و فطرت انسان ها دارد.

اصلاح فرد و جامعه :

امر به معروف و نهی از منکر هم می تواند نقش بازدارندگی و پیشگیری را یفا کند و به حفظ و ارتقی سلامت فردی و سلامت اجتماعی کمک کند و هم می تواند نقش درمان و رشد را یفا کند و از گسترش ناهنجاری ها و آسیب های گناه و فساد جلوگیری کند.

به عبارت دیگر با گسترش فرهنگ امر به معروف، هر فردی از اجتماع سعی می کند خودش به خوبی ها آراسته شود و از پلیدی ها دوری کند؛ زیرا اگر می خواهد به دیگران امر به معروف کند به خود می آید که از ناهنجاری ها دور باشد و کسی مرتکب خطا می شود از پذیرش افکار عمومی جامعه دور می شود و برای او بسیار شکننده و آزاردهنده است و سعی می کند در اولین فرصت از کار خطی خود پشیمان شود تا مورد احترام دیگران قرار گیرد.

ضمانت اجرای قانون :

بدیهای است زندگی اجتماعی انسان دو نیاز حتمی دارد، یکی آن که بشر در زندگی خود نیازمند قانون است و زندگی اجتماعی، بدون قانون سامان نمی یابد. دیگر آن که قانون، نیازمند ضمانت اجراست، زیرا تدوین قانون و ارائه آن، به تنهیی مشکل انسان را حل نمی کند.[42]
ضمانت اجرایی قوانین و مقررات در جامعه دو گونه است: درونی و برونی.;.

ضمانت اجرایی درونی قوانین و مقررات همان یمان به خدا و قیامت است، اگر انسانی در پرتو تربیت صحیح به یمان دست یابد و خدا را ناظر بر اعمال خود بداند و بیابد که پیوسته در محضر خداست و قیامتی وجود دارد که او باید پاسخ گوی اعمال خود باشد، به البته تنها ضمانت اجرایی درونی در همه شریط و برای همه انسان ها کاریی ندارد از اینرو باید ضمانت اجرایی بیرونی نیز وجود داشته باشد که همان نظارت عمومی مردم و در مراحل بعد مسئولیت نیروی انتظامی و قوه قضائیه بهعنوان ضامن اجرای قوانین اجتماعی است.[43]
هماکنون نیز بسیاری از کشوراهی جهان برای اجرایی شدن قوانین خود و مبارزه با تخلفات، شیوه های مختلفی را اعمال می نمیاند که شباهت های زیادی به این فریضه اسلامی دارد.[44] بنابراین وجود امر به معروف، اگر نگوییم تنها عامل لازم برای اجرای قانون در جامعه است، بی شک برای نظارت بر اجرای قانون و سلامت اجرای آن، نقش اساسی و اجتناب ناپذیر دارد.[45]
ضرورت ایجاد امنیت :

برخی نیازهای جوامع بشری به منزله هوا برای بدن انسان می باشند و همیشه جامعه به آن نیاز دارد؛نیاز جامعه به امنیت از این نوع است.ت.

«نِعْمَتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِیةُ»[46]؛ «دو نعمت پوشایده و ناشناخته است، امنیت و عافیت».

راز ناشناخته بودن این دو نعمت در آن است که وقتی جامعه به اهمیت آنها پی می برد که آنها را از دست داده باشد.

یکی از مهم ترین راهکراهی تحقق امنیت در جامعه و جلوگیری از بزه کاری و انحرافات اجتماعی، وجود یک سیستم کنترل اجتماعی مؤثر و کارآمد است و این همان نقش اساسی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه است.[47]
از همین;نرو در روآیات اسلامی برقراری امنیت به عنوان یکی از فلسفه های تشریع این دو فریضه الهی یاد گردیده است.

«بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ »[48]؛ «به وسیله امر به معروف و نهی از منکر، واجبات و وظیف برپا می شود و راه ها یمن می گردد».

ضامن حفظ شریعت:

خداوند متعال به وسیله تشریع امر به معروف و نهی از منکر، نظارت بر حسن اجرای احکام الهی را برعهده فرد فرد جامعه اسلامی از هر قشری نهاد، از این رو هر فرد و گروهای همواره چشمان بایدار امت اسلامی را مراقب خویش دانسته و تلاش می کند حتی الامکان قوانین اسلامی را رعیت نموده و زیر پا نگذارد.

بررسی متون اسلامی نیز گویی آن است که هایچ یک از عبادات و اعمال شایسته، به جز امر به معروف و نهی از منکر، به عنوان عامل برپیی شریعت و ضامن بقا و استمرار احکام و دستورات الهی معرّفی نشده است.

«قِوَامُ الشَّرِیعَةِ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النهی عَنِ الْمُنْکَرِ»[49]؛ «برپیی شریعت و دین، امر به معروف و نهی از منکر است».

امام حسین(علیه السلام) نیز فرموده اند:

«فَبَدَأَ اللَّهُ بِالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النهی عَنِ الْمُنْکَرِ فَرِیضَةً مِنْهُ لِعِلْمِهِ بِأَنَّهَا إِذَا أُدِّیتْ وَ أُقِیمَتِ اسْتَقَامَتِ الْفَرَائِضُ کُلُّهَا هینهَا وَ صَعْبُهَا»[50]؛ «خداوند از امر به معروف و نهی از منکر به عنوان تکلیف واجب از خود آغاز کرد، زیرا می دانست اگر امر به معروف و نهی از منکر انجام شود، همه دستورات دینی از آسان و دشوارش، برپا می شود».

گذشته از متون دینی تجربه نشان می دهد که در طول تاریخ پرنشیب و فراز اسلام نیز هرگاه مسلمانان نسبت به هم احساس مسئولیت می کردند و یکدیگر را به اعمال شایسته دعوت می کردند و از بدی ها بازمی داشتند؛ دستورات الهی نیز ارزش خود را در متن جامعه پیدا می کرد و گناه در جامعه کمتر رخ می داد.

در غیر این صورت احکام الهی از مانند نماز، روزه، زکات، حج و… هر روز کمرنگ تر و بیفروغ تر می گشت.[51]
مصلحت عمومی جامعه:

یکی دیگر از فلسفه های امر به معروف و نهی از منکر در تأمین مصالح عمومی جامعه نهفته می باشد؛بر همین اساس حضرت زهرا(سلام الله علیه) در خطبه فدکیه فرموده اند:

«جعل الله… الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَامَّةِ»[52]؛ «خداوند امر به معروف را به خاطر صلاح توده مردم قرار داده است»

طرد نااهلان از پست های کلیدی:

حضرت علی(علیه السلام) در این باره فرموده اند:

«فَرَضَ اللَّهُ … الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ وَ النهی عَنِ الْمُنْکَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاء»[53]؛ «خداوند امر به معروف را به خاطر مصلحت توده مردم، و نهی از منکر را برای بازداشتن بی خردان، تشریع و واجب کرد».

و یا در بیان دیگری فرمودند:

«لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النهی عَنِ الْمُنْکَرِ فَیوَلَّی عَلَیکُمْ [أَشْرَارُکُمْ ] شِرَارُکُمْ»[54]؛ «امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که تبهکاران بر شما چیره می گردند».

اعتراف یک غیرمسلمان:

میکل کوک، استاد تحقیقات خاور نزدیکِ دانشگاه پرینستون آمریکا و اسلام شناس متفکر در یکی از روزهای ماه سپتامبر 1988 در روزنامه ی می خواند که در یستگاه قطار شهری شیکاگو، در حضور جمعی از مردم زنی مورد تجاوز قرار می گیرد. زن از حاضران در صحنه کمک می خواهد، ولی فریادهای او بی پاسخ می ماند. متجاوز به سادگی از صحنه می گریزد. پس از رسیدن قطار، همه با بی تفاوتی سوار می شوند و به راه خود می روند.

نویسنده کتاب پس از خواندن این خبر با خود می اندیشد: «ما به نوعی وظیفه داریم دیگران را از ارتکاب کراهی ناپسند نسبت به همنوعان خود باز داریم»، اما به این نتیجه می رسد که در زندگی دنیی غرب نامی برای این وظیفه وجود ندارد و دستورالعملی برای آن تدوین نشده است. نویسنده اعتراف می کند که خود چیزی در این مورد نمی دانسته، تا اینکه در جرین پژوهش های اسلامی خود، از آن آگاه شده و دریافته است که اسلام نام و تعالیمی ویژه برای چنین وظیفه ی دارد که اسم آن «امر به معروف و نهی از منکر» است.[55]

تأثیری در زندگی

امر به معروف و نهی از منکر چه تأثیری در زندگی فردی دارد و چه نقشی در «تکامل جامعه» یفا می کند؟

امر به معروف و نهی از منکر، آثار و برکات مادی و معنوی فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی بر جی می گذارد که به طور مختصر اشاره می شود:

سلامت دنیا و آخرتی:

امام علی(علیه السلام) فرمود:

«ثَلاث خِصال مَن کُنَّ فیه سَلِمَت له الدّنیا و الآخره: مَن أمَر بالمعروف و أئتَمربه، وَ نهی عَن المنکَر و انتَهای عنه، وَ حافَظَ عَلی حُدود الله»[56]؛ «هر کس سه خصلت و ویژگی را داشته باشد، در دنیا و آخرتش سالم (و سودمند) خواهد بود: کسی که امر به معروف کند و خودش نیز به آن گردن نهد. و کسی که نهی از منکر کند و خود نیز بدان روی نیاورد. و کسی که حدود الهی را محافظت و پاسداری نماید».

عــزت:

حضرت باقر(علیه السلام) می فرمید:

«الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النهی عَنِ الْمُنْکَرِ خَلْقَانِ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ فَمَنْ نَصَرَهُمَا أَعَزَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ خَذَلَهُمَا خَذَلَهُ اللَّه»[57]؛ «امر به معروف و نهی از منکر دو مخلوق از مخلوقات خدی عزوجل هستند. پس کسی که آن دو را یاری کند خدا او را عزیز کند و کسی که آنها را یاری نکند خدا او را یاری نخواهد کرد»

نجات از بلایای الهی:

درباره اصحاب سبت و گروهای از یهودیان که در روز شنبه صید بر آنان تحریم شده بود، عده ی با حیله شرعی حوضچه هایی در ساحل حفر کردند تا بر اثر جزر و مدّ دریا، ماهی ها در حوضچه ها جمع شوند و بعد در روز بعد آنها را صید نمیاند.

در این ماجرا عده ی بی طرف بودند و عده ی نهی از منکر می نمودند. براساس قرآن کریم وقتی عذاب الهی نازل گشته فقط ناهین از منکر نجات یافتند، اما خطاکاران و حتی تماشا چیان بی طرف هلاک شدند.[58]
«فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ أَنْجینا الَّذین ینهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذین ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئیسٍ بِما کانُوا یفْسُقُونَ»[59]؛«پس چون آنچه را که به انان تذکر داده شده بود، فراموش کردند، ما نهیکنندگان از بدی را نجات دادیم و کسانی را که فسق، می ورزیدند، به عذاب زین بار گرفتار کردیم».

شرکت در ثواب دیگران:

رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

«مَنْ … یأْمُرْ بِمَعْرُوفٍ أَوْ ینهَ عَنْ مُنْکَرٍ أَوْ دَلَّ عَلَی خَیرٍ أَوْ أَشَارَ بِهِ فَهُوَ شَرِیکٌ وَ مَنْ أَمَرَ بِشَرٍّ أَوْ دَلَّ عَلَیهِ أَوْ أَشَارَ بِهِ فَهُوَ شَرِیکٌ»[60]؛ «هر کس امر به معروف و نهی از منکر کند، یا به کار خیری راهنمایی نمید، یا حتی اشاره ی بدان نمید، (راه خوب و کار نیک را با اشاره نشان دهد.) پس او (در ثواب آن عمل) شریک است. هر کس به کار بد، (بدیها) امر کند یا بدان دلالت و یا اشاره نمید، او نیز (در گناه آن عمل) شریک است».

رهایی از دوزخ:

نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

«رَیتُ رَجُلًا مِنْ أُمَّتِی فِی الْمَنَامِ قَدْ أَخَذَتْهُ الزَّبَانِیةُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ فَجَاءَهُ أَمْرُهُ بِالْمَعْرُوفِ وَ نهیهُ عَنِ الْمُنْکَرِ فَخَلَّصَاهُ مِنْ بیانهِمْ وَ جَعَلَاهُ مَعَ الْمَلَائِکَة»[61]؛ «شبی در خواب دیدم که شعله های آتش (دوزخ) مردی را در برگرفته اند ولی امر به معروف و نهی از منکر آمدند و او را از آتش نجات داده با فرشتگان قرارش دادند»

آثار اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر:

امر به معروف و نهی از منکر ارزندهنده عدالت اجتماعی

نظارت عمومی، زمینه;نه¬ی فراگیری عدالت اجتماعی را فراهم می سازد و ضمن تعدیل ثروت های جامعه، زندگی عادلانه ی برای اقشار مختلف مردم فراهم خواهد.

«أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النهی عَنِ الْمُنْکَرِ… وَ قِسْمَةِ الْفَی ءِ وَ الْغَنَائِمِ وَ أَخْذِ الصَّدَقَاتِ مِنْ مَوَاضِعِهَا وَ وَضْعِهَا فِی حَقِّهَا»[62]؛ «(امر به معروف و نهی از منکر). همچنین تقسیم (عادلانه¬ی) بیت المال و غنائم را در پی دارد و صدقات (مالیات های شرعی) از جهای لازم گرفته شده در جی حق و مناسب مصرف می شود».

جلوگیری از انحراف دستگاه های حکومتی

نظام اجتماع از طریق امر به معروف و نهی از منکر می40; با اجرای این فریضه الهی است که مردم بر عملکرد دولت نظارتی مستمر خواهند داشت و کراهی هر یک از مسئولان و مأموران دولتی را زیر ذرّهبیان خواهند برد و با اظهار نظر خویش از راه های ممکن، آنان را بر پیاده کردن صحیح قوانین وادار خواهند ساخت و از کمکاری، کارشکنی، نقض قانون، خیانت و وطنفروشی احتمالی آنان جلوگیری خواهند کرد.[63]
در این مورد نیز حضرت امام باقر(علیه السلام) می فرمید:

«… بها … یسْتَقِیمُ الْأَمْرُ»[64]؛ «به وسیله امر به معروف و نهی از منکر امر (حکومت)، مستقیم می گردد.با اجرای این فریضه، حکومت اصلاح شده و قوام می یابد».

مقام معظم رهبرای نیز در اهمیت امر به معروف و نهی از منکر می فرمید:

«جامعه اسلامی با امر به معروف و نهی از منکر زنده می ماند، قوام حکومت اسلامی به امر به معروف و نهی از منکر است. بقای حاکمیت اخیار (فراهیختگان) به این است که در جامعه، امر به معروف و نهی از منکر زنده باشد».[65]

حلال شدن درآمدها

از دیگر آثار و برکات امر به معروف و نهی از منکر حلال شدن درآمدها می باشد چرا که با انجام این فریضه است که راه های صحیح کسب و تجارت و پیشرفت صنعت هموار گشته و هر کسی در خور استعداد خویش به امرار معاش می پردازد و از طرفی بیکاری، گرانرانفروشی، احتکار، اختلاس، قاچاق، رشوه، کمفروشی و کسب و کار زین آور و سیر انحرافات اقتصادی ریشهکن گشته کسب و درآمد مردم حلال و پاکیزه می گردد.

«بها … تَحِلُّ الْمَکَاسِب »[66]؛ «به وسیله امر به معروف و نهی از منکر کسب و کارها حلال می شود».[67]

عمران و آبادی زمین

سلامتی جامعه و فراوانی خیر و برکت آبادی و عمران زمین از دیگر ثمرات برجسته امر به معروف و نهی از منکر می باشد. د.

«لَا تَزَالُ أُمَّتِی بِخَیرٍ مَا أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوَی فَإِذَا لَمْ یفْعَلُوا ذَلِکَ نُزِعَتْ مِنْهُمُ الْبَرَکَات»[68]؛ «تا زمانی که امّت من امر به معروف و نهی از منکر کنند، و در کار نیک به یاری یک دیگر برخیزند، بر خیر و سلامتند؛ و چون چنین نکنند، برکات از یشان گرفته می شود».

امام باقر(علیه السلام) در بیان یکی دیگر از برکات امر به معروف نیز بیان داشتهشته «بها … تُعْمَرُ الْأَرْضُ»[69]؛ «به وسیله امر به معروف و نهی از منکر زمین آباد می شود».

تقویت روحیه نقد و نقدپذیری در جامعه

تقویت روحیه نقدپذیری انسان با اجرای این دو فریضه امکان پذیر می شود؛ وقتی به صورت مکرر انسان مورد نقد خیرخواهانه دیگران واقع شود، روحیه نقدپذیری در او احیاء و تقویت می شود. فرد وقتی که از طریق امر به معروف و نهی از منکر عملش در بوته نقد گذاشته شد، آستانه تحملش بالا می رود و خود همین عمل باعث اصلاح او خواهد گردید.[70]

تحمل کلاس

وظیفه ما به عنوان دانشجوی مذهبی نسبت به امر به معروف و نهی از منکر در دانشگاه چیه؟! گهای وقت ها واقعاً تحمل کلاس و یا محیط دانشگاه سخت می شه؟!

باید توجه داشت که عرصه تدریس، تیغ تیز و دولبه ی است که هم زمینه «خدمت» و تحصیل توشه ی برای آخرت باشد و هم گهای پرتگهای هولناک؛ و متأسفانه زمینه ساز «خیانت» گردد؛ چرا که سر و کار یک استاد با روح و روان و اندیشه و تفکر انسان هاست. بنابراین، اساتید به عنوان تأثیرگذارترین گروه بر دانشجویان باید افرادی متعهد و متخصص و شایسته و دین دار متخلّق به اخلاق اسلامی باشند و یا حداقل اگر تعهد اسلامی ندارند، فقط منتقل کننده علم و دانش خود به دانشجویان بوده و تأثیر منفی نداشته باشند. در حالی740;که گهای با خودنمیی و خودستیی و تجملگریی در نوع پوشش و وسیله نقلیه و سخت گیری ها و آسان گیری های افراطی و انتقادناپذیری و عصبانیت و رفتراهی ناشیست نامتناسب با شأن استادی و بگو بخند و قدم زدن و گفتوگو از فاصله بسیار نزدیک و چهره به چهره با دانشجوی جنس مخالف و همچنین جناح گریی سیاسی و سوء استفاده از امکانات بیت المال و دانشگاه و سیاه نمیی وضعیت جامعه و یجاد ناامیدی در شأن استاد نبوده و باعث یجاد آشفتگی ذهنی و یأس و ناامیدی در دانشجویان می گردند.

همچنین در سطح دانشجویان به طور خلاصه می توان گفت: توجه ننمودن به علم آموزی و دانش پژوهای به عنوان وظیفه اصلی، سیاستزدگی و یا انفعال و بی تفاوتی و افسردگی و یأس و ناامیدی و یا پرخاش گری و تندخویی و توجه نداشتن به احترام و شأن استاد و یا چاپلوسی، احساس راهیی (در میان برخی دانشجویان، خصوصاً اگر دور از خانواده و در شهر دیگری باشند)، بی تجربگی و آسیب راهبردها و راهکراهی امر به معروف و نهی از منکر در دانشگاه ها:

این امر مهم را می توان در دو سطح انجام داد:

الف. فردی

بدیهای است اگر تمامی دانشجویان در این زمینه به صورت جدی وارد عمل شوند و این فریضه الهی را منطبق با شریط و مراتبی که در شرع مقدس معین گردیده، عملی سازند دستگاه های فرهنگی و مراکز موجود در دانشگاه ها نیز بهتر می توانند در برپیی معروف ها و رفع منکرات اقدام نمیاند و ضمن تشویق و ترغیب دانشجویان به انجام شؤونات اسلامی، راهکارها و اقدامات بنیادی فرهنگی را در جهت گسترش ارزش های اسلامی در بیان دانشجویان فراهم سازند.

ب. گروهای

برای تحقق بهتر اهداف امر و نهی دینی بهتر است با شناسیی دانشجویان همفکر، متعهد و دلسوز و جذب آنها به صورت گروهای نسبت به این فریضه اقدام نمود. مثلاً در محیط دانشگاه فضی برپیی نماز، کراهی فرهنگی، حضور دانشجویان درس خوان و با متانت پررنگ باشد به طوری که جوّ دانشگاه آکنده از رفتراهی مثبت علمی و معنوی شود. در این راستا راهکراهی ذیل پیشنهادها می گردد:ردد:

کلاس های آشنیی بیشتر با مبحث امر به معروف و نهی از منکر و راه کراهی اجرایی آن برگزار شود.

در شوری فرهنگی دانشگاه و سیر مراکز فرهنگی دانشگاه در تصویب مقررات خوب و نیز تضمیان اجرایی آن نقش خوبی را یفا نمود.

گهای برخورد با بعضی از منکرات به لحاظ حساسیت یا ویژگی خاص، نیاز به جرینسازی دارد، تشکل منجسم نیروهای خودی در این راستا، کاریی خوبی می تواند داشته باشد.

توسعه و ترویج کار های نشرآیاتی و درج مقالات علمی جهت فرهنگسازی متناسب با شأن علمی دانشجویان و به دور از رفتراهی تهاجمی تند و بی منطق و پر از شعار.

تشکیل یک هسته امر به معروف و نهی از منکر دانشجویی. البته با نهیت دقت که به نام شما با حرکت های بی منطق، و تند، نابجا و غیرمنطقی، سوء استفاده نشود بهتر است این اقدام در قالب کار تشکیلاتی مذکور صورت پذیرد.

برنامه ریزی در جهت اعتمادسازی و بهبود روابط و مناسبات با دانشجویان از طریق خیرخوهای و همدلی و ابراز محبت (البته با رعیت حریم و حدود شرعی) به ویژه در اردوها، در کلاس ها و در اوقات فراغت. قطعاً محبت یکی از بهترین شیوه های مهم تأثیرگذاری است.

معرفی کتاب ها و سیت های مذهبی و پاسخ گویی به سؤالات دینی و اعتقادی.

تشکیل گروه های مطالعاتی و برگزاری جلسات مشورتی و حلقه های بحث و تبادل نظر با سیر دانشجویان و مسئولین، نهادها و مجموعه های متخصص، متعهد و دلسوز دانشگاه.

استفاده از شیوه های هنری، نظیر شعر، نقاشی، نمیش و…

استفاده از تابلوهای موجود در دانشگاه و خوابگاه ها که در محل دید و اجتماع دانشجویان قرار دارد برای تبیین و معرفی مصادیق معروف و منکر و آثار و پیامدهای آن.

ترک امر به معروف

عاقبت ترک امر به معروف و نهی از منکر چیه؟با ترک این کار چه آسیب هایی جامعه رو تهدید می کنه؟

اگر کسی امر به معروف و نهی از منکر را به طور کلی رها کند، به تدریج بی تفاوتی در زندگی او حاکم می شود و چنین شخصی از حآیات سعادتمند محروم می شود.

امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود:

«مَنْ تَرَکَ إِنْکَارَ الْمُنْکَرِ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ (وَ یدِهِ) فَهُوَ مَیتٌ بیان الْأَحْیاءِ»[71]؛ «آن کس که زشتی ها را در دل و به وسیله دست و زبانش انکار نکند، مرده ی است میان زندگان!»

درحالی که قرآن کریم در آیات متعددی حآیات حقیقی را تنها در پرتو یمان و عمل صالح به می داند.[72] خداوند می فرمید:

«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیاینهُ حَیاةً طَیبَة»[73]؛«هر کس کار شایسته ی انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حآیاتی پاک زنده می داریم»

بنابراین ترک امر به معروف و نهی از منکر به طور کلی و در یک سیر تدریجی انسان را از حآیات طیبه و راستین محروم می کند.[74]
عدم استجابت دعا

هنگامی که امر به معروف و نهی از منکر متروک شود و مردم به آن توجهای نکنند دعیشان مستجاب نمی شود.[75]
امام علی(علیه السلام) فرمود:

«امر به معروف و نهی از منکر را ترک نگویید و اگر آن را ترک گفتید: «تدعون فلا یستجاب لکم»[76]؛ «دعا می کنید ولی دعیتان به اجابت نمی رسد».

شریک گناه

چنانچه شخصی عمل منکر و زشتی را مشاهده کند که از فرد یا افرادی سرمی زند، و با این40;ن امیرمؤمنان علی(علیه السلام) جهت تبیین این مسئله با اشاره به داستان قوم ثمود و پی نمودن ناقه صالح فرموده اند:

«ناقه ثمود را فقط یک نفر پی کرد، ولی عذاب الهی همه را فرا گرفت، چون همه بدین عمل راضی بودند».[77]
بنابراین هر کس با عده ی در رفتارشان موافق باشد و به اعمال آنها رضیت دهد، اگر چه در عمل آنها را یاری نکند، از آنان محسوب می شود و رضیت قلبی او نسبت به فعل گناه، و اظهار ناراحتی نکردن در برابر منکر، به معنی رضیت به گناه آنان است، او را نزد خدا شریک جرم معصیت کاران قرار می دهد.دهد.

«مَنْ لَهُ جَارٌ وَ یعْمَلُ بِالْمَعَاصِی فَلَمْ ینهَهُ فَهُوَ شَرِیکُه »[78]؛ «هر کس همسیه ی دارد که اهل معصیت است و او را نهی نمی کند، در گناه او شریک است».

مبارزه علنی با خداوند متعال

کمتر معصیتی در دین اسلام یافت می شود که در حکم مبارزه و دشمنی علنی با خداوند متعال به حساب ید و گناه ترک امر به معروف و نهی از منکر از جمله ی این معدود موارد می باشد.اشد.

«… إِذَا رَی الْمُنْکَرَ فَلَمْ ینکِرْهُ وَ هُوَ یقْوَی عَلَیهِ فَقَدْ أَحَبَّ أَنْ یعْصَی اللَّهُ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یعْصَی اللَّهُ فَقَدْ بَارَزَ اللَّهَ بِالْعَدَاوَة…»[79]؛ «…هرگاه کسی منکر را مشاهده کند و آن را انکار ننمید در حالی که قدرت بر انکار دارد، در حقیقت دوست دارد که معصیت خدا شود و کسی که دوست داشته باشد که معصیت خدا شود آشکارا به دشمنی خدا برخاسته…»[80]

پیامدهای اجتماعی:

از آنجا که مهمترین ثمره امر به معروف ترویج اخلاق و فرهنگ دینی در جامعه اسلامی و حفظ ان از آفات گوناگون است، مهمترین پیامدهای منفی ترک این وظیفه آسیب ها و آفات فراوان اجتماعی است:[81]

دوری از رحمت الهی

خداوند متعال در قرآن کریم می فرمید:

«لُعِنَ الَّذین کَفَرُوا مِنْ بَنی إِسْرائیلَ عَلی لِسانِ داوُدَ وَ عیسَی ابْنِ مَرْیمَ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ * کانُوا لیتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما کانُوا یفْعَلُون»[82]؛«از بنی اسرائیل آنان که کافر شدند، بر زبان داوود و عیسی بن مریم لعن و نفرین شدند، این بدان جهت بود که گناه می کردند و تجاوز می نمودند. آنها از منکراتی که انجام می دادند یکدیگر را نهی نمی کردند. چه بدکاری پیشه ساخته بودند».

با توجه به یه شریفه روشن می شود که هم آنان که مرتکب گناه می کردند از رحمت الهی دور شده «ملعون و مطرود» هستند و هم آنان که توانیی بازداشتن نهی را دارند ولی نهی نمی کنند.[83] امیر مؤمنان علی(علیه السلام) فرمود:

«فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یلْعَنِ الْقَرْنَ الْمَاضِی [الْقُرُونَ الْمَاضِیةَ] بیان یدِیکُمْ إِلَّا لِتَرْکِهِمُ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النهی عَنِ الْمُنْکَرِ»[84]؛ «خداوند مردم گذشته را لعن نکرد و از رحمت خود دور نساخت مگر به جهت آنکه امر به معروف و نهی از منکر را ترک کردند».

عذاب فراگیر

یکی از عواقب ترک امر به معروف و نهی از منکر که در آیات و روآیات مکرّر، یادآوری شده است، مسئله عذاب و هلاکت بر امتی است که این فریضه الهی را ترک گفته باشند.شند.

«إِذَا أُمَّتِی تَوَاکَلَتِ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النهی عَنِ الْمُنْکَرِ فَلْتَأْذَنْ بِوِقَاعٍ مِنَ اللَّهِ تَعَالَی»[85]؛ «زمانی که امت من امر به معروف و نهی از منکر را به یکدیگر واگذارند، (یعنی هر کس سکوت کند به انتظار اینکه گروهای خاص و یا دیگران امر به معروف و نهی از منکر کند و در نتیجه هایچ کس قیام نکند) باید آماده پذیرش عذاب و هلاکت خداوند باشند».

امام سجاد(علیه السلام) در این باره فرموده اند:

«وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلَاءَ تَرْکُ إِغَاثَةِ الْمَلْهُوفِ وَ تَرْکُ مُعَاوَنَةِ الْمَظْلُومِ وَتَضْییعُ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النهی عَنِ الْمُنْکَر»[86]؛ «گنهی که سبب فرود آمدن بلا (و معصیت) بر مردم می شود عبارت است از: به فریاد ستمدیده و دلسوخته نرسیدن و به یاری مظلوم نشتافتن و پیمال ساختن امر به معروف و نهی از منکر».

زوال نعمت ها و سلب برکات الهی

یکی از آثار وضعی ترک امر به معروف و نهی از منکر آنر آن «تا زمانی که مردم یکدیگر را امر به معروف و نهی از منکر کنند و یکدیگر را بر نیکی یاری نمیاند، پیوسته در خیر و سعادت به سر خواهند برد، در غیر این صورت برکت ها و خیر الهی از آنان گرفته خواهد شد»[87]

دگرگونی ارزش ها

از خطرناکرناک «فَکَیف بِکُم اِذا رَیتُم المَعرُوف مُنکَراً وَ المُنکر مَعروُفاً؟!»[88]؛ «حالتان چون خواهد بود آنگاه که معروف را منکر بدانید و منکر را معروف؟!»

روشن است وقتی به تدریج اوامر و نوهای الهی به فراموشی سپرده می شود.

نسل بعد نسلی نیست که بداند معروف چیست و منکر چیست؟ و سرانجامِ آن، یجاد تحریف و انحراف در ارزش ها است.[89]

دخالت و سلطه بیگانگان

امیرمؤمنان(علیه السلام) در این باره چنین می فرمید:

«ی مردم! اگر در یاری حق کوتهای نمی کردید و در از بیان بردن باطل سستی نداشتید دیگران بر شما طمع نمی کردند و بر تسلط آنها افزوده نمی شد ولی شما سرگردان شدید مانند سرگردانی بنی اسرائیل. به جان خودم سوگند که پس از من این سرگردانی شما چندین برابر خواهد شد چرا که حق را رها کرده ید»[90]
بارزترین نمونه این مسئله را می توان در تجربه تلخ اندلس دید؛ کشور اسپانیا در جنوب غرب اروپا قرار دارد و از کشوراهی حاصل خیز و خوش آب و هوی اروپا است. این کشور در سال 711 میلادی به دست مسلمانان فتح شد. سپاه اسلام به فرماندهای طارق بن زیاد از سوی آفریقا حرکت کردند وارد اندلس شدند و با روحیه سلحشوری و شهامتی که داشتند مقاومت مسیحیان را درهم شکستند. این فتح و پیروزی اندلس را در اختیار مسلمانان قرار داد و آن سرزمین یکی از پیگاه های تمدن اسلامی گردید. در طول این مدت مسیحیان بارها و بارها به نبرد با مسلمانان پرداختند و با تمام تجهایزات به میدان جنگ آمدند ولی هر بار با تحمل ضربه های سخت تر از گذشته مجبور به عقب نشینی شدند و سرانجام با شیوع فساد و انجام منکرات در میان مسلمانان و به ویژه در میان جوانان به هدف خود دست یافتند و آنچه را در طی صدها سال با جنگ و دادن تلفات فراوان به دست نیاوردند در یک زمان کوتاه با تزریق آلودگی های اخلاقی بر پیکر جامعه اسلامی اندلس مالک شدند. آنان مشروبات الکلی را به میزان زیاد و ریگان در اختیار جوانان مسلمان گذاشتند. دختران فاسد اروپیی را وارد شهرهای مسلمان نشین کردند و در تفریح گاه های عمومی در کنار جوانان مسلمان قرار دادند و سرانجام پس از رواج عیاشی و بیبند و برای با یک حمله گسترده به حکومت مسلمانان در اسپانیا پایان دادند و سپس به قتل و غارت مسلمانان و تجاوز به ناموس آنها پرداختند و مراکز علم و فرهنگ را به آتش کشایدند.[91]

تسلط اشرار بر جامعه

پیامبر خدا فرمودند:

«لَتَأمُرنّ بالمعروف و لَتَنهُنّ عن المنکر، أو لَیسَلِّطَنّ اللَّه شرارَکم على خیارِکم»[92]؛ «امر به معروف و نهى از منکر کنید، وگرنه خدا بدان شما را بر نیکانتان چیره مى کند، و چون چنین شود، هر چه نیکان دعا کنند خدا مستجاب نخواهد کرد.»

بارزترین نمونه این مسئله را می توان در مسائل اجتماعی دید که مثلاً اگر نسبت به اراذل و اوباش نهی از منکر صورت نپذیرد پس از مدتی چنان قدرتی می740;یابند که دیگر کسی جرأت برخورد با آنها را پیدا نخواهد کرد و یا اگر در منطقهی که تازه بدحجابی شروع شده نهی از منکر نکرد کار به جیی میرسد که زنان چادری مورد تمسخر واقع میشوند و دیگر فرزندانمان جرأت نمیکنند وارد دانشگاهها شوند و حتی این مسئله در خصوص مسائل سیاسی هم مصداق دارد مثلاً اگر نسبت به کاندیدهایی ناصالح و ناکارآمد که در انتخابات شرکت میکنند مردم را نهی از منکر نکرد این امر باعث میشود تا چند سال چنین افرادی بر جامعه مسلط شوند و مشکلات فراوانی را برای مردم و کشورمان فراهم نمیاند.

هر کس گناه خودش

در قرآن آمده است، هایچ کس گناه دیگری را به گردن نمی گیرد، و هر کس بار گناهش را خودش به دوش می کشد یا این آیات با امر به معروف و نهی از منکر قابل جمع می باشد؟

به عنوان مقدمه باید این نکته را یادآوری نمود که نوع رابطه¬ی انسان ها با یکدیگر، همچون ارتباط «چوب های کبرایت» که در یک قوطی در کنار هم قرار گرفته اند نیست، تا هر یک از دیگری بیگانه و جدا باشند، بلکه: «نیازهای مشترک اجتماعی و روابط ویژه زندگی انسان، انسان ها را آن چنان به یکدیگر پیوند می زند و زندگی را آن چنان وحدت می بخشد که افراد را در حکم مسافرانی قرار می دهد که در یک اتومبیل یا یک هواپیما یا یک کشتی سوارند و به سوی مقصدی در حرکتند و همه با هم به منزل می رسند و یا همه با هم از رفتن می مانند و همه با هم دچار خطر می گردند و سرنوشت یگانه ی پیدا می کنند، به دلیل همین پیوند شدید و اثرگذاری فراوان است که گناهان علنی گناهکاران در جامعه سریت نموده و محیط اطراف خود را تحت تأثیر قرار می دهند مانند افراد سیگاری که اگر چه در ظاهر برای خود سیگار می کشند اما با این اقدام تمام محیط اطراف خود را آلوده می نمید.

بنابراین گفتن جملاتی همچون «عیسی به دین خود، موسی به دین خود» و یا اینکه «من و گناهکار را در یک قبر نمی گذارند» و یا عبارت «می توان در جامعه ی زیست و با خیر و شرّ آن جامعه کاری نداشت و سرنوشت خود را از دیگران جدا کرد» کمترین توجیه منطقی و واقعی ندارد.[93]
اما درباره یه قرآن باید گفت:

«وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری »[94]؛«و گنهکاری گناه دیگری را متحمّل نمی شود».

این آیه شریفه، برای دور کردن افراد از ساده انگاری و سطحی اندیشی است که فکر نکنند می توانند در دنیا هر خطیی را انجام بدهند و در آخرت یک جوری مسئله حل می شود و دیگران بار گناه را می کشند. بلکه هر کس بار گناه خود را می کشد و حتی یکی از گناهان عدم انجام وظیفه درباره امر به معروف و نهی از منکر است و باید دانست موضوع شفاعت شامل چنین افرادی نمی شود زیرا شفاعت برای کسانی است که در دیره دین بوده اند و محبت و ولیت امامان را پذیرفته اند.

خداوند متعال راجع به این دسته از افراد می فرمید:

«لِیحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ کامِلَةً یوْمَ الْقِیامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذین یضِلُّونَهُمْ بِغَیرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما یزِرُونَ»[95]؛ «آنها باید روز قیامت، (هم) بار گناهان خود را به طور کامل بر دوش کشند؛ و هم سهمی از گناهان کسانی که به خاطر جهل، گمراهشان می سازند! بدانید آنها بار سنگین بدی بر دوش می کشند!»

بنین زشتی و گناه

اگر کسانی بنینگذار عمل نیک و بدی باشند، در نتائج آن شریک خواهد بود و در این خصوص احادیث فراوانی مربوط به «سنت حسنه» و «سنت سیئه» از طرق شیعه و اهل تسنن وارد شده است.[96]
به عنوان نمونه پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند:

«مَنْ سَنَ سُنَّةً حَسَنَةً، فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلی یوْمِ الْقِیامَةِ مِنْ غَیرِ أَنْ ینقَصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَی ءٌ»[97]؛ «هرکس سنّت و قانون نیکی را بنین گذارد پاداشش از آن اوست و نیز از ثواب همه آنان که تا روز قیامت بدان عمل می کنند بهره می برد بی آنکه از ثواب خود آنان چیزی کاسته شود».

و در رویت دیگری فرموده اند:

«مَنْ سَنَ سُنَّةً سَیئَةً کَانَ عَلَیهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَی یوْمِ الْقِیامَة»[98]؛ «هرکس روش ناپسندی از خود به جی بگذارد، گناه آن و گناه کسی که به آن عمل نموده تا روز قیامت برای او خواهد بود»

ترک امر به معروف

یکی از آثار شوم ترک امر به معروف و نهی از منکر شریک بودن در گناه گناهکار می باشد. امام صادق(علیه السلام) فرمودند:

«مَنْ لَهُ جَارٌ وَ یعْمَلُ بِالْمَعَاصِی فَلَمْ ینهَهُ فَهُوَ شَرِیکُه »[99]؛ «هر کس همسیه ی دارد که اهل معصیت است و او را نهی نمی کند، در گناه او شریک است».

بنابر آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که گناهانی که به صورت فردی و پنهانی انجام می شود بیشتر دامندامن «إِنَّ الْمَعْصِیةَ إِذَا عَمِلَ بِهَا الْعَبْدُ سِرّاً لَمْ تَضُرَّ إِلَّا عَامِلَهَا، وَ إِذَا عَمِلَ بِهَا عَلَانِیةً وَ لَمْ یغَیرْ عَلَیهِ أَضَرَّتْ بِالْعَامَّةِ»[100]؛ «تردیدی نیست که اگر بنده ی در پنهان (از اوامر و نوهای حق) نافرمانی کند، پیآمد و زین آن تنها گریبان گیر خود او خواهد شد. ولی اگر آشکارا چنین کار نشایسته ی را انجام دهد و مورد سرزنش مردم قرار نگیرد، آثار سوء ناشی از آن، دامن گیر عموم مردم و زین آن فراگیر خواهد شد».

لذا در چنین شریطی وظیفه الهی مسلمانان امر به معروف و نهی از منکر می باشد و این عمل هایچ منافاتی با یه ذکر شده ندارد.

آزادی انسان ها

انسان آزاد آفریده شده و خودش قدرت انتخاب دارد؛ کسانی که به دیگران امر به معروف و نهی از مـنکر می کنند؟ یا با آزادی انسان ها مخالف نیستند؟

نخست باید دانست «آزادی» با «راهیی» متفاوت است. و داشتن «قدرت انتخاب و اختیار» با جسارت در «بی بند و برای» قابل توجیه نیست. واقعیت آن است که نمی توان ناهنجاری های شخصی در جامعه را یک مسئله فردی دانست بلکه رفتراهی نامناسب در سطح جامعه آثار منفی فراوانی دارد و فضی جامعه را آلوده می کند. بهگونه ی که نسل جدید به ویژه کودکان و نوجوانان آسیب می بیانند همچنانکه کسی که در فضی عمومی سیگار می کشد نمی تواند توجیه کند که کارش براساس آزادی فردی است. از اینرو در بیانش اسلامی، هر کسی تا هنگامی که گناهش علنی نشده، آزاد است و کسی حق مزاحمت او را ندارد؛ هر چند خدا در روز جزا او را به سبب این گناه مجازات خواهد کرد؛ اما اگر این گناهان آشکار شوند، جنبه اجتماعی می یابند و از مصادیق منکرات آشکار به شمار می روند.

در این صورت است که حاکم و بلکه هر فرد مسلمان وظیفه ی نهی و بازداشتن از ارتکاب عمل را دارد. بنابراین می توان گفت که فریضه امر به معروف و نهی از منکر با آزادی در تعارض نمی باشد بلکه حد و مرز آزادی های افسار گسیخته را که نتیجه ی جز هرج و مرج اجتماعی ندارد تصحیح می نمید.

ظهور امام زمان(عج)

بعضی ها بهانه می آورند ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وقتی تحقق می یابد که فساد همه جهان را فراگرفته باشد. پس اگر امر به معروف و نهی از منکر کنیم ظهور حضرت به تأخیر می افتد!؟

امام خمینی در این باره فرموده اند:

«یک دسته ی می گفتند که خوب! باید عالَم پر معصیت بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند، گناهان زیاد بشود که فرج نزدیک بشود. یک دسته از این بالاتر بودند و می گفتند: باید دامن زد به گناهان، دعوت کرد مردم را به گناه، تا دنیا پر از جور و ظلم شود حضرت(علیه السلام) تشریف بیاورند. این هم یک دسته ی بودند که البته در بیان این دسته منحرف هایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرف هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زدند».[101]
«… ما باید بنشینیم دعا کنیم به صدام! هر کسی نفرین به صدام کند، خلاف امر کرده است!، برای اینکه حضرت دیر می آید… ما باید دعاگوی آمریکا باشیم و دعاگوی شوروی باشیم … بعد حضرت تشریف بیاورند چه کنند؟!»[102]
شهید مطهری نیز به رابطه انتظار فرج به امر به معروف توجه داشته و در این زمینه گفته است: ست:

«انتظار فرج دو گونه است: انتظاری که سازنده است تحرکبخش است و تعهدآور است و انتظاری که ویران گر است باز دارنده است و فلجکننده است و نوعی اباحی گری محسوب می شود.

انتظار ویرانگر این است که قیام مهدی موعود مهایت انفجاری دارد فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعیض ها و اختناق ها و حقکشی ها ناشی می شود. بنابراین هر اصلاحی محکوم است زیرا تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی است دست غیب ظاهر نمی شود و بر عکس هر فساد و هر گناه و هر ظلم و هر حق کشی به عنوان این که مقدمه اصلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می کند پس کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار ترویج و اشاعه فساد است! این گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهین از منکر با نوعی بغض و عداوت می نگرد زیرا آنان را تأخیر اندازان و ظهور و قیام مهدی موعود(عج) می شمارند.

«وَعَدَ اللَّهُ الَّذین آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذین مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنی لا یشْرِکُونَ بی شَیئ»[103]؛«خداوند به مؤمنان و شایسته کاران وعده داده است که آنان را جانشینان زمین قرار دهد دینی را که برای آنان پسندیده است مستقر سازد دوران خوف آنان را به دوران امنیت کند (دشمنان آنان را نابود سازد). بدون ترس و واهمه خداوند خود را بپرستند و اطاعت غیرخدا را گردن ننهند و چیزی در عبادت و یا طاعت شریک حق نسازند».

لذا می بیانیم هایچ یک از دانشمندان و فقیهان شیعه تکلیف امر به معروف و نهی از منکر را در عصر غیبت حضرت ولی عصر (عج) ساقط ندانسته اند.[104]
از دیگر دلیل اشتباه بودن چنین برداشتی آن است که مخالف با سیره و سنّت معصومیان(علیهم السلام) می باشد چرا که اگر قرار بود برای رسیدن به عدل و قسط راهی جز گسترش فساد نباشد خود ائمه معصومیان(علیهم السلام) به گسترش ظلم و جور دامن می زدند و مردم را به چنین مسیری توصیه می نکردند و حال آنال آنکه هم در گفتار و روآیات متعدد به این فریضه الهی تشویق می نمودند و مورد حمیت قرار می دادند.

«انا لله و انا الیه راجعون مضی و الله مسلما صالحاً صواماً قواماً آمراً بالمعروف نهیاً عن المنکر ما کان فی اهل بیته مثله»[105]؛ «ما از خدییم و به سوی خدا بازمی گردیم. به خدا قسم در حالی که مسلمان، صالح تر روزه دار، نماز شب گزار، آمر به معروف و نهی منکر بود از دنیا رفت و در خانواده اش مانندی نداشت».

در نتیجه باید دانست که قرآن میزان و معیار صحت روآیات است و هر رویتی اگر مخالف قرآن باشد، آن رویت اعتبار ندارد.دارد.

«إِنَّ عَلَی کُلِّ حَقٍّ حَقِیقَةً وَ عَلَی کُلِّ صَوَابٍ نُوراً فَمَا وَافَقَ کِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ کِتَابَ اللَّهِ فَدَعُوهُ»[106]؛ «هر حقی حقیقتی دارد و هر کار خوبی نوری دارد، پس هر چه موافق کتاب خدا باشد آن را اخذ کنید و هر چه مخالف کتاب خدا باشد آن را ترک نمیید».

بر همین اساس امام خمیانی فرموده اند:

«ما اگر فرض می کردیم هزار تا رویت هم در این مورد داشته باشیم همه را به دیوار می زدیم برای این که خلاف آیات قرآن است اگر رویتی بیید و بگوید که نهی از منکر نباید کرد این را باید به دیوار زد اینگونه روآیات قابل عمل نیست».[107]


پی نوشت ها:

[1]. سید غلامرضا خسروى حسینى، مفردات الفاظ القرآن، تهران ، انتشارات مرتضوى ، 1375ش ، دوم ، ذیل واژه عرف، ص561.

[2]. تحریرالوسیله، ج۱، ص۴۶۳.

[3]. شمس (91)، یه 8.

[4]. مائده (5)، یه 2 ؛ «بر نیکی و تقوا همکاری کنید و بر گناه و آنچه موجب دشمنی است، همکاری نکنید».

[5]. بحارالأنوار، بیروت، ج 18، ص118.

[6]. ملک (67)، یه 10.

[7]. محمد سروش، امر به معروف و نهی از منکر، انتشارات زمزم هدیت، 1386ش، دوم، ص39.

[8]. شریف الرضى، محمدبن حسین، نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص 542، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق؛ تسلیة المجالس و زینة المجالس (مقتل الحسین(علیه السلام))، ج 2، ص162.

[9]. محمد عابدی میانجی، به سوی فردی بهتر، قم، زائر، 1387ش، دوم، ص12 پاورقی.

[10]. خسرو تقدسی نیا، درس هایی از امر به معروف و نهی از منکر، قم، انتشارات ائمه(علیهم السلام)، 1375ش، اول، ص44.

[11]. همان.

[12]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج 12؛ ص179.

[13]. روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 1، ص12.

[14]. الکافی، ج 2، ص208.

[15]. نهج البلاغه، خطبه 192، خطبه قاصعه.

[16]. سیدحسن اسلامی اردکانی، امر به معروف و نهی از منکر، قم، نشر خرم، 1375ش، اول، ص32و 33.

[17]. مجموعه آثار شهاید مطهری ج 17(حماسه حسینی صفحه) 235 – 236.

[18]. آل عمران (3)، آیات 114و113.

[19]. لقمان (31)، یه 17.

[20]. مائده (5)، یه 63.

[21]. آل عمران (3)، یه 110.

[22]. حج (22)، یه 41.

[23]. توبه (9)، یه 71.

[24]. مائده (5)، آیات 79و78.

[25]. شهاید مطهری می گوید: «رفتراهیی در این اواخر [اشاره به زمان رژیم پهلوی] به نام امر به معروف و نهى از منکر در زندگى اجتماعى ما پیدا شده که باید گفت اگر معناى امر به معروف و نهى از منکر این است خوب است متروک بماند» (مجموعه آثار شهایدمطهرى، ج 20، ص198).

[26]. ر.ک: توضیح المسائل مراجع عظام تقلید.

[27]. درر الأخبار با ترجمه، متن عربى، ص394.

[28]. مجموعه آثار استاد شهاید مطهرى (حماسه حسینی)، ج 17، ص236.

[29]. در برخی کتب به تفصیل به بیان مصادیق معروف در ابعاد مختلف واجب، مستحب و مصادیق منکر در محوراهی حرام و مکروه پرداخته شده است که برای آگهی بیشتر ر.ک:

– تحلیلی نو و عملی از امر به معروف و نهی از منکر در عصر حاضر، محمد رضا اکبرای،

– امر به معروف و نهی از منکر، محسن قرائتی،

– پژوهشی در امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن و روآیات، محمد اسحاق مسعودی.

[30]. نحل (16)، یه 90.

[31]. نساء (4)، یه 58.

[32]. نحل (16)، یه 90.

[33]. اعراف (7)، یه 31.

[34]. بقره (2)، یه 168.

[35]. توبه (9)، یه 71.

[36]. محمداسحاق مسعودی، آموزش ملی امر به معروف و نهی از منکر (مقدماتی)، تهران، پیام آزادی، 1389ش، ششم، ص137- 147.

[37]. تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة، ج 16، ص119.

[38]. حسین احمدی، تعریف معروف و منکر و اهمیت آن، قم، انتشارات صبح امید یاران، 1389ش، اول، ص21.

[39]. «حَتّى اذا اتَوْا عَلى وادِ النَّمْلِ قالَتْ نَمْلَةٌ یا یها النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُم لیحْطِمَنَّکُم سُلَیمانُ و جُنُودُه و هُم لیشْعُرونَ»، (نمل/ 18).

[40]. «وَجَدْتُها و قَومَها یسجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللّه …»، (نمل/ 24).

[41]. محسن قرائتی، ده درس پیرامون امر به معروف و نهی از منکر، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383ش، دوم، ص16.

[42]. مبانی عقلانی امر به معروف و نهی از منکر، محمد سروش، حکومت اسلامی، بیست و چهار، ص42-62.

[43]. نظارت عمومی، امر به معروف و نهی از منکر از عوامل پیشرفت، محمد رضا مصطفی پور، پاسدار اسلام، آذر 1385، شماره 300.

[44]. هرناندو گومز بواندیا، جریم شهری گریش ها و روش های مقابله با آنها، ترجمه دکتر فاطمه گیوه چیان، ص30 به بعد. در این کتاب بر اساس تحقیقی که از چندین شهر (از جمله بوگوتا در کلمبیا، لاگوس در نیجریه، توکیو در ژاپن، ورشو در لهستان) صورت گرفته، تدابیر تأدیبی دولتی، اجتماعی و محلی، از راه های مقابله با جرم ذکر شدهاند که این تدابیر شباهت زیادی به امر به معروف دارند. (دکتر عبدالحسین رضیی راد، امر به معروف در ترازوی تاریخ، قم، موسسه بوستان کتاب، 1386ش، دوم، ص32).

[45]. دکتر عبدالحسین رضیی راد، امر به معروف در ترازوی تاریخ، قم، موسسه بوستان کتاب، 1386ش، دوم، ص31.

[46]. روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط – القدیمة)، ج 2، 472.

[47]. امنیت اجتماعی و نقش امر به معروف و نهی از منکر، عاطفه قرشی، روزنامه کیهان، شماره 19066، ص6 (معارف).

[48]. الکافی (ط – الإسلامیة)، ج 5، ص56.

[49]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، 332 حدیث 7639.

[50]. تحف العقول، النص، 237.

[51]. محمد سروش، امر به معروف و نهی از منکر، انتشارات زمزم هدیت، 1386ش، دوم، ص23.

[52]. من لا یحضره الفقیه، ج 3، 568.

[53]. نهج البلاغه، ص512.

[54]. نهج البلاغه.

[55]. ر.ک: میکل کوک، امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی، احمد نمیی، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی، 1386 ش، چهارم، جلد 1.

[56]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 12، ص207.

[57]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج 12؛ ص181.

الکافی (ط – دارالحدیث) / ج 9 / 492 / 28 – باب الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر…، ص481 منبع اصلی.

[58]. تفسیر نمونه، ج 6، ص422.

[59]. اعراف (7)، یه 165.

[60]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 12، ص178.

[61]. مستدرک الوسیل، ج12، ص181.

[62]. وسیل الشیعه، ج11، ص403.

[63]. مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، امر به معروف و نهی از منکر، نمیاندگی ولی فقیه در سپاه، 1376، سوم، ص109.

[64]. وسائل الشیعة، ج 16، ص119.

[65]. روزنامه جمهوری اسلامی، 8/5/1371.

[66]. وسائل الشیعة، ج 16، ص119.

[67]. مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، امر به معروف و نهی از منکر، نمیاندگی ولی فقیه در سپاه، 1376، سوم، ص114.

[68]. وسائل الشیعة، ج 16، ص123.

[69]. وسائل الشیعة ج 16، ص 119.

[70]. کارکردهای تربیتی امر به معروف و نهی از منکر، محمدغلام احمد زاده، مجموعه مقالات همیش علمی امر به معروف و نهی از منکر، دانشگاه مذاهب اسلامی، 1387ش، اول، ص309- 335.

[71]. وسائل الشیعة، ج 16، ص132.

[72]. المیزان، ج12، ص342.

[73]. نحل (16)، یه 97.

[74]. آثار امر به معروف و نهی از منکر و پیامدهای ترک آن از دیدگاه نهج البلاغه، اسماعیل ملکوتیخواه، مجموعه مقالات همیش ملی نظارت همگانی، خرمآباد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد، 1387ش، ص111- 117.

[75]. مرتضی حسینی اصفهانی، امر به معروف و نهی از منکر در اسلام، قم، انتشارات فرهنگ قرآن، 1379ش، سوم، ص220.

[76]. نهج البلاغه، ص422.

[77]. همان، ص319.

[78]. إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، ج 1، ص183.

[79]. معانی الأخبار، ص252.

[80]. علی اصغر رضوانی، مدینه فاضله در پرتو امر به معروف و نهی از منکر، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1386ش، اول، ص39.

[81]. مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، امر به معروف و نهی از منکر، نمیاندگی ولی فقیه در سپاه، 1376، سوم، ص131.

[82]. مائده (5)، آیات 78- 79.

[83]. محمد اسحاق مسعودی، پژوهشی در امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن و روآیات، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1387ش، اول، ص204.

[84]. نهج البلاغه، ص299.

[85]. تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج 6، ص177.

[86]. على احمدى میانجى، مکاتیب الرسول(صلی الله علیه و آله و سلم) ، یران؛ قم ، دار الحدیث، 1419 ق ، اول، ج 3، ص574 ؛ بحارالأنوار (ط – بیروت)، ج 97، ص94 ؛ معانی الاخبار، ص271، منبع اولیه.

[87]. «لَا یزَالُ النَّاسُ بِخَیرٍ مَا أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ فَإِذَا لَمْ یفْعَلُوا ذَلِکَ نُزِعَتْ عَنْهُمُ الْبَرَکَات »؛ بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج 97، ص94.

[88]. محمدباقر بن محمدتقى مجلسى، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، قم ، کتابخانه یت الله مرعشی نجفی ، 1406 ق، اول، ج 9، ص469 ؛ الکافی (ط – دارالحدیث)؛ ج 9؛ ص494.

[89]. محمد عابدی میانجی، به سوی فردی بهتر، قم، زائر، 1387ش، دوم، ص106.

[90]. نهج البلاغه، ص241.

[91]. محمد سروش، امر به معروف و نهی از منکر، انتشارات زمزم هدیت، 1386ش، دوم، ص152.

[92]. الحیاة، ترجمه احمد آرام، ج 1، ص 413.

[93]. سیدحسن اسلامی اردکانی، امر به معروف و نهی از منکر، قم، نشر خرم، 1375ش، اول، ص16.

[94]. انعام (6)، یه 164.

[95]. نحل (16)، یه 25.

[96]. تفسیر نمونه، ج 6، ص64.

[97]. الکافی (ط – الإسلامیة)، ج 5، ص9.

[98]. محمدبن محمد مفید، الفصول المختارة، قم ، کنگره شیخ مفید، 1413 ق، اول؛ ص136.

[99]. إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، ج 1، ص183.

[100]. عبد الله بن جعفر حمیرى، قرب الإسناد(ط- الحدیثة)، قم ، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام) ، 1413 ق ، اول، متن، ص55.

[101]. صحیفه امام، ج21، ص14.

[102]. ر.ک: نقش امام خمیانی در احیی اندیشه انتظار، نشریه جامعه شماره 45 – خرداد 1387 صص34- 36.

[103]. نور (24)، یه 55.

[104]. مجموعه آثار استاد شهاید مطهرى (قیام و انقلام مهدی(علیه السلام))، ج 24، ص436 – 438 به اختصار.

[105]. مقاتل الطالبیین، ص380.

[106]. الکافی (ط – الإسلامیة)؛ ج 1؛ ص69.

[107]. صحیفه نور، ج20، ص198.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد