خانه » همه » مذهبی » جزء ۲۴ – سوره فصلت،آیات ۱۱ – ۹ – آفرینش زمین و آسمان

جزء ۲۴ – سوره فصلت،آیات ۱۱ – ۹ – آفرینش زمین و آسمان


جزء ۲۴ – سوره فصلت،آیات ۱۱ – ۹ – آفرینش زمین و آسمان

۱۳۹۵/۱۲/۰۲


۲۱۵ بازدید

پرسش ۱ . چرا خداوند، آسمان ها و زمین را در شش شبانه روز خلق کرد؛ مگر این طور نیست که قدرت خداوند، بى نهایت است و هر چه اراده کند، انجام مى شود؛ «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»V}[ فصلت ۴۱، آیه ۹ ـ ۱۱.]{V؛ «چون به چیزى اراده فرماید، این بس که بگوید: «باش» پس [بى درنگ ]موجود مى شود»؟

پرسش ۲ . خداوند در سوره فصلت، خلقت آسمان و زمین را در هشت روز بیان مى کند و در آیه ۱۲ همین سوره، در مورد خلقت هفت آسمان مى فرماید: «آن گاه نظم هفت آسمان را در دو روز استوار فرمود و در هر آسمانى [نظم] امرش را وحى فرمود که مجموعا، هشت روز مى شود»؛ درحالى که در آیه ۳۸ سوره «ق»، مى فرماید: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ»V}[ یس ۳۶، آیه ۸۲.]{V؛ حال پرسش این جاست که کدام یک از هشت روز یا شش روز درست است؟

پرسش ۳ . خداوند، ابتدا آسمان ها را خلق کرد یا زمین را؟

«قُلْ أَ ئنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِى خَلَقَ الْأَرْضَ فىِ یَوْمَینِْ وَ تجَْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَالِکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ. وَ جَعَلَ فِیهَا رَوَاسىَِ مِن فَوْقِهَا وَ بَارَکَ فِیهَا وَ قَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فىِ أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَوَاءً لِّلسَّائلِینَ. ثمَُّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ وَ هِىَ دُخَانٌ فَقَالَ لهََا وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائعِینَ»[ «و در حقیقت، آسمان ها و زمین و آن چه را که میان آن دو است، در شش هنگام آفریدیم و احساس ماندگى نکردیم».]؛ «بگو آیا شما به آن کسى که زمین را در دو روز بیافرید، کافر مى شوید و براى او مثل و مانند قرار مى دهید؟ این است پروردگار جهانیان و در زمین از فراز آن [لنگرآسا ]کوه ها نهاد و در آن، خیر فراوان پدید آورد و مواد خوراکى آن را در چهار روز، اندازه گیرى کرد [که ]براى خواهندگان، درست [و متناسب با نیازهایشان ]است؛ سپس آهنگِ [آفرینشِ ]آسمان کرد در حالى که آن، بخار بود؛ پس به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه، به صحنه وجود بیایید و آن دو گفتند: فرمان پذیر آمدیم».



خداوند به دو صورت زیر، آفرینش و قدرت نمایى دارد:

1. آفرینش تدریجى؛ مانند مراحل شکل گیرى زمین و آسمان و مراحل رشد جنین و آفرینش انسان.

2. آفرینش دفعى و یک باره؛ مانند انجام معجزات و القاى روح و زنده گردانیدن موجودات که با یک فرمان انجام مى شود (کن فیکون)؛ البته بنا به گفته برخى بزرگان، آفرینش تدریجى خداوند نیز با یک فرمان انجام مى گیرد (کن فیکون)؛ به این معنا که خداوند، آغاز و انجام موجودات را در علم لدنى خویش مى بیند و اراده یک باره او بر آفرینش آن تعلق مى گیرد؛ اما ظهور و تحقق آن موجود، به تدریج انجام مى گیرد. بنابراین، شکى نیست که خداى متعال، مى تواند با یک «کن فیکون»، هر چه را بخواهد، خلق کند.

برخى گمان مى کنند که خداوند در گذشته خلق مى کرده، ولى (نعوذ بالله) الآن دیگر خلق نمى کند؛ در حالى که در این زمان هم او لحظه به لحظه، در حال خلقت است؛ مثلاً در دنیاى امروز، متخصصین گل و گیاه، هزار نوع گل رز از تغییرات ژنتیک، درست مى کنند؛ در حالى که در گذشته، یک نوع گل رز بیشتر نبوده، جوابش روشن است؛ آن هزار جور گل رز را هم خدا خلق کرده، ولى به وسیله عقل بشر؛ زیرا عقل و نیروى بشر را نیز خداوند در نهاد او قرار داده است؛ پس مقصود از «کن فیکون»، تنها این نیست که به طور ناگهانى آفرینش تحقق پیدا کند؛ بلکه در حقیقت، مقصود از آیه «إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» آن است که اگر بخواهد، مى تواند هر امر ممکنى را محقق کند؛ چه یک باره و دفعى و چه به طور تدریجى؛ ولى هیچ چیز، بدون شرایط و لوازم آن، خلق نمى شود؛ بلکه خداوند، همه چیز را طبق حساب و کتاب و نظم طبیعى درست مى کند و در روایات هم به این نکته اشاره شده است[ الکافى، ج 1، ص 183؛ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ أَبَى اللَّهُ أَنْ یجْری الْأَشْیَاءَ إِلاَّ بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِکُلِّ شَیْءٍ سَبَباً وَ جَعَلَ لِکُلِّ سَبَبٍ شَرْحاً وَ جَعَلَ لِکُلِّ شَرْحٍ عِلْما…».]. زمین و آسمان هم از این قاعده خارج نیستند. دانشمندان مى گویند: آسمان به این شکل نبوده، بلکه آسمان و ستاره ها در ابتدا، توده اى از گاز بوده اند و در طى میلیاردها سال، به شکل کنونى درآمده اند. تعبیر قرآن در آیه 11 از سوره فصلت نیز «دخان» است و این خود یکى از عجایب قرآن است که در آن روزگار و قبل از دانش هاى بشرى، به حقایق علمى، اشاره کرده است.

پاسخ سوال دوم؛

باید دانست که تعبیر «یوم» در این آیات، به معنى یک شبانه روز (24 ساعت) نیست؛ چون شبانه روز در جایى است که خورشیدى باشد و زمین در مدار آن، به دور خودش بچرخد؛ تا این حرکت زمین به دور خودش، سبب تشکیل شبانه روز شود و آن حرکت زمین به دور خورشید، مفهوم سال را تشکیل دهد؛ پس در هنگام خلقت آسمان و زمین، اصلاً روز به این معنا قابل تصور نبوده است و در نتیجه، «روز» باید، معناى دیگرى داشته باشد؛ چنان که در روایات نیز آمده است:

«… وَ اعْلَمْ بِأَنَّ الدَّهْرَ یَوْمَانِ یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ…[ شرح نهج البلاغة، ص 18، 60 و 72.]؛ بدان که روزگار، دو روز است؛ یک روز به نفع تو و یک روز به زیان تو».

بسیارى از بزرگان فرموده اند: «یوم» در این گونه آیات و روایات، به معنى «دوران» است؛ به این معنى که خلقت آسمان ها و زمین، دوران هاى متفاوتى را طى کرده است.

دانشمندان مى گویند: عمده ترین مراتب تشکیل دوره زمین، دو دوره «مذاب» و «جامد» مى باشد، که هر کدام نیز داراى مراحلى بوده است و اما اختلافى که در تعداد 6 روز و 8 روز، در دو سوره ذکر شد، به صورت زیر قابل حل است:

آیه 38 سوره «ق» به صراحت اعلام کرده که آسمان ها و زمین و آن چه را میان آن دو است، در شش روز آفریدیم؛

«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فِی سِتَّةِ أَیّامٍ».

این آیه، مى تواند معیار اصلى باشد و در آیات دیگر مانند سوره «فصلت»، آیه 9 آمده است: آفرینش زمین، در دو روز انجام گرفته است؛

«خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ»

و همچنین در آیه 12 آمده است: آسمان ها در دو روز برافراشته شده اند؛

«فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ»

که جمع آنها چهار روز مى شود. در نتیجه، آن چه میان آسمان و زمین فراهم شده و شرایط حیات و زیست را براى موجودات فراهم ساخته در مدت دو روز انجام گرفته است که مجموعا شش روز مى شود.

سؤال:

در آیه شریفه آمده است:

«وَ قَدَّرَ فِیها أَقْواتَها فِی أَرْبَعَةِ أَیّامٍ»؛ «مواد خوراکى و شرایط حیات را در چهار روز، اندازه گیرى کرده است»

که این مقدار، با دو روزى که ما گفتیم سازگار نیست.

درباره این آیه شریفه نیز چند نظر مطرح شده که عبارتند از:

1. مقصود از تقدیر اقوات (خوراکى ها) در چهار روز، چه بسا چهار فصل باشد؛ از این رو، نباید این چهار روز را با آنها جمع کرد.

طبق این جواب، دو روز خلقت زمین و دو روز خلقت آسمان است و در این آیه، در مورد مابینها سکوت کرده، اما در سوره «ق» که صحبت از شش روز است، به جهت کلمه «مابینهما»، مى توان گفت که دو روز هم آفرینش ما بین آسمان و زمین طول کشیده است که مجموع آن، شش روز مى شود و بحث اقوات هم بحث دیگرى است که مربوط به چهار فصل سال مى باشد.

2. پاسخى که المیزان از زمخشرى[ زمخشرى، تفسیر کشاف، ج 4، ص 188.] نقل کرده، این است که در آیه 10 سوره فصلت، یک مبتدا و خبر باید در تقدیر گرفت و آن، «کل ذلک کائن» است و آیه با این تقدیر، دو جمله مجزا مى شود؛ «… خَلَقَ الْأَرْضَ فىِ یَوْمَینِْ»؛ تا جایى که مى فرماید: «وَ قَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا» و جمله «کل ذلک کائن فىِ أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ»، یعنى کل خلقت زمین و تقدیر اقوات، در چهار روز است و اگر تقدیر اقوات این سوره را ناظر به «مابینهما» در سوره «ق» بدانیم، کاملاً مشکل برطرف مى شود و مجموع، همان شش روز مى شود.

3. برخى مثل صاحب مجمع البیان[ مجمع البیان، ج 9، ص 5.]، تقدیر را چیز دیگرى گرفته، مى نویسد: «و قدر الاقوات فى تتمة اربعة ایام من حین بدء الخلق»؛ یعنى در بقیه چهار روز از آغاز آفرینش، تقدیر اقوات کرد. به این صورت که دو روز آن خلقت زمین و دو روز دیگر تکمیل آن با تقدیر اقوات بود که مجموع آن چهار روز مى شود.

به نظر ما از این سه جواب، جواب اول از همه منطقى تر است و هیچ تقدیرى هم نیاز ندارد.

تقدم خلقت با آسمان ها بود و یا زمین؟

در آیات فوق فرمود: «… خَلَقَ الْأَرْضَ فىِ یَوْمَینِْ …. ثمَُّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ…»؛ یعنى ابتدا خلقت زمین بوده، سپس خداى متعال، به آسمان توجه کرده است.

کلمه «استوى»، وقتى با «الى» بیاید، به معنى توجه کردن و پرداختن به چیزى است؛ در حالى که روشن است که اول آسمان ها بوده اند و بعد، زمین خلق شده است و شکى نیست که عمر کهکشان، از زمین بیشتر است و از جهت نقلى نیز در سوره نازعات مى فرماید:

«ءَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَئهَا… وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذَالِکَ دَحهَا»؛ «آیا آفرینش شما دشوارتر است یا آسمانى که [ او ]آن را برپا کرده است… و پس از آن، زمین را با غلتانیدن، گسترد».

این آیات، بر تقدم خلقت آسمان اشاره دارد.

دو پاسخ از این سؤال مى توان داد: یکى این که «ثم» در آیه «ثمَُّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ» را دلیل بر تقدم و تأخر آفرینش نگیریم و به زمان آن مربوط ندانیم؛ بلکه بگوییم که مقصود آیه، فقط خبر دادن است؛ مثل این که شما از دو حادثه خبر مى دهید و خبر حادثه دوم را مقدم مى کنید؛ با این که زمان وقوع حادثه دوم، متأخر است.

پاسخ دیگر این که «ثم»، اگر چه بعد بودن را مى رساند، ولى دلیل نمى شود که در آیات سوره فصلت، مى خواهد بگوید که قبل از این «ثم»، هیچ آفرینشى نسبت به آسمان صورت نگرفته است و ابتدا، خلقت زمین بوده، بلکه خبر دادن خود را از آفرینش زمین شروع کرده است و اساسا این دو خلقت، با هم در تعامل بوده اند و رفت و برگشت هایى داشته اند. این جواب، شاهدى در خود آیه دارد؛ «ثمَُّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ وَ هِىَ دُخَانٌ…»؛ یعنى متوجه آسمان شد؛ در حالى که دود بود؛ پس معلوم مى شود که قبل از زمین، آفرینشى در مورد آن تحقق داشته و این توجه به خلقت آن که بعد از خلقت زمین صورت گرفته، تکمیلى است؛ یعنى اول آسمان ها را به صورت دخان خلق نموده، سپس زمین را و بعد از زمین، دوباره توجه به آسمان ها کرد و خلقت تکمیلى را انجام داده است.

در این پاسخ، مطابقت بین خبر دادن و واقع شدن هم حفظ شده است.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد