۱۳۹۵/۰۷/۱۱
–
۱۷۱ بازدید
ما دخترا اگر چادر بپوشیم و آرایش نکنیم دیگه به چشم نمییاییم و کسی به خواستگاری ما نمی آید و همین مسئله باعث تاخیر در ازدواجمون می شه. آیا به نظر شما داشتن حجاب خود عامل تاخیر ازدواج نیست؟
به عنوان مقدمه باید بگوییم که دغدغه ازدواج در سنین جوانی برای دختران و پسران امری طبیعی است، اما نداشتن خواستگار و بالا رفتن سن ازدواج مسئله ای است که در آن عوامل متعددی دخیل هستند.
به عنوان نمونه، بالا رفتن توقعات و دامن زدن به فرهنگ تشریفات، ویژگیهای جسمی و ظاهری دختران، علاقه دختران به ادامه تحصیل و همچنین انزواطلبی و پرهیز از فعالیتهای اجتماعی گوشهای از عوامل تأخیر ازدواج میباشد، از اینرو تصور اینکه صرف داشتن حجاب عامل تاخیر در ازدواج شده و عدم رعایت آن باعث زیاد شدن خواستگاران می شود، دلیل عاقلانه و منطقی نیست.
اما راجع به موضوعاتی که در سؤال مطرح گردیده، نکات ذیل را ارائه می نماییم:
1. داشتن حجاب و حفظ عفاف، دستور صریح دین اسلام است؛ و برای یک مسلمان چه چیز بهتر و بالاتر و شیرین تر از جلب رضایت خداوند می باشد. اما حضور نامناسب دختران در جلوی دید هزاران مرد نامحرم با هدف اینکه شاید مردی او را بپسندند مسلماً مورد تأیید دین نیست و از لحظ شرعی اشکال دارد.
2. یکی از عواملی که طی سال های اخیر نقش مؤثری در ترویج بدحجابی داشته، القاء همین باور غلط و عوام فریب میان دختران می باشد، اما باید خاطر نشان نماییم که واقعیت های اجتماعی خلاف این تصور را ثابت می نماید چرا که اگر قرار بود بدحجابی زمینه ساز ازدواج سریع دختران باشد، هم اکنون باید شهرهایی مانند تهران که در آن بدحجابی زیاد است، همه دختران بدحجاب ازدواج کرده باشند در حالیکه واقعیت غیر آن است.
3. کافی است نگاهی به اطراف خود داشت (به دوستان، آشنایان، اقوام، همسایگان و…). خواهید دید که دختران محجبه فراوانی هستند که ازدواج کرده اند و زندگی خیلی خوبی هم دارند و دختران فراوانی هم هستند که به حجاب اهمیتی نداده اند ولی هنوز ازدواج نکرده اند.
4. فردی که در اجتماع زندگی می کند، توسط دیگران خواهی نخواهی دیده شده و به چشم می آید. حضور در اجتماع، دید و بازدیدها، مهمانی ها و مراسم، محل تحصیل، محل کار دختران در این موقعیت ها دیده می شوند. اما باید دانست مهمترین جاذبه امتیازات و رفتارهای آنهاست و در این میان خودنمایی و عشوهگری تأثیر منفی دارد.
5. البته ممکن است افرادی که بیشتر دنبال قیافه ظاهری هستند و از سایر معیارهای مهم ازدواج غافل اند بیشتر سراغ دخترانی بروند که ظاهری زیباتر دارند یا دختران آرایشکرده بیشتر در معرض دید دیگران باشند. اما تعدد خواستگار، دلیل برتری نیست. قرآن می فرماید:
«بسا چیزی را ناخوش دارید در حالی که آن به خیر شماست و بسا چیزی را دوست بدارید که همان، به زیان شما است»[ بقره (2)، آیه 216.].
خلاصه این که نباید از کمی خواستگاران خود و زیادی خواستگاران دیگران نگران بود. چرا که با دقت در آمار طلاق متوجه خواهیم شد که این آمار، در میان اشخاصی که با بی حجابی و خودنمایی به دنبال خواستگار بودند به مراتب بالاتر از آمار طلاق در خانواده های متدین و بین زنان با حجاب با شوهران متدین می باشد. پس خواستگار زیاد داشتن، ملاک نبوده بلکه ملاک، خواستگار خوب داشتن است. البته این به معنی آن نیست که دختران با ایمان گوشهگیر باشند و با نشاط نباشند بلکه دختران خوب لازم است طوری رفتار کنند که اعتماد خواستگاران برای زندگی سالم و خوش جلب شود؛ زیرا مهمترین انگیزه برای خواستگاران، اطمینان یافتن به آیندهای روشن و زندگی خوب و بانشاط است[ رهبری، روح الله، چند پرسش و پاسخ اساسی درباره حجاب، قم، پیام مقدس، 1389ش، دوم، ص 62.].
به عنوان نمونه، بالا رفتن توقعات و دامن زدن به فرهنگ تشریفات، ویژگیهای جسمی و ظاهری دختران، علاقه دختران به ادامه تحصیل و همچنین انزواطلبی و پرهیز از فعالیتهای اجتماعی گوشهای از عوامل تأخیر ازدواج میباشد، از اینرو تصور اینکه صرف داشتن حجاب عامل تاخیر در ازدواج شده و عدم رعایت آن باعث زیاد شدن خواستگاران می شود، دلیل عاقلانه و منطقی نیست.
اما راجع به موضوعاتی که در سؤال مطرح گردیده، نکات ذیل را ارائه می نماییم:
1. داشتن حجاب و حفظ عفاف، دستور صریح دین اسلام است؛ و برای یک مسلمان چه چیز بهتر و بالاتر و شیرین تر از جلب رضایت خداوند می باشد. اما حضور نامناسب دختران در جلوی دید هزاران مرد نامحرم با هدف اینکه شاید مردی او را بپسندند مسلماً مورد تأیید دین نیست و از لحظ شرعی اشکال دارد.
2. یکی از عواملی که طی سال های اخیر نقش مؤثری در ترویج بدحجابی داشته، القاء همین باور غلط و عوام فریب میان دختران می باشد، اما باید خاطر نشان نماییم که واقعیت های اجتماعی خلاف این تصور را ثابت می نماید چرا که اگر قرار بود بدحجابی زمینه ساز ازدواج سریع دختران باشد، هم اکنون باید شهرهایی مانند تهران که در آن بدحجابی زیاد است، همه دختران بدحجاب ازدواج کرده باشند در حالیکه واقعیت غیر آن است.
3. کافی است نگاهی به اطراف خود داشت (به دوستان، آشنایان، اقوام، همسایگان و…). خواهید دید که دختران محجبه فراوانی هستند که ازدواج کرده اند و زندگی خیلی خوبی هم دارند و دختران فراوانی هم هستند که به حجاب اهمیتی نداده اند ولی هنوز ازدواج نکرده اند.
4. فردی که در اجتماع زندگی می کند، توسط دیگران خواهی نخواهی دیده شده و به چشم می آید. حضور در اجتماع، دید و بازدیدها، مهمانی ها و مراسم، محل تحصیل، محل کار دختران در این موقعیت ها دیده می شوند. اما باید دانست مهمترین جاذبه امتیازات و رفتارهای آنهاست و در این میان خودنمایی و عشوهگری تأثیر منفی دارد.
5. البته ممکن است افرادی که بیشتر دنبال قیافه ظاهری هستند و از سایر معیارهای مهم ازدواج غافل اند بیشتر سراغ دخترانی بروند که ظاهری زیباتر دارند یا دختران آرایشکرده بیشتر در معرض دید دیگران باشند. اما تعدد خواستگار، دلیل برتری نیست. قرآن می فرماید:
«بسا چیزی را ناخوش دارید در حالی که آن به خیر شماست و بسا چیزی را دوست بدارید که همان، به زیان شما است»[ بقره (2)، آیه 216.].
خلاصه این که نباید از کمی خواستگاران خود و زیادی خواستگاران دیگران نگران بود. چرا که با دقت در آمار طلاق متوجه خواهیم شد که این آمار، در میان اشخاصی که با بی حجابی و خودنمایی به دنبال خواستگار بودند به مراتب بالاتر از آمار طلاق در خانواده های متدین و بین زنان با حجاب با شوهران متدین می باشد. پس خواستگار زیاد داشتن، ملاک نبوده بلکه ملاک، خواستگار خوب داشتن است. البته این به معنی آن نیست که دختران با ایمان گوشهگیر باشند و با نشاط نباشند بلکه دختران خوب لازم است طوری رفتار کنند که اعتماد خواستگاران برای زندگی سالم و خوش جلب شود؛ زیرا مهمترین انگیزه برای خواستگاران، اطمینان یافتن به آیندهای روشن و زندگی خوب و بانشاط است[ رهبری، روح الله، چند پرسش و پاسخ اساسی درباره حجاب، قم، پیام مقدس، 1389ش، دوم، ص 62.].