حدیث مذمت ایرانیان – اعراب و ایرانیان – ایرانیان و اهل بیت (ع ) – عرب و عجم – شیعیان عرب – دشمان عجم
۱۳۹۶/۰۵/۰۲
–
۲۹۳ بازدید
سلام. روایتی در سفینة البحار آمده است جلد۶ صفحه۱۶۵ : شیعیان عرب هستند و… ادامه روایت ممکنه به طور کامل از سند و کل حدیث در این مورد شرح دهید. ممنون
جای تردید نیست که به تصریح قرآن کریم هیچ نژادی بر نژاد دیگر برتری ندارد و برتری انسانها بر یکدیگر تنها به ایمان وتقوای الهی است افرادی همچون ابولهب عموی پیامبرو ابوجهل که از سران قریش و عرب بودند به سبب کفر ذلیل شدند و افرادی همچون سلمان که ایرانی بود به سبب ایمان به خدا وپیامبر به بالاترین درجات قرب به خداوند وپیامبر رسیدند تا حدی که پیامبر فرمود سلمان از ما اهل بیت است ، منطق روایات نیز منطق قران است پیامبر اکرم ص در خطبه ای می فرماید : أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ رَبَّکُمْ وَاحِدٌ وَ إِنَّ أَبَاکُمْ وَاحِدٌ کُلُّکُمْ لِآدَمَ وَ آدَمُ مِنْ تُرَابٍ- إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ وَ لَیْسَ لِعَرَبِیٍ عَلَى عَجَمِیٍ فَضْلٌ إِلَّا بِالتَّقْوَى . ای مردم پروردگار شما یکی است و پدر شما یکی همه شما از آدم هستید و آدم از خاک و گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است و عرب را بر عجم هیچ گونه برتری نیست مگر به تقوای الهی .
بنا براین نظر اسلام با وجود آیات قرآن کریم در این باره و روایاتی که از پیامبر وائمه معصومین وارد شده کاملا مشخص است چنانکه از سیره شخص پیامبر وائمه معصومین نیز همین مطلب به روشنی معلوم است تا جایی که بسیاری از همسران و مادران ائمه علیهم السلام غیر عرب بوده اند.
ترجمه دقیق روایت مورد سوال این است که :
«ما قریش هستیم و شیعیان ما عرب هستند و دشمنان ما عجم»
مرحوم علامه مجلسى در توضیح این حدیث مى فرماید( عربى ممدوح است که شیعه ما باشد گرچه عجمى باشد و عجمى مذمت شده کسانى هستند که دشمن ما اهل بیت باشند گرچه عرب باشند) قابل ذکر است مراد از عجم غیر عرب است خواه فارس باشند یا ترک یا انگلیسى و یا…..
از سویی قراینی در برخی روایات است که عرب و عجم بر معنایی غیر معنای اصطلاحی آن حمل شده است از جمله به روایت ذیل دقت کنید خود امام صادق فرموده اند مومن عرب است چون زبان دینش و کتاب الهی اش و پیامبرش عربی است:
به روایت ذیل نیز دقت کنید امام صادق می فرماید:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ السَّکُونِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَکَرِیَّا الْجَوْهَرِیُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع یَقُولُ الْمُؤْمِنُ عَلَوِیٌّ لِأَنَّهُ عَلَا فِی الْمَعْرِفَةِ وَ الْمُؤْمِنُ هَاشِمِیٌّ لِأَنَّهُ هَشَمَ الضَّلَالَةَ وَ الْمُؤْمِنُ قُرَشِیٌّ لِأَنَّهُ أَقَرَّ بِالشَّیْ ءِ الْمَأْخُوذِ عَنَّا وَ الْمُؤْمِنُ عَجَمِیٌّ لِأَنَّهُ اسْتَعْجَمَ عَلَیْهِ أَبْوَابُ الشَّرِّ وَ الْمُؤْمِنُ عَرَبِیٌّ لِأَنَّ نَبِیَّهُ ص عَرَبِیٌّ وَ کِتَابُهُ الْمُنْزَلُ بِلِسانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ وَ الْمُؤْمِنُ نَبَطِیٌّ لِأَنَّهُ اسْتَنْبَطَ الْعِلْمَ وَ الْمُؤْمِنُ مُهَاجِرِیٌّ لِأَنَّهُ هَجَرَ السَّیِّئَاتِ وَ الْمُؤْمِنُ أَنْصَارِیٌّ لِأَنَّهُ نَصَرَ رَسُولَهُ وَ أَهْلَ بَیْتِ رَسُولِ اللَّهِ وَ الْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ لِأَنَّهُ یُجَاهِدُ أَعْدَاءَ اللَّهِ تَعَالَى فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ بِالتَّقِیَّةِ وَ فِی دَوْلَةِ الْحَقِّ بِالسَّیْف .(علل الشرائع، ج 2، ص 467)
مؤمن علوى است، زیرا در معرفت مقام عالى و بلندى دارد.
مؤمن هاشمى است، زیرا ضلالت و گمراهى را شکست مى دهد.
مؤمن قرشى است، زیرا به شیئى که از ما اخذ شده اقرار دارد.
مؤمن عجمى است، زیرا ابواب شرّ بر او بسته است.
مؤمن عربى است، زیرا پیامبرش صلى اللَّه علیه و آله عربى بوده و کتابش به زبان عربى آشکار مى باشد.
مؤمن نبطى است، زیرا علم را استنباط و درک نموده و فهمیده است.
همان گونه که می بینیند حتی بر مومن اعم از عرب و عجم اطلاق عجم شده چون ریشه عجم به معنای مغلق بودن است و حضرت به این اعتبار که در های شر بر مومن بسته است بر او اطلاق عجم کرده اند.
در پایان متذکر می شویم این حدیث از جهت سندی نزد علما ضعیف هست و این حدیث تقطیع دارد و نزد علما رجالی اصلا اعتبار ندارد.
در پایان متکذر می شویم مولف کتاب سفیة البحار این حدیث رادر باب فضائل عجم ها بیا ن کرده !یعنی ایشان از این حدیث فضیلت برای عجم تلقی نموده .جالب است بدانید قبل از نقل این حدیث مرحوم شیخ عباس این آیه و حدیث را در تایید سخنش در فضیلت عجم ها نقل می کند :تفسیر علی بن إبراهیم : * ( ولو نزلناه على بعض الأعجمین فقرأه علیهم ما کانوا به مؤمنین ) * ، قال الصادق ( علیه السلام ) : لو نزل القرآن على العجم ما آمنت به العرب ، وقد نزل على العرب فآمنت به العجم ، فهذه فضیلة العجم خداوند در کتاب خود فرمود)هرگاه ما آن را بر بعضى از عجم [= غیر عرب ]ها نازل مى کردیم… و او آن را بر ایشان مى خواند، به آن ایمان نمى آورند!))امام صادق علیه السلام فرمودند اگر قرآن بر عجم نازل می شود اعراب به آن ایمان نمی اوردند و این قرآن بر اعراب نازل گشت و عجم ها ایمان آوردند به پس این خود یک فضیلتی است بر عجم ها !!
در ادمه این حدیث در سفینه البحار آمده است :
لما ورد بسبی الفرس إلى المدینة أراد الثانی أن یبیع النساء وأن یجعل الرجال عبید العرب ، . فقال أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) : إن النبی ( صلى الله علیه وآله ) : قال : أکرموا کریم قوم وإن خالفوکم ، وهؤلاء الفرس حکماء کرماء ، فقد ألقوا إلینا السلام ، ورغبوا فی الإسلام ، وقد أعتقت منهم لوجه الله حقی وحق بنی هاشم – ترجمه :هنگامی که به اسیر کردن ایرانیان دستور داده شد ، عمر خواست زنان را بفروشد و مردان را برده عرب کند ولی امیر المومنین (ع) فرمود که پیامبر فرموده اند : بزرگان هر قومی را بزرگ بدارید گر چه با شما مخالف باشند ….ادامه سخن امیر المومنین(ع) : و این ایرانیان ، حکیمانی بخشنده هستند که به ما صلح هدیه کرد ه اند و به اسلام رغبت نشان داده اند ، پس من به خاطر خدا ، تمام حق خود و بنی هاشم را می بخشم و انها را آزاد میکنم.
بنا براین نظر اسلام با وجود آیات قرآن کریم در این باره و روایاتی که از پیامبر وائمه معصومین وارد شده کاملا مشخص است چنانکه از سیره شخص پیامبر وائمه معصومین نیز همین مطلب به روشنی معلوم است تا جایی که بسیاری از همسران و مادران ائمه علیهم السلام غیر عرب بوده اند.
ترجمه دقیق روایت مورد سوال این است که :
«ما قریش هستیم و شیعیان ما عرب هستند و دشمنان ما عجم»
مرحوم علامه مجلسى در توضیح این حدیث مى فرماید( عربى ممدوح است که شیعه ما باشد گرچه عجمى باشد و عجمى مذمت شده کسانى هستند که دشمن ما اهل بیت باشند گرچه عرب باشند) قابل ذکر است مراد از عجم غیر عرب است خواه فارس باشند یا ترک یا انگلیسى و یا…..
از سویی قراینی در برخی روایات است که عرب و عجم بر معنایی غیر معنای اصطلاحی آن حمل شده است از جمله به روایت ذیل دقت کنید خود امام صادق فرموده اند مومن عرب است چون زبان دینش و کتاب الهی اش و پیامبرش عربی است:
به روایت ذیل نیز دقت کنید امام صادق می فرماید:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ السَّکُونِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَکَرِیَّا الْجَوْهَرِیُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع یَقُولُ الْمُؤْمِنُ عَلَوِیٌّ لِأَنَّهُ عَلَا فِی الْمَعْرِفَةِ وَ الْمُؤْمِنُ هَاشِمِیٌّ لِأَنَّهُ هَشَمَ الضَّلَالَةَ وَ الْمُؤْمِنُ قُرَشِیٌّ لِأَنَّهُ أَقَرَّ بِالشَّیْ ءِ الْمَأْخُوذِ عَنَّا وَ الْمُؤْمِنُ عَجَمِیٌّ لِأَنَّهُ اسْتَعْجَمَ عَلَیْهِ أَبْوَابُ الشَّرِّ وَ الْمُؤْمِنُ عَرَبِیٌّ لِأَنَّ نَبِیَّهُ ص عَرَبِیٌّ وَ کِتَابُهُ الْمُنْزَلُ بِلِسانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ وَ الْمُؤْمِنُ نَبَطِیٌّ لِأَنَّهُ اسْتَنْبَطَ الْعِلْمَ وَ الْمُؤْمِنُ مُهَاجِرِیٌّ لِأَنَّهُ هَجَرَ السَّیِّئَاتِ وَ الْمُؤْمِنُ أَنْصَارِیٌّ لِأَنَّهُ نَصَرَ رَسُولَهُ وَ أَهْلَ بَیْتِ رَسُولِ اللَّهِ وَ الْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ لِأَنَّهُ یُجَاهِدُ أَعْدَاءَ اللَّهِ تَعَالَى فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ بِالتَّقِیَّةِ وَ فِی دَوْلَةِ الْحَقِّ بِالسَّیْف .(علل الشرائع، ج 2، ص 467)
مؤمن علوى است، زیرا در معرفت مقام عالى و بلندى دارد.
مؤمن هاشمى است، زیرا ضلالت و گمراهى را شکست مى دهد.
مؤمن قرشى است، زیرا به شیئى که از ما اخذ شده اقرار دارد.
مؤمن عجمى است، زیرا ابواب شرّ بر او بسته است.
مؤمن عربى است، زیرا پیامبرش صلى اللَّه علیه و آله عربى بوده و کتابش به زبان عربى آشکار مى باشد.
مؤمن نبطى است، زیرا علم را استنباط و درک نموده و فهمیده است.
همان گونه که می بینیند حتی بر مومن اعم از عرب و عجم اطلاق عجم شده چون ریشه عجم به معنای مغلق بودن است و حضرت به این اعتبار که در های شر بر مومن بسته است بر او اطلاق عجم کرده اند.
در پایان متذکر می شویم این حدیث از جهت سندی نزد علما ضعیف هست و این حدیث تقطیع دارد و نزد علما رجالی اصلا اعتبار ندارد.
در پایان متکذر می شویم مولف کتاب سفیة البحار این حدیث رادر باب فضائل عجم ها بیا ن کرده !یعنی ایشان از این حدیث فضیلت برای عجم تلقی نموده .جالب است بدانید قبل از نقل این حدیث مرحوم شیخ عباس این آیه و حدیث را در تایید سخنش در فضیلت عجم ها نقل می کند :تفسیر علی بن إبراهیم : * ( ولو نزلناه على بعض الأعجمین فقرأه علیهم ما کانوا به مؤمنین ) * ، قال الصادق ( علیه السلام ) : لو نزل القرآن على العجم ما آمنت به العرب ، وقد نزل على العرب فآمنت به العجم ، فهذه فضیلة العجم خداوند در کتاب خود فرمود)هرگاه ما آن را بر بعضى از عجم [= غیر عرب ]ها نازل مى کردیم… و او آن را بر ایشان مى خواند، به آن ایمان نمى آورند!))امام صادق علیه السلام فرمودند اگر قرآن بر عجم نازل می شود اعراب به آن ایمان نمی اوردند و این قرآن بر اعراب نازل گشت و عجم ها ایمان آوردند به پس این خود یک فضیلتی است بر عجم ها !!
در ادمه این حدیث در سفینه البحار آمده است :
لما ورد بسبی الفرس إلى المدینة أراد الثانی أن یبیع النساء وأن یجعل الرجال عبید العرب ، . فقال أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) : إن النبی ( صلى الله علیه وآله ) : قال : أکرموا کریم قوم وإن خالفوکم ، وهؤلاء الفرس حکماء کرماء ، فقد ألقوا إلینا السلام ، ورغبوا فی الإسلام ، وقد أعتقت منهم لوجه الله حقی وحق بنی هاشم – ترجمه :هنگامی که به اسیر کردن ایرانیان دستور داده شد ، عمر خواست زنان را بفروشد و مردان را برده عرب کند ولی امیر المومنین (ع) فرمود که پیامبر فرموده اند : بزرگان هر قومی را بزرگ بدارید گر چه با شما مخالف باشند ….ادامه سخن امیر المومنین(ع) : و این ایرانیان ، حکیمانی بخشنده هستند که به ما صلح هدیه کرد ه اند و به اسلام رغبت نشان داده اند ، پس من به خاطر خدا ، تمام حق خود و بنی هاشم را می بخشم و انها را آزاد میکنم.