حرف زدن با نامحرم توسط حضرت زهرا(س)
۱۳۹۶/۰۳/۲۴
–
۲۳۰۶ بازدید
در تاریخ آمده است که حضرت زهرا(س) در قضیه فدک شخصا با مردان نامحرم جدل و دعوا کرد، و همینطور در خانه اهل مدینه را زد و از آنان خواست که در احقاق حق شوهرش اقدام کنند. ولی در بعضی کتب از ایشان نقل شده که «زن باید در خانه بماند و نباید مردی غیر از شوهرش را بشناسد» که با این اقدامات متناقض است. کدام نقل صحیح است؟
حرف زدن با نامحرم و یا شنیدن صدای زن نامحرم به خودی خود اشکال ندارد، بلکه اختلاط بیمورد یا سخن گفتن با غمزه، غنا و یا حتی عادی اگر احتمال تحریک، گناه و فساد برود اشکال دارد.خداوند متعال حتی به زنان پیامبر اکرم (ص) که با دیگر زنان متفاوت بودند، امر به قطع کلام نمینماید، بلکه میفرماید مبادا با نرمی وغمزه سخن بگویید تا به نامحرم احساس خوشایندی دست دهد و سخن گفتن معمولی را حتی برای آنان جایز میشمارد: یَنِسَاءَ النَّبىِ ِّ لَسْتنُ َّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتنُ َّ فَلَا تخَْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِى فىِ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا»(الأحزاب – 32) ترجمه: اى همسران پیامبر! شما نظیر احدى از زنان (معمولى) نیستید اگر پرهیزکار باشید. پس: مبادا به نرمى (با نامحرمان) سخن بگوئید! تا آن کسى که در قلبش مرض (هوسرانى) باشد به شما طمع کند. (بلکه) به طرز معروف و معمولى سخن بگوئید.پس، چنین حکمی وجود ندارد که زن به هیچ دلیلی با هیچ نامحرمی سخن نگوید.
این مطلب در بارهی حضرت فاطمه زهراء علیهاالسلام نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد و چنین نیست که ایشان با هیچ نامحرمی سخن نگفته باشند. بلکه بدون ضرورت با نامحرمی سخن نگفتهاند.
نکتهی قابل توجه دیگر آن که دفاع از اسلام و ولایت بر هر زن و مردی واجب است بدیهی است که وجود مقدس حضرت فاطمهی زهراء نیز نه تنها از انجام این فریضهی الهی کوتاهی نمینمودند، بلکه آن را به نحو کمال و احسن انجام میدادند.
توضیح بیشتر:
با توجه به این که دفاع انسان از حقوق خود از آموزه های دینی به شمار می رود، بنابراین بر هر کس لازم است که از حقوق خود دفاع کند، حتی اینکه این شخص دختر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ باشد، زیرا علاوه بر ذی حق بودن، لزوم دفاع از جهاتی حائز اهمیت بود که به آنها اشاره می شود:
1ـ خطر واپسگرایی و استبداد:
هدف واقعی گروه سلطه جو از مصادره دارایی دختر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ، این بود که بدین وسیله، خاندان وحی را از نظر اقتصادی و امکانات زندگی دچار ناتوانی سازد. بر این اندیشه بود که یک جنگ اقتصادی شکننده ای را بر ضد امیر مومنان به راه اندازد. بنابراین، بر فاطمه ـ سلام الله علیها ـ لازم بود که با این خطر و استبداد مبارزه کند.
2ـ برترین جهاد یا ضرورت مقاومت در برابر استبداد:
یکی از اساسی ترین برنامه های دین، این است که انسان خردمند و دین باور باید، هماره در اندیشه ساختن خود و جامعه و تأمین حقوق بشر باشد و با برنامه ریزی درست در برابر پیدایش و گسترش استبداد به مقاومت و مبارزه بر خیزد و با همه وجود و امکان بکوشد که مردم را به مبارزه و مقاومت برانگیزد و با کنار زدن پرده های فریب و نیرنگ از چهره ی زشت خودکامگان، ماهیت آنان را به مردم نشان دهد و مردم را بدین وسیله بیدار سازد و به حرکت در آورد، و در این راه و آن شرایط چه کسی بهتر و برتر از دخت سر افراز پیامبر(ص)؟
3ـ در اندیشه شایسته سالاری:
حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ در ضمن مطالبه ی این حق مصادره شده ی خویش، در حقیقت در اندیشه مطالبه حقوق اساسی و آسمانی علی ـ علیه السلام ـ و در پس مطالبه ی خلافت و امانتداری آن پیشوای عدالت و حقوق و آزادی مردم، یا شایسته سالاری بود؛ همان حکومت عادلانه که از سوی خدا به پدرش ارزانی شد و از سوی او، به فرمان خدا به نام علی ـ علیه السلام ـ رقم خورد. در این مورد ابن ابی الحدید می نویسد: من از استاد «علی فارقی» پرسیدم آیا فاطمه در مطالبه فدک راستگو بود؟ پاسخ داد: آری. پرسیدم، چرا ابوبکر فدک را به او باز نگردانید؟ او گفت: اگر آن روز ابوبکر در برابر ادعای فاطمه، حق مصادره شده او را باز می گرداند، بی تردید، فردای آن روز او می آمد و با صراحت و راستی و در پرتو آیات و روایات، خلافت و حکومتی را می خواست که بر اساس اصل خرد پسند و شایسته سالاری، از آن علی ـ علیه السلام ـ بود و ابوبکر هم ناگزیر از پذیرش سخن فاطمه ـ علیه السلام ـ و کناره گیری از قدرت بود (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مصر، دارالاحیاء الکتب العربیه، ج16، ص284(
4ـ چشم پوشی بی جهت هرگز:
افزون بر خطر سهمگین واپسگرایی و استبداد – که دخت ژرف نگر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ برای مبارزه با آن بلای بزرگ، به پا خواست، مطالبه فدک نیز خدا پسندانه و خردمندانه بود، چرا که محصولات سالانه ی زمین های فدک اندک و ناچیز نبود، بلکه درآمد آن قابل توجه بود، تا جایی که ابن ابی الحدید بر این اندیشه است که درختان خرمای آن بسان نخلستانهای کوفه در عصر او بوده است.
5ـ حق را باید خواست:
دلیل دیگر پافشاری فاطمه ـ سلام الله علیها ـ بر باز پس گرفتن حق خویش، این بود که حق را باید خواست و از پی آن رفت چرا که حق، گرفتنی است و به خودی خود به صاحبش باز نمی گردد، روشن است که حق جویی و حق طلبی و مطالبه حقوق مادی و انسانی، هرگز با مقام پارسایی و بردباری مورد نظر قرآن و عترت نه تنها ناسازگار نیست بلکه بایسته و مورد سفارش است چرا که سکوت در برابر عصب حقوق و پذیرش بیداد، زیبنده نیست و ظالم پروری و گناه است(کرمی، علی، منشور داد خواهی، قم، انتشارات دلیل، چاپ اول، 1382ش، ص418-422.)
6ـ سکوت خطر ساز است:
سکوت حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ اینجا خطر آفرین بود و آیندگان چنین قضاوت می کردند که فاطمه ـ سلام الله علیها ـ آن را به ناحق در تصرف داشته است که وقتی از او گرفته شد، هیچ دفاعی از حق خویش نکرد. به خصوص دشمنان ایشان در پی این گونه نقطه ضعف ها بودند تا از منزلت و عظمت این خاندان در نزد مردم بکاهند و لذا ایشان برای اثبات حقانیت، خویش، افشاگری کردند. (انصاری، محمد باقر و… اسرار فدک، قم، نشر الهادی، چاپ دوم، 1376ش، ص84.)
حال شاید این سوال پیش بیاید که حضور حضرت در میان نامحرمان چه توجیهی دارد؟ در این باره نیز باید گفت : اولاً حضرت برای گرفتن حق خویش چادر به سر کردند و در میان جمعی از زنان فامیل و خویشان خویش به مسجد رفتند و در آن وقت پردهای سفید میان زنان و مردان افکندند و آنگاه فاطمه از پشت پرده حق خویش را مطالبه کرد. (دشتی، محمد، حضرت زهرا، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین، ق1376، ص164؛ مجلسی، محمدباقر، زندگانی حضرت زهرا، مترجم محمد روحانی علیآبادی، ص825.)
ثانیاً حضرت زهرا در امور اجتماعی مشارکت داشتند حتی در برخی از غزوات با پیامبر بودند و به مجروحان میرسیدند و در فتح مکه) توفیق ابوعلم، فاطمه زهرا، ترجمه علیاکبر صادقی، تهران، سپهر، چاپ هفتم، 1374، ص121.)و نیز در قضیة مباهله حضور داشتند، و این حضور اجتماعی منافاتی با عصمت ایشان ندارد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ فدک، آیت الله سید محمد حسن قزوینی، ترجمه علم الهدی.
2ـ ماجرای فدک، سید احمد فالی.
3ـ منشور دادخواهی، علی کرمی.
این مطلب در بارهی حضرت فاطمه زهراء علیهاالسلام نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد و چنین نیست که ایشان با هیچ نامحرمی سخن نگفته باشند. بلکه بدون ضرورت با نامحرمی سخن نگفتهاند.
نکتهی قابل توجه دیگر آن که دفاع از اسلام و ولایت بر هر زن و مردی واجب است بدیهی است که وجود مقدس حضرت فاطمهی زهراء نیز نه تنها از انجام این فریضهی الهی کوتاهی نمینمودند، بلکه آن را به نحو کمال و احسن انجام میدادند.
توضیح بیشتر:
با توجه به این که دفاع انسان از حقوق خود از آموزه های دینی به شمار می رود، بنابراین بر هر کس لازم است که از حقوق خود دفاع کند، حتی اینکه این شخص دختر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ باشد، زیرا علاوه بر ذی حق بودن، لزوم دفاع از جهاتی حائز اهمیت بود که به آنها اشاره می شود:
1ـ خطر واپسگرایی و استبداد:
هدف واقعی گروه سلطه جو از مصادره دارایی دختر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ، این بود که بدین وسیله، خاندان وحی را از نظر اقتصادی و امکانات زندگی دچار ناتوانی سازد. بر این اندیشه بود که یک جنگ اقتصادی شکننده ای را بر ضد امیر مومنان به راه اندازد. بنابراین، بر فاطمه ـ سلام الله علیها ـ لازم بود که با این خطر و استبداد مبارزه کند.
2ـ برترین جهاد یا ضرورت مقاومت در برابر استبداد:
یکی از اساسی ترین برنامه های دین، این است که انسان خردمند و دین باور باید، هماره در اندیشه ساختن خود و جامعه و تأمین حقوق بشر باشد و با برنامه ریزی درست در برابر پیدایش و گسترش استبداد به مقاومت و مبارزه بر خیزد و با همه وجود و امکان بکوشد که مردم را به مبارزه و مقاومت برانگیزد و با کنار زدن پرده های فریب و نیرنگ از چهره ی زشت خودکامگان، ماهیت آنان را به مردم نشان دهد و مردم را بدین وسیله بیدار سازد و به حرکت در آورد، و در این راه و آن شرایط چه کسی بهتر و برتر از دخت سر افراز پیامبر(ص)؟
3ـ در اندیشه شایسته سالاری:
حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ در ضمن مطالبه ی این حق مصادره شده ی خویش، در حقیقت در اندیشه مطالبه حقوق اساسی و آسمانی علی ـ علیه السلام ـ و در پس مطالبه ی خلافت و امانتداری آن پیشوای عدالت و حقوق و آزادی مردم، یا شایسته سالاری بود؛ همان حکومت عادلانه که از سوی خدا به پدرش ارزانی شد و از سوی او، به فرمان خدا به نام علی ـ علیه السلام ـ رقم خورد. در این مورد ابن ابی الحدید می نویسد: من از استاد «علی فارقی» پرسیدم آیا فاطمه در مطالبه فدک راستگو بود؟ پاسخ داد: آری. پرسیدم، چرا ابوبکر فدک را به او باز نگردانید؟ او گفت: اگر آن روز ابوبکر در برابر ادعای فاطمه، حق مصادره شده او را باز می گرداند، بی تردید، فردای آن روز او می آمد و با صراحت و راستی و در پرتو آیات و روایات، خلافت و حکومتی را می خواست که بر اساس اصل خرد پسند و شایسته سالاری، از آن علی ـ علیه السلام ـ بود و ابوبکر هم ناگزیر از پذیرش سخن فاطمه ـ علیه السلام ـ و کناره گیری از قدرت بود (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مصر، دارالاحیاء الکتب العربیه، ج16، ص284(
4ـ چشم پوشی بی جهت هرگز:
افزون بر خطر سهمگین واپسگرایی و استبداد – که دخت ژرف نگر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ برای مبارزه با آن بلای بزرگ، به پا خواست، مطالبه فدک نیز خدا پسندانه و خردمندانه بود، چرا که محصولات سالانه ی زمین های فدک اندک و ناچیز نبود، بلکه درآمد آن قابل توجه بود، تا جایی که ابن ابی الحدید بر این اندیشه است که درختان خرمای آن بسان نخلستانهای کوفه در عصر او بوده است.
5ـ حق را باید خواست:
دلیل دیگر پافشاری فاطمه ـ سلام الله علیها ـ بر باز پس گرفتن حق خویش، این بود که حق را باید خواست و از پی آن رفت چرا که حق، گرفتنی است و به خودی خود به صاحبش باز نمی گردد، روشن است که حق جویی و حق طلبی و مطالبه حقوق مادی و انسانی، هرگز با مقام پارسایی و بردباری مورد نظر قرآن و عترت نه تنها ناسازگار نیست بلکه بایسته و مورد سفارش است چرا که سکوت در برابر عصب حقوق و پذیرش بیداد، زیبنده نیست و ظالم پروری و گناه است(کرمی، علی، منشور داد خواهی، قم، انتشارات دلیل، چاپ اول، 1382ش، ص418-422.)
6ـ سکوت خطر ساز است:
سکوت حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ اینجا خطر آفرین بود و آیندگان چنین قضاوت می کردند که فاطمه ـ سلام الله علیها ـ آن را به ناحق در تصرف داشته است که وقتی از او گرفته شد، هیچ دفاعی از حق خویش نکرد. به خصوص دشمنان ایشان در پی این گونه نقطه ضعف ها بودند تا از منزلت و عظمت این خاندان در نزد مردم بکاهند و لذا ایشان برای اثبات حقانیت، خویش، افشاگری کردند. (انصاری، محمد باقر و… اسرار فدک، قم، نشر الهادی، چاپ دوم، 1376ش، ص84.)
حال شاید این سوال پیش بیاید که حضور حضرت در میان نامحرمان چه توجیهی دارد؟ در این باره نیز باید گفت : اولاً حضرت برای گرفتن حق خویش چادر به سر کردند و در میان جمعی از زنان فامیل و خویشان خویش به مسجد رفتند و در آن وقت پردهای سفید میان زنان و مردان افکندند و آنگاه فاطمه از پشت پرده حق خویش را مطالبه کرد. (دشتی، محمد، حضرت زهرا، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین، ق1376، ص164؛ مجلسی، محمدباقر، زندگانی حضرت زهرا، مترجم محمد روحانی علیآبادی، ص825.)
ثانیاً حضرت زهرا در امور اجتماعی مشارکت داشتند حتی در برخی از غزوات با پیامبر بودند و به مجروحان میرسیدند و در فتح مکه) توفیق ابوعلم، فاطمه زهرا، ترجمه علیاکبر صادقی، تهران، سپهر، چاپ هفتم، 1374، ص121.)و نیز در قضیة مباهله حضور داشتند، و این حضور اجتماعی منافاتی با عصمت ایشان ندارد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ فدک، آیت الله سید محمد حسن قزوینی، ترجمه علم الهدی.
2ـ ماجرای فدک، سید احمد فالی.
3ـ منشور دادخواهی، علی کرمی.