۱۳۹۵/۱۲/۲۵
–
۵۷۵ بازدید
اولاً: از قرآن کریم و سایر متون دینى استفاده مى شود که، بخشش گناهان و گذشت خداوند از حق خود، در جایى است که انسان گناهان و خطاهایى را از روى جهالت انجام دهد و توبه کرده و با عمل صالح، گذشته خود را جبران نماید در این صورت از حق خود مى گذرد، نه این که عمداً گناه کند و اصرار بر عمل خود داشته باشد به این خیال که خداوند او را مى بخشد. عفو و بخشش خداوند بدون دلیل نیست بلکه با حساب و کتاب است.
خداوند متعال در این باره فرموده است:
اولاً: از قرآن کریم و سایر متون دینى استفاده مى شود که، بخشش گناهان و گذشت خداوند از حق خود، در جایى است که انسان گناهان و خطاهایى را از روى جهالت انجام دهد و توبه کرده و با عمل صالح، گذشته خود را جبران نماید در این صورت از حق خود مى گذرد، نه این که عمداً گناه کند و اصرار بر عمل خود داشته باشد به این خیال که خداوند او را مى بخشد. عفو و بخشش خداوند بدون دلیل نیست بلکه با حساب و کتاب است.
خداوند متعال در این باره فرموده است:
«ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ»[1]؛ «امّا پروردگارت نسبت به آنها که از روى جهالت، بدى کرده اند، سپس توبه کرده و در مقام جبران برآمده اند، پروردگارت بعد از آن آمرزنده و مهربان است».
و یا در آیه دیگر مى فرماید:
«وَ إِنِّى لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى»[2]؛ «و من هر که را توبه کند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، مى آمرزم!».
بنابراین اگر کسى عمداً نماز نخواند براساس آنچه در روایات آمده موجب کفر او مى شود و دیگر زمینه اى براى بخشش و گذشت مى ماند.
ثانیاً: اگر قرار بود خداوند از حق خودش به این راحتى بگذرد به گونه اى که هر کس خواست به دستورات الهى عمل کند و هر کس دوست داشت آن را رها نماید؛ در این صورت چه لزومى داشت که اصلاً خداوند دستورى براى بندگانش صادر کند و یا دیگر لزومى نداشت تا خداوند متعال براى ابلاغ دستورات خودش به مردم صد و بیست و چهار هزار پیامبر را با آن همه مشقّت هایى که براى آنها وجود داشت مبعوث نماید.
ثالثاً: اگر قرار باشد خدا نسبت به حق خودش در خصوص نماز بى تفاوت باشد دلیلى ندارد این همه آیات و روایات مربوط به عذاب کسانى که نسبت به نماز سهل انگارند و یا نماز نمى خوانند بیان نماید.
البته در مقایسه میان حقّ اللّه و حقّ النّاس، توبه و جبران حقّ النّاس بسیار مشکل تر است و این گونه روایات سختى حقّ النّاس را بیان مى کند نه بى اهمیتى و بى تفاوتى نسبت به حقّ اللّه باشد.
پی نوشت ها
______________
[1]. نحل 16، آیه 119.
[2]. طه 20، آیه 82.
خداوند متعال در این باره فرموده است:
«ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ»[1]؛ «امّا پروردگارت نسبت به آنها که از روى جهالت، بدى کرده اند، سپس توبه کرده و در مقام جبران برآمده اند، پروردگارت بعد از آن آمرزنده و مهربان است».
و یا در آیه دیگر مى فرماید:
«وَ إِنِّى لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى»[2]؛ «و من هر که را توبه کند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، مى آمرزم!».
بنابراین اگر کسى عمداً نماز نخواند براساس آنچه در روایات آمده موجب کفر او مى شود و دیگر زمینه اى براى بخشش و گذشت مى ماند.
ثانیاً: اگر قرار بود خداوند از حق خودش به این راحتى بگذرد به گونه اى که هر کس خواست به دستورات الهى عمل کند و هر کس دوست داشت آن را رها نماید؛ در این صورت چه لزومى داشت که اصلاً خداوند دستورى براى بندگانش صادر کند و یا دیگر لزومى نداشت تا خداوند متعال براى ابلاغ دستورات خودش به مردم صد و بیست و چهار هزار پیامبر را با آن همه مشقّت هایى که براى آنها وجود داشت مبعوث نماید.
ثالثاً: اگر قرار باشد خدا نسبت به حق خودش در خصوص نماز بى تفاوت باشد دلیلى ندارد این همه آیات و روایات مربوط به عذاب کسانى که نسبت به نماز سهل انگارند و یا نماز نمى خوانند بیان نماید.
البته در مقایسه میان حقّ اللّه و حقّ النّاس، توبه و جبران حقّ النّاس بسیار مشکل تر است و این گونه روایات سختى حقّ النّاس را بیان مى کند نه بى اهمیتى و بى تفاوتى نسبت به حقّ اللّه باشد.
پی نوشت ها
______________
[1]. نحل 16، آیه 119.
[2]. طه 20، آیه 82.