طلسمات

خانه » همه » مذهبی » حکم استماع تلاوت ماهر المعیقلی

حکم استماع تلاوت ماهر المعیقلی


حکم استماع تلاوت ماهر المعیقلی

۱۳۹۷/۰۴/۲۹


۱۱۹۲ بازدید

آیاگوش دادن تلاوت های ماهرالمعیقلی اشکال دارد؟

گوش دادن به تلاوت های قاریان قرآن کریم از برادران اهل سنت اشکال ندارد. متاسفانه ماهر المعیقلی مانند بیشتر همقطاران سعودی اش، از وهابیون متعصب و تکفیری است که با تکفیر دیگر مذاهب به خصوص تشیع ماهیت پلید خویش را نشان داده تا جایی که مراجع بزرگوار شیعه مانند آیه الله مکارم شیرازی نیز نسبت به گستاخی های وی موضع گیری قاطعانه کرده اند. نکته مهم در باره اینگونه افراد این است که نباید صدای به ظاهر خوش این افراد شما را مجذوب خود کند چراکه صدای آنان در تلاوت قرآن هیچگاه باعث بهره گیری معنوی و قلبی این افراد نشده و جالب آنکه حتی نمونه هایی از آن در دوران حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام وجود داشته و برخورد حضرت نیز با این مسئله جالب است چنانکه نقل شده:یک چهارم از شب گذشته بود که امیر مومنان علی(علیه السلام) از مسجد کوفه بیرون آمد و به سوی منزل رهسپار گردید. کمیل بن زیاد که از اصحاب خاص و مخلص آن حضرت بود، همراه آن حضرت حرکت می کرد، در راه به در خانه مردی رسیدند، صدای قرآن از خانه وی شنیدند او نیمه شب برخاسته بود و قرآن می خواند، علی (علیه السلام) و کمیل شنیدند او این آیه را با صدای دلنشین و پرسوز می خواند: « أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّیْلِ سَاجِدًا وَ قَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ … ؛ آیا کسی که در دل شب به اطاعت خدا و سجده و قیام به سر برد و از آخرت ترسان و به رحمت خدا امیدوار است، با کسی که با گناه و کفر زندگی می کند یکسان می باشد؟! » (سوره زمره/ 9)کمیل در دل خود آهی کشید. صدای دلنشین قرآن، آن هم در دل شب و از لبان یک انسان شب زنده دار، او را به نشاط آورد، ولی چیزی نگفت. امام به کمیل توجه کرد و فرمود: « صدای دلنشین این شخص تو را نفریبد، این قاری قرآن، از اهل جهنم است که به زودی راز این مطلب را به تو خبر خواهم داد».
کمیل در حیرت و تعجب فرو رفت، از این رو که امام (علیه السلام) از فکر و نیّت او آگاه گشته و گواهی می دهد که آن قاری قرآن از اهل دوزخ است!!
مدتی از این جریان گذشت، تا این که ماجرای خوارج نهروان پیش آمد و آنها بر ضد علی (علیه السلام) اعلام جنگ کردند و در سرزمین نهروان، جنگ خونینی بین سپاه علی (علیه السلام) با سپاه خوارج درگرفت و همه خوارج ـ جز 9 نفر فراری ـ کشته شدند.
کمیل در جبهه همراه امیرالمومنین (علیه السلام) بود، امیرالمومنین (علیه السلام) در حالی که از شمشیرش خون می چکید، به کمیل رو کرد و فرمود: با من بیا سپس هر دو نفر به اتفاق هم کنار کشته ها که به زمین افتاده بود رفتند، علی (علیه السلام) سر شمشیرش را بر سر کشته ها می نهاد، تا این که نوک شمشیر را بر سر همان قاری قرآن نهاد و فرمود: ای کمیل« أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ نَاء اللَّیْلِ … »، این سر همان شخصی است که نیمه شب این آیه قرآن را می خواند و تو را مجذوب ساخته بود.
کمیل امام را بوسید و از آرزوی جاهلانه خود استغفار کرد. ( سفینه البحار، ج2، ص492ـ493)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد