۱۳۹۷/۱۱/۰۱
–
۶۰۷ بازدید
از این که میگویند توفیق اشک روضه حضرت زهرا س فقط به محبین ایشان داده میشود؟!
آیا منظور این است که هر که اشکشان نمیآید ،،از محبین ایشان نیستند؟
استنباط پرسش صحیح نیست. محبت معصومین علیهم السلام منحصر در اشک نیست کما اینکه خشک بودن چشم منحصر در فاصله با خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام نبوده و میتواند ناشی از عوامل متعددی باشد. حالت تباکى و حزن و اندوه داشتن در هنگام ذکر مصیبت، امرى ارزشمند است؛ چنان که در روایات بدان تصریح شده است.خصائص الحسینیه، ص 142 و وسائل الشیعة، ج 4، ص 1121، ص 1124.
منشأ گریه ارزشى، معرفت و انس و رابطه عاطفی با ایشان است و این کیفیت ها ناگهان ایجاد نمی شود. کسانی که اهل گریه هستند سالها در مجالس اهل بیت شرکت کرده و با شخصیت آنها آشنا شده و رابطه محبت آمیز با ایشان برقرار کرده اند و این اشک نتیجه انس گیری در این مدت است. ازاین رو اگر احساس مى کنیم که در هنگام ذکر مصیبت، حالت گریه نداشته و اشکى از چشمانمان جارى نمى شود، حتى قلبمان نیز متأثر و اندوهگین نمى گردد – البته به شرط آن که مطمئن باشیم نداشتن اشک ریشه در عوارض جسمانى ندارد – باید زمینه هاى ایجاد و توسعه معرفت به اهل بیت علیهم السلام و رابطه عاطفی با ایشان را در خود تقویت کرده و موانع معرفت را از میان برداریم.
از خداوند متعال عاجزانه بخواهیم: به ما چشم اشک بار عنایت کند و در این میان خود اهل بیت علیهم السلام را واسطه قرارداده و از خود آنان نیز استمداد جوییم.
چون زتنهایى تو نومیدى شوى زیر سایه یار خورشیدى شوى
رو بجو یار خدایى را تو زود چون چنان کردى خدا یار تو بود
مثنوى، دفتر 2، ابیات 22 و 23.
زمینه هاى ایجاد چنین رابطه ای عبارت است از:
1. مطالعه تاریخ زندگانى آنان،
2. مطالعه و تفکّر در سخنان ایشان،
3. شرکت در مجالس اهل بیت و سعی در شناخت و رابطه عاطفی و انس با ایشان.
موانع گریه و اشک؛ عمدتاً به عملکرد ما برگشته که موجب قساوت قلب مى شود«من علامات الشقاء جمود العین» [حضرت رسول(ص)]، میزان الحکمه، ج 1، ص 455، روایت 1845 و قال على(ع): «ما جفت الدموع الا لقسوة القلوب و ما قست القلوب الالکثرة الذنوب». [همان، ص 455، روایت 18406]. و موجب مى گردد که حتى احساسات و عواطف ما در سیطره عقل ما نباشد. این موانع عبارتند از:
1. زیاد سخن گفتن درغیر ذکر خدا بحارالانوار، ج 71، ص 281.،
2. گناه زیاد همان، ج 70، ص 55.،
3. آرزوى زیاد همان، ج 78، ص 83.،
4. گوش سپارى به امور لهو بحارالانوار، ج 75، ص 370.،
5. جمع کردن مال مستدرک الوسائل، ج 2، ص 341.،
6. ترک عبادات تنبیه الخواطر، ص 360.،
7. همنشینى با افراد گمراه و ستمگر بحارالانوار، ج 1، ص 203.،
8. همنشینى با افراد فرومایه و پست همان، ج 77، ص 45.،
9. خنده زیاد همان جا..
براى از بین رفتن قساوت قلب، در روایات امورى ذکر شده که مهم ترین آنها عبارت است از:
1. یاد مرگ همان، ج 14، ص 309.،
2. پند و اندرز همان، ج 77، ص 199.،
3. تفکر در آیات الهى، قیامت و حال خویشتن همان، ج 78، ص 115.،
4. همنشینى با اندیشمندان همان، ص 308.،
5. معاشرت با اهل فضل معجم الفاظ غررالحکم، ص 863.،
6. گفت و گوى علمى بحارالانوار، ج 1، ص 203.،
7. اطعام تهى دستان مشکاةالانوار، ص 107.،
8. مهربانى و محبت به ایتام همانجا.،
9. ذکر خدا نهج البلاغه، خ 222.،
10. ذکر فضایل و مناقب و مصائب اهل بیت(ع) همانجا.،
11. قرائت قرآن همان، خ 176.،
12. استغفاربحارالانوار، ج 93، ص 284..
بنگرید :
کتاب آیین مهرورزى، بخش محبت به اهل بیت(ع).
منشأ گریه ارزشى، معرفت و انس و رابطه عاطفی با ایشان است و این کیفیت ها ناگهان ایجاد نمی شود. کسانی که اهل گریه هستند سالها در مجالس اهل بیت شرکت کرده و با شخصیت آنها آشنا شده و رابطه محبت آمیز با ایشان برقرار کرده اند و این اشک نتیجه انس گیری در این مدت است. ازاین رو اگر احساس مى کنیم که در هنگام ذکر مصیبت، حالت گریه نداشته و اشکى از چشمانمان جارى نمى شود، حتى قلبمان نیز متأثر و اندوهگین نمى گردد – البته به شرط آن که مطمئن باشیم نداشتن اشک ریشه در عوارض جسمانى ندارد – باید زمینه هاى ایجاد و توسعه معرفت به اهل بیت علیهم السلام و رابطه عاطفی با ایشان را در خود تقویت کرده و موانع معرفت را از میان برداریم.
از خداوند متعال عاجزانه بخواهیم: به ما چشم اشک بار عنایت کند و در این میان خود اهل بیت علیهم السلام را واسطه قرارداده و از خود آنان نیز استمداد جوییم.
چون زتنهایى تو نومیدى شوى زیر سایه یار خورشیدى شوى
رو بجو یار خدایى را تو زود چون چنان کردى خدا یار تو بود
مثنوى، دفتر 2، ابیات 22 و 23.
زمینه هاى ایجاد چنین رابطه ای عبارت است از:
1. مطالعه تاریخ زندگانى آنان،
2. مطالعه و تفکّر در سخنان ایشان،
3. شرکت در مجالس اهل بیت و سعی در شناخت و رابطه عاطفی و انس با ایشان.
موانع گریه و اشک؛ عمدتاً به عملکرد ما برگشته که موجب قساوت قلب مى شود«من علامات الشقاء جمود العین» [حضرت رسول(ص)]، میزان الحکمه، ج 1، ص 455، روایت 1845 و قال على(ع): «ما جفت الدموع الا لقسوة القلوب و ما قست القلوب الالکثرة الذنوب». [همان، ص 455، روایت 18406]. و موجب مى گردد که حتى احساسات و عواطف ما در سیطره عقل ما نباشد. این موانع عبارتند از:
1. زیاد سخن گفتن درغیر ذکر خدا بحارالانوار، ج 71، ص 281.،
2. گناه زیاد همان، ج 70، ص 55.،
3. آرزوى زیاد همان، ج 78، ص 83.،
4. گوش سپارى به امور لهو بحارالانوار، ج 75، ص 370.،
5. جمع کردن مال مستدرک الوسائل، ج 2، ص 341.،
6. ترک عبادات تنبیه الخواطر، ص 360.،
7. همنشینى با افراد گمراه و ستمگر بحارالانوار، ج 1، ص 203.،
8. همنشینى با افراد فرومایه و پست همان، ج 77، ص 45.،
9. خنده زیاد همان جا..
براى از بین رفتن قساوت قلب، در روایات امورى ذکر شده که مهم ترین آنها عبارت است از:
1. یاد مرگ همان، ج 14، ص 309.،
2. پند و اندرز همان، ج 77، ص 199.،
3. تفکر در آیات الهى، قیامت و حال خویشتن همان، ج 78، ص 115.،
4. همنشینى با اندیشمندان همان، ص 308.،
5. معاشرت با اهل فضل معجم الفاظ غررالحکم، ص 863.،
6. گفت و گوى علمى بحارالانوار، ج 1، ص 203.،
7. اطعام تهى دستان مشکاةالانوار، ص 107.،
8. مهربانى و محبت به ایتام همانجا.،
9. ذکر خدا نهج البلاغه، خ 222.،
10. ذکر فضایل و مناقب و مصائب اهل بیت(ع) همانجا.،
11. قرائت قرآن همان، خ 176.،
12. استغفاربحارالانوار، ج 93، ص 284..
بنگرید :
کتاب آیین مهرورزى، بخش محبت به اهل بیت(ع).