۱۳۹۷/۰۷/۰۹
–
۷۹۶ بازدید
فلسفه ی خواندن خطبه ی عقد چیست؟ چرا دختر و پسر با خواندن چهار کلمه معمولی به هم محرم می شوند ولی بدون آن نه؟ آیا رضایت قلبی دو طرف کافی نیست؟
دانشجوی محترم؛ از این که یکی از مهم ترین مسایل زندگی خود را با دقت و اهتمام پیگیری کرده، درصدد افزایش آگاهی هایتان هستید و در این راه به ما اعتماد نمودید، خوشحالیم. همان گونه که می دانید، ازدواج به هر دو شکل آن (دائم و موقت) نیازمند عقد است. «عقد» از نظر لغت به معناى «گره» و «گره زدن» است و در اصطلاح، ایجاد رابطه اى میان دو فرد یا دو گروه که براساس آن هر یک از طرفین تعهداتی در مقابل دیگری دارد[ سجادی (1362) و راغب اصفهانی (1384)، ذیل واژه ی «عقد».]. قرآن کریم نیز با ندای «یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اَوْفُوا بِالْعُقُودِ…»[ «اى کسانى که ایمان آورده اید! به پیمان ها (و قراردادها) وفا کنید…» (مائده، آیه 1).] عمل به پیمان هاى صحیح و انسانى را بر مؤمنان واجب کرده است.
«عقد ازدواج»[ به دلیل اهمیت تمتّع، که آن را عقد نکاح نیز می نامند (اسکندری، 1383).] عبارت است از ایجاد پیوندى مشترک بین زن و مرد که در سایه آن، حقوق، تعهدات و مسؤولیت هاى دو جانبه پدید مى آید. برقرارى این پیمان مقدس تنها بر اساس مقررات، قوانین و شرایط خاصى امکان پذیر است. از جمله این شرایط، انشاء خطبه عقد با الفاظ خاص تعیین شده از طرف خداوند متعال به عنوان شارع مقدس است (که در رساله های عملیه ذکر شده است). رضایت طرفین نیز اگر چه از شروط لازم آن است، اما به تنهایی کافی نیست، بلکه باید به همراه دیگر شرایط باشد.
در اهمیت الفاظ خطبه عقد باید گفت: بعد از آن که خداوند متعال، انشاء خطبه ی عقد با الفاظ خاص (ایجاب و قبول[ offer and acceptance.]) را یکی از شرایط ازدواج قرار داده است در حقیقت با این کار این کلمات را از حالت الفاظ خشک و بی روح خارج ساخته با اعتبار و ارزشی که به آن ها بخشیده، آن ها را به اسباب مقدسی برای ایجاد زوجیت بین دو انسان (زن و مرد) بیگانه و نامحرم تبدیل کرده است و آن دو را به نوعی یگانه و محرم کرده است. به عبارت دیگر؛ عقد بیان آشکار یک تعهد جدّی است که مضمونی معین و شکل ویژه ای از گفتار دارد. با این قرار، در برابر خدا، یکدیگر و جامعه متعهد می شوند که به مضمون آن پای بند باشند. به دیگر سخن، «عقد عبارت است از تعهد هر یک از طرفین در برابر فرد دیگر با جمله ای که گویای این تعهد است».
خواندن عقد در ازدواج لازم است، چنان که در هر رابطه ی دیگری که میان دو طرف، قراردادی صورت می گیرد، لازم است اعلام، به گونه ای آشکار و روشن و در قالب واژه هایی مشخص انجام گیرد، تا بتوان پای بندی هر یک از دو طرف را به وظایف خود در برابر طرف دیگر، تضمین و حقوق هر یک از آن دو را در درون آن تأمین کرد. از این رو بیان این پای بندی، به شکل مشخص، نقطه اصلی پایداری زندگی زناشویی است؛ زیرا روابط زناشویی، اگر از یک تمایل زودگذر برخاسته باشد، هیچ یک از دو طرف نمی تواند دیگری را به چیزی و کاری در برابر خود وادار کند؛ ولی اگر بر اساس عقد (قرار داد) شکل گرفته باشد، که هر یک در آن به چیزی پای بند شده باشند، درست مانند قراردادهای دیگری است که در زندگی بسته می شود؛ از خرید و فروش و اجاره و مانند آن گرفته، تا قراردادهای بین المللی و مانند آن، که در آن ها انسان وادار می شود تا انجام کاری را برعهده بگیرد. اما تمایل دو طرف به یکدیگر، صرفاً با یک قرارداد، ثبت و محکم نمی شود، بلکه نیاز به پایداری و مبنایی دارد که بتوان در اجرا بر آن تکیه کرد.
پس خواندن خطبه عقد با شرایط خاص آن (قصد و اراده ازدواج داشتن و جدّی بودن و…) و آن آثار و نتایج مبارکی که به دنبال آن می آید گفتن چهار کلمه معمولی نیست تا کسی بگوید این چهار کلمه چه اثری دارد. بلکه انشاء خطبه، ایجاد قسمتی از اسباب عقد نکاح است و رضایت قلبى دو طرف، بدون صیغه شفاهی یا صیغه کتبى یا اشاره اى کافى نیست. مگر در مورد افرادی که کر یا لال هستند و امکان وکیل گرفتن برای انشاء خطبه ی عقد را ندارند که در این صورت انشاء با اشاره یا نوشتن صیغه، جایگزین انشاء با الفاظ می شود[ افرادى که لال هستند، با اشاره، صیغه اجرا می کنند (امام خمینی، 1386، ص 246).].
در پایان گفتنی است، عوامل تأثیرگذار بسیاری در دنیای ما هست که از چگونگی تأثیر آن ها شناخت کامل نداریم اما ندانستن، دلیلی بر نبودن نیست. چنان که وِردهای سحر و جادو نیز از کلمات تشکیل شده اند که تأثیرات واقعی در اشیاء، افراد و ارتباط ها می گذارد.
«عقد ازدواج»[ به دلیل اهمیت تمتّع، که آن را عقد نکاح نیز می نامند (اسکندری، 1383).] عبارت است از ایجاد پیوندى مشترک بین زن و مرد که در سایه آن، حقوق، تعهدات و مسؤولیت هاى دو جانبه پدید مى آید. برقرارى این پیمان مقدس تنها بر اساس مقررات، قوانین و شرایط خاصى امکان پذیر است. از جمله این شرایط، انشاء خطبه عقد با الفاظ خاص تعیین شده از طرف خداوند متعال به عنوان شارع مقدس است (که در رساله های عملیه ذکر شده است). رضایت طرفین نیز اگر چه از شروط لازم آن است، اما به تنهایی کافی نیست، بلکه باید به همراه دیگر شرایط باشد.
در اهمیت الفاظ خطبه عقد باید گفت: بعد از آن که خداوند متعال، انشاء خطبه ی عقد با الفاظ خاص (ایجاب و قبول[ offer and acceptance.]) را یکی از شرایط ازدواج قرار داده است در حقیقت با این کار این کلمات را از حالت الفاظ خشک و بی روح خارج ساخته با اعتبار و ارزشی که به آن ها بخشیده، آن ها را به اسباب مقدسی برای ایجاد زوجیت بین دو انسان (زن و مرد) بیگانه و نامحرم تبدیل کرده است و آن دو را به نوعی یگانه و محرم کرده است. به عبارت دیگر؛ عقد بیان آشکار یک تعهد جدّی است که مضمونی معین و شکل ویژه ای از گفتار دارد. با این قرار، در برابر خدا، یکدیگر و جامعه متعهد می شوند که به مضمون آن پای بند باشند. به دیگر سخن، «عقد عبارت است از تعهد هر یک از طرفین در برابر فرد دیگر با جمله ای که گویای این تعهد است».
خواندن عقد در ازدواج لازم است، چنان که در هر رابطه ی دیگری که میان دو طرف، قراردادی صورت می گیرد، لازم است اعلام، به گونه ای آشکار و روشن و در قالب واژه هایی مشخص انجام گیرد، تا بتوان پای بندی هر یک از دو طرف را به وظایف خود در برابر طرف دیگر، تضمین و حقوق هر یک از آن دو را در درون آن تأمین کرد. از این رو بیان این پای بندی، به شکل مشخص، نقطه اصلی پایداری زندگی زناشویی است؛ زیرا روابط زناشویی، اگر از یک تمایل زودگذر برخاسته باشد، هیچ یک از دو طرف نمی تواند دیگری را به چیزی و کاری در برابر خود وادار کند؛ ولی اگر بر اساس عقد (قرار داد) شکل گرفته باشد، که هر یک در آن به چیزی پای بند شده باشند، درست مانند قراردادهای دیگری است که در زندگی بسته می شود؛ از خرید و فروش و اجاره و مانند آن گرفته، تا قراردادهای بین المللی و مانند آن، که در آن ها انسان وادار می شود تا انجام کاری را برعهده بگیرد. اما تمایل دو طرف به یکدیگر، صرفاً با یک قرارداد، ثبت و محکم نمی شود، بلکه نیاز به پایداری و مبنایی دارد که بتوان در اجرا بر آن تکیه کرد.
پس خواندن خطبه عقد با شرایط خاص آن (قصد و اراده ازدواج داشتن و جدّی بودن و…) و آن آثار و نتایج مبارکی که به دنبال آن می آید گفتن چهار کلمه معمولی نیست تا کسی بگوید این چهار کلمه چه اثری دارد. بلکه انشاء خطبه، ایجاد قسمتی از اسباب عقد نکاح است و رضایت قلبى دو طرف، بدون صیغه شفاهی یا صیغه کتبى یا اشاره اى کافى نیست. مگر در مورد افرادی که کر یا لال هستند و امکان وکیل گرفتن برای انشاء خطبه ی عقد را ندارند که در این صورت انشاء با اشاره یا نوشتن صیغه، جایگزین انشاء با الفاظ می شود[ افرادى که لال هستند، با اشاره، صیغه اجرا می کنند (امام خمینی، 1386، ص 246).].
در پایان گفتنی است، عوامل تأثیرگذار بسیاری در دنیای ما هست که از چگونگی تأثیر آن ها شناخت کامل نداریم اما ندانستن، دلیلی بر نبودن نیست. چنان که وِردهای سحر و جادو نیز از کلمات تشکیل شده اند که تأثیرات واقعی در اشیاء، افراد و ارتباط ها می گذارد.
یادگاری
نه هر چشمی سزاوارست رخسار معانی را
که شبنم دیده شورست گلزار معانی را
ندارد بهره ای از حسن معنی چشم صورت بین
به هر آیینــه منمایید دیدار معانــی را
دلیل جوهر مردی است پاس اهل بیت خود
ز نامحــرم نگه داریــد ابکار معانــی را
حباب از عهده تسخیر دریا برنمی آید
مسخر چون کند الفاظ، اسرار معانی را؟
ز آب خضر می شد سیر اگر می دید اسکندر
ز زیر پرده الفاظ، رخسار معانی را[ صائب تبریزی.]