با معیارهای معمول و متداول فردی مانند معاویه انسان کیس و زیرک و موقعیت شناسی است که از همه فرصت ها برای رسیدن به منافع و مقاصد نامشروع خود بهره می برد و از همه ابزارها در این راه استفاده می کند ولی از دیدگاه اولیای دین این شیطنت و دنیا طلبی و مکر وحیله است و به همین علت امیر المومنین –ع – در سخنی به این مضمون می فرماید : معاویه از من زیرک تر نیست ولی او انسانی بی پروا است که همه حدود و مرزهای الهی را زیر پا گذاشته و به هیچ چیز پایبند نیست ولی حدود الهی و رعایت تقوا مرا محدود کرده و نمی توانم از هر وسیله ای برای نیل به مقصودم استفاده کنم . درنهج البلاغه چند ویژگی برای انسان کیس بیان شده که به برخی اشاره می شود :
1- فرصت های الهی و عبادات و طاعات را برای قرب به حق غنیمت می شمرد : ان الله سبحانه جعل الطاعه غنیمه الاکیاس ؛ خدای سبحان طاعت را غنیمت زیرکان قرار داد . ( حکمت 331 )
2- به ظاهر و رویه اعمال اکتفاء نمی کند بلکه به روح و باطن و حقیقت آن نیز توجه دارد : کم من صائم لیس له من صیامه الا السهر والعناء، حبذا نوم الاکیاس و افطارهم ؛ بسا روزه داری که بهره ای جز گرسنگی و تشنگی از روزه داری خود ندارد و بسا شب زنده داری که از شب زنده داری خود چیزی جز رنج و بی خوابی به دست نیاورد ! خوشا خواب زیرکان و افطارشان .
بنا بر این مهم ترین عامل در کسب کیاست و فراست و زیرکی عاقلانه و خدا پسند داشتن ایمان است . انسان مومن در سایه ایمان و نور آن حقایق را می نگرد و در همان وقتی که نکاه ظاهربینان سطحی نگر از لایه رویین و ظاهر حوادث و حقایق تجاوز نمی کند و در دام توهمات و تخیلات خود اسیرند ، نگاه خدایی و تیز بین انسان مومن و وارسته به عمق و لایه های درونی آنها راه می یابد و با چشم بصیرت از واقعیات امور و وقایع خبر دار می گردند . البته گاهی این بصیرت و فراست ذاتی و خدا دا است و معلول عواملی مانند تقوا و پاکی پدر ومادر و خوردن لقمه حلال و یا دعای خیر آنان و اهل ایمان است ولی در غالب موارد باید با پاک بودن و نورانیت و تعمیق ایمان به وسیله عمل صالح ونیت صاف و شایسته و خیر و وداومت بر اعمال نیک آن را به دست آورد و در واق بصیرت و کیاست و فراست ثمره شیرین ایمان و عمل صالح است و شدت و ضعف و درجه آن بستگی به شدت و ضعف و درجه این دو دارد .