داستانهایی از زندگی حضرت زینب (س)
۱۳۹۶/۱۲/۲۰
–
۱۶۹۷ بازدید
شنیدیم که امام حسین(ع) بعد از ازدواج خواهر خود با عبد الله بن جعفر تا سه روز به منزل آنها نرفت و دلیلی هم بر این کار داشت آیا چنین مطلب صحت دارد؟
با جستجوی زیاد در کتابهای معتبر و منابع اصلی تاریخی چنین مساله ای نیافتیم، علی الظاهر این جریان در کتابهای امروزی و معاصر آمده که ما یک نمونه آن را برای شما ذکر خواهیم نمود، اما منبعی خاص برای آن نیافتیم لذا نمی توان به آن اگر چه مشهور است، اعتنا کرد:علاقه و محبت حضرت زینب(س) به امام حسین(ع)سه روز از ازدواج حضرت زینب(س) و عبدالله جعفر گذشته بود، علی(ع) برای باخبر شدن از حال دخترش وارد خانه او می شود، زینب(س) را در حال گریستن می بیند. می پرسد: «دخترم مگر از این وصلت ناراحت هستی؟»
حضرت زینب(س) پاسخ می دهد: نه.
علی(ع) می پرسد: «پس چرا می گریی؟»
زینب(س) می گوید: سه روز است که حسینم را که جان و روحم با او پیوسته است، ندیده ام و دلم برایش می تپد.
علی(ع) به خانه می رود تا محبوب زینب(س) را نزد خواهرش ببرد. می بیند حسین(ع) در صحن خانه زارزار می گرید و قدم می زند. می پرسد: عزیزم، علت بی تابی ات چیست؟
امام حسین(ع) پاسخ می دهد: سه روز است که مونسم، زینب(س) عزیز را که جای مادر من است، ندیده ام و دلم نزد اوست.
( قاسم میر خلف زاده، داستان هایی از حضرت زینب، ناشر مؤلف، چاپ بهار، 1378، صص 27 و 28)
حضرت زینب(س) پاسخ می دهد: نه.
علی(ع) می پرسد: «پس چرا می گریی؟»
زینب(س) می گوید: سه روز است که حسینم را که جان و روحم با او پیوسته است، ندیده ام و دلم برایش می تپد.
علی(ع) به خانه می رود تا محبوب زینب(س) را نزد خواهرش ببرد. می بیند حسین(ع) در صحن خانه زارزار می گرید و قدم می زند. می پرسد: عزیزم، علت بی تابی ات چیست؟
امام حسین(ع) پاسخ می دهد: سه روز است که مونسم، زینب(س) عزیز را که جای مادر من است، ندیده ام و دلم نزد اوست.
( قاسم میر خلف زاده، داستان هایی از حضرت زینب، ناشر مؤلف، چاپ بهار، 1378، صص 27 و 28)