دستاوردهای انقلاب اسلامی -مشکلات و معضلات کشور
۱۳۹۶/۰۲/۱۷
–
۱۱۶۲ بازدید
بعضی از افراد میپرسند که دستاورد های انقلاب چه بود؟آیا وضع رفاه عمومی مردم در زمان دولت پهلوی بیشتر نبود؟بعد از انقلاب چرا به یکباره قیمت ها آنقدر سر سام آور شده؟و…آن موقع گناه میکردند الان هم میکنند آن موقع نماز میخوانند الان هم میخوانند پس تفاوت کجاست؟
مقایسه ی نظام جمهوری اسلامی ایران با رژیم طاغوت پهلوی، در برخی از جنبه های فوق چندان نیاز به بحث و بررسی ندارد به عنوان مثال از منظر سیاسی و نظام سیاسی ، انقلاب اسلامی توانسته است با تاسیس جمهوری اسلامی مدل جدیدی از حکومت دینی را در قالب مردم سالاری دینی به نمایش بگذارد. در این نوع حکومت علاوه بر تامین تمام قواعد دموکراسی، اهداف و ارزش های عالیه ی دینی و اسلامی نیز گنجانده شده و ماحصل آن تاسیس نظام سیاسی جمهوری اسلامی با اتکا بر آرای حداکثری مردم بوده است. برگزاری سی و چند انتخابات در طول سی و شش سال تاسیس نظام جمهوری اسلامی نماد گویایی از استحکام مردم سالاری در ایران می باشد. این حد از حضور و مشارکت را حتی در کشورهایی که ادعای دموکراتیک بودن دارند را نمی توان رصد نمود. حال چنین دستاوردی را مقایسه کنید با رژیم استبدادی دیکتاتوری پهلوی که در آن از سویی با تاسیس نظام شاهنشاهی ، قدرت نامحدودی در دستان شخص شاه قرار گرفته و وی به هیچ عنوان در برابر هیچ نهادی پاسخگوی عملکرد خویش نبوده و از سوی دیگر مردم نیز هیچ نقشی در حاکمیت و استقرار حکومت نداشتند.
یا از منظر استقلال کشور ، به جرات می توان ادعا نمود جمهوری اسلامی ایران جزو معدود کشورهایی است که از استقلال واقعی در دنیا برخوردارند. ایران بدون اتکا به هیچ کدام از قطب های قدرت در جهان معاصر توانسته است مسیر خود را در آشفته بازار امروزی دنیا باز نموده و در طول سی و شش سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی روز به روز به سمت قله های پیشرفت و عدالت گام بردارد و در این مسیر به هیچ منبع قدرتی به غیر از نیروی لایزال الاهی و حضور پرتوان مردم خویش تکیه نداشته است. حال همین مطلب را مقایسه کنید با وابستگی شدید حکومت پهلوی به آمریکا و انگلیس و نقش بالای آنها در تعیین سیاست های کلان در اداره ی کشور.
یا در عرصه ی جامعیت اهداف، جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس تا به امروز توانسته است با هدف گذاری های دقیق و عینی و ملموس ، و در عین حال جامع ، به عنوان یک کشور موفق در این عرصه ظاهر گردد. تاکید بر سه راهبرد بسیار کلان ، استقلال، آزادی، و جمهوری اسلامی در بدو پیروزی انقلاب اسلامی و سپس تدوین برنامه های 5 ساله توسط دولت ها و تدوین و ابلاغ چشم انداز بیست ساله و سیاست های کلان نظام از سوی رهبری انقلاب اسلامی، سند گویایی بر هدفگذاری های دقیق و در عین حال جامعیت اهداف در جمهوری اسلامی ایران دارد. بسیاری از کشور های دنیا از چنین هدفگذاری هایی بی بهره می باشند. بی برنامگی و هرج و مرج در اداره ی کشور در دوران پهلوی مساله ای است که دوست و دشمن بر آن اعتراف دارند. در ادامه دراین باره توضیحات بیشتری ارائه خواهد گردید.
در عرصه ی شتاب علمی نیز جمهوری اسلامی ایران توانسته است در طول سال های بعد از انقلاب اسلامی در عرصه ی پیشرفت های علمی به قله های بسیار بالایی در عرصه ی علم و فن آوری دست یابد. هوا و فضا، ساخت و پرتاب ماهواره، تکنولوژی نانو، انرژی هسته ای، سانترفیوژهای نسل جدید، موشک های قاره پیما و بالستیک، اقسام تجهیزات نظامی، پهپاد های جاسوسی، سلول های بنیادین، تاسیسات استخراج و فرآوری محصولات نفتی، و … عرصه هایی از علم و فنآوری هستند که جمهوری اسلامی ایران در آنها به اوج قله ها رسیده و جزو چند کشور معدود دارنده ی این تکنولوژی ها به شمار می رود. جالب اینکه دستاورد علمی دوران طاغوت پهلوی ، تنها در وجود صنایعی خلاصه می گردیده است که جز مونتاژ ، هیچ ماهیت دیگری نداشتند و اگر احیانا صنایعی نیز در این دوران پایه گذاری شده است، فن آوری آن تنها در دست متخصصان خارجی بوده است .
در ساحت فرهنگ نیز به قدری مطلب روشن است که هرگونه توضیحی ، لغو به نظر می رسد. برچیده شدن بساط فساد اخلاقی، اعم از کاباره ها، فاحشه خانه ها، مشروب فروشی ها، فیلم های غیر اخلاقی از سینما ها، سوق دادن جوانان به سمت تباهی اخلاقی در مدارس و در رسانه ها و در مقابل بسط فضای معنویت در بین جوانان، ایجاد انگیزه در قشر جوان برای تحصیل و طی نمودن پله های ترقی، مبارزه ی بی امان با فساد در تمامی چهره های آن ، همه و همه دستاورد های درخشانی در عرصه اخلاق و فرهنگ در جمهوری اسلامی هستند.
اما شاید بتوان پربحث ترین عرصه در ساحت مقایسه ی فوق الذکر را عرصه اقتصادی و فعالیت های اقتصادی دانست که پیرامون آن سخن های فراوانی مطرح گردیده است. در ادامه در چند گام و به صورت مفصل به بررسی این موضوع می پردازیم:
متاسفانه امروزه یکی از اصلی ترین دست آویز های منتقدان نظام جمهوری اسلامی، اقتصاد و سلسله مسائل مرتبط با آن می باشد. ریشه ی برخی نابسامانی ها در عرصه اقتصاد کشورمان را می توان در چند حوزه رصد نمود.
اولا این عرصه از سوی دشمنان ملت مسلمان ایران به عنوان پاشنه آشیل نظام اسلامی مورد هدف قرار گرفته است. تحریم های همه جانبه علیه نظام جمهوری اسلامی به بهانه های مختلف را می توان یکی از جلوه های این هجوم همه جانبه دانست. و در زمان حاضر مشکل بلوکه کردن دارایی های جمهوری اسلامی ایران در کشور های مختلف را بایستی به مشکل این تحریم ها افزود.
ثانیا در کنار این فشار و تهدید خارجی، در داخل نیز برخی اقدامات کارشناسی نشده و احیانا کم کاری ها موجب آسیب پذیر تر شدن نظام اسلامی در حوزه اقتصادی شده و اقدامات موثر دولت و مجلس در مهار تورم و ساماندهی امور اقتصادی را کمرنگ کرده و موجب دیده نشدن اقدامات مثبت می شود. به هر حال لازم است تمام نهاد های مربوطه با تمام توان خود را برای رفع نقایص داخلی در اقتصاد و همچنین مقابله ی با تحریم ها بسیج نمایند.
ثالثا بخش نسبتا وسیعی از مشکلات اقتصادی کشورمان معلول نوسانات اقتصاد جهانی می باشد. این مساله زمانی خود را بیشتر نشان می دهد که به نقش نفت در اقتصاد کشورمان توجه وافی داشته باشم.
و نکته ای را که می بایست در تحلیل وضعیت اقتصادی کشور – علاوه بر مشکلات فوق – بدان توجه نمود این است که برآیند فعالیت های اقتصادی یک کشور تنها معلول عملکرد مسوولان اقتصادی نیست. شاید بتوان اصلی ترین عامل در برخی نابسامانی های اقتصادی کشور را عدم توجه به زیر ساخت های اقتصادی در دوران قبل از انقلاب اسلامی و هم چنین اتکای اقتصاد کشور بر نفت و به اصطلاح اقتصاد نفتی دانست. اما علی رغم تمامی کاستی ها و نقایص ، جمهوری اسلامی توانسته است در کاهش وابستگی بودجه به نفت و همچنین گسترش زیر ساخت های کشور گام های اساسی ای بر دارد.
وجود برخی فساد های اقتصادی نیز در تیره نمودن فضای مدیریت اقتصادی کشور نقش ویژه ای دارد. در ریشه یابی علل و زمینه های فساد اقتصادی می بایست به نکات ذیل توجه داشت. در واقع فساد اقتصادی و مالی؛ عوامل مختلفی دارد که از جمله می توان به فرهنگ غلط بر جای مانده از دوران طاغوت، تغییرات فرهنگی در میان مردم و مسئولین در سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی، سیاست های توسعه ای صرفا مادی گرایانه، تساهل و تسامح اقتصادی، هزینه کردن از بیت المال، نوع انتخابی که مردم در انتخابات های مختلف انجام داده اند و … اشاره کرد .تذکر این نکته از آن رو بود که تصور نکنیم برخورد با مفاسد اقتصادی و ایجاد زمینه های مبارزه با این بلای خانمانسوز جامعه تنها وظیفه ی یک مسوول خاص در نظام جمهوری اسلامی می باشد بلکه وظیفه ای است همگانی که هم بر عهده مردم می باشد و هم بر عهده مسئولین و شاید بیش از هر کس دیگر این وظیفه بر عهده مردم می باشد تا از سویی با مطالبه مبارزه با مفاسد اقتصادی انگیزه مسئولان را در این امر بیشتر و بیشتر نمایند و هم از سویی با حمایت خود از اقداماتی که دستگاه های ذی ربط در مبارزه با مفاسد اقتصادی انجام می دهند هم باعث دلگرمی آنان شوند از سوی دیگر با انتخاب مسئولان دلسوزی که دغدغه مبارزه با مفاسد اقتصادی دارند چه در حوزه تقنین و چه در حوزه اجرا زمینه را برای فرصت طلبان و مفسدین اقتصادی ناامن نمایند
با همه ی این اوصاف و وجود تمامی مشکلات فوق جمهوری اسلامی ایران در طول سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، قدم های بسیار مهم و اساسی ای را در بهبود وضعیت اقتصادی کشور بر دارد که قطعا این تلاش ها ، وضعیت اقتصاد ایران در دوره ی جمهوری اسلامی را بسیار درخشان تر و اساسا غیر قابل مقایسه با دوران طاغوت پهلوی معرفی می نماید. . تلاش در جهت کاهش وابستگی بودجه ی کشور به نفت، افزایش صادرات غیر نفتی، بالا بردن میزان تولید ناخالص ملی، تمرکز بر روی رشد اقتصادی، تلاش برای مهار و کاهش تورم، توجه فراوان به زیر ساخت ها به ویژه در دوران بعد از دفاع مقدس، هدفمندی یارانه ها، اصلاح ساختار بانکی و ده ها اقدام دیگر، تلاش هایی هستند که دولت های مختلف در دوره ی جمهوری اسلامی در این راستا برداشته اند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این زمینه می فرمایند:
«دشمن در تبلیغات وسیع خود تلاش میکند که کمبودهای معیشتی و اقتصادی کشور را به نظام اسلامی و به جمهوری اسلامی نسبت بدهد؛ این نقشهی دشمن است. آنها میخواهند اینجور وانمود بکنند که نظام اسلامی قادر نبوده است و قادر نیست مشکل اقتصادی ملّت ایران را و مشکلات اساسی ملّت ایران را حل کند و گرهها را باز کند؛ یک سوءاستفادهی اینجوری میخواهند بکنند برای کوبیدن نظام اسلامی. این حرف ناشی از بغض و عداوت و کینهی آنها به نظام اسلامی است. این یک حرف خلاف واقع است، خدماتی که نظام اسلامی و جمهوری اسلامی به ایران و ملّت ایران در این مدّت کرده است، یک خدمات برجسته و فوقالعاده است. اگر وضع ملّت را و وضع کشور را مقایسه کنیم با قبل از دوران اسلامی یعنی در دوران طاغوت، آنوقت معلوم میشود که چه خدمات بزرگ و ارزشمندی را نظام اسلامی تقدیم کرده است. بله، ضعفهایی وجود دارد؛ این ضعفها مربوط به مدیریّت ماها است، این مربوط به کمبودها و ناتواناییهای مدیرانی است که در بخشهای مختلف مشغول کار بودهاند؛ امّا نظام اسلامی تواناییهایی را در خود پرورش داده و مدیرانی را تربیت کرده است که توانستهاند کارهای بسیار بزرگی را در طول این سی و چند سال برای کشور انجام بدهند؛ آنهم درحالیکه در این سی و چند سال، ملّت از همه طرف در فشار تحریم و فشار اقتصادی دشمنان بوده است.
من چند نمونه را عرض میکنم. البتّه اینها فقط نمونههایی است که من میگویم وَالّا آن فهرست خدمات نظام جمهوری اسلامی، یک فهرست بسیار طولانیتر از این حرفها است. ببینید! جمعیّت کشور از اوّل انقلاب تا امروز دو برابر شده است. یعنی از حدود چهل میلیون به نزدیک به هشتاد میلیون رسیده است، امّا آنچه اتّفاق افتاده و آن کارهایی که در زمینههای مختلف انجام گرفته است، بحث دو برابر و سه برابر نیست، [بلکه] ارقام فوقالعاده و بسیار چشمگیری است.
در زمینههای زیرساختی، کارهایی در کشور شده است که حقیقتاً از نظر معیار و مقیاسی، [که] انسان با کشورهای دیگر میسنجد، بسیار بزرگ و عظیم است. از باب مثال: راههای کشور در این مدّت، شش برابر شده است؛ ظرفیّت بنادر کشور در این مدّت، بیست برابر شده است؛ سدهای مخزنی کشور -که آب شُرب و آب کشاورزی را تأمین میکنند- سی برابر شده است؛ تولید برق کشور، چهارده برابر شده است؛ صادرات غیر نفتی کشور، ۵۷ برابر شده است -قبل از انقلاب، [یعنی] در دوران طاغوت، صادرات کشور تقریباً منحصر بود به نفت و یک مختصری اشیاء تولیدی دیگر که درجنب صادرات نفتی، تقریباً هیچ بود؛ امروز صادرات غیر نفتی ۵۷ برابر افزایش پیدا کرده است- تولید محصولات پتروشیمی سی برابر و تولید محصولات فولادی پانزده برابر [شده است]؛ اینها کارهای زیرساختی است؛ هر کشوری بخواهد تحرّک پیدا کند، پیشرفت اقتصادی پیدا کند، به این چیزها احتیاج دارد؛ این کارها در دوران انقلاب انجام گرفته است.
در زمینهی علم و فنّاوری، از اوّل انقلاب [تا کنون]، تعداد دانشجویان ۲۵ برابر شده است؛ اوّل انقلاب، همهی دانشجویان کشور دویستوخردهای هزار [نفر] بود، امروز نزدیک پنج میلیون دانشجو در کشور مشغول تحصیل هستند؛ مقالات علمی شانزده برابر [شده]؛ و فعّالیّتهای علمی و فنّاوری فراوان دیگر.
در زمینهی توسعهی اجتماعی و انسانی، شاخصها بسیار بالا است. در زمینهی خدمات -خدمترسانی- به مردم -مثل برق و گاز و تلفن و آبادی روستاها- آمارها بسیار خوب و مژدهبخش است. در زمینهی فعّالیّتهای نظامی، آمارها فوقالعاده است؛ کشوری که قبل از پیروزی انقلاب، از لحاظ نظامی وابستهی محض به خارج از کشور بود -آن هم به دشمنانی مثل آمریکا- امروز از لحاظ پیشرفتهای نظامی، آنچنان چشمگیر است که چشم دشمن را هم میزند، او را هم خشمگین و نگران و عصبانی میکند.
اینها همهاش هنر نظام اسلامی است؛ اینها کارهایی است که نظام اسلامی کرده است. عرض کردم که اگر این فهرست را بخواهم بگویم، یک فهرست بسیار طولانی است و کار از اینها برتر و بالاتر است. البتّه انقلاب متوقّف نمیشود، پیشرفت متوقّف نمیشود؛ کارهای زیادی وجود دارد که باید انجام بگیرد و به حول و قوّهی الهی انجام خواهد گرفت و در سیاستهای کلّی نظام اسلامی [هم] به آن کارهایی که باید در آینده انجام بگیرد، تصریح شده است و ذکر شده است که چه کارهایی باید انجام بگیرد.
خب، ضعفهایی هم داشتهایم که کم نبوده؛ بنده از ضعفهای فعّالیّتهای مسئولین کشور -از جمله خودِ این حقیر- در سطح عموم ملّت ایران و در طول سالها، آگاهم؛ ضعفهای زیادی وجود داشته که این مربوط به مدیریّتهای ما است، مربوط به حرکت عمومی نظام اسلامی نیست. ما هرجا یک مدیریّت انقلابیِ فعّالِ پُرتحرّک داشتیم، کار پیش رفته است؛ هرجا مدیریّتهای ضعیف، بیحال، ناامید، غیرانقلابی، و بیتحرّک داشتیم؛ کارها یا متوقّف مانده است، یا انحراف پیدا کرده است. این مسئلهای است که وجود دارد؛ یک اشکالی و یک ضعفی است که وجود دارد؛ باید مدیرانمان انشاءالله پُرانگیزهتر باشند، کارآمدتر باشند، تلاش بیشتری را انجام بدهند، و به حول و قوّهی الهی همینجور هم خواهد شد. من بهطور قاطع عرض میکنم که اگر مدیریّت در بخشهای مختلف کشور، متدیّن باشد، انقلابی باشد و کارآمد باشد، همهی مشکلات کشور حل خواهد شد؛ ما مشکل غیرقابل حلّی در کشور نداریم.»(بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در نخستین روز سال ۱۳۹۶، http://www.leader.ir/fa/speech/17809)
در ادامه به منظور آشنایی با این تاثیرات و دستاوردها و عظمت این دستاوردها که باعث شده است تا انقلاب اسلامی ایران را انقلابی بزرگ بنامیم مقاله ای که اخیرا در همین زمینه منتشر شده است خدمت شما تقدیم می کنیم که امید است مطالعه آن راهگشای شما باشد :
انقلاب اسلامی ایران را بی شک باید یکی از مهم ترین و تاثیر گذار ترین انقلاب های جهان دانست که آثار آن هم در درون مرزها و هم فراتر از مرزها بسیار عمیق بوده است به گونه ای که با توجه به این تحولات و دستاوردهایی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از این انقلاب ناشی شده است می توان آن را انقلاب به معنای واقعی کلمه دانست ؛ درست در نقطه مقابل برخی نظریه پردازی های بیگانه که تلاش می کنند تا «انقلاب بودن» انقلاب اسلامی ایران را با توجه به ویژگی ها و شاخصه هایی که با مبانی غربی سازگاری ندارد مورد تردید قرار دهند .
یکی از ویژگی های این تحولات و دستاوردها این است که در اکثر زمینه ها اعم از سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ، علمی و … حاصل شده است به گونه ای که شاهد یک تحول عظیم و فراگیر در کل ساختارهای کشور بوده ایم . البته قصد ما در این مقاله این نیست که کلیه این دستاوردها را به صورت مفصل و یا حتی اجمالی به رشته تحریر در آوریم ، چرا که با توجه به حجم عظیم تحولاتی که در اثر انقلاب اسلامی رخ داده است پرداختن به کل آن در یک مقاله که اقتضایش اختصار گویی است امکان پذیر نمی باشد، با این حال هدف اصلی ما در این مقاله این است که برخی از مهم ترین دستاوردها را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم، بر این اساس راهکاری که برای این منظور مناسب تر است تقسیم بندی این دستاوردها به چند بخش می باشد که ما در اینجا آن را به دستاوردهای سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و علمی تقسیم بندی می کنیم ، هر چند می توان با توجه به پیشرفت هایی که در عرصه های دیگر وجود دارد تقسیم بندی های دیگری را هم به این تقسیمات اضافه نمود که با توجه به همپوشانی برخی از این موضوعات نسبت به برخی از آن دستاوردها و بنای این مقاله برای مختصر گویی و نه ذکر همه دستاوردها ، ضرورتی به ذکر این سرفصل ها وجود ندارد .
مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی بر اساس تقسیم بندی پنجگانه سابق عبارتند از :
الف – دستاوردهای سیاسی
1. سرنگونی نظام نامشروع و استبدادی شاهنشاهی که 2500 سال بساط سلطه خویش را بر سر ملت گسترده بود ، این دستاورد را باید راهگشاترین دستاورد انقلاب اسلامی دانست چرا که به برکت آن کلیه تغییرات و تحولات دیگر رقم خورد ، در واقع رژیم شاهنشاهی بزرگترین مانع هر گونه تحولی در کشور بود و به دلیل ذات استبدادی آن هر گونه اصلاحی در آن فاقد اثر بود ، چنانکه در جریان نهضت مشروطه ، تجربه مهم تلاش برای اصلاح نظام استبدادی شاهنشاهی از طریق تبدیل کردن آن به نظام مشروطه با روی کار آمدن رضا شاه و پس از وی محمد رضا پهلوی و بسط استبداد در قبای موجه تری به نام مشروطه سلطنتی به شکست انجامید، در این مقطع زمانی حتی علمای نامداری همچون میرزای نائینی تلاش کردند تا با توجه به عدم امکان برقراری حکومت اسلامی به زعامت رهبر دینی ، از نظام مشروطه سلطنتی به عنوان نظامی که شرّ کمتری از نظام سلطنتی استبدادی دارد دفاع کرده و به تئوریزه کردن آن بپردازند ، اما امام خمینی (ره) با مشاهده این تجربیات ، نخستین هدفی را که برای مبارزه انتخاب کردند شاه و نظام سلطنتی بود تا جایی که در سخنرانی های سال های نخستین مبارزه نیز رسماً به شاه حمله کرده و حتی شاه دوستی را معادل «غارتگرى، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، و تجاوز به مراکز علم و دانش »[1] معرفی کردند و به این ترتیب با توجه به اینکه چنین نظامی بزرگترین مانع رشد و پیشرفت همه جانبه ملت ایران بود هیچ گونه مماشاتی را با این نظام نپذیرفتند تا جایی که شرط ملاقات خود با عواملی از رژیم که خواهان ملاقات با ایشان بودند را استعفای آنها از مناصب خود در رژیم سلطنت اعلام کردند و حتی برخی از آنها همچون شهردار تهران را پس از استعفا مجدداً در سمت خود ابقا نمودند تا نشان دهند که حتی یک چهره ثابت در دو نظام شاهنشاهی و نظام مبتنی بر ولایت فقیه تفاوت دارد و آنچه اولویت اصلی اوست کنار رفتن نظام شاهنشاهی می باشد و لو اینکه در نظام غیر شاهنشاهی ، برخی ازهمان چهره ها به قدرت برسند .
2. استقرار نظام مردمسالار دینی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر ولایت فقیه: همانطور که می دانیم اکثر مردم کشور ما پیرو مکتب شیعه هستند که یکی از غیر قابل خدشه ترین اصول آن عبارت است از لزوم کسب مشروعیت حکومت از جانب معصوم (ع) و طاغوت بودن هر حکومتی که مشروعیتش منتسب به معصوم نباشد که بر این اساس با مراجعه ای به منابع دینی در می یابیم که تنها فقها هستند که این حق را از جانب امام معصوم (ع) دارا هستند و به عنوان نواب عام امام زمان(عج) حق حکومت را دارا هستند که از آنها به عنوان ولی فقیه یاد می کنیم ، لذا لزوم مشروعیت الهی حکومت و بحث ولایت فقیه ، مهمترین محور اندیشه سیاسی شیعه در طول تاریخ بوده است و از زمانی که نخستین کتاب های فقهی – استدلالی شیعه به رشته تحریر در آمده است یعنی از زمان شیخ مفید این بحث به تعابیر گوناگون همچون سلطان عادل ، امام المسلمین و … در کتاب های فقهی مورد بررسی قرار گرفته است ، هر چند به دلیل عدم امکان اعمال حاکمیت فقها در اکثر مقاطع تاریخی ، این بحث به صورت حاشیه ای و در ضمن مباحث دیگر مطرح شده است اما اصل آن به عنوان یک اصل خدشه ناپذیر همواره در میان فقها مطرح بوده است . با تمام این احوال، امکان اعمال ولایت فقیه به صورت کامل ، تا زمان انقلاب اسلامی ایران هرگز فراهم نشده بود ، از این روی امام خمینی (ره) که کوله باری از تجربیات هزار و چهارصد ساله تاریخ تشیع را بر دوش می کشید ، تصمیم گرفتند تا پس از نابودی نظام منحط گذشته ، تئوری ولایت فقیه را به صورت عملی در قالب یک نظام منسجم و نهادمند که امکان اعمال بسیاری از اختیارات ولی فقیه وجود داشته باشد ، به مرحله اجرا بگذارند و با توجه به لزوم نقش آفرینی مردم در تحقق عینی حکومت بر مبنای اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) ، نظریه ولایت فقیه را در درون ساختار نظامی دینی و در عین حال مردمسالار تحت عنوان جمهوری اسلامی ایران عملی نمودند که ویژگی آن این بود که علاوه بر مشروعیت الهی حکومت ، مردم نیز با پذیرش خود به آن جنبه مقبولیت بخشیدند و در نتیجه برای نخستین بار در طول تاریخ شیعه و پس از دوران صدر اسلام ، حکومتی مبتنی بر اندیشه سیاسی شیعه جعفری توانست به صورت مستقیم نظامی سیاسی خود را پی ریزی نماید که مردم نیز آن را با جان و دل پذیرا شدند .
3. تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خویش که وقوع انقلاب اسلامی ایران نخستین گام در این راستا بود ، در واقع یکی از ویژگی های مهم این انقلاب این بود که در کنار نیروهای فعال انقلابی همچون رهبران و عناصر سیاسی انقلاب ، مردم نیز با آگاهی های حاصل شده ، خواستار انقلاب بودند و به همین دلیل این انقلاب با حضور پرشور و یکپارچه ملت ، به پیروزی رسید و پس از آن نیز برای استقرار نظام جدید از مردم نظر خواهی شد و به همین ترتیب تمام ارکان نظام جدید با خواست و اراده مردم شکل گرفت ، در واقع اراده مردم در جهت تغییرات در سرنوشت سیاسی خود بر این قرار گرفت که با انقلاب خود نظام منحط و پوسیده استبدادی را ریشه کن و به جای آن نظامی جدید مبتنی بر الگوی مردمسالاری دینی پی ریزی نمایند که حضور و اراده مردم در ساختارها و ارکان آن کاملاً نمایان باشد و این یعنی حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خویش ، در این زمینه مقام معظم رهبری معتقدند : «در طول تاریخ ما، هیچ حادثهای مثل حادثهی پیروزی انقلاب اسلامی و حوادث بعد از آن نبوده است که مردم در آن، نقش مستقیم داشته باشند. در انقلاب اسلامی مردم آمدند؛ … با اینکه متکی به قدرت و زور هم نبودند، سلاح هم نداشتند، اگر هم داشتند، به کار نمیبردند، اما در عین حال توانستند یک رژیمِ تا دندانمسلحِ متکی به قدرتهای استکباری را بکلی از پا در بیاورند و انقلاب را پیروز کنند. منتها نکتهی اساسی در انقلاب ما این بود که نقش مردم با پیروزی انقلاب تمام نشد؛ … در گذشته همیشه می گفتند کشور صاحب دارد؛ منظورشان این بود که فلان امیر و فلان حاکم و فلان سلطان صاحب کشور است! مردم نقشی نداشتند، کارهای نبودند. امروز به برکت انقلاب اسلامی، مردم میدانند کشور صاحب دارد؛ صاحب کشور هم خود مردمند.»[2]یکی دیگر از شواهد این دستاورد ، عبارت است از نقش مردم در انتخاب مسئولان نظام تا جایی که به قول مقام معظم رهبری «امروز در جمهوری اسلامی همهی مقاماتی که به نحوی در کار مردم دخالت دارند، مستقیم یا غیرمستقیم منتخب خود مردمند؛ حتّی رهبری.»[3]4. تحقق آزادی های مشروع منطبق با ارزش ها و بنیان های بومی ، این در حالی است که تا پیش از انقلاب اسلامی تنها آزادی که وجود داشت ، آزادی در مسیر هر چه نزدیک تر شدن به غرب از نظر وضعیت فرهنگی بود و فراتر از آن چیزی به نام آزادی به ویژه از نظر سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی حتی با معنای غربی آن وجود نداشت و تنها روزنه های به وجود آمده در مقاطعی از تاریخ همچون مشروطه و یا تحولات شهریور 20 ، برای آزادی های سیاسی نیز بلافاصله با روی کار آمدن دیکتاتوری جدید بسته می شد و به این ترتیب آزادی تبدیل به آرزوی دست نایافتنی ملت ایران شده بود و به هیمن دلیل بود که یکی از شعارهای اصلی مردم در راهپیمایی های پیش از انقلاب اسلامی عبارت بود از «استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی» ؛ شعاری که آن را عصاره خواست های ملت در جریان انقلاب اسلامی دانسته اند و عنصر آزادی خواهی در آن نقش برجسته ای دارد ، به همین دلیل است که دادن آزادی های مشروع و منطبق با ارزش های بومی که آزادی توام با مسئولیت در برابر خدا[4] ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی تبدیل شد و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف به «تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون»[5] گردید . بر همین اساس آزادی های متعدد در عرصه های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و … در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است که محدوده آن ها را ارزش های بنیادین و مصالح ملی تعیین می کند .
5. تغییر در سیاست خارجی کشور ، استقلال در تصمیم سازی های دیپلماتیک و نزدیک شدن به ملت های مظلوم و مستضعف ، این در حالی است که تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، سیاست خارجی کشورمان تابعی از سیاست های قدرتهای سلطه گر جهانی بود و رژیم شاه به گونه ای به تدوین و اجرای سیاست خارجی خود می پرداخت که گویی مسئولیت وی نه حفظ وتامین منافع ملی بلکه حفظ منافع غربی هاست و حتی از تصریح به این مساله نیز ابایی نداشت ، چنانکه شاه در پاسخ در زمینه مطرح شدن ایران به عنوان ژاندارم منطقه صریحا این ماموریت خود را به منظور حفاظت از منافع غرب عنوان کرده و می گوید : « ارتش ما در واقع قادر بود در این ناحیه که برای غرب اهمیت استراتژیک فوق العادهای دارد، هرگونه ناآرامی محلی را متوقف یا در نطفه خفه کند.»[6] ، نتیجه چنین سیاست هایی این بود که علاوه بر خدشه دار شدن حیثیت بزرگترین کشور شیعه جهان بابت ارتباطات پیدا و پنهان آن با رژیم صهیونیستی و عدم استقلال در تصمیم گیری های سیاست خارجه ، ملت ایران نیز هزینه های هنگفتی را در اثر این سیاست ها مجبور بودند تحمل کنند همچون دخالت های بی دلیل ایران در ظفار .
6. پیوند میان مردم و مسئولان نظام و احساس همدلی و همراهی مردم با مسئولان که چنین مساله ای برای نخستین بار در طول تاریخ کشورما رخ می داد چرا که نظام های سلطنتی همواره خود را فراتر از مردم می دانستند و به همین جهت کلیه اعضای سلطنتی به همراه مسئولین کشور سعی می کردند تا با پناه بردن به کاخ های مجلل خود ، به هر میزان که می توانند از مردم فاصله بگیرند ، همچنین همین اعتقاد ، مهم ترین منشا این تصور غلط در نظام شاهنشاهی بود که اساسا مردم حق دخالت در سیاست و حکومت ندارند ، با تمام این احوال با پیروزی انقلاب اسلامی ایران که مردم نقش اصلی و اساسی در پیروزی آن داشتند رهبران انقلاب نه تنها خود را از مردم متمایز نکردند بلکه همچنان همدلی و پیوستگی میان مردم و مسئولان برقرار ماند به ویژه همدلی میان مردم و رهبران ارشد نظام که تجلی این همدلی را می توان در استقبال از مسئولان عالی نظام به ویژه مقام معظم رهبری در سفرهای استانی ، مشارکت در مراسم سالگرد بنیانگذار انقلاب اسلامی ، مشارکت میلیونی مردم در نماز جمعه های برگزار شده توسط رهبر انقلاب و … به راحتی می توان مشاهده کرد که یکی از دلایل آن تداوم ساده زیستی رهبران نظام و نیز تداوم ارتباط با مردم می باشد که هر چند به دلیل مسائل ومشکلات امنیتی این ارتباطات به صورت محدود می باشد اما آنچه مهم است اصل این ارتباط و ارادت متقابل مردم و رهبران نظام می باشد که علیرغم گذشت بیش از سی و پنج سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان ادامه دارد .
7. تبدیل ایران به یک کشور مهم ، تاثیر گذار و تعیین کننده در عرصه تحولات بین المللی که این اهمیت و تاثیر گذاری نه تنها ادعای طرفداران نظام جمهوری اسلامی است بلکه در اعترافات گفتاری وعملی قدرتهای تاثیر گذار جهانی نیز مشهود می باشد ، به عنوان مثال درخواست های مکرر آمریکا برای مذاکره پیرامون حل مشکلاتی که با آن در کشورهایی همچون عراق مواجه شده است و یا ترس از تحرکات ایران در قبال تهدید های آمریکایی ها بر علیه کشورهای متحد ایران همچون سوریه که باعث عملی نشدن حمله به این کشور شد و نیز تلاش های مضاعف برای جلوگیری از قدرت یافتن هر چه بیشتر ایران ، همه وهمه حاکی از اعتراف عملی کشورهای غربی به قدرت مهم وتاثیر گذار در منطقه و جهان می باشد ، علاوه بر این در اکثر تحولات منطقه ای شاهد نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران هستیم به گونه ای که هر تحرکی بدون در نظر گرفتن نقش کشورمان به نتیجه نمی رسد چنانکه در سوریه غربی ها ومتحدان منطقه ای آنها بارها اعلام کردند که حاضر نیستند نقشی برای ایران قائل شوند و نخستین پیشنهادی که که برای حل بحران سوریه اعلام می کردند برکناری بشار اسد بود اما باگذشت زمان ، شکست این طرح ها و پیشنهاد ها مشخص شد و امروزه با اذعان غربی ها به این شکست ، زمزمه هایی مبنی بر حل بحران با پذیرش بشار اسد در این کشور شنیده می شد . در مجموع می توان گفت هر تحول و بحرانی که در منطقه بدون در نظر گرفتن ایران بخواهد مورد چاره اندیشی قرار گیرد بدون نتیجه می ماند و این یعنی تاثیر و قدرت ایران در سطح جهان .
8. چرخش ایران از کشور حامی رژیم صهیونیستی به کشور مدافع آرمان فلسطین و تبدیل شدن آن به محور اصلی مقاومت ضد صهیونیستی ، در همین زمینه لازم است اشاره نماییم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، شاه ، دولت جعلی رژیم صهیونیستی را به صورت دوفاکتو به رسمیت شناخته بود[7]، هر چند در مقام عمل ، این روابط حتی فراتر از روابط با کشورهایی بود که آن ها را به صورت کامل به رسمیت می شناخت و این مساله تا جایی پیش رفته بود که یکی از سه مساله ای که رژیم شاه امام خمینی را در سال 1342 از صحبت در باره آنها ممنوع کرده بود سخن گفتن در باره رژیم صهیونیستی بود[8] ، همین مواضع در کنار اتهامات تاریخی که در جهان اسلام همواره توسط عناصر تفرقه افکن بر علیه شیعیان مطرح می شد همچون اتهام همراهی شیعیان با یهود ، باعث شده بود که تصویری غلط از ایران و ایرانیان و به ویژه شیعیان در جهان اسلام نقش بندد ، اما موضع گیری های امام خمینی (ره) بر علیه این رژیم و اعلام خط مشی ضد صهیونیستی انقلاب اسلامی و اقداماتی که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تقابل با رژیم صهیونیستی صورت گرفت همچون تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی و تبدیل آن به سفارت فلسطین ، خط بطلانی بر این تصورات غلط کشید و حتی ایران را تبدیل به محور مقاومت نمود به گونه ای که همان سال ها عده زیادی از نیروهای انقلابی به صورت داوطلب خواستار اعزام به فلسطین بودند که متاسفانه به دلیل درگیر شدن بخش عظیمی از نیروهای انقلاب در جریان توطئه تجزیه طلبان و نیز تهاجم صدام به خاک کشورمان ، عملا امکان پشتیبانی وسیع تر همچون اعزام نیرو برای آزادی قدس از بین رفت ، هر چند اصل دفاع از آرمان قدس همچنان یکی از اصول مهم انقلاب اسلامی ایران باقی ماند که نشانه آن نیز برگزاری هر ساله راهپیمایی در حمایت از آرمان آزادی قدس عزیز در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان و حمایت عملی و معنوی از گروه های مقاومت ضد صهیونیستی در فلسطین و لبنان و سوریه می باشد .
9. علاوه بر آنچه گذشت انقلاب اسلامی دستاوردهای دیگری هم داشت که به صورت مختصر به آنها اشاره می کنیم از جمله حفظ تمامیت ارضی کشور برای نخستین بار پس از 200 سال که در هر منازعه ای بخشی از خاک کشور جدا می شد، اجرای برخی اصول مهم بر زمین مانده در دوران مشروطه یعنی انطباق قوانین با شرع مقدس اسلام از طریق تشکیل شورای نگهبان قانون اساسی به منظور نظارت بر قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی ، استقلال سیاسی به معنای واقعی کلمه ، تبدیل شدن انقلاب اسلامی ایران به عنوان الگوی ملت های آزاده جهان و زنده شدن روح امید در دل ملت های مظلوم و مستضعف جهان ، برجسته شدن موضوع وحدت اسلامی و برداشتن گام های عملی در راستای تحقق وحدت اسلامی و … .
ب – دستاوردهای فرهنگی
1. چرخش در رویکردهای فرهنگی نظام و حرکت به سوی بازیابی فرهنگ ناب اسلامی به جای اسیر شدن در گرداب فرهنگ منحط غربی قبل از انقلاب که این دستاورد را نه تنها باید یکی از عظیم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران دانست بلکه شاید بتوان آن را کلیدی ترین دستاورد انقلاب که با تغییر در آن ، سایر دستاوردها نیز مسیر درست خویش را پیدا می کنند دانست ، چرا که نوع فرهنگ هر جامعه اساس و موتور محرک تحولات آن جامعه و تعیین کننده مسیر حرکت آن است و از آنجایی که رژیم شاه با درک این واقعیت ، تلاش داشت تا با تبدیل فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی به فرهنگ منحط غربی، اهداف ومنافع غرب را در ایران پیاده نماید، امام خمینی نیز با درک همین موضوع ، تلاش کرد تا با بهره گیری از زیر ساخت های فرهنگی موجود به تقابل با این توطئه بپردازد ، بر این اساس هم انقلاب اسلامی ناشی از زیر ساخت های فرهنگی موجود در میان جامعه ایرانی همچون فرهنگ جهاد و شهادت و ذلت ناپذیری و … بود و هم انقلاب اسلامی آغازی بر تحولات عظیم فرهنگی دیگر بود ، تحولاتی که به شکل آرمان در دیدگاه های برخاسته از تفکر اسلام ناب محمدی امام خمینی (ره) متجلی بود و با پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان آرمان فرهنگی انقلاب مطرح شد ؛ امام راحل (ره) بر این آرمان محوری همواره پافشاری داشت که هدف اصلی انقلاب ، زنده کردن احکام اسلام و تحقق آن در جامعه است [9]. بر همین اساس در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز برخی اهداف فرهنگی نظام که دولت موظف به تحقق آن شده است به این صورت ذکر شده است :
ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی؛
بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر ؛
تقویت روح تحقیق و ابتکار ، تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی ، توسعه وتحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین مردم .[10]در این میان لازم به تذکر است اگر چه مهم ترین رسالت انقلاب اسلامی ایران ، رسالت فرهنگی است و در این راستا گام های خوبی هم برداشته است اما با توجه به وضعیت موجود و مقایسه آن با آرمان های مطلوب ، مسلماً نمی توان وضعیت موجود را وضعیت مطلوب دانست و در این مسیر قطعا گام های مهمی باقی مانده است که باید برداشته شود ، هر چند در همین مسیر نیز موانع فراوانی همچون تهاجم فرهنگی دشمنان ، ضعف مدیریت فرهنگی ، غافل شدن از فرهنگ در پاره ای مواقع و … وجود دارد که باید در ارزیابی توفیقات و یا عدم توفیقات فرهنگی انقلاب اسلامی این موانع را هم در نظر گرفت . بنابراین، در مجموع، روند و حرکت کلی نظام جمهوری اسلامی با توجه به قرار گرفتن ولی فقیه در رأس نظام که وظیفه حفظ جهت گیری کلی نظام و مهندسی نظام را برعهده دارد به سمت تحقق اهداف اسلامی و بر پایی احکام و ارزش های اسلامی می باشد هر چند تا رسیدن به نقطه آرمانی و تحقق نظام اسلامی کامل فاصله زیادی وجود دارد و همانگونه که امام راحل در وصیت نامه الهی سیاسی خودشان خاطر نشان نمودند «اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت ده ها میلیونی نیز طرفدار و مدد کار آنان هستند».[11]مقام معظم رهبری نیز در این باره فرمودند «ما هنوز تا یک جامعه کاملاً اسلامی که نیکبختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند و تباهی و کجروی و ظلم و انحطاط را ریشه کن سازد فاصله زیادی داریم، این فاصله باید با همت مردم و تلاش مسئولان طی شود».[12]2. توجه به فرهنگ دینی در کشور در سطح عموم مردم جامعه که هر چند نمی توان آمار دقیقی از این موضوع ارائه کرد اما می توان با مشاهده عینی و میدانی به راحتی این تغییر رویکرد در فرهنگ مردم به سمت فرهنگ دینی را لمس کرد ؛ به عنوان مثال در این مقطع شاهد پیدایش هزاران هیات مذهبی و حضور گسترده مردم و به ویژه جوانان در برنامه های مذهبی از جمله اعتکاف هستیم ، سفر به اماکن مقدس همچون مکه ، عتبات عالیات عراق و سوریه ، مشهد مقدس و سایر اماکن زیارتی ، رشد غیر قابل مقایسه ای نسبت به گذشته داشته است و دهها مثال و نمونه دیگر که همگی شاهدی بر توجه هر چه بیشتر مردم به فرهنگ دینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی می باشد . در این میان نقشی که انقلاب اسلامی ایران در این گرایش به دین و مذهب داشته است این است که نظام جمهوری اسلامی برآمده از این انقلاب کوشش نموده تا با فراهم نمودن فضای مناسب جهت گرایش به ارزش ها و دینداری با ترویج و تبلیغ معارف اسلامی از راههای مختلف و با شیوه های گوناگون از جمله رسانه ملی و آموزش و پرورش و آموزش عالی و در کنار آن فعالیت مساجد و پایگاهها و کانون های فرهنگی و حضور روحانیت در سراسر کشور به منظور تبلیغ فرهنگ اسلامی و برنامه هایی همچون دوره های تربیت مربی ، دوره های آموزشی سفیران هدایت و تربیت راهنما ، اجرای طرح اوقات فراغت ، طرح روحانی مستقر، طرح هجرت ، طرح بلاغ ، آینده سازان و تشکیل گروه های تبلیغی جهادی و… زمینه تقویت باورهای دینی را در میان مردم به ویژه نسل جوان فراهم نماید و حضور پرشور مردم به ویژه جوانان در مراسمات مذهبی، هیئت های مذهبی، عزاداری ها و مراسم اعتکاف و احیاء شبهای قدر و… بیانگر روحیه دینداری و دین گرایی جوانان و تأثیرات نظام جمهوری اسلامی در این بخش است و هر چند در جامعه شاهد ریزش هایی در زمینه مسائل دینی و فرهنگی هستیم که عوامل مختلفی موجب آن شده است که به برخی از آنها اشاره شد امّا در کنار این ریزش ها، رویش های قابل توجهی را نیز دراین عرصه به ویژه در میان جوانان شاهد هستیم که قابل مقایسه با قبل از انقلاب اسلامی نیست .
3. دستاوردهای دیگری را هم می توان به این دستاوردها اضافه کرد که به صورت مختصر به پاره ای از آنها اشاره می کنیم : توجه به فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه در مقابل تلاش ها برای اشاعه فرهنگ برهنگی قبل از انقلاب ، اشاعه و ترویج فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت ، ترویج ارزش ها از طریق سینما و تلویزیون به جای ترویج ابتذال فرهنگی قبل از انقلاب ، ساخت آثار فاخر سینمایی با قدرت رقابت جهانی ، گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی در کشور ، تقویت روحیه و فرهنگ خودباوری ، فراهم آمدن زمینه برای تعالی فرهنگ دینی و اشاعه آن به تمام جهان از طریق محوریت ظرفیت عظمیی به نام حوزه علمیه قم و صدها مدرسه ، پژوهشگاه و موسسه علمی فرهنگی دیگر در نقاط مختلف کشور ، گسترش سطح سواد آموزی و حتی انواع ابداعات در شیوه های سواد آموزی (رشد شاخص های سواد آموزی) ، جلوگیری از تاراج آثار تمدنی کشور توسط بیگانگان و حتی بازگرداندن آثار تاریخی به یغما رفته و … .
ج – دستاوردهای علمی
1. کسب رتبه های برتر در تولید و رشد علم ، به عنوان مثال در زمینه رشد علمی کشور که معمولا در جهان آن را بر اساس افزایش یا کاهش مقالات علمی منتشره هر کشوری در مجلات بین المللی ISI می سنجند لازم است گفته شود که ایران قبل از انقلاب فاقد مقالات علمی منشره در مجلات ISI بود . پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اتمام جنگ تحمیلی رشد علمی ایران آغاز شد و با گذر زمان به اوج خود رسید . طبق یافته های مراکز علم سنجی بین المللی رشد علمی ایران با معیار جهانی تعداد مقالات منتشره ی در مجلات معتبر در فاصله ی بین سال های 1375 تا 1387 از 736 مورد به 13238 مورد ارتقا یافته است و طی مدت 12 سال به 18برابر رسیده است . یعنی نرخ رشد تولید علم در ایران 11 برابر از میانگین جهانی بالاتر است و ایران سریعترین رشد علمی را در بین کشورهای جهان دارد .
2. بخش دیگری از دستاوردهای علمی نیز به صورت مختصر عبارتند از : پیشرفت در فناوری های هوافضا ، پیشرفت در فناوری لیزر ، ساخت انواع داروهای ضد سرطان ، سلول درمانی ، صنایع نفت ، گاز ، پتروشیمی و صنایع وابسته ، نانوتکنولوژی ، شبیه سازی ، پیشرفت های روباتیک ، پزشکی هسته ای ، فناوری هسته ای و صنایع مرتبط ، پیشرفت در درمان ناباروری ، فناوری های مرتبط با ماهواره و نیز فناوریهای مرتبط با گیرنده ها و فرستنده های تلویزیونی ، صنعت خودرو ، توسعه کمی و کیفی دانشگاه ها و مجامع علمی به ویژه در زمینه تحصیلات تکمیلی ، پیشرفت در زمینه ساخت دستگاه های مخابراتی ، خودکفایی در تولید انواع سرم ، انجام جراحی های مهم و پیچیده ، کسب رتبه های برتر المپیادهای علمی توسط دانش آموزان و دانشجویان ایرانی ، فراهم شدن زمینه برای فعالیت هزاران پژوهشکده و مرکز علمی دیگر با هدف ارتقای رشد علمی کشور و … .
شایان ذکر است ویژگی مهم این پیشرفت ها این است که در سایه تحریم و انواع فشار از جانب دشمنان و با همت جوانانی که اکثر آنها سنینی بین 25 تا 35 سال دارند یعنی نسل سوم انقلاب حاصل شده است که ارزش این پیشرفت ها را مضاعف می سازد .
د – دستاوردهای اجتماعی
1. تلاش برای تحقق عدالت واقعی به جای عدالت ادعایی بر مبنای نگرش اسلامی به مقوله عدالت ، بر این اساس در نظام جمهوری اسلامی عدالت نه همچون دیدگاه های لیبرال ، نادیده گرفته می شود و نه همچون دیدگاه های چپ گرایانه و ماکسیستی به صورت غلط مورد استفاده قرار می گیرد بلکه عدالتی که در این جامعه مطرح می شود با در نظر گرفتن مبانی دینی و به دور از هر گونه التقاطی می باشد ، همچنین بر اساس نگرش دینی به عدالت همگان حتی رهبری به لحاظ شهروندی و حقوق اجتماعی با سایر افراد جامعه در برابر قانون مساوی هستند[13] و هیچ گونه تبعیضی پذیرفتنی نیست .
2. تلاش برای مبارزه با مفاسد و اجرای عدالت اجتماعی و عدالت قضایی ، در این زمینه لازم است بگوییم اصل وقوع تخلف حتی در نظام اسلامی به دلیل غیر معصوم بودن کارگزاران طبیعی است ، بااین حال نکته مهمی که وجود دارد این است که خوشبختانه در این نظام تمام مسئولان ارشد نظام و اکثر مسئولان میانی ، افراد پاکدستی هستند که از بسیاری از اتهاماتی که گفته می شود مبرا هستند و اگر خلاف این بود قطعا دشمنان نظام ، بیشترین سوء استفاده را در انتساب مفاسد به این نظام می کردند . از طرفی دیگر در صورتی که فساد و لغزشی از سوی یکی از مسئولان و منتسبان به نظام اسلامی رخ دهد ، خود نظام جمهوری اسلامی به عنوان مدعی پرونده وارد شده و با آن مقابله می کند کما اینکه در جریان دستگیری یکی از جنجالی ترین مفسدان اقتصادی که تلاش می کرد تا با دادن انواع رشوه ها ، مسئولان نظام را با برنامه های خود همراه کند چنین اتفاقی افتاد و وی با هوشیاری دفتر رهبری به دام افتاد و یا در مورد سایر مسئولان میانی و حتی صاحب نامی که دچار مفاسدی شده بودند نیز شاهد قاطعیت نظام و اجرای محاکمه عادلانه بوده ایم ، البته ممکن است در مواردی نیز کم کاری ها و یا حتی کوتاهی هایی صورت گرفته باشد اما چنین کوتاهی هایی را نباید به عنوان روند جاری نظام در مقابله با مفاسد دانست .
دراین میان نکته جالب توجه اینجاست که این موضوع در مورد نظام شاهنشاهی کاملا بالعکس است و در آن نظام ، هر کسی که به نوعی در ردیف مدیر یا مسئول مملکتی بود و یا به نوعی با خاندان پهلوی ارتباط داشت ، وارد جریان فساد اقتصادی و چپاول و غارت بیت المال می شد .
یکی ازمحققان در این زمینه چنین می نویسد [14]:
محمدرضا پهلوی از همان روزی که به حکومت رسید به فکر ثروتاندوزی افتاد. پس از آن که قیمت نفت به شکل سرسامآوری بالا رفت، شاه به بهانههای مختلف هر روز بر ثروت ، املاک و کاخ های خود و اطرافیانش در داخل و خارج می افزود. او در سال 1337 برای عادی جلوه دادن فعالیتهای اقتصادی به پیشنهاد علم، سازمانی اقتصادی را تحت عنوان «بنیاد پهلوی» تأسیس کرد. این بنیاد با استفاده از موقعیت و اقدامات غیرقانونی خود نظیر کازینوهای قماربازی و کابارهها، رانتخواری و استفادههای انحصاری از امکانات، معاملات، صنایع و وامها ، مواد مخدر ، قاچاق عتیقه و… منابع مالی سرشاری را عاید خانواده پهلوی نمود.[15] مطبوعات آمریکایی اموال و دارایی شاه را تا 35 میلیارد دلار برآورد کردهاند.اشرف پهلوی نیز توانست از راههای غیرقانونی و سوء استفاده از موقعیتش یکی از «ثروتمندترین افراد خاندان پهلوی و از سرمایهداران بزرگ جهان» شود و اکنون نیز در نیویورک، پاریس، رم، مونتکارلو و چند نقطه مصفای دیگر جهان هم اقامتگاههای مجلل و باشکوه دارد.»[16] از سوی دیگر شاه و دربارش با مسافرتهای پرخرج به داخل و خارج از کشور هزینههای سرسامآوری را به بودجه کشور تحمیل میکردند. در سال 1348 که درآمد عمومی ایران حدود یک میلیارد دلار بوده است شاه دویست هزار دلار خرج یک مسافرت به آمریکا نمود . و با گران شدن نفت در دهه پنجاه، هزینه این مسافرتها به دهها برابر افزایش یافت. به عنوان نمونه در یک سفر اشرف پهلوی به آمریکا در سال 1356 ، نیم میلیون دلار هزینه به بیتالمال تحمیل شد.[17] افزون بر این شاه و درباریان او با دست و دلبازی بیحد حصر خود بیتالمال را به کسانی میبخشیدند که هرگز سزاوار نبودند. از پادشاهان سرنگون شده افغانستان، یونان، آلبانی و بلغارستان وهمسرانشان گرفته[18] تا مقامات آمریکایی و اروپایی و بالآخره ندیمه ها ، معشوقه های شاه و درباریان و این دست و دلبازیها زمانی است که اکثر روستاهای ایران از آب آشامیدنی بهداشتی و برق و راه محروم بودند و در حاشیه تهران حلبیآباد روئیده بود. جشن های 2500ساله شاهنشاهی که بیش از سیصد میلیون دلار هزینه دربر داشت و با ولخرجیها و اتلاف بی حد و حصر سرمایههای ملی کشورمان انجام شد ، درحالی بود که متجاوز از نیمی از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت و تنگدستی به سر میبردند و در اکثر شهرها و روستاهای کشور، اثری از وسایل اولیه و مقدماتی رفاه عمومی و حداقل امتیازات زندگی ساده برای عامه مردم وجود نداشت.[19]3. تلاش برای رفع معضلاتی همچون پدیده زشت حلبی آباد ها و نیز اقدامات فراوان برای ارائه امکانات اجتماعی و خدماتی به تمام مردم ایران به صورت یکسان و البته به تناسب خدمات و امکانات که در این زمینه هر چند با توجه به محدودیت منابع و امکانات هنوز نمی توان همه مردم را به صورت یکسان برخوردار دید ، اما در عین حال گام های خوبی در این زمینه برداشته شده است به گونه ای که امروزه دیگر اینگونه نیست که تنها مناطق خاص شهرهای بزرگ از امکانات اجتماعی و رفاهی برخوردارشده و سایر بخش های کشور ، حتی در شهرهای بزرگ از این امکانات محروم بمانند و حتی اگر در این مسیر محرومیت هایی وجود داشته باشد به برکت نهادهای انقلابی همچون جهاد سازندگی (که چند سالی است به نام جهاد کشاورزی مشهور شده است) ، بنیاد مسکن ، کمیته امداد امام خمینی ره ، بنیاد برکت ، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء و … این محرومیت ها در حال رفع شدن است و انشاء الله روزی برسد که همه کشور ، از دور افتاده ترین روستاها تا مرفه نشین ترین مناطق شهرهای بزرگ از امکاناتی یکسان برخوردار باشند ، در این میان یکی دیگر از دغدغه های نظام اسلامی و به ویژه رهبران انقلاب در یکسان سازی بهره مندی مردم و حل بسیاری از مشکلات آنان ، عبارت بود از موضوع مهم مسکن که می توان گفت بار اصلی هزینه های خانوار را به خود اختصاص داده و نبود آن ، خود زمینه ساز دهها مشکل و معضل دیگر می گردد که برای حل چنین معضلی از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، با طرح هایی همچون اعلام حساب 100 امام و ایجاد بنیاد مسکن ، گام های خوبی برای خانه دار شدن محرومینن در مرحله اول و سپس تمام ایرانیان برداشته شد ، با تمام این احوال به دلیل نیاز به اقدامات اساسی تر در این زمینه که بتواند علاوه بر محرومین و مستضعفین مشکل مسکن همه مردم را حل نماید طرح های خوبی اجرا شد که موفق ترین آنها بی شک اجرای مسکن مهر بود که طی آن ، دولت با قرار دادن زمین رایگان در اختیار مردم در کنار تسهیلات بانکی ارزان ، راه خانه دار شدن مردم را آسان کرده است .
4. برخی از دستاوردهای دیگر این بخش به صورت خلاصه عبارتند از محرومیت زدایی ازجامعه در کنار امداد رسانی به محرومان و مستضعفان ، پیشرفت درجایگاه زنان در جامعه و به ویژه تحول در نگاه ابزاری نسبت به نقش زن در جامعه و پیدا کردن جایگاه ممتاز ، سازنده ، فعال و اثر گذار با حفظ کرامت و شخصیت انسانی ، ارتقای سطح امنیت اجتماعی شهروندان و … .
هـ – دستاوردهای اقتصادی
1. تحول در ساختارهای اقتصادی کشور و تلاش برای حرکت به سمت اقتصادی پیشرفته و در عین حال اسلامی در کنار تحول در نظام بانکی و آغاز حرکت ها در مسیر تحقق بانکداری اسلامی که در این مسیر قوانین مختلفی تحت عنوان بانکداری اسلامی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است که هر چند گاه در مقام قانونگذاری نواقصی در آن دیده می شود وگاه در مقام اجرا به خوبی عملیاتی نشده و همچنان شاهد مشکلاتی در این حوزه ها هستیم ، اما اصل آغاز حرکت ، گامی مقدس و قابل تقدیر است که با پیگیری های مقام معظم رهبری و از جمله تدوین سیاست های کلان در این بخش ها و اهتمام مسئولان عالیرتبه نظام ، می توان افق های خوبی را ترسیم نموده و در نهایت به یک الگو برای جایگزینی به جای اقتصاد های رو به زوال آلوده به ربای جهانی ارائه دهد.
2. فراهم کردن بسترهای توسعه اقتصادی همچون توسعه غیر قابل مقایسه در بخش راه و حمل و نقل جاده ای و ریلی و موضوعات مرتبط مثل تونل سازی و … و پیشرفت های شگرف در این زمینه و نیز سد سازی و مهار آب های سطحی و دهها بستر سازی دیگر که زمینه رشد اقتصادی مردم و کل کشور را فراهم می سازد.
3. افزایش نسبی سطح اقتصادی و معیشتی مردم که چنین مساله ای ، هم از طریق مشاهدات عینی در سطح جامعه قابل اثبات است و هم آمارهای جهانی آن را تایید می کند به عنوان مثال بر اساس آمار بانک جهانی، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند؛ اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته یعنی بیش از 8/2 برابر وضعیت رفاه جامعه بهتر شده است[20] و در 15 سال اخیر نیز قطعا این وضعیت بهبودی بیشتری داشته است ، چنانکه در یکی از آخرین گزارش های بانک مرکزی این رقم به 0.7 درصد کاهش یافته است[21] ، هر چند در زمینه شاخص های رفاه لازم است این نکته نیز تذکر داده شود که هر چند وضعیت اقتصادی مردم افزایش چشمگیری نموده است اما به دلایل متعدد از جمله افزایش سطح انتظارات ، تغییرات در سبک زندگی ، نوسانات منفی در اوضاع اقتصادی کشور به ویژه در سال های اخیر و … ممکن است سطح رضایتمندی عمومی از اوضاع اقتصادی به اندازه ارتقای شاخص آمارهای رفاهی نباشد ، با این حال چنین مسائلی هرگز به معنای پایین بودن سطح معیشت مردم به ویژه در مقایسه با دوران پیش از انقلاب اسلامی نمی باشد .
4. تحولات عمده در منابع در آمدی کشور که آن را از یک کشور تک محصولی متکی به منابع نفتی به کشوری تبدیل کرده است که توانسته است منابع مالی متعددی برای درآمدهای خویش فراهم نماید و به این ترتیب به تدریج از شر وابستگی هر چه بیشتر به منابع نفتی که تبعات فراوان سیاسی و اقتصادی به همراه دارد بکاهد ، به گونه ای که در بودجه سال 94 اعلام شده است که اتکاء بودجه به نفت کمتر از 30 درصد خواهد بود[22].
5. و … .
در پایان بار دیگر متذکر می شویم که آنچه گفته شد تنها اندکی از دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی در حوزه های سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی بوده و علاوه بر این دستاوردهای فراوانی در همین حوزه ها و نیز حوزه های دیگر همچون حوزه های نظامی ، اطلاعاتی- امنیتی ، ورزشی و … وجود دارد که تحقیق پیرامون همه آنها مستلزم تدوین چندین جلد کتاب می باشد .
———————————————————-
[1] صحیفه امام ، جلد 1 ، ص 178
[2] بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه ، 20/7/1390
[3] بیانات در دیدار با کارگزاران نظام ، 13/11/1370
[4] رک : بند 6 اصل 2 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
[5] اصل 3 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
[6] پهلوی، محمدرضا؛ پاسخ به تاریخ، ترجمهی حسین ترابیان، تهران، بینا، 1371، چاپ اول، ص 266 ، نقل از محمدعلی زندی ، ایران ژاندارم منطقه ، سایت پژوهشکده باقر العلوم ع .
[7] غلامرضا علی بابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، تهران، انتشارات دوسا، 1375، ص 155
[8] سید جلال الدین مدنی ، تاریخ سیاسی معاصر ایران ، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، ج 2 ، ص 50
[9] روح الله موسوی خمینی ، آئین انقلاب اسلامی ، سخنان برگزیده ، ص 432 ، نقل از فرهنگ ، جامعه ، انقلاب ، مجموعه مقالات ، کانون اندیشه جوان ، ص 141
[10] اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
[11] امام خمینی، وصیت نامه الهی ـ سیاسی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1380ش، ص22.
[12] حدیث ولایت، ج4، ص252 و 253.
[13] رک : اصل 107 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
[14] وضعیت سیاسی کشور قبل از انقلاب ، علیرضا محمدی ، نشریه الکترونیکی پرسمان ، ش 16
[15] برای آگاهی بیشتر از اموال بنیاد پهلوی مراجعه کنید به گراهام، رابرت؛ ایران سراب قدرت، ترجمه فیروزه فیروزنیا، کتاب تهران 1358، صص 208-204.
[16] رک:روحالله حسینیان ، فساد دربار ، سقوط
[17] همان
[18] امیراسدالله علم، گفت و گوهای من با شاه، خاطرات محرمانه امیراسدالله علم، تهران : طرح نو، 1371، ص 770
[19] ر. ک : جشن های 2500 ساله شاهنشاهی ، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
[20] درآمدی بر کارنامه انقلاب ، ماهنامه زمانه ، محمد رضا مرندی ، شماره 17 ، بهمن 1382 ، به نقل از سایت باشگاه اندیشه ، http://www.bashgah.net/fa/content/show/6188
[21] روزنامه دنیای اقتصاد ، 21/11/1392 ، نقل از سایت روزنامه ، http://www.donya-e-eqtesad.com/news/784545/
[22] رک : خبرگزاری فارس ، http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931103000606
منبع مقاله : دستاوردهای انقلاب اسلامی ، سیدروح الله لطیفی ، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم ، سایت اندیشه قم ، http://www.andisheqom.com/public/application/index/viewData?c=297&t=news
مطالب تکمیلی:
مقایسه ی برخی آمارهای اقتصادی مربوط به دوره ی جمهوری اسلامی با دوران پهلوی این مطلب را اثبات می نماید که وضعیت اقتصادی ایران بعد از انقلاب اسلامی چه در عرصه ی اقتصاد داخلی و چه از جهت حضور در ساحت بین المللی ، جهش چشمگیری داشته است. در ادامه و در دو بخش به بررسی این مطلب می پردازیم :
بخش اول: بررسی وضعیت اقتصادی کشور در زمان رژیم طاغوت پهلوی
نیم نگاهى به وضعیت اقتصادى دوران پهلوى بیانگر این واقعیت است که على رغم اینکه رژیم پهلوى به پشتوانه دلارهاى نفتى و حمایت هاى گسترده بیگانگان و سیل کلاهاى مصرفى و تجملاتى از خارج به داخل ایران توانسته بود وضعیت اقتصادى بخشهایى از کشور خصوصا گروههاى وابسته به قدرت و یا مناطق مرفه نشین و شهرى را خوب جلوه داده و اما نگاهى دقیق تر به ساختارها وبرنامه هاى اقتصادى و نحوه عملکرد مدیریت کلان کشور در این زمینه و وضعیت اکثر طبقات زیرین جامعه همگى حکایت از اوضاع رو به وخامت و منفى اقتصاد کشور در آن دوران دارد که در ادامه به بخشهایى از آن پرداخته مى شود:
خاندان پهلوى عقده و حرص و ولع سیر ناشدنى در جمع ثروت داشتند. رضاخان با زور و قلدرى املاک مردم را در مقابل بهاى اندکى تملک مى کرد. و محمدرضا نیز از همان روزى که به حکومت رسید به فکر ثروت اندوزى افتاد. پس از آن که قیمت نفت به شکل سرسام آورى بالا رفت، شاه به بهانه هاى مختلف هر روز بر ثروت، املاک و کاخ هاى خود و اطرافیانش در داخل و خارج مى افزود. او در سال 1337 براى عادى جلوه دادن فعالیت هاى اقتصادى به پیشنهاد علم، سازمانى اقتصادى را تحت عنوان «بنیاد پهلوى» تأسیس کرد. این بنیاد با استفاده از موقعیت و اقدامات غیرقانونى خود نظیر کازینوهاى قماربازى و کاباره ها، رانت خوارى و استفاده هاى انحصارى از امکانات، معاملات، صنایع و وامها، مواد مخدر، قاچاق عتیقه و… منابع مالى سرشارى را عاید خانواده پهلوى نمود. مطبوعات آمریکایى اموال و دارایى شاه را تا 35 میلیارد دلار برآورد کرده اند. اشرف پهلوى نیز توانست از راههاى غیرقانونى و سوء استفاده از موقعیتش یکى از «ثروتمندترین افراد خاندان پهلوى و از سرمایه داران بزرگ جهان» شود و اکنون نیز در نیویورک، پاریس، رم، مونت کارلو و چند نقطه مصفاى دیگر جهان هم اقامتگاههاى مجلل و باشکوه دارد.»
از سوى دیگر شاه و دربارش با مسافرتهاى پرخرج به داخل و خارج از کشور هزینه هاى سرسام آورى را به بودجه کشور تحمیل مى کردند. در سال 1348 که درآمد عمومى ایران حدود یک میلیارد دلار بوده است شاه دویست هزار دلار خرج یک مسافرت به آمریکا نمود. و با گران شدن نفت در دهه پنجاه، هزینه این مسافرتها به دهها برابر افزایش یافت. به عنوان نمونه در یک سفر اشرف پهلوى به آمریکا در سال 1356، نیم میلیون دلار هزینه به بیت المال تحمیل شد. افزون بر این شاه و درباریان او با دست و دل بازى بى حد حصر خود بیت المال را به کسانى مى بخشیدند که هرگز سزاوار نبودند. از پادشاهان سرنگون شده افغانستان، یونان، آلبانى و بلغارستان وهمسرانشان گرفته تا مقامات آمریکایى و اروپایى و بالآخره ندیمه ها، معشوقه هاى شاه و درباریان و این دست و دلبازیها زمانى است که اکثر روستاهاى ایران از آب آشامیدنى بهداشتى و برق و راه محروم بودند و در حاشیه تهران حلبى آباد روئیده بود.
جشن هاى 2500 ساله شاهنشاهى که بیش از سیصد میلیون دلار هزینه دربر داشت و با ولخرجى ها و اتلاف بى حد و حصر سرمایه هاى ملى کشورمان انجام شد، درحالى بود که متجاوز از نیمى از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهاى بزرگ در فقر و فلاکت و تنگدستى به سر مى بردند و در اکثر شهرها و روستاهاى کشور، اثرى ازوسایل اولیه و مقدماتى رفاه عمومى و حداقل امتیازات زندگى ساده براى عامه مردم وجود نداشت. به اعتراف خود ثریا، «محلات جنوب شهر [تهران ] با جویهاى سرباز که آب کثیف آن پس از عبور رختشوى خانه ها و آلوده شدن به کثافات ولگردان و سگها به مصرف خوراک مردم مى رسد، بچه هاى مفلوج، زنان و پیرمردان گرسنه، گل ولاى کوچه ها که خانه هایشان شباهتى به خانه ندارد، محلاتى که فقر کامل بر آنها حکمفرماست و توان شکایت نیز ندارند.»
نداشتن برنامه مشخص اقتصادى، تک محصولى شدن اقتصاد و وابستگى به صادرات نفتى، رشد سرمایه دارى در دامان امپریالیسم، نابودى کشاورزى، افزایش وابستگى در بخش صنعت گسترش صنایع مصرفى، سطح بالاى بیکارى و کم کارى، سطح نازل درآمد سرانه، سطح پایین بهره ورى، وضع بد بهداشت همگانى، بى اعتنایى به علم، مراکز علمى و تحقیقاتى، بى توجهى به بازسازى زیرساخت هاى اقتصادى و رشد و توسعه کشور، ایجاد تأسیسات نظامى وابسته، اجراى سیاست ریخت و پاش و ولخرجى هاى سرسام آور شاهانه در امور مبتذل، توزیع ناعادلانه درآمدهاى ملى، و تشدید فاصله طبقاتى و در یک کلام، فساد، اسراف، ظلم اقتصادى و فقر اکثریت مردم ایران از ویژگى هاى برجسته مدیریت فاسد، بى کفایت و ناکارآمد این دوران مى باشد. به عنوان نمونه نتایج سیاست هاى اقتصادى زمان شاه به گونه اى شد که ایران با اینکه تا آن زمان در بسیارى از مواد غذایى خود کفا بود، به عنوان یکى از وارد کنندگان مواد غذایى تبدیل شد و نیروهاى کار فراوانى به صورت بیکار به شهرهاى بزرگ مهاجرت نمودند. و یا اینکه جنون مفرط نظامى گرى شاه به گونه اى بود که بودجه نظامى ایران که در سال 1350 در حدود صد میلیارد ریال بود، در سال 1355 به 566/ 8 میلیارد ریال افزایش پیدا کرد. این رقم بیانگر رشد سرسام آور نظامى گرى براى ایفاى نقش ژاندارمى ایران براى امریکا در منطقه و نشان دهنده نابودى درآمدهاى ملى در بیمارى قدرت طلبى شاه است.
اگر بخواهیم بر اساس آمار در این زمینه به اظهار نظر بپردازیم باید گفت:
درآمد نفتى از سه میلیارد دلار در سال 1332 به 53 میلیارد دلار در سال 1356 رسید و درآمد سرانه 11514 دلار با این وجود در جامعه ایرانى در بخش هاى فقیر جامعه، فقر هر روز بیشتر و شکاف طبقاتى عمیق تر مى شد که این امر دلایلى دارد:
1 عدم توزیع منصفانه باعث رشد اقتصادى یک طبقه خاص وابسته به حکومت مى شد.
2 عمده مقاطعه کارى هاى پر سود، طرح هاى پرمنفعت دولتى… مال مقامات حکومتى بود.
بر اساس یک برآورد تنها در فاصله 1352- 1355 حق کمیسیون مقام هاى دولتى از یک میلیارد دلار فراتر رفت. این نوع توزیع ثروت بخشى از جامعه ایرانى که شالوده حکومت شاه را تشکیل مى دادند (اعضاى دربار، ارتش، ساواک، و بلندپایگان دیوان سالارى) و مورد اعتماد شخص شاه بودند تعلق مى گرفت.
3 حدود چهل درصد از بودجه کشور به ارتش اختصاص داده مى شد که تعداد نیروها و پرسنل آن هر روز بیشتر و بیشتر مى شد و در سال هاى آخر به 413 هزار نفر رسیده بود. حدود 20 هزار مستشار نظامى آمریکا (به ازاء هر صد سرباز یک مستشار نظامى) فعالیت مى کرد. و تعداد اعضاى ساواک غیر قابل شمارش بود، بر اساس برآورد یک دیپلمات غربى در تهران از هر هشت نفر افراد بالغ یک نفر جاسوس ساواک هستند.
ارتش بودجه مخفى نیز داشت به اضافه 40 درصد بودجه رسمى. 20 درصد خانواده هاى سطح بالا سهم خود را در هزینه ها از 51/ 79 درصد در سال 1339 به 55/ 56 درصد در سال 1353 افزایش دادند ولى در مقابل 40 درصد خانواده هاى سطح پایین در همین دوره سهم خود را از 9/ 13 در صد به 11/ 96 درصد کاهش دادند. به موجب آمار احمد اشرف صرفا 1/ 5 درصد جمعیت کشور سهم خود را در درآمد ملى بالا برده بودند.
4 تنها ده درصد از درآمد سرشار نفت و کمتر از 15 درصد از کل واردات به امر توسعه اختصاص مى یافت.
5 خانواده سلطنتى که جمعا از 63 شاهپور و شاهدخت… تشکیل شده بود بخش عظیمى از ثروت را به خود اختصاص مى داد، جمع ثروت این خانواده به بیش از بیست میلیارد دلار مى رسید.
6 شرکت ملى نفت به صورت محرمانه ولى دائمى مبلغ کلانى به حساب شخصى شاه واریز مى نمود. به گونه اى که سرمایه شخصى شاه به یک میلیارد رسیده بود (1350).
با این سرمایه ها نهادهایى اداره مى شد که آنها نیز هدفى جز سلطه بیشتر حکومت بر تمامى ابعاد زندگى مردم نداشتند مثل نهاد پهلوى کنترل و نفوذ در مراکز مهم اقتصادى یکى از وظایف این نهاد بود به گونه اى که در بیش از 207 شرکت سهام داشت (همان) و بخش مهمى چون مسکن، مصالح ساختمانى، بیمه، هتل ها، اتومبیل و… را کنترل مى کرد.
کنترل شدید دولت بر تمامى ارکان اقتصاد خود به خود باعث مى شد که مردم از مزایاى اقتصادى محروم شود.
در ادامه به بررسى وضعیت بخش کشاورزى و صنعت در دوران پهلوى دوم پرداخته مى شود:
1 در بخش کشاورزى
از مجموع 12 درصد زمین هاى قابل کشت در کشور صرفا 6 درصد به طور دائمى کشت مى شد. مالکان زمین ها عمدتا رؤساى عشایر خوانین و مالکان بزرگ بودند که با اصلاحات ارضى تنها اقتدار دولت به جاى اقتدار مالکان جایگزین شد زیرا اصلاحات ارضى عمدتا با نیت از بین بردن نفوذ مالکان مستقل انجام شد. لذا در اصلاحات ارضى تنها 9 درصد کشاورزان صاحب زمین شدند، در حالى که ادعاى دولت بر این بود که 50 درصد زمین ها در اختیار مردم قرار مى گیرد.
نتایج سیاست هاى اقتصادى زمان شاه به گونه اى شد که ایران با اینکه تا آن زمان در بسیارى از مواد غذایى خود کفا بود، به عنوان یکى از وارد کنندگان مواد غذایى تبدیل شد و نیروهاى کار فراوانى به صورت بیکار به شهرهاى بزرگ مهاجرت نمودند.
2 در بخش صنعت:
مهم ترین صنعت ایران نفت بود، با وجود که قیمت نفت در سال 1352 از 22 میلیارد دلار به بیش از 92 میلیارد دلار رسید ولى به دلیل نبود برنامه هاى دور اندیشانه و بلند مدت از یک سو و علاقه شاه به کارهاى تشریفاتى و نمایشى و قدرت نمایى از سوى دیگر باعث شد که بخش عظیمى از این سرمایه هدر برود. هزینه هاى سرسام آور نظامى که در سال 1356 به بیش از 9/ 5 میلیارد دلار رسیده بودبخش عمده درآمدها را جذب مى کرد. به دلایل فوق و با وجود سرمایه هاى کلان در بخش صنعت غیر نفتى سرمایه گذارى مفیدى انجام نمى شد لذا درآمدهاى ایران عملا تا پایان دوره حکومت پهلوى وابسته به نفت بود. به عنوان نمود در سال 1353، 98 درصد صادرات ایران را نفت تشکیل مى داد.
نتیجه:
با توجه به آنچه آورده شد مى توان نتیجه گرفت که با وجود درآمدهاى سرشار نفتى، تغییرات موازى اقتصادى در سطح کشور رخ نداد زیرا در عمل زمینه رشد موازى اقتصادى از ناحیه خود دولت با مشکل مواجه مى شد.
سلطه کامل محمد رضا پهلوى بر تمامى ارکان جامعه ایرانى، اقتصاد، سیاست و فرهنگ آن در عمل با توزیع موازى ثروت منافات داشت. به همین دلیل با وجود اجراى برنامه هاى پر سر و صدا (انقلاب سفید- اصلاحات ارضى…) در میدان عمل در زندگى قاطبه مردم تغییرى رخ نمى داد. ثروتمندان که عمدتا مورد تأیید دستگاه حاکمه بودند ثروت مند تر مى شدند و براى مردم هر روز مانع جدیدترى در راه بهره بردارى مساوى از ثروت ایجاد مى شد.
همین مسئله یکى از ریشه هاى اصلى دور شدن مردم از دولت بود، دولتى که نه ثروت آن نه فرهنگ آن و نه سیاست آن هیچ کدام براى مردم نبود. و هر روز که مى گذشت از مردم دورتر مى شد و در قدرت خیالى نفت، ارتش، ساواک و ژاندارمى منطقه فرو مى رفت. چنین وضعیتى در کنار مبارزه روز افزون شاه براى تغییر هویت و فرهنگ اسلامى جامعه، سبب نارضایتى گسترده مردم در تمام نقاط کشور شد و با رهبرى حضرت امام (ره) زمینه هاى ایجاد و پیروزى انقلاب اسلامى و سرنگونى رژیم ستم شاهى پهلوى را فراهم آورد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به منابعی که در پایان معرفی خواهد شد مراجعه فرمایید.
بخش دوم: بررسی وضعیت اقتصادی کشور در زمان بعد از انقلاب و تاسیس نظام مقدس جمهوری اسلامی
با اینکه یکی از ملموس ترین و گسترده ترین فعالیت هاى نظام جمهورى اسلامى در حوزه اقتصادى است، امّا نظام تبلیغاتى کشور نتوانست آن را به طور شایسته اى به افکار عمومى منعکس کند. مطالعه آمار و ارقام این فعالیت ها مؤید این نکته است:
1 – نفت
صنعت نفت ایران نسبت به پیش از پیروزى انقلاب اسلامى با تحول عظیمى همراه بوده است زیرا اکنون ایران اسلامى مالک منابع نفتى خود است و کارشناسان ایرانى مدیریت اجرایى عملیات صنعت نفت را در همه بخش ها اعم از: اکتشاف، حفارى، بهره بردارى، صادرات، پالایش و انتقال بر عهده دارند این امر در حالى است که این صنعت پیش از انقلاب به طور کامل وابسته بود.
از طرف دیگر، فعالیت هاى اکتشافى صنعت نفت پس از پیروزى انقلاب با جهش چشمگیرى همراه بوده است.
2 -گاز
حجم ذخایر گاز طبیعى شناسایى شده ایران در آغاز سال 1385 حدود 26/ 6 تریلیون متر برآورد شد که این میزان معادل 17 از کل ذخایر جهان و 47/ 7 از ذخایر منطقه خاورمیانه است.
پیش از پیروزى انقلاب اسلامى تنها پنج شهر، نعمت گاز داشتند در حالى که اکنون نه تنها بیشتر مناطق شهرى کشور از این نعمت بهره مندند، بلکه در مناطق روستایى نیز از این نعمت خدادادى به کشور استفاده مى گردد.
طبق آخرین آمار مرکز آمار کشور در پایان سال 1385، میزان استخراج گاز معادل 464 میلیون مترمکعب در روز بوده است. همچنین تا پایان آن سال، از مجموع 1016 شهر کشور، 615 شهر (61) گازرسانى شد و 82 شهر در حال گازرسانى بوده است.
3 – پتروشیمى
میزان تولیدات پتروشیمى در سال 1357، 4/ 7 میلیون تن بود که با وجود تخریب آن به دست رژیم بعثى عراق در جنگ تحمیلى، طبق آمارهاى موثق درآمد کشور از این راه، از صادرات گاز به بیش از 7 میلیارد دلار در سال 84 رسیده است.
4 – فناورى هسته اى و انرژى هسته اى
جمهورى اسلامى به رغم تحریم هاى شدید امریکا و فشار به کشورهاى دیگر براى نداشتن همکارى در طرح هسته اى ایران، توانست چرخه سوخت هسته اى را با دستان دانشمندان داخلى به صورت چشمگیرى افزایش دهد تا جایى که تعجب جهانیان را برانگیزد. در این خصوص، نظام جمهورى اسلامى توانست با کشف و استخراج اورانیوم طبیعى در یزد و فناورى آن در اردکان یزد و سپس تبدیل آن به سه ماده: «هگزا فلوراید اورانیوم، «اکسید اورانیوم» و «تترا فلوراید اورانیوم» را در «پایگاه هسته اى اصفهان»، بزرگترین گام هاى چرخه سوخت هسته اى بردارد و سپس با تأسیس پایگاه در «نطنز» با استفاده از دستگاههاى سانتریفوژ به غنى سازى اورانیوم دست یابد. این امر، ایران را به ردیف دهمین کشور با فناورى هسته اى ارتقا داده است.
همچنین، طراحى رئاکتور آب سنگین در اراک و به مرحله نهایى رسیدن نیروگاه اتمى در بوشهر، گام هاى دیگرى بود که نشان داد مدیریت انقلابى نظام جمهورى اسلامى را به کشورى پیشرفته تبدیل مى کند.
5 – برق
برق رسانى را مى توان یکى از افتخارآمیزترین فعالیت هاى اقتصادى ایران پس از پیروزى انقلاب اسلامى قلمداد کرد.
پیش از پیروزى انقلاب اسلامى و در اوج فعالیت هاى رژیم طاغوت، تنها 3/ 1 میلیون مشترک برق- اعم از خانگى، عمومى، صنعتى و کشاورزى- وجود داشت این در حالى است که هم اکنون حتى بسیارى از روستاهاى کشور و دورترین مناطق از نعمت برق است.
میزان تولید ناخالص برق کشور در پایان سال 1385، بیش از 192 میلیارد کیلووات ساعت بود و تاکنون بیش از 50 هزار روستا در کشور از نعمت برق برخوردار شدند. همچنین، تعداد مشترکان برق مؤسسه هاى تابع وزارت نیرو در این سال، حدود 20624 هزار مشترک بوده است.
6- صنایع نظامى
ایران که قبل از انقلاب تقریبا تمام تسلیحات نظامى خود را از خارج وارد میکرده در زمره یکى از کشورهاى تولید کننده تسلیحات پیشرفته نظامى در جهان قرار گرفته و در کنار کشورهایى چون هند، برزیل و یوگسلاوى مطرح شده است و تولیدات خود را به بیش از 30 کشور جهان صادر میکند. تولید محصولات الکترونیکى و رادارى، ادوات و تجهیزات خاص از این جمله است. اکنون ایران در زمینه صنایع زرهى و ساخت انواع نفربر در بین ده کشور برتر دنیا قرار گرفته است. به برخى از اقدامات انجام شده در صنایع نظامى اشاره میکنیم:
ساخت هواپیماى جنگنده آذرخش، طراحى و ساخت لانچر (پرتابکننده) چهار موشکى با قابلیت شلیک همزمان و تکتک، ساخت چرخبال آموزشى و چرخبال دو موتوره، طراحى و ساخت تانک پیشرفته ذوالفقار و راهاندازى خط تولید انبوه آن، ساخت تانک مدرن، طراحى و ساخت خودرو تانکبر (ببر 400)، ساخت انواع شناورها و یدککشها، ساخت زیردریایى و اسکله شناور، ساخت موشک فاتح 110 (از موفقترین موشکهاى زمین به زمین در جهان) و موشکهاى دوربر شهاب (با سرعتى سه برابر موشک اسراییلى)، راهاندازى خطوط تعمیرات اساسى و بازسازى هواپیماى نظامى و خودکفایى در زمینههاى ساخت و یا تعمیر بسیارى از تجهیزات و قطعات نظامى که در جنگ الکترونیکى کاربرد دارد.
7- صنایع
در بخش صنعت، کشورى که قبل از انقلاب تقریبا تمام کالاهاى صنعتى خود را از خارج وارد میکرده و معدود کالاهاى ساخت داخلش نیز عموما از کیفیت و مرغوبیت پایینى برخوردار بوده، هم اکنون در بسیارى از زمینه ها به تولیدکننده تبدیل شده و تولیداتش نیز در بسیارى از موارد، از جهت کیفیت و استاندارد، قابل رقابت با مشابه خارجى میباشد و در برخى از صنایع- همچون صنایع ساختمانى- سالهاست که به مرز خودکفایى رسیده است.
جمهورى اسلامى وارث صنعتى است که میزان وابستگى آن به خارج بسیار زیاد بوده به همین سبب، صنایع کشور پس از انقلاب، به دلیل محاصره اقتصادى و تامین نشدن مواد اولیه و واسطه اى، دچار رکود شدید شد. از سوى دیگر، صاحبان و مالکان این صنایع که آنها را با استفاده از اعتبارات بانکى تاسیس کرده بودند، از کشور گریختند.
دولت توانست پس از انقلاب در زمینه کاهش وابستگى شدید به مواد اولیه وارداتى، کالاهاى سرمایهاى خارجى، تخصصهاى فنى و اطلاعات و دانش فنى خارجى- که تهدیدى براى صنعت به شمار میرود- اقدامات در خور توجهى انجام دهد. به همین علت پس از انقلاب اسلامى، ظرفیتهاى وسیعى در کشور پدید آمد و تولید مواد اولیه، ایجاد صنایع تبدیلى، صنایع تکمیلى و پر کردن حلقههاى مفقوده صنعت جدى گرفته و گامهاى بلندى در این راه برداشته شد. تقویت و گسترش صنایع پتروشیمى را میتوان در همین ارتباط ارزیابى کرد. میزان تولیدات پتروشیمى کشور که در سال 1357 حداکثر 4/ 7 میلیون تن بوده در سال 1381 به 12/ 5 میلیون تن افزایش یافته است.
امروزه ایران در عرصه صنایع موشکى و مخابراتى به درجهاى از پیشرفت رسیده که به توان ساخت ماهواره دست یافته و وارد باشگاه چند کشور محدود پرتاب کننده ماهواره گردیده است. این موفقیت در حالى به دست آمده که ما در زمینه محصولاتى که قابلیت استفاده در صنایع موشکى و الکترونیک نظامى دارند، در تحریم به سر مى بریم تا جایى که حتى در برخى مواقع از یا چیپ ساده الکترونیکى به ما ممانعت به عمل میآید.
در زمینه سدسازى امروزه در بین 3 کشور برتر دنیا قرار داریم به طورى که پس از پیروزى انقلاب حدود 130 سد ساخته شده و یا در حال ساخت است. در صنایع کشاورزى، هماکنون، تراکتورهاى ساخت ایران به بیش از 30 کشور جهان صادر میشود.
در صنایع نفت و گاز، پروژه صددرصد ایرانى فاز یک منطقه عسلویه به عنوان بزرگترین پروژه نفت و گاز کشور در آبان 83 به بهره بردارى رسید که با بهره بردارى فازهاى دیگر آن سالانه حدود یک میلیارد دلار درآمد نصیب کشور خواهد کرد
8- وضعیت روستاها
فقر و نابسامانى جوامع روستایى از مسائل و معضلات مهم و اساسى کشورهاى توسعه نیافته و در حال توسعه به شمار میرود. به همین جهت برخلاف رژیم گذشته که تنها به توسعه و آبادانى تهران و شهرهاى بزرگ اکتفا میکرد، بعد از پیروزى انقلاب، توجه به روستاها و مناطق محروم کشور براى دولت و برنامهریزان از اولویت خاصى برخوردار شد. در اینجا به بخشى از شاخصهاى برخوردارى روستاها در سالهاى پس از انقلاب اسلامى اشاره میکنیم:
تعداد مراکز بهداشتى و درمانى روستایى در سال 357، 1500 واحد بوده که در سال 1381 به 7345 واحد رسیده تعداد خانههاى بهداشت از 2500 واحد در سال 1357 به 16561 واحد در سال 1381 افزایش یافته است.
برقرسانى به روستاها و مناطق محروم و ایجاد تاسیسات زیربنایى از قبیل توسعه شبکه راههاى روستایى، مخابرات و… در این مناطق از اقدامات موفقیتآمیز پس از انقلاب به شمار میرود.
تعداد روستاهاى برخوردار از برق از 4327 روستا در سال 1357 به 45359 روستا- بیش از 10 برابر ج در سال 1380 افزایش یافته است. همچنین طى دوره 1357- 1317 تنها 8000 کیلومتر راه روستایى کشیده شده بود. اما این رقم بعد از انقلاب به 86000 کیلومتر رسیده است (بیش از 10 برابر در مدتى تقریبا 10 ساله). تعداد روستاهاى بهرهمند از شبکه مخابرات از 312 روستا در سال 1357 به 10429 روستا در سال 1374- بیش از 30 برابر- افزایش یافته. تعداد واحدهاى پستى روستایى هم از 180 واحد در سال 1357 به 4912 واحد در سال 1374- بیش از 25 برابر- رسیده است.
9- کشاورزى و دامدارى
بخش کشاورزى از مهمترین و استراتژیکترین بخشهاى اقتصادى کشور است. در حیطه کشاورزى و دامدارى، طبق آمار رسمى دولت در سال 1356، دولت فقط توانایى تامین مواد غذایى مردم خود براى 33 روز در سال را داشت و مجبور بود باقى مواد غذایى را از خارج وارد کند. براى مثال مرغ را از فرانسه، تخممرغ را از اسرائیل، سیب را از لبنان، پنیر را از دانمارک و… وارد میکرد هماکنون کشورمان به رغم دو برابر شدن جمعیت، به مرز خودکفایى رسیده است به گونهاى که با توجه به اینکه تولید گندم در سال 1356، 5/ 1 میلیون تن بوده و کشور ما سالها از بزرگترین واردکنندههاى گندم در دنیا محسوب میشده در سال 83 با تولید بیش از 14 میلیون تن- بعد از چهل و اندى سال- توانست به خودکفایى در عرصه این محصول استراتژیک دست یابد.
میزان تولید شلتوک برنج در سال 1356، معادل 1/ 1 میلیون تن بود. این رقم در سال 1379 به 2/ 7 میلیون تن افزایش یافت. تولید جو از 900 هزار تن به 3/ 3 میلیون تن و سبزیجات و محصولات جالیزى از 2/ 7 میلیون تن به 15 میلیون تن رسید. در بخش دام نیز رشد قابل توجهى در تولید پدید آمده است به گونهاى که تولید تخممرغ از 215 هزار تن به در سال 1356 به 555 هزار تن در سال 1381 افزایش یافته است. تولید گوشت مرغ، از 63 هزار تن به 724 هزار تن، گوشت قرمز از 587 هزار تن به 947 هزار تن، عسل از 6 هزار تن به 28 هزار تن و شیر خام از 2/ 620 میلیون تن به 5/ 877 میلیون تن رسیده است.
براساس گزارش سازمان خواروبار کشاورزى سازمان ملل متحد،- فائو- ایران در سال 2004 رتبه نخست صادرات کشاورزى را در میان کشورهاى خاورمیانه کسب کرده است.
10- آب
در سال 1357 میزان تولید آب 1/ 5 میلیارد مترمکعب و تعداد انشعاب 2/ 7 میلیون بود، امّا این رقم در سال 1377 به 3/ 976 میلیارد مترمکعب و 7 میلیون فقره انشعاب افزایش یافت.
آمارها در پایان سال نشان مى دهد که انشعاب آب 650 شهر را در پوشش قرار داده است یعنى 43 میلیون نفر در پوشش مصرف آب شهرى و روستایى قرار گرفته اند.
در سال 1385، بیش از 5 میلیارد و 94 میلیون مترمکعب آب در مناطق شهرى شرکت هاى آب و فاضلاب شهرى و بیش از یک میلیارد مترمکعب آب در مناطق روستایى شرکت هاى آب و فاضلاب روستایى تولید شده است.
در مناطق شهرى، طول شبکه هاى توزیع آب، حدود 120 هزار کیلومتر و تعداد انشعاب آب، بیش از 10 میلیون فقره بوده است.
در مناطق روستایى، طول شبکه هاى توزیع آب، حدود 120 هزار کیلومتر و تعداد انشعاب آب، بیش از 3 میلیون فقره بوده است.
11- توسعه مخابرات و تلفن
آمار دقیق تلفن هاى کشور در سال 1357، 850 هزار شماره بود در حالى که این رقم در مرداد ماه سال 82 بالغ بر 13/ 599 میلیون شماره رسید و تا آخر تابستان امسال بالغ بر 23419586 شماره بوده است.
تولید تجهیزات مخابراتى تا پیش از انقلاب، تنها به تولید سوئیچ هاى الکترونیکى EMD و دستگاههاى مخابراتى رومیزى و برخى از دستگاههاى مخابراتى محدود بود، امّا پس از انقلاب- بخصوص پس از سال 68- تغییرات شگرفى در فناورى تولید تجهیزات مخابراتى صورت گرفت.
شبکه فیبر نورى یکى از مهمترین تحولات است. در کنار توسعه و گسترش تلفن هاى واگذارشده تلفن همراه تا مرداد سال 1382 به 2521649 خط رسید. این تعداد تا پایان تابستان سال جارى به 20786880 خط رسید که انتظار مى رود تا پایان سال به 26000000 برسد.
همچنین، راه اندازى شبکه هاى اطلاع رسانى و اتصال به بزرگراههاى اطلاعاتى ج همچون: اینترنت- نیز از خدمات انقلاب در بخش مخابرات کشور است.
12- تحولات در بخش راه و ترابرى
به اعتقاد کارشناسان، پیشرفت در صنعت حمل و نقل کشور، انقلابى در این بخش محسوب مى شود زیرا در 25 سال پیش از پیروزى انقلاب 90 هزار کیلومتر راه آسفالتى و شوسه روستایى و 76 هزار کیلومتر جاده و راه اصلى و فرعى در شهرهاى گوناگون احداث شد در حالى که در سال 57 مجموع راههاى اصلى و فرعى کشور حدود 36 هزار کیلومتر بود.
حال آنکه در پایان سال 1385 مجموع راههاى اصلى و فرعى کشور حدود 1007198 کیلومتر بوده است.
در شبکه ریلى کشور نیز در حال حاضر 6100 کیلومتر شبکه اصلى و بیش از 2000 کیلومتر شبکه فرعى راه آهن وجود دارد و در واقع به همت متخصصان داخلى سالانه 600 کیلومتر راه آهن احداث مى شود که در آینده نزدیک به 1000 کیلومتر امکان افزایش دارد و در بخش حمل و نقل هوایى نیز توسعه چشمگیرى صورت گرفت. در سال 81 بالغ بر 20 میلیون و 200 هزار نفر از طریق فرودگاههاى کشور جا به جا شده اند این رقم در سال 1385 به 26111920 نفر رسیده است. دستیابى متخصصان داخلى به توانایى پیشرفته ترین سطح تعمیر اساسى (اورهال) هواپیماهاى پهن پیکر یکى از موارد پیشرفت در صنعت هواپیمایى است.
ساخت هواپیماهاى ایران 140 با هزینه هر فروند 8/ 5 میلیون دلار و توانایى ساخت 12 فروند در هر سال، نمونه چشمگیرى از پیشرفت هایى است که پس از پیروزى انقلاب اسلامى صورت گرفته است.
ساخت هواپیماهاى آموزشى، بالگرد و هواپیماهاى بدون سرنشین از هواپیماهاى 4 نفره «فجر- 3» از دیگر عملکردهاى سازمان صنایع هواپیمایى است.
تأسیس فرودگاهها در مناطق دورافتاده و محروم کشور از امتیازهاى کشور پس از پیروزى انقلاب است.
13- میانگین رشد اقتصادى
دستیابى به میانگین رشد اقتصادى بیش از 4 در سالهاى پس از پیروزى انقلاب اسلامى با وجود فشارهاى خارجى، تحریم، جنگ تحمیلى، تنش هاى منطقه اى و بین المللى و…، موفقیت چشمگیرى است. با آنکه برخى از کارشناسان براى کشور در حال توسعه اى همچون ایران، تحصیل رشد اقتصادى سالانه بیش از 6 براى یک دوره 20 ساله را ضرورى قلمداد مى کنند تا آثار عقب افتادگى هاى گذشته جبران شود و مسیر توسعه هموار گردد.
رشد اقتصادى ایران در نخستین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادى به حدود 8 و در برنامه دوم به 5 رسید.
انتظار مى رود در چارچوب چشم انداز 20 ساله مقام معظم رهبرى، میانگین رشد اقتصادى شش درصدى تحقق یابد البته باید توجه داشت که با وجود پیشرفت هاى حاصل شده در عرصه هاى گوناگون علوم و فناورى، کشاورزى، صنعت، خدمات و… برنامه اصلاح ساختار اقتصادى کشور- که از اواسط دهه 70 به بعد به آن بیش از گذشته توجه شده است- همچنان با موانع جدى رو به روست که باید با تدبیرى کارشناسانه به رفع آنها همت گمارد.
یکى از آنها، وابستگى شدید اقتصادى ملى به نفت و صادرات آن و دیگرى در بخشهاى مدیریتى و تصحیح زیرساخت هاى کلان اقتصادى است که باید بیش از پیش در این زمینه کوشا بود.
دستیابى به آرمان هاى انقلاب بویژه در بخش اقتصادى، تنها در سایه عزم و بسیج ملى براى جهش صادرات غیرنفتى تحقق مى یابد که تضمین کننده توسعه پایدار و حیات اقتصادى و عدالت اجتماعى است.
14- جمعیت
جمعیت ایران در سال 1356 بالغ بر 34/ 7 میلیون نفر بود. این رقم در سال 1385 به 70495782 میلیون نفر رسیده است و نظام جمهورى اسلامى توانسته است پاسخگوى این افزایش جمعیت باشد.
اگر تنها به میزان خوراک، پوشاک، مسکن، مدرسه، بیمارستان و حمل و نقل آنها توجه کنیم، درمى یابیم که چه خدمات گسترده اى انجام شده است.
15- توزیع درآمد
مطابق آخرین آمارهاى مربوط به توزیع درآمد در سالهاى 1357- 1356، میزان 10 از ثروتمندترین مردم ایران نسبت به 10 فقیرترین آنها به ترتیب 32/ 16 برابر و 24/ 60 برابر اختلاف درآمد داشتند که شکاف آن بسیار است، امّا این رقم با اقدام هایى که پس از پیروزى انقلاب اسلامى صورت گرفت، به 20/ 60 برابر در سال کاهش یافته است.
با اینکه پس از انقلاب شکاف درآمدى ثروتمندترین فرد با فقیرترین، 11/ 5 برابر کمتر شده است و البته این موضوع توفیقى براى انقلاب محسوب مى شود، امّا از سوى دیگر، بیانگر این است که هنوز هم شکاف طبقاتى و درآمدى وجود دارد و متأسفانه پس از گذشت 29 سال از پیروزى انقلاب اسلامى به دلیل وجود مشکلات متعدد، هنوز وضعیت توزیع درآمد در کشور مناسب نیست و فشار اصلى این توزیع ناعادلانه درآمد در قالب فقر که بارها مقام معظم رهبرى مسئولان را به مبارزه با آن فراخوانده اند به قشر حقوق بگیر و مستضعف جامعه وارد مى شود.
گام سوم :
سوالى که در اینجا مطرح میشود این است که چرا با وجود این دستاوردها و تلاشهاى غیرقابل انکار از سوى کارگزاران نظام جمهورى اسلامى، عده اى از مردم و حتى نخبگان از وضعیت موجود اظهار نارضایتى میکنند؟
در پاسخ باید گفت که عوامل متعددى در این قضاوت منفى دخیل بوده است. از جمله:
1 تغییر الگوى مصرف جامعه و بهتر شدن نسبى سطح زندگى مردم، به خصوص از دهه دوم انقلاب به بعد، که به تدریج باعث افزایش سطح انتظارات آنان از زندگى شده است.
2 افزایش چشمگیر سطح آگاهیهاى اجتماعى و اقتصادى افراد جامعه پس از انقلاب و در نتیجه، آرمانگرایى و توجه بیشتر آنان به نقاط ضعف و نارساییهاى وضع موجود به جاى توجه به نقاط قوت آن.
3 ترویج و حاکمیت فرهنگ نادرست اجتماعى در جامعه در سالهاى اخیر، به صورتى که افراد، رفع تمامى مشکلات را تنها از حکومت و دولت- آن هم در کوتاه مدت- انتظار دارند.
4 انعکاس نیافتن مناسب دستاوردها و عدم ارائه آمارهاى دقیق، شفاف و تطبیقى از ابعاد اقدامات و تلاشهاى صورت پذیرفته از سوى کارگزاران نظام جمهورى اسلامى، به خصوص در مقایسه با قبل از انقلاب و کشورهاى منطقه.
5 عدم اطلاع رسانى مناسب به مردم در خصوص مشکلات موجود از جمله کاهش شدید درآمد سرانه نفتى کشور و ورود خسارتهاى هنگفت به دلیل جنگ تحمیلى که در کاهش توان و عملکرد کارگزاران نظام و کارآمدى آنان بسیار موثر بوده است.
6 توجیه نکردن مردم در خصوص سیاستهاى اقتصادى دولت (همچون واقعى کردن قیمتها) که در نگاه آنان، بیتوجهى دولت به مشکلات مردم، تداعى شده است. (که البته این سه عامل اخیر به تنهایى بیانگر ابعادى از ناکارآمدى کارگزاران نظام ج در تبیین عملکرد و توجیه وضعیت فراروى نظام- میباشد)
7 فضاسازى و فعالیت گسترده تبلیغاتى مخالفان داخلى و خارجى نظام در سیاهنمایى وضع موجود و بزرگنمایى مشکلات.
8 افزایش سطح توقعات و مطالبات جمعیت روستایى کشور تحت تاثیر رسانهها و برنامههاى تلویزیونى و بالا رفتن سطح معلومات و ارتباطات فراگیر آنان با شهرها.
9 جوان بودن جمعیت کشور- 60 درصد جمعیت زیر 30 سال- که ایجاد نیاز روزافزون جهت تخصیص بودجه و امکانات در حوزههاى آموزشى و تحصیلى- تفریحى و رفاهى، مسکن و به ویژه اشتغال و ازدواج را به دنبال دارد.
آنچه باعث تاسف میشود این است که امروزه به هنگام اظهارنظر درباره وضع موجود کشور، جدا از برخى تحلیلهاى مغرضانه و جهتدار دشمنان، بخشى از تحلیلها و قضاوتهاى دوستان نیز منصفانه و واقعبینانه ارائه نمیشود. موارد منفى بزرگنمایى شده و بسیارى از اقدامات و دستاوردهاى مثبت نادیده گرفته میشود حتى تلاش جهتدار و معنیدارى در خصوص القاى این نکته به مردم و بخش بزرگى از فرهیختگان و خواص جامعه صورت میگیرد تا وضعیت اقتصادى و درجه توسعه یافتگى کشور حتى در مقایسه با قبل از انقلاب نیز بدتر نشان داده شود ولى تامل واقعبینانه و تحلیل علمى تحولات پس از انقلاب، به وضوح نشان میدهد که با توجه به شرایط و محدودیتهاى موجود، جمهورى اسلامى در مدت عمر خود توانسته ضمن مقاومت در برابر فشارها و تجاوزات بیگانگان، در اصلاح و بهبود وضعیت معیشتى و اجتماعى مردم خود نیز توفیقات فراوانى به دست آورد.
و البته پرداختن به اقدامات مثبت نظام، به معنى نفى یا نادیده گرفتن معضلات و نواقص موجود نیز نمیباشد. مشکلات موجود، اکثرا محسوس و مشهود براى عموم مردم است اما ممکن است نگاه و ذهنیت آنها تنها از زاویه کمبودها و نواقص شکل گرفته باشد، بنابراین، در این بحث، سعى گردید به منظور تعدیل و تصحیح نگرش افراد نسبت به وضع موجود، تلاشها و اقدامات انجام گرفته، مدنظر قرار گیرد و مواردى که لازم است جهت قضاوت منصفانه لحاظ گردد، بیان شود.
در عین حال باید اذعان کرد که اگر مقصود و تعریف ما از کارآمدى، «تخصیص بهینه امکانات در جهت دستیابى به اهداف تعیین شده از سوى انقلاب و نظام جمهورى اسلامى براى تحقق الگوى مطلوب از یک جامعه دینى، انقلابى و انسانى برخوردار از حداکثر مواهب مادى و معنوى» باشد، در این صورت، قطعا تا تحقق آن آرمان مطلوب و مدینه فاضله، فاصلهاى بسیار داریم و ضرورى است براى رسیدن به آن وضعیت، ضمن نقد وضع موجود به علتیابى مشکلات و بررسى دلایل عدم تحقق برخى از اهداف و آرمانها بپردازیم و با ارائه راهکارها و پیشنهادها جهت رفع آنها اقدام کنیم.
گام چهارم : در ارتباط با مثال هایی که برای تخطئه ی وضعیت اقتصادی در دوران جمهوری اسلامی زده می شود ، در یک تحلیل کلان باید عرض نماییم :
یکی از نکاتی که در قضاوت افراد نسبت به وضع موجود تاثیر منفی بر جای گذاشته ، ارزانی قبل از انقلاب و گرانی بعد از انقلاب است . این مسئله از دو جهت باید مورد توجه قرار گیرد .
الف)از جهت سیاست های اقتصادی توسعه ای کشور ، این سوال مطرح می شود که چرا قبل از انقلاب ، قیمت کالاها ارزان بوده و بعد انقلاب گران شده است ؟ بررسی ها نشان می دهد یکی از عمده ترین دلایل این امر ، اعمال تعرفه های گمرکی پایین از سوی دولت نسبت به کالاهای وارداتی خارجی در قبل از انقلاب و افزایش این تعرفه ها بعداز انقلاب بوده است . به عبارت دیگر در نتیجه اعمال تعرفه های گمرکی پایین ، کالاهای خارجی به وفور و با قیمت بسیار نازل در بازار یافت می شد این سیاست اقتصادی نامناسب ، در جهت تضعیف تولیدات داخلی ، افزایش وابستگی اقتصادی کشور به قدرت های صنعتی و تامین بازار برای آنان بوده است زیرا در چنین شرایطی تولید کننده نوپا و کم تجربه داخلی امکان رقابت با تولید کننده توانمند و مجرب خارجی را نمی یابد و به سهولت از صحنه رقابت خارج می شود و حضور در عرصه تولید را مقرون به صرف نمی یابد .
به همین جهت است که ارزانی کالاها (به معنای عرفی آن ) یکی از بزرگ ترین موانع رشد و توسعه اقتصادی در جوامع ، به خصوص در جوامع در حال در حال توسعه تلقی می شود ؛ ارزانی غیر معقول ، موجب تضعیف موقعیت تولید کننده و در نهایت ، تضعیف تولیدات داخلی می شود . از همین رو در اکثر کشورهای پیشرفته اقتصادی ،گرانی وجود دارد . برای مثال ،بانک جهانی برای چندمین بار ، توکیو پایتخت ژاپن را به عنوان گران ترین شهر جهان اعلام کرده است حتی در این کشورها گاه با ارزانی مبارزه نیز می شود ، زیرا با واقعی شدن قیمتها ست که می توان از تولید کننده داخلی حمایت کرد و حمایت از تولیدکننده داخلی نیز در نهایت تامین منافع مصرف کننده داخلی را به همراه دارد .
ب) این مسئله از جهت قدرت خرید اکثریت افراد جامعه نیز قابل تامل و توجه است . بسیار می شنویم که گفته می شود در گذشته مثلا قیمت گوشت فلان مقدار بوده با قیمت تخم مرغ چنان بود و درمقایسه با قیمت های کنونی که بسیار افزایش یاقته در این گونه نتیجه گیری می شود که چون قدرت خرید مردم کاهش یافته ، وضعیت معیشت مردم بدتر شده است ؛
در پاسخ باید توجه کرد که هم ،مشاهده عینی وضعیت جامعه و هم آمارها ، نشان از بهتر شدن نسبی وضعیت معیشت اکثریت افراد جامعه دارد . به عبارت دیگر ، درست است که در گذشته قیمتها پایین بوده ولی قدرت خرید مردم بسیار پایین تر از آن بوده است آمارها و بررسی های رسمی و غیر رسمی گویای آن است که به غیر برخی اقشار جامعه ؛اکثر مردم به خصوص صاحبان مشاغل آزاد از وضعیت معیشتی مناسب تری نسبت به قبل از انقلاب برخودار می باشند . لکن به دلایل متعددی همچون تغییر الگوی زندگی (الگوی مسکن ، خوالک ، پوشاک و لوازم منزل ) و به تبع آن ،افزایش سطح انتظار آنها از زندگی ،ابراز نارضایتی و احساس محرومیت در آنان افزایش یافته است .
به عنوان مثال امروزه الگوی مسکن عموم مردم نسبت به قبل اتز انقلاب و سال های اول انقلاب تغییر یافته است . در گذشته اکثر خانواده ها گسترده بودند ، اما اکنون هسته ای شده اند . مثلا در گذشته اگر عروس یا دامادی به خانواده اضافه می شد ، در یکی از اتاقهای همان خانه جای میگرفت ؛ اما اکنون عموما زوجهای جوان به زندگی در مسکن مستقل روی می آورند .
در خصوص الگوی خوراک نیز شاهد تغییرات اساسی در جامعه خودمان در سال های اخیر هستیم. در حدود 30 سال پیش، قوت غالب خانوادههای ایرانی نان بوده و برنج غذای اعیانی محسوب میشده در حالی که امروز الگوی خوراک اکثریت جامعه تغییر یافته و عموما برنج در غذای روزانه آنان جایگاه خاصی پیدا کرده است. همانگونه که خود نیز اشاره نموده اید آمارهای جهانی نیز گویای بهتر شدن وضعیت رفاه مردم ما در سالهای پس از انقلاب است. بر اساس آمار بانک جهانی، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند؛ اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته یعنی بیش از 8/2 برابر وضعیت رفاه جامعه بهتر شده است؛ البته در این خصوص مباحث فراوان دیگری قابل طرح است که پرداختن به آنها در این مجال نمیگنجد.
در پایان نیز اجمالا نکاتی پیرامون مقایسه ی شخصیت شاهان پهلوی با رهبران جمهوری اسلامی ارائه می گردد:
به عنوان مقدمه ای بر این بخش عرض می نماییم که :
نظام جمهوری اسلامی، نظامی است که مشروعیت خویش را بنا به ادله عقلی و نقلی متعددی که در جای خود از آن بحث شده است از جانب پروردگار متعال کسب می کند و با پشتیبانی و حمایت مردمی جنبه خارجی پیدا می کند ؛ حکومتی که در آن مردم ، نقش آفرین بوده و بر امور حکومت نظارت می کنند و حقوقشان از جانب شرع مقدس اسلام کاملا به رسمیت شناخته می شود ، از این رو گفته می شود اساس شکل گیری این نظام ، مشروعیت الهی حکومت با ضمیمه شدن به مقبولیت مردمی است . در چنین نظامی حاکم که اصطلاحا ولی فقیه خوانده می شد با توجه به داشتن ویژگی ها و شرایطی همچون تقوا ، عدالت ،علم ، فقاهت ، مدیریت و کاردانی تصدی این مسئولیت را بر عهده می گیرد و به همین دلیل علاوه بر ابزارهای کنترل و نظارت بیرونی ، ابزارهای کنترل درونی وی را از هر گونه تمایل به سمت استبداد و دیکتاتوری و تعهداتی که در قبال خدا و ملت دارد باز می دارد به گونه ای که در صورت انحراف از این شرایط ، خود به خود از این سمت عزل می شود که از آن به عنوان «انعزال» یاد می شود . علاوه بر این در این نظام ، ولی فقیه علاوه بر استعداد و توان مدیریتی شخصی، از اصل مشورت نیز در جهت مدیریت کلان نظام بهره می گیرد و با در اختیار داشتن مشاوران لایق و کارآزموده و امین ، تلاش می کند تا بهترین تصمیم گیری را در اداره امور داشته باشد . این در حالی است که نظام سلطنت فاقد هر گونه توجیه عقلانی است و صرفا بر اساس زور و دیکتاتوری بنیان نهاده می شود . در چنین نظامی سر سلسله حکومت صرفا به دلیل در اختیار داشتن زور و قدرت بیشتر و عمدتا با خونریزی های فراوان و ایجاد جو ارعاب و وحشت زمام امور را بر عهده گرفته و سلطنت را موروثی می نماید و اعقاب وی نیز صرفا به دلیل اینکه فرزندان و نوادگان وی هستند استحقاق بر عهده گرفتن منصب سلطنت را پیدا می کنند و لو اینکه از کوچکترین شایستگی در این زمینه بهره مند نباشند .
به نظر می رسد بعد از بیان این مقدمه، مقایسه ی شخصیت رهبران در این دو نوع نظام سیاسی آسانتر می گردد، به چند مولفه به اجمال اشاره می گردد :
الف: رهبرى نظام جمهورى اسلامى، ریشه در تعالیم و آموزه هاى دینى داشته و علاوه بر توانمندى هاى سیاسى و اجتماعى لازم، ویژگى هاى والایى همچون فقاهت، عدالت و تقوا را دارا است و این مسأله موجب مى گردد که حرکت کلى کشور را بر اساس تعالیم اسلامى هدایت نماید و همین صفات و شرایط ویژه به عنوان ناظرانى درونى عملکرد ایشان را کنترل نموده و البته در کنار آن، نهاد نظارتى نیز به عنوان نظارت بیرونى در قانون در نظر گرفته شده است اما در رژیم شاهنشاهی پهلوی به علت فقدان نهاد های نظارتی شاهد بسط دیکتاتوری و استبداد در سرتاسر کشور بودیم. و از سوی دیگر مفاسد و رسوایى هاى اخلاقى و اقتصادى زیادی در طول دوران پهلوی از سوی شخص شاهان این رژیم مطرح گردید.
ب: برخوردارى از ویژگى ها و شرایط والاى رهبرى سبب شده که رهبرى نظام جمهورى اسلامى با اقتدار و صلابت در برابر زیاده خواهى هاى قدرت هاى بزرگ در عرصه بین المللى که حقوق سایر کشورها را نادیده گرفته و منافع خود را در سلطه طلبى و تجاوز به سایر کشورها تعریف مى کنند، ایستادگى نماید و مرعوب قدرت آنان نگردد و شجاعت و اقتدار رهبرى نظام جمهورى اسلامى، قابل مقایسه با شاهان پهلوی نمی باشد. خودباختگی و ترس مفرط این شاهان از سران آمریکا و انگلیس در حدی می باشد که در اعترافات خود این افراد منعکس شده است.
ج: پیوند رهبرى نظام جمهورى اسلامى و مردم فراتر از شاخصه هاى مادى و مسئولیت ظاهرى بوده و نوعى پیوند عمیق معنوى و دلدادگى و ارادت ویژه میان مردم و رهبرى وجود دارد که ناشى از تعالیم دینى مى باشد و نمونه آن را در هیچ یک از نظام هاى سیاسى کنونى و در میان هیچ یک از رهبران سایر کشورها نمى توان یافت. در برابر ، شاهان پهلوی با کشتار های متعدد در طول دوران حکومت استبدادی خویش ، به تحکیم پایه های قدرت شیطانی خویش پرداختند.
د: نوع زندگى فردى رهبرى نظام جمهورى اسلامى، ساده زیستى و اخلاق شخصى ایشان و…، با هیچکدام از رهبران سیاسى دنیا قابل مقایسه نیست و کمتر رهبرى در عرصه جهانى مى توان یافت که چنین ویژگى ها و خصوصیاتى را دارا باشد. رهبران جمهوری اسلامی در سطح ساده ترین افراد جامعه زندگی کرده و به خاطر مقامی که دارند خود را موظف می دانند که از بسیاری از بهره مندی های رفاهی ، در کنار مانده و به جهت مساوات با ضعیف ترین اقشار از بسیاری از تنعمات استفاده ننمایند. استبداد کوچکترین نقشی در شخصیت اینان نداشته و برای ایفای وظایف خویش از وجود گروه های مشاوره ای خبره و کارآمد استفاده می کنند. به هیچ وجه به اطرافیان اجازه ی استفاده از مقام موقعیت خویش را نداده و هیچ گونه فعالیت اقتصادی و جمع آوری مال و ثروت از ایشان مشاهده نمی گردد. اما در نقطه ی مقابل و در شاهان پهلوی شاهد مسابقه ای برای جمع آوری ثروت، نه تنها از سوی شخص شاهان ، بلکه از سوی اطرافیان و فامیل های دور و نزدیکشان بودیم. به نحوی که بعد از انقلاب اسلامی ، بخش های بسیار زیادی از اموال مملکت از طریق حساب های بانکی این افراد در خارج، از کشور به چپاول رفت.
به همین حد از بحث اکتفا نموده و مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی مینماییم.
منتظر سوالات بعدی شما هستیم.
لازم به تذکر است که آنچه بیان شد تنها گوشه ای از مساله ی مورد بحث بوده و برای تکمیل و تعمیق اطلاعات لازم است به منابع ذیل مراجعه نمایید.
92 دستاورد انقلاب اسلامی ایران، با نگرشی بر دیدگاه های امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی(مد ظله العالی)، انتشارات معاونت فرهنگی ستاد مشترک سپاه، 1382
رویش، در آمدى بر کارنامه انقلاب اسلامى، على اکبر کلانترى، نشر معارف.
آثار و نتایج انقلاب اسلامى، محمد باقر حشمت زاده، کتاب کانون اندیشه جوان.
برای کسب اطلاعات بیشتر و تقویت مبانی فکری خود پیرامون ابعاد شخصیتی رهبر معظم انقلاب ( دام ظله العالی ) منابع زیر را به ترتیب اولویت مورد مطالعه دقیق قرار دهید:
تداوم افتاب ، نگاهی نو به شخصیت ایت الله خامنه ای ، به کوشش جمعی از نویسندگان ، موسسه جام جم ، 1389
پرتوی از خورشید ، علی شیرازی ، بوستان کتاب قم ، 1381
زندگینامه مقام معظم رهبری، تهران: انتشارات مؤسسه فرهنگی قدر ولایت،1379
یا از منظر استقلال کشور ، به جرات می توان ادعا نمود جمهوری اسلامی ایران جزو معدود کشورهایی است که از استقلال واقعی در دنیا برخوردارند. ایران بدون اتکا به هیچ کدام از قطب های قدرت در جهان معاصر توانسته است مسیر خود را در آشفته بازار امروزی دنیا باز نموده و در طول سی و شش سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی روز به روز به سمت قله های پیشرفت و عدالت گام بردارد و در این مسیر به هیچ منبع قدرتی به غیر از نیروی لایزال الاهی و حضور پرتوان مردم خویش تکیه نداشته است. حال همین مطلب را مقایسه کنید با وابستگی شدید حکومت پهلوی به آمریکا و انگلیس و نقش بالای آنها در تعیین سیاست های کلان در اداره ی کشور.
یا در عرصه ی جامعیت اهداف، جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس تا به امروز توانسته است با هدف گذاری های دقیق و عینی و ملموس ، و در عین حال جامع ، به عنوان یک کشور موفق در این عرصه ظاهر گردد. تاکید بر سه راهبرد بسیار کلان ، استقلال، آزادی، و جمهوری اسلامی در بدو پیروزی انقلاب اسلامی و سپس تدوین برنامه های 5 ساله توسط دولت ها و تدوین و ابلاغ چشم انداز بیست ساله و سیاست های کلان نظام از سوی رهبری انقلاب اسلامی، سند گویایی بر هدفگذاری های دقیق و در عین حال جامعیت اهداف در جمهوری اسلامی ایران دارد. بسیاری از کشور های دنیا از چنین هدفگذاری هایی بی بهره می باشند. بی برنامگی و هرج و مرج در اداره ی کشور در دوران پهلوی مساله ای است که دوست و دشمن بر آن اعتراف دارند. در ادامه دراین باره توضیحات بیشتری ارائه خواهد گردید.
در عرصه ی شتاب علمی نیز جمهوری اسلامی ایران توانسته است در طول سال های بعد از انقلاب اسلامی در عرصه ی پیشرفت های علمی به قله های بسیار بالایی در عرصه ی علم و فن آوری دست یابد. هوا و فضا، ساخت و پرتاب ماهواره، تکنولوژی نانو، انرژی هسته ای، سانترفیوژهای نسل جدید، موشک های قاره پیما و بالستیک، اقسام تجهیزات نظامی، پهپاد های جاسوسی، سلول های بنیادین، تاسیسات استخراج و فرآوری محصولات نفتی، و … عرصه هایی از علم و فنآوری هستند که جمهوری اسلامی ایران در آنها به اوج قله ها رسیده و جزو چند کشور معدود دارنده ی این تکنولوژی ها به شمار می رود. جالب اینکه دستاورد علمی دوران طاغوت پهلوی ، تنها در وجود صنایعی خلاصه می گردیده است که جز مونتاژ ، هیچ ماهیت دیگری نداشتند و اگر احیانا صنایعی نیز در این دوران پایه گذاری شده است، فن آوری آن تنها در دست متخصصان خارجی بوده است .
در ساحت فرهنگ نیز به قدری مطلب روشن است که هرگونه توضیحی ، لغو به نظر می رسد. برچیده شدن بساط فساد اخلاقی، اعم از کاباره ها، فاحشه خانه ها، مشروب فروشی ها، فیلم های غیر اخلاقی از سینما ها، سوق دادن جوانان به سمت تباهی اخلاقی در مدارس و در رسانه ها و در مقابل بسط فضای معنویت در بین جوانان، ایجاد انگیزه در قشر جوان برای تحصیل و طی نمودن پله های ترقی، مبارزه ی بی امان با فساد در تمامی چهره های آن ، همه و همه دستاورد های درخشانی در عرصه اخلاق و فرهنگ در جمهوری اسلامی هستند.
اما شاید بتوان پربحث ترین عرصه در ساحت مقایسه ی فوق الذکر را عرصه اقتصادی و فعالیت های اقتصادی دانست که پیرامون آن سخن های فراوانی مطرح گردیده است. در ادامه در چند گام و به صورت مفصل به بررسی این موضوع می پردازیم:
متاسفانه امروزه یکی از اصلی ترین دست آویز های منتقدان نظام جمهوری اسلامی، اقتصاد و سلسله مسائل مرتبط با آن می باشد. ریشه ی برخی نابسامانی ها در عرصه اقتصاد کشورمان را می توان در چند حوزه رصد نمود.
اولا این عرصه از سوی دشمنان ملت مسلمان ایران به عنوان پاشنه آشیل نظام اسلامی مورد هدف قرار گرفته است. تحریم های همه جانبه علیه نظام جمهوری اسلامی به بهانه های مختلف را می توان یکی از جلوه های این هجوم همه جانبه دانست. و در زمان حاضر مشکل بلوکه کردن دارایی های جمهوری اسلامی ایران در کشور های مختلف را بایستی به مشکل این تحریم ها افزود.
ثانیا در کنار این فشار و تهدید خارجی، در داخل نیز برخی اقدامات کارشناسی نشده و احیانا کم کاری ها موجب آسیب پذیر تر شدن نظام اسلامی در حوزه اقتصادی شده و اقدامات موثر دولت و مجلس در مهار تورم و ساماندهی امور اقتصادی را کمرنگ کرده و موجب دیده نشدن اقدامات مثبت می شود. به هر حال لازم است تمام نهاد های مربوطه با تمام توان خود را برای رفع نقایص داخلی در اقتصاد و همچنین مقابله ی با تحریم ها بسیج نمایند.
ثالثا بخش نسبتا وسیعی از مشکلات اقتصادی کشورمان معلول نوسانات اقتصاد جهانی می باشد. این مساله زمانی خود را بیشتر نشان می دهد که به نقش نفت در اقتصاد کشورمان توجه وافی داشته باشم.
و نکته ای را که می بایست در تحلیل وضعیت اقتصادی کشور – علاوه بر مشکلات فوق – بدان توجه نمود این است که برآیند فعالیت های اقتصادی یک کشور تنها معلول عملکرد مسوولان اقتصادی نیست. شاید بتوان اصلی ترین عامل در برخی نابسامانی های اقتصادی کشور را عدم توجه به زیر ساخت های اقتصادی در دوران قبل از انقلاب اسلامی و هم چنین اتکای اقتصاد کشور بر نفت و به اصطلاح اقتصاد نفتی دانست. اما علی رغم تمامی کاستی ها و نقایص ، جمهوری اسلامی توانسته است در کاهش وابستگی بودجه به نفت و همچنین گسترش زیر ساخت های کشور گام های اساسی ای بر دارد.
وجود برخی فساد های اقتصادی نیز در تیره نمودن فضای مدیریت اقتصادی کشور نقش ویژه ای دارد. در ریشه یابی علل و زمینه های فساد اقتصادی می بایست به نکات ذیل توجه داشت. در واقع فساد اقتصادی و مالی؛ عوامل مختلفی دارد که از جمله می توان به فرهنگ غلط بر جای مانده از دوران طاغوت، تغییرات فرهنگی در میان مردم و مسئولین در سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی، سیاست های توسعه ای صرفا مادی گرایانه، تساهل و تسامح اقتصادی، هزینه کردن از بیت المال، نوع انتخابی که مردم در انتخابات های مختلف انجام داده اند و … اشاره کرد .تذکر این نکته از آن رو بود که تصور نکنیم برخورد با مفاسد اقتصادی و ایجاد زمینه های مبارزه با این بلای خانمانسوز جامعه تنها وظیفه ی یک مسوول خاص در نظام جمهوری اسلامی می باشد بلکه وظیفه ای است همگانی که هم بر عهده مردم می باشد و هم بر عهده مسئولین و شاید بیش از هر کس دیگر این وظیفه بر عهده مردم می باشد تا از سویی با مطالبه مبارزه با مفاسد اقتصادی انگیزه مسئولان را در این امر بیشتر و بیشتر نمایند و هم از سویی با حمایت خود از اقداماتی که دستگاه های ذی ربط در مبارزه با مفاسد اقتصادی انجام می دهند هم باعث دلگرمی آنان شوند از سوی دیگر با انتخاب مسئولان دلسوزی که دغدغه مبارزه با مفاسد اقتصادی دارند چه در حوزه تقنین و چه در حوزه اجرا زمینه را برای فرصت طلبان و مفسدین اقتصادی ناامن نمایند
با همه ی این اوصاف و وجود تمامی مشکلات فوق جمهوری اسلامی ایران در طول سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، قدم های بسیار مهم و اساسی ای را در بهبود وضعیت اقتصادی کشور بر دارد که قطعا این تلاش ها ، وضعیت اقتصاد ایران در دوره ی جمهوری اسلامی را بسیار درخشان تر و اساسا غیر قابل مقایسه با دوران طاغوت پهلوی معرفی می نماید. . تلاش در جهت کاهش وابستگی بودجه ی کشور به نفت، افزایش صادرات غیر نفتی، بالا بردن میزان تولید ناخالص ملی، تمرکز بر روی رشد اقتصادی، تلاش برای مهار و کاهش تورم، توجه فراوان به زیر ساخت ها به ویژه در دوران بعد از دفاع مقدس، هدفمندی یارانه ها، اصلاح ساختار بانکی و ده ها اقدام دیگر، تلاش هایی هستند که دولت های مختلف در دوره ی جمهوری اسلامی در این راستا برداشته اند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این زمینه می فرمایند:
«دشمن در تبلیغات وسیع خود تلاش میکند که کمبودهای معیشتی و اقتصادی کشور را به نظام اسلامی و به جمهوری اسلامی نسبت بدهد؛ این نقشهی دشمن است. آنها میخواهند اینجور وانمود بکنند که نظام اسلامی قادر نبوده است و قادر نیست مشکل اقتصادی ملّت ایران را و مشکلات اساسی ملّت ایران را حل کند و گرهها را باز کند؛ یک سوءاستفادهی اینجوری میخواهند بکنند برای کوبیدن نظام اسلامی. این حرف ناشی از بغض و عداوت و کینهی آنها به نظام اسلامی است. این یک حرف خلاف واقع است، خدماتی که نظام اسلامی و جمهوری اسلامی به ایران و ملّت ایران در این مدّت کرده است، یک خدمات برجسته و فوقالعاده است. اگر وضع ملّت را و وضع کشور را مقایسه کنیم با قبل از دوران اسلامی یعنی در دوران طاغوت، آنوقت معلوم میشود که چه خدمات بزرگ و ارزشمندی را نظام اسلامی تقدیم کرده است. بله، ضعفهایی وجود دارد؛ این ضعفها مربوط به مدیریّت ماها است، این مربوط به کمبودها و ناتواناییهای مدیرانی است که در بخشهای مختلف مشغول کار بودهاند؛ امّا نظام اسلامی تواناییهایی را در خود پرورش داده و مدیرانی را تربیت کرده است که توانستهاند کارهای بسیار بزرگی را در طول این سی و چند سال برای کشور انجام بدهند؛ آنهم درحالیکه در این سی و چند سال، ملّت از همه طرف در فشار تحریم و فشار اقتصادی دشمنان بوده است.
من چند نمونه را عرض میکنم. البتّه اینها فقط نمونههایی است که من میگویم وَالّا آن فهرست خدمات نظام جمهوری اسلامی، یک فهرست بسیار طولانیتر از این حرفها است. ببینید! جمعیّت کشور از اوّل انقلاب تا امروز دو برابر شده است. یعنی از حدود چهل میلیون به نزدیک به هشتاد میلیون رسیده است، امّا آنچه اتّفاق افتاده و آن کارهایی که در زمینههای مختلف انجام گرفته است، بحث دو برابر و سه برابر نیست، [بلکه] ارقام فوقالعاده و بسیار چشمگیری است.
در زمینههای زیرساختی، کارهایی در کشور شده است که حقیقتاً از نظر معیار و مقیاسی، [که] انسان با کشورهای دیگر میسنجد، بسیار بزرگ و عظیم است. از باب مثال: راههای کشور در این مدّت، شش برابر شده است؛ ظرفیّت بنادر کشور در این مدّت، بیست برابر شده است؛ سدهای مخزنی کشور -که آب شُرب و آب کشاورزی را تأمین میکنند- سی برابر شده است؛ تولید برق کشور، چهارده برابر شده است؛ صادرات غیر نفتی کشور، ۵۷ برابر شده است -قبل از انقلاب، [یعنی] در دوران طاغوت، صادرات کشور تقریباً منحصر بود به نفت و یک مختصری اشیاء تولیدی دیگر که درجنب صادرات نفتی، تقریباً هیچ بود؛ امروز صادرات غیر نفتی ۵۷ برابر افزایش پیدا کرده است- تولید محصولات پتروشیمی سی برابر و تولید محصولات فولادی پانزده برابر [شده است]؛ اینها کارهای زیرساختی است؛ هر کشوری بخواهد تحرّک پیدا کند، پیشرفت اقتصادی پیدا کند، به این چیزها احتیاج دارد؛ این کارها در دوران انقلاب انجام گرفته است.
در زمینهی علم و فنّاوری، از اوّل انقلاب [تا کنون]، تعداد دانشجویان ۲۵ برابر شده است؛ اوّل انقلاب، همهی دانشجویان کشور دویستوخردهای هزار [نفر] بود، امروز نزدیک پنج میلیون دانشجو در کشور مشغول تحصیل هستند؛ مقالات علمی شانزده برابر [شده]؛ و فعّالیّتهای علمی و فنّاوری فراوان دیگر.
در زمینهی توسعهی اجتماعی و انسانی، شاخصها بسیار بالا است. در زمینهی خدمات -خدمترسانی- به مردم -مثل برق و گاز و تلفن و آبادی روستاها- آمارها بسیار خوب و مژدهبخش است. در زمینهی فعّالیّتهای نظامی، آمارها فوقالعاده است؛ کشوری که قبل از پیروزی انقلاب، از لحاظ نظامی وابستهی محض به خارج از کشور بود -آن هم به دشمنانی مثل آمریکا- امروز از لحاظ پیشرفتهای نظامی، آنچنان چشمگیر است که چشم دشمن را هم میزند، او را هم خشمگین و نگران و عصبانی میکند.
اینها همهاش هنر نظام اسلامی است؛ اینها کارهایی است که نظام اسلامی کرده است. عرض کردم که اگر این فهرست را بخواهم بگویم، یک فهرست بسیار طولانی است و کار از اینها برتر و بالاتر است. البتّه انقلاب متوقّف نمیشود، پیشرفت متوقّف نمیشود؛ کارهای زیادی وجود دارد که باید انجام بگیرد و به حول و قوّهی الهی انجام خواهد گرفت و در سیاستهای کلّی نظام اسلامی [هم] به آن کارهایی که باید در آینده انجام بگیرد، تصریح شده است و ذکر شده است که چه کارهایی باید انجام بگیرد.
خب، ضعفهایی هم داشتهایم که کم نبوده؛ بنده از ضعفهای فعّالیّتهای مسئولین کشور -از جمله خودِ این حقیر- در سطح عموم ملّت ایران و در طول سالها، آگاهم؛ ضعفهای زیادی وجود داشته که این مربوط به مدیریّتهای ما است، مربوط به حرکت عمومی نظام اسلامی نیست. ما هرجا یک مدیریّت انقلابیِ فعّالِ پُرتحرّک داشتیم، کار پیش رفته است؛ هرجا مدیریّتهای ضعیف، بیحال، ناامید، غیرانقلابی، و بیتحرّک داشتیم؛ کارها یا متوقّف مانده است، یا انحراف پیدا کرده است. این مسئلهای است که وجود دارد؛ یک اشکالی و یک ضعفی است که وجود دارد؛ باید مدیرانمان انشاءالله پُرانگیزهتر باشند، کارآمدتر باشند، تلاش بیشتری را انجام بدهند، و به حول و قوّهی الهی همینجور هم خواهد شد. من بهطور قاطع عرض میکنم که اگر مدیریّت در بخشهای مختلف کشور، متدیّن باشد، انقلابی باشد و کارآمد باشد، همهی مشکلات کشور حل خواهد شد؛ ما مشکل غیرقابل حلّی در کشور نداریم.»(بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در نخستین روز سال ۱۳۹۶، http://www.leader.ir/fa/speech/17809)
در ادامه به منظور آشنایی با این تاثیرات و دستاوردها و عظمت این دستاوردها که باعث شده است تا انقلاب اسلامی ایران را انقلابی بزرگ بنامیم مقاله ای که اخیرا در همین زمینه منتشر شده است خدمت شما تقدیم می کنیم که امید است مطالعه آن راهگشای شما باشد :
انقلاب اسلامی ایران را بی شک باید یکی از مهم ترین و تاثیر گذار ترین انقلاب های جهان دانست که آثار آن هم در درون مرزها و هم فراتر از مرزها بسیار عمیق بوده است به گونه ای که با توجه به این تحولات و دستاوردهایی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از این انقلاب ناشی شده است می توان آن را انقلاب به معنای واقعی کلمه دانست ؛ درست در نقطه مقابل برخی نظریه پردازی های بیگانه که تلاش می کنند تا «انقلاب بودن» انقلاب اسلامی ایران را با توجه به ویژگی ها و شاخصه هایی که با مبانی غربی سازگاری ندارد مورد تردید قرار دهند .
یکی از ویژگی های این تحولات و دستاوردها این است که در اکثر زمینه ها اعم از سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ، علمی و … حاصل شده است به گونه ای که شاهد یک تحول عظیم و فراگیر در کل ساختارهای کشور بوده ایم . البته قصد ما در این مقاله این نیست که کلیه این دستاوردها را به صورت مفصل و یا حتی اجمالی به رشته تحریر در آوریم ، چرا که با توجه به حجم عظیم تحولاتی که در اثر انقلاب اسلامی رخ داده است پرداختن به کل آن در یک مقاله که اقتضایش اختصار گویی است امکان پذیر نمی باشد، با این حال هدف اصلی ما در این مقاله این است که برخی از مهم ترین دستاوردها را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم، بر این اساس راهکاری که برای این منظور مناسب تر است تقسیم بندی این دستاوردها به چند بخش می باشد که ما در اینجا آن را به دستاوردهای سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و علمی تقسیم بندی می کنیم ، هر چند می توان با توجه به پیشرفت هایی که در عرصه های دیگر وجود دارد تقسیم بندی های دیگری را هم به این تقسیمات اضافه نمود که با توجه به همپوشانی برخی از این موضوعات نسبت به برخی از آن دستاوردها و بنای این مقاله برای مختصر گویی و نه ذکر همه دستاوردها ، ضرورتی به ذکر این سرفصل ها وجود ندارد .
مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی بر اساس تقسیم بندی پنجگانه سابق عبارتند از :
الف – دستاوردهای سیاسی
1. سرنگونی نظام نامشروع و استبدادی شاهنشاهی که 2500 سال بساط سلطه خویش را بر سر ملت گسترده بود ، این دستاورد را باید راهگشاترین دستاورد انقلاب اسلامی دانست چرا که به برکت آن کلیه تغییرات و تحولات دیگر رقم خورد ، در واقع رژیم شاهنشاهی بزرگترین مانع هر گونه تحولی در کشور بود و به دلیل ذات استبدادی آن هر گونه اصلاحی در آن فاقد اثر بود ، چنانکه در جریان نهضت مشروطه ، تجربه مهم تلاش برای اصلاح نظام استبدادی شاهنشاهی از طریق تبدیل کردن آن به نظام مشروطه با روی کار آمدن رضا شاه و پس از وی محمد رضا پهلوی و بسط استبداد در قبای موجه تری به نام مشروطه سلطنتی به شکست انجامید، در این مقطع زمانی حتی علمای نامداری همچون میرزای نائینی تلاش کردند تا با توجه به عدم امکان برقراری حکومت اسلامی به زعامت رهبر دینی ، از نظام مشروطه سلطنتی به عنوان نظامی که شرّ کمتری از نظام سلطنتی استبدادی دارد دفاع کرده و به تئوریزه کردن آن بپردازند ، اما امام خمینی (ره) با مشاهده این تجربیات ، نخستین هدفی را که برای مبارزه انتخاب کردند شاه و نظام سلطنتی بود تا جایی که در سخنرانی های سال های نخستین مبارزه نیز رسماً به شاه حمله کرده و حتی شاه دوستی را معادل «غارتگرى، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، و تجاوز به مراکز علم و دانش »[1] معرفی کردند و به این ترتیب با توجه به اینکه چنین نظامی بزرگترین مانع رشد و پیشرفت همه جانبه ملت ایران بود هیچ گونه مماشاتی را با این نظام نپذیرفتند تا جایی که شرط ملاقات خود با عواملی از رژیم که خواهان ملاقات با ایشان بودند را استعفای آنها از مناصب خود در رژیم سلطنت اعلام کردند و حتی برخی از آنها همچون شهردار تهران را پس از استعفا مجدداً در سمت خود ابقا نمودند تا نشان دهند که حتی یک چهره ثابت در دو نظام شاهنشاهی و نظام مبتنی بر ولایت فقیه تفاوت دارد و آنچه اولویت اصلی اوست کنار رفتن نظام شاهنشاهی می باشد و لو اینکه در نظام غیر شاهنشاهی ، برخی ازهمان چهره ها به قدرت برسند .
2. استقرار نظام مردمسالار دینی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر ولایت فقیه: همانطور که می دانیم اکثر مردم کشور ما پیرو مکتب شیعه هستند که یکی از غیر قابل خدشه ترین اصول آن عبارت است از لزوم کسب مشروعیت حکومت از جانب معصوم (ع) و طاغوت بودن هر حکومتی که مشروعیتش منتسب به معصوم نباشد که بر این اساس با مراجعه ای به منابع دینی در می یابیم که تنها فقها هستند که این حق را از جانب امام معصوم (ع) دارا هستند و به عنوان نواب عام امام زمان(عج) حق حکومت را دارا هستند که از آنها به عنوان ولی فقیه یاد می کنیم ، لذا لزوم مشروعیت الهی حکومت و بحث ولایت فقیه ، مهمترین محور اندیشه سیاسی شیعه در طول تاریخ بوده است و از زمانی که نخستین کتاب های فقهی – استدلالی شیعه به رشته تحریر در آمده است یعنی از زمان شیخ مفید این بحث به تعابیر گوناگون همچون سلطان عادل ، امام المسلمین و … در کتاب های فقهی مورد بررسی قرار گرفته است ، هر چند به دلیل عدم امکان اعمال حاکمیت فقها در اکثر مقاطع تاریخی ، این بحث به صورت حاشیه ای و در ضمن مباحث دیگر مطرح شده است اما اصل آن به عنوان یک اصل خدشه ناپذیر همواره در میان فقها مطرح بوده است . با تمام این احوال، امکان اعمال ولایت فقیه به صورت کامل ، تا زمان انقلاب اسلامی ایران هرگز فراهم نشده بود ، از این روی امام خمینی (ره) که کوله باری از تجربیات هزار و چهارصد ساله تاریخ تشیع را بر دوش می کشید ، تصمیم گرفتند تا پس از نابودی نظام منحط گذشته ، تئوری ولایت فقیه را به صورت عملی در قالب یک نظام منسجم و نهادمند که امکان اعمال بسیاری از اختیارات ولی فقیه وجود داشته باشد ، به مرحله اجرا بگذارند و با توجه به لزوم نقش آفرینی مردم در تحقق عینی حکومت بر مبنای اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) ، نظریه ولایت فقیه را در درون ساختار نظامی دینی و در عین حال مردمسالار تحت عنوان جمهوری اسلامی ایران عملی نمودند که ویژگی آن این بود که علاوه بر مشروعیت الهی حکومت ، مردم نیز با پذیرش خود به آن جنبه مقبولیت بخشیدند و در نتیجه برای نخستین بار در طول تاریخ شیعه و پس از دوران صدر اسلام ، حکومتی مبتنی بر اندیشه سیاسی شیعه جعفری توانست به صورت مستقیم نظامی سیاسی خود را پی ریزی نماید که مردم نیز آن را با جان و دل پذیرا شدند .
3. تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خویش که وقوع انقلاب اسلامی ایران نخستین گام در این راستا بود ، در واقع یکی از ویژگی های مهم این انقلاب این بود که در کنار نیروهای فعال انقلابی همچون رهبران و عناصر سیاسی انقلاب ، مردم نیز با آگاهی های حاصل شده ، خواستار انقلاب بودند و به همین دلیل این انقلاب با حضور پرشور و یکپارچه ملت ، به پیروزی رسید و پس از آن نیز برای استقرار نظام جدید از مردم نظر خواهی شد و به همین ترتیب تمام ارکان نظام جدید با خواست و اراده مردم شکل گرفت ، در واقع اراده مردم در جهت تغییرات در سرنوشت سیاسی خود بر این قرار گرفت که با انقلاب خود نظام منحط و پوسیده استبدادی را ریشه کن و به جای آن نظامی جدید مبتنی بر الگوی مردمسالاری دینی پی ریزی نمایند که حضور و اراده مردم در ساختارها و ارکان آن کاملاً نمایان باشد و این یعنی حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خویش ، در این زمینه مقام معظم رهبری معتقدند : «در طول تاریخ ما، هیچ حادثهای مثل حادثهی پیروزی انقلاب اسلامی و حوادث بعد از آن نبوده است که مردم در آن، نقش مستقیم داشته باشند. در انقلاب اسلامی مردم آمدند؛ … با اینکه متکی به قدرت و زور هم نبودند، سلاح هم نداشتند، اگر هم داشتند، به کار نمیبردند، اما در عین حال توانستند یک رژیمِ تا دندانمسلحِ متکی به قدرتهای استکباری را بکلی از پا در بیاورند و انقلاب را پیروز کنند. منتها نکتهی اساسی در انقلاب ما این بود که نقش مردم با پیروزی انقلاب تمام نشد؛ … در گذشته همیشه می گفتند کشور صاحب دارد؛ منظورشان این بود که فلان امیر و فلان حاکم و فلان سلطان صاحب کشور است! مردم نقشی نداشتند، کارهای نبودند. امروز به برکت انقلاب اسلامی، مردم میدانند کشور صاحب دارد؛ صاحب کشور هم خود مردمند.»[2]یکی دیگر از شواهد این دستاورد ، عبارت است از نقش مردم در انتخاب مسئولان نظام تا جایی که به قول مقام معظم رهبری «امروز در جمهوری اسلامی همهی مقاماتی که به نحوی در کار مردم دخالت دارند، مستقیم یا غیرمستقیم منتخب خود مردمند؛ حتّی رهبری.»[3]4. تحقق آزادی های مشروع منطبق با ارزش ها و بنیان های بومی ، این در حالی است که تا پیش از انقلاب اسلامی تنها آزادی که وجود داشت ، آزادی در مسیر هر چه نزدیک تر شدن به غرب از نظر وضعیت فرهنگی بود و فراتر از آن چیزی به نام آزادی به ویژه از نظر سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی حتی با معنای غربی آن وجود نداشت و تنها روزنه های به وجود آمده در مقاطعی از تاریخ همچون مشروطه و یا تحولات شهریور 20 ، برای آزادی های سیاسی نیز بلافاصله با روی کار آمدن دیکتاتوری جدید بسته می شد و به این ترتیب آزادی تبدیل به آرزوی دست نایافتنی ملت ایران شده بود و به هیمن دلیل بود که یکی از شعارهای اصلی مردم در راهپیمایی های پیش از انقلاب اسلامی عبارت بود از «استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی» ؛ شعاری که آن را عصاره خواست های ملت در جریان انقلاب اسلامی دانسته اند و عنصر آزادی خواهی در آن نقش برجسته ای دارد ، به همین دلیل است که دادن آزادی های مشروع و منطبق با ارزش های بومی که آزادی توام با مسئولیت در برابر خدا[4] ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی تبدیل شد و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف به «تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون»[5] گردید . بر همین اساس آزادی های متعدد در عرصه های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و … در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است که محدوده آن ها را ارزش های بنیادین و مصالح ملی تعیین می کند .
5. تغییر در سیاست خارجی کشور ، استقلال در تصمیم سازی های دیپلماتیک و نزدیک شدن به ملت های مظلوم و مستضعف ، این در حالی است که تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، سیاست خارجی کشورمان تابعی از سیاست های قدرتهای سلطه گر جهانی بود و رژیم شاه به گونه ای به تدوین و اجرای سیاست خارجی خود می پرداخت که گویی مسئولیت وی نه حفظ وتامین منافع ملی بلکه حفظ منافع غربی هاست و حتی از تصریح به این مساله نیز ابایی نداشت ، چنانکه شاه در پاسخ در زمینه مطرح شدن ایران به عنوان ژاندارم منطقه صریحا این ماموریت خود را به منظور حفاظت از منافع غرب عنوان کرده و می گوید : « ارتش ما در واقع قادر بود در این ناحیه که برای غرب اهمیت استراتژیک فوق العادهای دارد، هرگونه ناآرامی محلی را متوقف یا در نطفه خفه کند.»[6] ، نتیجه چنین سیاست هایی این بود که علاوه بر خدشه دار شدن حیثیت بزرگترین کشور شیعه جهان بابت ارتباطات پیدا و پنهان آن با رژیم صهیونیستی و عدم استقلال در تصمیم گیری های سیاست خارجه ، ملت ایران نیز هزینه های هنگفتی را در اثر این سیاست ها مجبور بودند تحمل کنند همچون دخالت های بی دلیل ایران در ظفار .
6. پیوند میان مردم و مسئولان نظام و احساس همدلی و همراهی مردم با مسئولان که چنین مساله ای برای نخستین بار در طول تاریخ کشورما رخ می داد چرا که نظام های سلطنتی همواره خود را فراتر از مردم می دانستند و به همین جهت کلیه اعضای سلطنتی به همراه مسئولین کشور سعی می کردند تا با پناه بردن به کاخ های مجلل خود ، به هر میزان که می توانند از مردم فاصله بگیرند ، همچنین همین اعتقاد ، مهم ترین منشا این تصور غلط در نظام شاهنشاهی بود که اساسا مردم حق دخالت در سیاست و حکومت ندارند ، با تمام این احوال با پیروزی انقلاب اسلامی ایران که مردم نقش اصلی و اساسی در پیروزی آن داشتند رهبران انقلاب نه تنها خود را از مردم متمایز نکردند بلکه همچنان همدلی و پیوستگی میان مردم و مسئولان برقرار ماند به ویژه همدلی میان مردم و رهبران ارشد نظام که تجلی این همدلی را می توان در استقبال از مسئولان عالی نظام به ویژه مقام معظم رهبری در سفرهای استانی ، مشارکت در مراسم سالگرد بنیانگذار انقلاب اسلامی ، مشارکت میلیونی مردم در نماز جمعه های برگزار شده توسط رهبر انقلاب و … به راحتی می توان مشاهده کرد که یکی از دلایل آن تداوم ساده زیستی رهبران نظام و نیز تداوم ارتباط با مردم می باشد که هر چند به دلیل مسائل ومشکلات امنیتی این ارتباطات به صورت محدود می باشد اما آنچه مهم است اصل این ارتباط و ارادت متقابل مردم و رهبران نظام می باشد که علیرغم گذشت بیش از سی و پنج سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان ادامه دارد .
7. تبدیل ایران به یک کشور مهم ، تاثیر گذار و تعیین کننده در عرصه تحولات بین المللی که این اهمیت و تاثیر گذاری نه تنها ادعای طرفداران نظام جمهوری اسلامی است بلکه در اعترافات گفتاری وعملی قدرتهای تاثیر گذار جهانی نیز مشهود می باشد ، به عنوان مثال درخواست های مکرر آمریکا برای مذاکره پیرامون حل مشکلاتی که با آن در کشورهایی همچون عراق مواجه شده است و یا ترس از تحرکات ایران در قبال تهدید های آمریکایی ها بر علیه کشورهای متحد ایران همچون سوریه که باعث عملی نشدن حمله به این کشور شد و نیز تلاش های مضاعف برای جلوگیری از قدرت یافتن هر چه بیشتر ایران ، همه وهمه حاکی از اعتراف عملی کشورهای غربی به قدرت مهم وتاثیر گذار در منطقه و جهان می باشد ، علاوه بر این در اکثر تحولات منطقه ای شاهد نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران هستیم به گونه ای که هر تحرکی بدون در نظر گرفتن نقش کشورمان به نتیجه نمی رسد چنانکه در سوریه غربی ها ومتحدان منطقه ای آنها بارها اعلام کردند که حاضر نیستند نقشی برای ایران قائل شوند و نخستین پیشنهادی که که برای حل بحران سوریه اعلام می کردند برکناری بشار اسد بود اما باگذشت زمان ، شکست این طرح ها و پیشنهاد ها مشخص شد و امروزه با اذعان غربی ها به این شکست ، زمزمه هایی مبنی بر حل بحران با پذیرش بشار اسد در این کشور شنیده می شد . در مجموع می توان گفت هر تحول و بحرانی که در منطقه بدون در نظر گرفتن ایران بخواهد مورد چاره اندیشی قرار گیرد بدون نتیجه می ماند و این یعنی تاثیر و قدرت ایران در سطح جهان .
8. چرخش ایران از کشور حامی رژیم صهیونیستی به کشور مدافع آرمان فلسطین و تبدیل شدن آن به محور اصلی مقاومت ضد صهیونیستی ، در همین زمینه لازم است اشاره نماییم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، شاه ، دولت جعلی رژیم صهیونیستی را به صورت دوفاکتو به رسمیت شناخته بود[7]، هر چند در مقام عمل ، این روابط حتی فراتر از روابط با کشورهایی بود که آن ها را به صورت کامل به رسمیت می شناخت و این مساله تا جایی پیش رفته بود که یکی از سه مساله ای که رژیم شاه امام خمینی را در سال 1342 از صحبت در باره آنها ممنوع کرده بود سخن گفتن در باره رژیم صهیونیستی بود[8] ، همین مواضع در کنار اتهامات تاریخی که در جهان اسلام همواره توسط عناصر تفرقه افکن بر علیه شیعیان مطرح می شد همچون اتهام همراهی شیعیان با یهود ، باعث شده بود که تصویری غلط از ایران و ایرانیان و به ویژه شیعیان در جهان اسلام نقش بندد ، اما موضع گیری های امام خمینی (ره) بر علیه این رژیم و اعلام خط مشی ضد صهیونیستی انقلاب اسلامی و اقداماتی که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تقابل با رژیم صهیونیستی صورت گرفت همچون تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی و تبدیل آن به سفارت فلسطین ، خط بطلانی بر این تصورات غلط کشید و حتی ایران را تبدیل به محور مقاومت نمود به گونه ای که همان سال ها عده زیادی از نیروهای انقلابی به صورت داوطلب خواستار اعزام به فلسطین بودند که متاسفانه به دلیل درگیر شدن بخش عظیمی از نیروهای انقلاب در جریان توطئه تجزیه طلبان و نیز تهاجم صدام به خاک کشورمان ، عملا امکان پشتیبانی وسیع تر همچون اعزام نیرو برای آزادی قدس از بین رفت ، هر چند اصل دفاع از آرمان قدس همچنان یکی از اصول مهم انقلاب اسلامی ایران باقی ماند که نشانه آن نیز برگزاری هر ساله راهپیمایی در حمایت از آرمان آزادی قدس عزیز در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان و حمایت عملی و معنوی از گروه های مقاومت ضد صهیونیستی در فلسطین و لبنان و سوریه می باشد .
9. علاوه بر آنچه گذشت انقلاب اسلامی دستاوردهای دیگری هم داشت که به صورت مختصر به آنها اشاره می کنیم از جمله حفظ تمامیت ارضی کشور برای نخستین بار پس از 200 سال که در هر منازعه ای بخشی از خاک کشور جدا می شد، اجرای برخی اصول مهم بر زمین مانده در دوران مشروطه یعنی انطباق قوانین با شرع مقدس اسلام از طریق تشکیل شورای نگهبان قانون اساسی به منظور نظارت بر قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی ، استقلال سیاسی به معنای واقعی کلمه ، تبدیل شدن انقلاب اسلامی ایران به عنوان الگوی ملت های آزاده جهان و زنده شدن روح امید در دل ملت های مظلوم و مستضعف جهان ، برجسته شدن موضوع وحدت اسلامی و برداشتن گام های عملی در راستای تحقق وحدت اسلامی و … .
ب – دستاوردهای فرهنگی
1. چرخش در رویکردهای فرهنگی نظام و حرکت به سوی بازیابی فرهنگ ناب اسلامی به جای اسیر شدن در گرداب فرهنگ منحط غربی قبل از انقلاب که این دستاورد را نه تنها باید یکی از عظیم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران دانست بلکه شاید بتوان آن را کلیدی ترین دستاورد انقلاب که با تغییر در آن ، سایر دستاوردها نیز مسیر درست خویش را پیدا می کنند دانست ، چرا که نوع فرهنگ هر جامعه اساس و موتور محرک تحولات آن جامعه و تعیین کننده مسیر حرکت آن است و از آنجایی که رژیم شاه با درک این واقعیت ، تلاش داشت تا با تبدیل فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی به فرهنگ منحط غربی، اهداف ومنافع غرب را در ایران پیاده نماید، امام خمینی نیز با درک همین موضوع ، تلاش کرد تا با بهره گیری از زیر ساخت های فرهنگی موجود به تقابل با این توطئه بپردازد ، بر این اساس هم انقلاب اسلامی ناشی از زیر ساخت های فرهنگی موجود در میان جامعه ایرانی همچون فرهنگ جهاد و شهادت و ذلت ناپذیری و … بود و هم انقلاب اسلامی آغازی بر تحولات عظیم فرهنگی دیگر بود ، تحولاتی که به شکل آرمان در دیدگاه های برخاسته از تفکر اسلام ناب محمدی امام خمینی (ره) متجلی بود و با پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان آرمان فرهنگی انقلاب مطرح شد ؛ امام راحل (ره) بر این آرمان محوری همواره پافشاری داشت که هدف اصلی انقلاب ، زنده کردن احکام اسلام و تحقق آن در جامعه است [9]. بر همین اساس در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز برخی اهداف فرهنگی نظام که دولت موظف به تحقق آن شده است به این صورت ذکر شده است :
ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی؛
بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر ؛
تقویت روح تحقیق و ابتکار ، تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی ، توسعه وتحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین مردم .[10]در این میان لازم به تذکر است اگر چه مهم ترین رسالت انقلاب اسلامی ایران ، رسالت فرهنگی است و در این راستا گام های خوبی هم برداشته است اما با توجه به وضعیت موجود و مقایسه آن با آرمان های مطلوب ، مسلماً نمی توان وضعیت موجود را وضعیت مطلوب دانست و در این مسیر قطعا گام های مهمی باقی مانده است که باید برداشته شود ، هر چند در همین مسیر نیز موانع فراوانی همچون تهاجم فرهنگی دشمنان ، ضعف مدیریت فرهنگی ، غافل شدن از فرهنگ در پاره ای مواقع و … وجود دارد که باید در ارزیابی توفیقات و یا عدم توفیقات فرهنگی انقلاب اسلامی این موانع را هم در نظر گرفت . بنابراین، در مجموع، روند و حرکت کلی نظام جمهوری اسلامی با توجه به قرار گرفتن ولی فقیه در رأس نظام که وظیفه حفظ جهت گیری کلی نظام و مهندسی نظام را برعهده دارد به سمت تحقق اهداف اسلامی و بر پایی احکام و ارزش های اسلامی می باشد هر چند تا رسیدن به نقطه آرمانی و تحقق نظام اسلامی کامل فاصله زیادی وجود دارد و همانگونه که امام راحل در وصیت نامه الهی سیاسی خودشان خاطر نشان نمودند «اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت ده ها میلیونی نیز طرفدار و مدد کار آنان هستند».[11]مقام معظم رهبری نیز در این باره فرمودند «ما هنوز تا یک جامعه کاملاً اسلامی که نیکبختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند و تباهی و کجروی و ظلم و انحطاط را ریشه کن سازد فاصله زیادی داریم، این فاصله باید با همت مردم و تلاش مسئولان طی شود».[12]2. توجه به فرهنگ دینی در کشور در سطح عموم مردم جامعه که هر چند نمی توان آمار دقیقی از این موضوع ارائه کرد اما می توان با مشاهده عینی و میدانی به راحتی این تغییر رویکرد در فرهنگ مردم به سمت فرهنگ دینی را لمس کرد ؛ به عنوان مثال در این مقطع شاهد پیدایش هزاران هیات مذهبی و حضور گسترده مردم و به ویژه جوانان در برنامه های مذهبی از جمله اعتکاف هستیم ، سفر به اماکن مقدس همچون مکه ، عتبات عالیات عراق و سوریه ، مشهد مقدس و سایر اماکن زیارتی ، رشد غیر قابل مقایسه ای نسبت به گذشته داشته است و دهها مثال و نمونه دیگر که همگی شاهدی بر توجه هر چه بیشتر مردم به فرهنگ دینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی می باشد . در این میان نقشی که انقلاب اسلامی ایران در این گرایش به دین و مذهب داشته است این است که نظام جمهوری اسلامی برآمده از این انقلاب کوشش نموده تا با فراهم نمودن فضای مناسب جهت گرایش به ارزش ها و دینداری با ترویج و تبلیغ معارف اسلامی از راههای مختلف و با شیوه های گوناگون از جمله رسانه ملی و آموزش و پرورش و آموزش عالی و در کنار آن فعالیت مساجد و پایگاهها و کانون های فرهنگی و حضور روحانیت در سراسر کشور به منظور تبلیغ فرهنگ اسلامی و برنامه هایی همچون دوره های تربیت مربی ، دوره های آموزشی سفیران هدایت و تربیت راهنما ، اجرای طرح اوقات فراغت ، طرح روحانی مستقر، طرح هجرت ، طرح بلاغ ، آینده سازان و تشکیل گروه های تبلیغی جهادی و… زمینه تقویت باورهای دینی را در میان مردم به ویژه نسل جوان فراهم نماید و حضور پرشور مردم به ویژه جوانان در مراسمات مذهبی، هیئت های مذهبی، عزاداری ها و مراسم اعتکاف و احیاء شبهای قدر و… بیانگر روحیه دینداری و دین گرایی جوانان و تأثیرات نظام جمهوری اسلامی در این بخش است و هر چند در جامعه شاهد ریزش هایی در زمینه مسائل دینی و فرهنگی هستیم که عوامل مختلفی موجب آن شده است که به برخی از آنها اشاره شد امّا در کنار این ریزش ها، رویش های قابل توجهی را نیز دراین عرصه به ویژه در میان جوانان شاهد هستیم که قابل مقایسه با قبل از انقلاب اسلامی نیست .
3. دستاوردهای دیگری را هم می توان به این دستاوردها اضافه کرد که به صورت مختصر به پاره ای از آنها اشاره می کنیم : توجه به فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه در مقابل تلاش ها برای اشاعه فرهنگ برهنگی قبل از انقلاب ، اشاعه و ترویج فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت ، ترویج ارزش ها از طریق سینما و تلویزیون به جای ترویج ابتذال فرهنگی قبل از انقلاب ، ساخت آثار فاخر سینمایی با قدرت رقابت جهانی ، گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی در کشور ، تقویت روحیه و فرهنگ خودباوری ، فراهم آمدن زمینه برای تعالی فرهنگ دینی و اشاعه آن به تمام جهان از طریق محوریت ظرفیت عظمیی به نام حوزه علمیه قم و صدها مدرسه ، پژوهشگاه و موسسه علمی فرهنگی دیگر در نقاط مختلف کشور ، گسترش سطح سواد آموزی و حتی انواع ابداعات در شیوه های سواد آموزی (رشد شاخص های سواد آموزی) ، جلوگیری از تاراج آثار تمدنی کشور توسط بیگانگان و حتی بازگرداندن آثار تاریخی به یغما رفته و … .
ج – دستاوردهای علمی
1. کسب رتبه های برتر در تولید و رشد علم ، به عنوان مثال در زمینه رشد علمی کشور که معمولا در جهان آن را بر اساس افزایش یا کاهش مقالات علمی منتشره هر کشوری در مجلات بین المللی ISI می سنجند لازم است گفته شود که ایران قبل از انقلاب فاقد مقالات علمی منشره در مجلات ISI بود . پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اتمام جنگ تحمیلی رشد علمی ایران آغاز شد و با گذر زمان به اوج خود رسید . طبق یافته های مراکز علم سنجی بین المللی رشد علمی ایران با معیار جهانی تعداد مقالات منتشره ی در مجلات معتبر در فاصله ی بین سال های 1375 تا 1387 از 736 مورد به 13238 مورد ارتقا یافته است و طی مدت 12 سال به 18برابر رسیده است . یعنی نرخ رشد تولید علم در ایران 11 برابر از میانگین جهانی بالاتر است و ایران سریعترین رشد علمی را در بین کشورهای جهان دارد .
2. بخش دیگری از دستاوردهای علمی نیز به صورت مختصر عبارتند از : پیشرفت در فناوری های هوافضا ، پیشرفت در فناوری لیزر ، ساخت انواع داروهای ضد سرطان ، سلول درمانی ، صنایع نفت ، گاز ، پتروشیمی و صنایع وابسته ، نانوتکنولوژی ، شبیه سازی ، پیشرفت های روباتیک ، پزشکی هسته ای ، فناوری هسته ای و صنایع مرتبط ، پیشرفت در درمان ناباروری ، فناوری های مرتبط با ماهواره و نیز فناوریهای مرتبط با گیرنده ها و فرستنده های تلویزیونی ، صنعت خودرو ، توسعه کمی و کیفی دانشگاه ها و مجامع علمی به ویژه در زمینه تحصیلات تکمیلی ، پیشرفت در زمینه ساخت دستگاه های مخابراتی ، خودکفایی در تولید انواع سرم ، انجام جراحی های مهم و پیچیده ، کسب رتبه های برتر المپیادهای علمی توسط دانش آموزان و دانشجویان ایرانی ، فراهم شدن زمینه برای فعالیت هزاران پژوهشکده و مرکز علمی دیگر با هدف ارتقای رشد علمی کشور و … .
شایان ذکر است ویژگی مهم این پیشرفت ها این است که در سایه تحریم و انواع فشار از جانب دشمنان و با همت جوانانی که اکثر آنها سنینی بین 25 تا 35 سال دارند یعنی نسل سوم انقلاب حاصل شده است که ارزش این پیشرفت ها را مضاعف می سازد .
د – دستاوردهای اجتماعی
1. تلاش برای تحقق عدالت واقعی به جای عدالت ادعایی بر مبنای نگرش اسلامی به مقوله عدالت ، بر این اساس در نظام جمهوری اسلامی عدالت نه همچون دیدگاه های لیبرال ، نادیده گرفته می شود و نه همچون دیدگاه های چپ گرایانه و ماکسیستی به صورت غلط مورد استفاده قرار می گیرد بلکه عدالتی که در این جامعه مطرح می شود با در نظر گرفتن مبانی دینی و به دور از هر گونه التقاطی می باشد ، همچنین بر اساس نگرش دینی به عدالت همگان حتی رهبری به لحاظ شهروندی و حقوق اجتماعی با سایر افراد جامعه در برابر قانون مساوی هستند[13] و هیچ گونه تبعیضی پذیرفتنی نیست .
2. تلاش برای مبارزه با مفاسد و اجرای عدالت اجتماعی و عدالت قضایی ، در این زمینه لازم است بگوییم اصل وقوع تخلف حتی در نظام اسلامی به دلیل غیر معصوم بودن کارگزاران طبیعی است ، بااین حال نکته مهمی که وجود دارد این است که خوشبختانه در این نظام تمام مسئولان ارشد نظام و اکثر مسئولان میانی ، افراد پاکدستی هستند که از بسیاری از اتهاماتی که گفته می شود مبرا هستند و اگر خلاف این بود قطعا دشمنان نظام ، بیشترین سوء استفاده را در انتساب مفاسد به این نظام می کردند . از طرفی دیگر در صورتی که فساد و لغزشی از سوی یکی از مسئولان و منتسبان به نظام اسلامی رخ دهد ، خود نظام جمهوری اسلامی به عنوان مدعی پرونده وارد شده و با آن مقابله می کند کما اینکه در جریان دستگیری یکی از جنجالی ترین مفسدان اقتصادی که تلاش می کرد تا با دادن انواع رشوه ها ، مسئولان نظام را با برنامه های خود همراه کند چنین اتفاقی افتاد و وی با هوشیاری دفتر رهبری به دام افتاد و یا در مورد سایر مسئولان میانی و حتی صاحب نامی که دچار مفاسدی شده بودند نیز شاهد قاطعیت نظام و اجرای محاکمه عادلانه بوده ایم ، البته ممکن است در مواردی نیز کم کاری ها و یا حتی کوتاهی هایی صورت گرفته باشد اما چنین کوتاهی هایی را نباید به عنوان روند جاری نظام در مقابله با مفاسد دانست .
دراین میان نکته جالب توجه اینجاست که این موضوع در مورد نظام شاهنشاهی کاملا بالعکس است و در آن نظام ، هر کسی که به نوعی در ردیف مدیر یا مسئول مملکتی بود و یا به نوعی با خاندان پهلوی ارتباط داشت ، وارد جریان فساد اقتصادی و چپاول و غارت بیت المال می شد .
یکی ازمحققان در این زمینه چنین می نویسد [14]:
محمدرضا پهلوی از همان روزی که به حکومت رسید به فکر ثروتاندوزی افتاد. پس از آن که قیمت نفت به شکل سرسامآوری بالا رفت، شاه به بهانههای مختلف هر روز بر ثروت ، املاک و کاخ های خود و اطرافیانش در داخل و خارج می افزود. او در سال 1337 برای عادی جلوه دادن فعالیتهای اقتصادی به پیشنهاد علم، سازمانی اقتصادی را تحت عنوان «بنیاد پهلوی» تأسیس کرد. این بنیاد با استفاده از موقعیت و اقدامات غیرقانونی خود نظیر کازینوهای قماربازی و کابارهها، رانتخواری و استفادههای انحصاری از امکانات، معاملات، صنایع و وامها ، مواد مخدر ، قاچاق عتیقه و… منابع مالی سرشاری را عاید خانواده پهلوی نمود.[15] مطبوعات آمریکایی اموال و دارایی شاه را تا 35 میلیارد دلار برآورد کردهاند.اشرف پهلوی نیز توانست از راههای غیرقانونی و سوء استفاده از موقعیتش یکی از «ثروتمندترین افراد خاندان پهلوی و از سرمایهداران بزرگ جهان» شود و اکنون نیز در نیویورک، پاریس، رم، مونتکارلو و چند نقطه مصفای دیگر جهان هم اقامتگاههای مجلل و باشکوه دارد.»[16] از سوی دیگر شاه و دربارش با مسافرتهای پرخرج به داخل و خارج از کشور هزینههای سرسامآوری را به بودجه کشور تحمیل میکردند. در سال 1348 که درآمد عمومی ایران حدود یک میلیارد دلار بوده است شاه دویست هزار دلار خرج یک مسافرت به آمریکا نمود . و با گران شدن نفت در دهه پنجاه، هزینه این مسافرتها به دهها برابر افزایش یافت. به عنوان نمونه در یک سفر اشرف پهلوی به آمریکا در سال 1356 ، نیم میلیون دلار هزینه به بیتالمال تحمیل شد.[17] افزون بر این شاه و درباریان او با دست و دلبازی بیحد حصر خود بیتالمال را به کسانی میبخشیدند که هرگز سزاوار نبودند. از پادشاهان سرنگون شده افغانستان، یونان، آلبانی و بلغارستان وهمسرانشان گرفته[18] تا مقامات آمریکایی و اروپایی و بالآخره ندیمه ها ، معشوقه های شاه و درباریان و این دست و دلبازیها زمانی است که اکثر روستاهای ایران از آب آشامیدنی بهداشتی و برق و راه محروم بودند و در حاشیه تهران حلبیآباد روئیده بود. جشن های 2500ساله شاهنشاهی که بیش از سیصد میلیون دلار هزینه دربر داشت و با ولخرجیها و اتلاف بی حد و حصر سرمایههای ملی کشورمان انجام شد ، درحالی بود که متجاوز از نیمی از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت و تنگدستی به سر میبردند و در اکثر شهرها و روستاهای کشور، اثری از وسایل اولیه و مقدماتی رفاه عمومی و حداقل امتیازات زندگی ساده برای عامه مردم وجود نداشت.[19]3. تلاش برای رفع معضلاتی همچون پدیده زشت حلبی آباد ها و نیز اقدامات فراوان برای ارائه امکانات اجتماعی و خدماتی به تمام مردم ایران به صورت یکسان و البته به تناسب خدمات و امکانات که در این زمینه هر چند با توجه به محدودیت منابع و امکانات هنوز نمی توان همه مردم را به صورت یکسان برخوردار دید ، اما در عین حال گام های خوبی در این زمینه برداشته شده است به گونه ای که امروزه دیگر اینگونه نیست که تنها مناطق خاص شهرهای بزرگ از امکانات اجتماعی و رفاهی برخوردارشده و سایر بخش های کشور ، حتی در شهرهای بزرگ از این امکانات محروم بمانند و حتی اگر در این مسیر محرومیت هایی وجود داشته باشد به برکت نهادهای انقلابی همچون جهاد سازندگی (که چند سالی است به نام جهاد کشاورزی مشهور شده است) ، بنیاد مسکن ، کمیته امداد امام خمینی ره ، بنیاد برکت ، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء و … این محرومیت ها در حال رفع شدن است و انشاء الله روزی برسد که همه کشور ، از دور افتاده ترین روستاها تا مرفه نشین ترین مناطق شهرهای بزرگ از امکاناتی یکسان برخوردار باشند ، در این میان یکی دیگر از دغدغه های نظام اسلامی و به ویژه رهبران انقلاب در یکسان سازی بهره مندی مردم و حل بسیاری از مشکلات آنان ، عبارت بود از موضوع مهم مسکن که می توان گفت بار اصلی هزینه های خانوار را به خود اختصاص داده و نبود آن ، خود زمینه ساز دهها مشکل و معضل دیگر می گردد که برای حل چنین معضلی از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، با طرح هایی همچون اعلام حساب 100 امام و ایجاد بنیاد مسکن ، گام های خوبی برای خانه دار شدن محرومینن در مرحله اول و سپس تمام ایرانیان برداشته شد ، با تمام این احوال به دلیل نیاز به اقدامات اساسی تر در این زمینه که بتواند علاوه بر محرومین و مستضعفین مشکل مسکن همه مردم را حل نماید طرح های خوبی اجرا شد که موفق ترین آنها بی شک اجرای مسکن مهر بود که طی آن ، دولت با قرار دادن زمین رایگان در اختیار مردم در کنار تسهیلات بانکی ارزان ، راه خانه دار شدن مردم را آسان کرده است .
4. برخی از دستاوردهای دیگر این بخش به صورت خلاصه عبارتند از محرومیت زدایی ازجامعه در کنار امداد رسانی به محرومان و مستضعفان ، پیشرفت درجایگاه زنان در جامعه و به ویژه تحول در نگاه ابزاری نسبت به نقش زن در جامعه و پیدا کردن جایگاه ممتاز ، سازنده ، فعال و اثر گذار با حفظ کرامت و شخصیت انسانی ، ارتقای سطح امنیت اجتماعی شهروندان و … .
هـ – دستاوردهای اقتصادی
1. تحول در ساختارهای اقتصادی کشور و تلاش برای حرکت به سمت اقتصادی پیشرفته و در عین حال اسلامی در کنار تحول در نظام بانکی و آغاز حرکت ها در مسیر تحقق بانکداری اسلامی که در این مسیر قوانین مختلفی تحت عنوان بانکداری اسلامی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است که هر چند گاه در مقام قانونگذاری نواقصی در آن دیده می شود وگاه در مقام اجرا به خوبی عملیاتی نشده و همچنان شاهد مشکلاتی در این حوزه ها هستیم ، اما اصل آغاز حرکت ، گامی مقدس و قابل تقدیر است که با پیگیری های مقام معظم رهبری و از جمله تدوین سیاست های کلان در این بخش ها و اهتمام مسئولان عالیرتبه نظام ، می توان افق های خوبی را ترسیم نموده و در نهایت به یک الگو برای جایگزینی به جای اقتصاد های رو به زوال آلوده به ربای جهانی ارائه دهد.
2. فراهم کردن بسترهای توسعه اقتصادی همچون توسعه غیر قابل مقایسه در بخش راه و حمل و نقل جاده ای و ریلی و موضوعات مرتبط مثل تونل سازی و … و پیشرفت های شگرف در این زمینه و نیز سد سازی و مهار آب های سطحی و دهها بستر سازی دیگر که زمینه رشد اقتصادی مردم و کل کشور را فراهم می سازد.
3. افزایش نسبی سطح اقتصادی و معیشتی مردم که چنین مساله ای ، هم از طریق مشاهدات عینی در سطح جامعه قابل اثبات است و هم آمارهای جهانی آن را تایید می کند به عنوان مثال بر اساس آمار بانک جهانی، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند؛ اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته یعنی بیش از 8/2 برابر وضعیت رفاه جامعه بهتر شده است[20] و در 15 سال اخیر نیز قطعا این وضعیت بهبودی بیشتری داشته است ، چنانکه در یکی از آخرین گزارش های بانک مرکزی این رقم به 0.7 درصد کاهش یافته است[21] ، هر چند در زمینه شاخص های رفاه لازم است این نکته نیز تذکر داده شود که هر چند وضعیت اقتصادی مردم افزایش چشمگیری نموده است اما به دلایل متعدد از جمله افزایش سطح انتظارات ، تغییرات در سبک زندگی ، نوسانات منفی در اوضاع اقتصادی کشور به ویژه در سال های اخیر و … ممکن است سطح رضایتمندی عمومی از اوضاع اقتصادی به اندازه ارتقای شاخص آمارهای رفاهی نباشد ، با این حال چنین مسائلی هرگز به معنای پایین بودن سطح معیشت مردم به ویژه در مقایسه با دوران پیش از انقلاب اسلامی نمی باشد .
4. تحولات عمده در منابع در آمدی کشور که آن را از یک کشور تک محصولی متکی به منابع نفتی به کشوری تبدیل کرده است که توانسته است منابع مالی متعددی برای درآمدهای خویش فراهم نماید و به این ترتیب به تدریج از شر وابستگی هر چه بیشتر به منابع نفتی که تبعات فراوان سیاسی و اقتصادی به همراه دارد بکاهد ، به گونه ای که در بودجه سال 94 اعلام شده است که اتکاء بودجه به نفت کمتر از 30 درصد خواهد بود[22].
5. و … .
در پایان بار دیگر متذکر می شویم که آنچه گفته شد تنها اندکی از دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی در حوزه های سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی بوده و علاوه بر این دستاوردهای فراوانی در همین حوزه ها و نیز حوزه های دیگر همچون حوزه های نظامی ، اطلاعاتی- امنیتی ، ورزشی و … وجود دارد که تحقیق پیرامون همه آنها مستلزم تدوین چندین جلد کتاب می باشد .
———————————————————-
[1] صحیفه امام ، جلد 1 ، ص 178
[2] بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه ، 20/7/1390
[3] بیانات در دیدار با کارگزاران نظام ، 13/11/1370
[4] رک : بند 6 اصل 2 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
[5] اصل 3 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
[6] پهلوی، محمدرضا؛ پاسخ به تاریخ، ترجمهی حسین ترابیان، تهران، بینا، 1371، چاپ اول، ص 266 ، نقل از محمدعلی زندی ، ایران ژاندارم منطقه ، سایت پژوهشکده باقر العلوم ع .
[7] غلامرضا علی بابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، تهران، انتشارات دوسا، 1375، ص 155
[8] سید جلال الدین مدنی ، تاریخ سیاسی معاصر ایران ، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، ج 2 ، ص 50
[9] روح الله موسوی خمینی ، آئین انقلاب اسلامی ، سخنان برگزیده ، ص 432 ، نقل از فرهنگ ، جامعه ، انقلاب ، مجموعه مقالات ، کانون اندیشه جوان ، ص 141
[10] اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
[11] امام خمینی، وصیت نامه الهی ـ سیاسی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1380ش، ص22.
[12] حدیث ولایت، ج4، ص252 و 253.
[13] رک : اصل 107 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
[14] وضعیت سیاسی کشور قبل از انقلاب ، علیرضا محمدی ، نشریه الکترونیکی پرسمان ، ش 16
[15] برای آگاهی بیشتر از اموال بنیاد پهلوی مراجعه کنید به گراهام، رابرت؛ ایران سراب قدرت، ترجمه فیروزه فیروزنیا، کتاب تهران 1358، صص 208-204.
[16] رک:روحالله حسینیان ، فساد دربار ، سقوط
[17] همان
[18] امیراسدالله علم، گفت و گوهای من با شاه، خاطرات محرمانه امیراسدالله علم، تهران : طرح نو، 1371، ص 770
[19] ر. ک : جشن های 2500 ساله شاهنشاهی ، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
[20] درآمدی بر کارنامه انقلاب ، ماهنامه زمانه ، محمد رضا مرندی ، شماره 17 ، بهمن 1382 ، به نقل از سایت باشگاه اندیشه ، http://www.bashgah.net/fa/content/show/6188
[21] روزنامه دنیای اقتصاد ، 21/11/1392 ، نقل از سایت روزنامه ، http://www.donya-e-eqtesad.com/news/784545/
[22] رک : خبرگزاری فارس ، http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931103000606
منبع مقاله : دستاوردهای انقلاب اسلامی ، سیدروح الله لطیفی ، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم ، سایت اندیشه قم ، http://www.andisheqom.com/public/application/index/viewData?c=297&t=news
مطالب تکمیلی:
مقایسه ی برخی آمارهای اقتصادی مربوط به دوره ی جمهوری اسلامی با دوران پهلوی این مطلب را اثبات می نماید که وضعیت اقتصادی ایران بعد از انقلاب اسلامی چه در عرصه ی اقتصاد داخلی و چه از جهت حضور در ساحت بین المللی ، جهش چشمگیری داشته است. در ادامه و در دو بخش به بررسی این مطلب می پردازیم :
بخش اول: بررسی وضعیت اقتصادی کشور در زمان رژیم طاغوت پهلوی
نیم نگاهى به وضعیت اقتصادى دوران پهلوى بیانگر این واقعیت است که على رغم اینکه رژیم پهلوى به پشتوانه دلارهاى نفتى و حمایت هاى گسترده بیگانگان و سیل کلاهاى مصرفى و تجملاتى از خارج به داخل ایران توانسته بود وضعیت اقتصادى بخشهایى از کشور خصوصا گروههاى وابسته به قدرت و یا مناطق مرفه نشین و شهرى را خوب جلوه داده و اما نگاهى دقیق تر به ساختارها وبرنامه هاى اقتصادى و نحوه عملکرد مدیریت کلان کشور در این زمینه و وضعیت اکثر طبقات زیرین جامعه همگى حکایت از اوضاع رو به وخامت و منفى اقتصاد کشور در آن دوران دارد که در ادامه به بخشهایى از آن پرداخته مى شود:
خاندان پهلوى عقده و حرص و ولع سیر ناشدنى در جمع ثروت داشتند. رضاخان با زور و قلدرى املاک مردم را در مقابل بهاى اندکى تملک مى کرد. و محمدرضا نیز از همان روزى که به حکومت رسید به فکر ثروت اندوزى افتاد. پس از آن که قیمت نفت به شکل سرسام آورى بالا رفت، شاه به بهانه هاى مختلف هر روز بر ثروت، املاک و کاخ هاى خود و اطرافیانش در داخل و خارج مى افزود. او در سال 1337 براى عادى جلوه دادن فعالیت هاى اقتصادى به پیشنهاد علم، سازمانى اقتصادى را تحت عنوان «بنیاد پهلوى» تأسیس کرد. این بنیاد با استفاده از موقعیت و اقدامات غیرقانونى خود نظیر کازینوهاى قماربازى و کاباره ها، رانت خوارى و استفاده هاى انحصارى از امکانات، معاملات، صنایع و وامها، مواد مخدر، قاچاق عتیقه و… منابع مالى سرشارى را عاید خانواده پهلوى نمود. مطبوعات آمریکایى اموال و دارایى شاه را تا 35 میلیارد دلار برآورد کرده اند. اشرف پهلوى نیز توانست از راههاى غیرقانونى و سوء استفاده از موقعیتش یکى از «ثروتمندترین افراد خاندان پهلوى و از سرمایه داران بزرگ جهان» شود و اکنون نیز در نیویورک، پاریس، رم، مونت کارلو و چند نقطه مصفاى دیگر جهان هم اقامتگاههاى مجلل و باشکوه دارد.»
از سوى دیگر شاه و دربارش با مسافرتهاى پرخرج به داخل و خارج از کشور هزینه هاى سرسام آورى را به بودجه کشور تحمیل مى کردند. در سال 1348 که درآمد عمومى ایران حدود یک میلیارد دلار بوده است شاه دویست هزار دلار خرج یک مسافرت به آمریکا نمود. و با گران شدن نفت در دهه پنجاه، هزینه این مسافرتها به دهها برابر افزایش یافت. به عنوان نمونه در یک سفر اشرف پهلوى به آمریکا در سال 1356، نیم میلیون دلار هزینه به بیت المال تحمیل شد. افزون بر این شاه و درباریان او با دست و دل بازى بى حد حصر خود بیت المال را به کسانى مى بخشیدند که هرگز سزاوار نبودند. از پادشاهان سرنگون شده افغانستان، یونان، آلبانى و بلغارستان وهمسرانشان گرفته تا مقامات آمریکایى و اروپایى و بالآخره ندیمه ها، معشوقه هاى شاه و درباریان و این دست و دلبازیها زمانى است که اکثر روستاهاى ایران از آب آشامیدنى بهداشتى و برق و راه محروم بودند و در حاشیه تهران حلبى آباد روئیده بود.
جشن هاى 2500 ساله شاهنشاهى که بیش از سیصد میلیون دلار هزینه دربر داشت و با ولخرجى ها و اتلاف بى حد و حصر سرمایه هاى ملى کشورمان انجام شد، درحالى بود که متجاوز از نیمى از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهاى بزرگ در فقر و فلاکت و تنگدستى به سر مى بردند و در اکثر شهرها و روستاهاى کشور، اثرى ازوسایل اولیه و مقدماتى رفاه عمومى و حداقل امتیازات زندگى ساده براى عامه مردم وجود نداشت. به اعتراف خود ثریا، «محلات جنوب شهر [تهران ] با جویهاى سرباز که آب کثیف آن پس از عبور رختشوى خانه ها و آلوده شدن به کثافات ولگردان و سگها به مصرف خوراک مردم مى رسد، بچه هاى مفلوج، زنان و پیرمردان گرسنه، گل ولاى کوچه ها که خانه هایشان شباهتى به خانه ندارد، محلاتى که فقر کامل بر آنها حکمفرماست و توان شکایت نیز ندارند.»
نداشتن برنامه مشخص اقتصادى، تک محصولى شدن اقتصاد و وابستگى به صادرات نفتى، رشد سرمایه دارى در دامان امپریالیسم، نابودى کشاورزى، افزایش وابستگى در بخش صنعت گسترش صنایع مصرفى، سطح بالاى بیکارى و کم کارى، سطح نازل درآمد سرانه، سطح پایین بهره ورى، وضع بد بهداشت همگانى، بى اعتنایى به علم، مراکز علمى و تحقیقاتى، بى توجهى به بازسازى زیرساخت هاى اقتصادى و رشد و توسعه کشور، ایجاد تأسیسات نظامى وابسته، اجراى سیاست ریخت و پاش و ولخرجى هاى سرسام آور شاهانه در امور مبتذل، توزیع ناعادلانه درآمدهاى ملى، و تشدید فاصله طبقاتى و در یک کلام، فساد، اسراف، ظلم اقتصادى و فقر اکثریت مردم ایران از ویژگى هاى برجسته مدیریت فاسد، بى کفایت و ناکارآمد این دوران مى باشد. به عنوان نمونه نتایج سیاست هاى اقتصادى زمان شاه به گونه اى شد که ایران با اینکه تا آن زمان در بسیارى از مواد غذایى خود کفا بود، به عنوان یکى از وارد کنندگان مواد غذایى تبدیل شد و نیروهاى کار فراوانى به صورت بیکار به شهرهاى بزرگ مهاجرت نمودند. و یا اینکه جنون مفرط نظامى گرى شاه به گونه اى بود که بودجه نظامى ایران که در سال 1350 در حدود صد میلیارد ریال بود، در سال 1355 به 566/ 8 میلیارد ریال افزایش پیدا کرد. این رقم بیانگر رشد سرسام آور نظامى گرى براى ایفاى نقش ژاندارمى ایران براى امریکا در منطقه و نشان دهنده نابودى درآمدهاى ملى در بیمارى قدرت طلبى شاه است.
اگر بخواهیم بر اساس آمار در این زمینه به اظهار نظر بپردازیم باید گفت:
درآمد نفتى از سه میلیارد دلار در سال 1332 به 53 میلیارد دلار در سال 1356 رسید و درآمد سرانه 11514 دلار با این وجود در جامعه ایرانى در بخش هاى فقیر جامعه، فقر هر روز بیشتر و شکاف طبقاتى عمیق تر مى شد که این امر دلایلى دارد:
1 عدم توزیع منصفانه باعث رشد اقتصادى یک طبقه خاص وابسته به حکومت مى شد.
2 عمده مقاطعه کارى هاى پر سود، طرح هاى پرمنفعت دولتى… مال مقامات حکومتى بود.
بر اساس یک برآورد تنها در فاصله 1352- 1355 حق کمیسیون مقام هاى دولتى از یک میلیارد دلار فراتر رفت. این نوع توزیع ثروت بخشى از جامعه ایرانى که شالوده حکومت شاه را تشکیل مى دادند (اعضاى دربار، ارتش، ساواک، و بلندپایگان دیوان سالارى) و مورد اعتماد شخص شاه بودند تعلق مى گرفت.
3 حدود چهل درصد از بودجه کشور به ارتش اختصاص داده مى شد که تعداد نیروها و پرسنل آن هر روز بیشتر و بیشتر مى شد و در سال هاى آخر به 413 هزار نفر رسیده بود. حدود 20 هزار مستشار نظامى آمریکا (به ازاء هر صد سرباز یک مستشار نظامى) فعالیت مى کرد. و تعداد اعضاى ساواک غیر قابل شمارش بود، بر اساس برآورد یک دیپلمات غربى در تهران از هر هشت نفر افراد بالغ یک نفر جاسوس ساواک هستند.
ارتش بودجه مخفى نیز داشت به اضافه 40 درصد بودجه رسمى. 20 درصد خانواده هاى سطح بالا سهم خود را در هزینه ها از 51/ 79 درصد در سال 1339 به 55/ 56 درصد در سال 1353 افزایش دادند ولى در مقابل 40 درصد خانواده هاى سطح پایین در همین دوره سهم خود را از 9/ 13 در صد به 11/ 96 درصد کاهش دادند. به موجب آمار احمد اشرف صرفا 1/ 5 درصد جمعیت کشور سهم خود را در درآمد ملى بالا برده بودند.
4 تنها ده درصد از درآمد سرشار نفت و کمتر از 15 درصد از کل واردات به امر توسعه اختصاص مى یافت.
5 خانواده سلطنتى که جمعا از 63 شاهپور و شاهدخت… تشکیل شده بود بخش عظیمى از ثروت را به خود اختصاص مى داد، جمع ثروت این خانواده به بیش از بیست میلیارد دلار مى رسید.
6 شرکت ملى نفت به صورت محرمانه ولى دائمى مبلغ کلانى به حساب شخصى شاه واریز مى نمود. به گونه اى که سرمایه شخصى شاه به یک میلیارد رسیده بود (1350).
با این سرمایه ها نهادهایى اداره مى شد که آنها نیز هدفى جز سلطه بیشتر حکومت بر تمامى ابعاد زندگى مردم نداشتند مثل نهاد پهلوى کنترل و نفوذ در مراکز مهم اقتصادى یکى از وظایف این نهاد بود به گونه اى که در بیش از 207 شرکت سهام داشت (همان) و بخش مهمى چون مسکن، مصالح ساختمانى، بیمه، هتل ها، اتومبیل و… را کنترل مى کرد.
کنترل شدید دولت بر تمامى ارکان اقتصاد خود به خود باعث مى شد که مردم از مزایاى اقتصادى محروم شود.
در ادامه به بررسى وضعیت بخش کشاورزى و صنعت در دوران پهلوى دوم پرداخته مى شود:
1 در بخش کشاورزى
از مجموع 12 درصد زمین هاى قابل کشت در کشور صرفا 6 درصد به طور دائمى کشت مى شد. مالکان زمین ها عمدتا رؤساى عشایر خوانین و مالکان بزرگ بودند که با اصلاحات ارضى تنها اقتدار دولت به جاى اقتدار مالکان جایگزین شد زیرا اصلاحات ارضى عمدتا با نیت از بین بردن نفوذ مالکان مستقل انجام شد. لذا در اصلاحات ارضى تنها 9 درصد کشاورزان صاحب زمین شدند، در حالى که ادعاى دولت بر این بود که 50 درصد زمین ها در اختیار مردم قرار مى گیرد.
نتایج سیاست هاى اقتصادى زمان شاه به گونه اى شد که ایران با اینکه تا آن زمان در بسیارى از مواد غذایى خود کفا بود، به عنوان یکى از وارد کنندگان مواد غذایى تبدیل شد و نیروهاى کار فراوانى به صورت بیکار به شهرهاى بزرگ مهاجرت نمودند.
2 در بخش صنعت:
مهم ترین صنعت ایران نفت بود، با وجود که قیمت نفت در سال 1352 از 22 میلیارد دلار به بیش از 92 میلیارد دلار رسید ولى به دلیل نبود برنامه هاى دور اندیشانه و بلند مدت از یک سو و علاقه شاه به کارهاى تشریفاتى و نمایشى و قدرت نمایى از سوى دیگر باعث شد که بخش عظیمى از این سرمایه هدر برود. هزینه هاى سرسام آور نظامى که در سال 1356 به بیش از 9/ 5 میلیارد دلار رسیده بودبخش عمده درآمدها را جذب مى کرد. به دلایل فوق و با وجود سرمایه هاى کلان در بخش صنعت غیر نفتى سرمایه گذارى مفیدى انجام نمى شد لذا درآمدهاى ایران عملا تا پایان دوره حکومت پهلوى وابسته به نفت بود. به عنوان نمود در سال 1353، 98 درصد صادرات ایران را نفت تشکیل مى داد.
نتیجه:
با توجه به آنچه آورده شد مى توان نتیجه گرفت که با وجود درآمدهاى سرشار نفتى، تغییرات موازى اقتصادى در سطح کشور رخ نداد زیرا در عمل زمینه رشد موازى اقتصادى از ناحیه خود دولت با مشکل مواجه مى شد.
سلطه کامل محمد رضا پهلوى بر تمامى ارکان جامعه ایرانى، اقتصاد، سیاست و فرهنگ آن در عمل با توزیع موازى ثروت منافات داشت. به همین دلیل با وجود اجراى برنامه هاى پر سر و صدا (انقلاب سفید- اصلاحات ارضى…) در میدان عمل در زندگى قاطبه مردم تغییرى رخ نمى داد. ثروتمندان که عمدتا مورد تأیید دستگاه حاکمه بودند ثروت مند تر مى شدند و براى مردم هر روز مانع جدیدترى در راه بهره بردارى مساوى از ثروت ایجاد مى شد.
همین مسئله یکى از ریشه هاى اصلى دور شدن مردم از دولت بود، دولتى که نه ثروت آن نه فرهنگ آن و نه سیاست آن هیچ کدام براى مردم نبود. و هر روز که مى گذشت از مردم دورتر مى شد و در قدرت خیالى نفت، ارتش، ساواک و ژاندارمى منطقه فرو مى رفت. چنین وضعیتى در کنار مبارزه روز افزون شاه براى تغییر هویت و فرهنگ اسلامى جامعه، سبب نارضایتى گسترده مردم در تمام نقاط کشور شد و با رهبرى حضرت امام (ره) زمینه هاى ایجاد و پیروزى انقلاب اسلامى و سرنگونى رژیم ستم شاهى پهلوى را فراهم آورد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به منابعی که در پایان معرفی خواهد شد مراجعه فرمایید.
بخش دوم: بررسی وضعیت اقتصادی کشور در زمان بعد از انقلاب و تاسیس نظام مقدس جمهوری اسلامی
با اینکه یکی از ملموس ترین و گسترده ترین فعالیت هاى نظام جمهورى اسلامى در حوزه اقتصادى است، امّا نظام تبلیغاتى کشور نتوانست آن را به طور شایسته اى به افکار عمومى منعکس کند. مطالعه آمار و ارقام این فعالیت ها مؤید این نکته است:
1 – نفت
صنعت نفت ایران نسبت به پیش از پیروزى انقلاب اسلامى با تحول عظیمى همراه بوده است زیرا اکنون ایران اسلامى مالک منابع نفتى خود است و کارشناسان ایرانى مدیریت اجرایى عملیات صنعت نفت را در همه بخش ها اعم از: اکتشاف، حفارى، بهره بردارى، صادرات، پالایش و انتقال بر عهده دارند این امر در حالى است که این صنعت پیش از انقلاب به طور کامل وابسته بود.
از طرف دیگر، فعالیت هاى اکتشافى صنعت نفت پس از پیروزى انقلاب با جهش چشمگیرى همراه بوده است.
2 -گاز
حجم ذخایر گاز طبیعى شناسایى شده ایران در آغاز سال 1385 حدود 26/ 6 تریلیون متر برآورد شد که این میزان معادل 17 از کل ذخایر جهان و 47/ 7 از ذخایر منطقه خاورمیانه است.
پیش از پیروزى انقلاب اسلامى تنها پنج شهر، نعمت گاز داشتند در حالى که اکنون نه تنها بیشتر مناطق شهرى کشور از این نعمت بهره مندند، بلکه در مناطق روستایى نیز از این نعمت خدادادى به کشور استفاده مى گردد.
طبق آخرین آمار مرکز آمار کشور در پایان سال 1385، میزان استخراج گاز معادل 464 میلیون مترمکعب در روز بوده است. همچنین تا پایان آن سال، از مجموع 1016 شهر کشور، 615 شهر (61) گازرسانى شد و 82 شهر در حال گازرسانى بوده است.
3 – پتروشیمى
میزان تولیدات پتروشیمى در سال 1357، 4/ 7 میلیون تن بود که با وجود تخریب آن به دست رژیم بعثى عراق در جنگ تحمیلى، طبق آمارهاى موثق درآمد کشور از این راه، از صادرات گاز به بیش از 7 میلیارد دلار در سال 84 رسیده است.
4 – فناورى هسته اى و انرژى هسته اى
جمهورى اسلامى به رغم تحریم هاى شدید امریکا و فشار به کشورهاى دیگر براى نداشتن همکارى در طرح هسته اى ایران، توانست چرخه سوخت هسته اى را با دستان دانشمندان داخلى به صورت چشمگیرى افزایش دهد تا جایى که تعجب جهانیان را برانگیزد. در این خصوص، نظام جمهورى اسلامى توانست با کشف و استخراج اورانیوم طبیعى در یزد و فناورى آن در اردکان یزد و سپس تبدیل آن به سه ماده: «هگزا فلوراید اورانیوم، «اکسید اورانیوم» و «تترا فلوراید اورانیوم» را در «پایگاه هسته اى اصفهان»، بزرگترین گام هاى چرخه سوخت هسته اى بردارد و سپس با تأسیس پایگاه در «نطنز» با استفاده از دستگاههاى سانتریفوژ به غنى سازى اورانیوم دست یابد. این امر، ایران را به ردیف دهمین کشور با فناورى هسته اى ارتقا داده است.
همچنین، طراحى رئاکتور آب سنگین در اراک و به مرحله نهایى رسیدن نیروگاه اتمى در بوشهر، گام هاى دیگرى بود که نشان داد مدیریت انقلابى نظام جمهورى اسلامى را به کشورى پیشرفته تبدیل مى کند.
5 – برق
برق رسانى را مى توان یکى از افتخارآمیزترین فعالیت هاى اقتصادى ایران پس از پیروزى انقلاب اسلامى قلمداد کرد.
پیش از پیروزى انقلاب اسلامى و در اوج فعالیت هاى رژیم طاغوت، تنها 3/ 1 میلیون مشترک برق- اعم از خانگى، عمومى، صنعتى و کشاورزى- وجود داشت این در حالى است که هم اکنون حتى بسیارى از روستاهاى کشور و دورترین مناطق از نعمت برق است.
میزان تولید ناخالص برق کشور در پایان سال 1385، بیش از 192 میلیارد کیلووات ساعت بود و تاکنون بیش از 50 هزار روستا در کشور از نعمت برق برخوردار شدند. همچنین، تعداد مشترکان برق مؤسسه هاى تابع وزارت نیرو در این سال، حدود 20624 هزار مشترک بوده است.
6- صنایع نظامى
ایران که قبل از انقلاب تقریبا تمام تسلیحات نظامى خود را از خارج وارد میکرده در زمره یکى از کشورهاى تولید کننده تسلیحات پیشرفته نظامى در جهان قرار گرفته و در کنار کشورهایى چون هند، برزیل و یوگسلاوى مطرح شده است و تولیدات خود را به بیش از 30 کشور جهان صادر میکند. تولید محصولات الکترونیکى و رادارى، ادوات و تجهیزات خاص از این جمله است. اکنون ایران در زمینه صنایع زرهى و ساخت انواع نفربر در بین ده کشور برتر دنیا قرار گرفته است. به برخى از اقدامات انجام شده در صنایع نظامى اشاره میکنیم:
ساخت هواپیماى جنگنده آذرخش، طراحى و ساخت لانچر (پرتابکننده) چهار موشکى با قابلیت شلیک همزمان و تکتک، ساخت چرخبال آموزشى و چرخبال دو موتوره، طراحى و ساخت تانک پیشرفته ذوالفقار و راهاندازى خط تولید انبوه آن، ساخت تانک مدرن، طراحى و ساخت خودرو تانکبر (ببر 400)، ساخت انواع شناورها و یدککشها، ساخت زیردریایى و اسکله شناور، ساخت موشک فاتح 110 (از موفقترین موشکهاى زمین به زمین در جهان) و موشکهاى دوربر شهاب (با سرعتى سه برابر موشک اسراییلى)، راهاندازى خطوط تعمیرات اساسى و بازسازى هواپیماى نظامى و خودکفایى در زمینههاى ساخت و یا تعمیر بسیارى از تجهیزات و قطعات نظامى که در جنگ الکترونیکى کاربرد دارد.
7- صنایع
در بخش صنعت، کشورى که قبل از انقلاب تقریبا تمام کالاهاى صنعتى خود را از خارج وارد میکرده و معدود کالاهاى ساخت داخلش نیز عموما از کیفیت و مرغوبیت پایینى برخوردار بوده، هم اکنون در بسیارى از زمینه ها به تولیدکننده تبدیل شده و تولیداتش نیز در بسیارى از موارد، از جهت کیفیت و استاندارد، قابل رقابت با مشابه خارجى میباشد و در برخى از صنایع- همچون صنایع ساختمانى- سالهاست که به مرز خودکفایى رسیده است.
جمهورى اسلامى وارث صنعتى است که میزان وابستگى آن به خارج بسیار زیاد بوده به همین سبب، صنایع کشور پس از انقلاب، به دلیل محاصره اقتصادى و تامین نشدن مواد اولیه و واسطه اى، دچار رکود شدید شد. از سوى دیگر، صاحبان و مالکان این صنایع که آنها را با استفاده از اعتبارات بانکى تاسیس کرده بودند، از کشور گریختند.
دولت توانست پس از انقلاب در زمینه کاهش وابستگى شدید به مواد اولیه وارداتى، کالاهاى سرمایهاى خارجى، تخصصهاى فنى و اطلاعات و دانش فنى خارجى- که تهدیدى براى صنعت به شمار میرود- اقدامات در خور توجهى انجام دهد. به همین علت پس از انقلاب اسلامى، ظرفیتهاى وسیعى در کشور پدید آمد و تولید مواد اولیه، ایجاد صنایع تبدیلى، صنایع تکمیلى و پر کردن حلقههاى مفقوده صنعت جدى گرفته و گامهاى بلندى در این راه برداشته شد. تقویت و گسترش صنایع پتروشیمى را میتوان در همین ارتباط ارزیابى کرد. میزان تولیدات پتروشیمى کشور که در سال 1357 حداکثر 4/ 7 میلیون تن بوده در سال 1381 به 12/ 5 میلیون تن افزایش یافته است.
امروزه ایران در عرصه صنایع موشکى و مخابراتى به درجهاى از پیشرفت رسیده که به توان ساخت ماهواره دست یافته و وارد باشگاه چند کشور محدود پرتاب کننده ماهواره گردیده است. این موفقیت در حالى به دست آمده که ما در زمینه محصولاتى که قابلیت استفاده در صنایع موشکى و الکترونیک نظامى دارند، در تحریم به سر مى بریم تا جایى که حتى در برخى مواقع از یا چیپ ساده الکترونیکى به ما ممانعت به عمل میآید.
در زمینه سدسازى امروزه در بین 3 کشور برتر دنیا قرار داریم به طورى که پس از پیروزى انقلاب حدود 130 سد ساخته شده و یا در حال ساخت است. در صنایع کشاورزى، هماکنون، تراکتورهاى ساخت ایران به بیش از 30 کشور جهان صادر میشود.
در صنایع نفت و گاز، پروژه صددرصد ایرانى فاز یک منطقه عسلویه به عنوان بزرگترین پروژه نفت و گاز کشور در آبان 83 به بهره بردارى رسید که با بهره بردارى فازهاى دیگر آن سالانه حدود یک میلیارد دلار درآمد نصیب کشور خواهد کرد
8- وضعیت روستاها
فقر و نابسامانى جوامع روستایى از مسائل و معضلات مهم و اساسى کشورهاى توسعه نیافته و در حال توسعه به شمار میرود. به همین جهت برخلاف رژیم گذشته که تنها به توسعه و آبادانى تهران و شهرهاى بزرگ اکتفا میکرد، بعد از پیروزى انقلاب، توجه به روستاها و مناطق محروم کشور براى دولت و برنامهریزان از اولویت خاصى برخوردار شد. در اینجا به بخشى از شاخصهاى برخوردارى روستاها در سالهاى پس از انقلاب اسلامى اشاره میکنیم:
تعداد مراکز بهداشتى و درمانى روستایى در سال 357، 1500 واحد بوده که در سال 1381 به 7345 واحد رسیده تعداد خانههاى بهداشت از 2500 واحد در سال 1357 به 16561 واحد در سال 1381 افزایش یافته است.
برقرسانى به روستاها و مناطق محروم و ایجاد تاسیسات زیربنایى از قبیل توسعه شبکه راههاى روستایى، مخابرات و… در این مناطق از اقدامات موفقیتآمیز پس از انقلاب به شمار میرود.
تعداد روستاهاى برخوردار از برق از 4327 روستا در سال 1357 به 45359 روستا- بیش از 10 برابر ج در سال 1380 افزایش یافته است. همچنین طى دوره 1357- 1317 تنها 8000 کیلومتر راه روستایى کشیده شده بود. اما این رقم بعد از انقلاب به 86000 کیلومتر رسیده است (بیش از 10 برابر در مدتى تقریبا 10 ساله). تعداد روستاهاى بهرهمند از شبکه مخابرات از 312 روستا در سال 1357 به 10429 روستا در سال 1374- بیش از 30 برابر- افزایش یافته. تعداد واحدهاى پستى روستایى هم از 180 واحد در سال 1357 به 4912 واحد در سال 1374- بیش از 25 برابر- رسیده است.
9- کشاورزى و دامدارى
بخش کشاورزى از مهمترین و استراتژیکترین بخشهاى اقتصادى کشور است. در حیطه کشاورزى و دامدارى، طبق آمار رسمى دولت در سال 1356، دولت فقط توانایى تامین مواد غذایى مردم خود براى 33 روز در سال را داشت و مجبور بود باقى مواد غذایى را از خارج وارد کند. براى مثال مرغ را از فرانسه، تخممرغ را از اسرائیل، سیب را از لبنان، پنیر را از دانمارک و… وارد میکرد هماکنون کشورمان به رغم دو برابر شدن جمعیت، به مرز خودکفایى رسیده است به گونهاى که با توجه به اینکه تولید گندم در سال 1356، 5/ 1 میلیون تن بوده و کشور ما سالها از بزرگترین واردکنندههاى گندم در دنیا محسوب میشده در سال 83 با تولید بیش از 14 میلیون تن- بعد از چهل و اندى سال- توانست به خودکفایى در عرصه این محصول استراتژیک دست یابد.
میزان تولید شلتوک برنج در سال 1356، معادل 1/ 1 میلیون تن بود. این رقم در سال 1379 به 2/ 7 میلیون تن افزایش یافت. تولید جو از 900 هزار تن به 3/ 3 میلیون تن و سبزیجات و محصولات جالیزى از 2/ 7 میلیون تن به 15 میلیون تن رسید. در بخش دام نیز رشد قابل توجهى در تولید پدید آمده است به گونهاى که تولید تخممرغ از 215 هزار تن به در سال 1356 به 555 هزار تن در سال 1381 افزایش یافته است. تولید گوشت مرغ، از 63 هزار تن به 724 هزار تن، گوشت قرمز از 587 هزار تن به 947 هزار تن، عسل از 6 هزار تن به 28 هزار تن و شیر خام از 2/ 620 میلیون تن به 5/ 877 میلیون تن رسیده است.
براساس گزارش سازمان خواروبار کشاورزى سازمان ملل متحد،- فائو- ایران در سال 2004 رتبه نخست صادرات کشاورزى را در میان کشورهاى خاورمیانه کسب کرده است.
10- آب
در سال 1357 میزان تولید آب 1/ 5 میلیارد مترمکعب و تعداد انشعاب 2/ 7 میلیون بود، امّا این رقم در سال 1377 به 3/ 976 میلیارد مترمکعب و 7 میلیون فقره انشعاب افزایش یافت.
آمارها در پایان سال نشان مى دهد که انشعاب آب 650 شهر را در پوشش قرار داده است یعنى 43 میلیون نفر در پوشش مصرف آب شهرى و روستایى قرار گرفته اند.
در سال 1385، بیش از 5 میلیارد و 94 میلیون مترمکعب آب در مناطق شهرى شرکت هاى آب و فاضلاب شهرى و بیش از یک میلیارد مترمکعب آب در مناطق روستایى شرکت هاى آب و فاضلاب روستایى تولید شده است.
در مناطق شهرى، طول شبکه هاى توزیع آب، حدود 120 هزار کیلومتر و تعداد انشعاب آب، بیش از 10 میلیون فقره بوده است.
در مناطق روستایى، طول شبکه هاى توزیع آب، حدود 120 هزار کیلومتر و تعداد انشعاب آب، بیش از 3 میلیون فقره بوده است.
11- توسعه مخابرات و تلفن
آمار دقیق تلفن هاى کشور در سال 1357، 850 هزار شماره بود در حالى که این رقم در مرداد ماه سال 82 بالغ بر 13/ 599 میلیون شماره رسید و تا آخر تابستان امسال بالغ بر 23419586 شماره بوده است.
تولید تجهیزات مخابراتى تا پیش از انقلاب، تنها به تولید سوئیچ هاى الکترونیکى EMD و دستگاههاى مخابراتى رومیزى و برخى از دستگاههاى مخابراتى محدود بود، امّا پس از انقلاب- بخصوص پس از سال 68- تغییرات شگرفى در فناورى تولید تجهیزات مخابراتى صورت گرفت.
شبکه فیبر نورى یکى از مهمترین تحولات است. در کنار توسعه و گسترش تلفن هاى واگذارشده تلفن همراه تا مرداد سال 1382 به 2521649 خط رسید. این تعداد تا پایان تابستان سال جارى به 20786880 خط رسید که انتظار مى رود تا پایان سال به 26000000 برسد.
همچنین، راه اندازى شبکه هاى اطلاع رسانى و اتصال به بزرگراههاى اطلاعاتى ج همچون: اینترنت- نیز از خدمات انقلاب در بخش مخابرات کشور است.
12- تحولات در بخش راه و ترابرى
به اعتقاد کارشناسان، پیشرفت در صنعت حمل و نقل کشور، انقلابى در این بخش محسوب مى شود زیرا در 25 سال پیش از پیروزى انقلاب 90 هزار کیلومتر راه آسفالتى و شوسه روستایى و 76 هزار کیلومتر جاده و راه اصلى و فرعى در شهرهاى گوناگون احداث شد در حالى که در سال 57 مجموع راههاى اصلى و فرعى کشور حدود 36 هزار کیلومتر بود.
حال آنکه در پایان سال 1385 مجموع راههاى اصلى و فرعى کشور حدود 1007198 کیلومتر بوده است.
در شبکه ریلى کشور نیز در حال حاضر 6100 کیلومتر شبکه اصلى و بیش از 2000 کیلومتر شبکه فرعى راه آهن وجود دارد و در واقع به همت متخصصان داخلى سالانه 600 کیلومتر راه آهن احداث مى شود که در آینده نزدیک به 1000 کیلومتر امکان افزایش دارد و در بخش حمل و نقل هوایى نیز توسعه چشمگیرى صورت گرفت. در سال 81 بالغ بر 20 میلیون و 200 هزار نفر از طریق فرودگاههاى کشور جا به جا شده اند این رقم در سال 1385 به 26111920 نفر رسیده است. دستیابى متخصصان داخلى به توانایى پیشرفته ترین سطح تعمیر اساسى (اورهال) هواپیماهاى پهن پیکر یکى از موارد پیشرفت در صنعت هواپیمایى است.
ساخت هواپیماهاى ایران 140 با هزینه هر فروند 8/ 5 میلیون دلار و توانایى ساخت 12 فروند در هر سال، نمونه چشمگیرى از پیشرفت هایى است که پس از پیروزى انقلاب اسلامى صورت گرفته است.
ساخت هواپیماهاى آموزشى، بالگرد و هواپیماهاى بدون سرنشین از هواپیماهاى 4 نفره «فجر- 3» از دیگر عملکردهاى سازمان صنایع هواپیمایى است.
تأسیس فرودگاهها در مناطق دورافتاده و محروم کشور از امتیازهاى کشور پس از پیروزى انقلاب است.
13- میانگین رشد اقتصادى
دستیابى به میانگین رشد اقتصادى بیش از 4 در سالهاى پس از پیروزى انقلاب اسلامى با وجود فشارهاى خارجى، تحریم، جنگ تحمیلى، تنش هاى منطقه اى و بین المللى و…، موفقیت چشمگیرى است. با آنکه برخى از کارشناسان براى کشور در حال توسعه اى همچون ایران، تحصیل رشد اقتصادى سالانه بیش از 6 براى یک دوره 20 ساله را ضرورى قلمداد مى کنند تا آثار عقب افتادگى هاى گذشته جبران شود و مسیر توسعه هموار گردد.
رشد اقتصادى ایران در نخستین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادى به حدود 8 و در برنامه دوم به 5 رسید.
انتظار مى رود در چارچوب چشم انداز 20 ساله مقام معظم رهبرى، میانگین رشد اقتصادى شش درصدى تحقق یابد البته باید توجه داشت که با وجود پیشرفت هاى حاصل شده در عرصه هاى گوناگون علوم و فناورى، کشاورزى، صنعت، خدمات و… برنامه اصلاح ساختار اقتصادى کشور- که از اواسط دهه 70 به بعد به آن بیش از گذشته توجه شده است- همچنان با موانع جدى رو به روست که باید با تدبیرى کارشناسانه به رفع آنها همت گمارد.
یکى از آنها، وابستگى شدید اقتصادى ملى به نفت و صادرات آن و دیگرى در بخشهاى مدیریتى و تصحیح زیرساخت هاى کلان اقتصادى است که باید بیش از پیش در این زمینه کوشا بود.
دستیابى به آرمان هاى انقلاب بویژه در بخش اقتصادى، تنها در سایه عزم و بسیج ملى براى جهش صادرات غیرنفتى تحقق مى یابد که تضمین کننده توسعه پایدار و حیات اقتصادى و عدالت اجتماعى است.
14- جمعیت
جمعیت ایران در سال 1356 بالغ بر 34/ 7 میلیون نفر بود. این رقم در سال 1385 به 70495782 میلیون نفر رسیده است و نظام جمهورى اسلامى توانسته است پاسخگوى این افزایش جمعیت باشد.
اگر تنها به میزان خوراک، پوشاک، مسکن، مدرسه، بیمارستان و حمل و نقل آنها توجه کنیم، درمى یابیم که چه خدمات گسترده اى انجام شده است.
15- توزیع درآمد
مطابق آخرین آمارهاى مربوط به توزیع درآمد در سالهاى 1357- 1356، میزان 10 از ثروتمندترین مردم ایران نسبت به 10 فقیرترین آنها به ترتیب 32/ 16 برابر و 24/ 60 برابر اختلاف درآمد داشتند که شکاف آن بسیار است، امّا این رقم با اقدام هایى که پس از پیروزى انقلاب اسلامى صورت گرفت، به 20/ 60 برابر در سال کاهش یافته است.
با اینکه پس از انقلاب شکاف درآمدى ثروتمندترین فرد با فقیرترین، 11/ 5 برابر کمتر شده است و البته این موضوع توفیقى براى انقلاب محسوب مى شود، امّا از سوى دیگر، بیانگر این است که هنوز هم شکاف طبقاتى و درآمدى وجود دارد و متأسفانه پس از گذشت 29 سال از پیروزى انقلاب اسلامى به دلیل وجود مشکلات متعدد، هنوز وضعیت توزیع درآمد در کشور مناسب نیست و فشار اصلى این توزیع ناعادلانه درآمد در قالب فقر که بارها مقام معظم رهبرى مسئولان را به مبارزه با آن فراخوانده اند به قشر حقوق بگیر و مستضعف جامعه وارد مى شود.
گام سوم :
سوالى که در اینجا مطرح میشود این است که چرا با وجود این دستاوردها و تلاشهاى غیرقابل انکار از سوى کارگزاران نظام جمهورى اسلامى، عده اى از مردم و حتى نخبگان از وضعیت موجود اظهار نارضایتى میکنند؟
در پاسخ باید گفت که عوامل متعددى در این قضاوت منفى دخیل بوده است. از جمله:
1 تغییر الگوى مصرف جامعه و بهتر شدن نسبى سطح زندگى مردم، به خصوص از دهه دوم انقلاب به بعد، که به تدریج باعث افزایش سطح انتظارات آنان از زندگى شده است.
2 افزایش چشمگیر سطح آگاهیهاى اجتماعى و اقتصادى افراد جامعه پس از انقلاب و در نتیجه، آرمانگرایى و توجه بیشتر آنان به نقاط ضعف و نارساییهاى وضع موجود به جاى توجه به نقاط قوت آن.
3 ترویج و حاکمیت فرهنگ نادرست اجتماعى در جامعه در سالهاى اخیر، به صورتى که افراد، رفع تمامى مشکلات را تنها از حکومت و دولت- آن هم در کوتاه مدت- انتظار دارند.
4 انعکاس نیافتن مناسب دستاوردها و عدم ارائه آمارهاى دقیق، شفاف و تطبیقى از ابعاد اقدامات و تلاشهاى صورت پذیرفته از سوى کارگزاران نظام جمهورى اسلامى، به خصوص در مقایسه با قبل از انقلاب و کشورهاى منطقه.
5 عدم اطلاع رسانى مناسب به مردم در خصوص مشکلات موجود از جمله کاهش شدید درآمد سرانه نفتى کشور و ورود خسارتهاى هنگفت به دلیل جنگ تحمیلى که در کاهش توان و عملکرد کارگزاران نظام و کارآمدى آنان بسیار موثر بوده است.
6 توجیه نکردن مردم در خصوص سیاستهاى اقتصادى دولت (همچون واقعى کردن قیمتها) که در نگاه آنان، بیتوجهى دولت به مشکلات مردم، تداعى شده است. (که البته این سه عامل اخیر به تنهایى بیانگر ابعادى از ناکارآمدى کارگزاران نظام ج در تبیین عملکرد و توجیه وضعیت فراروى نظام- میباشد)
7 فضاسازى و فعالیت گسترده تبلیغاتى مخالفان داخلى و خارجى نظام در سیاهنمایى وضع موجود و بزرگنمایى مشکلات.
8 افزایش سطح توقعات و مطالبات جمعیت روستایى کشور تحت تاثیر رسانهها و برنامههاى تلویزیونى و بالا رفتن سطح معلومات و ارتباطات فراگیر آنان با شهرها.
9 جوان بودن جمعیت کشور- 60 درصد جمعیت زیر 30 سال- که ایجاد نیاز روزافزون جهت تخصیص بودجه و امکانات در حوزههاى آموزشى و تحصیلى- تفریحى و رفاهى، مسکن و به ویژه اشتغال و ازدواج را به دنبال دارد.
آنچه باعث تاسف میشود این است که امروزه به هنگام اظهارنظر درباره وضع موجود کشور، جدا از برخى تحلیلهاى مغرضانه و جهتدار دشمنان، بخشى از تحلیلها و قضاوتهاى دوستان نیز منصفانه و واقعبینانه ارائه نمیشود. موارد منفى بزرگنمایى شده و بسیارى از اقدامات و دستاوردهاى مثبت نادیده گرفته میشود حتى تلاش جهتدار و معنیدارى در خصوص القاى این نکته به مردم و بخش بزرگى از فرهیختگان و خواص جامعه صورت میگیرد تا وضعیت اقتصادى و درجه توسعه یافتگى کشور حتى در مقایسه با قبل از انقلاب نیز بدتر نشان داده شود ولى تامل واقعبینانه و تحلیل علمى تحولات پس از انقلاب، به وضوح نشان میدهد که با توجه به شرایط و محدودیتهاى موجود، جمهورى اسلامى در مدت عمر خود توانسته ضمن مقاومت در برابر فشارها و تجاوزات بیگانگان، در اصلاح و بهبود وضعیت معیشتى و اجتماعى مردم خود نیز توفیقات فراوانى به دست آورد.
و البته پرداختن به اقدامات مثبت نظام، به معنى نفى یا نادیده گرفتن معضلات و نواقص موجود نیز نمیباشد. مشکلات موجود، اکثرا محسوس و مشهود براى عموم مردم است اما ممکن است نگاه و ذهنیت آنها تنها از زاویه کمبودها و نواقص شکل گرفته باشد، بنابراین، در این بحث، سعى گردید به منظور تعدیل و تصحیح نگرش افراد نسبت به وضع موجود، تلاشها و اقدامات انجام گرفته، مدنظر قرار گیرد و مواردى که لازم است جهت قضاوت منصفانه لحاظ گردد، بیان شود.
در عین حال باید اذعان کرد که اگر مقصود و تعریف ما از کارآمدى، «تخصیص بهینه امکانات در جهت دستیابى به اهداف تعیین شده از سوى انقلاب و نظام جمهورى اسلامى براى تحقق الگوى مطلوب از یک جامعه دینى، انقلابى و انسانى برخوردار از حداکثر مواهب مادى و معنوى» باشد، در این صورت، قطعا تا تحقق آن آرمان مطلوب و مدینه فاضله، فاصلهاى بسیار داریم و ضرورى است براى رسیدن به آن وضعیت، ضمن نقد وضع موجود به علتیابى مشکلات و بررسى دلایل عدم تحقق برخى از اهداف و آرمانها بپردازیم و با ارائه راهکارها و پیشنهادها جهت رفع آنها اقدام کنیم.
گام چهارم : در ارتباط با مثال هایی که برای تخطئه ی وضعیت اقتصادی در دوران جمهوری اسلامی زده می شود ، در یک تحلیل کلان باید عرض نماییم :
یکی از نکاتی که در قضاوت افراد نسبت به وضع موجود تاثیر منفی بر جای گذاشته ، ارزانی قبل از انقلاب و گرانی بعد از انقلاب است . این مسئله از دو جهت باید مورد توجه قرار گیرد .
الف)از جهت سیاست های اقتصادی توسعه ای کشور ، این سوال مطرح می شود که چرا قبل از انقلاب ، قیمت کالاها ارزان بوده و بعد انقلاب گران شده است ؟ بررسی ها نشان می دهد یکی از عمده ترین دلایل این امر ، اعمال تعرفه های گمرکی پایین از سوی دولت نسبت به کالاهای وارداتی خارجی در قبل از انقلاب و افزایش این تعرفه ها بعداز انقلاب بوده است . به عبارت دیگر در نتیجه اعمال تعرفه های گمرکی پایین ، کالاهای خارجی به وفور و با قیمت بسیار نازل در بازار یافت می شد این سیاست اقتصادی نامناسب ، در جهت تضعیف تولیدات داخلی ، افزایش وابستگی اقتصادی کشور به قدرت های صنعتی و تامین بازار برای آنان بوده است زیرا در چنین شرایطی تولید کننده نوپا و کم تجربه داخلی امکان رقابت با تولید کننده توانمند و مجرب خارجی را نمی یابد و به سهولت از صحنه رقابت خارج می شود و حضور در عرصه تولید را مقرون به صرف نمی یابد .
به همین جهت است که ارزانی کالاها (به معنای عرفی آن ) یکی از بزرگ ترین موانع رشد و توسعه اقتصادی در جوامع ، به خصوص در جوامع در حال در حال توسعه تلقی می شود ؛ ارزانی غیر معقول ، موجب تضعیف موقعیت تولید کننده و در نهایت ، تضعیف تولیدات داخلی می شود . از همین رو در اکثر کشورهای پیشرفته اقتصادی ،گرانی وجود دارد . برای مثال ،بانک جهانی برای چندمین بار ، توکیو پایتخت ژاپن را به عنوان گران ترین شهر جهان اعلام کرده است حتی در این کشورها گاه با ارزانی مبارزه نیز می شود ، زیرا با واقعی شدن قیمتها ست که می توان از تولید کننده داخلی حمایت کرد و حمایت از تولیدکننده داخلی نیز در نهایت تامین منافع مصرف کننده داخلی را به همراه دارد .
ب) این مسئله از جهت قدرت خرید اکثریت افراد جامعه نیز قابل تامل و توجه است . بسیار می شنویم که گفته می شود در گذشته مثلا قیمت گوشت فلان مقدار بوده با قیمت تخم مرغ چنان بود و درمقایسه با قیمت های کنونی که بسیار افزایش یاقته در این گونه نتیجه گیری می شود که چون قدرت خرید مردم کاهش یافته ، وضعیت معیشت مردم بدتر شده است ؛
در پاسخ باید توجه کرد که هم ،مشاهده عینی وضعیت جامعه و هم آمارها ، نشان از بهتر شدن نسبی وضعیت معیشت اکثریت افراد جامعه دارد . به عبارت دیگر ، درست است که در گذشته قیمتها پایین بوده ولی قدرت خرید مردم بسیار پایین تر از آن بوده است آمارها و بررسی های رسمی و غیر رسمی گویای آن است که به غیر برخی اقشار جامعه ؛اکثر مردم به خصوص صاحبان مشاغل آزاد از وضعیت معیشتی مناسب تری نسبت به قبل از انقلاب برخودار می باشند . لکن به دلایل متعددی همچون تغییر الگوی زندگی (الگوی مسکن ، خوالک ، پوشاک و لوازم منزل ) و به تبع آن ،افزایش سطح انتظار آنها از زندگی ،ابراز نارضایتی و احساس محرومیت در آنان افزایش یافته است .
به عنوان مثال امروزه الگوی مسکن عموم مردم نسبت به قبل اتز انقلاب و سال های اول انقلاب تغییر یافته است . در گذشته اکثر خانواده ها گسترده بودند ، اما اکنون هسته ای شده اند . مثلا در گذشته اگر عروس یا دامادی به خانواده اضافه می شد ، در یکی از اتاقهای همان خانه جای میگرفت ؛ اما اکنون عموما زوجهای جوان به زندگی در مسکن مستقل روی می آورند .
در خصوص الگوی خوراک نیز شاهد تغییرات اساسی در جامعه خودمان در سال های اخیر هستیم. در حدود 30 سال پیش، قوت غالب خانوادههای ایرانی نان بوده و برنج غذای اعیانی محسوب میشده در حالی که امروز الگوی خوراک اکثریت جامعه تغییر یافته و عموما برنج در غذای روزانه آنان جایگاه خاصی پیدا کرده است. همانگونه که خود نیز اشاره نموده اید آمارهای جهانی نیز گویای بهتر شدن وضعیت رفاه مردم ما در سالهای پس از انقلاب است. بر اساس آمار بانک جهانی، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند؛ اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته یعنی بیش از 8/2 برابر وضعیت رفاه جامعه بهتر شده است؛ البته در این خصوص مباحث فراوان دیگری قابل طرح است که پرداختن به آنها در این مجال نمیگنجد.
در پایان نیز اجمالا نکاتی پیرامون مقایسه ی شخصیت شاهان پهلوی با رهبران جمهوری اسلامی ارائه می گردد:
به عنوان مقدمه ای بر این بخش عرض می نماییم که :
نظام جمهوری اسلامی، نظامی است که مشروعیت خویش را بنا به ادله عقلی و نقلی متعددی که در جای خود از آن بحث شده است از جانب پروردگار متعال کسب می کند و با پشتیبانی و حمایت مردمی جنبه خارجی پیدا می کند ؛ حکومتی که در آن مردم ، نقش آفرین بوده و بر امور حکومت نظارت می کنند و حقوقشان از جانب شرع مقدس اسلام کاملا به رسمیت شناخته می شود ، از این رو گفته می شود اساس شکل گیری این نظام ، مشروعیت الهی حکومت با ضمیمه شدن به مقبولیت مردمی است . در چنین نظامی حاکم که اصطلاحا ولی فقیه خوانده می شد با توجه به داشتن ویژگی ها و شرایطی همچون تقوا ، عدالت ،علم ، فقاهت ، مدیریت و کاردانی تصدی این مسئولیت را بر عهده می گیرد و به همین دلیل علاوه بر ابزارهای کنترل و نظارت بیرونی ، ابزارهای کنترل درونی وی را از هر گونه تمایل به سمت استبداد و دیکتاتوری و تعهداتی که در قبال خدا و ملت دارد باز می دارد به گونه ای که در صورت انحراف از این شرایط ، خود به خود از این سمت عزل می شود که از آن به عنوان «انعزال» یاد می شود . علاوه بر این در این نظام ، ولی فقیه علاوه بر استعداد و توان مدیریتی شخصی، از اصل مشورت نیز در جهت مدیریت کلان نظام بهره می گیرد و با در اختیار داشتن مشاوران لایق و کارآزموده و امین ، تلاش می کند تا بهترین تصمیم گیری را در اداره امور داشته باشد . این در حالی است که نظام سلطنت فاقد هر گونه توجیه عقلانی است و صرفا بر اساس زور و دیکتاتوری بنیان نهاده می شود . در چنین نظامی سر سلسله حکومت صرفا به دلیل در اختیار داشتن زور و قدرت بیشتر و عمدتا با خونریزی های فراوان و ایجاد جو ارعاب و وحشت زمام امور را بر عهده گرفته و سلطنت را موروثی می نماید و اعقاب وی نیز صرفا به دلیل اینکه فرزندان و نوادگان وی هستند استحقاق بر عهده گرفتن منصب سلطنت را پیدا می کنند و لو اینکه از کوچکترین شایستگی در این زمینه بهره مند نباشند .
به نظر می رسد بعد از بیان این مقدمه، مقایسه ی شخصیت رهبران در این دو نوع نظام سیاسی آسانتر می گردد، به چند مولفه به اجمال اشاره می گردد :
الف: رهبرى نظام جمهورى اسلامى، ریشه در تعالیم و آموزه هاى دینى داشته و علاوه بر توانمندى هاى سیاسى و اجتماعى لازم، ویژگى هاى والایى همچون فقاهت، عدالت و تقوا را دارا است و این مسأله موجب مى گردد که حرکت کلى کشور را بر اساس تعالیم اسلامى هدایت نماید و همین صفات و شرایط ویژه به عنوان ناظرانى درونى عملکرد ایشان را کنترل نموده و البته در کنار آن، نهاد نظارتى نیز به عنوان نظارت بیرونى در قانون در نظر گرفته شده است اما در رژیم شاهنشاهی پهلوی به علت فقدان نهاد های نظارتی شاهد بسط دیکتاتوری و استبداد در سرتاسر کشور بودیم. و از سوی دیگر مفاسد و رسوایى هاى اخلاقى و اقتصادى زیادی در طول دوران پهلوی از سوی شخص شاهان این رژیم مطرح گردید.
ب: برخوردارى از ویژگى ها و شرایط والاى رهبرى سبب شده که رهبرى نظام جمهورى اسلامى با اقتدار و صلابت در برابر زیاده خواهى هاى قدرت هاى بزرگ در عرصه بین المللى که حقوق سایر کشورها را نادیده گرفته و منافع خود را در سلطه طلبى و تجاوز به سایر کشورها تعریف مى کنند، ایستادگى نماید و مرعوب قدرت آنان نگردد و شجاعت و اقتدار رهبرى نظام جمهورى اسلامى، قابل مقایسه با شاهان پهلوی نمی باشد. خودباختگی و ترس مفرط این شاهان از سران آمریکا و انگلیس در حدی می باشد که در اعترافات خود این افراد منعکس شده است.
ج: پیوند رهبرى نظام جمهورى اسلامى و مردم فراتر از شاخصه هاى مادى و مسئولیت ظاهرى بوده و نوعى پیوند عمیق معنوى و دلدادگى و ارادت ویژه میان مردم و رهبرى وجود دارد که ناشى از تعالیم دینى مى باشد و نمونه آن را در هیچ یک از نظام هاى سیاسى کنونى و در میان هیچ یک از رهبران سایر کشورها نمى توان یافت. در برابر ، شاهان پهلوی با کشتار های متعدد در طول دوران حکومت استبدادی خویش ، به تحکیم پایه های قدرت شیطانی خویش پرداختند.
د: نوع زندگى فردى رهبرى نظام جمهورى اسلامى، ساده زیستى و اخلاق شخصى ایشان و…، با هیچکدام از رهبران سیاسى دنیا قابل مقایسه نیست و کمتر رهبرى در عرصه جهانى مى توان یافت که چنین ویژگى ها و خصوصیاتى را دارا باشد. رهبران جمهوری اسلامی در سطح ساده ترین افراد جامعه زندگی کرده و به خاطر مقامی که دارند خود را موظف می دانند که از بسیاری از بهره مندی های رفاهی ، در کنار مانده و به جهت مساوات با ضعیف ترین اقشار از بسیاری از تنعمات استفاده ننمایند. استبداد کوچکترین نقشی در شخصیت اینان نداشته و برای ایفای وظایف خویش از وجود گروه های مشاوره ای خبره و کارآمد استفاده می کنند. به هیچ وجه به اطرافیان اجازه ی استفاده از مقام موقعیت خویش را نداده و هیچ گونه فعالیت اقتصادی و جمع آوری مال و ثروت از ایشان مشاهده نمی گردد. اما در نقطه ی مقابل و در شاهان پهلوی شاهد مسابقه ای برای جمع آوری ثروت، نه تنها از سوی شخص شاهان ، بلکه از سوی اطرافیان و فامیل های دور و نزدیکشان بودیم. به نحوی که بعد از انقلاب اسلامی ، بخش های بسیار زیادی از اموال مملکت از طریق حساب های بانکی این افراد در خارج، از کشور به چپاول رفت.
به همین حد از بحث اکتفا نموده و مجددا از مکاتبه ی شما با این مرکز قدردانی مینماییم.
منتظر سوالات بعدی شما هستیم.
لازم به تذکر است که آنچه بیان شد تنها گوشه ای از مساله ی مورد بحث بوده و برای تکمیل و تعمیق اطلاعات لازم است به منابع ذیل مراجعه نمایید.
92 دستاورد انقلاب اسلامی ایران، با نگرشی بر دیدگاه های امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی(مد ظله العالی)، انتشارات معاونت فرهنگی ستاد مشترک سپاه، 1382
رویش، در آمدى بر کارنامه انقلاب اسلامى، على اکبر کلانترى، نشر معارف.
آثار و نتایج انقلاب اسلامى، محمد باقر حشمت زاده، کتاب کانون اندیشه جوان.
برای کسب اطلاعات بیشتر و تقویت مبانی فکری خود پیرامون ابعاد شخصیتی رهبر معظم انقلاب ( دام ظله العالی ) منابع زیر را به ترتیب اولویت مورد مطالعه دقیق قرار دهید:
تداوم افتاب ، نگاهی نو به شخصیت ایت الله خامنه ای ، به کوشش جمعی از نویسندگان ، موسسه جام جم ، 1389
پرتوی از خورشید ، علی شیرازی ، بوستان کتاب قم ، 1381
زندگینامه مقام معظم رهبری، تهران: انتشارات مؤسسه فرهنگی قدر ولایت،1379