دشمن شناسی-سیاست مبارزه با دشمن
۱۳۹۶/۰۴/۲۰
–
۹۵ بازدید
سلام خسته نباشید.برای دشمن شناسی و شناخت توطئه ها و برنامه های دشمن و هوشیاری و بیداری در برابر ان چه پیشنیاز هایی لازم و چه اخلاق و روحیاتی را باید در خود تقویت کنیم؟؟
باسلام واحترام حضورپرسشگر گرامی؛
در مورد دشمن شناسی معیار کلی برخاسته از متون دینی ما اینست که کسی و یا مجموعه ای که سد راه تکامل انسان بسوی قلل رفیع «شدن» و موجب دوری از خدا و خسران در زندگی گردد دشمن انسان محسوب می شود. طبق آیات وروایات انسان دو گونه دشمن دارد:
1-دشمن درونی یا دشمن نزدیک
2 -دشمن بیرونی یا دشمن دور عبارتند از شیطان های جن و انس
*دشمن درونی : نزدیک ترین دشمن به آدمی نفس اوست که به فرمایش امام امیرالمومنین (ع) :«اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک — دشمن ترین دشمنان نفس توست که درکنار توست »این روایت از پیامبر(ص)نیز نقل شده(نهج الفصاحه,ص66،ح338 )
این نفس اماره که آدمی را دائما به بدی دعوت می کند و دشمن نزدیک اوست. اما هوای نفس و نفس اماره، چیزی خارج از وجود انسان و موجودی مستقل همانند شیطان نمی باشد بلکه مرحله ای و بخشی از وجود خود انسان است. در حقیقت نفس اماره که به زشتی ها و گناهان و پستی ها امر می کند و هوای نفس با فرمان و خواست و اراده او شکل می گیرد، مرتبه پایین و پست و تربیت نیافته از نفس و حقیقت انسان است. اگر گفته می شود، نفس خود را تقویت کن و پرورش بده، مراد مرتبه انسانی نفس است و اگر گفته می شود او را سرکوب و مغلوب و کنترل کن مراد مرتبه پایین حیوانی او است. بین این دو «خود» یا دو مرتبه وجودی نفس کشمکش دائم وجود دارد. اگر خود انسانی و ملکوتی در این مبارزه چیره گردد، ارزش های انسانی زنده می شود و انسان را به مقام شامخ قرب الی الله صعود می دهد و اگر خود حیوانی غالب گردد، چراغ عقل انسان را خاموش می سازد و او را در وادی ضلالت و گمراهی ساقط می گرداند.
*دشمن بیرونی: الف_شیاطینِ جن: اما دشمن بیرونی و دور شیطان است ؛ شیطان موجودی حقیقی است که با وسوسه و دگرگون ساختن واقعیت امور و زینت بخشیدن به زشتی ها و گناهان و ناگوار جلوه دادن نیکی ها و طاعات سعی در اغوا و انحراف انسان دارد. در واقع حوزه اصلی فعالیت شیطان در حالات روانی انسان و جنبه تخیل و توهم او است که حقایق را وارونه و بر خلاف واقعیت آنها جلوه می دهد و انسان را به خیال و توهم در مورد واقعیات وادار می سازد.
از منظر قرآن کریم شیطان تنها وسوسه می کند و در قوه خیال و وهم انسان تصرف می کند و حقایق را دگرگون می سازد. « فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُرِیَ عَنْهُما» }( اعراف/20){ و « فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ» }(طه/120). شیطان زشتی ها را زیبا جلوه می دهد و اعمال ناپسند را زینت و آرایش کرده و آن را پسندیده و درست در اذهان ظهور می دهد: « وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» }( انعام/43){ و « وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النّاسِ»}( انفال/48){. بت پرستی ها و تکبرها و ایستادن در برابر حق و حقیقت نمونه هایی از اعمال نفوذ و تصرف شیطان در وهم و خیال انسان است که بخشی از حوزه فعالیتهای روانی انسان هستند.
ب)شیاطین انس: 1-منظور از شیاطین انس ، انسانهایی هستند که مانند شیاطین جنّ، بر ضدِّ خدا و دین او اقدام نموده ، انسانها را با انواع فریبها از راه خدا دور می سازند یا اعمالی شیطانی انجام می دهند.
بر همین مبنا بود که امام خمینی ـ قدس سرّه ـ حکومت آمریکا را شیطان بزرگ لقب دادند. پس شیاطین انس از حیث بشر بودن تفاوتی با انسانهای عادی ندارند و تنها از نظر فکری و اعتقادی و عملی در مسیر شیاطین جنّ قرار داشته ، دانسته یا نادانسته کارمندان شیطان می باشند.
2-هر کسی یا از جنود خداست یا از جنود شیطان؛ یا حزب الله است یا حزب الشیطان ؛ چرا که بین حقّ و باطل راه دیگری وجود ندارد.
پس هر که از خدا و راه حقّ و حقیقت خارج شود، از جنود شیطان خواهد بود. آیات شریفه ای که ذیلاً به آنها پرداخته می شود ، راز این حقیقت را روشن می سازند که چگونه برخی انسانها جزء حزب شیطان یا حزب الله می شوند.
«وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون ___و کسانى که ولایت خدا و پیامبر او و افراد باایمان را بپذیرند، پیروزند؛ (زیرا) حزب و جمعیّت خدا پیروز است. »(المائده:56)
در نتیجه؛ بهترین راه دریافتن دسیسه های دشمنان و شیطان و آگاه ساختن دیگران از کیود آنان، رجوع به آیات قران کریم و احادیث معصومین (علیهم السلام) می باشد. چرا که بهترین کسانی که می توانند آنان را بشناسند ،خود خداوند ومعصومین(علیهم السلام) می باشند.
به عنوان مثال:
1-« وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُم وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِیناً — و گمراهشان مى کنم و آرزومندشان مى سازم و وادارشان مى کنم، تا به عنوان تحریم گوشت حیوانات حلال گوشت گوش آنها را بشکافند و دستورشان مى دهم تا خلقت خدا را دگرگون سازند،- این است دعوت شیطان- و هر کس به جاى خدا، شیطان را دوست بگیرد، زیانى آشکار کرده»(نساء:119 )
2-رسول خدا(ص) فرمودهاند:
«زمانی موسی(ع) نشسته بود که ناگهان شیطان سوی او آمد و کلاه دراز رنگارنگی به سر داشت، چون نزدیک موسی(ع) رسید، کلاهش را برداشت و خدمت موسی(ع) ایستاد و به او سلام کرد. موسی گفت: تو کیستی؟!گفت: من شیطانم.
موسی به او فرمود: این کلاه چیست؟ گفت: به وسیله این کلاه دل آدمی زاد را می ربایم.(گویا رنگهای مختلف کلاه، نمودار شهوتها و زینتهای دنیا، و عقاید فاسد و ادیان باطل بوده است).
موسی(ع) گفت: به من خبر بده از گناهی که چون آدمی زاد مرتکب شود، بر او مسلط شوی؟شیطان گفت: هنگامی که او از خودش خوشش آید و عملش را زیاد شمارد و گناهش در نظرش کوچک شود.(اصول کافی، ج۳، ص ۴۲۹٫)
راه مقابله با دشمنان را نیز خود قرآن بیان می فرمایید.به عنوان مثال :
«إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ — پرهیزگاران هنگامى که گرفتار وسوسه هاى شیطان شوند، خدا را یاد می کنند؛ و ناگهان بینا مى گردند.» (الأعراف:201)
در این آیه راه خلاصی از دام شیطان تعلیم داده شده؛ به این صورت که انسان هر گاه خود را گرفتار دام شیطان دید باید بلافاصله باطن خویش را متوجّه خدا نماید. چرا که حقّ و باطل در یکجا جمع نمی شوند ؛ پس هر که رو به خدا نمود یقیناً از صف شیاطین خارج می شود.
**سیاست اصولی مبارزه با دشمن:
به طور کلی، سه اصل مهم در برخورد با دشمن وجود دارد: ابتدا دشمن شناسی است و آن چه بعد از شناخت دشمن در دفاع هوشمندانه نقش مهم و اساسی را ایفا می کند، شناخت راههای تدافعی آن می باشد که باید برای آموختن این شیوه ها به «قرآن و عترت» روی آورد که در تاریکی ها، «نورالمبین» و در تنش های اجتماعی «حبل المتین» ودر طوفان های سهمگین حوادث «عروه الوثقی» می باشند و البته عترت پیامبر است که مفسر و مبین قرآن می باشد.
اصل دوم طبق آیه ۶۰ از سوره انفال، هوشیاری و کسب اقتدار، مجهز شدن به مدرن ترین سلاح ها و آمادگی کامل در مقابل دشمن است.
و اصل سوم در برخورد با دشمن، ممنوعیت دوستی با دشمن است که بسیاری از آیات قرآن به آن اشاره کرده است: احتیاط در برخورد با دشمن (بقره/ ۱۲۰، آل عمران/ ۶۹)، عدم طرح دوستی با دشمن (نساء/ ۸۹ و ۱۴۴، مائده/ ۸۲، ممتحنه/ ۴-۱)، ایمن ندانستن خود از وسوسه دشمنان (نساء/ ۴۵-۴۴)، عدم اعتماد در گفتن راز به دشمنان (آل عمران/ ۱۱۸ – ۱۲۰، منافقون/ ۱۴)، سازش ناپذیری در برابر دشمنان (آل عمران/ ۱۴۶، هود/ ۱۱۳) و پرهیز از دوستی با یهود و نصاری (مائده/ ۵۲-۵۱) همگی از جمله هشدارهایی است که قرآن کریم اعلان فرموده است.خداوند علاوه بر هشدارهای فوق یک راهکار اصلی و اساسی به مسلمانان توصیه می کند و آن آراسته شدن به لباس صبر و تقوی است که آیه ۱۲۰ سوره آل عمران به آن پرداخته است: …«ان تصبروا وتتقوا لا یضرکم کیدهم شیا…» نقطه پیوند صبر و تقوی و مصونیت از نیرنگ های دشمنان در این است که اولا این دو (صبر و تقوی) سبب: نیرومندی در کارها (آل عمران/ ۱۸۶)، زدودن ترس و اندوه از دل ها (احقاف/ ۱۳) و نیز نزول امدادهای غیبی از جانب خدا برای صاحبان این دو فضیلت است. در این صورت است که تیرهای توطئه دشمنان به هدف اصابت نمی کند و نقشه های آنان ناکام می ماند.
نشناخت دشمن نقش مهم و اساسی در رویارویی انسان با دشمنان دارد، چرا که، اگر توان انسان در رویارویی بسیار باشد. ولی اطلاعات کافی را در دست نداشته باشد شکست خواهد خورد، هر موجود زنده ای در مسیر زندگی خویش به طور ناخواسته و یا طبیعی با پدیده ای روبرو می شود که گویی در صدد از پای درآوردن او می باشد که همان دشمن است. در قرآن به انواع دشمنان و در واقع به مراتب دشمنی اشاره شده است. از این رو، هر دسته از دشمنان دارای خصوصیاتی منحصر به فرد می باشند وراهکارهای مبارزه مختص به خود دارند. پس برای مبارزه با آنها باید سیاستهای اصولی خاصی را به کار گرفت و دچار افراط و تفریط نگردیم و تنها براساس موازین الهی عمل نماییم. از آن جا قران کریم محور خلقت انسان را عبودیت و بندگی بیان می کند با تاملی دقیق در آیات در می یابیم که تا چه اندازه قرآن کریم نسبت به «شناساندن دشمن» حساسیت نشان داده است; به طوری که بیش از هزار و پانصد آیه از آیات قرآن پیرامون دشمن شناسی است. این آیات، انواع دشمنان مومنان و نظام اسلامی، ابزار و شیوه های دشمن و راههای مقابله با آنان را به مسلمانان می آموزد. راهکارهایی که در قرآن برای شناسایی و برخورد با دشمنان بیان شده در هر زمانی کاربرد و قابلیت اجرایی دارد و با استعانت از آیات قرآن می توانیم موضع گیری مناسب و عاقلانه ای در برابر دشمن داشته باشیم.
موفق ومؤید باشید.
در مورد دشمن شناسی معیار کلی برخاسته از متون دینی ما اینست که کسی و یا مجموعه ای که سد راه تکامل انسان بسوی قلل رفیع «شدن» و موجب دوری از خدا و خسران در زندگی گردد دشمن انسان محسوب می شود. طبق آیات وروایات انسان دو گونه دشمن دارد:
1-دشمن درونی یا دشمن نزدیک
2 -دشمن بیرونی یا دشمن دور عبارتند از شیطان های جن و انس
*دشمن درونی : نزدیک ترین دشمن به آدمی نفس اوست که به فرمایش امام امیرالمومنین (ع) :«اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک — دشمن ترین دشمنان نفس توست که درکنار توست »این روایت از پیامبر(ص)نیز نقل شده(نهج الفصاحه,ص66،ح338 )
این نفس اماره که آدمی را دائما به بدی دعوت می کند و دشمن نزدیک اوست. اما هوای نفس و نفس اماره، چیزی خارج از وجود انسان و موجودی مستقل همانند شیطان نمی باشد بلکه مرحله ای و بخشی از وجود خود انسان است. در حقیقت نفس اماره که به زشتی ها و گناهان و پستی ها امر می کند و هوای نفس با فرمان و خواست و اراده او شکل می گیرد، مرتبه پایین و پست و تربیت نیافته از نفس و حقیقت انسان است. اگر گفته می شود، نفس خود را تقویت کن و پرورش بده، مراد مرتبه انسانی نفس است و اگر گفته می شود او را سرکوب و مغلوب و کنترل کن مراد مرتبه پایین حیوانی او است. بین این دو «خود» یا دو مرتبه وجودی نفس کشمکش دائم وجود دارد. اگر خود انسانی و ملکوتی در این مبارزه چیره گردد، ارزش های انسانی زنده می شود و انسان را به مقام شامخ قرب الی الله صعود می دهد و اگر خود حیوانی غالب گردد، چراغ عقل انسان را خاموش می سازد و او را در وادی ضلالت و گمراهی ساقط می گرداند.
*دشمن بیرونی: الف_شیاطینِ جن: اما دشمن بیرونی و دور شیطان است ؛ شیطان موجودی حقیقی است که با وسوسه و دگرگون ساختن واقعیت امور و زینت بخشیدن به زشتی ها و گناهان و ناگوار جلوه دادن نیکی ها و طاعات سعی در اغوا و انحراف انسان دارد. در واقع حوزه اصلی فعالیت شیطان در حالات روانی انسان و جنبه تخیل و توهم او است که حقایق را وارونه و بر خلاف واقعیت آنها جلوه می دهد و انسان را به خیال و توهم در مورد واقعیات وادار می سازد.
از منظر قرآن کریم شیطان تنها وسوسه می کند و در قوه خیال و وهم انسان تصرف می کند و حقایق را دگرگون می سازد. « فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُرِیَ عَنْهُما» }( اعراف/20){ و « فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ» }(طه/120). شیطان زشتی ها را زیبا جلوه می دهد و اعمال ناپسند را زینت و آرایش کرده و آن را پسندیده و درست در اذهان ظهور می دهد: « وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» }( انعام/43){ و « وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النّاسِ»}( انفال/48){. بت پرستی ها و تکبرها و ایستادن در برابر حق و حقیقت نمونه هایی از اعمال نفوذ و تصرف شیطان در وهم و خیال انسان است که بخشی از حوزه فعالیتهای روانی انسان هستند.
ب)شیاطین انس: 1-منظور از شیاطین انس ، انسانهایی هستند که مانند شیاطین جنّ، بر ضدِّ خدا و دین او اقدام نموده ، انسانها را با انواع فریبها از راه خدا دور می سازند یا اعمالی شیطانی انجام می دهند.
بر همین مبنا بود که امام خمینی ـ قدس سرّه ـ حکومت آمریکا را شیطان بزرگ لقب دادند. پس شیاطین انس از حیث بشر بودن تفاوتی با انسانهای عادی ندارند و تنها از نظر فکری و اعتقادی و عملی در مسیر شیاطین جنّ قرار داشته ، دانسته یا نادانسته کارمندان شیطان می باشند.
2-هر کسی یا از جنود خداست یا از جنود شیطان؛ یا حزب الله است یا حزب الشیطان ؛ چرا که بین حقّ و باطل راه دیگری وجود ندارد.
پس هر که از خدا و راه حقّ و حقیقت خارج شود، از جنود شیطان خواهد بود. آیات شریفه ای که ذیلاً به آنها پرداخته می شود ، راز این حقیقت را روشن می سازند که چگونه برخی انسانها جزء حزب شیطان یا حزب الله می شوند.
«وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون ___و کسانى که ولایت خدا و پیامبر او و افراد باایمان را بپذیرند، پیروزند؛ (زیرا) حزب و جمعیّت خدا پیروز است. »(المائده:56)
در نتیجه؛ بهترین راه دریافتن دسیسه های دشمنان و شیطان و آگاه ساختن دیگران از کیود آنان، رجوع به آیات قران کریم و احادیث معصومین (علیهم السلام) می باشد. چرا که بهترین کسانی که می توانند آنان را بشناسند ،خود خداوند ومعصومین(علیهم السلام) می باشند.
به عنوان مثال:
1-« وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُم وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِیناً — و گمراهشان مى کنم و آرزومندشان مى سازم و وادارشان مى کنم، تا به عنوان تحریم گوشت حیوانات حلال گوشت گوش آنها را بشکافند و دستورشان مى دهم تا خلقت خدا را دگرگون سازند،- این است دعوت شیطان- و هر کس به جاى خدا، شیطان را دوست بگیرد، زیانى آشکار کرده»(نساء:119 )
2-رسول خدا(ص) فرمودهاند:
«زمانی موسی(ع) نشسته بود که ناگهان شیطان سوی او آمد و کلاه دراز رنگارنگی به سر داشت، چون نزدیک موسی(ع) رسید، کلاهش را برداشت و خدمت موسی(ع) ایستاد و به او سلام کرد. موسی گفت: تو کیستی؟!گفت: من شیطانم.
موسی به او فرمود: این کلاه چیست؟ گفت: به وسیله این کلاه دل آدمی زاد را می ربایم.(گویا رنگهای مختلف کلاه، نمودار شهوتها و زینتهای دنیا، و عقاید فاسد و ادیان باطل بوده است).
موسی(ع) گفت: به من خبر بده از گناهی که چون آدمی زاد مرتکب شود، بر او مسلط شوی؟شیطان گفت: هنگامی که او از خودش خوشش آید و عملش را زیاد شمارد و گناهش در نظرش کوچک شود.(اصول کافی، ج۳، ص ۴۲۹٫)
راه مقابله با دشمنان را نیز خود قرآن بیان می فرمایید.به عنوان مثال :
«إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ — پرهیزگاران هنگامى که گرفتار وسوسه هاى شیطان شوند، خدا را یاد می کنند؛ و ناگهان بینا مى گردند.» (الأعراف:201)
در این آیه راه خلاصی از دام شیطان تعلیم داده شده؛ به این صورت که انسان هر گاه خود را گرفتار دام شیطان دید باید بلافاصله باطن خویش را متوجّه خدا نماید. چرا که حقّ و باطل در یکجا جمع نمی شوند ؛ پس هر که رو به خدا نمود یقیناً از صف شیاطین خارج می شود.
**سیاست اصولی مبارزه با دشمن:
به طور کلی، سه اصل مهم در برخورد با دشمن وجود دارد: ابتدا دشمن شناسی است و آن چه بعد از شناخت دشمن در دفاع هوشمندانه نقش مهم و اساسی را ایفا می کند، شناخت راههای تدافعی آن می باشد که باید برای آموختن این شیوه ها به «قرآن و عترت» روی آورد که در تاریکی ها، «نورالمبین» و در تنش های اجتماعی «حبل المتین» ودر طوفان های سهمگین حوادث «عروه الوثقی» می باشند و البته عترت پیامبر است که مفسر و مبین قرآن می باشد.
اصل دوم طبق آیه ۶۰ از سوره انفال، هوشیاری و کسب اقتدار، مجهز شدن به مدرن ترین سلاح ها و آمادگی کامل در مقابل دشمن است.
و اصل سوم در برخورد با دشمن، ممنوعیت دوستی با دشمن است که بسیاری از آیات قرآن به آن اشاره کرده است: احتیاط در برخورد با دشمن (بقره/ ۱۲۰، آل عمران/ ۶۹)، عدم طرح دوستی با دشمن (نساء/ ۸۹ و ۱۴۴، مائده/ ۸۲، ممتحنه/ ۴-۱)، ایمن ندانستن خود از وسوسه دشمنان (نساء/ ۴۵-۴۴)، عدم اعتماد در گفتن راز به دشمنان (آل عمران/ ۱۱۸ – ۱۲۰، منافقون/ ۱۴)، سازش ناپذیری در برابر دشمنان (آل عمران/ ۱۴۶، هود/ ۱۱۳) و پرهیز از دوستی با یهود و نصاری (مائده/ ۵۲-۵۱) همگی از جمله هشدارهایی است که قرآن کریم اعلان فرموده است.خداوند علاوه بر هشدارهای فوق یک راهکار اصلی و اساسی به مسلمانان توصیه می کند و آن آراسته شدن به لباس صبر و تقوی است که آیه ۱۲۰ سوره آل عمران به آن پرداخته است: …«ان تصبروا وتتقوا لا یضرکم کیدهم شیا…» نقطه پیوند صبر و تقوی و مصونیت از نیرنگ های دشمنان در این است که اولا این دو (صبر و تقوی) سبب: نیرومندی در کارها (آل عمران/ ۱۸۶)، زدودن ترس و اندوه از دل ها (احقاف/ ۱۳) و نیز نزول امدادهای غیبی از جانب خدا برای صاحبان این دو فضیلت است. در این صورت است که تیرهای توطئه دشمنان به هدف اصابت نمی کند و نقشه های آنان ناکام می ماند.
نشناخت دشمن نقش مهم و اساسی در رویارویی انسان با دشمنان دارد، چرا که، اگر توان انسان در رویارویی بسیار باشد. ولی اطلاعات کافی را در دست نداشته باشد شکست خواهد خورد، هر موجود زنده ای در مسیر زندگی خویش به طور ناخواسته و یا طبیعی با پدیده ای روبرو می شود که گویی در صدد از پای درآوردن او می باشد که همان دشمن است. در قرآن به انواع دشمنان و در واقع به مراتب دشمنی اشاره شده است. از این رو، هر دسته از دشمنان دارای خصوصیاتی منحصر به فرد می باشند وراهکارهای مبارزه مختص به خود دارند. پس برای مبارزه با آنها باید سیاستهای اصولی خاصی را به کار گرفت و دچار افراط و تفریط نگردیم و تنها براساس موازین الهی عمل نماییم. از آن جا قران کریم محور خلقت انسان را عبودیت و بندگی بیان می کند با تاملی دقیق در آیات در می یابیم که تا چه اندازه قرآن کریم نسبت به «شناساندن دشمن» حساسیت نشان داده است; به طوری که بیش از هزار و پانصد آیه از آیات قرآن پیرامون دشمن شناسی است. این آیات، انواع دشمنان مومنان و نظام اسلامی، ابزار و شیوه های دشمن و راههای مقابله با آنان را به مسلمانان می آموزد. راهکارهایی که در قرآن برای شناسایی و برخورد با دشمنان بیان شده در هر زمانی کاربرد و قابلیت اجرایی دارد و با استعانت از آیات قرآن می توانیم موضع گیری مناسب و عاقلانه ای در برابر دشمن داشته باشیم.
موفق ومؤید باشید.